ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
151- باب: آنچه بههنگام بر هم نهادن چشمانِ مُرده باید گفت
924- عن أُم سلمة& قالت: دَخَلَ رسولُ اللهr عَلَى أَبی سَلَمة وَقَدْ شَقَّ بَصَرُهُ، فَأغْمَضَهُ، ثُمَّ قَالَ: «إنَّ الرُّوحَ إِذَا قُبِضَ، تَبِعَهُ البَصَرُ»؛ فَضَجَّ نَاسٌ مِنْ أهْلِهِ، فَقَالَ: «لا تَدْعُوا عَلَى أنْفُسِکُمْ إِلاّ بِخَیْرٍ، فَإنَّ الْمَلاَئِکَةَ یَؤمِّنُونَ عَلَى مَا تَقُولُونَ». ثُمَّ قَالَ: «اللهمَّ اغْفِرْ لأَبِی سَلَمَة، وَارْفَعْ دَرَجَتْهُ فِی الْمَهْدِیِّینَ، وَاخْلُفْهُ فی عَقِبهِ فِی الغَابِرِینَ، وَاغْفِرْ لَنَا وَلَهُ یَا رَبَّ العَالَمِینَ، وَافْسَحْ لَهُ فی قَبْرِهِ، وَنَوِّرْ لَهُ فِیهِ». [روایت مسلم]([1])
ترجمه: امسلمه& میگوید: رسولاللهr نزدِ ابوسلمهt آمد که- مُرده و- و چشانِ وی باز مانده بود. پیامبرr فرمود: «وقتی روح از تَن جدا میشود، چشم آن را دنبال میکند». برخی از افراد خانوادهی ابوسلمهt آه و واویلا سر دادند (و آرزوی مرگ کردند). آنگاه پیامبرr «برای خود جز دعای نیک نکنید؛ زیرا فرشتگان بر دعای شما، آمین میگویند». سپس افزود: «یا الله! گناهان ابوسلمه را بیامرز و درجهاش را در میان بندگان هدایتیافتهات در بهشت، بلند بگردان و خود حامیِ بازماندگانش باش و ما و او را بیامرز ای پروردگار جهانیان! و قبرش را فراخ و نورانی بگردان».
شرح
مؤلف/ در کتابش «ریاضالصالحین» میگوید: «آنچه بههنگام بر هم نهادن چشمانِ مُرده باید گفت». وقتی روحِ انسان از بدنش جدا میشود، معمولاً چشمانش باز میمانَد؛ زیرا انسان در آن هنگام روحش را میبیند که چگونه از پیکرش بیرون میآید. البته روح، جسمِ لطیفیست که مردم آنرا نمیبینند و فقط مُرده و فرشتگانِ مرگ آن را مشاهده میکنند.
پیامبرr مطابقِ عادتش که از بیماران عیادت میکرد، به عیادتِ ابوسلمهt رفت؛ وقتی بر بالینش حاضر شد، دید که چمشانِ وی باز مانده است. لذا دریافت که ابوسلمهt مُرده است. از اینرو پیامبرr فرمود: «إِنَّ الرُّوح إِذَا قُبِضَ تَبِعَهُ الْبَصَر». یعنی: «وقتی روح از تَن جدا میشود، چشم آن را دنبال میکند». برخی از افراد خانوادهی ابوسلمهt همینکه این سخن پیامبرr را شنیدند، دریافتند که ابوسلمهt وفات کرده است؛ لذا آه و واویلا سر دادند و حتی آرزوی مرگ کردند. همانطور که عادتِ برخی از مردم است؛ چنانکه عادت دوران جاهلیت بود. پیامبرr فرمود: «لا تَدْعُوا عَلَى أَنْفُسِکُمْ إِلا بِخَیْرٍ، فَإِنَّ الْمَلائِکَةَ یُؤَمِّنُونَ عَلَى مَا تَقُولُونَ». یعنی: «برای خود جز دعای نیک نکنید؛ زیرا فرشتگان بر دعای شما، آمین میگویند». شایسته است که انسان در چنین شرایطی برای خویش دعای نیک کند و مطابقِ رهنمودِ پیامبرr این دعا را بگوید: «اللهُمَّ أْجُرْنِی فِی مُصِیبَتِی وَأَخْلِفْ لِی خَیْرًا مِنْهَا».([2]) یعنی: «یا الله! در این مصیبت، به من اجر و پاداش عنایت کن و به من بهتر از آن را عوض بده». امسلمه& که این دعا را از پیامبرr یاد گرفته بود، هنگامِ وفاتِ شوهرش، ابوسلمهt که او را بسیار دوست داشت، این دعا را بر زبان آورد؛ اما با خود میگفت: «چه کسی برایم از ابوسلمهt بهتر خواهد بود؟» البته او به فرمودهی رسولاللهr باور داشت. لذا همینکه عدهاش پایان یافت، پیامبرr از او خواستگاری کرد و بیشک پیامبرr برای امسلمه& از ابوسلمهt بهتر بود.
به اصلِ موضوع برمیگردیم: پیامبرr دستانش را روی پلکهای ابوسلمهt کشید تا چشمانش بسته شود. و سپس فرمود: «اللهمَّ اغْفِرْ لأَبِی سَلَمَةَ وَارْفَعْ دَرَجَتَهُ فِی الْمَهْدِیِّینَ، وَاخْلُفْهُ فِی عَقِبِهِ فِی الْغَابِرِینَ، وَاغْفِرْ لَنَا وَلَهُ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ، وَافْسَحْ لَهُ فِی قَبْرِهِ، وَنَوِّرْ لَهُ فِیهِ». پنج دعای نیک برای ابوسلمهt که با همهی دنیا برابری میکند:
1- «یا الله! گناهان ابوسلمه را بیامرز».
2- «درجهاش را در میان بندگان هدایتیافتهات در بهشت، بلند بگردان».
3- «خود حامی بازماندگانش باش».
4- «قبرش را فراخ بگردان».
5- «قبرش را نورانی بفرما».
اینک میدانیم که الله متعال، دعای پیامبرr را در حقِ ابوسلمهt پذیرفت و به پذیرفته شدن همهی این دعا امیدواریم. آن بخشِ دعا که پذیرفته شدن آن برای ما نمایان شده، این است که پیامبرr دربارهی ابوسلمهt دعا کرد و فرمود: «وَاخْلُفْهُ فِی عَقِبِهِ فِی الْغَابِرِینَ». یعنی: «...یا الله! خود حامیِ فرزندانش باش». و همینطور هم شد؛ زیرا الله متعال، بهترین شخص، یعنی رسولاللهr را جایگزین پدرشان کرد و پیامبرr با امسلمه& ازدواج نمود؛ بدینسان فرزندانِ ابوسلمهt در دامانِ پیامبرr پرورش یافتند. لذا امیدواریم که الله متعال چهار دعای دیگرِ پیامبرشr را دربارهی این مرد نیکوکار پذیرفته باشد.
از این حدیث چند نکته برداشت میشود:
1- شایسته است که انسان در شرایطی که به مصیبتی دچار میشود، برای خود جز دعای نیک نکند.
2- کسی که بر بالینِ محتضر حاضر میشود، باید پس از مُردن آنشخص تا زمانی که بدنش گرم است، دستانِ خود را روی پلکهای وی بکشد؛ زیرا اگر بدنِ میّت سرد شود و چشمانش باز باشد، نمیتوان چشمانش را بست. علما گفتهاند: باید تا زمانی که بدنِ مُرده گرم است، مفاصلِ بدنش را چند بار حرکت دهند تا نرم گردد و هنگامِ غسل دادن و کفن کردن وی، مشکلی پیش نیاید.
3- روح، جسم یا مادهی لطیفیست که محتضر و نیز برای فرشتگان، قابل دیدن است؛ البته مانند پیکرها یا کالبدهای ما، ستبر و سخت نیست؛ بلکه جسمِ لطیف و نرمیست که همانندِ خون در پیکر انسان، جریان مییابد و از مادهای غیر از خاک آفریده شده که تنها الله از آن آگاه است؛ از اینرو الله متعال میفرماید:
﴿وَیَسَۡٔلُونَکَ عَنِ ٱلرُّوحِۖ قُلِ ٱلرُّوحُ مِنۡ أَمۡرِ رَبِّی وَمَآ أُوتِیتُم مِّنَ ٱلۡعِلۡمِ إِلَّا قَلِیلٗا ٨٥﴾
[الإسراء: ٨٥]
و از تو دربارهی روح میپرسند؛ بگو: (آگاهی از روح) ویژهی پروردگار من است و تنها از دانش اندکی برخوردار شدهاید.
4- شایسته است: کسی که بر بر بالینِ میّت حاضر میشود و چشمانش را بر هم مینهد، با همان الفاظی که رسولاللهr برای ابوسلمهt دعا کرد، برای میّت دعا نماید و اگر این دعا را یاد نداشت، هر دعایی که بَلَد بود، بخواند.
5- فرشتگان در چنین شرایطی بر دعای اطرافیان و بازماندگانِ مُرده، آمین میگویند؛ لذا شایسته است که خانوادهی میت، دعای نیک کنند؛ نه اینکه آه و واویلا سر دهند یا آروزی مرگ کنند!
***
([1]) صحیح مسلم، ش: 920.
([2]) مسلم، ش: 918 بهنقل از امالمؤمنین امسلمه&.