210- باب: فضیلت روز جمعه و واجب بودنِ نماز جمعه، و غسل و استعمال عطر و زود رفتن به نماز جمعه، و دعا و نیز صلوات بر پیامبرr در این روز و بیان لحظهی اجابت و مستحب بودنِ ذکر زیاد خداوندU پس از نماز جمعه
الله متعال میفرماید:
﴿فَإِذَا قُضِیَتِ ٱلصَّلَوٰةُ فَٱنتَشِرُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَٱبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِ ٱللَّهِ وَٱذۡکُرُواْ ٱللَّهَ کَثِیرٗا لَّعَلَّکُمۡ تُفۡلِحُونَ ١٠﴾ [الجمعة: ١٠]
و چون نماز پایان یافت، در زمین پراکنده شوید و در طلب فضل و روزیِ الله برآیید و الله را فراوان یاد کنید تا رستگار شوید.
شرح
مؤلف/ در این باب به فضیلت جمعه پرداخته و مسایل و ویژگیهایی دربارهی این روز ذکر کرده است؛ روز جمعه که در میان پنجشنبه و شنبه قرار دارد، روزی خاص برای این امت میباشد و الله متعال، یهود و نصارا را از این روز محروم کرده است؛ یهودیان، روز شنبه را روزی ویژه میدانند و نصارا روز یکشنبه را؛ لذا یهود و نصارا با اینکه پیش از این امت بودهاند؛ به دو روزِ پس از جمعه اهمیت میدهند و در این زمینه پس از امت اسلام قرار دارند. به عبارت دیگر: آنها از ویژگیها و فضایل روز جمعه محروماند؛ زیرا شنبه و یکشنبه، ویژگیها و فضایلِ خاصّی ندارند. و این، از لطف و عنایت پروردگار متعال میباشد که امت اسلام را از ویژگیهای این روز خجسته برخوردار فرموده است؛ ابنالقیم/ در «زادالمعاد» این موضوع را بهخوبی مورد پردازش و بررسی قرار داده است که پیشنهاد میشود به کتابِ مذکور مراجعه فرمایید.
سپس مؤلف/ در ابتدای این باب، این آیه را ذکر کرده است که اللهU میفرماید:
﴿فَإِذَا قُضِیَتِ ٱلصَّلَوٰةُ فَٱنتَشِرُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَٱبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِ ٱللَّهِ وَٱذۡکُرُواْ ٱللَّهَ کَثِیرٗا لَّعَلَّکُمۡ تُفۡلِحُونَ ١٠﴾ [الجمعة: ١٠] و چون نماز پایان یافت، در زمین پراکنده شوید و در طلب فضل و روزیِ الله برآیید و الله را فراوان یاد کنید تا رستگار شوید.
اللهU پیش از این آیه میفرماید:
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا نُودِیَ لِلصَّلَوٰةِ مِن یَوۡمِ ٱلۡجُمُعَةِ فَٱسۡعَوۡاْ إِلَىٰ ذِکۡرِ ٱللَّهِ وَذَرُواْ ٱلۡبَیۡعَۚ ذَٰلِکُمۡ خَیۡرٞ لَّکُمۡ إِن کُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ٩﴾ [الجمعة: ٩]
ای مؤمنان! هرگاه برای نماز روز جمعه ندا داده شد، به سوی ذکر الله بشتابید و خرید و فروش را رها کنید. این، برای شما بهتر است؛ اگر بدانید.
بدینسان الله متعال به مؤمنان دستور داده است که وقتی برای نماز جمعه اذان داده میشود، داد و ستد را رها کنند؛ منظور از اذان در اینجا، اذان دوم میباشد که همزمان با آمدنِ امام است. اما اذان اول جمعه، سنت عثمانt میباشد؛ سببش این بود که شمار مسلمانان مدینه در دوران عثمان t افزایش چشمگیری پیدا کرد و مدینه گسترش یافت؛ لذا ضرورت ایجاب میکرد که پیش از اذان دوم که همزمان با آمدن امام بود، اذان دیگری هم بدهند تا مردم آماده شوند و زودتر به مسجد بیایند. لذا اذان اول، سنت عثمان بن عفانt میباشد که یکی از خلفای راشدین# بهشمار میآید و پیامبرr ما را به پیروی از سنت خلفای راشدین# دستور داده و فرموده است: «عَلَیْکُمْ بسُنَّتی وَسُنَّةِ الْخُلُفَاءِ الرَّاشِدِینَ الْمَهْدِیِّین مِنْ بَعْدِی».([1]) یعنی: «سنت من و سنت خلفای راشد و هدایتیافتهی پس از مرا بر خود لازم بگیرید». لذا کسی که اذان اول جمعه را بدعت میپندارد، در حقیقت بر پیامبرr و خلفای راشدین و دیگر اصحاب# خرده میگیرد؛ از اینرو به چنین کسی میگوییم: تو، خود با گفتنِ چنین سخنی، بدعتی هستی؛ مگر میشود چیزی که رسولاللهr آنرا سنت نامیده است، بدعت باشد؟! چراکه رسولاللهr به پیروی از سنت خلفای راشدینِ پس از خود امر فرموده است. اما برخی از افراد که حتی گاه سالخورده و بزرگسالاند، اذان اول جمعه را بدعت می دانند؛ لذا شکی در بیخردی و سبکسریِ اینها نیست؛ به اینها باید گفت: باچنین پنداری صحابه# و پیشوایشان، عثمان بن عفانt را به گمراهی متهم میکنید و باز ادعا دارید که سُنّی هستید؟! هرگز؛ بلکه شما در این پندار، اهل بدعتید.
اللهU میفرماید:
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا نُودِیَ لِلصَّلَوٰةِ مِن یَوۡمِ ٱلۡجُمُعَةِ فَٱسۡعَوۡاْ إِلَىٰ ذِکۡرِ ٱللَّهِ﴾
[الجمعة: ٩]
ای مؤمنان! هرگاه برای نماز روز جمعه ندا داده شد، به سوی ذکر الله بشتابید.
منظور از ذکرِ الله در اینجا، خطبه و نماز جمعه است؛ ذکر الله در خطبه یا سخنرانیِ جمعه، با پند و موعظه و ذکر احکام الاهی و امثالِ آن انجام میشود؛ و اینکه نماز، بزرگ ترین جلوهی ذکر الاهیست، بر کسی پوشیده نیست. فرمود: ﴿وَذَرُواْ ٱلۡبَیۡعَ﴾ ؛ یعنی: «خرید و فروش را رها کنید». از اینرو وقتی اذان جمعه داده شود، داد و ستد بر کسانی که نماز جمعه بر آنان واجب است، حرام میگردد؛ مگر بر زنان یا کسانی که نماز جمعه بر آنها واجب نیست. لذا معاملهی کسانی که پس از اذان جمعه به داد و ستد میپردازند، باطل و بیاعتبار است؛ هرچند در مسیر مسجد انجام شود. مثلاً اگر دو نفر در حالِ حرکت به سوی مسجد باشند و در میانِ راه، صدای اذان جمعه را بشنوند و داد و ستد کنند، نه کالای معاملهشده به خریدار تحویل میگردد و نه قیمتِ آن در اختیار فروشنده قرار میگیرد؛ زیرا داد و ستدِ آنها از اساس، باطل و بیاعتبار میباشد و هرچیزی که اللهU از آن باز داشته است، باطل و بیاعتبار بهشمار میآید؛ زیرا پیامبرr فرموده است: «کُلُّ شَرْطٍ لَیْسَ فِی کِتَابِ الله فَهُوَ بَاطِلٌ»؛([2]) یعنی: «هر شرطی که در کتاب الله وجود ندارد، باطل است».
گفتنیست: فرمان الاهی در نُهمین آیهی سورهی «جمعه» شاملِ مسافر نیز میشود؛ یعنی اگر مسافری در جایی باشد، آنگاه که صدای اذان جمعه را بشنود، بر او واجب است که در نماز جمعه حاضر شود؛ زیرا در جرگهی مؤمنان قرار دارد و این حُکم، خطاب به همهی مؤمنان است؛ لذا اگر بگوید: من مسافرم، به او میگوییم: مگر تو، مؤمن نیستی؛ چه کسی تو را از این فرمان مستثنا کرده است؟ آنگاه این آیه را برایش تلاوت میکنیم.
میفرماید: ﴿ذَٰلِکُمۡ خَیۡرٞ لَّکُمۡ إِن کُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ٩﴾ [الجمعة: ٩]
یعنی: «این، برای شما بهتر است؛ اگر بدانید». بهعبارت دیگر: حضور در نماز جمعه، برای شما از داد و ستد بهتر است؛ زیرا ادای نماز جمعه، اقامهی یکی از شعایر الاهی و انجامِ تکلیف و وظیفهای شرعیست که از هرگونه خرید و فروشی، بهتر میباشد. ﴿إِن کُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ٩﴾ ، یعنی: اگر دانا باشید، درک میکنید که ادای نماز جمعه برای شما از داد و ستد، بهتر است. منظور از این جملهی شرطی، تشویق به کنار گذاشتن داد و ستد و شتافتن به سوی نماز جمعه است. ﴿#sÎ*sù ÏMuÅÒè% äo4qn=¢Á9$# (#rãϱtFR$$sù Îû ÇÚöF{$# (#qäótGö/$#ur `ÏB È@ôÒsù «!$#﴾؛ یعنی: آنگاه که نماز جمعه پایان یافت، در زمین پراکنده شوید و از طریق داد و ستد و تلاش و کوشش، به کسبِ روزی بپردازید؛ اما متوجه باشید که پرداختن به کسب و کار، شما را از یادِ الله غافل نگرداند. بلکه ﴿(#rãä.ø$#ur ©!$# #ZÏWx.﴾: «الله را فراوان یاد کنید» و مپندارید که وقتی از یادِ اللهU در خطبه و نماز جمعه فارغ شدید، دیگر نباید الله را یاد کنید؛ بلکه ذکر و یادِ اللهU در همه حال و در هر مکان و زمانی، ضروریست. چنانکه اللهU میفرماید:
﴿إِنَّ فِی خَلۡقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَٱخۡتِلَٰفِ ٱلَّیۡلِ وَٱلنَّهَارِ لَأٓیَٰتٖ لِّأُوْلِی ٱلۡأَلۡبَٰبِ ١٩٠﴾
[آل عمران: ١٩٠]
همانا در آفرینش آسمانها و زمین و گردش شب و روز، نشانههایی برای خردمندان وجود دارد.
اما خرمندان چه کسانی هستند؟ اللهU میفرماید:
﴿ٱلَّذِینَ یَذۡکُرُونَ ٱللَّهَ قِیَٰمٗا وَقُعُودٗا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمۡ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلۡقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ رَبَّنَا مَا خَلَقۡتَ هَٰذَا بَٰطِلٗا سُبۡحَٰنَکَ فَقِنَا عَذَابَ ٱلنَّارِ ١٩١﴾
[آل عمران: ١٩١]
کسانی که ایستاده و نشسته و یا در حالی که بر پهلوها آرمیدهاند، الله را یاد میکنند و در آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند (و میگویند:) ای پروردگار ما! این را بیهوده نیافریدهای؛ تو پاکی. پس ما را از آتش دوزخ محافظت بفرما.
لذا نشستن در مسجد پس از اقامهی نماز جمعه، الزامی نیست و ضرورتی ندارد؛ بلکه پس از پایان نماز جمعه در پیِ کسب روزی برآیید و به کار و تلاش بپردازید؛ این، اشارهایست به اینکه اگر انسان نماز را بر کسب و کار مقدم بگرداند و پس از انجام تکلیف الاهی به داد و ستد بپردازد، روزیِ بابرکتی مییابد؛ زیرا اللهU می فرماید: ﴿وَٱبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِ ٱللَّهِ وَٱذۡکُرُواْ ٱللَّهَ کَثِیرٗا لَّعَلَّکُمۡ تُفۡلِحُونَ ١٠﴾ «و در طلب فضل و روزیِ الله برآیید و الله را فراوان یاد کنید تا رستگار شوید». همچنین اشارهایست به اینکه پس از نماز جمعه، سخنرانی یا خطبهای در کار نیست؛ زیرا الله متعال میفرماید: ﴿فَإِذَا قُضِیَتِ ٱلصَّلَوٰةُ فَٱنتَشِرُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ﴾ یعنی: آنگاه که نماز جمعه پایان یافت در زمین پراکنده شوید». روش و رهنمودِ پیامبرr این است که سخنرانی یا خطبه، پیش از نماز جمعه باشد؛ لذا هرگونه پند و موعظه یا سخنرانی و خطبهای که پس از نماز جمعه انجام شود، بیپایه و نابهجاست است. از اینرو امام احمد بن حنبل/ فرموده است: اگر کسی پس از نماز جمعه به پند و اندرز یا سخنرانی پرداخت، به او محل نگذارید و به سخنانش گوش ندهید؛ مگر اینکه فرمان یا بیانیهای حکومتی باشد. زیرا مردم باید به فرمانهای حکومتی توجه کنند؛ چراکه حاکم مسلمان، بر شهروندانش حق و حقوقی دارد و آنان را بهسوی خیر و صلاحِشان رهبری میکند. لذا با وجود دو خطبهی مشروع که پیش از نماز جمعه انجام میشود، نیازی به سخنرانی پس از نماز جمعه نیست؛ بهترین روش، روش پیامبرr است و در هیچ روایت صحیح و حتی ضعیفی نیامده است که آن بزرگوار پس از نماز جمعه به پند و اندرز یا سخنرانی بپردازد. برخی از مردم عادت کردهاند و به نامِ دین و دعوت، پس از نماز جمعه برمیخیزند و سخنرانی میکنند! مگر جمعه چند خطبه دارد؟ سه خطبه! این را از کجا آوردهاند؟ البته همانگونه که بیان شد، مواردی چون: خواندنِ ابلاغیه یا دستورنامهی حکومتی از سوی رییس حکومت یا معاونش و یا از سوی یکی از وزرا و دیگر مسؤولان باشد، مستثناست و باید آنرا به اطلاع مردم رساند.
﴿لَّعَلَّکُمۡ تُفۡلِحُونَ ١٠﴾ «تا رستگار شوید». «لَعَلَّ» در اینجا برای تعلیل و بیان علت است؛ نه برای امید. گفتنیست: «لَعَلَّ» در کتابالله برای تعلیل است؛ زیرا امید یا انتظار تحقق یک چیز، در شأن کسیست که تحقق آن برایش دشوار میباشد؛ در صورتیکه همه چیز برای الله متعال آسان است. لذا واژهی «لَعَلَّ» در همه جای قرآن، برای تعلیل است؛ مانندِ این آیه که اللهU میفرماید:
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ کُتِبَ عَلَیۡکُمُ ٱلصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِکُمۡ لَعَلَّکُمۡ تَتَّقُونَ ١٨٣﴾ [البقرة: ١٨٣]
ای کسانی که ایمان آوردهاید! روزه بر شما فرض شده، چنانکه بر کسانی که پیش از شما بودند، فرض شده بود؛ برای اینکه تقوا پیشه کنید.
﴿لَعَلَّکُمۡ تَتَّقُونَ﴾؛ یعنی: «برای اینکه تقوا پیشه کنید». ﴿لَّعَلَّکُمۡ تُفۡلِحُونَ ١٠﴾: «تا رستگار شوید» یا «برای اینکه به رستگاری برسید». امید است که الله متعال به همهی ما رستگاری، نیکوکاری و هدایت عنایت بفرماید؛ از او میخواهیم که ما و عزیزانمان را هدایت بگرداند و ما را سبب هدایت دیگران قرار دهد؛ بهیقین الله بر هر کاری تواناست.
یادآوری میکنم که خرید و فروش مسواک([3]) نیز پس از اذانِ دوم جمعه، جایز نیست؛ لذا این نکته را به کسانی که دربِ مسجد مسواک میفروشند نیز یادآوری کنید.
***
1154- وعن أَبی هریرةَt قَالَ: قَالَ رسول اللهr: «خَیْرُ یَومٍ طَلَعَتْ عَلَیْهِ الشَّمْسُ یَوْمُ الجُمُعَةِ: فِیهِ خُلِقَ آدَمُ، وَفِیهِ أُدْخِلَ الجَنَّةَ، وَفِیهِ أُخْرِجَ مِنْهَا».[روایت مسلم]([4])
ترجمه: ابوهریرهt میگوید: رسولاللهr فرمود: «بهترین روزی که خورشید بر آن دمیده، روز جمعه است؛ آدم(u) در همین روز آفریده شد و در همین روز وارد بهشت گردید و در همین روز از بهشت اخراج شد».
شرح
نووی/ در باب فضیلت جمعه و مسایل مربوط به آن، حدیثی بدین مضمون آورده است که ابوهریرهt میگوید: پیامبرr فرمود: «بهترین روزی که خورشید بر آن دمیده، روز جمعه است». یعنی: بهترین روز هفته، روز جمعه میباشد. این را از آن جهت گفتم تا بدانید که میان این حدیث و حدیثی که دربارهی فضیلتِ روز عرفه است، هیچ تضاد و تعارضی وجود ندارد؛ رسول اللهr فرموده است: «خَیْر یَوْم طَلَعَتْ فِیهِ الشَّمْس یَوْم عَرَفَة»؛ یعنی: «بهترین روزی که خورشید بر آن دمیده، روز عرفه است». روز عرفه، بهترین روزِ سال است؛ و روزِ جمعه، بهترین روزِ هفته. آدمu در روز جمعه آفریده شد. آدمu ابوالبشر یا به عبارت دیگر، پدرِ همهی انسانهاست و الله متعال او را با دست خویش، از خاک آفرید و سپس فرمود: پدید آی و آدمu به فرمان الاهی پدید آمد. آری؛ آدمu در روز جمعه آفریده شد و در همین روز به بهشت رفت. الله متعال به او دستور داد که با همسرش در بهشت که مأوی و جایگاهِ انسان است، سکونت کند؛ همانگونه که اللهU میفرماید:
﴿یَٰٓـَٔادَمُ ٱسۡکُنۡ أَنتَ وَزَوۡجُکَ ٱلۡجَنَّةَ وَکُلَا مِنۡهَا رَغَدًا حَیۡثُ شِئۡتُمَا وَلَا تَقۡرَبَا هَٰذِهِ ٱلشَّجَرَةَ فَتَکُونَا مِنَ ٱلظَّٰلِمِینَ ٣٥﴾ [البقرة: ٣٥]
(الله فرمود:) ای آدم! با همسرت در بهشت سکونت کن و هرچه از نعمتهای بهشتی میخواهید، بخورید؛ اما به این درخت نزدیک نشوید که جزو ستمگران خواهید شد.
بدینسان الله متعال به آنان اجازه داد که از همهی میوههای بهشت بخورند؛ اما برای آزمایش آدم و همسرش، آنها را از یک درخت مشخص باز داشت:
﴿فَوَسۡوَسَ لَهُمَا ٱلشَّیۡطَٰنُ لِیُبۡدِیَ لَهُمَا مَا وُۥرِیَ عَنۡهُمَا مِن سَوۡءَٰتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَىٰکُمَا رَبُّکُمَا عَنۡ هَٰذِهِ ٱلشَّجَرَةِ إِلَّآ أَن تَکُونَا مَلَکَیۡنِ أَوۡ تَکُونَا مِنَ ٱلۡخَٰلِدِینَ ٢٠ وَقَاسَمَهُمَآ إِنِّی لَکُمَا لَمِنَ ٱلنَّٰصِحِینَ ٢١ فَدَلَّىٰهُمَا بِغُرُورٖۚ فَلَمَّا ذَاقَا ٱلشَّجَرَةَ بَدَتۡ لَهُمَا سَوۡءَٰتُهُمَا وَطَفِقَا یَخۡصِفَانِ عَلَیۡهِمَا مِن وَرَقِ ٱلۡجَنَّةِۖ وَنَادَىٰهُمَا رَبُّهُمَآ أَلَمۡ أَنۡهَکُمَا عَن تِلۡکُمَا ٱلشَّجَرَةِ وَأَقُل لَّکُمَآ إِنَّ ٱلشَّیۡطَٰنَ لَکُمَا عَدُوّٞ مُّبِینٞ ٢٢﴾ [الأعراف: ٢٠، ٢٢]
شیطان آن دو را وسوسه کرد تا شرمگاههایشان را که از آنان پنهان بود، آشکار سازد. گفت: پروردگارتان شما را تنها بدین خاطر از این درخت بازداشت که (اگر از میوهاش بخورید) فرشته میشوید یا جاودانه میگردید. و برایشان سوگند یاد کرد که من خیرخواه شما هستم. و بدین ترتیب آنان را با فریب، (از مقامشان) پایین آورد و چون از (میوهی) درخت خوردند، شرمگاههایشان نمایان شد و شروع به پوشیدن خود با برگهای بهشت کردند. و پروردگارشان بر آنان بانگ زد: «آیا شما را از این درخت باز نداشتم و به شما نگفتم که شیطان، دشمنِ آشکارِ شماست؟»
آری؛ شیطان، خود را خیرخواهِ آدم و همسرش نشان داد و سوگند خورد که اگر از میوهی درخت ممنوعه بخورند، جاودانه میگردند یا فرشته میشوند. آنقدر آن دو را وسوسه کرد تا اینکه از میوهی ممنوعه خوردند؛ لذا شرمگاههایشان نمایان شد. آنگاه آدم و همسرش متوجه اشتباهشان شدند و دریافتند که با خوردن میوهی ممنوعه، حرمت الاهی را شکستهاند. الله متعال در اینباره میفرماید:
﴿وَعَصَىٰٓ ءَادَمُ رَبَّهُۥ فَغَوَىٰ ١٢١ ثُمَّ ٱجۡتَبَٰهُ رَبُّهُۥ فَتَابَ عَلَیۡهِ وَهَدَىٰ ١٢٢﴾
[طه: ١٢١، ١٢٢]
و آدم، از پروردگارش نافرمانی کرد و راه را گم نمود. آنگاه پروردگارش او را برگزید و توبهاش را پذیرفت و هدایتش کرد.
در نتیجه اللهU به آندو دستور داد که از بهشت بهسوی زمین پایین بروند. این، از حکمت اللهU بود؛ زیرا اگر چنین اتفاقی نمیافتاد، بشریت پدید نمیآمد. آری؛ الله متعال با حکمت خویش برای هر چیزی، سببی قرار میدهد. دقت کنید که آدم چگونه بهخاطر یک نافرمانیِ کوچک از بهشتِ والا به سوی زمین پایین آمد؟!
پس ما که شب و روز معصیت میکنیم، چه وضعی خواهیم داشت؟ با اینهمه معصیت و نافرمانی، با چه رویی به اللهU امیدواریم باشیم؟ آیا این، خیال و تصورِ واهی نیست که از یکسو نافرمانی کنیم و از سوی دیگر با اینهمه بار گناه و اینهمه کوتاهی در انجام واجبات و با وجودِ کینه و بدیهایی که در دلهایمان داریم، امیدوار باشیم که از زمین به سوی بهشت برین و والا، بالا برویم؟! از الله متعال میخواهیم که از همهی ما درگذرد و توبهی ما را بپذیرد و دلهایمان را اصلاح بگرداند.
علما دربارهی بهشتی که آدم از آن اخراج شد، اختلاف نظر دارند که آیا همان بهشت برین است یا بوستانی بزرگ بوده که آب فراوان و هوایی دلپذیر داشته است؟ دیدگاه درست، این است که بهشتی که آدمu در آن بود، همان بهشت جاویدان میباشد. ابنالقیم/ در اینباره چنین سروده است:
فحَیَّ علی جنّات عدن فإنّها منازلنـا الأولی وفیهـا المخیم
بهسوی بهشتهای پُرنعمت و جاوید بشتاب که نخستین منزلگه ماست و در آن چادر زدهاند (و بزم و شادی در آن برپاست)
بهیقین الله بر هر کاری تواناست.
این، فضیلتِ روز جمعه است که آدمu در آن آفریده شد و در همین روز به بهشت رفت و در همین روز از بهشت اخراج گردید؛ همهی اینها از حکمتِ الاهیست. چراکه آدم و همسرش توبه کردند و گفتند:
﴿قَالَا رَبَّنَا ظَلَمۡنَآ أَنفُسَنَا وَإِن لَّمۡ تَغۡفِرۡ لَنَا وَتَرۡحَمۡنَا لَنَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِینَ ٢٣﴾
[الأعراف: ٢٣]
ای پروردگارمان! به خودمان ستم کردیم و اگر ما را نیامرزی و به ما رحم نکنی، بهقطع جزو زیانکاران خواهیم بود.
الله متعال میفرماید:
﴿ثُمَّ ٱجۡتَبَٰهُ رَبُّهُۥ فَتَابَ عَلَیۡهِ وَهَدَىٰ ١٢٢﴾ [طه: ١٢٢]
آنگاه پروردگارش او را برگزید و توبهاش را پذیرفت و هدایتش کرد.
وقتی آدمu توبه کرد، به این مقام والا دست یافت و الله متعال، او را برگزید و بدینسان به جایگاهی رسید که فراتر از جایگاه پیشین او بود؛ زیرا معصیت و نافرمانی او را نزد الله، خجالتزده و شرمنده کرد و او را به توبه و بازگشت به سوی الله واداشت و از اینرو وضعیت بهتری پیدا کرد.
***
1155- وَعَنْهُ قال: قَال رسولُ اللهr: «مَنْ تَوَضَّأ فأحَسَنَ الْوُضُوء، ثُمَّ أتَى الْجُمعةَ ، فَاستَمَعَ وأنْصَتَ، غُفِر لَهُ ما بیْنَهُ وبیْنَ الْجُمعةِ وزِیادةُ ثَلاثَةِ أیَّام، ومَنْ مسَّ الْحصا فَقد لَغَا». [روایت مسلم]([5])
ترجمه: ابوهریرهt میگوید: رسولاللهr فرمود: «کسی که وضوی خوب و کاملی بگیرد و سپس برای نماز جمعه (به مسجد) برود و به خطبهی جمعه گوش دهد و ساکت باشد، گناهانی که تا روز جمعه و سه روز بعد، از او سر میزند، آمرزیده میشود. و هرکس، سنگریزهای را جابهجا کند، کار بیهودهای انجام داده است».
1156- وَعَنْهُ عَنِ النَّبِیِّr قال: «الصَّلواتُ الْخَمْس، والْجُمُعَةُ إِلَى الْجُمُعةِ، ورمضانُ إِلَى رمضانَ مُکفِّرَاتٌ لِمَا بینَهُنَّ إِذَا اجْتنِبَت الْکَبائِرُ». [روایت مسلم]([6])
ترجمه: ابوهریرهt میگوید: رسولاللهr فرمود: «نمازهای پنجگانه و نماز جمعه تا جمعهی دیگر و نیز رمضان تا رمضان بعدی، هر یک کفارهی گناهانیست که در میان آنها انجام میشود؛ البته بهشرطی که از گناهان بزرگ پرهیز شود».
1157- وَعَنْهُ وَعَنِ ابْنِ عُمَرَy: أنَّهُمَا سَمِعَا رسولَ اللهr یَقُولُ عَلَى أعْوَادِ مِنْبَرِهِ: «لَیَنْتَهِیَنَّ أقْوَامٌ عَنْ وَدْعِهِمُ الجُمُعَاتِ أَوْ لَیَخْتِمَنَّ اللهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ ثُمَّ لَیَکُونَنَّ مِنَ الغَافِلِینَ». [روایت مسلم]([7])
ترجمه: از ابوهریره و ابنعمرy روایت است که آندو از رسولاللهr شنیدند که روی منبر میفرمود: «آنها که نمازهای جمعه را ترک میکنند، حتماً از این کار باز آیند؛ و گرنه، الله متعال بر دلهایشان مُهر میزند و آنگاه در جرگهی غافلان قرار میگیرند».
1158- وَعَنِ ابنِ عمرَ$: أنَّ رسولَ اللهr قَالَ: «إِذَا جَاءَ أَحَدُکُمُ الجُمُعَةَ فَلْیَغْتَسِلْ». [متفق علیه]([8])
ترجمه: ابنعمر$ میگوید: رسولاللهr فرمود: «آنگاه که هر یک از شما به - نمازِ- جمعه میآید، باید غسل کند».
1159- وعن أَبی سعیدٍ الخدریt أنَّ رسول اللهr قَالَ: «غُسْلُ یَوْمِ الجُمُعَةِ وَاجِبٌ عَلَى کُلِّ مُحْتَلِمٍ». [متفق علیه]([9])
ترجمه: ابوسعید خدریt میگوید: رسولاللهr فرمود: «غُسل روز جمعه بر هر - مسلمانِ- بالغی واجب است».
[نووی: منظور از وجوب، وجوبِ اختیاریست؛ مانندِ اینکه یک نفر به دوستش بگوید: حقّ تو بر من واجب است. والله اعلم]
1160- وعن سَمُرَةَt قالَ: قَالَ رسول اللهr: «مَنْ تَوَضَّأَ یَوْمَ الجُمُعَةِ فبِها وَنِعْمَتْ وَمَن اغْتَسَلَ فَالغُسْلُ أفْضَلُ».». [روایت ابوداود و ترمذی؛ ترمذی این حدیث را حسن دانسته است.]([10])
ترجمه: سمرهt میگوید: رسولاللهr فرمود: «کسی که روز جمعه وضو بگیرد، به رخصت عمل کرده و چه نیکو رخصتیست؛ و هرکه غُسل کند، غسل بهتر است».
شرح
مؤلف/ چند احادیثی دربارهی جمعه ذکر کرده است؛ از جمله اینکه: «کسی که وضوی خوب و کاملی بگیرد و سپس برای نماز جمعه (به مسجد) برود و به خطبهی جمعه گوش دهد و ساکت باشد، گناهانی که تا روز جمعه و سه روز بعد، از او سر میزند، آمرزیده میشود. و هرکس، سنگریزهای را جابهجا کند، کار بیهودهای انجام داده است». یعنی با جابه جا کردن سنگریزه، از فضیلت جمعه، محروم میشود و نماز جمعه در حقّ چنین کسی، مانند نماز ظهر است و این فرد، به ثواب نماز جمعه دست نمییابد. در زمان پیامبرr مسجدِ آن بزرگوار فرش نداشت و کفِ مسجد، سنگریزه پهن کرده بودند. پیامبرr بیان فرمود: کسی که روز جمعه سنگریزهای را جابهجا کند، کار بیهودهای انجام داده است؛ زیرا این کار و امثالِ آن، انسان را از شنیدن خطبه باز میدارد. در صورتیکه گوش دادن به خطبه، واجب است. از اینرو پیامبرr فرمود: «الَّذی یَتَکَلَّمُ یَوم الجُمُعةِ وَالإمامُ یَخطُبُ کَمَثَلِ الحِمَارِ یَحمِلُ أسفَارًا».([11]) یعنی: «کسی که در روز جمعه، بههنگام سخنرانی امام، صحبت میکند، مانند درازگوشیست که کتابهایی را حمل میکند» که از آن هیچ نفعی نمیبرد. همچنین کسی که روز جمعه به بغلدستیاش میگوید: «ساکت باش»، او نیز از پاداش جمعه محروم میشود.
در حدیث مسلم/ بهنقل از ابوهریرهt آمده است: «کسی که روز جمعه غسل کند»؛ اما در حدیث ابوسعید خدریt آمده است: «غُسل روز جمعه بر هر بالغی واجب میباشد». این جاست که میگوییم: عمل به حدیث ابوسعیدt اولویت دارد؛ یعنی: غسل روز جمعه واجب است؛ به چند دلیل:
نخست، اینکه آنچه در حدیث ابوسعیدt آمده، افزون بر حُکمیست که در حدیث ابوهریرهt ذکر شده است؛ در حدیث ابوسعیدt به وجوب غسل تصریح گردیده و در حدیث ابوهریرهt به وضو. و عمل به حُکمِ بزرگتر، واجب و ضروریست. زیرا وضو در ذیلِ غُسل میگنجد، اما غسل زیرمجموعهی وضو نیست.
دوم: حدیث ابوسعیدt را هفت تن از امامان حدیث، یعنی: بخاری، مسلم، احمد، نسائی، ترمذی، ابوداود و ابنماجه رحمهمالله روایت کردهاند و حدیثِ ابوهریرهt را تنها امام مسلم روایت کرده است؛ با این شرایط روشن است که حدیث ابوسعید بر حدیث ابوهریره ترجیح دارد.
سوم: پیامبرr در حدیثی که ابوسعیدt نقل کرده است، واژهی واجب را بهگونهای بیان فرموده که افادهی تکلیف میکند؛ زیرا فرموده است: «غسل جمعه بر هر بالغی، واجب میباشد». لذا علتِ وجوب، بلوغ است. از اینرو دیدگاه راجح، این است که غسل روز جمعه بر هر مسلمان بالغی در زمستان و تابستان واجب میباشد؛ چه بدنش پاکیزه باشد و چه آلوده. چراکه فرمودهی پیامبرr در اینباره واضح میباشد و صحابه# نیز همین را از سخن رسولاللهr برداشت کردند؛ چنانکه باری عمر بن خطابt روز جمعه برای مردم سخنرانی میکرد. عثمان بن عفانt با تأخیر به مسجد آمد. عمرt علت تأخیرش را پرسید. پاسخ داد: ای امیر مؤمنان! کاری جز این نکردم که وضو گرفتم و به مسجد آمدم. عمرt در حالی که بالای منبر بود و مردم نیز میشنیدند، فرمود: وضو گرفتی؟! حال آنکه پیامبرr فرموده است: «إِذَا أَتَی أَحَدُکُمُ الجُمُعَةَ فَلْیَغْتَسِلْ».([12]) یعنی: «هر یک از شما هنگامی که به نماز جمعه میآید، غسل کند». یعنی چرا با وجودی که رسولاللهr دستور غسل داده است، به وضو بسنده کردی؟
خلاصه اینکه قول راجح دربارهی غسل جمعه، این است که واجب میباشد؛ اما آیا اگر کسی روز جمعه غسل نکند، نماز جمعهاش باطل است؟ خیر؛ نماز جمعهاش، درست است. زیرا این غسل، غسل جنابت نیست که در نمازش اشکالی پدید آید؛ بلکه غسل واجبیست که باید انجام دهد. لذا غسل جمعه، شرط صحیح بودن نماز جمعه نیست و فقط واجب است. همچنین یادآوری میشود که اگر کسی روز جمعه جُنُب باشد و به نیت جمعه غسل کند، غسل جنابت همچنان بر او واجب است و غسل جمعه جایگزین غسل جنابت نمیشود. زیرا غسل جمعه مانندِ غسل جنابت برای رفع ناپاکی نیست.
***
1161- وعن سَلمَانَt قال: قَالَ رسول اللهِr: «لا یَغْتَسِلُ رَجُلٌ یَومَ الجُمُعَةِ، وَیَتَطَهَّرُ مَا اسْتَطَاعَ مِن طُهْرٍ، وَیَدَّهِنُ مِنْ دُهْنِهِ، أَوْ یَمَسُّ مِنْ طِیبِ بَیْتِهِ، ثُمَّ یَخْرُجُ فَلا یُفَرِّقُ بَیْنَ اثنَیْنِ، ثُمَّ یُصَلِّی مَا کُتِبَ لَهُ، ثُمَّ یُنْصِتُ إِذَا تَکَلَّمَ الإمَامُ، إِلا غُفِرَ لَهُ مَا بَیْنَهُ وَبَیْنَ الجُمُعَةِ الأُخْرَى». [روایت بخاری]([13])
ترجمه: سلمانt میگوید: رسولاللهr فرمود: «هرکس، روز جمعه غسل کند و حتیالمقدور خود را پاکیزه نماید و از روغن یا مواد خوشبوکننده که در خانه دارد، استفاده کند و سپس برای نماز جمعه- به مسجد- برود و در مسجد، میان دو نفر فاصله نیندازد- یعنی میان دو نفر که کنار هم نشستهاند، ننشیند یا از روی شانههایشان رد نشود- و هرچه برایش مقدّر شد، نماز بخواند و آنگاه سکوت کند و به خطبهی امام گوش بسپارد، همهی گناهانش از جمعهی قبل تا این جمعه، آمرزیده میشود».
1162- وعن أَبی هریرةt أنَّ رسول اللهr قَالَ: «مَن اغْتَسَلَ یَومَ الجُمُعَةِ غُسْلَ الجَنَابَةِ، ثُمَّ رَاحَ فی السَّاعِةِ الأولى فَکَأنَّمَا قَرَّبَ بَدَنَةً، وَمَنْ رَاحَ فی السَّاعَةِ الثَّانِیَةِ، فَکَأَنَّمَا قَرَّبَ بَقَرَةً، وَمَنْ رَاحَ فی السَّاعِةِ الثَّالِثَةِ فَکَأنَّمَا قَرَّبَ کَبْشاً أقْرَنَ، وَمَنْ رَاحَ فی السَّاعَةِ الرَّابِعَةِ، فَکَأنَّمَا قَرَّبَ دَجَاجَةً، وَمَنْ رَاحَ فی السَّاعَةِ الخَامِسَةِ، فَکَأنَّمَا قَرَّبَ بَیْضَةً، فَإذَا خَرَجَ الإمَامُ ، حَضَرَتِ المَلاَئِکَةُ یَسْتَمِعُونَ الذِّکْرَ». [متفق علیه]([14])
ترجمه: ابوهریرهt میگوید: رسولاللهr فرمود: «هرکس روز جمعه مانند غسل جنابت، غسل نماید و اولِ وقت برای نماز جمعه - به مسجد- برود، گویا شتری صدقه نموده است. و هرکه در وقتِ دوم برود، گویا گاوی صدقه داده است. و هر کس در وقت سوم برود، گویا قوچی شاخدار صدقه نموده است. و هرکه در وقت چهارم برود، گویا یک مرغ صدقه کرده است. و هر کس در وقت پنجم برود، گویا یک تخممرغ صدقه داده است. و آنگاه که امام برای ایراد خطبه برخیزد، فرشتگان (قلم و کاغذ خود را جمع میکنند و) به خطبه گوش میدهند».
شرح
این احادیث نیز دربارهی نماز و مسایل مربوط به روز جمعه است.
حدیث نخست، حدیث سلمانt میباشد که در آن، پیامبرr کارهایی را ذکر فرموده است که اگر انسان آنها را در روز جمعه انجام دهد، گناهانش از جمعهی قبل تا این جمعه آمرزیده میشود؛ یکی از این کارها، این است که انسان مانند غسل جنابت، غسل نماید. همانگونه که پیشتر بیان شد، غسل جمعه بنا بر قول راجح، واجب است؛ یعنی بر کسی که نماز جمعه بر او واجب میباشد، واجب است که روز جمعه غسل کند؛ لذا این غسل بر زنان واجب نیست. همچنین بیان شد که این غسل، شرط صحت نماز یا برای رفع ناپاکی نیست؛ لذا کسی که غسل نماز جمعه را بدون غُسل جمعه به جا بیاورد، اگرچه گنهکار میباشد، اما نمازش درست است. و از دیگر کارهایی که در حدیث سلمانt ذکر شده، استعمال عطر است. یعنی پسندیده است که انسان در روز جمعه از بهترین عطر یا خوشبوکنندهای که دارد، به خود بزند. در این حدیث همچنین ذکر شده که چون به مسجد میرود، میان دو نفر فاصله نیندازد؛ یعنی میان دو نفر که کنار هم نشستهاند، ننشیند یا از روی شانههایشان رد نشود. زیرا با این کار، آنان را اذیت میکند به عبارت دیگر: اگر صفِ نمازگزاران، پُر و بههمپیوسته بود، آنرا جدا نکند و خود را بهزور در میانِ صف جای ندهد؛ ولی اگر در میان صف فاصله یا جای خالی وجود داشت، ایرادی ندارد که آنجا بنشیند؛ زیرا دو نفری که در دو سوی این جای خالی هستند، خودشان آنجا را خالی گذاشتهاند. و از دیگر کارهای موردِ اشاره در این حدیث، این است که هرچه برایش مقدّر شد، نماز بخواند. پیامبرr مقدارِ این نماز یا تعداد رکعتهایش را معین نفرمود؛ و این، نشان میدهد که پیش از نماز جمعه، سنت راتبه وجود ندارد و انسان هرچه بخواهد، میتواند نماز بخواند تا اینکه امام جمعه حاضر شود و سخنرانی را آغاز کند. سکوت برای شنیدن خطبه، یکی دیگر از کارهای مورد اشاره در حدیث سلمانt میباشد. با این حساب در مجموع، پنج کار شد که اگر انسان آنها را در روز جمعه انجام دهد، گناهانش از جمعهی گذشته تا این جمعه آمرزیده میشود. این، لطف و عنایت بزرگ الاهیست.
و اما حدیث ابوهریرهt بدین مضمون است که پیامبرr فرمود: «هرکس روز جمعه مانند غسل جنابت، غسل نماید و اولِ وقت برای نماز جمعه - به مسجد- برود، گویا شتری صدقه نموده است. و هرکه در وقتِ دوم برود، گویا گاوی صدقه داده است. و هر کس در وقت سوم برود، گویا قوچی شاخدار صدقه نموده است». از آن جهت قوچِ شاخدار را ذکر فرمود که از سایر گوسفندها بزرگتر و قویتر است. در ادامه افزود: «و هرکه در وقت چهارم برود، گویا یک مرغ صدقه کرده است. و هر کس در وقت پنجم برود، گویا یک تخممرغ صدقه داده است. و آنگاه که امام برای ایراد خطبه برخیزد، فرشتگان (قلم و کاغذ خود را جمع میکنند) به خطبه گوش میدهند». لذا کسی که پس از این به مسجد میآید، اجر و ثوابِ زود به مسجد رفتن برای او ثبت نمیشود؛ زیرا فرشتگان قلم و کاغذ خود را جمع کردهاند. البته ناگفته نماند که پاداش گامهایی که بهسوی مسجد برداشته است، برایش محفوظ میباشد.
لذا شایسته است که انسان روز جمعه، زودهنگام به مسجد بروند؛ الحمدلله امروزه بیشترِ مردم مشغول نیستند و فرصت دارند که زودهنگام به مسجد بروند. اما متأسفانه شیطان آنان را به تنبلی وا میدارد و آنها را از اینهمه اجر و ثواب محروم میگرداند. حتی مشاهده میشود که برخیها بدون ضرورت به بازار میروند و آنقدر دیر میکنند که امام به ایراد خطبه میپردازد و بدینسان از این پاداشِ بزرگ محروم میشوند. طولِ این اوقات، به ایام و فصلهای سال بستگی دارد؛ در تابستان که روزها طولانیست، مدت هر یک از وقتهای مذکور نیز طولانی میشود و در زمستان که روزها کوتاه میباشد، اوقات مذکور نیز کوتاه میگردد. روش محاسبهی این اوقات پنجگانه، این است که زمان طلوع خورشید تا آمدن امام را تقسیم بر پنج کنید. وقتِ اول، همان یکپنجمِ نخست است و وقت دوم، یکپنجمِِ دوم و به همین ترتیب تا آخِر.
***
1163- وَعنْهُ: أنَّ رسولَ اللهr ذَکَرَ یَوْمَ الجُمُعَةِ، فَقَالَ: «فِیهَا سَاعَةٌ لا یُوافِقُهَا عَبْدٌ مُسْلِمٌ، وَهُوَ قَائِمٌ یُصَلِّی یَسْألُ اللهَ شَیْئاً، إِلا أعْطَاهُ إیّاهُ». وَأشَارَ بیَدِهِ یُقَلِّلُهَا. [متفق علیه]([15])
ترجمه: ابوهریرهt میگوید: رسولاللهr دربارهی روز جمعه سخن گفت و فرمود: «در روز جمعه، لحظهایست که اگر بندهی مؤمن در آن نماز بخواند و از الله چیزی بخواهد، الله خواستهاش را برآورده میسازد». و با اشارهی دست خویش کوتاه بودن آن لحظه را نشان داد.
1164- وعن أَبی بُرْدَةَ بن أَبی موسى الأشعریِّt قال: قَالَ عبد الله بنُ عمرَ$: أسَمِعْتَ أبَاکَ یُحَدِّثُ عَنْ رسول اللهr فی شأنِ سَاعَةِ الجُمُعَةِ؟ قَالَ: قُلْتُ: نَعَمْ، سَمِعْتُهُ یَقُولُ: سَمِعْتُ رسولَ اللهr یقول: «هِیَ مَا بَیْنَ أنْ یَجْلِسَ الإمَامُ إِلَى أنْ تُقْضَى الصَّلاةُ». [روایت مسلم]([16])
ترجمه: از ابوبرده بن ابوموسی اشعریt روایت است که عبدالله بن عمر$ از او پرسید: آیا از پدرت شنیدهای که دربارهی لحظهی اجابت دعا در روز جمعه حدیثی از رسولاللهr بیان نماید؟ - ابوبرده- میگوید: پاسخ دادم: آری؛ از او شنیدم که میگفت: از رسولاللهr شنیدم که میفرمود: «آن لحظه، در فاصلهی نشستن امام - بر منبر- تا پایانِ نماز است».
1165- وعن أوس بن أوسٍt قال: قَالَ رسول اللهr: «إنَّ مِنْ أفْضَلِ أیَّامِکُمْ یَوْمَ الجُمُعَةِ، فَأکْثِرُوا عَلَیَّ مِنَ الصَّلاَةِ فِیهِ؛ فَإنَّ صَلاَتَکُمْ مَعْرُوضَةٌ عَلَیَّ». [روایت ابوداود با اِسناد صحیح]([17])
ترجمه: اوس بن اوسt میگوید: رسولاللهr فرمود: « از بهترین روزهای شما، روز جمعه است؛ پس در آن روز بر من فراوان درود بفرستید که درود و صلوتِ شما به من عرضه میشود».
شرح
این سه حدیث نیز دربارهی جمعه است. در حدیث نخست که ابوهریرهt نقل کرده و در حدیث دوم، یعنی حدیث ابوموسیt آمده است که در روز جمعه، لحظهایست که اگر بندهی مؤمن در آن دعا کند و از الله چیزی بخواهد، الله خواستهاش را برآورده میسازد. لذا یکی از ویژگیهای روز جمعه، این است که اگر در لحظهی اجابت دعا در روز جمعه، خواستهای مشروع از اللهU بخواهید که گناه یا قطع صلهی رحم نباشد، الله متعال درخواست شما را میپذیرد. اما در حدیث ابوهریرهt آمده که بندهی مؤمن خواستهاش را در حالی که نماز میخواند، مطرح میکند.
پیامبرr با اشارهی دست خویش، کوتاه بودن آن لحظه را نشان داد؛ یعنی لحظهی اجابت دعا، طولانی نیست. علما در تعیین زمانِ اجابت دعا اختلاف نظر دارند که آیا در ابتدای روز جمعه است یا در نیمه آنروز و یا در پایانش. بهگونهای چهل دیدگاه در اینباره مطرح شده است. همچنانکه در تعیین شب قدر نیز چهل دیدگاه وجود دارد؛ البته برخی از این دیدگاهها با یکدیگر تداخل دارند و میتوان آنرا مختصر کرد و شمارِ این همه دیدگاه را کاهش داد.
امیدبخشترین زمان اجابت دعا، همان است که در حدیث ابوموسی اشعریt آمده است؛ یعنی «در فاصلهی نشستن امام - بر منبر- تا پایانِ نماز». لذا این لحظه از زمانی آغاز میگردد که امام جمعه وارد مسجد میشود و به مردم سلام میکند و بر منبر مینشیند. اما هنگامی که امام برای ایراد خطبه برمیخیزد، مردم ساکت میشوند؛ لذا در میان دو خطبه، فرصتِ دعا پیدا میکنند یا میتوانند هنگامِ ادای نماز فرض، دعا نمایند. می دانید که دعا در نماز فرض، خیلی زود پذیرفته میشود؛ زیرا انسان در حالِ سجدهی پروردگارش میباشد و رسولاللهr فرموده است: «أَقْرَبُ مَا یَکُونُ الْعَبْدُ مِنْ رَبِّهِ وَهُوَ سَاجِدٌ».([18]) یعنی: «بنده، زمانی که در حال سجده است، بیش از هر زمانی به پروردگارش نزدیک میباشد». از اینرو لحظهی اجابت دعا در روز جمعه، در فاصلهی نشستن امام بر منبر تا پایانِ نماز است. پس ای برادر و خواهر مسلمانم! بکوشید که در این وقتِ خجسته، دعا کنید؛ امید است که اللهU دعای شما را بپذیرد. هیچگاه خواستهی خود را در برابر عظمت الله متعال، بزرگ و دشوار نپندارید؛ زیرا هر چیزی برای الله متعال آسان است و هرچه از او بخواهید؛ پس دعا کنید و در این وقت مبارک، مشتاقانه به راز و نیاز با پروردگارتان بپردازید.
وقتِ دوم اجابت دعا: گفتهاند که در فاصلهی نماز عصر تا مغرب است. اما اینجا اشکالی مطرح میشود؛ اینکه پیامبرr فرمود: «اگر بندهی مؤمن در آن لحظه نماز بخواند...»؛ در صورتیکه فاصلهی عصر تا مغرب، وقت ممنوع میباشد یا نمازی در این زمان وجود ندارد. در نتیجه گفته میشود: این امکان وجود دارد که انسان در این وقت وضو بگیرد یا در صورتیکه به وضو نیاز دارد، وضو بگیرد و دو رکعت سنت وضو بخواند. زیرا همانطور که پیشتر بیان شد، خواندن نماز در اوقات ممنوع، اگر به سبب مشخصی باشد، مثل ورود به مسجد یا سنت وضو یا کسوف و و امثالِ آن، ایرادی ندارد.
همچنین گفته میشود: کسی که در انتظار نماز است، گویا در نماز میباشد. ولی با وجود دو توجیه مذکور، امیدبخشترین وقت اجابت دعا، همان است که در حدیث ابوموسیt و سپس در حدیث ابوهریرهt آمد و سایر دیدگاهها، دلیلِ روشنی ندارد.
یکی از ویژگیهای روز جمعه، این است که در آن، باید بر پیامبرr بهکثرت درود و صلوات بفرستیم. بدون شک پیامبرr بیش از همهی مردم بر گردنِ ما حق دارد و حقوقِ آن بزرگوار از حقوقی که خودمان بر خویشتن داریم، بیشتر است. از اینرو بر ماست که محبتش را بر محبت خود و فرزندان و پدر و مادر و همسر خویش و بر محبت سایر مردم، مقدم بداریم و بدانیم که در غیرِ این صورت، ایمانِ ما کامل نخواهد بود.
یکی از حقوق پیامبرr بر هر مسلمانی، این است که بر آن بزرگوار، فراوان درود و صلوات بفرستد. گفتنیست: پیامبرr هیچ نیازی به سلام و صلواتِ ما ندارد؛ بلکه این، ماییم که به پاداش این سلام و صلوات نیاز داریم. زیرا هر درودی که بر رسولاللهr بفرستید، الله متعال در برابرِ آن ده درود بر شما میفرستد. یعنی: هنگامیکه میگویید: «اللهمَّ صلِّ علی محمَّد»، الله متعال ده بار بر شما درود میفرستد؛ اگرچه پیامبرr به درود و صلواتِ ما نیازی ندارد و ما نیازمندِ درود فرستادن بر آن بزرگوار هستیم.
اما معنای درود فرستادن بر پیامبرr چیست؟ همهی ما میگوییم: «اللهمَّ صلِّ علی محمَّدٍ وَآلِ محمّد»؛ ولی بیشترِ ما مفهوم این عبارت را نمیدانیم. بهراستی معنای این عبارت چیست؟ ابوالعالیه/ میگوید: درود الله بر پیامبرشr، بدین معناست که در ملأ اعلی و در جمع فرشتگان مقرّب و نزدیکش، او را میستاید و از او بهنیکی یاد میکند. میفرماید: فلانبندهام، دارای فلان ویژگیهای نیکوست و یکایک خوبیهایش را برمیشمارد. لذا وقتی بر رسولاللهr درود میفرستید، الله متعال ده بار بر شما درود میفرستد. پس روز جمعه و بلکه همه وقت، بر رسولاللهr بهکثرت درود و صلوات بفرستید. از الله متعال میخواهم که به همهی ما توفیق دهد که حقّ الاهی و حقّ پیامبرش و حقّ بندگانِ مؤمنش را ادا کنیم.
***
([1]) صحیح بخاری، ش: (617، 623، 1919، 2656)؛ و مسلم، ش: 1092 بهنقل از ابنعمر$.
([2]) این مضمون در صحیح بخاری، ش:2168 و صحیح مسلم، ش: 1504 بهنقل از امالمؤمنین عایشه& آمده است. [مترجم]
([3]) اشارهی شارح/ به مسواکهای چوبیست که از درخت «اراک» تهیه میشود.
([4]) صحیح مسلم، ش: 854.
([5]) صحیح مسلم، ش: 857. [این حدیث پیشتر بهشمارهی 130 آمده است. (مترجم)]
([6]) صحیح مسلم، ش: 233. [این حدیث پیشتر بهشمارهی 132 گذشت؛ و با اندکی تفاوت در الفاظ، بهشمارهی 1052 نیز آمده است. (مترجم)]
([7]) صحیح مسلم، ش: 865.
([8]) صحیح بخاری، ش: 877؛ و صحیح مسلم، ش: 844.
([9]) صحیح بخاری، ش: 879؛ و صحیح مسلم، ش: 846.
([10]) صحیح الجامع، ش: 6180؛ صحیح أبی داود، ش:380. آلبانی/ در مشکاۀ المصابیح، ش: 540 این حدیث را صحیح دانسته است.
([11]) ضعیف است؛ روایت: احمد در مسندش (1/230)؛ رامهرمزی در أمثال الحدیث (56)؛ ابنجوزی در التحقیق (1/505) بهنقل از ابنعباسt که در سندش، مجالد بن سعید میباشد؛ او، ضعیف است.
([12]) صحیح بخاری، ش: 877؛ و صحیح مسلم، ش: 844 بهنقل از ابنعمر$؛ و نیز روایتِ بخاری، ش: 882 به همین مضمون بهنقل از ابوهریره از عمر بن خطاب$.
([13]) صحیح بخاری، ش: 883. [این حدیث پیشتر بهشمارهی 832 آمده است.]
([14]) صحیح بخاری، ش: 881؛ و صحیح مسلم، ش: 850.
([15]) صحیح بخاری، ش: 935؛ و صحیح مسلم، ش: 852.
([16]) صحیح مسلم، ش: 853.
([17]) آلبانی/ در مشکاۀ المصابیح، ش: 1361 میگوید: «اِسنادش صحیح است و گروهی از محدثان آنرا صحیح دانستهاند».
([18]) صحیح مسلم، ش: 482.