ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
238- باب: فضیلت بردهای که حقّ الله و حقّ مولایش را ادا میکند
1370- عن ابن عمرَ$: أنَّ رسولَ اللهr قَالَ: «إنَّ العَبْدَ إِذَا نَصَحَ لِسَیِّدِهِ، وَأَحْسَنَ عِبَادَةَ اللهِ، فَلَهُ أَجْرُهُ مَرَّتَیْنِ». [متفقٌ علیه]([1])
ترجمه: ابن عمر$ میگوید: رسولاللهr فرمود: «اگر برده، خیرخواه آقایش باشد- و درست، انجام وظیفه کند- و عبادت الله متعال را بهنیکی انجام دهد، پاداشِ او دو برابر است».
1371- وعن أَبی هریرةَt قَالَ: قَالَ رسول اللهr: «لِلْعَبْدِ المَمْلُوکِ المُصْلِحِ أجْرَانِ»، وَالَّذِی نَفْسُ أَبی هُرَیْرَةَ بِیَدِهِ لَوْلا الجِهَادُ فی سَبیلِ اللهِ وَالحَجُّ، وَبِرُّ أُمِّی، لأَحْبَبْتُ أنْ أَمُوتَ وَأنَا مَمْلُوکٌ. [متفقٌ علیه]([2])
ترجمه: ابوهریرهt میگوید: رسول اللهr فرمود: «بردهی زرخریدِ درستکار، دو پاداش دارد».- ابوهریرهt گفت:- سوگند به ذاتی که جان ابوهریره در دست اوست، اگر جهاد در راه الله، حج، و نیکی به مادرم نبود، دوست داشتم در حالِ بردگی بمیرم.
1372- وعن أَبی موسى الأشعریِّt قَالَ: قَالَ رسول اللهr: «المَمْلُوکُ الَّذِی یُحْسِنُ عِبَادَةَ رَبِّهِ، وَیُؤَدِّی إِلَى سَیِّدِهِ الَّذِی عَلَیْهِ مِنَ الحَقِّ، وَالنَّصِیحَةِ، وَالطَّاعَةِ، لَهُ أجْرَانِ». [روایت بخاری]([3])
ترجمه: ابوموسی اشعریt میگوید: رسولاللهr فرمود: «بردهای که عبادت پروردگارش را بهنیکی انجام میدهد و حقّ آقای خویش و خیرخواهی و فرمانبرداری از او را ادا میکند، دو پاداش دارد».
1373- وَعَنْهُ قَالَ: قَالَ رسولُ اللهِr: «ثَلاثَةٌ لَهُمْ أجْرَانِ: رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الکِتَابِ آمَنَ بِنَبِیِّهِ، وَآمَنَ بِمُحَمَّدٍr، وَالعَبْدُ المَمْلُوکُ إِذَا أدَّى حَقَّ الله، وَحَقَّ مَوَالِیهِ، وَرَجُلٌ کَانَتْ لَهُ أَمَةٌ فَأدَّبَهَا فَأَحْسَنَ تَأدِیبَهَا، وَعَلَّمَهَا فَأَحْسَنَ تَعْلِیمَهَا، ثُمَّ أعْتَقَهَا فَتَزَوَّجَهَا، فَلَهُ أَجْرَانِ». [متفقٌ علیه]([4])
ترجمه: ابوموسی اشعریt میگوید: رسولاللهr فرمود: «سه نفر هستند که- نزد الله- دو پاداش دارند: مردی از اهل کتاب که به پیامبر خود و سپس به محمدr ایمان آورده باشد؛ بردهی زرخریدی که حقّ الله و حقّ سرورانش را ادا کند؛ و نیز مردی که کنیزی داشته باشد و او را بهنیکی تربیت نماید، سپس آزادش کند و آنگاه با او ازدواج نماید؛ او نیز دو پاداش دارد».
شرح
مؤلف/ با گشودن این باب بدین موضوع پرداخته است که هر بردهی زرخریدی که حقّ الله و حقّ سرورش را ادا کند، دو پاداش دارد؛ یک پاداش بهخاطر ادای حقّ الاهی، و پاداش دیگر، بهخاطر ادای حقّ سرورش؛ زیرا الله متعال بر او حقوقی مانند نماز و روزه و عبادتهای دیگری دارد که مبتنی بر امری مالی نیست. و حقّ سرورش، این است که به او خدمت کند. هر برده یا خدمتکاری که این دو حق را ادا کند، دو پاداش دارد.
همچنین حدیثی بدین مضمون گذشت که پیامبرr فرموده است: «سه نفر هستند که- نزد الله- دو پاداش دارند: مردی از اهل کتاب که به پیامبر خود و سپس به محمدr ایمان آورده باشد؛ بردهی زرخریدی که حقّ الله و حقّ سرورانش را ادا کند؛ و نیز مردی که کنیزی داشته باشد و او را بهنیکی تربیت نماید، سپس آزادش کند و آنگاه با او ازدواج نماید؛ او نیز دو پاداش دارد». لذا اگر کسی، یهودی یا نصرانی بوده و سپس به پیامبر اسلامr ایمان آورده باشد، دو پاداش دارد: یک پاداش بهخاطر ایمان به پیامبر خود و پاداش دوم بهخاطر ایمان به محمد مصطفیr. میدانید که هر یهودی یا نصرانی که رسالت محمدr به او برسد و به آن ایمان نیاورد، همهکارهایش تباه و برباد میشود؛ حتی کارهایی که در دین و آیین یهود و نصارا به آن تأکید شده است؛ بدین معنا که اگر به دین و آیین خود پایبند باشد، از او پذیرفته نمیگردد؛ زیرا الله متعال میفرماید:
﴿وَمَن یَبۡتَغِ غَیۡرَ ٱلۡإِسۡلَٰمِ دِینٗا فَلَن یُقۡبَلَ مِنۡهُ وَهُوَ فِی ٱلۡأٓخِرَةِ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِینَ ٨٥﴾
[آل عمران: ٨٥]
و هر کس دینی جز اسلام بجوید، هرگز از او پذیرفته نمیشود و در آخرت جزو زیانکاران خواهد بود.
و اما دومین نفری که دو اجر دارد، بردهی زرخریدیست که هم حقّ سرورش را ادا میکند و هم حقّ اللهU را. و سومین نفر، «مردیست که کنیزی داشته باشد و او را بهنیکی تربیت نماید، سپس آزادش کند و آنگاه با او ازدواج نماید؛ او نیز دو پاداش دارد»: پاداش نخست بهخاطر نیکی کردن به کنیزش و پاداش دوم بدین خاطر که پس از آزاد نمودن وی، او را بیسرپرست رها نمیکند؛ بلکه با او ازدواج مینماید و سایهی حمایتش را از آبرو و عزتِ او دریغ نمیدارد.
***
([1]) صحیح بخاری، ش: 2546؛ و صحیح مسلم، ش: 1664.
([2]) صحیح بخاری، ش: 2548؛ و صحیح مسلم، ش: 1665.
([3]) صحیح بخاری، ش: 2551.
([4]) صحیح بخاری، ش: 97؛ و صحیح مسلم، ش: 154.