100- باب: گفتنِ «بسمالله» در ابتدای غذا و «الحمدلله» در پایانِ آن
732- عن عُمَرَ بنِ أبی سلَمَة رضی الله عنهما قال: قال لی رسولُ اللهr: «سَمِّ الله وکُلْ بِیمِینک، وکُلْ مِمَّا یَلِیکَ». [متفقٌ علیه]([1])
ترجمه: عمر بن ابوسلمه، میگوید: رسولاللهr به من فرمود: «ای پسر! بسمالله بگو و با دست راست، و از جلوی خود بخور».
733- وعن عَائشة رضی الله عنها قالَتْ: قالَ رسولُ اللهr: «إذا أکل أَحَدُکُمْ فَلیَذْکُر اسْمَ الله تعالى، فإنْ نَسِیَ أَنْ یَذْکُرَ اسْمَ الله تَعَالَى فی أَوَّلِهِ، فَلیَقُلْ: بِسْمِ الله أَوَّلَهُ وَآخِرَهُ». [روایت ابوداود و ترمذی؛ ترمذی، این حدیث را حسن صحیح دانسته است.]([2])
ترجمه: عایشه& میگوید: رسولاللهr فرمود: «هر یک از شما هنگام غذا خوردن، بسمالله بگوید؛ و اگر گفتن بسمالله در ابتدای غذا را فراموش کرد، بگوید: بِسْمِ الله أَوَّلَهُ وَآخِرَهُ». [یعنی: «این غذا را با نامِ الله، آغاز میکنم و با نامِ او به پایان میبرم».]
شرح
مؤلف/ میگوید: «کتاب: آداب غذا خوردن». و غذا، شامل همهی خوراکیها و نوشیدنیها میشود؛ یعنی میتوان گفت: آب خورد و آب نوشید؛ هر دو، صحیح است. زیرا اللهU میفرماید:
﴿فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِٱلۡجُنُودِ قَالَ إِنَّ ٱللَّهَ مُبۡتَلِیکُم بِنَهَرٖ فَمَن شَرِبَ مِنۡهُ فَلَیۡسَ مِنِّی وَمَن لَّمۡ یَطۡعَمۡهُ فَإِنَّهُۥ مِنِّیٓ إِلَّا مَنِ ٱغۡتَرَفَ غُرۡفَةَۢ بِیَدِهِۦۚ﴾ [البقرة: ٢٤٩]
هنگامی که طالوت با سپاهانش (از شهر) جدا شد، به آنان گفت: الله شما را با رودخانهای آزمایش میکند؛ هر کس، از آبِ آن بنوشد، از یاران من نیست و کسی که آب نخورَد یا فقط به اندازهی کف دستش آب بردارد، از یاران من است.
سپس مؤلف/ میگوید: «باب: گفتنِ بسمالله در ابتدای غذا و الحمدلله در پایانِ آن». و آنگاه حدیث عمر بن ابوسلمهt را ذکر کرده است؛ عمر بن ابوسلمهt، پیشزادهی پیامبرr، یعنی پسرِ همسرشان، امسلمه بود. وی، در خانهی پیامبرr بزرگ شد. برای پیامبرr غذا آوردند و عمر بن ابوسلمهt پسربچهای بود که با پیامبرr غذا میخورد و دستانش در ظرف غذا دور میزد و از هر سوی ظرف، لقمه برمیداشت. رسولاللهr از هر فرصتی برای تعلیم استفاده میکرد و آنچه را لازم بود، به بچهها نیز آموزش میداد؛ لذا به عمر بن ابوسلمهt فرمود: «ای پسر! بسمالله بگو و با دست راست، و از جلوی خود بخور». و بدینسان سه ادب غذا خوردن را به این پسربچه آموزش داد:
یکم: گفتنِ بسمالله؛ و ایرادی ندارد که انسان، بسمالله الرحمن الرحیم را بهطورِ کامل بگوید؛ زیرا الله متعال در قرآن کریم، خودش را در «بسمله» (بسمالله الرحمن الرحیم) با این دو صفت، ستوده است. لذا گفتن بسمالله با دو صفت الرحمن و الرحیم، ایرادی ندارد و گفتن بسمالله بهتنهایی کافیست. البته گفتن بسمالله در هنگام غذا خوردن، واجب میباشد و اگر کسی بسمالله نگوید، گنهکار میشود و شیطان، همغذا یا همکاسهاش میگردد. روشن است که هیچکس دوست ندارد دشمنش با او همغذا شود؛ یعنی از اینکه شیطان در غذا خوردن با او شریک گردد، بیزار است. از اینرو توجه داشته باشید که هنگام غذا خوردن، بسمالله بگویید تا شیطان با شما همکاسه نشود.
و اگر گفتنِ بسمالله در ابتدای غذا را فراموش کردید، همینکه بهیاد آوردید، بگویید: «بِسْمِ الله أَوَّلَهُ وَآخِرَهُ»؛ همانگونه که در روایتِ ابوداود و ترمذی از امالمؤمنین عایشه& آمده است.
دوم: غذا خوردن با دستِ راست. این هم واجب است و هرکس با دستِ چپش غذا بخورد، گنهکار میباشد و از پیامبرr نافرمانی کرده است و نافرمانی از پیامبرr، نافرمانی از خداست و هرکس از پیامبرr اطاعت کند، در حقیقت از اللهU اطاعت کرده است.
سوم: «از جلویِ خود غذا بخور». یعنی اگر هنگام غذا خوردن، با کسی همکاسه بودید، از جلوی خود غذا بخورید، نه از پیشِ آن شخص. این، بر خلافِ ادب است؛ علما گفتهاند: مگر اینکه غذای متنوعی باشد؛ مثلاً آمیزهای از کدو، بادمجان و گوشت باشد؛ در این صورت اشکالی ندارد که برای برداشتن کدو، بادمجان یا گوشتِ مورد علاقهی خود، دستتان را به اینسو و آنسوی ظرف دراز کنید. زیرا انس بن مالکt میگوید: با پیامبرr غذا میخوردم و پیامبرr برای برداشتن تکههای کدو، دستش را این سو و آن سوی ظرف میبرد.
همچنین هنگامی که بهتنهایی غذا میخورید، میتوانید از هر سوی ظرف غذا بخورید و ایرادی ندارد؛ زیرا همکاسه و شریک ندارید و در نتیجه باعث اذیت و آزارِ کسی نمیشوید. البته از قسمتِ بالای غذا، یعنی از وسط ظرف نخورید؛ زیرا برکت، بر بالترین قسمت غذا نازل میشود؛ بلکه از اطراف ظرف، غذا میل کنید.
از این حدیث چنین برداشت میشود که باید آداب خوردن و آشامیدن و آداب خواب را به فرزندان خود آموزش دهیم؛ و این، افزون بر آموزشِ نماز و اهمیت دادن به مسایل تربیتی آنان میباشد؛ چنانکه پیامبرr فرموده است: «مُرُوا أَبْنَاءکُمْ بِالصَّلاةِ لسبع سِنِین، واضْرِبُوهمْ علَیْهَا لعَشْر».([3]) یعنی: «فرزندانتان را در هفت سالگی به نماز امر کنید و چون ده ساله شدند، بهخاطر کوتاهی در نماز، تنبیشهان نمایید».
***
734- وعن جابِرٍt قال: سَمِعتُ رسولَ اللهr یقولُ: «إِذا دَخَلَ الرَّجُل بیْتَهُ، فَذَکَرَ الله تعَالى عِنْد دُخُولهِ وعِنْدَ طَعامِهِ، قال الشَّیْطانُ لأَصحَابِهِ: لا مبیتَ لَکُمْ ولا عشَاءَ، وإذا دَخَلَ، فَلَم یَذکُر الله تَعَالى عِنْد دخُولِهِ، قال الشَّیْطَانُ: أَدْرَکْتُمُ الْمَبِیتَ، وإِذا لَم یَذْکُرِ الله تعَالى عِنْد طَعامِهِ قال: أَدْرکْتُمُ الْمبیتَ وَالعَشاءَ». [روایت مسلم]([4])
ترجمه: جابرt میگوید: از رسولاللهr شنیدم که میفرمود: «وقتی شخصی وارد خانهاش میشود و هنگامِ ورود و نیز هنگام غذا خوردن، الله متعال را یاد میکند، شیطان به یاران خود میگوید: اینجا، جای خواب و غذای شب ندارید. و آنگاه که شخصی وارد خانهاش میشود و نامِ الله متعال را نمیبَرَد، شیطان میگوید: امشب جای خواب پیدا کردید و چون بنده، هنگام غذا خوردن، الله متعال را یاد نکند، شیطان میگوید: هم جای خواب پیدا کردید و هم غذای شب».
شرح
مؤلف/ در ادامهی احادیثی که دربارهی آداب غذا خوردن ذکر کرده، حدیث جابرt را آورده است که میگوید: پیامبرr فرمود: «وقتی شخصی وارد خانهاش میشود و هنگامِ ورود و نیز هنگام غذا خوردن، الله متعال را یاد میکند، شیطان به یاران خود میگوید: اینجا، جای خواب و غذای شب ندارید».
ذکرِ الله متعال در هنگام ورود به خانه، اینست که بگوییم: «بِسْمِ اللهِ وَلَجْنَا، وبِسْمِ اللهِ خَرَجْنَا، وعَلَى الله رَبِّنا تَوَکَّلْنَا؛ اللهمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ خَیْرَ الْمَوْلَجِ وَخَیْرَ الْمَخْرَجِ».([5])
و ذکر الله در هنگام غذا خوردن، گفتن «بسمالله» میباشد.
وقتی انسان، هنگام ورودش به خانه و هنگام غذا خوردن، الله را یاد کند، شیطان به یاران خود میگوید: «اینجا، جای خواب و غذای شب ندارید». زیرا این خانه و این غذا، با ذکر اللهU حمایت شده است؛ به عبارت دیگر الله متعال آن را در برابر شیطانها در پناهِ خویش قرار می دهد.
«و آنگاه که شخصی وارد خانهاش میشود و نامِ الله متعال را نمیبَرَد، شیطان میگوید: امشب جای خواب پیدا کردید و چون بنده، هنگام غذا خوردن، الله متعال را یاد نکند، شیطان میگوید: هم جای خواب پیدا کردید و هم غذای شب». یعنی شیطان با چنین شخصی، همخانه و همغذا میشود. زیرا بنده، خانه و غذایش را در حصارِ ذکر اللهU قرار نداده است.
اینجاست که درمییابیم شایسته است که انسان هنگام ورود به خانهاش، الله را ذکر کند؛ ذکری که در اینباره روایت شده، اینست: «بِسْمِ اللهِ وَلَجْنَا، وبِسْمِ اللهِ خَرَجْنَا، وعَلَى الله رَبِّنا تَوَکَّلْنَا؛ اللهمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ خَیْرَ الْمَوْلَجِ وَخَیْرَ الْمَخْرَجِ». آنگاه مسواک بزند؛ زیرا پیامبرr پس از اینکه واردِ خانه میشد، نخستین کاری که انجام میداد، مسواک میزد و سپس به خانوادهاش سلام میکرد. و ذکر غذا خوردن، گفتنِ بسمالله میباشد و بدینسان انسان خانه و غذایش را از شیطان راندهشده، محافظت میکند. لذا اگر بندهای هنگام ورود به خانه الله را ذکر کند، اما هنگام غذا خوردن نامِ الله را نبَرَد، شیطان با او در غذا خوردن شریک میشود و اگر هنگام شام خوردن، ذکر الله بگویدو هنگام ورود به خانه ذکر نگوید، شیطان در غذا خوردن شریکش نمیشود؛ اما در خانهی وی جای خواب مییابد. و اگر انسان، هم هنگام ورود به خانه ذکر بگوید و هم هنگام غذا خوردن، شیطان در آن خانه، نه جای خواب پیدا میکند و نه غذای شب.
***
735- وَعَن حُذَیْفَةَt قال: کنَّا إِذا حضَرْنَا مع رسولِ اللهr طَعَاماً، لَم نَضَعْ أَیدِینَا حتَّى یَبْدأَ رسولُ اللهr فَیَضَع یَدَهُ. وَإِنَّا حَضَرْنَا مَعَهُ مَرَّةً طَعاماً، فجاءَت جارِیَةٌ کأَنَّهَا تُدْفَعُ، فَذَهَبتْ لتَضَعَ یَدهَا فی الطَّعامِ، فَأَخَذَ رسولُ اللهr بِیدِهَا، ثُمَّ جَاءَ أَعْرابِیٌّ کأَنَّمَا یُدْفَعُ، فَأَخَذَ بِیدِهِ، فَقَالَ رسولُ اللهr: «إِنَّ الشَّیْطانَ یَسْتَحِلُّ الطَّعامَ أَنْ لا یُذْکَرَ اسمُ الله تَعَالى علیه؛ وإِنَّهُ جاءَ بِهذهِ الجارِیةِ لِیسْتَحِلَّ بِها، فَأَخَذتُ بِیدِهَا، فَجَاءَ بِهذا الأَعْرَابِیِّ لِیسَتحِلَّ بِهِ، فَأَخَذْتُ بِیدِهِ، والَّذِی نَفسی بِیَدِهِ إِنَّ یدَهُ فِی یَدی مَعَ یَدیْهِما»؛ ثُمَّ ذَکَرَ اسم الله تعالى وأَکَل. [روایت مسلم]([6])
ترجمه: حذیفهt میگوید: وقتی با رسولاللهr بر سرِ غذایی حاضر میشدیم، تا زمانی که پیامبرr شروع نمیکرد، دست به سوی غذا نمیبردیم. باری با او بر سرِ غذایی حاضر شدیم. در این میان، دختربچهای با سرعت آمد؛ رفت تا دستش را در غذا قرار دهد - و غذا بخورد.- اما رسولاللهr دستش را گرفت. آنگاه صحرانشینی آمد؛ او نیز تُند میآمد. - گویا او را به جلو میراندند.- پیامبرr دستِ او را هم گرفت و سپس فرمود: «همانا شیطان، بر خوردنِ غذایی دست مییابد که نام الله متعال بر آن برده نشود؛ شیطان، این دختربچه را بر سرِ این غذا آورد تا بهوسیلهی او بر آن دست یابد. لذا من دستِ دختربچه را گرفتم. سپس این صحرانشین را آورد تا بهوسیلهی او به این غذا برسد؛ از اینرو من، دستِ صحرانشین را گرفتم؛ سوگند به ذاتی که جانم در دستِ اوست، دستِ شیطان با دستِ این دو نفر در دست من است (و توانایی شریک شدن در غذا را ندارد)». آنگاه بسمالله گفت و شروع به خوردن کرد.
شرح
مؤلف/ در بابِ آداب غذا خوردن، حدیثی بدین مضمون ذکر کرده است که حذیفه بن یمانt میگوید: «وقتی با رسولاللهr بر سرِ غذایی حاضر میشدیم، تا زمانی که پیامبرr شروع نمیکرد، دست به سوی غذا نمیبردیم». یعنی منتظر میماندیم تا پیامبرr شروع کند و آنگاه ما نیز شروع به خوردن میکردیم. این، از کمال احترامِ اصحابy نسبت به پیامبرr بود.
یک بار که با پیامبرr غذا میخوردند، دختربچهای با سرعت آمد؛ همینکه میخواست بدونِ گفتنِ «بسمالله» دستش را دراز کند و غذا بخورد، پیامبرr دستش را گرفت. آنگاه صحرانشینی آمد؛ او نیز تُند میآمد. گویا او را به جلو هُل میدادند. پیامبرr دستِ او را هم گرفت و سپس بیان فرمود که شیطان، این دو را آورد تا بهوسیلهی آنها بر این غذا دست یابد؛ چون بسمالله نگفتند. آن دو، یعنی دختربچه و صحرانشین، معذور بودند؛ زیرا نمیدانستند که باید بسمالله بگویند. اما شیطان، آن دو را آورد تا بهوسیلهی آنها که بسمالله نمیگفتند، در غذا شریک شود. سپس پیامبرr سوگند یاد کرد که دستِ شیطان با دستِ این دو نفر در دست ایشان است.
نکاتی که از این حدیث برداشت میشود:
· میزانِ احترامی که اصحابy به رسولاللهr میگذاشتند و چهقدر در برابرش مؤدبانه رفتار میکردند!
· وقتی بزرگتری سرِ سفره هست، نباید در شروعِ غذا خوردن بر او پیشدستی کرد؛ زیرا این، بر خلافِ ادب است. لذا صبر میکنند تا بزرگتر شروع نماید.
· شیطان انسان را به کارهای ناپسند وادار میکند. چنانکه در قرآن کریم آمده است:
﴿ٱلشَّیۡطَٰنُ یَعِدُکُمُ ٱلۡفَقۡرَ وَیَأۡمُرُکُم بِٱلۡفَحۡشَآءِۖ﴾ [البقرة: ٢٦٨]
شیطان، شما را از فقر و تنگدستی میترساند و شما را به کارهای زشت و ناپسند دستور میدهد.
و می فرماید:
﴿۞یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّبِعُواْ خُطُوَٰتِ ٱلشَّیۡطَٰنِۚ وَمَن یَتَّبِعۡ خُطُوَٰتِ ٱلشَّیۡطَٰنِ فَإِنَّهُۥ یَأۡمُرُ بِٱلۡفَحۡشَآءِ وَٱلۡمُنکَرِۚ﴾ [النور : ٢١]
ای مؤمنان! از گامهای شیطان پیروی نکنید. و هر کس از گامهای شیطان پیروی کند، بداند که شیطان به کارهای بسیار زشت و ناپسند فرمان میدهد.
لذا درمییابیم که شیطان در پیِ حکم کردن بر انسان است؛ و کسی زیرِ بار دستورهایش نمیرود که الله متعال او را حفظ کند.
· وقتی انسان بر سر سفرهای حاضر میشود که پیشتر عدهای شروع به خوردن کردهاند، باید بسمالله بگوید. نگوید که اینها پیش از من بسمالله گفتهاند. اما آیا وقتی همه همزمان سرِ سفره بنشینند و با هم شروع به خوردن کنند، آیا یک بسمالله کافیست؟ پاسخ: اگر یک نفر، بهآرامی بسمالله بگوید، کافی نیست؛ زیرا دیگران بسمالله گفتن او را نشنیدهاند. اگر با صدای بلند و آشکار بسمالله بگوید و همه را نیت کند، برخی از علما گفتهاند: از طرفِ همه کافیست. و نیز گفته شده: بهتر است هر کسی، خود بسمالله بگوید. و همین، بهتر و کاملتر میباشد.
· این حدیث نشان میدهد که شیطان، دست دارد؛ زیرا پیامبرr دستش را گرفت.
· این حدیث، یکی از نشانههای نبویست؛ زیرا الله متعال پیامبرش را از این ماجرا باخبر ساخت. از اینرو وقتی شیطان، دختربچه و صحرانشین را به سمتِ غذا آورد، پیامبر، دستانشان را گرفت؛ یعنی با گرفتن دستِ دختربچه و صحرانشین، دستِ شیطان را هم گرفت و اجازه نداد در غذا خوردن با آنها شریک شود.
· وقتی کسی آمد و میخواست با شما غذا بخورد و نشنیدید که بسمالله بگوید، دستش را بگیرید تا بسمالله بگوید؛ زیرا پیامبرr دستشان را گرفت و بهزبان نگفت که بسمالله بگویید. بلکه فقط با گرفتنِ دستانشان به آنان یادآوری کرد تا بسمالله بگویند و این ماجرا همواره به یادِشان باشد و گفتنِ بسمالله را در آینده فراموش نکنند.
· گفتن بسمالله در هنگام غذا خوردن، اهمیت فراوانی دارد؛ بلکه واجب است و اگر کسی بسمالله نگوید، از اللهU نافرمانی کرده و راضی شده که سرسختترین دشمن، یعنی شیطان با او همکاسه شود. از اینرو گفتن بسمالله واجب است. و اگر گفتن بسمالله را در ابتدای غذا فراموش کردید، در اثنای غذا خوردن که به یادتان آمد، بگویید: «بِسْمِ الله أَوَّلَهُ وَآخِرَهُ».
***
736- وعن أُمیَّةَ بنِ مخْشِیٍّ الصَّحابیِّt قال: کان رسُولُ اللهr جالساً، ورَجُلٌ یأْکُلُ، فَلَمْ یُسمِّ الله حَتَّى لَمْ یبْقَ مِنْ طَعَامِهِ لُقْمةٌ، فَلَمَّا رَفَعها إِلى فِیهِ، قال: بسم الله أَوَّلَهُ وَآخِرَهُ، فَضَحِکَ النَّبِیُّr، ثُمَّ قال: «مَا زَالَ الشَّیْطَانُ یَأْکُلُ مَعَهُ، فَلمَّا ذَکَر اسمَ الله استْقَاءَ مَا فی بَطنِهِ». [روایت ابوداود و نسائی]([7])
ترجمه: از اُمَیَّه بن مخشیّ صحابیt روایت شده است: رسولاللهr نشسته بود و مردی غذا میخورد؛ او بسمالله نگفته و فقط یک لقمه از غذایش باقی مانده بود. وقتی آن را به سوی دهانش بالا برد، گفت: «بِسْمِ الله أَوَّلَهُ وَآخِرَهُ». پیامبرr خندید و فرمود: «شیطان با او مشغول خوردن بود؛ اما همینکه او نامِ الله را بُرد، شیطان هرچه را خورده بود، بالا آورد».
737- وعن عائشةَ رضیَ الله عنها قالَتْ: کانَ رسولُ اللهr یَأْکُلُ طَعَاماً فی سِتَّةٍ مِنْ أَصحَابِهِ، فَجَاءَ أَعْرابیٌ، فَأَکَلَهُ بِلُقْمَتَیْنِ؛ فقال رسولُ اللّهr: «أَما إِنَّهُ لوْ سَمَّى لَکَفَاکُمْ». [ترمذی، این حدیث را روایت کرده و گفته است: حسن صحیح میباشد.]([8])
ترجمه: عایشه& میگوید: رسولاللهr با شش نفر از یارانش غذا میخورد که صحرانشینی آمد و آن غذا را به دو لقمه خورد. رسولاللهr فرمود: «اگر او بسمالله میگفت، - این غذا- برای همهی شما کافی بود».
738- وَعَنْ أَبِی أُمَامَةَt أَنَّ النَّبِیَّr کَانَ إِذَا رَفَعَ مَائِدَتَهُ، قَالَ: «الْحَمْدُ لِلَّهِ حَمدًا کَثِیرًا طَیِّبًا مُبَارَکًا فِیهِ غَیْرَ مَکْفِیٍّ وَلا مُوَدَّعٍ وَلا مُسْتَغْنًى عَنْهُ رَبَّنَا». [روایت بخاری]([9])
ترجمه: ابوامامهt میگوید: پیامبرr هنگامی که سفرهاش را جمع میکرد، میفرمود: «الْحَمْدُ لِلَّهِ حَمدًا کَثِیرًا طَیِّبًا مُبَارَکًا فِیهِ غَیْرَ مَکْفِیٍّ وَلا مُوَدَّعٍ وَلا مُسْتَغْنًى عَنْهُ رَبَّنَا». [ترجمهی دعا: حمد و ستایشِ بسیار، خالص و پاک از آنِ الله، پروردگارِ ماست که نعمتهایش جبران ندارد([10]) و پایانناپذیر است و انسان از او بینیاز نیست.]
739- وعن مُعَاذِ بن أَنسٍt قَالَ: قال رسُولُ اللهr: مَنْ أَکَلَ طَعَاماً فقال: الحَمْدُ للَّهِ الذی أَطْعَمَنی هذا، وَرَزَقْنِیهِ مِنْ غیْرِ حَوْلٍ مِنِّی وَلا قُوّةٍ، غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ». [روایت ابوداود و ترمذی؛ ترمذی گفته است: حدِیثی حسن میباشد.]([11])
ترجمه: معاذ بن انسt میگوید: رسولاللهr فرمود: «هرکس پس از خوردن غذا بگوید: "الحَمْدُ للَّهِ الذی أَطْعَمَنی هذا، وَرَزَقْنِیهِ مِنْ غیْرِ حَوْلٍ مِنِّی وَلا قُوّةٍ" گناهانِ گذشتهاش آمرزیده میشود». [ترجمهی دعا: همهی حمد و ستایش، ویژهی الله میباشد؛ ذاتی که بدون توان و نیروی خودم این غذا را به من عطا کرد و آن را روزیِ من قرار داد.]
شرح
احادیثی که مؤلف/ دربارهی آداب غذا خوردن ذکر کرده، نشانگر چند نکته است:
از جمله اینکه اگر انسان، هنگام غذا خوردن بسمالله نگوید، شیطان با او همغذا میگردد؛ چنانکه در حدیثِ امیّه بن مخشیt آمده است: رسولاللهr نشسته بود و مردی غذا میخورد؛ او بسمالله نگفته و فقط یک لقمه از غذایش باقی مانده بود. وقتی آن را به سوی دهانش بالا برد، گفت: «بِسْمِ الله أَوَّلَهُ وَآخِرَهُ». پیامبرr خندید و فرمود: «شیطان با او مشغول خوردن بود؛ اما همینکه او نامِ الله را بُرد، شیطان هرچه را خورده بود، بالا آورد». این، لطفِ خداست که اگر ابتدای غذا بسمالله بگوییم، شیطان نمیتواند در غذا خوردن با ما شریک شود؛ همچنین اگر در پایان غذا «بِسْمِ الله أَوَّلَهُ وَآخِرَهُ» بگوییم، شیطان هرچه خورده باشد، بالا میآورد و بدینسان از غذا خوردن با ما محروم میگردد.
از این حدیث چنین برمیآید که شیطان نیز غذا میخورد؛ زیرا از غذای آن مرد که بسمالله نگفته بود، خورد. پس شیطان در خوراک و نوشیدنیِ کسی که هنگام خوردن و آشامیدن، بسمالله نمیگوید، شریک میشود.
مؤلف/ همچنین حدیثی بدین مضمون ذکر کرده است که عایشه& میگوید: رسولاللهr با شش نفر از یارانش غذا میخورد که صحرانشینی آمد و آن غذا را به دو لقمه خورد. رسولاللهr فرمود: «اگر او بسمالله میگفت، - این غذا- برای همهی شما کافی بود». اما آن شخص بسمالله نگفت و باقیماندهی غذا را دو لقمه کرد و خورد!
این حدیث، نشان میدهد که اگر انسان بسمالله نگوید، برکت از غذایش برداشته میشود؛ زیرا شیطان در چنین غذایی با انسان شریک میگردد و بدینسان غذایی که انسان آن را کافی میداند، او را سیر نمیکند؛ زیرا برکت از آن برداشته شده است.
سایر احادیث نشانگر اینست که انسان باید پس از غذا خوردن، الحمدلله بگوید؛ یعنی این دعا را بگوید: «الحَمْدُ للَّهِ الذی أَطْعَمَنی هذا، وَرَزَقْنِیهِ مِنْ غیْرِ حَوْلٍ مِنِّی وَلا قُوّةٍ». معنایش اینست که اگر الله متعال این غذا را برای شما فراهم نمیکرد، نمیتوانستید به آن دست یابید؛ همانگونه که اللهU میفرماید:
﴿أَفَرَءَیۡتُم مَّا تَحۡرُثُونَ ٦٣ ءَأَنتُمۡ تَزۡرَعُونَهُۥٓ أَمۡ نَحۡنُ ٱلزَّٰرِعُونَ ٦٤ لَوۡ نَشَآءُ لَجَعَلۡنَٰهُ حُطَٰمٗا فَظَلۡتُمۡ تَفَکَّهُونَ ٦٥ إِنَّا لَمُغۡرَمُونَ ٦٦ بَلۡ نَحۡنُ مَحۡرُومُونَ ٦٧﴾ [الواقعة: ٦٣، ٦٧]
آیا به آنچه میکارید، توجه کردهاید؟ آیا شما، آن را میرویانید یا ما میرویانیم؟ اگر بخواهیم، بهطور قطع آن را گیاهی خُرد و خشکیده میگردانیم. و بدین ترتیب شما شگفتزده میشوید. (و میگویید:) بهراستی ما زیان کردهایم؛ بلکه ما محروم و بیبهرهایم.
از لحظهای که انسان، بذری را در زمین میکارد و آنگاه آن بذر میروید و به ثمر میرسد تا زمانی که انسان، آن را درو، تمیز و آرد میکند و میپَزد و آنگاه میخورد، لطف و کمکِ الله متعال است که این روزی برای انسان فراهم میگردد و اگر الله نمیخواست، انسان به این روزی دست نمییافت.
از اینرو علما گفتهاند: پیش از هر روزی یا غذایی که به انسان میرسد، صدها نعمت الهی، پیش از رسیدنِ این روزی، در خدمتِ انسان هستند؛ ولی متأسفانه ما، بیشترِ اوقات غافلیم! امید است که الله متعال به ما و همهی مسلمان، روزیِ حلال عطا بفرماید و به ما توفیق سپاسگزاری و شکرِ نعمتهایش را عنایت کند؛ بهیقین او، بر هر کاری تواناست.
در حدیث انس بن مالکt آمده است که پیامبرr به گفتنِ این دعا تشویق نمود: «الْحَمْدُ لِلَّهِ حَمدًا کَثِیرًا طَیِّبًا مُبَارَکًا فِیهِ غَیْرَ مَکْفِیٍّ وَلا مُوَدَّعٍ وَلا مُسْتَغْنًى عَنْهُ رَبَّنَا». یعنی ما از پروردگارمان بینیاز نیستیم و هیچکس جز او ما را بسنده نیست؛ تنها او برای ما کافیست و اوست که به ما روزی میدهد.
***
([1]) صحیح بخاری، ش: 5376؛ و صحیح مسلم، ش: 2022؛ [ر.ک: حدیث شمارهی 304. (مترجم)]
([2]) صحیح الجامع، ش: 380؛ إرواء الغلیل، ش: 1965؛ و صحیح أبی داود، آلبانی/، ش: 3202.
([3]) حسن است؛ ر.ک: صحیح الجامع، ش: 5868، آلبانی/.
([4]) صحیح مسلم، ش: 2018.
([5]) اِسنادش، ضعیف است؛ روایت ابوداود، ش: 5096؛ طبرانی در مسند الشامیین (2/447)؛ و الکبیر (3/296) از طریق محمد بن اسماعیل بن عیاش از پدرش از ضمضم از شریح از ابومالک به صورت مرفوع؛ ابوحاتم گوید: همانگونه که در الجرح و التعدیل (7/189) آمده است: «از پدرش حدیث نشنید؛ اما او را وادار کردند که از او حدیث بگوید و او نیز گفت».. ابن ابیحاتم در المراسیل از پدرش نقل کرده است: «شریح، از ابومالک اشعری ارسال میکند». یعنی روایتش از وی، مرسَل است. و در ضمضم نیز ضعف وجود دارد.
([6]) صحیح مسلم، ش: 2017.
([7]) ضعیف است؛ ضعیف أبی داود، آلبانی/، ش: 806.
([8]) صحیح الترمذی، آلبانی/، ش: 1514.
([9]) صحیح بخاری، ش: 5458.
([10]) یعنی هرچه او را سپاس بگوییم، باز هم نمیتوانیم حقّ شکر و سپاسِ نعمتهایش را بهجای آوریم. یا هیچکس جز او ما را بسنده نیست و تنها الله، برای ما کافیست و او، به ما روزی میدهد. [مترجم]
([11]) صحیح الجامع، ش: 6068؛ إرواء الغلیل، ش: 1989؛ و صحیح أبی داود، آلبانی/، ش: 1514.