ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
23- آموزش و پرورش تازه مسلمانان
حضرت ابوبکر صدیق دست راست پیامبر اکرم ج به شمار میآمد. ایشان تمام زندگیشان را در راه خدمت به رسول اکرم ج و دعوت به اسلام و تعلیم و تربیت تازه مسلمانان وقف کرده بود. حضرت ابوذر غفاری س پس از بیان حکایت اسلام آوردنشان چنین میگوید:
حضرت ابوبکر گفت: «اِئذن لی یا رسول الله فی طعامه اللیلة»
«ای رسول خدا ج! امشب به من اجازه دهید میزبان ابوذر باشم»
پس از آن ایشان از حضرت ابوذر به بهترین وجه مهمان نوازی کرده با انگورهای طائف و میوههای دیگر از ایشان پذیرایی نمود.[1]
22- خاندان صدیق اکبر در آغوش اسلام
حضرت ابوبکر صدیق س تمامی افراد خانواده خود را به اسلام دعوت نمود. در نتیجه دعوت ایشان دو دخترشان؛ حضرت اسماء و حضرت عائشه، پسرشان عبدالله، و همسرشان ام رومان، و خادمشان عامر بن فهیره ش اسلام آوردند. تنها پسر ارشدشان عبدالرحمن بود که بعدها به کانون پر سعادت اسلام گروید.
او پس از صلح حدیبیه، و قبل از فتح مکه خدمت رسول اکرم ج حاضر شده اسلام آورد. در حقیقت حضرت صدیق اکبر س پیکری بود از ویژگیها و صفات والا و اخلاق و کردار نیکو که هر شخصی را وادار میکرد احترام شخصیت نمونه او را داشته باشد، و این باعث شد پلههای دعوت را به راحتی طی کند. تمامی افراد قوم و قبیله او به بزرگی و جایگاه ایشان اعتراف داشتند. ایشان کالبدی از مهر و محبت، نرم خویی، دانش و اندیشهاند. در علم حسب و نسب شناسی سرآمد قریش بودند. و به عنوان شخصیتی بسیار محترم و با نفوذ، شیوا سخن و خوش کلام، در جامعه مطرح، و در سخاوت و جود و کرم و مهمان نوازی زبانزد خاص و عام بودند.[1]
21- جرأت و شجاعت بیمانند
حضرت ابوبکر صدیق س بدون کوچکترین تردیدی اسلام آورده بود و آنچه از این شگفت انگیزتر است جرأت و شهامت ایمانی اوست. او به مجرد اینکه کلمه شهادت بر زبان راند و به آغوش پر مهر اسلام گروید، فورا خود را مسئول دعوت و تبلیغ و رساندن ندای توحید و یکتاپرستی به دیگران شمرده، کمر همت در این راه ببست. آن روزها برای مسلمانان بینهایت سخت و تاریک بود، تازیانه کفر و شرک بر سر تازه مسلمانان میبارید.
پذیرفتن اسلام مساوی بود با به جان و دل خریدن درد، رنج، شکنجه و عذاب، و از آن هم سختتر و دشوارتر این بود که کسی در ملأ عام مردم را به اسلام دعوت کند. حضرت ابوبکر صدیق س با تمام جرأت، با شهامت، بیباکی و دلیری بیمانندی این مسئولیت را بجای آورده از هیچ خطر و شکنجهای نهراسید.
او تاجرپیشه و مرد کار و بازار بود. غالبا بازرگانان در گفتگوهایشان بسیار محتاطانه برخورد کرده، ملاحظه کاری دارند. آنها سعی میکنند هرگز سخنی که گمان میبرند باعث تیره شدن روابط مردم و بازار با آنها میشود بر زبان نیارند، تا نشاید بر کار و بار و کاسبی آنها اثر منفی بگذارد. رسم و رسوم کاسبان و بازاریان در دنیا بدینصورت است که سعی میکنند درباره مذهب و عقیده و باورهای مردم هیچ واکنشی از خود نشان ندهند و هیچ نیازی احساس نمیکنند که درباره رفتار و کردار دیگران کوچکترین اعتراضی از خود بروز دهند. غالبا افرادی مصلحت اندیش و عافیت پسند میباشند؛ همه چیز را با چشمان خود میبینند و سکوت و خاموشی اختیار کرده به کسی چیزی نمیگویند. بیشتر ملاحظه میشود اینگونه افراد توجه میکنند که اکثریت جامعه به چه سویی حرکت میکند تا رأی آنها را درست اعلام کنند و برای رونق بخشیدن کسب و کار خود با آنها همصدا شوند.
حضرت ابوبکر صدیق س با وجود اینکه کاسب بود ولی فهم و درک و شعورش با عموم کاسبان و بازرگانان کاملا متفاوت بود.
ایشان پس از گرویدن به دین مبین اسلام، بدون کوچکترین توجهی به سود و زیان خود دعوت و تبلیغ بسوی اسلام و تلاش برای رساندن نور توحید و یکتاپرستی به همه دلها را اولویت خود قلمداد نمود، تا تعالیم والای اسلام را به عام و خاص مردم برساند و همه را از تاریکی شرک و کفر بیرون کشیده بسوی روشنایی اسلام هدایت بخشند.[1]
20- جنگ فارس و روم
حضرت ابوبکر صدیق بینهایت نرم خو، حلیم و بردبار بود. اگر کسی در مسائل شخصی به او چیزی میگفت یا حقش را پایمال مینمود ایشان تحمل کرده و عکسالعملی از خود نشان نمیداد. ولی اگر کسی جلوی او درباره دین اسلام زبان دارزی میکرد، و یا حق مسلمانی را پایمال مینمود، او توان تحمل آنرا نداشت..
بیائید به گزارشی تاریخی در این باره بنگریم:
حکایت برمیگردد به ده سال قبل از هجرت مسلمانان به مدینه منوره؛ جنگی سخت بین امپراطور رومیان و امپراطور فارس درگرفت. در آن زمان رومیان مسیحی و اهل کتاب بودند و فارسها مجوسی و آتش پرست. قاعدتا مسلمانان با رومیان که خدا را میشناختند همدردی نشان میدادند و مشرکان مکه در ندای شرک با فارسها همصدا بودند و آرزوی پیروزی آنها را داشتند.
آتش جنگ با شکست رومیان و پیروزی امپراطوری فارس فرو نشست. مشرکان مکه از این حادثه بسیار خوشحال شدند و شکست رومیان اهل کتاب، مسلمانان را اندوهگین ساخت.
یکی از مشرکان مکه با پوزخندی تلخ به حضرت ابوبکر صدیق س طعنه زده گفت: اهل کتاب شکست خوردند و هم کیشان ما پیروز شدند!
برداشت طعنههای مشرکان برای حضرت ابوبکر بسیار دشوار بود و او از این حادثه بشدت رنجید. پس از این واقعه سوره مبارکه روم نازل شد که با آیات پر امید زیر آغاز میشود:
﴿الٓمٓ١ غُلِبَتِ ٱلرُّومُ٢ فِیٓ أَدۡنَى ٱلۡأَرۡضِ وَهُم مِّنۢ بَعۡدِ غَلَبِهِمۡ سَیَغۡلِبُونَ٣ فِی بِضۡعِ سِنِینَۗ ...﴾ [الروم: 1-4]
«الف. لام. میم.(۱) رومیان (از فارسها) شکست خوردند.(۲) (این شکست) در نزدیکترین سرزمین (به سرزمین عرب که نواحی شام است، رخ داد) و ایشان پس از شکستشان پیروز خواهند شد.(۳) در مدّت چند سالی...»
در این آیات کریمه قرآن مجید؛ کلام نورانی پروردگار عالم چنین پیشگویی میکند که طی چند سال آینده رومیان بر فارسها پیروز خواهند شد و امپراطوری فارس از رومیان شکست خواهد خورد. با شنیدن این پیشگویی قرآن کریم مشرکان مکه دوان دوان خود را نزد ابوبکر صدیق س رسانده، از باب مسخره به ایشان گفتند: ببین ابوبکر! دوستت پیشگویی کرده که انجام یافتن آن غیر ممکن است. حضرت ابوبکر صدیق با ایمان کامل بدون کوچکترین درنگی گفتند: اگر رسول الله ج چنین فرمودهاند که شما ادعا میکنید حتما فرمودهی ایشان تحقق خواهد یافت!
و صد البته همان چیزی که مشرکان آنرا غیر ممکن تصور میکردند، و حضرت ابوبکر س آنرا تصدیق نمود بوقوع پیوست؛ تنها پس از چند سال امپراطوری رومیان بر امپراطوری سرزمین فارس پیروز گشته فارسها شکست بسیار سختی را متحمل شدند.[1]
ببین ابوبکر! رفیقت چه پیشگویی کرده؟! حرفی زده که بهیچ وجه امکان ندارد برآورده شود. |
پیامبر اکرم ج حضرت ابوبکر صدیق س را بسوی اسلام دعوت نموده، به ایشان فرمود: " من فرستاده و پیک خداوند متعالم. پروردگار یکتا مرا برای رساندن پیامش بسوی بندگانش فرستاده است. من شما را به طرف خداوند یکتا دعوت میکنم. سوگند بخدا که این دین حق است. ابوبکر! من تو را بسوی آن ذات پاک و یکتایی میخوانم که هیچ شریکی ندارد. تنها او را عبادت کن و بر اطاعت و فرمانبرداری او ثابت قدم باش".
حضرت ابوبکر صدیق پس از شنیدن این سخنان پر نور با جان و دل اسلام آورد. ایشان وعده نمودند تا با تمام نیرو و تا آخرین نفس از پیامبر خدا حمایت کرده ایشان را یاری دهد. و حقا تا آخرین لحظه زندگی در پاسداری از اسلام از هیچ چیزی دریغ نکرد.
اولین آزاد مردی که پیش از همه، آزاد مردانه مشرف به پذیرفتن اسلام شد حضرت ابوبکر صدیق س بود.[1]