ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
8- همسران محترم حضرت ابوبکر صدیق
حضرت ابوبکر صدیق چهار بار ازدواج کرد و در مجموع سه پسر و سه دختر داشت. اولین ازدواجش قبل از اسلام با "قتیله دختر عبدالعزی" بود. روایات تاریخی درباره اسلام آوردن قتیله اختلاف نظر دارند. از ایشان حضرت عبدالله و حضرت أسماء متولد شدند. حضرت ابوبکر این همسرش را قبل از اسلام طلاق داده بودند. روزی ایشان با مقداری روغن و پنیر و هدیههای دیگری نزد دخترشان حضرت اسماء به مدینه منوره آمدند. حضرت اسماء از رسول الله ج درباره استقبال و پذیرایی از مادرش که اسلام نیاورده، وقبول هدیههایش پرسیدند. آن حضرت ج فرمودند:
«لتدخلها ولتقبل هدیتها»
«از ایشان در خانهات استقبال کن و هدیههایش را قبول کن».
ازدواج دوم حضرت ابوبکر صدیق با دختر عامر بن عویمر بود که ام رومان ل نام داشت.
ام رومان از خانواده بنوکنانه بن خزیمه بود که در آغاز اسلام ایمان آوردند و به مدینه منوره نیز هجرت نمودند. ایشان مادر عبدالرحمن بن ابی بکر س و حضرت عائشه صدیقه ل هستند و در سال ششم هجری در مدینه منوره دارفانی را وداع گفتند.
سومین ازدواج حضرت ابوبکر با ام عبدالله که اسماء بنت عمیس نام داشت بود. ایشان در روزهای آغازین اسلام قبل از رفتن پیامبر به دار ارقم به اسلام شرفیاب شد. از اولین زنهایی هست که در راه خدا هجرت نمود. اسماء قبل از ازدواج با حضرت ابوبکر، همسر جعفر بن ابیطالب س بود و همراه ایشان به حبشه هجرت کرده بود. سپس همراه شوهرش به مدینه نیز هجرت نمود. پس از آنکه حضرت جعفر س در غزوه مؤته جام شهادت سرکشید، حضرت ابوبکر ایشان را به عقد خود درآوردند. اسماء بنت عمیس برای ابوبکر پسرش محمد را بدنیا آورد.
چهارمین ازدواج حضرت ابوبکر با حبیبه دختر خارجه انصاری ل از خزرجیهای مدینه منوره بود. ایشان در هنگام وفات حضرت ابوبکر س حامله بود و پس از وفات آنحضرت دخترش ام کلثوم را بدنیا آورد.[1]
ابوبکر سه پسر به نامهای؛ عبدالله – عبدالرحمن – محمد، و سه دختر به نامهای؛ اسماء – عائشه – ام کلثوم – داشت! |
|
· عبدالرحمن بن ابی بکر س · محمد بن ابی بکر س · مادر مؤمنان عائشه ل |
· عبدالله بن ابی بکر س · اسماء بنت ابی بکر س · ام کلثوم بنت ابی بکر س |
7- دو نفری که خداوند سومشان بود!
پیامبر خدا ج در شب هجرت همراه با حضرت ابوبکر صدیق س از مکه خارج شده به طرف غار ثور حرکت کرد و در آنجا خود را از دید قریش پنهان نمود.
قریش در پی یافتن او حرکت کرد. پس از جستجوی زیاد و تلاشهای بسیار به دهانه غار ثور رسید. حضرت انس بن مالک س آورده است که در شب هجرت حضرت ابوبکر س در غار خدمت پیامبر اکرم ج عرض کرد:
«لو أن أحدهم نظر إلى قدمیه لأبصرنا تحت قدمیه»
«ای پیامبر خدا! اگر یکی از این مشرکان به زیر پاهایش بنگرد به راحتی ما را میبیند».
پیامبر اکرم ج فرمودند: «ما ظنک یا أبابکر باثنین الله ثالثهما؟»
«ای ابوبکر! درباره دو تنی که خداوند سومی آنهاست چه گمان بردهای؟!»[1]
اگر یکی از مشرکان به زیر پاهایش بنگرد، ما را خواهد دید! |
6- پدر و مادر حضرت ابوبکر صدیق
نام پدر ایشان: عثمان بن عامر بن عمرو و کنیه وی "ابوقحافه" بود. او در فتح مکه مشرف به اسلام شد. حضرت ابوبکر س ایشان را همراه خود خدمت رسول الله ج آورد. پیامبر با دیدن پیرمرد فرمود:
«یا أبابکر! هلا ترکته حتى نأتیه»
«ای ابوبکر! ایشان را میگذاشتی تا ما خود نزدشان برویم».
حضرت ابوبکر فرمودند:
«هو أولى أن یأتیک یا رسول الله!»
"یا رسول الله، وظیفه اوست که به خدمت شما برسد".
ابوقحافه به اسلام گروید. دست در دستان مبارک رسول اکرم ج نهاده با ایشان بیعت کرد.
موهای سفید ابوقحافه چون تارهای سفید گیاه بود. پیامبر اکرم ج فرمودند: موهای ایشان را رنگ – حنا – بزنید، البته از رنگ سیاه دوری کنید.
مادر حضرت ابوبکر صدیق س؛ سلمی بنت صخر نام داشت و کنیهشان "ام الخیر" بود. ایشان در ابتدای طلوع خورشید اسلام در "دار أرقم" مشرف به اسلام شد. ایشان دختر عموی ابوقحافه - پدر حضرت ابوبکر- بود. شجره نسبشان از طرف خانواده مادری و همچنین از طرف خانواده پدری در جد ششم به سلسله نسب پیامبر خدا ج میرسد.[1]
حضرت ابوبکر صدیق س دو یا سه سال بعد از حمله ابرهه با فیلهایش به مکه مکرمه (عام الفیل) در آن شهر چشم به جهان گشود. ایشان سفید رنگ مایل به گندمی، دارای اندامی زیبا وتنومند، صورتی پهن، رانهایی قوی و پیشانی برآمده بود. بند انگشتهایشان نمایان بود و موهای سفید و محاسنشان را با حنا رنگ میکردند.[1]
حضرت ابوبکر صدیق س از یکی از شاخههای مشهور قبیله قریش (تیم بن مرة بن کعب) بود. در جد هفتم (مرة) نسب ایشان به پیامبر ج میرسد که شرح آن در ادامه میآید:
مرة – کلاب – قصی – عبدمناف – هاشم – عبدالمطلب – عبدالله – محمد رسولالله ج.
مرة – تیم – سعد – کعب – عمرو – عامر – عثمان أبوقحافه – ابوبکر صدیق ش.
هر یک از قبایل سرشناس مکه مکرمه در آنروز منصبی از منصبهای وابسته به خانه خدا را در اختیار داشتند.
به عنوان مثال:
· بنو عبد مناف این افتخار را داشتند که آب و دیگر نیازهای حاجیان خانه خدا را مهیا سازند.
· بنو عبد الدار مسئولیت پرچمداری در زمان جنگ را بر عهده داشتند، همچنین دربانی خانه خدا و تنظیم دار الندوة – (مجلس قریش) – با آنها بود.
· بنو مخزوم که "خالد بن ولید" از آنهاست، مسئولیت رهبری و سپه سالاری ارتش را به عهده داشتند.
· بنو تیم بن مرة که قبیله حضرت ابوبکر صدیق س بود، وظیفه جمعآوری دیه و خونبها را بر عهده داشت.
وقتی حضرت ابوبکر س به سن جوانی قدم نهاد وظیفه جمع آوری خونبها و دیه به ایشان واگذار شد. پولهای خونبها نزد ایشان جمعآوری میشد. چرا که نزد قریش از اعتبار و اعتماد و احترام ویژهای برخوردار بودند. قریش به هیچ وجه حاضر نبود قبول کند ثروت هنگفت خونبها نزد کسی غیر از ایشان گردآوری شود.
قبیله حضرت ابوبکر صدیق س از لحاظ ویژگی با سایر قبیلههای عرب تفاوتی نداشت. همه ویژگیها و خصوصیاتی که در سایر قبیلههای عربی میتوان دید، در این قبیله نیز وجود داشت: جرأت و شجاعت، سخاوت و دریا دلی، مروت و همدردی، بهادری و دلیری، حمایت و حفاظت از قبیلههای همسایه، پایبندی و احترام به پیمان و غیره... از جمله صفاتی بودند که همه قبائل عرب، از آن جمله بنوتیم بدان متصف بودند.[1]