اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

295- باب: نهی از تراشیدن بخشی از سر و گذاشتن بخشی دیگر؛ و مباح بودن تراشیدن تمام سر برای مرد، نه برای زن

295- باب: نهی از تراشیدن بخشی از سر و گذاشتن بخشی دیگر؛ و مباح بودن تراشیدن تمام سر برای مرد، نه برای زن

1646- عن ابن عمرَ$ قَالَ: نَهَى رسولُ اللهr عَنِ القَزَعِ. [متفق علیه]([1])

ترجمه: ابن‌عمر$ می‌گوید: رسول‌اللهr از تراشیدن بخشی از موهای سر و گذاشتن بخشی دیگر، نهی فرمود.

1647- وعنه قَالَ: رأَى رسُولُ اللهِr صَبِیّاً قَدْ حُلِقَ بَعْضُ شَعْرِ رَأسِهِ وَتُرِکَ بَعْضُهُ، فَنَهَاهُمْ عَنْ ذَلِکَ، وقال: «احْلِقُوهُ کُلَّهُ، أَوِ اتْرُکُوهُ کُلَّهُ». [روایت ابوداود با اِسنادِ صحیح بنا بر شرط بخاری و مسلم]([2])

ترجمه: ابن‌عمر$ می‌گوید: رسول‌اللهr پسربچه‌ای دید که بخشی از موهای سَرَش را تراشیده و بخش دیگر را گذاشته بودند. فرمود: «همه‌اش را بتراشید یا همه‌اش را بگذارید».

1648- وعن عبد الله بن جعفرٍ$ أنَّ النَّبِیَّr أمْهَلَ آلَ جَعْفَر ثَلاَثاً ثُمَّ أتَاهُمْ فَقَالَ: «لا تَبْکُوا عَلَى أخِی بَعْدَ الیَوْمِ» ثُمَّ قَالَ: «ادْعُوا لِی بَنِی أَخِی»؛ فَجِیءَ بِنَا کَأنَّا أفْرُخٌ فَقَالَ: «ادْعُوا لِی الحَلاّقَ»؛ فَأمرَهُ، فَحَلَقَ رُؤُوسَنَا. [روایت ابوداود با اِسنادِ صحیح بنا بر شرط بخاری و مسلم]([3])

ترجمه: عبدالله بن جعفر$ می‌گوید: پیامبرr پس از گذشتِ سه روز از شهادت جعفر نزد خانواده‌ی وی آمد و فرمود: «از امروز به بعد بر برادرم گریه نکنید»؛ سپس فرمود: «پسران برادرم را نزدم بیاورید». ما را که مانند بچه‌های پرندگان- موهای آشفته‌ای داشتیم- آوردند. فرمود: «سلمانی را به نزدم فراخوانید». و آن‌گاه به سلمانی دستور داد که سرهای ما را بتراشد و او هم این هم این کار را انجام داد.

1649- وعن علیٍّt قَالَ: نَهَى رسُولُ اللهِr أنْ تَحْلِقَ المَرْأةُ رَأسَهَا. [روایت نسائی]([4])

ترجمه: علیt می‌گوید: رسول‌اللهr از این‌که زن سرش را بتراشد، نهی فرمود.

شرح

مولف/ در این باب، روایتی آورده است که ابن‌عمر$ می‌گوید: «نَهَى رسولُ اللهr عَنِ القَزَعِ»؛ یعنی: رسول‌اللهr از "قَزَع" نهی فرمود. قَزَع بدین معناست که بخشی از سر را بتراشند و بخشی دیگر را بگذارند؛ فرقی نمی‌کند که از یک طَرف سر باشد یا از همه طَرَف یا از سمت راست باشد و یا از سمت چپ یا بالا و پایینِ سر؛ بلکه قَزَع، این است که بخشی از سر را بتراشند و بخشی دیگر را بگذارند.

مولف/ روایت دیگری نیز از ابن‌عمر$ آورده است که می‌گوید: رسول‌اللهr پسربچه‌ای دید که بخشی از موهای سَرَش را تراشیده و بخش دیگر را گذاشته بودند. فرمود: «همه‌اش را بتراشید یا همه‌اش را بگذارید».

نووی پس از ذکر این دو روایت، حدیثی بدین مضمون آورده است که عبدالله بن جعفر$ می‌گوید: پیامبرr پس از گذشتِ سه روز از شهادت جعفر نزد خانواده‌ی وی آمد و فرمود: «از امروز به بعد بر برادرم گریه نکنید». پیامبرr این سه روز را به آنان مُهلت داد تا غم از دست دادن جعفرt بر آنان سبک و آسان شود و سپس نزدشان رفت و آنان را از گریستن بر جعفرt منع نمود و سپس فرمود: «پسران برادرم را نزدم بیاورید». پسران جعفر# را که مانند بچه‌های پرندگان بودند، نزد پیامبرr آوردند. فرمود: «سلمانی را به نزدم فراخوانید». و آن‌گاه به سلمانی دستور داد که سرهایشان را بتراشد؛ زیرا بچه‌ها خیلی زود، نامرتب و ژولیده‌مو می‌شوند؛ از این‌رو امر نمود که موهایشان را بتراشند. البته این، در رابطه با پسربچه‌هاست؛ و گرنه، از تراشیدنِ موی زنان و از جمله دختربچه‌ها نهی شده است. به همین سبب سرِ نوزاد پسر را در روز هفتم، هم‌زمان با عقیقه، می‌تراشند و موهای نوزاد دختر را نمی‌تراشند.

از این حدیث چنین برداشت می‌شود که گذاشتن موی سر، سنت نیست؛ بلکه به عادتِ انسان بستگی دارد؛ زیرا اگر گذاشتن مو سنت بود، پیامبرr سرِ پسران جعفر# را نمی‌تراشید.

هم‌چنین ناگفته نماند که موی دختران را- چه خردسال باشند و چه بزرگ‌سال- نباید تراشید؛ مگر به‌ضرورت؛ مثلاً سرِ دختربچه‌ای شکسته است؛ در این صورت، ایرادی ندارد که سَرَش را برای پانسمان بتراشند؛ زیرا باری پیامبرr در احرام بود و چون قصد حجامت داشت، سَرَش را تراشید؛ اگرچه تراشیدن موی سر در حالت احرام، روا نیست؛ اما در هنگامِ ضرورت، حُکمش فرق می‌کند.

***




([1]) صحیح بخاری، ش: 5921؛ و صحیح مسلم، ش: 2120.

([2]) صحیح الجامع، ش: 212؛ و السلسلۀ الصحیحۀ، ش: 1123؛ و صحیح أبی داود، از آلبانی/، ش: 2535.

([3]) صحیح أبی داود، از آلبانی/، ش: 3532؛ و احکام الجنائز، ص:166.

([4]) ضعیف است؛ السلسلۀ الضعیفۀ، از آلبانی/، ش: 678.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد