اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

97- باب: استخاره (طلب خیر) و مشورت

97- باب: استخاره (طلب خیر) و مشورت

الله متعال می‌فرماید:

﴿وَشَاوِرۡهُمۡ فِی ٱلۡأَمۡرِۖ                                           [آل عمران: ١٥٩]     

و در کارها با آن‌ها مشورت کن.

و می‌فرماید:

﴿وَأَمۡرُهُمۡ شُورَىٰ بَیۡنَهُمۡ                                           [الشورى: ٣٨]     

و کارهایشان در میان آن‌ها با مشورت است

یعنی در کارها با یک‌دیگر مشورت می‌کنند.

 

722- عن جابِرٍt قال: کانَ رسولُ اللهr یُعَلِّمُنَا الاسْتِخَارَةَ فی الأُمُور کُلِّهَا کالسُّورَةِ مِنَ القُرْآنِ، یَقُولُ إِذا هَمَّ أَحَدُکُمْ بالأمر، فَلیَرکعْ رَکعتَیْنِ مِنْ غَیْرِ الفرِیضَةِ ثُمَّ لْیَقُلْ: اللهم إِنِّی أَسْتَخِیرُکَ بعِلْمِکَ، وأستقدِرُکَ بقُدْرِتکَ، وأَسْأَلُکَ مِنْ فضْلِکَ العَظِیم، فإِنَّکَ تَقْدِرُ ولا أَقْدِرُ، وتعْلَمُ ولا أَعْلَمُ، وَأَنتَ علاَّمُ الغُیُوبِ. اللهمَّ إِنْ کنْتَ تعْلَمُ أَنَّ هذا الأمرَ خَیْرٌ لِی فِی دِینِی وَمَعَاشی وَعَاقِبَةِ أَمْرِی» أَوْ قال: «عَاجِلِ أَمْرِی وَآجِله، فَاقْدُرْهُ لِی وَیَسِّرْهُ لِی، ثمَّ بَارِکْ لِی فِیهِ، وَإِن کُنْتَ تعْلمُ أَنَّ هذَا الأَمْرَ شرٌّ لِی فِی دِینِی وَمَعاشی وَعَاقبةِ أَمَرِی» أَو قال: «عَاجِل أَمری وآجِلهِ، فاصْرِفهُ عَنِّی، وَاصْرِفْنِی عَنْهُ، وَاقدُرْ لِیَ الخَیْرَ حَیْثُ کانَ، ثُمَّ رَضِّنی بِهِ». قال: ویسمِّی حَاجَتَهُ. [روایت بخاری]([1])

ترجمه: جابرt می‌گوید: رسول‌اللهr همان‌گونه که سوره‌ای از قرآن را به ما می‌آموخت، استخاره در همه‌ی کارها را نیز به ما آموزش می‌داد و  می‌فرمود: «هنگامی که هر یک از شما قصد انجام کاری را کرد، دو رکعت نماز نفل بخواند و سپس بگوید: (اللهمَّ إِنِّی أَسْتَخِیرُکَ بِعِلْمِکَ وَأَسْتَقْدِرُکَ بِقُدْرَتِکَ وَأَسْأَلُکَ مِنْ فَضْلِکَ الْعَظِیمِ، فَإِنَّکَ تَقْدِرُ وَلا أَقْدِرُ وَتَعْلَمُ وَلا أَعْلَمُ، وَأَنْتَ عَلاَّمُ الْغُیُوبِ. اللهمَّ إِنْ کُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّ هَذَا الأَمْرَ خَیْرٌ لِی فِی دِینِی وَمَعَاشِی وَعَاقِبَةِ أَمْرِی) یا فرمود: (عَاجِلِ أَمْرِی وَآجِلِهِ، فَاقْدُرْهُ لِی وَیَسِّرْهُ لِی، ثُمَّ بَارِکْ لِی فِیهِ، وَإِنْ کُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّ هَذَا الأَمْرَ شَرٌّ لِی فِی دِینِی وَمَعَاشِی وَعَاقِبَةِ أَمْرِی) یا فرمود: (فِی عَاجِلِ أَمْرِی وَآجِلِهِ، فَاصْرِفْهُ عَنِّی وَاصْرِفْنِی عَنْهُ، وَاقْدُرْ لِیَ الْخَیْرَ حَیْثُ کَانَ، ثُمَّ أَرْضِنِی بِهِ)؛ سپس حاجت خود را بگوید».

[ترجمه‌ی دعا: «یا الله! از علم تو، طلب خیر می‌کنم و از قدرت تو، توانایی می‌جویم و از تو خواهانِ فضل و بخششِ بی‌کرانت هستم. به‌یقین، تو، توانایی و من ناتوانم؛ و تو می‌دانی و من نمی‌دانم و تو دانای اسراری. یا الله!  اگر این کار را  به خیرِ دین، دنیا و فرجامِ کار من می‌دانی، آن را برای من ممکن و آسان بگردان. و اگر آن را برای دین، دنیا و عاقبت کار من زیان‌بار می‌دانی، آن را از من دور کن و مرا از انجامش پشیمان بگردان و خیر را هرجا که هست، برایم مقدّر بفرما و آن‌گاه مرا بدان، خشنود کن».]

شرح

نووی/ می‌گوید: «باب استخاره و مشورت».

استخاره با الله، و مشورت با صاحب‌نظران و افرادِ نیک‌اندیش است. زیرا انسان ضعیف و ناتوان آفریده شده و کوتاهی‌هایی در او وجود دارد؛ از این‌رو گاه در کارها و تصمیم‌هایش با پیچیدگی‌هایی روبه‌رو می‌شود و دچار شک و دودلی می‌گردد و نمی‌داند چه‌کار کند. مثلاً تصمیم می‌گیرد به مسافرت برود؛ اما شک می‌کند که آیا این سفر، خوب است یا بد؟ یا تصمیم می‌گیرد ماشین یا خانه‌ای بخرد و یا دخترش را به ازدواج کسی درآورد؛ اما دودل است و نمی‌داند چه‌کار کند؟ می‌گوییم: دو راه پیشِ رو دارد:

راه نخست: اینست که با پروردگارش استخاره کند؛ یعنی از او طلب خیر کند؛ زیرا او ذاتی‌ست که از آن‌چه بوده و آن‌چه هست و آن‌چه خواهد بود، آگاه است و درباره‌ی چیزی که وجود ندارد، می‌داند که اگر پدید آید، چگونه خواهد بود.

راه دوم: اینست که با فرادِ نیک‌اندیش و صاحب‌نظر مشورت کند.

مؤلف/ درباره‌ی مشورت و نظرخواهی از دیگران، به دو آیه از کتاب‌الله، استدلال کرده است؛ از جمله آیه‌ی 159 سوره‌ی «آل‌عمران» که اللهU به پیامبرش فرموده است:

﴿فَٱعۡفُ عَنۡهُمۡ وَٱسۡتَغۡفِرۡ لَهُمۡ وَشَاوِرۡهُمۡ فِی ٱلۡأَمۡرِۖ فَإِذَا عَزَمۡتَ فَتَوَکَّلۡ عَلَى ٱللَّهِ

                                                                  [آل عمران: ١٥٩]     

پس آنان را ببخش و برایشان آمرزش بخواه و در کارها با آن‌ها مشورت نما و چون تصمیمت را گرفتی، بر الله توکل کن.

پیامبرr که در تصمیم‌گیری از همه موفق‌تر و استوارتر بود، در کارهای پیچیده با یارانش مشورت می‌‌کرد؛ خلفای پس از او نیز با صاحب‌نظران و افرادِ نیک‌اندیش مشورت و رایزنی می‌کردند.

دو ویژگی برای مشاور یا کسی که با او مشورت می‌کنید، ضروری‌ست: باتجربه، خبره، کارآزموده و صاحب‌نظر باشد و در کارها با شتاب عمل نکند؛ و دوم این‌که دین‌دار و متعهد باشد. زیرا کسی که دین‌دار نیست، قابل اعتماد نمی‌باشد؛ هرچند کارآزموده، زیرک و باتجربه باشد. زیرا هیچ خیری در چنین کسی نیست و شایسته‌ی مشورت نمی‌باشد و هر آن امکان دارد خیانت کند و مشورت یا پیشنهاد زیان‌باری ارائه دهد یا چیزی بگوید که خیری در آن نیست و بدین‌سان ره‌آورد مشورتش، زیان و تجربه‌ی تلخ و جبران‌ناپذیری باشد.

لذا نه آدم‌های بدکار و فاسق، اهل مشورت هستند و نه دین‌داران و نیکوکارانی که تجربه ندارند یا در تصمیم‌گیری‌ها عجله می‌کنند. مشورت و نظرخواهی از چنین کسانی درست نیست؛ زیرا دسته‌ی اول، قابل اعتماد نیستند و دسته‌ی دوم، ظاهرِ موضوع را در نظر می‌گیرند و بدون شناختِ درون‌مایه‌ی مسأله، مشورت می‌دهند و یا با مشورتِ عجولانه‌ی خود، انسان را به سمت و سویی می‌برند که خیری در آن نیست. لذا کسی اهل مشورت است که هم باتجربه باشد و هم دین‌دار و نیکوکار یا نیک‌اندیش. الله متعال می‌فرماید:

﴿وَأَمۡرُهُمۡ شُورَىٰ بَیۡنَهُمۡ                                           [الشورى: ٣٨]     

و کارهایشان در میان آن‌ها با مشورت است

یعنی در کارهای عمومی و مشترک، با یکدیگر مشورت می‌کنند؛ مانندِ جهاد که بر اساس مشورت و رایزنی با هم درباره‌اش تصمیم می‌گیرند. لذا وقتی ولی امر یا حاکم مسلمانان، قصدِ جهاد می‌کند یا می‌خواهد درباره‌ی یک مسأله‌ی عمومی تصمیم‌ بگیرد، نظرِ اهل مشورت را جویا می‌شود. اما چگونه؟

هنگامی که ولی امر یا پیشوای مسلمانان، درباره‌ی کاری متردد می‌گردد، صاحب‌نظران نیک‌اندیش را جمع می‌کند و نظرها و پیشنهادهایشان را می‌پرسد.

اما استخاره، با اللهU می‌باشد؛ یعنی وقتی انسان قصد انجامِ کاری را می‌کند و نمی‌داند که چه نتیجه یا آینده‌ای خواهد داشت، باید از اللهU طلب خیر کند. استخاره، یعنی طلب خیر درباره‌ی کارهایی که انسان در موردِ آن‌ها دودل می‌باشد. پیامبرr روشِ استخاره را بیان فرموده است؛ بدین‌سان که دو رکعت نماز نفل در وقت‌هایی که ممنوع نیست، به‌جا می‌آوریم. البته اگر فرصت کافی برای تصمیم‌گیری و شروع کار وجود نداشت، در وقت‌های ممنوع نیز می‌توان استخاره کرد. لذا پس از نماز عصر و نیز پس از نماز صبح تا بالا آمدن خورشید به‌اندازه‌ی یک نیزه و هم‌چنین هنگام زوالِ آفتاب استخاره نمی‌کنیم و منتظر می‌مانیم تا وقتِ ممنوعه، پایان یابد؛ مگر این‌که فرصت کافی برای تصمیم‌گیری وجود نداشته باشد و صبر کردن تا پایان وقت ممنوعه، به از دست دادن فرصت تصمیم‌گیری بینجامد. پس دو رکعت نماز نفل بخوانیم و سپس سلام می‌دهیم و این دعا را می‌گوییم: «اللهمَّ إِنِّی أَسْتَخِیرُکَ بِعِلْمِکَ وَأَسْتَقْدِرُکَ بِقُدْرَتِکَ وَأَسْأَلُکَ مِنْ فَضْلِکَ الْعَظِیمِ، فَإِنَّکَ تَقْدِرُ وَلا أَقْدِرُ وَتَعْلَمُ وَلا أَعْلَمُ، وَأَنْتَ عَلاَّمُ الْغُیُوبِ. اللهمَّ إِنْ کُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّ هَذَا الأَمْرَ خَیْرٌ لِی فِی دِینِی وَمَعَاشِی وَعَاقِبَةِ أَمْرِی» یا می‌گوییم: «عَاجِلِ أَمْرِی وَآجِلِهِ، فَاقْدُرْهُ لِی وَیَسِّرْهُ لِی، ثُمَّ بَارِکْ لِی فِیهِ، وَإِنْ کُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّ هَذَا الأَمْرَ شَرٌّ لِی فِی دِینِی وَمَعَاشِی وَعَاقِبَةِ أَمْرِی» یا می‌گوییم: «فِی عَاجِلِ أَمْرِی وَآجِلِهِ، فَاصْرِفْهُ عَنِّی وَاصْرِفْنِی عَنْهُ، وَاقْدُرْ لِیَ الْخَیْرَ حَیْثُ کَانَ، ثُمَّ أَرْضِنِی بِهِ». آن‌گاه همان کاری را انجام می‌دهیم که قلبِ ما به آن گواهی می‌دهد و اگر شک و تردیدمان، هم‌چنان برطرف نشد، دوباره و حتی سه‌باره استخاره می‌کنیم. و اگر شک و دودلی از میان نرفت، نظرِ صاحب‌نظرانِ نیک‌اندیش یا اهل مشورت را جویا می‌شویم و به مشورت آن‌ها عمل می‌کنیم که ان‌شاءالله خیر، در مشورتِ آن‌هاست؛ زیرا گاه الله متعال شک و تردید انسان را با استخاره از میان نمی‌برد تا بنده، به مشورت و نظرخواهی از اهل مشورت روی بیاورد. البته علما اختلاف نظر دارند که آیا مشورت، مقدم است یا استخاره؟

دیدگاه صحیح، اینست که استخاره مقدم می‌باشد. از این‌رو مؤلف/ نیز ابتدا استخاره را ذکر کرد؛ زیرا پیامبرr فرمود: «هنگامی که قصد انجامِ کاری را کردید...» استخاره کنید؛ و اگر سه بار استخاره کردید و شک و دودلی برطرف نشد، مشورت نمایید و به نظرِ اهل مشورت، عمل کنید. علت این‌که گفتیم سه بار استخاره کنید، اینست که پیامبرr هرگاه دعا می‌کرد، سه بار دعا می‌نمود و استخاره، دعاست و چه‌بسا همان ابتدا، گزینه‌ی بهتر برای انسان روشن نشود؛ و امکان دارد انسان بارِ اول یا بار دوم یا سوم گزینه‌ی بهتر را دریابد و تصمیمش را بگیرد و اگر تا سه بار دودلی و تردیدش از میان نرفت، مشورت کند.

***




([1]) صحیح بخاری، ش: (1166، 6382).

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد