ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
146- باب: مستحب بودنِ احوالپرسیِ بیمار از خانوادهی وی
915- عن ابن عباسٍ$ أنَّ علیَّ بْنَ أَبی طالبt خَرَجَ مِنْ عِنْدِ رسول اللهr فی وَجَعِهِ الَّذِی تُوُفِّیَ فِیهِ، فقالَ النَّاسُ: یَا أَبَا الحَسَنِ، کَیْفَ أصْبَحَ رَسُولُ اللهِr؟ قَالَ : أصْبَحَ بِحَمْدِ اللهِ بَارئاً. [روایت بخاری]([1])
ترجمه: ابنعباس$ میگوید: علی بن ابیطالبt بههنگامِ بیماریِ پیامبرr که به وفاتِ ایشان انجامید، از خانهی آن بزرگوار بیرون آمد؛ مردم گفتند: ای اباالحسن! حالِ رسولاللهr چگونه است؟ - علیt- پاسخ داد: الحمدلله خوب شده است.
شرح
مؤلف/ پس از ذکر مسایلی دربارهی آداب عیادت از بیمار، به موضوعی پرسیدن از نزدیکان بیمار دربارهی حال وی پرداخته و یادآور شده که این کار، در سنت آمده است. چنانکه ابنعباس$ میگوید: علی بن ابیطالبt بههنگامِ بیماریِ پیامبرr که به وفاتِ ایشان انجامید، از خانهی آن بزرگوار بیرون آمد؛ مردم گفتند: ای اباالحسن! حالِ رسولاللهr چگونه است؟ - علیt- پاسخ داد: الحمدلله خوب شده است.
علی بن ابیطالبt، داماد و پسرعموی رسولاللهr و برترین فردِ اهل بیت و چهارمین خلیفهی این امت بود. زمانی که رسولاللهr رهسپار غزوهی «تبوک» شد، علیt را به عنوان جانشین خود در مدینه گذاشت تا به نیازهای خانوادهی ایشان، رسیدگی کند. علیt دوست داشت که با پیامبرr به تبوک برود؛ رسولاللهr که این موضوع را دریافت، به او فرمود: «أَمَا تَرْضَى أَنْ تَکُونَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلا أَنَّهُ لَیْسَ نَبِیٌّ بَعْدِی».([2]) یعنی: «آیا دوست نداری که برای من، به منزلهی هارون برای موسی باشی؟ البته پس از من، پیامبری نخواهد آمد». به عبارت دیگر: من، تو را بهعنوان جانشین خود در میان خانوادهام میگمارم تا به کارهایشان، رسیدگی نمایی؛ همانطور که موسیu وقتی به میقات پروردگارش رفت، برادرش هارونu را به عنوان جانشین خود در میان قومش تعیین کرد و به او گفت:
﴿ٱخۡلُفۡنِی فِی قَوۡمِی وَأَصۡلِحۡ وَلَا تَتَّبِعۡ سَبِیلَ ٱلۡمُفۡسِدِینَ ١٤٢﴾ [الأعراف: ١٤٢]
تو در میان قوم من جانشینم باش و به اصلاح بپرداز و از راه و روش مفسدان و تبهکاران پیروی مکن.
خلاصه اینکه علیt در بیماریِ وفاتِ پیامبرr از خانهی ایشان بیرون آمد. گفتنیست: پیامبرr در آن زمان نُه همسر داشت و نوبتشان را رعایت میکرد؛ البته سوده بنت زمعه& نوبتش را به عایشه& داده بود. آنگاه که بیماریِ پیامبرr شدید شد، پیاپی از همسرانش میپرسید: «فردا کجایم؟ فردا کجایم؟» همسرانش@ دریافتند که دوست دارد در خانهی عایشه& باشد؛ از اینرو اجازه دادند که بیماریاش را در خانهی عایشه& سپری کند. پیامبرr آخرین هفتهی زندگانیاش را در خانهی عایشه& گذراند و همانجا وفات نمود. در یکی از این روزها علیt از خانهی پیامبرr بیرون آمد؛ مردم از او پرسیدند: حالِ رسولاللهr چگونه است؟ پاسخ داد: «خدا را شکر، حالش خوب است». لذا اگر امکانِ رفتن به نزدِ بیمار وجود نداشته باشد، باید از نزدیکان و خانوادهی وی، جویای حالَش شویم؛ بهویژه امروزه که میتوان با یک تماسِ تلفنی و بدون نیاز به اجازه گرفتن برای ورود به خانه، حالِ بیمار را پرسید؛ از اینرو اگر امکان عیادتِ بیمار از نزدیک وجود ندارد، با یک تماسِ تلفنی حالَش را بپرسید؛ انشاءالله که پاداشی برای شما ثبت خواهد شد.
***
([1]) صحیح بخاری، ش: (4447، 6266).
([2]) صحیح بخاری، ش: (3706، 4416)؛ و صحیح مسلم، ش: 2404 بهنقل از سعد بن ابیوقاصt.