157- باب: آنچه در نماز جنازه خوانده میشود
نمازگزار چهار بار تکبیر(=الله اکبر) میگوید؛ پس از تکبیر نخست «أعوذ بالله مِن الشیطان الرجیم» میگوید و آنگاه «سورهی فاتحه» را میخواند. سپس تکبیر دوم را میگوید و بر پیامبرr صلوات میفرستد و میگوید: «اللهمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ» و اگر این درود را تا پایان بخواند، بهتر است؛ اینکه بگوید: «اللهمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا صَلَّیْتَ عَلَى إبْرَاهِیمَ وعَلَى آلِ إبْرَاهِیمَ إنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ اللهمَّ بَارِکْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا بَارَکْتَ عَلَى إبْرَاهِیمَ وَعَلَى آلِ إبْرَاهِیمَ إنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ». اینکه برخی از مردم پس از تکبیر دوم، به خواندنِ آیهی 56 سورهی احزاب بسنده میکنند، نمازشان درست نیست.
آنگاه تکبیر سوم را میگوید و مطابق احادیثی که انشاءالله تعالی ذکر خواهیم کرد، برای میّت و مسلمانان دعا میکند و سپس تکبیر چهارم را گفته، دعا مینماید. بهترین دعا، این است که بگوید: «اللهمَّ لاَ تَحْرِمْنَا أَجْرَهُ وَلاَ تَفْتِنَّا بَعْدَهُ وَاغْفِرْ لَنَا وَلَهُ».([1]) بر خلافِ عادتِ بیشترِ مردم، بهتر است که پس از تکبیر چهارم، دعا را طولانی کند؛ بهدلیلِ حدیث ابن ابیاوفی که انشاءالله تعالی آنرا ذکر خواهیم کرد.
و اما برخی از دعاهایی که سنت است پس از تکبیر سوم خوانده شود:
940- عن أَبی عبد الرحمن عوف بن مالکt قال: صَلَّى رسول اللهr عَلَى جَنازَةٍ، فَحَفِظْتُ مِنْ دُعَائِهِ، وَهُوَ یقُولُ: «اللهمَّ اغْفِرْ لَهُ وَارْحَمْهُ، وَعَافِهِ وَاعْفُ عَنْهُ، وَأکْرِمْ نُزُلَهُ، وَوَسِّعْ مُدْخَلَهُ، وَاغْسِلْهُ بِالمَاءِ وَالثَّلْجِ وَالبَرَدِ، وَنَقِّه مِن الخَطَایَا کَمَا نَقَّیْتَ الثَّوْبَ الأَبْیَضَ مِنَ الدَّنَس، وَأبدلْهُ دَاراً خَیْراً مِنْ دَارِهِ، وَأهْلاً خَیراً مِنْ أهْلِهِ، وَزَوْجَاً خَیْراً مِنْ زَوْجِهِ، وَأدْخِلهُ الجَنَّةَ، وَأَعِذْهُ مِنْ عَذَابِ القَبْرِ، وَمنْ عَذَابِ النَّارِ»؛ حَتَّى تَمَنَّیتُ أن أکُون أنَا ذَلِکَ الْمَیِّت. [روایت مسلم]([2])
ترجمه: ابوعبدالرحمن، عوف بن مالکt میگوید: رسولاللهr بر جنازهای نماز خواند؛ من، این را از دعای او بهخاطر سپردم که میفرمود: «اللهمَّ اغْفِرْ لَهُ وَارْحَمْهُ، وَعَافِهِ وَاعْفُ عَنْهُ، وَأکْرِمْ نُزُلَهُ، وَوَسِّعْ مُدْخَلَهُ، وَاغْسِلْهُ بِالمَاءِ وَالثَّلْجِ وَالبَرَدِ، وَنَقِّه مِن الخَطَایَا کَمَا نَقَّیْتَ الثَّوْبَ الأَبْیَضَ مِنَ الدَّنَس، وَأبدلْهُ دَاراً خَیْراً مِنْ دَارِهِ، وَأهْلاً خَیراً مِنْ أهْلِهِ، وَزَوْجَاً خَیْراً مِنْ زَوْجِهِ، وَأدْخِلهُ الجَنَّةَ، وَأَعِذْهُ مِنْ عَذَابِ القَبْرِ، وَمِنْ عَذَابِ النَّارِ»؛([3]) تا آنجا که آرزو کردم: ای کاش من به جای این میّت بودم!
شرح
مؤلف، نووی/ میگوید: «آنچه در نماز جنازه خوانده میشود...».
نماز جنازه، شامل خواندنِ «سورهی فاتحه» و سپس صلوات بر پیامبرr و آنگاه دعاست. البته با خواندنی سورهی فاتحه آغاز میشود؛ زیرا سورهی فاتحه، ثنا و ستایش اللهU میباشد و پس از آن، درود و صلوات بر پیامبرr است؛ زیرا آن بزرگوار، سزاوارترین مردم به این است که او را بر خویشتن مقدّم بگردانیم. و سپس بهطور عام برای میّت دعا میشود: «اللهمَّ اغْفِرْ لِحَیِّنَا وَمَیِّتِنَا»([4]) و آنگاه دعای ویژه برای مرده: «اللهمَّ اغْفِرْ لَهُ وَارْحَمْهُ...». این ترتیب، همانندِ ترتیبِ تشهد است که آنرا با «التحیات لله» که ثنا و ستایش الهیست، آغاز مینماییم و سپس به پیامبرr سلام و درود میفرستیم و آنگاه به خود و بندگانِ نیک و شایستهی الله، سلام میکنیم. دعا برای مرده نیز چنین ترتیبی دارد؛ البته با دعای عمومی آغاز مینماییم و سپس دعای ویژهی میت را میگوییم؛ بر خلاف تشهد که در آن ابتدا دعای خاص میآید؛ یعنی: سلام و درود بر خویشتن که میگوییم: «السلام علینا». و سپس دعای عمومی برای همهی بندگان نیکِ اللهU ذکر میگردد: «وعلی عباد الله الصالحین». به عبارت دیگر: در تشهد، ابتدا برای خود دعا میکنیم؛ زیرا هر کسی خود را بر دیگران ترجیح میدهد؛ مگر بر پیامبرr که باید ایشان را بر خویشتن مقدم بداریم.
خلاصه اینکه در نماز جنازه، ابتدا تکبیر نخست را میگوییم و پس از گفتنِ: «أعوذ بالله مِن الشّیطان الرجیم»، سورهی فاتحه را کامل میخوانیم؛ آنگاه تکبیر دوم را میگوییم و بر پیامبرr صلوات میفرستیم؛ بهترین درود بر پیامبرr این است که خود آن بزرگوار به امت خویش آموزش داد: «اللهمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا صَلَّیْتَ عَلَى إبْرَاهِیمَ وعَلَى آلِ إبْرَاهِیمَ إنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ اللهمَّ بَارِکْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا بَارَکْتَ عَلَى إبْرَاهِیمَ وَعَلَى آلِ إبْرَاهِیمَ إنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ».([5]) سپس تکبیر سوم را میگوییم و برای عموم مسلمانان دعا میکنیم: «اللهمَّ اغْفِرْ لِحَیِّنَا وَمَیِّتِنَا، وَصَغِیرنَا وَکَبیرنَا، وَذَکَرِنَا وَأُنْثَانَا، وشَاهِدنَا وَغَائِبِنَا...» و آنگاه بهطورخاص برای مرده دعا مینماییم: «اللهمَّ اغْفِرْ لَهُ وَارْحَمْهُ، وَعَافِهِ وَاعْفُ عَنْهُ، وَأکْرِمْ نُزُلَهُ... ». [ترجمهی این دعا، پیشتر بیان شد.] در این دعا آمده است:
«وَأکْرِمْ نُزُلَهُ»؛ یعنی: «در پذیرایی از او - در آن سرا- گرامیاش بدار». زیرا انسان پس از انتقال به عالَم بزرخ و سرای آخرت، مهمانِ پروردگار است؛ البته از دو حال خارج نیست: یا در قبرش عذاب میشود و یا از نعمتهای الهی برخوردار میگردد. از اینرو در این دعا آمده است: «وَوَسِّعْ مُدْخَلَهُ»؛ یعنی: «قبرش را فراخ بگردان».
«وَاغْسِلْهُ بِالمَاءِ وَالثَّلْجِ وَالبَرَدِ»؛ یعنی: «و (گناهان) او را با آب و یخ و تگرگ غسل بده». به عبارت دیگر: او را با آب و یخ و تگرگ از گناهان پاک بفرما. گفتنیست: از آن جهت، آب و یخ و برف یا تگرگ را ذکر نمود که اینها، سرد و خنک است؛ اما مجازاتِ گناهان، داغ و سوزان میباشد. لذا مناسبت دارد که برای زدودن این حرارتِ سوزان، آب و یخ و تگرگ ذکر گردد و بدینسان حرارت گناهان، پاک شود و بهجای آن سرمای آرامشبخش بهدست آید.
«وَنَقِّه مِن الخَطَایَا کَمَا یُنقَّی الثَّوْبُ الأَبْیَضُ مِنَ الدَّنَس»؛ یعنی: «و او را از گناهان، چنان پاک ساز که پارچهی سفید از چرک و آلودگی پاک میشود». به عبارتی: او را بهطور کامل از گناهان، پاک بگردان؛ همانگونه که پارچهی سفید از چرک و آلودگی پاک میگردد. از آن جهت لباس یا پارچهی سفید را ذکر نمود که کمترین آلودگی و چرکی در آن نمایان میشود. لذا وقتی لباسِ سفید، تمیز بهنظر آید، بدین معناست که واقعاً تمیز است و هیچ چرکی در آن وجود ندارد؛ بر خلافِ لباسهای رنگی- سیاه، قرمز و سبز و امثال آن- که آلودگیها و چرکهای چنین لباسهایی دیده نمیشود.
«وَأبدلْهُ دَاراً خَیْراً مِنْ دَارِهِ»؛ یعنی: «و خانهای بهتر از این خانهاش به او عنایت بفرما». زیرا او از سرای دنیا به سرای برزخ انتقال یافته است و همانگونه که میدانیم، دنیا سرای رنج و مشقت است؛ لذا دعا میکنیم که میّت در قبر خویش، در ناز و نعمت باشد.
«وَأهْلاً خَیراً مِنْ أهْلِهِ، وَزَوْجَاً خَیْراً مِنْ زَوْجِه»؛ یعنی: «و خانوادهای بهتر از این خانواده و همسری بهتر از همسر دنیا به او عنایت بفرما» خانواده، شاملِ وابستگانش از قبیل: پدر، مادر، فرزندان، خاله و امثالِ آنان میشود و منظور از همسر آخرت نیز حورالعین است؛ البته این دعا، شاملِ همسرِ انسان در دنیا نیز میشود؛ بدینسان که اگر همسرِ یک مرد مؤمن، باایمان از دنیا برود، در آخرت نیز با یکدیگر زن و شوهر خواهند بود. بر اساسِ این دعا این همسر و بهطور کلی زنان بهشتی، زیبایی و ویژگیهایی مییابند که قابل مقایسه با ویژگیهای دنیویِ زنان نیست.
«وَأدْخِلهُ الجَنَّةَ، وَأَعِذْهُ مِنْ عَذَابِ القَبْرِ، وَمِنْ عَذَابِ النَّارِ»؛ یعنی: «و او را واردِ بهشت بگردان و از عذاب قبر و آتش دوزخ، پناهش بده». این، دعاییست که انسان برای میّت میکند و شایسته است که انسان برای مرده، خالصانه دعا نماید. اگر مرده، زن بود، بگوید: «اللهمَّ اغْفِرْ لَها وَارْحَمْها، وَعَافِها وَاعْفُ عَنْها...»؛ یعنی: با ضمیر مؤنث دعا کند. و اگر نمیدانست که مرده، مرد است یا زن، فرقی نمیکند که ضمیر مذکر بهکار برد یا ضمیر مؤنث؛ اختیار با خود اوست. اگر ضمیرِ مذکر بهکار برد، با گفتنِ «اللهمَّ اغْفِرْ لَهُ»، گویا دعا میکند: «یا الله! این شخص را بیامرز». در زبان عربی، واژهی «شخص» که مذکر لفظیست، برای زن نیز بهکار میرود و اگر بگوید: «اللهمَّ اغْفِرْ لَها»، گویا میگوید: «یا الله، این جنازه را بیامرز». در زبان عربی واژهی «جنازه» که مؤنث لفظیست، هم برای مرد بهکار میرود و هم برای زن. لذا اگر میدانست که مرده، مرد است، ضمیر مذکر بهکار برد و اگر می دانست که مرده، زن است، با ضمیر مؤنث دعا کند؛ و اگر نمیدانست که مرده، مرد است یا زن، با توجه به توضیحی که دادیم، فرقی نمیکند که با ضمیر مذکر دعا نماید یا با ضمیر مؤنث.
***
941، 942، 943- وعن أَبی هریرة وأبی قتادة وَأبی إبراهیم الأشهلی عن أبیه وأبوه صَحَابیٌّy عن النَّبِیِّr: أنَّهُ صَلَّى عَلَى جَنَازَةٍ، فَقَالَ: «اللهمَّ اغْفِرْ لِحَیِّنَا وَمَیِّتِنَا، وَصَغِیرنَا وَکَبیرنَا، وَذَکَرِنَا وَأُنْثَانَا، وشَاهِدنَا وَغَائِبِنَا، اللهمَّ مَنْ أحْیَیْتَهُ مِنَّا فَأحْیِهِ عَلَى الإسْلاَمِ، وَمَنْ تَوَفَّیْتَهُ مِنَّا فَتَوفَّهُ عَلَى الإیمَان، اللهمَّ لا تَحْرِمْنَا أجْرَهُ، وَلا تَفْتِنَّا بَعدَهُ». [روایت ترمذی بهنقل از: ابوهریرة و اشهلی. و روایت ابوداود بهنقل از: ابوهریرة و ابوقتادة. حاکم گفته است: حدیث ابوهریره بنا بر شرط بخاری و مسلم، صحیح است». ترمذی گوید: «بخاری گفته است: جامعترین روایتهای این حدیث، روایتِ اشهلیست. بخاری میگوید: صحیحترین حدیث در این باب، حدیث عوف بن مالک است.]([6])
ترجمه: از ابوهریره، و ابوقتاده، و ابوابراهیم اشهلی از پدرش- که صحابی بود-y روایت است: پیامبرr بر جنازهای نماز خواند و فرمود: «اللهمَّ اغْفِرْ لِحَیِّنَا وَمَیِّتِنَا، وَصَغِیرنَا وَکَبیرنَا، وَذَکَرِنَا وَأُنْثَانَا، وشَاهِدنَا وَغَائِبِنَا، اللهمَّ مَنْ أحْیَیْتَهُ مِنَّا فَأحْیِهِ عَلَى الإسْلاَمِ، وَمَنْ تَوَفَّیْتَهُ مِنَّا فَتَوفَّهُ عَلَى الإیمَان، اللهمَّ لا تَحْرِمْنَا أجْرَهُ، وَلا تَفْتِنَّا بَعدَهُ».([7])
944- وعن أَبی هریرةt قال: سَمِعْتُ رسول اللهr یقول: «إِذَا صَلَّیْتُمْ عَلَى المَیِّتِ، فَأخْلِصُوا لَهُ الدُّعاء». [روایت ابوداود]([8])
ترجمه: ابوهریرهt میگوید: از رسولاللهr شنیدم که میفرمود: «هرگاه بر مرده نماز خواندید، خالصانه برای او دعا کنید».
شرح
این حدیث نیز دربارهی دعاییست که در نماز جنازه خوانده میشود. پیشتر حدیث عوف بن مالکt ذکر شد که در آن دعای مخصوص برای میّت آمده بود. و این دعا که مؤلف/ آنرا آورده است، دعای عمومیست که نمازگزار در نماز جنازه با آن برای مرده دعا میکند: «اللهمَّ اغْفِرْ لِحَیِّنَا وَمَیِّتِنَا، وَصَغِیرنَا وَکَبیرنَا، وَذَکَرِنَا وَأُنْثَانَا، وشَاهِدنَا وَغَائِبِنَا». بخشِ نخست دعا، یعنی عبارتِ: «اللهمَّ اغْفِرْ لِحَیِّنَا وَمَیِّتِنَا» شامل سایر بخشهای دعا نیز میشود؛ اما شایسته است که دعا با تفصیل و تکرار باشد؛ زیرا هر جملهی دعایی، عبادت و بندگی برای اللهU بهشمار میآید و انسان هرچه بیشتر دعا کند یا بیشتر خواستهاش را تکرار نماید، سزاوارِ اجر و پاداشِ بیشتری میگردد.
وقتی میگوییم: «اللهمَّ اغْفِرْ لِحَیِّنَا وَمَیِّتِنَا» این، شاملِ درخواست آمرزش برای زندگان و مردگان میگردد؛ هم شاملِ کسی که زنده و حاضر میباشد و هم شاملِ کسی که پیشتر در گذشته است. «وَصَغِیرنَا وَکَبیرنَا»؛ یعنی: «کوچک و بزرگِ ما را بیامرز». با توجه به بخشِ نخست دعا، گویا برای هر کوچک و بزرگی که زنده میباشد یا پیشتر درگذشته است، آمرزش میخواهیم. ناگفته پیداست که هیچ گناهی بر افرادِ کوچک یا خردسال نیست؛ لذا «کوچک» پیروِ «بزرگ» ذکر میگردد و در حقیقت، به معنای درخواستِ آمرزشی فراگیر برای همگان است. چنانکه میگوییم: «وَذَکَرِنَا وَأُنْثَانَا»؛ یعنی: «همهی زنان و مردان را بیامرز». این هم دعایی فراگیر است. «وشَاهِدنَا وَغَائِبِنَا»؛ یعنی: «حاضر و غایبِ ما را بیامرز». به عبارت دیگر: برای همهی کسانی که در سفر و حَضَر هستند، درخواست آمرزش میکنیم و در ادامه میگوییم: «اللهمَّ مَنْ أحْیَیْتَهُ مِنَّا فَأحْیِهِ عَلَى الإسْلاَمِ، وَمَنْ تَوَفَّیْتَهُ مِنَّا فَتَوفَّهُ عَلَى الإیمَان»؛ یعنی: «یا الله! هرکه از ما را زنده نگاه داشتی، بر اسلام زندهاش بدار و هرکه از ما را میمیرانی، او را بر ایمان بمیران». زندگی و اسلام با هم ذکر شدند و مرگ و ایمان با یکدیگر؛ زیرا اسلام، همان تسلیم شدنِ ظاهری در برابر اللهU میباشد و ایمان، شکلِ حقیقیِ اسلام است که محلش قلب میباشد و از اسلام، برتر است و هنگامِ مرگ و روز رستاخیز، با انسان مطابق آنچه در قلب دارد، رفتار میشود. «اللهمَّ لا تَحْرِمْنَا أجْرَهُ، وَلا تَفْتِنَّا بَعدَهُ»؛ یعنی: «یا الله! ما را از پاداشِ - نماز خواندن بر- او محروم نکن و ما را پس از وی گمراه مگردان». آری؛ همانگونه که پیشتر بیان شد، هرکس بر جنازهای نماز بخواند، یک قیراط پاداش مییابد و هرکس تا پایانِ خاکسپاریِ میّت صبر کند، دو قیراط اجر دارد. همچنین مصیبتزدهای که عزیزی از دست داده است و در غمِ فراقش بهسر میبرد ، در صورتیکه صبر نماید، پاداش مییابد.
«وَلا تَفْتِنَّا بَعدَهُ»؛ یعنی: «ما را پش از او گمراه مگردان». زیرا آدمِ زنده و کسی که جان دارد یا روح در کالبدِ اوست، از خطر گمراهی و ابتلا به انحرافات دینی، درامان نیست. پناه بر الله. از اینرو شایسته است که انسان بهپیروی از رسولاللهr این دعا را بگوید: «وَلا تَفْتِنَّا بَعدَهُ».
و اما حدیث ابوهریرهt؛ در این حدیث آمده است: رسولاللهr فرمود: «هرگاه بر مرده نماز خواندید، خالصانه برای او دعا کنید». یعنی: با حضورِ قلب و با زاری و تضرع در برابر اللهU برای برادرِ مردهی خویش دعا نمایید؛ زیرا او محتاجِ دعای شماست.
***
945- وعنه عن النَّبِیِّr فی الصَّلاَةِ عَلَى الجَنَازَةِ: «اللهمَّ أنْتَ رَبُّهَا، وَأنْتَ خَلَقْتَهَا، وَأنتَ هَدَیْتَهَا للإسْلاَمِ، وَأنتَ قَبَضْتَ رُوحَهَا، وَأنْتَ أعْلَمُ بِسرِّهَا وَعَلاَنِیَتِهَا، جِئنَاکَ شُفَعَاءَ لَهُ، فَاغْفِرْ لَهُ». [روایت ابوداود]([9])
ترجمه: از ابوهریرهt روایت شده است که پیامبرr بر جنازهای نماز گزارد و فرمود: «اللهمَّ أنْتَ رَبُّهَا، وَأنْتَ خَلَقْتَهَا، وَأنتَ هَدَیْتَهَا للإسْلاَمِ، وَأنتَ قَبَضْتَ رُوحَهَا، وَأنْتَ أعْلَمُ بِسرِّهَا وَعَلاَنِیَتِهَا، جِئنَاکَ شُفَعَاءَ لَهُ، فَاغْفِرْ لَهُ».([10])
946- وعن وَاثِلَة بنِ الأَسْقَعِt قال: صَلَّى بِنَا رسول اللهr عَلَى رَجُلٍ مِنَ المُسْلِمِینَ، فَسَمِعْتُهُ یَقُولُ: «اللهمَّ إنَّ فُلانَ ابْنَ فُلانٍ فی ذِمَتِّکَ وَحَبْلِ جِوَارِکَ، فَقِهِ فِتْنَةَ القَبْرِ، وَعذَابَ النَّار، وَأنْتَ أهْلُ الوَفَاءِ وَالحَمْدِ؛ اللهمَّ فَاغْفِرْ لَهُ وَارْحَمْهُ، إنَّکَ أنْتَ الغَفُورُ الرَّحیمُ». [روایت ابوداود]([11])
ترجمه: واثله بن اسقعt میگوید: رسولاللهr با ما بر جنازهی مردِ مسلمانی نماز گزارد؛ از ایشان شنیدم که -در نماز جنازه- میفرمود: «اللهمَّ إنَّ فُلانَ ابْنَ فُلانٍ فی ذِمَتِّکَ وَحَبْلِ جِوَارِکَ، فَقِهِ فِتْنَةَ القَبْرِ، وَعذَابَ النَّار، وَأنْتَ أهْلُ الوَفَاءِ وَالحَمْدِ؛ اللهمَّ فَاغْفِرْ لَهُ وَارْحَمْهُ، إنَّکَ أنْتَ الغَفُورُ الرَّحیمُ».([12])
947- وعن عبدِ الله بنِ أبی أَوْفى$: أنَّهُ کَبَّرَ عَلَى جَنَازَةِ ابْنَةٍ لَهُ أرْبَعَ تَکْبِیرَاتٍ، فَقَامَ بَعْدَ الرَّابِعَةِ کَقَدْرِ مَا بَیْنَ التَّکْبِیرَتَیْنِ یَسْتَغْفِرُ لَهَا وَیَدْعُو، ثُمَّ قَالَ: کَانَ رسول اللهِr یَصْنَعُ هکَذَا.
وفی روایة: کَبَّرَ أرْبَعاً فَمَکَثَ سَاعَةً حَتَّى ظَنَنْتُ أنَّهُ سَیُکَبِّرُ خَمْساً، ثُمَّ سَلَّمَ عَنْ یَمینِهِ وَعَنْ شِمَالِهِ. فَلَمَّا انْصَرَفَ قُلْنَا لَهُ: مَا هَذَا؟ فَقَالَ: إنِّی لا أزیدُکُمْ عَلَى مَا رأیْتُ رسولَ اللهِr یَصْنَع، أَوْ: هکَذَا صَنَعَ رسول اللهr. [حاکم این حدیث را روایت کرده و گفته است: حدیثی صحیح میباشد.]([13])
ترجمه: از عبدالله بن ابیاوفی$ روایت است که وی، بر جنازهی دخترش (نماز گزارد و) چهار تکبیر گفت و پس از تکبیر چهارم، بهاندازهی فاصلهی دو تکبیر ایستاد و برای دخترش دعا و درخواستِ آمرزش میکرد. آنگاه گفت: رسولاللهr - در نماز جنازه- چنین میکرد.
و در روایتی آمده است: چهار تکبیر گفت و آنگاه مدتی درنگ کرد تا اینکه گمان کردم: تکبیر پنجم را هم میگوید. سپس به سمت راست و چپ سلام داد. وقتی روی گردانید، به او گفتیم: این چه کاری بود؟ پاسخ داد: «من بر آنچه که از رسولاللهr دیدم، چیزی برای شما نیفزودم». یا فرمود: «رسولاللهr چنین میکرد».
***
([1]) ترجمهی دعا: «یا الله! ما را از پاداشِ - نماز خواندن بر- او محروم نکن و پس از او گمراهمان مگردان؛ و ما و او را بیامرز».
([2]) صحیح مسلم، ش: 963.
([3]) ترجمهی دعا: «یا الله! او را بیامرز و بر او رحم بفرما؛ او را ببخش و از او درگذر و در پذیرایی از او از - در آن سرا- گرامیاش بدار و قبرش را فراخ بگردان و - گناهانِ- او را با آب و یخ و تگرگ بشوی و او را از گناهان، چنان پاک ساز که پارچهی سفید را از چرک پاک میکنی و سرایی بهتر از این این سرا و خانوادهای بهتر از این خانواده و همسری بهتر از همسر دنیا به او عنایت بفرما؛ او را واردِ بهشت بگردان و از عذاب قبر و آتش دوزخ، پناهش بده».
([4]) این دعا بهصورتِ کامل در صفحات بعد، ذکر میشود. (مترجم)
([5]) این لفظ، روایت بخاری است؛ ر.ک: صحیح بخاری، ش: (3370، 4797، 6357) و نیز روایت مسلم، ش: 406 بدونِ لفظ «ابراهیم»؛ بلکه فقط با لفظ «آل ابراهیم».
([6]) آلبانی در احکام جنایز، ص: 124 و در مشکاۀ، به شمارهی: 1675 این حدیث را صحیح دانسته و گفته است: «برخی از محدثان، این حدیث را مرسل دانستهاند؛ اما علتی که برای ارسال ذکر کردهاند، وارد نیست».
([7]) ترجمهی دعا: «یا الله! زنده و مرده، و کوچک و بزرگ، و مرد و زن، و حاضر و غایبِ ما را بیامرز؛ یا الله! هرکه از ما را زنده نگاه داشتی، بر اسلام زندهاش بدار و هرکه از ما را میمیرانی، او را بر ایمان بمیران. یا الله! ما را از پاداشِ - نماز خواندن بر- او (یا از اجر شکیبایی بر فراقش) محروم نکن و ما را پس از او، گمراه مگردان».
([8]) صحیح الجامع، ش: 669؛ إرواء الغلیل، ش: 732؛ احکام جنایز، ص: 123 از آلبانی رحمهالله.
([9]) ضعیف است؛ ر.ک: ضعیف أبی داود، آلبانی/ ش: 703.
([10]) ترجمهی دعا: «یا الله! تو پروردگارِ اویی و تو، او را آفریدهای و تو، او را به سوی اسلام هدایت کردی و تو، روحش را گرفتی و تو به نهان و آشکار وی داناتری؛ ما بهعنوانِ شفاعتگرانش نزدت آمدهایم؛ پس او را بیامرز».
([11]) صحیح أبی داود، از آلبانی / ش: 2742.
([12]) ترجمهی دعا: «یا الله! فلان پسر فلان در پناه و در سایهی پیمان و امانِ توست؛ پس، او را از عذاب قبر و عذاب آتش (دوزخ)، محافظت بفرما؛ تو، به پیمانِ خویش وفادار، و شایستهی حمد و ستایشی؛ پس او را بیامرز و بر او رحم فرما که بهراستی تو، آمرزندهی مهرورزی».
([13]) صحیح ابن ماجه، از آلبانی / ش: 1220؛ نگا: احکام جنایز.