ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
364- باب: حرام بودن استعمال ظروف طلا و نقره در خوردن و آشامیدن، و طهارت و سایر موارد استعمال
1804- وعن أُمِّ سلمة& أَنَّ رسُولَ اللَّهr قال: «الَّذِی یَشْرَبُ فی آنِیَةِ الفِضَّةِ إِنَّما یُجَرْجِرُ فی بَطْنِهِ نَارَ جَهَنَّمَ». [متفق علیه]([1])
وفی روایة لِمُسلمٍ: «إِنَّ الَّذی یَأْکُلُ أَوْ یَشْرَبُ فی آنِیَةِ الفِضَّةِ والذَّهَبِ».
ترجمه: امسلمه& میگوید: رسولاللهr فرمود: «کسی که در ظروف نقره بنوشد، آتش دوزخ را در شکم خود میریزد».
و در روایتی از مسلم آمده است: «کسی که در ظروف نقره و طلا میخورد و میآشامد...».
1805- وعن حُذَیفَةَt قَالَ: إنَّ النَّبِیَّr نَهَانَا عَنِ الحَریِرِ وَالدِّیبَاجِ وَالشُّرْبِ فی آنِیَةِ الذَّهَبِ وَالفِضَّةِ، وقالَ: «هُنَّ لَهُمْ فی الدُّنْیَا، وَهِیَ لَکُمْ فِی الآخِرَةِ». [متَّفقٌ علیه]([2])
وفی روایةٍ فِی الصَّحیحَیْنِ عَنْ حُذیْفَةَt: قَالَ سَمِعْتُ رسولَ اللهr یقولُ: «لا تَلْبسُوا الحَرِیرَ وَلا الدِّیبَاجَ وَلا تَشْرَبُوا فِی آنِیَةِ الذَّهَبِ وَالفِضَّةِ وَلا تَأکُلُوا فی صِحَافِهَا».
ترجمه: حذیفهt میگوید: پیامبرr ما را از پوشیدن انواع ابریشم و دیبا و نیز نوشیدن در ظروف طلا و نقره منع نمود و فرمود: «اینها، در دنیا از آنِ کفار است و در آخرت، مخصوص شما».
و در روایتی در "صحیحین" آمده است که حذیفهt میگوید: از رسولاللهr شنیدم که میفرمود: «ابریشم و دیبا نپوشید و در ظرف طلا و نقره چیزی ننوشید و نخورید».
1806- وعن أنس بن سِیِرین قَالَ: کُنْتُ مَعَ أنس بن مالکٍt عِنْدَ نَفَرٍ مِنَ المَجُوسِ؛ فَجِیءَ بفَالُوذَجٍ عَلَى إنَاءٍ مِنْ فِضَّةٍ، فَلَمْ یَأَکُلْهُ، فَقِیلَ لَهُ: حَوِّلْهُ ، فَحَوَّلَهُ عَلَى إناءٍ مِنْ خَلَنْجٍ وَجِیءَ بِهِ فَأَکَلَهُ. [روایت بیهقی با اِسنادِ حسن]([3])
ترجمه: انس بن سیرین میگوید: با انس بن مالکt نزد چند نفر مجوسی بودیم؛ در ظرفی از جنس نقره، فالوده آوردند؛ اما انس بن مالکt از آن نخورد؛ به کسی که فالوده را آورده بود، گفتند: ظرف را عوض کن، و او آن را در کاسهای معمولی ریخت و آورد؛ آنگاه انسt آن را خورد.
شرح
مولف/ در باب نخست بدین موضوع پرداخته که بردن قرآن به سرزمین کفار، حرام است؛ زیرا بیمِ آنست که قرآن به دست کافران بیفتد و به آن اهانت کنند؛ از اینرو عبدالله بن عمر$ یادآور شده است که پیامبرr از بردن قرآن به سرزمین دشمن، نهی فرمود؛ مولف/ نیز گفته است: بردن قرآن به سرزمین کافران در صورتی ممنوع میباشد که خوف یا امکان اهانت کافران به قرآن وجود داشته باشد؛ لذا اگر این نگرانی وجود نداشته باشد، ایرادی ندارد که مسلمانی که برای درس و تجارت به سرزمین کافران میرود، قرآن را هم با خود ببرد؛ گفتنیست: مسافرت به سرزمین کفر برای درس یا هر منظور دیگری، فقط با سه شرط جایز است:
شرط اول: انسان آنقدر سواد دینی و تواناییِ علمی برای پاسخگویی به شبهات کافران را داشته باشد؛ زیرا کفار، دشمنان اسلام و مسلمانان هستند و میکوشند که مردم را از دین اللهU باز دارند لذا همینکه جوان ساده و کمعلمی را ببینند، شبهههای گوناگونی برای او مطرح میکنند تا او را در شک و تردید بیندازد و او را بهتدریج از اسلام برگردانند؛ لذا برای کسی که علم کافی برای پاسخگویی به شبهات ندارد، روا نیست که تحت هیچ شرایطی به سرزمین کفار سفر کند؛ البته در شرایط بسیار خاص و اضطراری- مثلاً برای درمان- میتواند به همراه شخصی پخته و باسواد به چنین مسافرتی برود.
شرط دوم: آنقدر دیندار و باایمان باشد که در ورطهی شهوت نیفتد؛ زیرا در سرزمین کافران، به نام آزادی انواع و اقسام بیبند و باری، رواج دارد؛ اگرچه آنها در حقیقت، آزاد نیستند؛ بلکه در بندِ هوا و هوس خویش گرفتارند. در آنجا زنان برهنه عرض اندام میکنند و انواع نوشیدنیهای حرام در دسترس میباشد؛ لذا مسافرت افراد سستایمان به چنین مناطقی، حرام است.
شرط سوم: مسافرتِ مسلمان به سرزمین کافران، از روی ضرورت و ناچاری باشد؛ مثلاً برای کسب دانش یا تخصصی که جامعهاش به آن نیاز دارد و تحصیل آن در کشور اسلامی، ممکن نیست؛ با وجود این سه شرط، مسافرت به سرزمین کافران، جایز است و در غیر اینصورت جایز نیست که مسلمان به سرزمین دشمن سفر نماید. این، دربارهی کسیست که مدتی طولانی در سرزمین کافران اقامت میکند؛ اما حُکمش برای کسی که برای تجارت میرود و بلافاصله برمیگردد، آسانتر است.
باب دوم دربارهی نهی از خوردن و آشامیدن در ظروف طلا و نقره میباشد. طلا و نقره، جزو کالاهایی هستند که الله متعال برای ما در زمین قرار داده است؛ چنانکه میفرماید:
﴿هُوَ ٱلَّذِی خَلَقَ لَکُم مَّا فِی ٱلۡأَرۡضِ جَمِیعٗا﴾ [البقرة: ٢٩]
او، ذاتیست که هر آنچه را که در زمین وجود دارد، برای شما آفرید.
لذا برای ما رواست که در چارچوب احکام و آموزههای دینی، از طلا و نقره استفاده کنیم؛ یعنی بهکار بردن طلا و نقره در مواردی که شریعت حرام نکرده است، ایرادی ندارد؛ پیامبرr از خوردن و نوشیدن در ظروف طلا و نقره نهی فرموده و خبر داده است که «اینها، در دنیا از آنِ کفار است و در آخرت، مخصوص مسلمانان». پیامبرr در حدیثی که همسر بزرگوارش، امسلمه& روایت کرده، هشدار داده است که هرکس در ظروف طلا و نقره بخورد و بیاشامد، آتش دوزخ را در شکمش شعلهور میسازد. در این حدیث آمده است: «إِنَّما یُجَرْجِرُ فی بَطْنِهِ نَارَ جَهَنَّمَ» که مفهومش ذکر شد. در زبان عربی به صدای بلیعدن یک چیز یا فرورفتن آن در گلو، «جرجر» میگویند. [چنانکه به صدای گُرگُرِ آتش نیز «جرجر» گفته میشود.] لذا در مییابیم که خوردن و نوشیدن در ظروف طلا و نقره، گناه کبیره است؛ زیرا دربارهاش این وعید شدید وارد شده و هر گناهی که دربارهاش وعیدی ذکر شده باشد، جزو گناهان کبیره بهشمار میآید.
علما ظروفی را که آب طلا و نقره داده میشوند، یعنی ظروف طلا اندود و نقره اندود را مانند ظروفی میدانند که از طلا و نقره ساخته شدهاند؛ لذا خوردن و نوشیدن در چنین ظروفی جایز نیست.
علما دربارهی استعمال طلا و نقره در سایر موارد، اختلاف نظر دارند؛ جمهورشان بر این باورند که استفاده از ظروف طلا و نقره علاوه بر اینکه در خوردن و نوشیدن حرام است، در سایر موارد نیز جایز نیست؛ بنا بر دیدگاه این دسته از علما، روا نیست که از ظروف طلا و نقره برای نگهداری دارو یا درهم و دینار و امثالِ آن استفاده شود؛ زیرا پیامبرr از استعمال طلا و نقره در خوردن و نوشیدن و سایر موارد نهی فرموده است.
برخی از علما استعمال طلا و نقره را بهعنوان ظرف دارو یا جعبهی نگهداری پول، جایز دانسته و گفتهاند: ما حرام بودن طلا و نقره را فقط در چیزی منحصر میدانیم که در حدیث به آن تصریح شده است؛ یعنی فقط در خوردن و نوشیدن؛ از اینرو استفاده از طلا و نقره در سایر موارد، حرام نیست؛ زیرا اصل، بر حلال اشیاست؛ چنانکه امسلمه& که راوی حدیث نهی از استعمال ظروف طلا و نقره در خوردن و نوشیدن است، خودش جامی از نقره داشت که چند تار مو از موهای پیامبرr را در آن نگه میداشت و مردم برای بهبود بیماریهای خود، دو یا سه تار از این موها را در آب میگذاشتند و هم میزدند تا به این آب، تبرک بجویند؛ اما باید دانست که این امر، مخصوص پیامبر علیه الصلاۀ والسلام بوده است.([4]) لذا دیدگاه ایندسته از علما که استعمال ظروف طلا و نقره را جز در خوردن و نوشیدن روا دانستهاند، صحیحتر بهنظر میرسد؛ البته تقوا و احتیاط در این است که برای موافقت با دیدگاه جمهور علما، از ظروف طلا و نقره در هیچ موردی استفاده نکنیم.
([1]) صحیح بخاری، ش: 5634؛ و صحیح مسلم، ش: 2065. این حدیث پیشتر بهشمارهی 782 آمده است.
([2]) صحیح بخاری، ش: (5632، 5831)؛ و صحیح مسلم، ش: 2067. این حدیث پیشتر بهشمارهی 781 آمده است.
([3]) روایت بیهقی در السنن الکبری (1/28).
([4]) گفتنیست: کسی سراغ ندارد که چیزی از آثار رسولاللهr مانده باشد و این، از حکمت الهیست تا زمینهی شرک، مرتفع گردد. همچنین هیچیک از مسلمانان، پس از رسولخداr به ابوبکر و عمر و سایر سرآمدان دینی تبرک نجستهاند و خود، دلیلیست بر اینکه این امر، مخصوص رسولاللهr بوده است؛ ر.ک: «التوسل، انواعه واحکامه» از علامه آلبانی/ که در این موضوع، بینظیر است.