130- باب: خواب و مسایل مربوط به آن
الله متعال میفرماید:
﴿وَمِنۡ ءَایَٰتِهِۦ مَنَامُکُم بِٱلَّیۡلِ وَٱلنَّهَارِ﴾ [الروم: ٢٣]
و از نشانههای او، خوابیدن شما در شب و روز است.
842- وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَt قال: سَمِعْتُ رَسُولَ اللّهِr یَقُولُ: «لَم یَبْقَ مِنَ النُبُوَّة إلا الْمبُشِّراتُ». قالوا: وَمَا المُبشِّراتُ؟ قال: «الُّرؤْیَا الصَّالِحةُ». [روایت بخاری]([1])
ترجمه: ابوهریرهt میگوید: از رسولاللهr شنیدم که میفرمود: «از نبوت چیزی جز بشارتها باقی نمانده است». گفتند: منظور از بشارتها چیست؟ فرمود: «خوابهای خوب».
843- وَعَنْهُ أَنَّ النَّبِیَّr قال: «إذَا اقْتَرَبَ الزَّمَانُ لَمْ تَکَدْ رُؤْیَا الُمؤْمِنِ تَکذبُ، وَرُؤْیَا المُؤْمِنِ جُزْءٌ منْ ستَّةٍ وَأرْبَعیَنَ جُزْءًا مِنَ النُبُوةِ». [متفق علیه]([2])
وفی روایةٍ: «أصْدَقُکُم رُؤْیَا، أصْدُقکُم حَدیثًا».
ترجمه: ابوهریرهt میگوید: پیامبرr فرمود: «نزدیک قیامت، کمتر اتفاق میافتد که خواب مؤمن دروغ از آب درآید؛ خواب مؤمن، بخشی از چهل و شش بخش نبوت است».
و در روایتی آمده است: «آنکس از شما که خوابش صادقتر است، راستگوتر است».
844- وَعَنْهُ قَالَ: قَالَ رسولُ اللّهِr: «مَنْ رَآنِی فِی الْمنَامِ فَسَیَرَانِیِ فی الْیَقَظَةِ أوْ کأنَّمَا رآنِی فی الیَقَظَةِ لا یَتَمثَّلُ الشَّیْطانُ بِی». [متفق علیه]([3])
ترجمه: ابوهریرهt میگوید: رسولاللهr فرمود: «هرکس مرا در خواب ببیند، در بیداری نیز مرا خواهد دید یا گویا مرا در بیداری دیده است؛ شیطان خودش را شبیهِ من نمیسازد».
845- وَعَنْ أَبِی سعیدٍ الْخُدریِّt أَنَّهُ سَمِعَ النَّبِیَّr یقول: «إذا رَأى أَحدُکُم رُؤْیَا یُحبُّهَا فَإنَّما هِیَ مِنَ اللّهِ تَعَالَى فَلیَحْمَدِ اللّهَ عَلَیْهَا وَلْیُحُدِّثْ بِهَا.
وفی روایةٍ: فَلاَ یُحَدِّثْ بِهَا إلاَّ مَنْ یُحِبُّ وَإذا رأى غَیْرَ ذَلِکَ مِمَّا یَکْرَهُ فَإِنَّمَا هِیَ مِنَ الشَّیْطانِ فَلْیَسْتَعِذْ مِنْ شَرِّهَا وَلا یَذکُرْها لأَحَدٍ فَإِنَّهَا لا تَضُرُّهُ». [متفق علیه]([4])
ترجمه: از ابوسعید خدریt روایت است که وی از پیامبرr شنید که میفرمود: «هرگاه یکی از شما خوابی دید که از آن خوشَش میآید، بداند که آن خواب، از سوی الله است و باید آن را – برای دیگران- بازگو کند».
و در روایتی آمده است: «آن را تنها برای کسی که دوستش دارد، بازگو نماید؛ و اگر خوابی دید که خوشَش نمیآید، بداند که آن خواب از سوی شیطان است و باید از شرّ آن - به الله- پناه ببرد و آن را برای هیچکس تعریف نکند. چراکه این خواب، زیانی به او نمیرساند».
شرح
مؤلف، نووی/ میگوید: «باب: خواب و مسایل مربوط به آن».
وقتی انسان میخوابد، روحش از کالبدش جدا میشود؛ اما این، مرگ یا وفات کوچک است. همانگونه که الله متعال میفرماید:
﴿وَهُوَ ٱلَّذِی یَتَوَفَّىٰکُم بِٱلَّیۡلِ وَیَعۡلَمُ مَا جَرَحۡتُم بِٱلنَّهَارِ ثُمَّ یَبۡعَثُکُمۡ فِیهِ لِیُقۡضَىٰٓ أَجَلٞ مُّسَمّٗىۖ﴾ [الأنعام: ٦٠]
و او ذاتیست که شبهنگام شما را در مرگِ خواب فرو میبرد و از اعمالی که در روز انجام میدهید، آگاه است و سپس شما را در روز، بلند میکند تا مُهلت مشخص به سرآید.
و میفرماید:
﴿ٱللَّهُ یَتَوَفَّى ٱلۡأَنفُسَ حِینَ مَوۡتِهَا وَٱلَّتِی لَمۡ تَمُتۡ فِی مَنَامِهَا﴾ [الزمر: ٤٢]
الله، جانها را هنگام مرگشان میگیرد و نیز جانی را که نمرده، بههنگام خوابِ آن قبض میکند.
خواب، وفات یا مرگِ کوچک است که در آن هنگام، روح از تن جدا میشود و به جایی که الله بخواهد، میرود. از اینرو یکی از اذکار خواب اینست که میگوییم: «اللّهمَّ بِکَ وَضَعْتُ جَنْبِی، وَبِکَ أَرْفَعُهُ، إِنْ أَمْسَکْتَ نَفْسِی، فَاغْفِرْ لَهَا وَارْحَمْهَا، وَإِنْ أَرْسَلْتَهَا فَاحْفَظْهَا بِمَا تَحْفَظُ بِهِ عِبَادَکَ الصَّالِحِینَ».([5])
در هنگامِ خواب که روح از کالبد جدا میشود، انسان خواب میبیند؛ خواب بر سه گونه است: خواب نیک، خواب بد یا کابوس، و خوابِ بیمعنا یا خوابی که نتیجهی بازی و وسوسهی شیطان یا مسایل روانیست یا انگیزههای دیگری دارد.
نوع اول: خواب نیک، یعنی خوابی که انسان از آن خوشَش میآید؛ خواب خوب از سوی اللهU و نعمتیاست که اللهU به انسان عطا میکند و چیزی را که دوست دارد یا از آن خوشَش میآید، در خواب به او نشان میدهد؛ زیرا انسان از دیدن چیزی که دوست دارد، سرِحال و بانشاط میگردد. خواب نیک، بشارت یا مژدهای از سوی الله متعال است. به عبارت دیگر، خواب خوبی که مؤمن میبیند یا دیگران برایش میبینند، نوید یا مژدهای زودهنگام برای مؤمن بهشمار میآید. از اینرو پیامبرr فرمود: «از نبوت چیزی جز بشارتها باقی نمانده است»؛ یعنی خوابهای خوبی که مؤمن، خود می بیند یا دیگران برای او میبینند. این، بشارت و نویدِ خیر است و از سوی اللهU میباشد.
نوع دوم: خوابِ بد (خواب پریشان)؛ یعنی خوابی که انسان از آن خوشَش نمیآید و از سوی شیطان است؛ شیطان، چیزهایی در خواب انسان میآورَد که برای انسان، رنجآور است. دوایش، اینست که انسان از شر شیطان و از شرِ خوابِ بد، به الله پناه ببرد و خواب بد را برای کسی بازگو نکند و مشتاق تعبیرِ آن نباشد؛ زیرا برخی از مردم همینکه خواب بدی میبینند، دوست دارند تعبیرش را بدانند؛ لذا نزدِ تعبیرکنندگانِ خواب میروند یا به کتابهای تعبیر خواب مراجعه میکنند تا تعبیر خوابشان را پیدا کنند. در صورتی که اگر خوابی را بد تعبیر کنند، چهبسا تعبیرِ آن، به واقعیت میپیوندد. اما اگر انسان از شر شیطان و خواب بدی که دیده است، به اللهU پناه ببرد و خوابش را برای کسی بازگو نکند، خواب بد، زیانی برایش نخواهد داشت. یعنی بهسادگی میتوان از شر خواب بد نجات یافت؛ زیرا دارویش، آسان است. بدینسان که انسان، صبر نماید، خوابش را کتمان کند و از شر شیطان و از شر خواب یا اتفاقی که هنوز رخ نداده، به اللهU پناه ببرد.
نوع سوم: خوابیست که هدف و معنای روشنی ندارد و گاه نتیجهی مسایل روانیست؛ یعنی انسان به چیزی دلبستگی دارد و چون به آن فکر میکند، آن را در خواب میبیند. و گاه نتیجهی وسوسه و بازیِ شیطان است؛ بدین معنا که شیطان، چیزهای بیمعنایی به خوابِ انسان میآورد یا در خواب، به انسان نشان میدهد. چنانکه شخصی به پیامبرr عرض کرد؟: ای رسولخدا! در خواب دیدم که سَرَم قطع شده بود و به سرعت روی زمین میغلتید و من به دنبالش میدویدم. پیامبرr به او فرمود: «لا تُحَدِّث النَّاسَ بِتَلَعُّبِ الشَّیطانِ بِکَ فِی مَنَامِکَ». یعنی: «بازیای را که شیطان در خواب با تو کرده است، برای مردم بازگو نکن». چنین خوابی، بیمعناست؛ چه معنا دارد که سرِ انسان قطع شود و آنگاه او به دنبال سرِ قطعشدهاش که روی زمین میغلتد، بِدَود؟!
گاه انسان، خوابی دربارهی پدر، یا مادر یا برادر یا عمویش میبیند که ممکن است خوابِ معنادار و یا خوابی بیمعنا و از سوی شیطان باشد؛ بدینسان که شیطان خودش را در خوابِ انسان به شکلِ کسی درآورَد. البته همانگونه که در حدیث آمده است: شیطان نمیتواند خودش را شبیهِ پیامبرr بسازد و جرأت چنین کاری را ندارد. از اینرو اگرانسان، کسی را در خواب ببیند و در دلش چنین بیاید که پیامبرr بوده است، ویژگیهای شخصی را که در خواب دیده، با ویژگیهایی که دربارهی پیامبرr روایت شده است، مقایسه کند؛ اگر مطابقت داشت، پیامبرr را در خواب دیده، و گرنه، آنچه دیده، اوهامی از سوی شیطان بوده است. چنانکه بسیار پیش میآید که شخصی میگوید: پیامبرr را در خواب دیدم که چنین و چنان گفت یا این عمل را انجام داد؛ اما با بیان اوصاف و ویژگیهای فردی که در خواب دیده است، روشن میگردد که این اوصاف و ویژگیها، با ویژگیهای پیامبرr همخوانی ندارد؛ یعنی آن فرد، پیامبرr نبوده است. در چنین مواردی قاطعانه میگوییم: کسی که در خواب دیدهای، پیامبرr نبوده است.
اما اگر اوصافی که بیان میکند، با ویژگیهای پیامبرr مطابقت داشت، پس، پیامبرr را خواب دیده است. باید دانست که امکان ندارد رسولخداr به خوابِ کسی بیاید و چیزی بگوید که بر خلاف شریعتِ اوست؛ یعنی اگر کسی بیاید و بگوید: «پیامبرr را در خواب دیدم که چنین و چنان گفت»، اگر با شریعت محمدی در تعارض باشد، در دروغ بودنش، جای هیچ شک و تردیدی وجود ندارد و اگر ویژگیهای شخصی که در خواب این فرد آمده، با ویژگیهای پیامبرr مطابقت داشت، چنین نتیجهگیری میکنیم که این فرد، بهدروغ ادعا میکند که پیامبرr را در خواب دیده است؛ لذا به سخنانش اهمیت نمیدهیم.
***
846- وَعَنْ أَبِی قتادةَt قال: قال النَّبِیُّr: «الرّؤیا الصَّالَحِةُ وفی روایة الرُّؤیَا الحَسَنَةُ منَ اللّهِ، والْحُلْمُ مِنَ الشَّیْطَانِ، فَمَن رَأى شَیْئًا یَکرَهُهُ فَلْیَنْفُثْ عَن شِمَالِهِ ثَلاَثًا، وَلْیَتَعَوَّذْ مِنَ الشَّیْطانِ فَإنَّها لا تَضُرُّهُ». [متفق علیه]([6])
ترجمه: ابوقتادهt میگوید: پیامبرr فرمود: «خواب خوب- در روایتی رؤیای صالحه آمده و در روایتی دیگر، رؤیای حسنه- از سوی الله است و خوابِ بد (خواب پریشان) از سوی شیطان. پس هرکس خوابی دید که از آن خوشَش نمیآید، سه بار به سمت چپ - بهآرامی و بدون آبِ دهان- تُف کند و از شرّ شیطان به الله پناه ببرد که در این صورت، آن خواب زیانی به او نمیرساند».
847- وَعَنْ جَابِرٍt عَنْ رسولِ اللّهِr قال: «إذَا رَأى أحَدُکُم الرُّؤیا یَکْرَهُها فلْیَبْصُقْ عَن یَسَارِهِ ثَلاَثًا، وَلْیَسْتَعِذْ باللّهِ مِنَ الشَّیَطانِ ثَلاثًا، وَلْیَتَحَوَّلْ عَنْ جَنْبِهِ الّذِی کانَ عَلَیْهِ». [روایت مسلم]([7])
ترجمه: جابرt میگوید: رسولاللهr فرمود: «هرگاه یکی از شما خوابی دید که از آن خوشَش نمیآید، سه بار به سمت چپش - بدون آب دهان- تُف کند و سه بار از شرّ شیطان به الله پناه ببرد و از پهلویی که بر آن خوابیده است، به پهلوی دیگر بخوابد».
848- وَعَنْ أبِی الأسْقَعِ وَاثِلَةَ بْنِ الأَسْقَعِt قال: قال رسولُ اللّهr: «إنَّ مِنْ أَعْظَمِ الفِرَى أَنْ یَدَّعِیَ الرَّجُلُ إِلَى غَیْرِ أبِیْهِ، أوْ یُرِیَ عَیْنهُ مَالم تَرَ، أوْ یقولَ عَلَى رسولِ اللّهr مَا لَمْ یَقُلْ». [روایت بخاری]([8])
ترجمه: ابوالاسقع، واثله بن ابیالاسقعt میگوید: رسولاللهr فرمود: «از بزرگترین دروغها، اینست که شخصی، خودش را به غیرِ پدرش نسبت دهد یا مدّعیِ دیدن خوابی شود که ندیده است یا سخنی را به رسولاللهr نسبت دهد که آن بزرگوار نگفته است».
شرح
این احادیث دربارهی خواب و مسایل مربوط به آن است؛ پیشتر بیان کردیم که خواب بر سه نوع است:
نوع اول: خوابِ خوب که از سوی اللهU میباشد؛ خواب نیک، شادیبخش و مژده یا نویدی زودهنگام دربارهی مؤمن است.
نوع دوم: خواب بد (خواب پریشان) که از سوی شیطان است؛ یعنی شیطان، چیزی را به خواب انسان میآورَد که برای او خوشایند نیست و بدینسان انسان را غمگین، افسرده و حتی بیمار میگرداند. زیرا شیطان، دشمن انسان است و دوست دارد انسان را غمگین نماید. الله متعال میفرماید:
﴿إِنَّمَا ٱلنَّجۡوَىٰ مِنَ ٱلشَّیۡطَٰنِ لِیَحۡزُنَ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَلَیۡسَ بِضَآرِّهِمۡ شَیًۡٔا إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِۚ وَعَلَى ٱللَّهِ فَلۡیَتَوَکَّلِ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ١٠﴾ [المجادلة: ١٠]
درِ گوشی سخنگفتن و گفتگوی محرمانه (و بدون دلیل و بر پایهی گناه و تجاوز)، تنها از سوی شیطان است تا مؤمنان را اندوهگین کند؛ و جز به خواستِ الله، نمیتواند هیچ زیانی به آنان برساند. و مؤمنان باید بر الله توکل کنند.
خواب بد یا خواب پریشان، خوابیست که برای انسان خوشایند نیست و او را ناراحت و گاه، بیمار میگرداند؛ اما یکی از نعمتهای الله متعال، اینست که برای هر بیماری و مرضی، درمانی قرار داده است؛ درمان خواب بد یا راهکار رهایی از آن، اینست که:
نخست: انسان سه بار به سمت چپش - بدون آب دهان- تُف کند و سه بار از شرّ شیطان و از شرّ خوابی که دیده است، به اللهU پناه ببرد و بگوید: «از شرّ شیطان و از شرّ این خواب به الله پناه میبرم» و آنگاه از پهلوی که بر آن خوابیده، به پلوی دیگر بخوابد؛ یعنی اگر بر پهلوی راست بوده، به پهلوی چپ بگردد و بر عکس.
دوم: اگر این کار نتیجه نداد، یعنی اگر با وجودی که از پهلویی به پهلوی دیگر خوابید، باز هم خوابِ بد دید، برخیزد، وضو بگیرد و نماز بخواند و خوابش را برای هیچکس بازگو نکند؛ نگوید: «چنین خوابی دیدم» یا برای تعبیرِ خوابش نزد مردم نرود. اگر موارد مذکور را رعایت نماید، خوابی که دیده، هیچ زیانی به او نمیرساند؛ انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است. لذا راحت و آسودهخاطر میگردد.
برخی از مردم همینکه خوابّ بدی میبینند، به جستجوی کسی میپردازند که خوابشان را تعبیر کند. به چنین افرادی پیشنهاد میکنیم: دست از این کار بکشند و هیچگاه خواب بدشان را برای هیچکس تعریف نکنند. صحابهy نیز گاه خواب بد میدیدند، اما زمانی که پیامبرr این حدیث را برایشان بیان فرمود، راحت شدند و به رهنمودهای پیامبرr عمل کردند.
نوع سوم: خواب پریشان یا خواب بیمعناییست که انگیزهی روانی دارد؛ یعنی از بس انسان به یک چیز علاقهمند است یا به آن فکر میکند، آن را در خواب میبیند. چنین خوابهایی، بیمعنا و بیاثر هستند.
وقتی انسان، خواب خوبی میبیند، شایسته است که آن را برای خود به بهترین شکلی تعبیر کند که امکان تحققش وجود دارد؛ زیرا معمولاً خواب، به خواست پروردگار به شکلی که تعبیر شده است، اتفاق میافتد. البته توجه داشته باشید که به کتابهای تعبیر خواب، اعتماد نکنید؛ مانند کتابی که در این زمینه به ابنسیرین نسبت میدهند. این، اشتباه است؛ زیرا خواب، به شرایط گوناگونی از قبیل کسی که خوب دیده و به زمان و مکان خواب، بستگی دارد. یعنی گاه، یک نفر خوابی میبیند که تعبیرِ خاص خودش را دارد و شخصی دیگر، همان خواب را میبیند و تعبیرش، چیزِ دیگریست.
گفته میشود: شخصی، خوابی دید؛ خوابش را تعبیر کردند. شخصی دیگر، همان خواب را دید؛ خوابش را طورِ دیگری تعبیر نمودند. علت را از معبّر پرسیدند؛ پاسخ داد: هر تعبیری، شایستهی هر یک از آنها بود. خواب هر کسی آنگونه تعبیر میشود که شایستهی اوست؛ از اینرو خواب هر کسی، تعبیر خودش را دارد.
پیامبرr پیش از «غزوهی اُحُد» یا در جریان جنگ، خواب دید که شمشیرش تَرَک برداشته است؛ و نیز خواب دید که گاوی را سر میبُرند. تعبیرش، این بود که فردی از خاندانش و نیز تعدادی از یارانش کشته میشوند. تَرَک شمشیر، نشانگر کشته شدن فردی از خاندانش بود؛ زیرا انسان از خانواده یا خاندان خود با شمشیر دفاع میکند. همینطور هم شد و حمزهt عموی پیامبرr در اُحُد بهشهادت رسید. و اما گاوی که سر میبریدند، از کشته شدن تعدادی از اصحابy حکایت داشت؛ چنانکه حدودِ هفتاد نفر از یاران پیامبرr در اُحُد کشته شدند. گاو، منافع فراوانی دارد؛ بلکه در میان دامها، از همه سودمندتر است و از آن برای شخم زدن زمین، تهیهی شیر، گوشت و دیگر فرآوردههای دامی استفاده میکنند. از صحابهy خیر و نیکیِ فراوانی به امت رسیده است؛ همین بس که الله توفیقشان داد تا حاملان آیین اسلام باشند و آن را به این امت منتقل نمایند؛ زیرا شریعت، تنها از طریق صحابهy یا بهواسطهی آنها به ما رسیده است.
([1]) صحیح بخاری، ش: 6990.
([2]) صحیح بخاری، ش: 7017؛ و صحیح مسلم، ش: 2263.
([3]) صحیح بخاری، ش: 6993؛ و صحیح مسلم، ش: (2266، 2267).
([4]) صحیح بخاری، ش: 6985؛ و صحیح مسلم، ش: 2262.
([5]) ترجمهی دعا: «یا الله! به نام تو پهلویم را بر زمین گذاشتم و به کمک تو آن را بلند میکنم. اگر جانِ مرا گرفتی، آن را بیامرز و بر آن، رحم بفرما. و اگر جانم را به کالبدم برگرداندی، آن را با آنچه که بندگان نیکوکارت را حفاظت مینمایی، حفاظت کن».
([6]) صحیح بخاری، ش: (6986، 7044)؛ و صحیح مسلم، ش: 2261.
([7]) صحیح مسلم، ش: 2262.
([8]) صحیح بخاری، ش: 3509.