اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

52- باب: فضیلت امید به رحمت پروردگار

52- باب: فضیلت امید به رحمت پروردگار

الله متعال، از زبان بنده‌ی صالحش (مؤمن خاندان فرعون) می‌فرماید:

﴿وَأُفَوِّضُ أَمۡرِیٓ إِلَى ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ بَصِیرُۢ بِٱلۡعِبَادِ ٤٤ فَوَقَىٰهُ ٱللَّهُ سَیِّ‍َٔاتِ مَا مَکَرُواْۖ     [غافر: ٤٤،  ٤٥]           

و کارم را به الله می‌سپارم. همانا الله، به حال بندگان بیناست. و الله، او را از نقشه‌های سوء آنان نگاه داشت.

445- وعن أبی هریرةt عَن رسولِ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم  أَنَّهُ قال: «قالَ اللَّه عزوجل : أَنَا عِنْدَ ظَنِّ عَبْدی بِی، وأَنَا مَعَهُ حَیْثُ یَذْکُرُنِی، وَاللَّهِ لَلَّهُ أَفْرَحُ بتَوْبةِ عَبْدِهِ مِنْ أَحَدِکُمْ یجدُ ضَالَّتَهُ بالْفَلاةِ، وَمَنْ تَقَرَّبَ إِلَیَّ شِبْرًا، تَقرَّبْتُ إِلَیْهُ ذِرَاعًا، وَمَنْ تَقَرّبَ إِلَیَّ ذِراعًا، تقَرَّبْتُ إلیه بَاعًا، وإِذَا أَقْبَلَ إِلَیَّ یَمْشی، أَقبلتُ إلَیه أُهَرْوِلُ». [متفقٌ علیه؛ این، لفظِ یکی از روایت‌های مسلم است.]([1])

ترجمه: ابوهریرهt می‌گوید: رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم  فرمود: «الله عزوجل  می‌فرماید: من، با بنده‌ام مطابق گمانی که نسبت به من دارد، رفتار می‌کنم و هرجا مرا یاد کند، با او خواهم بود. به الله سوگند که او از توبه‌ی بنده‌اش بیش از شخصی خوشحال می‌شود که (شتر و ره‌توشه‌ی) گم‌شده‌اش را در بیابان پیدا می‌کند. هرکس، یک وجب به من نزدیک شود، من یک ذراع([2]) به او نزدیک می‌شوم؛ و هرکس، یک ذراع به من نزدیک گردد، من به اندازه‌ی یک باع (فاصله‌ی دو دستِ باز) به او نزدیک می‌شوم؛ هرکس، قدم‌زنان به سوی من بیاید، من، دوان‌دوان به سویش می‌روم».

[در «صحیحین» چنین روایت شده است: «هر وقت مرا یاد کند، من با او هستم» و این‌جا «هر جا» آمده و هر دو، صحیح است.]

 

446- وعن جابِر بن عبدِ اللَّه$ أَنَّهُ سَمِعَ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله و سلم ، قَبْلَ موْتِهِ بِثَلاثَةِ أَیَّامٍ یقول: «لا یَمُوتَنَّ أَحَدُکُم إِلاَّ وَهُوَ یُحْسِنُ الظَّنَّ باللَّه عزوجل ». [روایت مسلم]([3])

ترجمه: از جابر بن عبدالله$ روایت است که سه روز پیش از وفات پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  از ایشان شنید که می‌فرمود: «هیچ کس از شما نمیرد، مگر این‌که به الله عزوجل  گمان نیکی داشته باشد».

447- وعن أَنسt قال: سَمِعْتُ رسولَ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم  یقول: «قال اللَّه تعالى: یَا ابْنَ آدَمَ إِنَّکَ مَا دَعوْتَنی وَرَجوْتَنی غَفَرْتُ لَکَ عَلى ما کَانَ مِنکَ ولا أُبَالِی، یا ابنَ آدم، لَوْ بَلغَتْ ذُنُوبُکَ عَنَانَ السماء، ثم اسْتَغْفَرْتَنی غَفَرتُ لَک، یَا ابْنَ آدَم، إِنَّکَ لَو أَتَیْتَنی بِقُرابٍ الأَرْضِ خطایا، ثُمَّ لَقِیْتَنی لا تُشْرِکُ بِی شَیْئًا، لأَتَیْتُکَ بِقُرَابِهَا مَغْفِرَةً». [ترمذی، روایت کرده و آن را حسن دانسته است.]([4])

ترجمه: انسt می گوید: از رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم  شنیدم که می‌فرمود: «الله متعال، می‌فرماید: ای فرزند آدم! تا وقتی که مرا بخوانی و به من امیدوار باشی، همه‌ی گناهانی را که از تو صادر شده است، می‌بخشم و (به گناهانت) اهمیت نمی‌دهم. ای آدمی! اگر گناهانت به‌اندازه‌ای بزرگ و زیاد باشد که به ابرهای آسمان برسد و سپس از من آمرزش بخواهی، تو را می‌بخشم و (به گناهانت) توجه نمی‌کنم. ای فرزند آدم! اگر در حالی به سوی من بیایی و با من ملاقات کنی که به‌ پُریِ زمین، گناه کرده‌ای، ولی هیچ چیز و هیچ‌کس را شریکم نساخته باشی، من با همین اندازه مغفرت و آمرزش، نزدت خواهم آمد».

شرح

مؤلف/ پس از ذکر آیات و احادیثی درباره‌ی امید به رحمت الهی که نشان‌گر گستردگی لطف و بخشندگی خداست، بابی به نام «فضیلت امید به رحمت پروردگار» گشوده است؛ به‌هر حال انسان باید به فضل و رحمت پروردگارش و آن‌چه که نزد اوست، امیدوار باشد.

سپس سخن عبد صالح، یعنی مؤمن خانواده‌ی فرعون را ذکر کرده است که ایمانش را مخفی نگه می‌داشت و خیرخواهِ قومش بود؛ بدین‌سان که آنان را نصیحت می‌کرد و با بیان دلایل روشن، برایشان بیان می‌نمود که در مسیر باطل قرار دارند و راه موسی علیه السلام ، راه درستی‌ست؛ در نهایت به آنان گفت:

﴿فَسَتَذۡکُرُونَ مَآ أَقُولُ لَکُمۡۚ وَأُفَوِّضُ أَمۡرِیٓ إِلَى ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ بَصِیرُۢ بِٱلۡعِبَادِ ٤٤

                                                                                            [غافر: ٤٤]      

به زودی سخنانی ر اکه به شما می‌گویم، به یاد خواهید آورد. و کارم را به الله می‌سپارم. همانا الله، به حال بندگان بیناست.

﴿وَأُفَوِّضُ أَمۡرِیٓ إِلَى ٱللَّهِۚ: «کارم را به الله می‌سپارم»؛ یعنی تنها به او اعتماد می‌کنم و تنها به او امید می‌بندم. الله متعال، در ادامه می‌فرماید:

﴿فَوَقَىٰهُ ٱللَّهُ سَیِّ‍َٔاتِ مَا مَکَرُواْۖ وَحَاقَ بِ‍َٔالِ فِرۡعَوۡنَ سُوٓءُ ٱلۡعَذَابِ ٤٥ [غافر: ٤٥] 

و الله، او را از نقشه‌های سوء فرعونیان نگاه داشت و عذاب سخت، آنان را فرو گرفت.

سپس حدیث ابوهریرهt را ذکر کرده است که الله متعال در حدیث قدسی می‌فرماید: «من، با بنده‌ام مطابق گمانی که نسبت به من دارد، رفتار می‌کنم»؛ یعنی اگر به من گمان نیک داشته باشد، به نفع اوست و با او همین‌گونه رفتار خواهم کرد و اگر به من گمان نیک نداشته باشد یا به رحمتم امیدوار نباشد، بر اساس گمانش با او رفتار می‌کنم. حال این پرسش مطرح می‌شود که چه زمانی گمان بنده به پروردگارش نیکوست؟

زمانی می‌توان گمان بنده به الله عزوجل  را نیک دانست که در جهتی گام بردارد یا اعمالی انجام دهد که سبب جلب فضل و رحمت اوست؛ یعنی کارهای نیک انجام دهد و در قلب خود به الله، گمان نیک داشته باشد؛ ولی گمان نیک به‌تنهایی یا بدون عمل، نوعی آرزوی نابجا و بی‌پایه است و کسی که از خواسته‌ها و آرزوهای نفسانی خویش، پیروی کند و امید و آرزوی بی‌اساس و نابجا به خداوند داشته باشد، ناتوان است. نیک‌گمانی به پروردگار، بدین معناست که انسان عملی انجام دهد که نشان‌گر این گمانِ نیک باشد یا در وجود انسان این ویژگی به چشم بیاید و هر عمل نیکی که انجام می‌دهد، امیدوار باشد که الله عزوجل  آن را بپذیرد؛ وقتی روزه می‌گیرد، به قبول شدن روزه‌اش امیدوار باشد؛ و آن‌گاه که صدقه می‌دهد، همین‌طور؛ یعنی امیدوار باشد که الله متعال اعمال نیکش را می‌پذیرد. ولی اگر به الله گمان نیک داشته باشی و از آن‌سو از او نافرمانی کنی یا کارهای زشت و ناپسند انجام دهی، روش افراد ناتوان و درمانده‌ای را در پیش گرفته‌ای که هیچ سرمایه‌ای ندارند.

سپس مؤلف/ با ذکر حدیثی بدین نکته اشاره کرده که بزرگواری و لطف پروردگار، از بنده‌اش بیش‌تر است؛ زیرا هنگامی که انسان، یک وجب به سوی الله می‌رود، الله متعال، یک ذراع به او نزدیک می‌گردد و آن‌گاه که انسان یک ذراع به الله نزدیک شود، الله متعال به اندازه‌ی دو دستِ گشوده به بنده‌اش نزدیک می‌گردد و هرگاه بنده، قدم‌زنان و به‌آرامی به سوی الله برود، الله دوان‌دوان به سویش می‌رود.

اهل سنت و جماعت، این احادیث و امثال آن را حق می دانند؛ یعنی به آن‌چه که در این احادیث درباره‌ی الله عزوجل  بیان شده است، ایمان دارند. البته ما نمی‌دانیم که این دویدن چگونه است یا این نزدیک شدن، چه کیفیتی دارد و سخن گفتن از کیفیت و چگونگی آن، خطای بزرگی‌ست و باید این موضوع را به الله عزوجل  واگذار کنیم.

سپس مؤلف/ احادیثی به همین مضمون ذکر کرده که همه، نشان‌گر اهمیت و واجب بودن داشتن گمان نیک به پروردگار است؛ ناگفته نماند که باید به اسباب و زمینه‌هایی که لازمه‌ی این گمان نیک است، توجه نماییم. الله متعال، ما و سایر مسلمانان را به آن‌چه خیر و صلاح دنیا و آخرت ماست، موفق بدارد.

***

 




([1]) صحیح بخاری، ش: 7405؛ و صحیح مسلم، ش: 2675؛ این لفظ در صحیح مسلم، به‌شماره‌ی 2747 به‌نقل از انسt آمده است.

([2]) ذراع، به‌اندازه‌ی فاصله‌ی آرنج تا سر انگشتان دست است.

([3]) صحیح مسلم، ش: 2877.

([4]) صحیح الجامع، ش: 4338؛ السلسلة الصحیحة، ش: 127؛ صحیح الترمذی، آلبانی/، ش: 2805.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد