منظور ما از تربیت ایمانی آن است که فرزند را از زمانی که میاندیشد، با اصول ایمان آشنا کنیم و از هنگامی که فکرش شکوفا میشود، او را به ارکان دین اسلام عادت دهیم و از زمانی که قدرت تمییز مییابد، مبادی شریعت اسلامی را به او آموزش دهیم.
منظور از اصول ایمان، تمامی حقایق و امور غیبی است که وجود آنها از طریق خبر صحیح به ما رسیده است، مانند ایمان به خدای سبحان و ملائک و کتابهای آسمانی و پیامبران، ایمان به عذاب قبر و سؤال دو مامور قبر و زنده شدن در روز قیامت و حساب و کتاب و بهشت و جهنم و سایر امور غیبی.
منظور از ارکان دین اسلام، تمامی موضوعات مربوط به برنامه الهی و تعالیم اسلامی است مانند: عقیده، عبادت، اخلاق، قانونگذاری، نظام اجتماعی از دید اسلام و احکام و...
بر هر مربی لازم است که آموزش مفاهیم مربوط به تربیت ایمانی رااز همان ابتدای کودکی آغاز کند تا با عقیده و عبادت اسلامی مانوس شود و از لحاظ شیوه زندگی و نظام فکری به آن مزین گردد و پس از آن دین اسلام را بعنوان بهترین راهنما و والاترین مربی خود بداند و غیر از قرآن، پیشوایی و غیر از حضرت محمدص، رهبر و الگویی برای خویش نشناسد. آنچه در مورد بخشهای مختلف تربیت ایمانی عنوان کردیم از سفارشات و اشارات رسول گرامی خداص در آموزش اصول ایمان و ارکان اسلام و احکام شریعت، استنباط کردهایم.
بنابراین تفصیل کلام را در این باب با رهنمودها و سفارشات آن رسول گرامیص آغاز مینمائیم.
1- گشودن زبان کودک با کلمۀ «لا إله إلا الله»
«حاکم» از «ابن عباس» روایت میکند که رسول خداص فرمود: «افتحوا علی صبیانکم أول کلمة بلا إله إلا الله». «زبان کودکانتان را با کلمه «لا اله الا الله» بگشائید».
(یعنی اولین کلمهای که به کودک یاد میدهید که بگوید).
حکمت این آموزش چیست؟ فایده و حکمت نهفته در این آموزش مبارک آن است که شعار توحید و علامت داخل شدن به اسلام اولین کلماتی باشد که گوش طفل را مینوازد و نخستین لغاتی باشد که بر زبانش جاری میشود و اولین الفاظ و اصواتی باشد که به ذهنش خطور میکند.
2- آشناکردن کودک به حلال و حرام در آغاز رشد عقلانی
در روایتی از «ابن جریر» و «ابن المنذر» از ابن عباس آمده است که رسول گرامی خداص فرمودند: «اعملوا بطاعة الله واتقوا معاصی الله، ومروا أولادکم بامتثال الأوامر، واجتناب النواهی، فذلک وقایة لهم ولکم من النار».
«اعمالتان براساس اطاعت از خدایتعالی باشد از معاصی بپرهیزید و فرزندانتان را امر کنید که دستورات شما را اطاعت نمایند و از آنچه بر حذر میدارید، دوری کنند که این خود باعث حفاظت شما و آنان از آتش عذاب الهی است».
فایده این آشنا شدن آن است که از زمانی که کودک چشم بصیرت میگشاید، احکام و اوامر الهی را پیش روی خود ببیند، براساس امتثال اوامر و اجتناب نواهی رشد نماید و این آشنایی، خود بمثابه تمرینی باشد برای اجرای فرمان الهی و دوری از هر آنچه که پروردگارش منع میکند.
باین ترتیب از آغاز شکوفایی عقلی و تراوش ذهنی، کودک با احکام حلال و حرام انس میگیرد و عادت میکند و نهایتاً راهی والاتر و درستتر از اسلام به عنوان شیوه زندگی و منشأ قانونگذاری نمیشناسد.
3- امر کردن کودک به عبادت در سن هفت سالگی
این امر براساس روایت «حاکم» و «ابوداود» از «عمروبن العاصس» است که میگوید: رسول خداص فرمودند:
«در هفت سالگی فرزندانتان را به نماز خواندن امر کنید و در ده سالگی اگر امر شما را در خواندن نماز اطاعت نکردند، آنان را بزنید و در سن ده سالگی جای خوابشان را جدا کنید».
برمبنای این حدیث میشود قیاس نمود که کودک را (چنانچه توانایی داشته باشد) میتوان به روزه چند روز از ماه رمضان و یا مناسک حج (بشرط توانایی پدر) عادت دهیم.
فایده این امر آن است که کودک از همان ابتدا، احکام عبادات را یاد میگیرد و به انجام و بر پای داشتن آن عادت میکند، طوری که براساس اطاعت از خدایتعالی و تلاش برای انجام وظایف در برابر او رشد میکند و بر مبنای شکرگزاری به درگاهش و پناه بردن و اعتماد و توکل به او پرورش مییابد و از ابتدای زندگی در مییابد که در حوادث و اهوال روزگار تسلیم خالق خود باشد. نتیجه این امتثال و اطاعت، مسلما پاکی و صفای روح و سلامت جسمی و تهذیب اخلاقی و بروز اقوال و افعال شایسته و پسندیده خواهد بود.
4- تربیت فرزند براساس محبت رسول خداص و آل بیت او و تلاوت قرآن
طبرانی از حضرت علیس روایت میکند که پیامبر اکرمص فرمودند: «أَدِّبُوا أَوْلاَدَکُمْ عَلَى خِصَالٍ ثَلاَثٍ: عَلَى حُبِّ نَبِیِّکُمْ، وَحُبِّ أَهْلِ بَیْتِهِ، وَعَلَى قِرَاءَةِ الْقُرْآنِ، فَإِنَّ حَمَلَةَ الْقُرْآنِ فِی ظِلِّ اللهِ یَوْمَ لاَ ظِلَّ إِلاَّ ظِلُّهُ مَعَ أَنْبِیَائِهِ وَأَصْفِیَائِهِ». رسول خداص فرمودند: «فرزندانتان را براساس سه خصلت تربیت کنید: محبت پیامبرتان را محبت آل او و تلاوت قرآن، زیرا حاملان قرآن در روز قیامت در سایه عرش الهی هستند روزی که هیچ سایهای جز سایه خداوند نیست و همراه پیامبران و برگزیدگان او خواهند بود».
تعلیم غزوات آنحضرت، زندگی یاران او و سیره بزرگان و حوادث مهم تاریخی، نیز جزو بخش مهم تعلیماتی است که در احادیث به آن اشاره شده است.
فرزندان با قرآن کریم از جنبه روحی مانوس میشوند و بعنوان برنامه زندگی از آن بهره میگیرند.
ارتباط خویش را با تاریخ گذشته اسلام در مییابند و از گذشته با عظمت و پرافتخار خود آگاهی پیدا میکنند.
از جهت حرکت و شجاعت و جهاد، به گذشتگان بزرگوار خود تاسی میکنند.
در اینجا نمونههایی از گفتههای صاحبنظران تربیت اسلامی درباره وجوب تعلیم قرآن و غزوههای پیامبر و آثار ارزشمند بزرگان تاریخ اسلام به حضور خوانندگان عزیز تقدیم میشود:
· «سعدبن ابی وقاص» میگوید:
ما به فرزندانمان جنگهای پیامبر را مانند سورههای قرآن، تعلیم میدادیم.
· «امام غزالی» در «احیاء علوم الدین» سفارش میکند که به کودکان خود احادیث و اخبار گذشتگان امت اسلام و احکام دینی را یاد بدهید.
· «ابن خلدون» در مقدمه کتابش میگوید: در سرزمینهای اسلامی تعلیم و حفظ قرآن اهمیت ویژهای دارد، اساس برنامههای درسی و آموزشی را در مدارس تشکیل میدهد و این جایگاه اختصاصی در تعلیم قرآن به آن دلیل است که از نشانههای اصلی دین اسلام محسوب میگردد و یاد گرفتن آن موجب تثبیت عقیده و رسوخ ایمان در قلب میگردد.
· «ابن سینا» در کتاب «السیاسة» میگوید: به محض آنکه در کودک توانایی و استعداد آموزش را از جهت جسمی و ذهنی دریافتید، قرآن را به او تعلیم دهید تا زبان اصلی را بخوبی یاد بگیرد و نشانههای ایمان در وجودش رسوخ نماید.
· در کتب تاریخی- تربیتی ذکر میکنند که «فضل بن زید» پسر یکی از زنان عرب را دید و از مشاهده او متحیر شد.
درباره فرزند از مادر سؤال کرد، جواب داد وقتی که پنج سالگی را تمام کرد او را به معلم سپردم، تمام قرآن را حفظ کرد. سپس اشعار را به اوآموخت و از بر کرد و با مفاخر قوم خود آشنا شد ودر ارتباط با اعمال و رفتار نیک آباء و اجدادش آموزش دید، وقتی به سن بلوغ رسید او را بر اسب نشاندم پس تمرین کردتا سوار کار قابلی شد. لباس جنگی پوشیده و به حمایت از مظلومان برخاست و هر کجا ندای نیازمندی میشنید به کمکش میشتافت.
چنانچه قبلاً گفتیم گذشتگان ما به تربیت بچهها، بسیار توجه میکردند و اولین کلامی که پس از سپردن فرزندشان به معلم یا مربی او بر زبان میآوردند، تعلیم و تلاوت و حفظ قرآن بود، تا کلامشان فصیح شود و روحشان متعالی گردد و قلب و درونشان به خشوع و خضوع آراسته گردد، قلبی نرم و چشمی پر اشک نصیبشان شود و ایمان و یقین در وجودشان نفوذ کند.
نتیجهای که از این مباحث میگیریم
رسول گرامی خداص به آموزش اصول ایمان و ارکان اسلام واحکام شریعت و تربیت فرزند براساس محبت پیامبر و آل او و یاران و مجاهدان اسلام و تلاوت قرآن کریم بسیار توجه میکردند، تا کودک بر مبنای ایمان کامل و عقیده استوار و دوستی و محبت پیامبر و اصحابش و بزرگان دلاوری که در راه خدا بودند پرورش یابد.
زمانی که تار و پود طفل با این معانی ارزشمند درهم آمیخت و با آن رشد کرد، دیگر با جدل و انکار مخالفین دچار تزلزل نمیشود و تحت تاثیر ادعاها و گفتههای اهل کفر وگمراهی قرار نمیگیرد.
چه شایسته است که اولیا و مربیان عزیز، فرزندان خود را بر این اساس پرورش دهند و در رسیدن به هدف، همان طریقی را بپیمایند که ذکر نمودیم و همان ابزاری را بکار برند که بیان نمودیم تا سلامت اعتقادی فرزندان خود را تضمین نمایند و از انحراف و کفر و گمراهی آنان جلوگیری کنند.
ازنقطه نظر دانشمندان و صاحبنظران امور روانشناسی و تربیت مسلم است که انسان بر اساس فطرت توحیدی و ایمان الهی و برائت نفسانی متولد میشود، شخصیت طفل مانند ماده خام و مستعدی است که با تربیت صحیح خانوادگی و مصاحبت اجتماعی مناسب و شرایط آموزشی در زمینه ایمانی شایسته شکل میگیرد، و بدون شک دارای ایمانی راسخ و استوار و اخلاقی فاضل و تربیتی ایدهآل خواهد شد.
این حقیقت که هر انسانی فطرتاً و بطور سرشتی به خدایتعالی ایمام دارد، در قرآن کریم بصراحت و وضوح تمام بیان شده است، آنجا که میفرماید:
﴿فِطۡرَتَ ٱللَّهِ ٱلَّتِی فَطَرَ ٱلنَّاسَ عَلَیۡهَاۚ لَا تَبۡدِیلَ لِخَلۡقِ ٱللَّهِۚ ذَٰلِکَ ٱلدِّینُ ٱلۡقَیِّمُ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا یَعۡلَمُونَ ٣٠﴾ [الروم: 30].
«[پای بند و استوار بر] سرشت خدا که مردم را بر آن سرشته است باش برای آفرینش خدا هیچگونه تغییر و تبدیلی نیست؛ این است دین درست و استوار؛ ولی بیشتر مردم معرفت و دانش [به این حقیقت اصیل] ندارند».
رسول خداص میفرماید: «هر نوزادی براساس فطرت الهی متولد میشود این پدر و مادر او هستند که او را یهودی، نصرانی یا مجوس میکنند». (روایت بخاری).
بزودی نظر روانشناسان و متخصصین پرورش را درباره مطلب فوقالذکر بیان میکنیم، خصوصاً گفتههای دانشمندان غرب و شرق که به اهمیت تربیت در اصلاح ناهنجاریهای اخلاقی و تصحیح انحرافات اجتماعی اعتراف میکنند.
در اینجا شایسته است که نظریات امام غزالی را در ارتباط با مساله عادات رفتاری در اطفال بدانیم. به نظر این عالم بزرگوار به علت فطرت شکل پذیر کودک، توانایی پذیرش خصلتهای خوب و بد انسانی را از بدو تولد دارد، و میگوید:
کودکان مانند امانتی در دست والدین خود هستند، قلب پاک آنها مانند گوهر ارزشمندی است، اگر او را به اعمال نیک ودرست عادت دهیم براساس آن رشد میکند و سعادت دنیا و آخرت را بدست میآورد و اگر او را مانند حیوان بخود واگذاریم تا به اعمال ناشایست عادت کند گمراه میشود و تباه میگردد.
بنابراین برای حفاظت فرزندان باید آنها را تربیت و تهذیب نمود و محاسن اخلاقی را به آنان یاد داد. و شاعر چه زیبا گفته است:
و ینشـأ ناشیء الفتیـان منا |
|
علی ماکان عودة أبوه |
ومادام الفتی بحجی ولکن |
|
یعوده التدین أقربــوه |
فرزندان ما براساس تربیت پدرانشان رشد میکنند.
تدین جوانان ما بسبب عقل آنان نیست، بلکه بجهت تربیت پدران آنهاست.
تا حال هر آنچه در ارتباط با فطرت طفل و استعداد شکلپذیری او گفته شد، برای ما این موضوع را روشن خواهد کرد که اگر کودکی در خانوادهای منحرف یا محیط اجتماعی گمراه رشد کند یا با افرادی ناشایست نشست و برخاست کند، بدوت تردید اخلاقی بد با وجودش در میآمیزد و خصایل رفتاری ناشایست را جذب میکند و براساس مفاهیم و مبادی کفر و گمراهی رشد خواهد نمود و بزودی از سعادت به جانب شقاوت کشیده میشود و از اسلام بجانب کفر گام بر میدارد در این شرایط است که باز گرداندن او به طریق راست و راه ایمان و هدایت بسیار مشکل خواهد بود.
در اینجا خواننده عزیز را دعوت میکنم تابا هم مروری بر شرایط و اوضاع فعلی جوامع خود داشته باشیم و نمونههایی از فساد و گمراهی رایج را باز گویم تا والدین و مربیان عزیز با شناخت روشنتر عوامل انحراف اخلاقی در امر تربیت، با بصیرت عمل نمایند و بدانند که معلمین و پدران و مادران زمانی که درارتباط با بچهها سهلانگاری میکنند بزودی عکسالعمل آن را بصورت انتخاب کفر و بیدینی و لغزش و کجروی فرزندانشان خواهند دید.
· پدری که فرزندش را به مدارس بیگانه و دانشگاههای مسیحی میفرستد تا از فکر آنان تغذیه شود و آموزشها و رهنمودهای ضروری را از مبلغان مسیحی دریافت کند، بدون تردید گمراهی و لغزش در وجودش نقش میبندد و تار وپود شخصیتش بتدریج با کفر و بیدینی آمیخته میشود و در درونش احساس تنفر و بیزاری از اسلام نضج میگیرد و نسبت به دین اسلام عداوت و کینه پیدا خواهد کرد.
· پدری که رهبری و راهنمایی فرزندش را به مربی یا استادی ملحد و شرور وا میگذارد که اصول عقیده کفر را در ذهن او جای داده و بذر گمراهی را در اعماق قلبش بکارد، مسلماً فرزندش به انسانی تبدیل خواهد شد که عقیده او بر مبنای اندیشه الحادی و افکار مادی و ضددینی شکل گرفته است.
· پدری که فرزندش را آزاد میگذارد تا هر چه از کتابهای مادی و ضد دینی که میخواهد بخواند و خردهگیریها و اتهامات بیاساس مبلغین اهل کتاب و کشورهای استعمارگر را مطالعه کند، بدیهی است که بزودی فرزندش نسبت به عقیده ودین خود شک کرده و گذشتگان خود را به تمسخر میگیرد و عملا به ابزاری برای مبارزه بر علیه اسلام تبدیل میشود.
· پدری که فرزندش را افسار گسیخته و به حال خویش رها میکند تا با دوستان بد و گمراه رفاقت و مصاحبت کند و تفکرات گمراه کننده و اندیشههای وارداتی را در ذهن خود جای دهد، بدون شک بزودی تمامی ارزشهای دینی و مبانی فطری ادیان و احکام را به باد تمسخر میگیرد.
· پدری که به فرزندش مجال میدهد تا به جانب احزاب الحادی و کافر تمایل پیدا کند و به دستههای ضد دینی بپیوندد و در گروههایی وارد شود که از جهت عقیدتی و فکری و تاریخی هیچ ارتباطی با اسلام ندارند، مسلما فرزند خویش را با دست خود به جانب عقاید گمراه سوق میدهد و چنین انسانی بر مبنای کفر والحاد پیش خواهد رفت و وسیلهای برای جنگ علیه مقدسات و ادیان بدل میشود. بقول شاعر:
ولیس النبت ینبت فی جنان |
|
کمثل النبت ینبت فی الفلاة |
و هل یرجی لأطفال کمال |
|
إذا ارتضعوا ثدی الناقصات |
«گیاهی که در باغی با صفا میروید با آنکه در برهوت رشد کرده است، یکسان نیست. آیا از بچههایی که از پستان زنان نالایق و پست شیر میخوردند، میتوان انتظار کمال و بزرگی داشت».
شایسته است که معلمین و مربیان و بویژه والدین، این مسؤولیتهای خطیر را در پرورش ایمانی و آموزش مبادی اسلام دریافته و ابعاد این امر واجب را بخوبی درک کنند تا تمامی کسانی که وظیفه تربیت را بعهده دارند، این مهم را که همانا پرورش فرزند براساس تربیت کامل ایمانی است بنحو احسن انجام دهند.
حدود این مسؤولیتها به ترتیب ذیل میباشد:
1- راهنمایی فرزند به جانب ایمان به خدایتعالی
در این مورد هنگامی که کودک به سن ادراک و تمییز میرسد، بتدریج از محسوس شروع میکنیم و به معقولات میرسیم.
حرکت ما باید از جزئی به سوی کلی و از بسیط به طرف مرکب باشد و بطور کلی از طریق تفکر و تامل در خلقت آسمان و زمین، فرزند را به جانب ایمان به خدایتعالی و قدرت بلامنازع و خلقت شگفتانگیز آن پروردگار توانا سوق دهیم.
در نهایت این راه، به ایمانی دست مییابیم که بر پایه محکم دلیل و استدلال بنا شده است و از همان ابتدای سن کودکی موضوعات ایمانی در وجود او تثبیت میشود و ودلایل نافذ و محکم عقیده توحیدی در اندیشهاش نقش میبندد و دیگر هیچ حربه ویرانگری به قلب استوار و محکم او آسیب نمیرساند و دعوتکنندگان به انحراف و بدی نمیتوانند در اندیشه نضج گرفته و قوام یافتهاش نفوذ کنند و هیچ انسانی قادر نخواهد بود که ایمان محکم او را متزلزل کند، زیرا به شخصیتی محکم و استوار مبدل و به یقینی راسخ و اطمینانی کامل رسیده است.
طریقه حرکت تدریجی از پایین بسوی بالا و از محسوس بسوی معقول است و این طریقه یافتن حقیقت، راهی است که قرآن کریم بیان میکند که در اینجا چند آیه به عنوان مثال ذکر میشود تا چگونگی آن را از کلام شگفتانگیز قرآن درک کنیم:
﴿هُوَ ٱلَّذِیٓ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗۖ لَّکُم مِّنۡهُ شَرَابٞ وَمِنۡهُ شَجَرٞ فِیهِ تُسِیمُونَ ١٠ یُنۢبِتُ لَکُم بِهِ ٱلزَّرۡعَ وَٱلزَّیۡتُونَ وَٱلنَّخِیلَ وَٱلۡأَعۡنَٰبَ وَمِن کُلِّ ٱلثَّمَرَٰتِۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَةٗ لِّقَوۡمٖ یَتَفَکَّرُونَ ١١ وَسَخَّرَ لَکُمُ ٱلَّیۡلَ وَٱلنَّهَارَ وَٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَۖ وَٱلنُّجُومُ مُسَخَّرَٰتُۢ بِأَمۡرِهِۦٓۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَٰتٖ لِّقَوۡمٖ یَعۡقِلُونَ ١٢ وَمَا ذَرَأَ لَکُمۡ فِی ٱلۡأَرۡضِ مُخۡتَلِفًا أَلۡوَٰنُهُۥٓۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَةٗ لِّقَوۡمٖ یَذَّکَّرُونَ ١٣ وَهُوَ ٱلَّذِی سَخَّرَ ٱلۡبَحۡرَ لِتَأۡکُلُواْ مِنۡهُ لَحۡمٗا طَرِیّٗا وَتَسۡتَخۡرِجُواْ مِنۡهُ حِلۡیَةٗ تَلۡبَسُونَهَاۖ وَتَرَى ٱلۡفُلۡکَ مَوَاخِرَ فِیهِ وَلِتَبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِهِۦ وَلَعَلَّکُمۡ تَشۡکُرُونَ ١٤ وَأَلۡقَىٰ فِی ٱلۡأَرۡضِ رَوَٰسِیَ أَن تَمِیدَ بِکُمۡ وَأَنۡهَٰرٗا وَسُبُلٗا لَّعَلَّکُمۡ تَهۡتَدُونَ ١٥ وَعَلَٰمَٰتٖۚ وَبِٱلنَّجۡمِ هُمۡ یَهۡتَدُونَ ١٦ أَفَمَن یَخۡلُقُ کَمَن لَّا یَخۡلُقُۚ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ ١٧﴾[النحل:10- 17].
«او (پروردگار شما) کسی است که آب را از آسمان برای شما فرو فرستاد، بخشی از آن برای آشامیدن و بخشی برای روئیدن درخت (و گیاهان) که (حیوانات خود را) در آن میچرانید. و به سبب آن آب، کشت و زیتون و درختان خرما و انگور و انواع میوهها میرویاند، بیگمان درآن نشانهای است برای کسانی که میاندیشند و برای بهرهگرفتن شما شب و روز و خورشید و ماه را رام کرد و ستارهها به فرمان او مسخرند و در اینها محققاً نشانههایی است برای کسانی که میاندیشند و از نعمات رنگارنگی که در زمین برای شما خلق کرده، نیز نشانههایی است برای آنانکه متذکر میشوند و اوست که دریا را تسخیر کرد تا از آن گوشت تازه بخورید و از آن زیوری را که میپوشید، بیرون بیاورید و کشتیها را میبینی که امواج دریا را میشکافند تا فضل و روزی الهی را بجویند، شاید که شکرگزار او باشید و در زمین کوههای استواری افکند که مبادا شما را بلرزاند و نهرها و راههایی قرار داد شاید که راه یابید و در زمین نیز علامتهایی قرار داد و ایشان به واسطه ستارهها راه مییابند. پس آیا کسی که خلق میکند مانند کسی است که خلق نمیکند آیا متذکر نمیشوید.»
﴿إِنَّ فِی خَلۡقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَٱخۡتِلَٰفِ ٱلَّیۡلِ وَٱلنَّهَارِ وَٱلۡفُلۡکِ ٱلَّتِی تَجۡرِی فِی ٱلۡبَحۡرِ بِمَا یَنفَعُ ٱلنَّاسَ وَمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مِن مَّآءٖ فَأَحۡیَا بِهِ ٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ مَوۡتِهَا وَبَثَّ فِیهَا مِن کُلِّ دَآبَّةٖ وَتَصۡرِیفِ ٱلرِّیَٰحِ وَٱلسَّحَابِ ٱلۡمُسَخَّرِ بَیۡنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِ لَأٓیَٰتٖ لِّقَوۡمٖ یَعۡقِلُونَ ١٦٤﴾ [البقرة: 164].
«به تحقیق که در خلقت آسمانها و زمین و اختلاف شب و روز و آن کشتی که به سود مردم در دریا جاری است و ابی که خدا از آسمان نازل کرده و زمین را پس از مرگش زنده نموده است و از هر جنبندهای در آن منتشر کرده و گردش بادها و ابرهای تسخیر شده بین آسمان و زمین، نشانههایی است برای خردمندانم».
﴿فَلۡیَنظُرِ ٱلۡإِنسَٰنُ مِمَّ خُلِقَ ٥ خُلِقَ مِن مَّآءٖ دَافِقٖ ٦ یَخۡرُجُ مِنۢ بَیۡنِ ٱلصُّلۡبِ وَٱلتَّرَآئِبِ ٧ إِنَّهُۥ عَلَىٰ رَجۡعِهِۦ لَقَادِرٞ ٨ یَوۡمَ تُبۡلَى ٱلسَّرَآئِرُ ٩ فَمَا لَهُۥ مِن قُوَّةٖ وَلَا نَاصِرٖ ١٠﴾ [الطارق: 5- 10].
«پس انسان باید بنگرد از چه خلق شده است، از آبی جهنده خلق شده که از میان کمرو دندهها خارج میشود. قطعا خداوند به برگردانیدن او تواناست، روزی که نهانها آشکار میشود، زمانی که برای او قدرت و یاوری نیست».
﴿فَلۡیَنظُرِ ٱلۡإِنسَٰنُ إِلَىٰ طَعَامِهِۦٓ ٢٤ أَنَّا صَبَبۡنَا ٱلۡمَآءَ صَبّٗا ٢٥ ثُمَّ شَقَقۡنَا ٱلۡأَرۡضَ شَقّٗا ٢٦ فَأَنۢبَتۡنَا فِیهَا حَبّٗا ٢٧ وَعِنَبٗا وَقَضۡبٗا ٢٨ وَزَیۡتُونٗا وَنَخۡلٗا ٢٩ وَحَدَآئِقَ غُلۡبٗا ٣٠ وَفَٰکِهَةٗ وَأَبّٗا ٣١ مَّتَٰعٗا لَّکُمۡ وَلِأَنۡعَٰمِکُمۡ ٣٢﴾ [عبس: 24- 32].
«پس باید انسان به طعام خود بنگرد که ما آب باران را فرو ریختیم، چه ریختنی!! سپس زمین را شکافتیم، شکافتن مناسبی، پس در آن دانهای رویاندیم و انگور و سبزه و زیتون و درخت خرمایی و بوستانهایی سر سبز، و میوهای و گیاهی، تا بهرهای باشد برای شما و چهارپایان شما».
﴿أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَخۡرَجۡنَا بِهِۦ ثَمَرَٰتٖ مُّخۡتَلِفًا أَلۡوَٰنُهَاۚ وَمِنَ ٱلۡجِبَالِ جُدَدُۢ بِیضٞ وَحُمۡرٞ مُّخۡتَلِفٌ أَلۡوَٰنُهَا وَغَرَابِیبُ سُودٞ ٢٧ وَمِنَ ٱلنَّاسِ وَٱلدَّوَآبِّ وَٱلۡأَنۡعَٰمِ مُخۡتَلِفٌ أَلۡوَٰنُهُۥ کَذَٰلِکَۗ إِنَّمَا یَخۡشَى ٱللَّهَ مِنۡ عِبَادِهِ ٱلۡعُلَمَٰٓؤُاْۗ إِنَّ ٱللَّهَ عَزِیزٌ غَفُورٌ ٢٨﴾ [فاطر: 27- 28].
«آیا ندیدی که خداوند از آسمان آبی نازل کرد که به واسطه آن میوههای رنگارنگ و گوناگونی (از زمین) بیرون آوردیم و از کوهها نیز، راهها و خطوط سرخ و سفید برنگهای مختلف و سیاهیهای غلیظ، و از مردم و جنبندگحان و چ-هار پایان به رنگهای مختلف پدید آوردیم و همانا از بندگان او فقط دانایان از خدا میترسند و حقاً که خداوند نیرومند و آمرزنده است».
﴿أَفَلَمۡ یَنظُرُوٓاْ إِلَى ٱلسَّمَآءِ فَوۡقَهُمۡ کَیۡفَ بَنَیۡنَٰهَا وَزَیَّنَّٰهَا وَمَا لَهَا مِن فُرُوجٖ ٦ وَٱلۡأَرۡضَ مَدَدۡنَٰهَا وَأَلۡقَیۡنَا فِیهَا رَوَٰسِیَ وَأَنۢبَتۡنَا فِیهَا مِن کُلِّ زَوۡجِۢ بَهِیجٖ ٧ تَبۡصِرَةٗ وَذِکۡرَىٰ لِکُلِّ عَبۡدٖ مُّنِیبٖ ٨﴾ [ق: 5- 8].
«آیا به آسمانی که بر فراز سر آنهاست، نمینگرند! که چگونه آن را بنا کردیم و زینت دادیم و هیچ شکافی ندارد و زمین را گستردیم و در آن کوهها را قرار دادیم و در آن از انواع گیاهان روح افزا رویاندیم، تا مایه عبرت و تذکری باشد برای بندهای که به حق رو میکند».
و آیات بسیار دیگری که در این مورد آمده و مجال ذکر آن نیست.
2- ایجاد خصلت خشوع و تقوی و عبودیت در اعماق وجود فرزند
برای رسیدن باین هدف باید از ابتدا چشم بصیرت کودک را نسبت به قدرت بلامنازع پروردگار جهانیان بگشائیم و از وجود قوانین و نظام شگفتانگیز حاکم بر طبیعت آغاز کنیم. نظام تغییرناپذیر و شگفتانگیزی که بر تمامی اشیاء و موجودات سایه افکنده است، قانون دقیقی که در کوچکترین اجزا تا بزرگترین اجرام سماوی جریان دارد و در موجود جاندار و بیجان مستقر است و از گیاه کوچک تا درخت تنومندی در رنگ و جلوههای خیرهکنندهای بروز میکند.
خلاصه این است: براساس پدیدههای طبیعی و شگفتآور و موجودات جالب توجه به کودک میآموزیم که با چه عظمتی مواجه هستیم و قلب انسان در مقابل این قدرت و عظمت جز به لرزه در آمدن و خضوع چه میتواند انجام دهد!
انسان پس از درک این حقیقت انکار ناپذیر، وجود و سیطره الهی را بر خود و تمامی اشیاء درک میکند و تحقق تقوی را در درون خود احساس میکند در این حالت است که از اعماق وجودش لذت عبادت و اطاعت پروردگار توانای هستی را میچشد.
غیر از این آگاهی ارزشمند برای آنکه حالت خشوع فرزند را تقویت کنیم و تقوا را در وجودش استوارتر و نافذتر نمائیم، در سالهایی از عمر که قدرت تمیز پیدا میکند به اومیآموزیم که در نماز خضوع و تواضع داشته باشد، همچنین احساس حزن و اندوه و گریه در هنگام استماع قرآن که از ویژگیهای عرفا و نشانه خاص بندگان شایسته و مؤمنین صادق است به خود گیرد.
قرآن کریم چنین حالتی را ستوده است ومتقیان دل آرامی را که چنان شور و حای دارند، ستایش میکند. آنجا که میفرماید:
﴿قَدۡ أَفۡلَحَ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ١ ٱلَّذِینَ هُمۡ فِی صَلَاتِهِمۡ خَٰشِعُونَ ٢﴾ [المؤمنون: 1- 2].
«و به تحقیق رستگار شدند مؤمنان، کسانی که در نمازشان خاشع و خاصعند».
﴿ٱللَّهُ نَزَّلَ أَحۡسَنَ ٱلۡحَدِیثِ کِتَٰبٗا مُّتَشَٰبِهٗا مَّثَانِیَ تَقۡشَعِرُّ مِنۡهُ جُلُودُ ٱلَّذِینَ یَخۡشَوۡنَ رَبَّهُمۡ ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمۡ وَقُلُوبُهُمۡ إِلَىٰ ذِکۡرِ ٱللَّهِۚ ذَٰلِکَ هُدَى ٱللَّهِ یَهۡدِی بِهِۦ مَن یَشَآءُ﴾ [الزمر: 23].
«خدایتعالی بهترین کلام را فرستاد که آیاتش مانند هم هستند (در فصاحت و بلاغت و تناسب، بدون تعارض و تناقض) و تکرار میشوند (بدون آنکه ملالی ایجاد کنند) و اندام کسانی که از پروردگارشان میترسند با شنیدن آن، به لرزه در میآید. آنگاه جسم و جان آنان با ذکر خدا آرام میگیرد، این هدایت الهی است و هر کس را که بخواهد به سبب آن هدایت مینماید».
﴿وَبَشِّرِ ٱلۡمُخۡبِتِینَ ٣٤ ٱلَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ ٱللَّهُ وَجِلَتۡ قُلُوبُهُمۡ﴾ [الحج: 34- 35].
«و مژده بده به آنانکه در برابر پروردگار خود خشوع و تواضع دارند، همانانیکه هرگاه نام خدای برده میشود، قلبهایشان به لرزه در آید».
﴿إِذَا تُتۡلَىٰ عَلَیۡهِمۡ ءَایَٰتُ ٱلرَّحۡمَٰنِ خَرُّواْۤ سُجَّدٗاۤ وَبُکِیّٗا۩ ٥٨﴾ [مریم: 58].
«هنگامی که آیات پروردگار رحمان برای آنان تلاوت میشود، در حالی که گریه میکنند به سجده میافتند».
﴿۞أَلَمۡ یَأۡنِ لِلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ أَن تَخۡشَعَ قُلُوبُهُمۡ لِذِکۡرِ ٱللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ ٱلۡحَقِّ﴾ [الحدید:16].
«آیا وقت آن فرا نرسیده است که قلب مؤمنان با ذکر خدای و آیات منزله حق، خاضع شود؟
این حالتهای با عظمت و مملو از ایمان و خشوع و آرامش قلبی و حزن و اندوه در هنگام تلاوت قرآن بصورتی شگف در وجود پیامبر گرامی خداص و یاران او و گذشتگان بزرگوار ما و عرفا دیده شده است.
«عبداللهبن مسعود»س میگوید: رسول خداص فرمود: «اقْرَأْ عَلَىَّ»، فَقُلْتُ: أَقْرَأُ عَلَیْکَ وَعَلَیْکَ أُنْزِلَ؟ فَقَالَ: «إِنِّی أُحِبُّ أَنْ أَسْمَعَهُ مِنْ غَیْرِی»، فَقَرَأْتُ سُورَةَ النِّسَاءِ فَلَمَّا بَلَغْتُ ﴿فَکَیۡفَ إِذَا جِئۡنَا مِن کُلِّ أُمَّةِۢ بِشَهِیدٖ وَجِئۡنَا بِکَ عَلَىٰ هَٰٓؤُلَآءِ شَهِیدٗا ٤١﴾ [النساء:41]. قَالَ:«حَسْبُکَ». فَالْتَفَتُّ فَإِذَا عَیْنَاهُ تَذْرِفَانِ.
«برایم قرآن بخوان» گفتم: ای پیامبر خدا، آیا من قرآن بخوانم در حالیکه بر شما نازل شده است؟ فرمود: «دوست دارم آن را از غیر خودم بشنوم». پس سوره نساء را خواندم تا به این آیه رسیدم: آنگاه (در قیامت) حال معاندین و کافرین چگونه خواهد بود؟ زمانی که از هرامتی شاهدی بر میگزینم وشاهد این امت تو خواهی بود. در حالیکه اشک از چشمانش جاری بود، فرمود: کافی است (نخوان). (روایت بخاری و مسلم)
ابو صالح میگوید: عدهای از اهالی یمن به خدمت «ابوبکر صدیق»س رسیدند، قرآن میخواندند و گریه میکردند. حضرت ابوبکرس فرمود: ما نیز اینچنین بودیم تا قلبها سخت شد.
اخبار راجع به خشوع گذشتگان هنگام نماز خواندن و تلاوت قرآن بسیار بیشتر از آن است که در این فرصت کوتاه قابل بازگویی باشد، داستانهای شگفتانگیز آنان در کتب اخلاق و تربیت آمده است که میتوانید به آن رجوع نمائید.
چه بسا که والدین و مربیان عزیز در ایجاد حالت خشوع و اندوه به صورت مطلوبی که ذکر شد، در ابتدای امر مشکل داشته باشند و سخت جلوه نماید، اما با روشی حکیمانه که گاهی مستلزم تنبیه و گاهی صبر و بردباری است، میتوان حالت مورد نظر را ایجاد نمود.
چنانچه بتوانیم این خصلت را در کودک ایجاد نمائیم، چون از همان ابتدای زندگی است، در او ریشه دوانده و جزو سرشت و شخصیت او خواهد شد و مسلماً از خصایل ارزشمند او خواهد بود، و شاعر چه زیبا گفته است:
قد ینفع الأدب الأولاد فی صغر |
|
ولیس ینفعهم من بعده أدب |
إن الغصون إذا عدلتها اعتدلت |
|
ولا تلین ولو لینته الخشب |
«تربیت و تادیب فرزندان در زمان کودکان امکانپذیر است و نتیجه میدهد، بعد از سنین کودکی تربیت کردن فایدهای ندارد، شاخههای نرم و تازه رسته درختان را به هر صورت که بخواهی میتوانی شکل دهی ولی زمانی که رشد کرد و خشک شد، دیگر هیچ حالتی نمیپذیرد».
حالت عادت کودک در تلاوت حزنانگیز همراه با حضور قلبی با بهرهگیری از رهنمودهای مبارک رسول خداص ممکن است. آنجا که فرمود: «اتْلُوُا الْقُرْآنَ وَابْکُوْا، فَإِنْ لَمْ تَبْکُوا فَتَبَاکَوْا».
«قرآن بخوانید و گریه کنید و اگر گریه نکردید حالت اندوه و حزن داشته باشید». (روایت طبرانی).
باید کودک را عادت دهیم تا در تمامی حالات و افعال خود، پروردگار متعال را ناظر و حاضر بداند و دریابد که خدای دانا تمامی اسرار درونی او را میداند، خیانت چشمها را میبیند و بر تمامی رازهایی که سینهها در خود دارند آگاه است. پس باید مقصد اصی مربی کودک در مسیر تربیتی، این باشد.
کودک در حالیکه کار میکند یا میاندیشد یا احساسی به او دست میدهد، عادت کند که حضور خداوند را دریابد. این احساس حضور الهی در هنگام عمل، روحیه اخلاص را در کودک ایجاد میکند و این روحیه به سایر اقوال و افعالش سرایت خواهد کرد، بنابراین در هرگامی که در زندگی بردارد در جستجوی رضایت الهی و تحقق خواست اوست و بتدریج به مرتبه والای عبودیت خالص برای خدای خود خواهد رسید، بنابراین جزو کسانی خواهد بود که درآیه مبارکه ذیل بیان شده است:
﴿وَمَآ أُمِرُوٓاْ إِلَّا لِیَعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِینَ لَهُ ٱلدِّینَ حُنَفَآءَ وَیُقِیمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَیُؤۡتُواْ ٱلزَّکَوٰةَۚ وَذَٰلِکَ دِینُ ٱلۡقَیِّمَةِ ٥﴾ [البینة: 5].
«در حالیکه مامور نبودند، مگر اینکه خدا را عبادت کنند و دین را برای او خالص گردانند، متمایل به حق باشند نماز را بر پای دارند و زکات بدهند و این است دین ارزشمند».
بر همین مبنا نیز مربی باید به کودک بفهماند که خدای عزوجل فقط اعمالی را که در جهت و برای جلب رضای او باشد میپذیرد زیرا پیامبر خداص فرموده است: «خدای عزوجل فقط اعمالی را میپذیرد که خالص بوده و تنها برای جلب رضای او باشد». (روایت داود و نسائی).
در روایت دیگری از بخاری و مسلم آمده است که آنحضرت فرمودند: «به حقیقت ارزش اعمال به نیت فرد است و نتیجه عمل را نیت آن تعیین میکند».
حس حضور خداوند در حین تفکر و اندیشه
کودک باید بیاموزد وقتی که به موضوعی فکر میکند خدایتعالی را در آن حال در نظر داشته باشد و بتدریج فکری را به مخیلهاش راه دهد که او را به خدایش نزدیک میکند اندیشهای که به او تمامی مردم نفع میرساند. همراه این آموزش باید یاد بگیرد که عقل و قلب و آرزوهایش تابع برنامه و قانونی باشد که توسط خاتم پیامبرانص برای بشریت آمده است.
همچنان باید به کودک یاد دهیم که مراقب خطور اندیشههای بد و افکار پریشان باشد و برای تحقق این منظور آیات اواخر سوره بقره را حفظ کند.[1]
این آیات احساس نظر و حضور الهی و محاسبه نفس و پناه بردن به خالق آسمانها و زمین را به بندگان آموزش میدهد و مشتمل بر دعا و مناجات در این زمینه است.
مراقبت و حضور الهی در هنگام احساسات درونی
کودک باید بر مبنای احساسات پاک و لطیف تربیت شود و پرورش یابد، نباید حسادت و کینهورزی کند از سخن چینی و لذات حقیر بپرهیزد و تمایل به شهوات باطل نداشته باشد و هرگاه وسوسهای شیطانی با تخیلات واهی منشأ گرفته از نس اماره به قلبش خطور کرد، خدایتعالی را بیاد آورد و بداند که در آن حال او را میبیند و خلجان درونی او را بخوبی درک میکند، ندایش را میشنود و تذکر دهنده و بیناست.
چنین شیوه تربیتی را مربی اول اسلام سلام و درود خدای بر او باد- در جواب سؤال کسی که گفت: احسان چیست؟ بیان میفرماید:
«خدای را آنچنان عبادت کنی، مثل آنکه او را میبینی یا اگر او را نمیبینی او ناظر بر توست». قرآن کریم در این باره میفرماید:
﴿وَإِمَّا یَنزَغَنَّکَ مِنَ ٱلشَّیۡطَٰنِ نَزۡغٞ فَٱسۡتَعِذۡ بِٱللَّهِۚ إِنَّهُۥ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ٢٠٠ إِنَّ ٱلَّذِینَ ٱتَّقَوۡاْ إِذَا مَسَّهُمۡ طَٰٓئِفٞ مِّنَ ٱلشَّیۡطَٰنِ تَذَکَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبۡصِرُونَ ٢٠١﴾ [الأعراف: 200- 201].
«و اگر دچار وسوسهای شیطانی شدی به خداوند پناه بر که او شنوا و داناست و کسانی که پرهیزگارند هرگاه حالتی شیطانی به آنان دست دهد بیاد خدا میافتند، ناگاه بصیرت مییابند».
شیوه مورد نظر در تربیت و تعلیم طریقی است که عادت سلف صالح بود و براساس آن عمل میکردند «امام غزالی» در «احیاء علوم الدین» در اینباره میگوید:
«سهل بن عبدالله التستری» میگوید: سه ساله بودم شبها بیدار میماندم و نماز خواندن داییام (محمد بن سوار) را نگاه میکردم روزی به من گفت: آیا نمیخواهی از خدایی که تو را خلق کرده یاد کنی؟ گفتم چگونه؟ گفت: در جایت وقتی که میخوابی قبل از آنکه بخواب روی در دل اما نه به زبان سه بار بگو: خدا با من است، خدا مرا نگاه میکند، خدا بر من شاهد است، شبها این کار را میکردم پس از مدتی به او گفتم هر آنچه گفتهای اجرا کردهام! پس گفت: هر شب هفت بار بگو و پس از مدتی که خبر دادم که امرش را اجرا کردهام، گفت: هر شب یازده بار بگو! پس از مدتی لذت بسیاری از آن در قلب خود احساس کردم، بعد از یکسال دائیم گفت: آنچه را یادت دادم حفظ کن و آن را ادامه بده تا زمانی که وارد قبر میشوی! براستی که در دنیا و آخرت برایت سودمند است.
«عبدالله التستری» میگوید: تا چند سال همانطور ادامه دادم و حلاوت و شیرینی آن را در خلوت بخوبی احساس میکردم روزی دائیم گفت: ای سهل! کسی که خدا با اوست و بر او نظارت دارد و به او نگاه میکند آیا مرتکب گناه میشوی؟ پس از گناه بپرهیز!
«التستری» (رحمه الله) بعدها به یکی از بزرگترین عرفای تاریخ اسلام تبدیل شد و بواسطه تربیت ارزشمند دائی خود اینچنین مقام والائی پیدا کرد.
چنانچه مسؤولین و مربیان تربیت، این طریق را پیش گیرند و براساس برنامه فوق گام بردارند، در زمان کوتاهی قادر خواهند بود نسلی مؤمن به خدای متعال بسازند که به داشتن دین اسلام و تاریخ و بزرگانش افتخار میکند. این طریقی بود که براساس آن جامعهای ساخته شد که عاری از کفر و الحاد و بیبند و باری و خشونت و جرایم بود.
بحثی را که در این قسمت مطرح نمودیم و در ارتباط با آن به تفصیل سخن گفتیم موضوعی است که دانشمندان بزرگ علوم تربیتی و روانشناسی در غرب نیز بر آن اصرار میورزند و آن را شیوهای میدانند که میتواند نظام اجتماعی را از الحاد و رذایل اخلاقی و بیبند و باری و تبهکاری و جنایت آزاد سازد.
در اینجا نمونههایی از نظرات دانشمندان غربی ارائه میشود.[2]
· «داستایوفسکی» که بزرگترین داستانها را در جهان غرب نوشته است میگوید: از زمانی که انسان خدا را ترک کرد، گرفتار شیاطین شد.
· «ولتر» ادیب بزرگ فرانسوی با تمسخر، مادیون و شکاکها را مخاطب قرار داده و میگوید: «چرا در وجود خدا شک میکنید که اگر نباشد، همسرم به من خیانت میکرد و نوکرم از من دزدی خواهد کرد».
· دکتر «هنری لانک» پزشک روانشناس آمریکایی در کتابش به نام «بازگشت بسوی ایمان» میگوید: «پدران ومادران و مربیان تربیتی امروزه با مشکل لاینحلی روبرو هستند، آنان مرتباً میرسند چگونه میتوانیم اخلاق پسندیده را در وجود فرزندانمان ایجاد کنیم با اخلاق ناشایست آنان را اصلاح نماییم؟اعمال و رفتار ما اثری بر تربیت فرزندان ندارد! باید گفت که مشکل از جای دیگر است که بعلت حذف مفهوم عظیم «خداوند» از زندگی غربیها ایجاد شده است».
«امروز قدرت عظیم قلبی که ایمان به خداوند بود و تقدسی که برای قلب انسان قائل بودند و میگفتند جایگاه اختصاصی اسرار خداست، از بین رفته است پس پایهای محکم که بتوان تربیت را بر آن بنا نمود، وجود ندارد».
· مجله «حج»[3] در شماره سوم سال 1923 از «سوتیلانا» دختر «استالین» نقل قول میکند که دلیل واقعی من برای آنکه وطن و فرزندانم را ترک کردم، «دین» بود. من در خانهای بزرگ شدم که بیدین بودند، هیچکدام از آنها نمیدانستند خدا یعنی چه؟ و حتی نامی از آن عمداً یا سهواً نمیبردند، هنگامی که به سن رشد رسیدم بدون هیچ عامل یا تشویق خارجی در درونم بشدت احساس میکردم که زندگی بدون ایمان به خداوند هیچ معنایی ندارد و اگر بخواهیم عدالت و برابری را در جامعه، عملاً اجرا کنیم، بدون ایمان بخداوند غیرممکن است و با تمام وجود احساس کردم که انسان همچنانکه به آب و هوا نیاز دارد به ایمان محتاج است.
«کانت» فیلسوف مشهور میگوید: «اخلاق بدون اعتقاد به سه چیز غیرممکن است وجود داشته باشد: وجود خدا، جاودانگی روح، و حساب و کتاب پس از مرگ»
نتیجهای که از مباحث گذشته میگیریم آن است که معیار تربیت اخلاقی و روحی و پایه اصلاح فرزند، ایمان به خداست، همچنانکه خوانندگان عزیز مشاهده فرمودند، دانشمندان و صاحبنظران روانشناسی و تربیت در سارسر جهان به رابطه محکمی که بین ایمان و اخلاق و عقیده و عمل وجود دارد اعتراف میکنند که به یاری خداوند در فصل دوم در بخش مسؤولیت تربیت اخلاقی به تفصیل در این مورد بحث خواهیم کرد.
خلاصه کلام آن است که وظیفه تربیت ایمانی بسیار مهم و حیاتی است، زیرا منشأ فضایل اخلاقی و محل بروز کمالات روحی است به عبارت دیگر پایه و تکیهگاه اصلی ورود به چهار چوبه ایمان و بنای شامخ اسلام است و اگر این جزء از تربیت وجود نداشته باشد، حس مسؤولیت و انجام وظیفه در فرزند نخواهد بود و صفت ارزشمند امانتداری را پیدا نمیکند، غایت و هدفی در زندگی نمیشناسد و برای رسیدن به الگویی ایدهال و هدفی ارجمند تلاش نمیکند. چنین فردی به فضایل انسانی نیز دست نمییابد و حیاتی حیوانی خواهد داشت که اهتمامش برای رفع گرسنگی و اشباع غرایز است و تلاشهایش برای ارضای شهوت و بر آوردن لذات خواهد بود، در چنین حیاتی مصاحبت با مجرمین نیز معمول و متداول است و ناچار اشخاصی اینچنین، جزو گروههای بیبندوبار و گمراهی خواهند بود که هر کاری را بر خود مجاز میدانند و نهایتاً به جانب کفر خواهند رفت.
خداوند متعال در قرآن مجید در این باره میفرماید:
﴿وَٱلَّذِینَ کَفَرُواْ یَتَمَتَّعُونَ وَیَأۡکُلُونَ کَمَا تَأۡکُلُ ٱلۡأَنۡعَٰمُ وَٱلنَّارُ مَثۡوٗى لَّهُمۡ ١٢﴾ [محمد: 12].
«آنانکه کافر شدهاند، مانند حیوانات بهره میبرند و میخورند و آتش جایگاه آنان است».
پس والدین و مربیان باید هوشیار باشند که فرصتهای مناسب را از دست ندهند، از همان ابتدا کودک را با دلایل محکمی که بر عظمت خداوند دلالت دارد و با رهنمودهایی که موجب ثبات ایمان و استحکام عقیدهاش میشود، مجهز سازند.
موقع شناسی و رعایت حکمت در نصیحت و راهنمایی طفل در تربیت ایمانی، شیوه و اسلوب مربی اول اسلام است. آنحضرتص دائماً در فرصتهای مناسب به هدایت و نصیحت کودکان و نوجوانان اقدام مینمود که در اینجا دو نمونه از رهنمودهای والاترین معلم انسان را تقدیم حضور شما میکنیم.
«ابن عباس» میگوید: روزی پشت سر نبیاکرمص راه میفتم، فرمود: «فرزندم! کلماتی به تو میآموزم: خدای را همواره در نظر داشته باش او نیز تو را حفظ خواهد کرد، اگر همواره خدای را در نظر داشته باشی و ناظر بر خودبدانی او را پیش روی خود خواهی دید اگر نیازی طلبیدی از او بطلب و اگر کمکی خواستی از او بخواه و بدان اگر تمامی امت دست بدست هم بدهند که به تو نفعی برسانند، نخواهند توانست، مگر آنکه خدایتعالی آن را بر تو نوشته باشد و اگر در ضرر رساندن به تو نیز متفق شوند، نمیتوانند به تو اندک ضرری بزنند، مگر آنکه خدایتعالی آن را بر تو نوشته باشد، قلمها برگرفته شد و صفحهها خشک گردید».
(کنایه از نوشته شدن مقدرات عالم است) (روایت ترمذی).
همچنین «ترمذی» روایت کرده است که آنحضرتص فرمودند: «احْفَظِ اللَّهَ تَجدْهُ أمامَکَ، تَعَرَّفْ إلى اللّه فی الرَّخاءِ یَعْرِفْکَ فی الشِّدَّةِ، وَاعْلَمْ أنَّ ما أخْطأکَ لَمْ یَکُنْ لِیُصِیبَکَ، وَمَا أصَابَکَ لَمْ یَکُنْ لِیُخْطِئَکَ وَاعْلَمْ أنَّ النَّصْرَ مَعَ الصَّبْرِ، وأنَّ الفَرَجَ مَعَ الکَرْبِ، وأنَّ مَعَ العُسْرِ یُسراً». «اگر همواره خدایتعالی را در نظر داشته باشی او را پیش روی خود میبینی، خداوند را در خوشی و رفاه بیاد داشته باش، تا در سختیها تو را یاد کند و بدان هر آنچه که بر تو نرسیده بر تو نوشته نشده است و هر آنچه به تو رسیده است اشتباه نبوده است، بدان که پیروزی با صبر و گشایش با گرفتاری و سختی با آسانی میآید».
در خاتمه به مربیان و والدین عزیز پیشنهاد میکنم که برای دانشآموزان و فرزندان خود بهترین کتابهای راجع به عقیده توحیدی را انتخاب کنند و از سن تمییز و تعقل این آموزشها را آغاز کنند و نکته ضروری دیگر آن است که با هر مرحله از جنبۀ سنی و تواناییهای فکری و روحی تناسب داشته باشد، در اینجا کتابهای ضروری برای مراحل مذکور بیان میشود امید است مؤثر واقع شود.
این کتابها برای سنین هفت تا پانزده سال مناسب است که بشرح زیر میباشد:
1- کتاب «المعرفة» نوشتۀ دانشمند محترم جناب «عبدالکریم رفاعی» (رحمهالله)
2- کتاب «عقاید» تالیف «امام حسن البنا» (رحمهالله)
3- کتاب «الجواهر الکلامیة» نوشته استاد «طاهر جزائری».
برای سنین بلوغ تا بیست سالگی.
1- کتاب «أصول العقائد» نوشته استاد «عبدالله عروانی»
2- کتاب «الوجود الحق» تالیف دکتر «حسن هویدی»
3- کتاب «شبهات وردود» نوشته مولف کتاب حاضر
برای سنین بالای 20 سال
1- کتاب «کبری الیقینیات الکونیة» تالیف دکتر «سعید رمضان البوطی»
2- کتاب «الله جل جلاله» نوشته استاد «سعید حوی»
3- کتاب «قصة الإیمان» تالیف استاد «ندیم الجسر»
تالیفات دیگری علاوه بر کتب نامبرده دربارۀ مسائل فکری و عقیدتی موجود است بنابراین بر هر جوان مسلمان واجب است که آنها را خریداری نماید و مطالعه کند و در فهم مطالب و دریافت عمقی آنها بکوشد تا از جهت عقیدتی استوار و راسخ و از جهت ایمانی نیرومندتر شود و این کتابها شامل کتب زیر میباشد.
«الدین فی مواجهة العلم» تالیف استاد دانشمند «وحیدالدین خان»
«الإسلام یتحدی» تالیف استاد دانشمند «وحیدالدین خان»
«الله یتجلی فی عصر العلم» نوشته گروهی از دانشمندان غربی
«العلم یدعو إلی الایمان» تالیف «کرسی موریسون»
«الله والعلم الحدیث» نوشته «عبدالرزاق نوفل»
«الطب فی محراب الإیمان» نوشته دکتر «خالص کنجو»
«قصة الهدایة» نوشته مولف کتاب حاضر
کتابهایی که ذکر شد برای شرایطی است که فرزند ادامه تحصیل داده و وارد دانشگاه میشود. در صورتیکه در همان مراحل ابتدایی درس را رها کرد و وارد زندگی و تلاش جهت کسب روزی شد، بر پدر واجب است که کوشش کند در اوقات فراغت، فرزندانش را تحت نظر و آموزش استاد قابل و توانایی که بتواند مبادی ایمان را به او آموزش داده و بذر توحید را در وجودش بکارد، قرار دهد تا بوضوح بداند خدایتعالی چه چیز را واجب کرده یا حرام نموده است.
بدین ترتیب براساس تربیت ایمانی رشد میکنند و با شبهات دچار تزلزل نخواهد شد، گول فتنه و حیله دیگران را نمیخورد و به جانب آشوبگران فکری جذب نمیشود.
[1]- آیات از اینجا شروع میشود: ﴿لِّلَّهِ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِۗ وَإِن تُبۡدُواْ مَا فِیٓ أَنفُسِکُمۡ أَوۡ تُخۡفُوهُ یُحَاسِبۡکُم بِهِ ٱللَّهُۖ فَیَغۡفِرُ لِمَن یَشَآءُ وَیُعَذِّبُ مَن یَشَآءُۗ وَٱللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٌ ٢٨٤﴾ [البقرة:284]. تا آخر سوره.
[2]- منظور مولف از غرب در اینجا کشورهای آمریکایی و اروپائی میباشد و روسیه را نیز شامل میگردد. (مترجم)
[3]- محل انتشار در مکه میباشد.