اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

163- باب: تعریفِ مردم از مرده

163- باب: تعریفِ مردم از مرده

957- عن أنسٍt قال: مَرُّوا بِجَنَازَةٍ فَأَثْنَوْا عَلَیْهَا خَیْراً فَقَالَ النِّبَیُّr: «وَجَبَتْ». ثُمَّ مَرُّوا بِأُخْرَى، فَأثْنَوْا عَلَیْهَا شَرّاً، فَقَالَ النَّبِیُّr: «وَجَبَتْ». فَقَالَ عمر بن الخطابt: مَا وَجَبَت؟ فَقَالَ: «هَذَا أثْنَیْتُمْ عَلَیْهِ خَیْراً، فَوَجَبتْ لَهُ الجَنَّةُ، وهَذَا أثْنَیْتُمْ عَلَیْهِ شَرّاً، فَوَجَبَتْ لَهُ النَّار، أنْتُمْ شُهَدَاءُ اللهِ فی الأَرضِ». [متفقٌ علیه]([1])

ترجمه: انسt می‌گوید: (صحابه) از کنار جنازه‌ای گذشتند و از او به‌نیکی یاد کردند. پیامبرr فرمود: «واجب شد». سپس از کنار جنازه‌ی دیگری گذشتند و او را نکوهش کردند. پیامبرr فرمود: «واجب شد». عمر بن خطابt پرسید: چه چیزی واجب شد؟ فرمود: «شخص نخست را ستودید؛ پس بهشت برایش واجب شد و از شخص دوم به‌بدی یاد کردید؛ پس آتش دوزخ بر او واجب گشت. شما، گواهانِ الله در زمین هستید».

958- وعن أَبی الأسْوَدِ قَالَ: قَدِمْتُ المَدِینَةَ، فَجَلَسْتُ إِلَى عُمَرَ بنِ الخَطَّابt فَمَرَّتْ بِهمْ جَنَازَةٌ، فَأُثْنِیَ عَلَى صَاحِبِهَا خَیْراً، فَقَالَ عُمَرُ: وَجَبَتْ، ثُمَّ مُرَّ بَأُخْرَى فَأُثْنِیَ عَلَى صَاحِبِهَا خَیْراً، فَقَالَ عُمرُ: وَجَبَتْ، ثُمَّ مُرَّ بِالثَّالِثَةِ، فَأُثْنِیَ عَلَى صَاحِبِهَا شَرّاً، فَقَالَ عُمر: وَجَبَتْ ، قَالَ أَبُو الأسودِ: فقلتُ: وَمَا وَجَبَتْ یَا أمْیرَ المُؤمِنینَ؟ قَالَ: قُلْتُ کما قَالَ النَّبِیُّr: «أیُّمَا مُسْلِمٍ شَهِدَ لَهُ أرْبَعَةٌ بِخَیرٍ، أدْخَلَهُ اللهُ الجَنَّةَ». فقُلْنَا: وَثَلاثَةٌ؟ قَالَ: «وَثَلاثَةٌ»؛ فقلنا: وَاثْنَانِ؟ قَالَ: «وَاثْنَانِ». ثُمَّ لَمْ نَسْأَلْهُ عَن الواحِدِ. [روایت بخاری]([2])

ترجمه: ابوالاسود می‌گوید: به مدینه آمده و نزد عمر بن خطابt نشسته بودم؛ در این میان جنازه‌ای از آن‌جا عبور دادند و از آن به‌نیکی یاد شد. عمرt فرمود: «واجب شد». سپس جنازه‌ی دیگری از آن‌جا عبور دادند و از او نیز به‌نیکی یاد گردید. عمرt فرمود: «واجب شد». آن‌گاه جنازه‌ی سومی عبور داده شد و صاحبش را نکوهش کردند. عمرt فرمود: «واجب شد». ابوالاسود می‌گوید: گفتم: ای امیر مؤمنان! چه چیزی واجب شد؟ پاسخ داد: من، سخن پیامبرr را بازگو کردم که فرمود: «هر مسلانی که چهار نفر از او به‌نیکی یاد کنند، الله(U) او را وارد بهشت می‌گرداند». گفتیم: (گواهیِ) سه نفر چه؟ فرمود: «(اگر) سه نفر (هم گواهی دهند، این‌گونه است)». گفتیم: دو نفر چه؟ فرمود: «(اگر) دو نفر (نیز گواهی دهند، این‌گونه است)». و از آن بزرگوار درباره‌ی گواهی یک نفر نپرسیدیم.

شرح

مؤلف/ در کتابش «ریاض‌الصالحین» می‌گوید: «باب: تعریف مردم از مرده». یادِ مردم از مرده به دو صورت است: یا از او به‌نیکی یاد می‌کنند و یا به‌بدی. و این، به آن‌چه که درباره‌اش می‌دانند، بستگی دارد.

سپس مؤلف، حدیث انسt و نیز ماجرای ابوالاسود با عمر بن خطابt را ذکر کرده است. در حدیث انسt آمده است که پیامبرr با همراهانش از کنار جنازه‌ای گذشت. اصحاب از او به‌نیکی یاد کردند. پیامبرr فرمود: «واجب شد». سپس از کنار جنازه‌ی دیگری گذشتند و او را نکوهش کردند. پیامبرr فرمود: «واجب شد». عمر بن خطابt پرسید: ای رسول‌خدا! چه چیزی واجب شد؟ فرمود: « شخص نخست را ستودید؛ پس بهشت برایش واجب شد و از شخص دوم به‌بدی یاد کردید؛ پس آتش دوزخ بر او واجب گشت. شما، گواهانِ الله در زمین هستید». الله بهتر می‌داند؛ ولی گویا شخص دوم از منافقان بوده است. زیرا در دوران پیامبرr منافقان فراوانی در مدینه وجود داشتند که به‌ظاهر ادعای اسلام می‌کردند، اما در باطن کافر بودند. جایگاه منافقان در پایین‌ترین رده‌ی دوزخ است؛ مگر کسی که توبه کند. به‌هر حال این حدیث بیان‌گر این است که اگر مسلمانان از مرده‌ای به‌نیکی یاد کنند، بدین معناست که او بهشتی‌ست و بهشت بر وی واجب می‌شود. هم‌چنین اگر از مرده‌ای به‌بدی یاد کنند، این نشان می‌دهد که آن شخص دوزخی‌ست و آتش دوزخ بر او واجب می‌گردد. گفتنی‌ست: هیچ تفاوتی در میان گواهی مسلمانان در دوران پیامبرr و پس از ایشان، وجود ندارد؛ زیرا حدیث ابوالاسود با عمر بن خطابt پس از دوران پیامبرr بوده است. البته ما اهل سنت و جماعت بر این باوریم که درباره‌ی کسی گواهی نمی‌دهیم که او، بهشتی یا دوزخی‌ست؛ مگر برای کسی که پیامبرr آشکارا درباره‌اش بیان کرده باشد که بهشتی یا دوزخی‌ست. مثلاً برای خلفای چهارگانه، یعنی: ابوبکر، عمر، عثمان و علی# و برای سایر عشره‌ی مبشَّره گواهی داده است که این‌ها بهشتی‌اند؛ همان‌گونه که پیامبرr فرموده است: «أَبُو بَکْرٍ فِی الْجَنَّةِ، وَعُمَرُ فِی الْجَنَّةِ، وَعُثْمَانُ فِی الْجَنَّةِ، وَعَلِیٌّ فِی الْجَنَّةِ، وَطَلْحَةُ فِی الْجَنَّةِ، وَالزُّبَیْرُ فِی الْجَنَّةِ، وَسَعْدٌ فِی الْجَنَّةِ، وَسَعِیدُ بْنُ زَیْدٍ فِی الْجَنَّةِ، وَعَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ عَوْفٍ فِی الْجَنَّةِ، وَأَبُو عُبَیْدَةَ بْنُ الْجَرَّاحِ فِی الْجَنَّةِ».([3]) یعنی: «ابوبکر بهشتی‌ست؛ عمر بهشتی‌ست؛ عثمان بهشتی‌ست؛ علی بهشتی‌ست؛ طلحه بهشتی‌ست؛ زبیر بهشتی‌ست؛ سعد -بن ابی‌وقاص- بهشتی‌ست؛ سعید بن زید بهشتی‌ست؛ عبدالرحمن بن عوف بهشتی‌ست؛ و ابوعبیده بن جرّاح بهشتی‌ست». پیامبرr همه‌ی این ده نفر را جزو بهشتیان برشمرد. و نیز عکاشه بن محصنt؛ باری پیامبرr خبر داد که: «هفتادهزار نفر از این امت بدون حساب و عذاب، وارد بهشت می‌شوند». عکاشه بن محصنt برخاست و گفت: از الله بخواهید که من، جزو آن‌ها باشم. پیامبرr فرمود: «تو، جزو آن‌ها هستی». مردی دیگر برخاست وگفت : «از الله بخواهید که من نیز جزو آن‌ها باشم». فرمود: «عکاشه، در این زمینه بر تو پیشی گرفت».([4])

الله متعال می‌فرماید:

﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَرۡفَعُوٓاْ أَصۡوَٰتَکُمۡ فَوۡقَ صَوۡتِ ٱلنَّبِیِّ وَلَا تَجۡهَرُواْ لَهُۥ بِٱلۡقَوۡلِ کَجَهۡرِ بَعۡضِکُمۡ لِبَعۡضٍ أَن تَحۡبَطَ أَعۡمَٰلُکُمۡ وَأَنتُمۡ لَا تَشۡعُرُونَ ٢

                                                                      [الحجرات: ٢]     

ای مؤمنان! صداهایتان را فراتر از صدای پیامبر نبرید و با او، آن‌گونه سخن نگویید که با یک‌دیگر سخن می‌گویید تا مبادا بی‌آنکه دریابید، اعمالتان نابود شود.

ثابت بن قیسt که صدای بلندی داشت، پس از نزول این آیه ترسید و خانه‌نشین شد و از ترس اینکه عملش تباه شود، از خانه بیرون نمی‌آمد. پیامبرr پس از این‌که متوجه غیبتش شد، کسی را نزدش فرستاد و به او مژده داد که: «بَلْ تَعِیشُ حَمِیدًا، وتُقْتَلُ شَهِیدًا وَتَدْخُلُ الْجَنَّةَ».([5]) یعنی: «ستوده (و سرافراز) زندگی می‌کنی و به شهادت می‌رسی و وارد بهشت می‌شوی». لذا هرکسی که پیامبرr به بهشتی بودن وی گواهی داده باشد، ما نیز گواهی می‌دهیم که بهشتی‌ست و هرکه پیامبرr آشکارا درباره‌اش بیان کرده باشد که دوزخی‌ست، ما هم گواهی می‌دهیم که آن‌شخص دوزخی‌ست. پیامبرr و هم‌چنین قرآن کریم به دوزخی بودن عده‌ای تصریح کرده‌اند. همان‌گونه که الله متعال درباره‌ی ابولهب که عموی پیامبرr می‌فرماید:

﴿تَبَّتۡ یَدَآ أَبِی لَهَبٖ وَتَبَّ ١ مَآ أَغۡنَىٰ عَنۡهُ مَالُهُۥ وَمَا کَسَبَ ٢ سَیَصۡلَىٰ نَارٗا ذَاتَ لَهَبٖ ٣ وَٱمۡرَأَتُهُۥ حَمَّالَةَ ٱلۡحَطَبِ ٤ فِی جِیدِهَا حَبۡلٞ مِّن مَّسَدِۢ ٥

                                                                     [المسد: ١،  ٦]     

زیان‌کار و شکسته باد دو دست ابولهب و خودش نابود باد. مالش و آنچه به‌دست آورد، سودی به حالش نبخشید. به‌زودی وارد آتش شعله‌وری خواهد شد. و نیز همسرش (که در دشمنی با پیامبر، آتش‌بیار معرکه بود؛ آری، همان) زنِ هیزم‌کش را می‌گویم. در گردنش ریسمانی از لیف خرماست (و در دوزخ زنجیری آتشین بر گردن دارد).

پیامبرr خبر داد که عمویش ابوطالب در بالاترین قسمت دوزخ به‌سر می‌برد؛ یعنی در عمقِ کمِ آن، اما دو کفش آتشین در پاهای اوست که مغز سرش از آن، به جوش می‌آید.

شخصی نزد پیامبرr آمد و پرسید: ای رسول‌خدا! پدرم کجاست؟ فرمود: «پدرت در دوزخ است». هم‌چنین پیامبرr فرمود: «عمرو بن لحی را در دوزخ دیدم که روده‌هایش را به دنبال خویش می‌کشید».([6])

علامه ابوالعباس حرانی می‌گوید: درباره‌ی کسی که امت به‌اتفاق از او به‌نیکی یاد کنند، گواهی می‌دهیم که بهشتی‌ست. مانند امام احمد، شافعی، ابوحنیفه، مالک، سفیان ثوری، سفیان بن عیینه و دیگر امامانی که همه‌ی امت از آن‌ها به‌نیکی یاد می‌کنند؛ لذا گواهی می‌دهیم که این‌ها بهشتی‌اند. درباره‌ی شخص شیخ‌الاسلام نیز این‌گونه است؛ زیرا امت به‌طور عموم از او به‌نیکی یاد می‌نمایند؛ مگر عده‌ی اندک و ناچیزی که از روی‌کرد عمومِ مسلمانان کناره گرفته‌اند و هرکس چنین روی‌کردی داشته باشد و از عموم مسلمانان کناره بگیرد، در آتش دوزخ می‌افتد. لذا درباره‌ی شیخ‌الاسلام نیز گواهی می‌دهیم که بهشتی‌ست. و این دیدگاه با حدیث عمرt که بخاری/ آن‌را روایت کرده است، تأیید می‌شود: «هرکس که چهار یا سه یا دو نفر از او به‌نیکی یاد کنند، بهشت بر وی واجب می‌شود». و صحابه# از پیامبرr درباره‌ی گواهیِ یک نفر سؤال نکردند.

از الله متعال می‌خواهیم که ما را در جرگه‌ی بهشتیان قرار دهد و ما را بر آتش دوزخ حرام بگرداند.

***




([1]) صحیح بخاری، ش: 1367؛ و صحیح مسلم، ش: 949.

([2]) صحیح بخاری، ش: 1368.

([3]) صحیح است؛ ر.ک: صحیح الترمذی، ش: 2946؛ و المشکاۀ، ش: (6110، 6111)؛ و تخریج العقیدۀ الطحاویۀ (728) از علامه آلبانی/.

([4]) این حدیث و تخریج آن، پیش‌تر به‌شماره‌ی 75 گذشت.

([5]) روایت: حاکم در المستدرک (3/261)؛ و رویانی (1002)؛ و ابن ابی‌عاصم در الآحاد والمثانی (3399) و الجهاد (225)؛ و طبرانی در الکبیر (2/70)؛ و اصبهانی در دلائل النبوۀ (309)، از طریق عبدالرحمن بن یزید بن جابر از عطاء خراسانی از دختر ثابت بن قیس به‌صورت مرفوع. این، اِسنادی ضعیف است؛ زیرا عطاء به‌رغم این‌که صدوق (راستگو) بود، - در نقل روایت- به‌کثرت اشتباه می‌کرد؛ هم‌چنین شرحِ حالی از دختر ثابت نیافتم. البته همانند این را معمر در الجامع (11/239) به‌نقل از زهری به‌صورت مرسل از ثابت آورده است. در این روایت، زهری، محل اختلاف است؛ و نیز روایت: طبرانی در الکبیر (2/66) و الاوسط (1/18) از طریق اوزاعی از زهری از محمد بن ثابت انصاری از پدرش ثابت بن قیس به‌صورت مرفوع؛ حافظ در التهذیب (5/56) در شرح حال محمد بن ثابت می‌گوید: «چنین به‌نظر می‌رسد که روایت محمد بن ثابت از پدرش و نیز از سالم، مرسل باشد؛ زیرا ان‌دو در جنگ یمامه کشته شدند و او (=محمد بن ثابت) خردسال بود؛ مگر اینکه در همان زمان، یعنی در دوران طفولیتش چیزی از پدرش شنیده و حفظ کرده باشد... هم‌چنین سماع زهری از وی (=محمد بن ثابت) درست نیست و به‌ثبوت نرسیده است». و نیز روایت: رویانی (1001)، و طبرانی در الکبیر (2/67) و ابن مبارک در الجهاد (123) از طریق زهری از اسماعیل بن محمد بن ثابت از ثابت به‌صورت مرفوع. این، روایت مالک و یونس بن یزید از زهری است؛ البته صالیح بن ابی‌الخضر و ابراهیم بن سعد در این روایت با مالک و یونس بن یزید اختلاف کرده و آن‌را از طریق زهری از اسماعیل از پدرش از ثابت به‌صورت مرفوع روایت نموده‌اند. ابوحاتم در العلل (2/236) می‌گوید: «صالح در آن دچار اشتباه شده است؛ بلکه این روایت از زهری از اسماعیل بن محمد بن ثابت اویسی‌ست».

([6]) همان‌گونه که در روایت بخاری آمده است، عمرو بن لحی نخستین کسی بود که حیوانات را به‌نامِ وقف برای بت‌ها، بدون استفاده رها ‌کرد. ر.ک: صحیح بخاری، ش: (1212، 3524). [مترجم]

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد