اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

77- باب: خشم و غضب برای دفاع از دین الله متعال در هنگامی که نسبت به شریعت، حرمت‌شکنی شود (و احکام الهی رعایت نگردد)

77- باب: خشم و غضب برای دفاع از دین الله متعال در هنگامی که نسبت به شریعت، حرمتشکنی شود (و احکام الهی رعایت نگردد)

الله متعال می‌فرماید:

﴿ذَٰلِکَۖ وَمَن یُعَظِّمۡ حُرُمَٰتِ ٱللَّهِ فَهُوَ خَیۡرٞ لَّهُۥ عِندَ رَبِّهِۦ           [الحج : ٣٠]      

(حُکم) اینست و هر کس، نشانه‌ها و شعایر الاهی را بزرگ بدارد، بی‌گمان این عمل برایش نزد پروردگارش نیک است.

و می‌فرماید:

﴿إِن تَنصُرُواْ ٱللَّهَ یَنصُرۡکُمۡ وَیُثَبِّتۡ أَقۡدَامَکُمۡ ٧                  [محمد : ٧]     

اگر (دین) الله را یاری کنید، (الله) شما را یاری می‌کند. و گام‌هایتان را استوار می‌سازد.

در این‌باره می‌توان به حدیث عایشه& اشاره کرد که در باب «عفو و گذشت» ذکر شد.([1])

654- وعن أبی مسعود عقبة بن عمرو البدریِّt قال: جَاءَ رَجُلٌ إلى النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله و سلم  فقال: إنِّی لأتَأَخَّر عَن صَلاةِ الصُّبْحِ مِن أجْلِ فلانٍ مِما یُطِیل بِنَا، فمَا رَأَیْتُ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله و سلم  غَضِبَ فِی موعِظَةٍ قَطُّ أَشدَّ ممَّا غَضِبَ یَومئِذٍ، فقال: «یَا أَیهَا النَّاس! إنَّ مِنکم مُنَفِّرین؛ فأَیُّکُمْ أَمَّ النَّاسَ فَلیُوجِزْ، فإنَّ مِنْ ورائِهِ الکَبیرَ والصَّغیرَ وذا الحَاجَةِ». [متفق علیه]([2])

ترجمه: ابومسعود، عقبه بن عمرو بدریt می‌گوید: مردی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  آمد و گفت: من دیرتر به نماز صبح می‌آیم؛ زیرا فلان‌امام، نماز را طول می‌دهد. - ابومسعودt می‌گوید:- پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  را در خطابه‌ی آن روز چنان خشمگین دیدم که پیش‌تر او را در هیچ خطابه‌ای این‌همه خشمگین ندیده بودم. فرمود: «ای مردم! برخی از شما دیگران را از دین گریزان می‌کنید. لذا هرکس از شما پیش‌نمازِ مردم می‌شود، نماز را کوتاه بخواند؛ زیرا در میان نمازگزاران، افرادِ سال‌خورده، خردسال و کسانی هستند که کارِ فوری دارند».

شرح

حافظ نووی/ در کتابش ریاض‌الصالحین، می‌گوید: «باب: خشم و غضب برای دفاع از دین الله متعال در هنگامی که نسبت به شریعت، حرمت‌شکنی شود (و احکام الهی رعایت نگردد)».

خشم و غضب، چندین سبب دارد؛ از جمله انتقام برای خویشتن. یعنی کسی کاری می‌کند که خشم و عصبانیت انسان را برمی‌انگیزد و در نتیجه انسان، برای خود انتقام می‌گیرد. این این خشم و غضب نهی شده است؛ زیرا شخصی به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  گفت: مرا نصیحت کن. فرمود: «خشمگین مشو». او چندین بار درخواست نصیحت کرد و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  فرمود: «خشمگین مشو».

یکی دیگر از اسباب خشم و غضب، خشمگین شدن به‌خاطرِ الله عزوجل  می‌باشد. بدین‌سان که انسان، شاهدِ حرمت‌شکنی نسبت به دینِ الله عزوجل  یا شاهد پایمال شدنِ احکام الهی باشد؛ در نتیجه از روی غیرت دینی‌اش یا برای حمایت از دین الله، خشمگین شود. چنین خشمی، نیک و پسندیده است و اجر و ثواب دارد. زیرا این، سنّتِ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  است و در مفهوم این آیه نیز می‌گنجد که الله متعال می‌فرماید:

﴿ذَٰلِکَۖ وَمَن یُعَظِّمۡ حُرُمَٰتِ ٱللَّهِ فَهُوَ خَیۡرٞ لَّهُۥ عِندَ رَبِّهِۦ           [الحج : ٣٠]     

 (حُکم) اینست و هر کس، نشانه‌ها و شعایر الاهی را بزرگ بدارد، بی‌گمان این عمل برایش نزد پروردگارش نیک است.

و نیز می‌فرماید:

﴿وَمَن یُعَظِّمۡ شَعَٰٓئِرَ ٱللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقۡوَى ٱلۡقُلُوبِ ٣٢             [الحج : ٣٢] 

و هر کس، نشانه‌ها و شعایر الاهی را بزرگ و گرامی بدارد، بی‌گمان این امر از تقوای دل‌هاست.

گرامی‌داشت شعایر و نشانه‌های الهی، اینست که انسان آن‌ها را بزرگ بدارد و نسبت به توهین به این شعایر، بی‌تفاوت نباشد؛ بلکه خشمگین شود و به دفاع از شعایر الاهی برخیزد و با امر به معروف و نهی از منکر و دیگر روش‌های شرعی، دین الله عزوجل  را یاری دهد.

سپس مؤلف/ این آیه را ذکر کرده است که الله متعال می‌فرماید:

﴿إِن تَنصُرُواْ ٱللَّهَ یَنصُرۡکُمۡ وَیُثَبِّتۡ أَقۡدَامَکُمۡ ٧                  [محمد : ٧] 

اگر (دین) الله را یاری کنید، (الله) شما را یاری می‌کند. و گام‌هایتان را استوار می‌سازد.

منظور از نصرت الله در این آیه، یاری دین اوست؛ زیرا الله عزوجل  از همه، بی‌نیاز است و نیازی به نصرت و یاری ندارد. نصرت و یاری دین، به معنای دفاع و حمایت از دین و خشم و غضب در زمانی‌ست که نسبت به دین حرمت‌شکنی می‌شود. البته گزینه‌ها یا نمونه‌های دیگری نیز در رابطه با نصرت دین وجود دارد؛ از جمله جهاد در راه الله متعال؛ یعنی پیکار برای این‌که دین و کلمه‌ی الله برتر و والاتر باشد. این هم در مفهوم نصرت و یاریِ الله عزوجل  می‌گنجد و الله به ناصرانِ دینش دو نوید داده است: ﴿یَنصُرۡکُمۡ وَیُثَبِّتۡ أَقۡدَامَکُمۡ ٧؛ یعنی: «الله، شما را یاری می‌کند و گام‌هایتان را استوار می‌سازد». به عبارت دیگر در برابرِ دشمنانتان به شما یاری می‌رساند و گام‌های شما را بر دین خود استوار می‌گرداند تا نلغزید. خوب دقت کنید؛ اگر یک بار دین الله را یاری کنیم، الله عزوجل  دو پاداش بزرگ به ما می‌دهد: ﴿یَنصُرۡکُمۡ وَیُثَبِّتۡ أَقۡدَامَکُمۡ ٧و در ادامه می‌فرماید:

﴿وَٱلَّذِینَ کَفَرُواْ فَتَعۡسٗا لَّهُمۡ وَأَضَلَّ أَعۡمَٰلَهُمۡ ٨                    [محمد : ٨]     

و هلاکت و نابودی بر کافران است و الله اعمالشان را نابود و تباه کرد.

یعنی کافران در برابر مؤمنانی که الله نصرتشان می‌کند، نابود یا خوار و زبون می‌شوند؛ ﴿وَأَضَلَّ أَعۡمَٰلَهُمۡ ٨ و الله متعال، تدابیر کافران را بی‌نتیجه می‌گرداند و هر تدبیری که می‌اندیشند، به زیان آن‌ها تمام می‌شود و اعمالشان از میان می‌رود و هیچ سودی از کارهای خود نمی‌برند.

سپس مؤلف/ حدیث عقبه بن عمرو بدریt را ذکر کرده است؛ عقبهt می‌گوید: مردی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  آمد و گفت: من دیرتر به نماز صبح می‌آیم؛ زیرا فلان‌امام، نماز را طول می‌دهد. لذا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  خشمگین شد؛ به‌گونه‌ای که ابومسعودt می‌گوید: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  را در خطابه‌ی آن روز چنان خشمگین دیدم که پیش‌تر او را در هیچ خطابه‌ای این‌همه خشمگین ندیده بودم. فرمود: «ای مردم! برخی از شما دیگران را از دین گریزان می‌کنید». پیش‌نمازِ جماعت، به مردم نگفته بود که نماز نخوانید؛ اما از بس که در امامتش نماز را بیش از حدّ سنت طول می‌داد، در عمل مردم را از نماز جماعت گریزان کرده بود. از این‌رو درمی‌یابیم که گریزان کردن مردم از دین حتماً به‌زبان نیست؛ بلکه هر عملی که مردم را از دین متنفر و گریزان کند، در این رویکرد می‌گنجد. از این‌رو رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم  در مسایل شرعی مدارا می‌کرد؛ یعنی گاه برای پیش‌گیری از فتنه و زیان، از انجامِ پاره‌ای از کارهای نیک و پسندیده خودداری می‌نمود. چنان‌که تصمیم گرفت خانه‌ی کعبه را بر همان شالوده یا زیربنایی بازسازی کند که ابراهیم علیه السلام  آن را بنا نهاده بود؛ اما از ترس این‌که شاید مردم دچار فتنه شوند، این کار را انجام نداد. هم‌چنین رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم  در سفر روزه می‌گرفت؛ ولی وقتی اصحابش را دید که در سفر روزه می‌گیرند و اذیت می‌شوند، افطار کرد تا یارانش دچار مشکل نشوند.

لذا باید سعی کنیم در چارچوب شریعت به‌گونه‌ای عمل کنیم که مردم با اطمینان و رضایت به دین الله عزوجل  روی بیاورند؛ و این، روشِ رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم  است.

شاهدِ موضوع از حدیث ابومسعودt اینست که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  از عمل‌کرد آن امام که نماز را طول می‌داد و مردم را گریزان می‌کرد، خشمگین شد. در این حدیث هم‌چنین بدین نکته اشاره شده است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  در سخنرانی‌هایی که درباره‌ی حرمت‌شکنی نسبت به دین ایراد می‌کرد، خشمگین می‌شد؛ همان‌گونه که جابرt می‌گوید: هنگامی که رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم  سخنرانی می‌کرد، چشمانس سرخ و صدایش، بلند می‌شد و خشمش شدید می‌گشت؛ مانند شخصی که درباره‌ی نزدیک شدن لشکر دشمن هشدار می‌دهد و می‌گوید: صبح و شام به شما حمله خواهند کرد.([3])

سپس رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم  فرمود: «لذا هرکس از شما پیش‌نمازِ مردم می‌شود، نماز را کوتاه بخواند»؛ یعنی مطابق سنت. «زیرا در میان نمازگزاران، افرادِ سال‌خورده، خردسال و کسانی هستند که کارِ فوری دارند». مثلاً در میان نمازگزاران کسی هست که با کسی دیگر قرار دارد که نزدش برود یا منتظرش باشد. لذا برای امام جماعت جایز نیست که نماز را بیش از حدّ سنت، طول دهد. ائمه‌ی جماعات در این‌باره سه دسته‌اند:

برخی از ائمه‌ی جماعات نماز را به‌قدری کوتاه یا به‌سرعت می‌خوانند که مقتدی‌ها فرصت نمی‌یابند سنت‌های نماز را انجام دهند. این دسته از ائمه، خطاکار و بلکه گنهکارند و امانتی را که بر عهده دارند، درست انجام نمی‌دهند.

عده‌ای دیگر نماز را طولانی می‌خوانند؛ به‌گونه‌ای که گویا تنها نماز می‌گزارند. یعنی قیام و قرائت، رکوع، سجده، قیامِ پس از رکوع و نشستن در میان دو سجده را طول می‌دهند. این‌ها نیز بر خطا هستند.

و گروه سوم، پیش‌نمازانی هستند که مانند پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  امامت می‌دهند؛ این‌ها بهترین ائمه به‌شمار می‌آیند و امانتی را که بر عهده دارند، به‌خوبی ادا می‌کنند.

***

655- وعن عائشة رضی اللَّه عنها قالت: قدِمَ رسولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم  مِنْ سَفَرٍ، وقَد سَتَرْتُ سَهْوةً لِی بقِرامٍ فَیهِ تَمَاثیل، فَلمَّا رآهُ رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم  هتکَهُ وتَلَوَّنَ وجهُهُ وقال: «یَا عائِشَةُ! أَشَدُّ النَّاسِ عَذَابًا عِند اللَّهِ یوم القیامةِ الَّذینَ یُضاهُونَ بِخَلقِ اللَّهِ». [متفق علیه]([4])

ترجمه: عایشه& می‌گوید: رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم  از سفری برگشت و من، تاقچه‌ی خانه‌ام را با پرده‌ای که تصاویری در آن بود، پوشانده بودم. رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم  وقتی آن را دید، آن را پاره کرد، رنگ چهره‌اش عوض شد و فرمود: «ای عایشه! سخت‌ترین عذاب روز قیامت را کسانی نزد الله دارند که به آفرینش الله تشبه می‌جویند».

656- وعنها أَنَّ قریشًا أَهَمَّهُم شَأْنُ المرأةِ المَخزُومِیة التی سَرقَت فقالوا: مَن یُکلِّمُ فیها رسولَ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم ؟ فقالوا: مَن یجتَرِئُ علیهِ إلا أُسامةُ بنُ زیدٍ حِبُّ رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم ؟ فَکَلًَّمَهُ أُسامةُt؛ فقَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم : «أَتَشفَعُ فی حدٍّ مِن حُدُودِ اللَّهِ تعالى؟» ثُمَّ قامَ فَاخْتَطَبَ ثُمَّ قال: «إنَّمَا أهْلَکَ من قَبلَکُم أنَّهُم کانُوا إذَا سرقَ فِیهِم الشَّریفُ تَرکُوه، وإذا سرق فِیهم الضَّعِیفُ أَقامُوا علیهِ الحدَّ، وایْمُ اللَّه، لو أنَّ فاطمَة بنت محمدٍ سرقَتْ لقَطَعْتُ یَدهَا». [متفقٌ علیه]([5])

ترجمه: عایشه& می‌گوید: ماجرای زنی از «بنی‌مخزوم» که سرقت کرده بود، باعثِ نگرانی قریش شد؛ گفتند: چه کسی در این‌باره با رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم  صحبت کند؟ و بدین نتیجه رسیدند که کسی جز اسامه بن زید$ که محبوبِ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  است، جرأت میانجی‌گری و شفاعت ندارد. لذا اسامهt با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  صحبت کرد- و از ایشان درخواست نمود که دستِ این زن را قطع نکنند.- رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم  فرمود: «آیا درباره‌ی حکم و قانون خدا، سفارش می‌کنی؟» آن‌گاه برخاست و سخنر‌انی نمود؛ فرمود: «امت‌های پیش از شما (بنی‌اسرائیل)، از آن جهت به هلاکت رسیدند که وقتی فردِ مشهور و نام‌داری در میان آن‌ها دزدی می‌کرد، او را رها می‌کردند و هرگاه، فردِ ضعیفی مرتکب سرقت می‌شد، حد را بر او جاری می‌نمودند. به الله سوگند، اگر دخترم فاطمه دزدی کند، دستش را حتماً قطع می‌کنم».

شرح

مؤلف/ دو حدیث از عایشه& ذکر کرده است. و اما حدیث نخست؛ عایشه& می‌گوید: رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم  از سفری برگشت و من، تاقچه‌ی خانه‌ام را با پرده‌ای که تصاویری در آن بود، پوشانده بودم. رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم  وقتی آن را دید، رنگ چهره‌اش عوض شد، آن را پاره کرد و فرمود: «ای عایشه! سخت‌ترین عذاب روز قیامت را کسانی نزد الله دارند که به آفرینش الله تشبه می‌جویند». یعنی الله متعال به تصویرگران، چه آنان‌که مجسمه می‌سازند و چه آنان‌که جان‌داران را ترسیم می‌کنند، عذابِ سختی می‌رساند؛ زیرا در حقیقت در آفرینش و تصویرگری پروردگار به مخالفت با او برمی‌خیزند. در گذشته ساختن تصاویر با دست انجام می‌شد؛ زیرا دستگاه‌ها، امکانات و وسایل امروزی وجود نداشت که بدون دخالتِ دست، تصویرگری کنند. بلکه تصاویر را با دست خود، رسم یا حَک می‌کردند تا بینندگان به مهارت آن‌ها گواهی دهند؛ به‌گونه‌ای که بینندگان می‌گفتند: چه نقاش یا چه مجسمه‌سازِ ماهری‌ست! چه‌قدر اثرش طبیعی به‌نظر می‌رسد! یا چه‌قدر اثرش به آفرینش خداوند شباهت دارد! و بدین‌سان در پیِ این بودند که در صورت‌گری، با الله متعال، شریک شوند؛ در صورتی که الله متعال، یکتا و بی‌شریک است:

 

﴿هُوَ ٱلَّذِی یُصَوِّرُکُمۡ فِی ٱلۡأَرۡحَامِ کَیۡفَ یَشَآءُ                  [آل عمران: ٦]       

او ذاتی‌ست که به شما در رحم­های (مادرانتان)، هر شکل و صورتی که بخواهد، می­بخشد.

و می‌فرماید:

﴿وَصَوَّرَکُمۡ فَأَحۡسَنَ صُوَرَکُمۡ                                          [غافر: ٦٤]     

و به شما شکل و قیافه بخشید و شکل‌هایتان را نیک و زیبا گردانید

همان‌گونه که عایشه& گفته است: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  پرده را پاره کرد. و این، نشان می‌دهد که پاره کردن تصاویری که با دست ترسیم می‌شوند، درست است؛ زیرا ترسیم جان‌داران، تشبه جستن به آفرینش الهی می‌باشد و تأیید اعمالِ نادرست، به معنای ارتکاب آن است.

از این حدیث درمی‌یابیم که خشمگین شدن در هنگامی که عمل نادرستی انجام می‌شود یا حکمی شرعی پایمال می‌گردد، مشروع است؛ زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  خشمگین شد و آن پرده را پاره کرد.

و اما دومین حدیث؛ زنی از بنی‌مخزوم، کالاهایی مانند دیگ و مشک را به‌عاریت می‌گرفت و سپس انکارش می‌کرد؛ یعنی مرتکب سرقت می‌شد. رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم  دستور داد که دستش را قطع کنند. قریش از بابت آبروی خود، نگران شدند؛ زیرا این زن از یکی از مهم‌ترین و سرآمدترین طوایف عرب بود. لذا از اسامه بن زیدt درخواست کردند که نزد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  سفارش کند تا این حکم را لغو نماید. رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم  به اسامهt فرمود: «آیا درباره‌ی حکم و قانون خدا، سفارش می‌کنی؟» آن‌گاه برخاست و برای مردم سخنر‌انی نمود و فرمود: «امت‌های پیش از شما (بنی‌اسرائیل)، از آن جهت به هلاکت رسیدند که وقتی فردِ مشهور و نام‌داری در میان آن‌ها دزدی می‌کرد، او را رها می‌کردند و هرگاه، فردِ ضعیفی، مرتکب سرقت می‌شد، دستش را قطع می‌نمودند». سپس سوگند یاد کرد و فرمود: «اگر دخترم، فاطمه دزدی کند، دستش را حتماً قطع می‌کنم».

 شاهدِ موضوع از این حدیث، این‌جاست که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  به‌خاطرِ میانجی‌گری بی‌مورد و نادرست اسامهt درباره‌ی لغو یکی از مجازات‌های شرعی خشمگین شد؛ لذا خشم و غضب به‌خاطر الله عزوجل  نیک و پسندیده می‌باشد و خشم و غضبی، نکوهیده و ناپسند است که برای انتقام یا به‌خاطرِ منافع شخصی باشد. زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  از چنین خشم و غضبی نهی نموده است؛ چنان‌که یکی از یارانش درخواست نصیحت کرد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  فرمود: «خشمگین مشو». او چندین بار درخواست نصیحت نمود و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  فرمود: «خشمگین مشو». لذا تفاوت آشکاری در میان این دو خشم وجود دارد. پس خشم و غضب برای الله یا به‌خاطر شریعت الهی، نیک و پسندیده است و روش پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  نیز همین‌گونه بود. خشمی که برای الله یا به‌خاطر دینش باشد، نشان‌گر غیرت انسان نسبت به دین و اقامه‌ی شعایر دینی‌ست. اما چه خوب است که انسان، خشم شخصی خود را پنهان کند یا بردباری ورزد و وقتی به‌خاطر منفعتی شخصی خشمگین شد، از شرّ شیطانِ رانده‌شده به الله عزوجل  پناه ببرد؛ اگر ایستاده است، بنشیند و اگر نشسته، دراز بکشد یا بر پهلو تکیه دهد. چنین روشی از خشم و غضب انسان می‌کاهد.

***

657- وعن أنسٍt أنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله و سلم  رَأَى نُخامَةً فی القِبْلةِ، فشقَّ ذلکَ عَلَیهِ حتَّى رُؤِیَ فی وجهِهِ، فَقَامَ فَحَکَّهُ بیَدِهِ فقال: «إنَّ أحَدَکُم إذا قَام فی صَلاتِهِ فَإنَّهُ یُنَاجِی ربَّهُ، وإنَّ ربَّهُ بَینَهُ وبَینَ القِبْلَةِ، فَلا یَبْزُقَنَّ أَحدُکُم قِبلَ القِبْلَةِ، ولکِن عَنْ یَسَارِهِ أوْ تحْتَ قدَمِهِ»؛ ثُمَّ أخَذَ طرفَ رِدائِهِ فَبصقَ فِیه، ثُمَّ ردَّ بَعْضَهُ على بعْضٍ فقال: «أَو یَفْعَلُ هکذا». [متفقٌ علیه]([6])

ترجمه: انسt می‌گوید: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  آبِ دهانی را دید که در جهتِ قبله انداخته شده بود و از این عمل به‌اندازه‌ای ناراحت شد که آثار ناراحتی در چهره‌اش نمایان گشت. برخاست و آن را با دست خود پاک کرد و فرمود: «وقتی یکی از شما به نماز می‌ایستد، با پروردگارش مناجات می‌کند و پروردگارش، میانِ او و قبله است. پس هیچ‌کس به سوی قبله آب دهان نیندازد؛ بلکه آب دهانش را به سمت چپ یا زیرِ پایش بیندازد». سپس گوشه‌ای از ردایش را گرفت و در آن آب دهان انداخت و دو سویش را به هم مالید و فرمود: «یا چنین کند».

شرح

مؤلف/ در این باب، حدیثی بدین مضمون ذکر کرده است که انسt می‌گوید: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  آبِ دهانی را دید که در جهتِ قبله انداخته شده بود و از این عمل به‌اندازه‌ای ناراحت شد که آثار ناراحتی در چهره‌اش نمایان گشت. لذا آن را با دست خود پاک کرد و فرمود: «وقتی یکی از شما به نماز می‌ایستد، با پروردگارش مناجات می‌کند». یعنی با پروردگارش راز و نیاز می‌نماید و الله عزوجل  نیز پاسخش را می‌دهد. در حدیث صحیح آمده که ابوهریرهt می‌گوید: رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم  به‌نقل از الله متعال فرمود: «قَسَمْتُ الصَّلاةَ بَیْنِی وَبَیْنَ عَبْدِی نِصْفَیْنِ فَإِذَا قَالَ: ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ٢قَالَ: حَمِدَنِی عَبْدِی فَإِذَا قَالَ: ﴿ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ ٣قَالَ: أَثْنَى عَلَیَّ عَبْدِی فَإِذَا قَالَ: ﴿مَٰلِکِ یَوۡمِ ٱلدِّینِ ٤قَالَ: مَجَّدَنِی عَبْدِی فَإِذَا قَالَ: ﴿إِیَّاکَ نَعۡبُدُ وَإِیَّاکَ نَسۡتَعِینُ ٥ قَالَ: هَذَا بَیْنِی وَبَیْنَ عَبْدِی نصفَینِ فَإِذَا قَالَ: ﴿ٱهۡدِنَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِیمَ ٦إلی آخِرِه قَالَ اللهُ: هَذَا لِعَبْدِی وَلِعَبْدِی مَا سَأَلَ».([7]) یعنی: «من نماز را میان خود و بنده‌ام دو قسمت کرده‌ام. هنگامی که بنده می‌گوید: ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ٢الله می‌فرماید: بنده‌ام مرا حمد و ستایش کرد. و آن‌گاه که بنده می‌گوید:﴿ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ ٣ الله می‌فرماید: بنده‌ام مرا ثنا گفت. و زمانی که بنده می‌گوید: ﴿مَٰلِکِ یَوۡمِ ٱلدِّینِ ٤خداوند می‌فرماید: بنده‌ام مرا به‌بزرگی یاد کرد. و چون بنده می‌گوید: ﴿إِیَّاکَ نَعۡبُدُ وَإِیَّاکَ نَسۡتَعِینُ ٥ خداوند( عزوجل ) می‌فرماید: این، ارتباط دوطرفه‌ی من و بنده‌ام می‌باشد. و وقتی بنده،﴿ٱهۡدِنَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِیمَ ٦ را تا پایانش می‌خواند، الله می‌فرماید: این، درخواست بنده‌ی من است و من، خواسته‌اش را برآورده می‌سازم».

لذا در نماز با پروردگار خود راز و نیاز می‌کنید و به وسیله‌ی کلامی که نازل فرموده است، با او مناجات می‌نمایید؛ او را می‌خوانید، تسبیحش را می‌گویید، از او به‌بزرگی یاد می‌کنید ورابطه‌ای دو سویه با او برقرار می‌سازید و پروردگار در میان شما و قبله قرار دارد و هرچند در آسمان، بالای عرش خویش است، اما در برابرِ شماست؛ زیرا او بر همه چیز احاطه دارد:

﴿لَیۡسَ کَمِثۡلِهِۦ شَیۡءٞۖ وَهُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡبَصِیرُ ١١                       [الشورى: ١١]          

هیچ چیزی همانند او نیست؛ و او، شنوای بیناست.

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  پس از این‌که از انداختن آب دهان در قبله‌ی مسجد منع کرد، روش درستش را نیز بیان فرمود؛ زیرا راهنمایی و حکمت نیز همین است که وقتی یک چیز ممنوع را بیان می‌کنید، درستش را نیز یادآوری نمایید تا همه‌ی راه‌ها بسته نشود. از این‌رو رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم  ضمن این‌که از انداختنِ آب دهان به سوی قبله نهی نمود، بیان کرد که انسان آبِ دهانش را به سمت چپ یا زیر پایش یا در لباسش بیندازد و سپس آن را به هم بمالد و پاکش کند. و بدین‌سان سه پیشنهاد ارائه کرد: انداختن آب دهان به سمت چپ یا زیرِ پا یا در گوشه‌ای از لباس و به هم مالیدن دو سوی لباس تا آب دهان پاک شود. البته از دو گزینه‌ی نخست در زمانی که انسان در مسجد به‌سر می‌برد، نهی شده است؛ زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  می‌فرماید: «الْبُصَاقِ فِی الْمَسْجِدِ خَطِیئَةٌ».([8]) یعنی: «انداختن آب دهان در مسجد، خطاست».

از این حدیث چنین برداشت می‌شود که آب دهان، نجس نیست؛ زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  فرمود: «...آب دهانش را به سمت چپ یا زیرِ پایش یا در گوشه‌ای از لباسش- بیندازد». لذا اگر آب دهان، نجس بود، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  دستور نمی‌داد که انسان آب دهانش را در گوشه‌ای از لباسش بیندازد. در صورتی که عملِ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  در این‌باره، یک رهنمود یا آموزشِ عملی بود؛ زیرا در این حدیث آمده است: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  گوشه‌ای از ردایش را گرفت و در آن آب دهان انداخت و دو سویش را به هم مالید و فرمود: «یا چنین کند».

از این حدیث چنین به‌نظر می‌رسد که انداختن آب دهان در برابر انظار دیگران، ایرادی ندارد؛ به‌ویژه اگر برای تعلیم باشد.

هم‌چنین در می‌یابیم که آثار آب دهان و دیگر چیزهایی که مردم بد می‌دانند یا وجودِ لکه در لباس، شایسته‌ی کمال و شخصیت انسان نیست؛ زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  دو طرف لباسش را به هم مالید تا اثری از آب دهان در لباسش نمانَد. لذا باید ظاهری پاک و آراسته و لباس‌های تمیز و مرتبی داشته باشیم تا مردم از دینِ ما یا از دیدن لکه‌ها و آثار آلودگی بر روی لباسمان، فراری نباشند.

شاهد موضوع از این حدیث اینست که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  از دیدنِ آبِ دهانی که در جهتِ قبله انداخته شده بود، به‌اندازه‌ای ناراحت شد که آثار ناراحتی در چهره‌اش نمایان گشت.

***




([1]) حدیث شماره‌ی 649.

([2]) صحیح بخاری، ش: (90، 702، 704)؛ و صحیح مسلم، ش: 466.

([3])صحیح مسلم، ش: 867؛ نک: حدیث شماره‌ی 174.

([4]) صحیح بخاری، ش: (3224، 5954)؛ و صحیح مسلم، ش: 2107.

([5]) صحیح بخاری، ش: (2648، 3475)؛ و صحیح مسلم، ش: 1688.

([6]) صحیح بخاری، ش: (405، 1214)؛ و صحیح مسلم، ش: 551.

([7]) صحیح مسلم، ش: 395.

([8]) نسائی، ش: 723؛ آلبانی/ در صحیح الجامع، ش: 2886 این حدیث را صحیح دانسته است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد