ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
222- باب: فضیلت تعجیل در افطار و بهترین چیز برای گشودن روزه، و دعای افطار
1241- عن سهل بن سعدٍt أنَّ رسولَ اللهr قَالَ: «لا یَزَالُ النَّاسُ بِخَیْرٍ مَا عَجَّلُوا الفِطْرَ». [متفق علیه]([1])
ترجمه: سهل بن سعدt میگوید: رسولاللهr فرمود: «مردم تا زمانی که در افطار - و گشودن روزهی خود همزمان با غروب خورشید- عجله کنند، در خیر و نیکی بهسر میبرند».
1242- وعن أَبی عطِیَّة قَالَ: دَخَلْتُ أنَا وَمَسْرُوقٌ عَلَى عائشة&، فَقَالَ لَهَا مَسْرُوق: رَجُلاَنِ مِنْ أصْحَابِ محمدٍr کِلاَهُمَا لا یَألُو عَنِ الخَیْرِ؛ أحَدُهُمَا یُعَجِّلُ المَغْرِبَ وَالإفْطَارَ، وَالآخَرُ یُؤَخِّرُ المَغْرِبَ وَالإفْطَارَ؟ فَقَالَتْ: مَنْ یُعَجِّلُ المَغْرِبَ وَالإفْطَارَ؟ قَالَ: عَبْدُ اللهِ - یعنی: ابن مسعود - فَقَالَتْ: هکَذَا کَانَ رسولُ اللهِ یَصْنَعُ. [روایت مسلم]([2])
ترجمه: ابوعطیه میگوید: با مسروق نزد عایشه& رفتم؛ مسروق به او گفت: دو تن از اصحاب محمدr هستند که هیچ یک از آنها در انجامِ کارهای نیک کوتاهی نمیکند؛ یکی از آنها در مغرب و افطار تعجیل مینماید و دیگری، نماز مغرب و افطار را بهتأخیر میاندازد؛ - نظر شما چیست؟- عایشه& پرسید: چه کسی در ادای نماز مغرب و گشودن روزهاش شتاب میکند؟ مسروق پاسخ داد: عبدلله بن مسعودt. امالمؤمنین فرمود: «رسولاللهr نیز همین کار را میکرد».
1243- وعن أَبی هریرةَt قال: قَالَ رسولُ اللهr: «قَالَ اللهُU: أحَبُّ عِبَادِی إلَیَّ أعْجَلُهُمْ فِطْراً». [ترمذی این حدیث را روایت کرده و گفته است: حدیثی حسن میباشد.]([3])
ترجمه: ابوهریرهt میگوید: رسولاللهr فرمود: «اللهU میفرماید: محبوبترین بندگانم نزد من کسانی هستند که زودتر از دیگران - وهمزمان با غروب آفتاب- افطار میکنند».
1244- وَعَن عمرَ بنِ الخطّابt قَالَ: قَالَ رسولُ اللهr: «إِذَا أقْبَلَ اللَّیْلُ مِنْ ههُنَا ، وَأدْبَرَ النَّهارُ مِنْ هَهُنَا ، وَغَرَبَتِ الشَّمْسُ، فَقَدْ أفْطَر الصَّائِمُ». [متفق علیه]([4])
ترجمه: عمر بن خطابt میگوید: رسولاللهr فرمود: «هرگاه شب از این سمت - یعنی از سوی مشرق- نمایان شد و روز از این طرف - یعنی از سمتِ مغرب- رفت و خورشید غروب کرد، روزهدار باید روزهاش را بگشاید».
1245- وعن أَبی إبراهیم عبدِ الله بنِ أَبی أوفى$ قَالَ: سِرْنَا مَعَ رسول اللهr وَهُوَ صَائِمٌ، فَلَمَّا غَرَبَتِ الشَّمْسُ، قَالَ لِبَعْضِ القَوْمِ: «یَا فُلاَنُ انْزِلْ فَاجْدَحْ لَنَا»، فَقَالَ: یَا رسول الله، لَوْ أمْسَیْتَ؟ قَالَ: «انْزِلْ فَاجْدَحْ لَنَا»؛ قَالَ: إنَّ عَلَیْکَ نَهَاراً، قَالَ: «انْزِلْ فَاجْدَحْ لَنَا»؛ قَالَ: فَنَزَلَ فَجَدَحَ لَهُمْ فَشَرِبَ رسول اللهr ثُمَّ قَالَ: «إِذَا رَأَیْتُمُ قَدْ اللَّیْلَ أقْبَلَ مِنْ ها هُنَا، فَقَدْ أفْطَرَ الصَّائِمُ». وَأشَارَ بِیَدِهِ قِبَلَ المَشْرِقِ. [متفق علیه]([5])
ترجمه: ابوابراهیم، عبدالله بن ابیاوفی$ میگوید: - در سفری- با رسولاللهr که روزهدار بود، بهراه افتادیم. همینکه خورشید غروب کرد، پیامبرr به یکی از همراهان فرمود: «فلانی! پیاده شو و برای ما شربتی درست کن». عرض کرد: ای رسولخدا! ای کاش مقداری دیگر منتظر بمانید تا شب شود. فرمود: «پیاده شو و برای ما شربتی درست کن». عرض کرد: هنوز مقداری از روز مانده است. فرمود: «پیاده شو و برای ما شربتی درست کن». آن مرد پیاده شد و - از آب و شیر و آرد- شربتی تهیه کرد؛ رسولاللهr از آن شربت نوشید و ضمن اشاره با دست خود به سوی مشرق فرمود: «هرگاه شب از این سمت نمایان شد، روزهدار افطار کرده است».([6])
1246- وعن سلمان بن عامر الضَّبِّیِّ الصحابیt عَنِ النَّبِیِّr قَالَ: «إِذَا أفْطَرَ أحَدُکُمْ، فَلْیُفْطِرْ عَلَى تَمْرٍ، فَإنْ لَمْ یَجِدْ فَلْیُفْطِرْ عَلَى مَاءٍ؛ فإنَّهُ طَهُورٌ». [روایت ابوداود و ترمذی؛ ترمذی، این حدیث را حسن صحیح دانسته است.]([7])
ترجمه: سلمان بن عامر ضَبّی صحابیt میگوید: پیامبرr فرمود: «هر یک از شما هنگام افطار، روزهاش را با خرما بگشاید و اگر خرما نیافت، با آب افطار کند که پاککننده - و مفید- است».
1247- وعن أنسٍt قَالَ: کَانَ رسولُ اللهr یُفْطِرُ قَبْلَ أنْ یُصَلِّی عَلَى رُطَبَاتٍ، فَإنْ لَمْ تَکُنْ رُطَبَاتٌ فَتُمَیْرَاتٌ، فَإنْ لَمْ تَکُنْ تُمَیْرَاتٌ حَسَا حَسَوَاتٍ مِنْ مَاءٍ. [روایت ابوداود و ترمذی؛ ترمذی، این حدیث را حسن دانسته است.]([8])
ترجمه: انسt میگوید: رسولاللهr پیش از آنکه نماز بخواند، روزهاش را با چند خرمای تازه میگشود و اگر خرمای تازه نبود، با چند خرمای خشک افطار میکرد و اگر خرمای خشک هم نبود، چند جرعه آب مینوشید.
شرح
مؤلف/ در این باب به سه موضوع پرداخته است:
نخست، زود افطار کردن؛ البته بهشرطی که خورشید غروب کند؛ زیرا در حدیثی که مؤلف/ از عمر بن خطابt آورده، آمده است که پیامبرr فرمود: «هرگاه شب از این سمت - یعنی از سوی مشرق- نمایان شد و روز از این طرف - یعنی از سمتِ مغرب- رفت و خورشید غروب کرد، روزهدار باید روزهاش را بگشاید». لذا همینکه قرصِ خورشید پنهان شد، روزهدار باید بیدرنگ افطار کند؛ هرچند که هوا روشن و پرتو خورشید در کرانهی آسمان باشد. مهم، غروب خورشید یا پنهان شدن قرص آن در پسِ باختر است. این، سنتِ گفتاری و کرداریِ پیامبرr میباشد. دلیل سنتِ کرداریِ آن بزرگوار، همان حدیث عایشه& است که ابوعطیه و مسروق از این بانوی بزرگوار دربارهی دو تن از اصحاب رسولاللهr پرسیدند که یکی از آنها افطار و نماز مغرب را بهتأخیر میانداخت و دیگری، روزهاش را زود میگشود و در ادای نماز مغرب نیز تعجیل میکرد. عایشه& پرسید: چه کسی در ادای نماز مغرب و گشودن روزهاش شتاب میکند؟ مسروق پاسخ داد: عبدلله بن مسعودt. امالمؤمنین فرمود: «رسولاللهr نیز همین کار را میکرد». این، سنت کرداری پیامبرr است و نشان میدهد که تعجیل در افطار بر بهتأخیر انداختن آن برتری دارد. و اما سنت گفتاریِ پیامبرr در اینباره، حدیثی بدین مضمون است که سهل بن سعدt میگوید: رسولاللهr فرمود: «مردم تا زمانی که در افطار - و گشودن روزهی خود همزمان با غروب خورشید- عجله کنند، در خیر و نیکی بهسر میبرند».
آری؛ تا زمانی که مردم مطابق سنت عمل کنند و در گشودن روزهی خویش تعجیل نمایند و همزمان با غروب خورشید افطار کنند، در خیر و نیکی بهسر میبرند؛ اما این، بَد و بر خلافِ سنت است که بلافاصله پس از غروب خورشید افطار نکنند یا افطار را بهتأخیر بیندازند. از اینرو کسانی که با سنت پیامبرr مخالفت میکنند، افطار را بهتأخیر میاندازند و پس از نمایان شدن ستارهها در آسمان افطار میکنند و بدینسان هم از اجر و ثواب تعجیل در افطار محروم میشوند و هم خویشتن را از خوردن و آشامیدن محروم میگردانند و اینچنین در دنیا و آخرت، عذاب میگردند؛ زیرا وقتی انسان تشنه یا گرسنه باشد، با تأخیر در افطار، رنجِ بیشتری میکشد و چون این عمل بر خلاف سنت است، از اجر و ثواب عمل به سنت نیز محروم میشود.
سپس مؤلف/ ضمن ذکر احادیثی از پیامبرr، یادآور شده که بهتر است انسان روزهاش را با خرمای تازه باز کند و اگر خرمای تازه نبود، با چند خرمای خشک افطار نماید و در خوردن افطاری، زیادهروی نکند؛ زیرا معده، خالیست و اگر بهیکباره پُر شود، زیانآور است. از اینرو شایسته نیست که انسان همزمان با افطار یا باز کردن روزهاش، شام بخورد؛ بلکه یافتههای پزشکی نشان میدهد که بهتر است معدهی خالی را اندکاندک تغذیه کنید؛ مانند رسولاللهr که ابتدا چند خرمای تازه میخورد و اگر خرمای تازه نمییافت، با چند خرمای خشک افطار میکرد و چنانچه خرمای خشک هم نبود، چند جرعه آب مینوشید. لذا پسندیده است که به ترتیب مذکور افطار کنید.
الحمدلله با وجود یخچال و امکانات امروزی، خرمای تازه همیشه در دسترس است؛ پس چه خوبست که روزهی خود را با خرمای تازه بگشایید و اگر خرمای تازه نداشتید، با خرمای خشک افطار کنید و اگر خرمای خشک نیز در دسترس نبود، چند جرعه آب بنوشید؛ زیرا این، روش و رهنمودِ رسولاللهr میباشد؛ چنانکه دربارهی آب فرمود: «پاککننده است»؛ یعنی: معده و کبد را پاک میگرداند و مفید است. البته خرما را از آن جهت مقدم قرار داد که خرما، غذای مناسب و مفیدیست و قندِ موجود در آن، خیلی زود جذب بدن میشود و به انسان، توان و نیرو میبخشد و این، از حکمت الله متعال است. اگر خرمای تازه یا خشک و یا آب در دسترس نبود، میتوانید با هر خوردنی یا آشامیدنیِ دیگری افطار کنید و اینکه برخی از عوام گفتهاند: «اگر هیچ نداشتی، بِمَک»، بیپایه است و هیچ اصلی ندارد؛ بلکه صبر کنید تا نوشیدنی یا غذایی فراهم شود و آنگاه افطار کنید. حتی برخی از تودهی مردم در اینباره بهاندازهای زیادهروی کردهاند که گفتهاند: «در صورت نیافتن چیزی برای افطار، روی لباس خود تُف کن و آنگاه آب دهانت را بخور»! شگفتا از اینها که چنین چیزی گفتهاند! گویا آب دهان را همانند آب قلمداد کردهاند. این هم اشتباه است و هیچ اصل و پایهای شرعی ندارد؛ لذا اگر هنگام افطار چیزی در دسترس نبود تا روزهی خود را بگشایید، در دل نیت افطار بکنید.
رسولاللهr فرموده است: «هرگاه شب از این سمت - یعنی از سوی مشرق- نمایان شد و روز از این طرف - یعنی از سمتِ مغرب- رفت و خورشید غروب کرد، فَقَدْ أفْطَرَ الصَّائِمُ»؛ یعنی: روزهدار باید روزهاش را بگشاید. برخی از علما گفتهاند: حتی اگر نیت افطار نکند، حُکماً روزهاش را باز کرده است؛ زیرا وقت روزه تمام شده است. و برخی دیگر از علما گفتهاند: این فرمودهی پیامبرr بدین معناست که گشودن روزه برایش رواست و باید افطار کند. ولی ناگفته پیداست که اگر هنگام افطار چیزی برای خوردن یا نوشیدن نداشتید، بهتر است که نیت افطار نمایید تا بدینسان بهرغم عدم دسترسی به خوردنی یا نوشیدنی، با نیت خود، به سنت تعجیل در افطار عمل کرده باشید.
***
([1]) صحیح بخاری، ش: 1957؛ و صحیح مسلم، ش: 1098.
([2]) صحیح مسلم، ش: 1099.
([3]) ضعیف است؛ آلبانی/ گوید: اینکه ترمذی، این حدیث را حسن دانسته است، خالی از اشکال نیست؛ زیرا مدار اسنادش بر قره بن عبدالرحمن میباشد که بهخاطر ضعیف بودن حافظهاش، در شمارِ راویان ضعیف قرار دارد. در دومین حدیث إرواء الغلیل فی تخریج أحادیث منار السبیل، اقوال علما را در جرح قره بن عبدالرحمن، بسط دادهام. نگا: مقدمهی کتاب.
([4]) صحیح بخاری، ش: 1954؛ و صحیح مسلم، ش: 1100.
([5]) صحیح بخاری، ش: 1955؛ و صحیح مسلم، ش: 1101.
([6]) یعنی وقت افطار فرا رسیده است و روزهدار باید افطار کند؛ حتی اگر به هر دلیلی افطار نکند، حُکماً وقتِ روزه پایان یافته و گویا روزهدار افطار کرده است. [مترجم]
([7]) صحیح الجامع، ش: 363؛ آلبانی/ در مشکاۀ المصابیح، ش: 1990 این حدیث را صحیح دانسته است.
([8]) صحیح الجامع، ش: 4995؛ آلبانی/ در الإرواء، ش: 922 این حدیث را حسن دانسته است.