اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

ترهیب از ورود مردان به حمام [عمومی] بدون لنگ و ترهیب از ورود زنان با لنگ و جز آن مگر اینکه در حالت نفاس یا بیماری باشد

ترهیب از ورود مردان به حمام [عمومی] بدون لنگ و ترهیب از ورود زنان با لنگ و جز آن مگر اینکه در حالت نفاس یا بیماری باشد و آنچه در نهی از این مساله وارد شده است

267-164- (1) (صحیح لغیره) عَنْ جَابِرٍ س عَنِ النَّبِىِّ ج قَالَ: «مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ؛ فَلاَ یَدْخُلِ الْحَمَّامَ إِلاَّ بِمِئْزَرٍ، وَمَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ؛ فَلاَ یُدْخِلْ حَلِیلَتَهُ الْحَمَّامَ».

رواه النسائی، والترمذی، وحسنه، والحاکم وقال: "صحیح على شرط مسلم".

از جابر س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس به خداوند و روز آخرت ایمان دارد بدون لنگ وارد حمام نشود؛ و هرکس به خداوند و روز آخرت ایمان دارد نباید اجازه دهد همسرش به حمام [عمومی] برود».

268-124- (1) (ضعیف) وَعَن عبدالله بنِ عَمرٍو ب؛ أَنَّ رَسُولَ الله ج قَالَ: «سَتُفْتَحُ عَلَیکُمْ أَرْضُ الْعَجَمِ، وَسَتَجِدُونَ فِیهَا بُیُوتًا یُقَالُ لَهَا: الْحَمَّامَاتُ، فَلَا یَدْخُلَنَّهَا الرِّجَالُ إِلَّا بِالْأُزُرِ، وَامْنَعُوهَا النِّسَاءَ، إِلَّا مَرِیضَةً أَوْ نُفَسَاءَ».

رواه ابن ماجه، وأبو داود، وفی إسناده عبدالرحمن بن زیاد بن أنعَمَ.

و از عبدالله بن عمرو ب روایت است که رسول الله ج فرمودند: «بزودی فتح سرزمین عجم برای شما میسر خواهد شد و در آن خانه‌هایی را خواهید یافت که به آنها حمام گفته می‌شود. پس مردان نباید جز با شلوار به آن وارد ‌شوند و و زنان را از ورود به آن منع کنید جز کسانی از آنان که دچار بیماری یا نفاس شده‌اند».

269-125- (2) (ضعیف) وَعَن عَائِشَةَ ل: «أَنَّ رَسولَ الله ج نَهَى عَنْ دُخُولِ الْحَمَّامَاتِ، ثُمَّ رَخَّصَ لِلرِّجَالِ أَنْ یَدْخُلُوهَا فِی الْمَآزِرِ».

رواه أبو داود - ولم یضعفه - واللفظ له، والترمذی، وابن ماجه وزاد: «أنهى الرجالَ والنساءَ» وزاد ابن ماجه: «ولم یُرخّص للنساء». (قال الحافظ) رحمه الله: "رووه کلهم من حدیث أبی عُذُرَة عن عائشة، وقد سئل أبو زرعة الرازی عن أبی عُذرة، هل یسمى؟ فقال: لا أعلم أحداً سماه. وقال أبو بکر بن حازم: لا یعرف هذا الحدیث إلا من هذا الوجه، وأبو عُذرَة غیر مشهور. وقال الترمذی إسناده لیس بذاک القائم".

و از عایشه ل روایت است که رسول الله ج از رفتن به حمام نهی کردند سپس به مردان اجازه دادند که با شلوار به حمام بروند.

270-165- (2) (حسن صحیح) وَعَنها قالَتْ سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ ج یَقُول: «اَلحَمَّامُ حَرامٌ عَلَى نِسَاءِ أمَّتِی».

رواه الحاکم وقال: «هذا حدیث صحیح الإسناد([1])».

از عایشه ل روایت است: از رسول الله ج شنیدم که ‌فرمود: «حمام عمومی بر زنان امت من حرام می‌باشد».

271-166- (3) (صحیح) وَعَنْ أَبِی أَیُّوب الأَنْصَارِیِّ س؛ أَن ّرَسُولَ الله ج قَالَ: «مَنْ کَانَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ؛ فَلْیُکْرِمْ جَارَهُ، وَمَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ؛ فَلا یَدْخُلِ الْحَمَّامَ! إِلا بِمِئْزَرٍ، وَمَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ؛ فَلْیَقُلْ خَیْرًا أَوْ لِیَصْمُتْ، وَمَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ مِنْ نِسَائِکُمْ؛ فَلا یَدْخُلِ الْحَمَّامَ».قَالَ: فَنَمَیْتُ بذَلِکَ([2]) إِلَى عُمَرَ بْنِ عَبْدِالْعَزِیزِ فِى خِلاَفَتِهِ، فَکَتَبَ إِلَى أَبِى بَکْرِ بْنِ مُحَمَّد بنِ عَمْرِو بْنِ حَزْمٍ([3]) أَنْ: سَلْ مُحَمَّدَ بْنَ ثَابِتٍ عَنْ حَدِیثِهِ فَإِنَّهُ رِضًا، فَسَأَلَهُ، ثُمَّ کَتَبَ إِلَى عُمَر، فَمَنَعَ النِّسَاءَ عَنِ الْحَمَّامِ.

رواه ابن حبان فی "صحیحه" واللفظ له، والحاکم، وقال: «صحیح الإسناد». ورواه الطبرانی فی «الکبیر» و«الأوسط» من روایة عبدالله بن صالح کاتب اللیث، ولیس عنده ذکر عمر بن عبدالعزیز.

از ابوایوب س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس به الله و روز آخرت ایمان دارد پس مهمانش را گرامی بدارد و هرکس به الله و روز آخرت ایمان دارد، بدون لنگ وارد حمام نگردد و هرکس به الله و روز آخرت ایمان دارد، پس حرف نیک بزند یا ساکت شود و هریک از زنان‌تان که به الله و روز آخرت ایمان دارد، وارد حمام نگردد».

حدیث را برای عمر بن عبدالعزیز در زمان خلافتش نقل کردم، عمر به ابوبکر بن محمد بن عمر بن حزم نامه نوشت که از محمد بن ثابت در مورد این حدیث سؤال کن که او مورد اعتماد است؛ پس از او سؤال کرد و او به عمر بن عبدالعزیز نامه نوشت و عمر زنان را از حمام عمومی منع نمود.

272-126- (4) (ضعیف شاذ) وَعَنِ ابنِ عَبَّاسٍ ب قَالَ: قَالَ رَسُولُ الله ج: «احْذَرُوا بَیْتًا یُقَالُ لَهُ: الْحَمَّامُ». قَالُوا: یَا رَسولَ اللهِ! إِنَّهُ یُنَقِّی الْوَسَخَ؟ قَالَ: «فَاسْتَتِرُوا».

رواه البزار وقال: «رواه الناس عن طاوس مرسلاً». قال الحافظ: «ورواته کلهم محتج بهم فی «الصحیح»»([4]).

رواه الحاکم وقال: «صحیح على شرط مسلم»، ولفظه: «اتَّقُوا بَیْتًا یُقَالُ لَهُ الْحَمَّامُ». قَالُوا: یَا رَسُولَ اللَّهِ! إِنَّهُ یُذْهِبُ الدَّرَنَ، وَیَنْفَعُ الْمَرِیضَ؟ قَالَ: «فَمَنْ دَخَلَهُ فَلْیَسْتَتِرْ».

ورواه الطبرانی فی «الکبیر» بنحو الحاکم وقال فی أوله: «شَرُّ الْبُیوتِ الْحَمَّامُ، تُرفعُ فِیهِ الْأَصْوَاتُ، وَتُکْشَفُ فِیهِ الْعَوْرَاتُ».

 (الدَّرَن) به فتح دال و راء: پلیدی.

و از ابن عباس ب روایت است که رسول الله ج فرمودند: «از خانه‌ای که به آن حمام می‌گویند پرهیز کنید». گفتند: ای رسول خدا، آن سبب پرهیز از پلیدی است. فرمودند: «پس خود را بپوشانید».

و لفظ حاکم چنین است: «از خانه‌ای که بدان حمام گفته می‌شود پرهیز کنید». گفتند: ای رسول خدا، آن موجب دوری از پلیدی است و برای بیمار سودمند است. فرمودند: «پس هرکس وارد آن می‌شود خود را بپوشاند».

و طبرانی در «الکبیر» با الفاظی چون روایت حاکم آن‌را روایت می‌کند که در ابتدای آن چنین آمده است: «بدترین خانه‌ها حمام است. صدا در آن می‌پیچد و بلند است و عورت‌ها در آن نمایان می‌گردد».

273-167- (4) (صحیح لغیره) وَعَنْ قَاصِّ الأَجْنَادِ بِـ (الْقُسْطَنْطِینِیَّةِ)؛ أَنَّهُ حَدَّثَ: أَنَّ عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ س قَالَ: یَا أَیُّهَا النَّاسُ! إِنِّى سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ؛ فَلاَ یَقْعُدَنَّ عَلَى مَائِدَةٍ یُدَارُ عَلَیْهَا الخَمْرِ، وَمَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ؛ فَلا یَدْخُلِ الْحَمَّامَ إِلاَّ بِإِزَارٍ، وَمَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ؛ فَلاَ یُدْخِل حَلِیلَتَه الحَمَّام».

رواه أحمد. وقاص الأجناد، لا أعرفه.

از قاص الأجناد روایت است که عمر بن خطاب س می‌گوید: ای مردم از رسول الله ج شنیدم که ‌فرمود: «هرکس به الله و روز آخرت ایمان دارد نباید کنار سفره‌ای بنشیند که روی آن شراب باشد، هرکس به الله و روز آخرت ایمان دارد بدون لنگ وارد حمام نگردد، هرکس به الله و روز آخرت ایمان دارد نباید اجازه دهد همسرش به حمام عمومی برود».

0-168- (5) (حسن صحیح) وروى([5]) آخره أیضاً عن أبی هریرة، وفیه أبو خیرة، لا أعرفه أیضاً.

(الحلیلة) بفتح الحاء المهملة: هی الزوجة.

274-169- (6) (صحیح) وعَنْ أُمَّ الدَّرْدَاءِ س، قَالَتْ: خَرَجْتُ مِنَ الْحَمَّامِ، فَلَقِیَنِى النَّبِىَّ ج فَقَالَ: «مِنْ أَیْنَ یَا أُمَّ الدَّرْدَاءِ؟». فَقُلتُ: مِنَ الْحَمَّامِ، فَقَالَ: «وَالَّذِى نَفْسِى بِیَدِهِ مَا مِنِ امْرَأَةٍ تَنزِعُ ثِیَابَهَا فِى غَیْرِ بَیْتِ أَحَدٍ مِنْ أُمَّهَاتِهَا، إِلاَّ وَهِىَ هَاتِکَةٌ کُلَّ سِتْرٍ بَیْنَهَا وَبَیْنَ الرَّحْمَنِ ﻷ».

رواه أحمد والطبرانی فی «الکبیر» بأسانید رجالها([6]) رجال «الصحیح».

از ام درداء ل روایت است که از حمام خارج شدم؛ در راه رسول الله ج مرا دیده و فرمود: «ای ام الدرداء از کجا می‌آیی؟». گفتم: از حمام. فرمود: «قسم به کسی که جانم در دست اوست، زنی نیست که لباسش را در غیر خانه‌ی محارمش بیرون بیاورد مگر اینکه پرده‌ی بین خود و خداوند را پاره کرده است».

275-170- (7) (صحیح) وَعَنْ أَبِى مُلَیْحٍ الْهُذَلِىِّ([7]) س: أَنَّ نِسَاءً مِنْ أَهْلِ (حِمْصَ) أَوْ مِنْ أَهْلِ (الشَّامِ) دَخَلْنَ عَلَى عَائِشَة لقَالَتْ: أَنْتُنَّ اللاَّتِى یَدْخُلْنَ نِسَاؤُکُنَّ الْحَمَّامَاتِ؟! سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّه ج یَقُولُ: «مَا مِن امْرَأَةٍ تَضَعُ ثِیَابَهَا فِى غَیْرِ بَیْتِ زَوْجِهَا؛ إِلاَّ هَتَکَتِ السِّتْرَ بَیْنَهَا وَبَیْنَ ربِّها».

رواه الترمذی - واللفظ له - وقال: «حدیث حسن»، وأبو داود وابن ماجه، والحاکم وقال: «صحیح على شرطهما».

ابوملیح هذلی س می‌گوید: جماعتی از زنان حمص یا شام نزد عایشه ل آمدند، عایشه ل گفت: عده‌ای از شما به حمام عمومی می‌روند؟! از رسول الله ج شنیدم که ‌فرمود: «هر زنی که که لباسش را در جایی جز منزل همسرش درآورد، پرده‌ی بین خود و پروردگارش را پاره کرده است».

0-171- (8) (صحیح لغیره) وَرَوَى أحمد وأبو یعلى والطبرانی والحاکم أیضا من طریق دَرَّاج أبی السَّمح عن السائب: أنَّ نِساءً دَخَلْنَ عَلَى أمِّ سَلَمَةَ ل فَسَألَتْهُنَّ: مَنْ أنتُنَّ؟ قُلْنَ: مِن أهل (حِمْصَ). قالت: مِنْ أصحابِ الْحَمَّامَات؟ قُلْنَ: وَبِها بَأسٌ؟ قالَت: سَمِعتُ رَسولَ اللهِ ج یَقُول: «أیّما إمْرَأةٍ نَزَعَتْ ثِیابَهَا فِی غَیرِ بَیْتِها؛ خَرَقَ اللهُ عَنها سِترَه»([8]).

دَرّاج ابی السَّمح از سائب روایت می‌کند که زنانی نزد ام سلمه ل آمدند، پس از آنها سؤال کرد: اهل کجایید؟ گفتند: اهل حمص؛ گفت: از صاحبان حمام‌های عمومی؟ گفتند: مگر اشکالی دارد؟ گفت: از رسول الله ج شنیدم که ‌فرمود: «هر زنی لباسش را در جایی جز خانه‌ی خودش بیرون بیاورد، خداوند پرده‌ی او را خواهد درید».

276-127- (3) (ضعیف) وَعَنْ أَبِی سَعِیدٍ الخُدْرِیِّ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ الله ج: «مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ فَلَا یَدْخُلِ الْحَمَّامَ إِلَّا بِمِئْزَرٍ، وَمَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ فَلَا یُدْخِلْ حَلِیلَتَهُ الْحَمَّامَ، وَمَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ فَلْیَسْعَ إِلَى الْجُمُعَةِ، وَمَنِ اسْتَغْنَى عَنْهَا بِلَهْوٍ أو تِجَارَةٍ اسْتَغْنَى اللَّهُ عَنْهُ، وَاللَّهُ غَنِیٌّ حَمیدٌ».

رواه الطبرانی فی «الأوسط» واللفظ له، والبزار دون ذکر الجمعة. وفیه علی بن یزید الألهانی.

و از ابوسعید خدری س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس به الله و روز قیامت ایمان دارد جز با لنگ به حمام وارد نشود و هرکس به الله و روز قیامت ایمان دارد به همسر خود اجازه ورود به حمام عمومی ندهد و هرکس به الله و روز قیامت ایمان دارد برای برپایی نماز جمعه تلاش کند و هرکس با امور بیهوده یا تجارت خود را از آن بی‌نیاز بداند، خداوند از او ‌بی‌نیاز است و او بی‌نیاز ستوده است».

277-128- (5) (ضعیف) وَعَن عَائِشَةَ ل: أَنَّهَا سَأَلَتْ رَسُولَ اللَّهِ ج عَنِ الْحَمَّامِ؟ فَقَالَ: «إِنَّهُ سَیَکُونُ بَعْدِی حَمَّامَاتٌ، وَلَا خَیْرَ فِی الْحَمَّامَاتِ لِلنِّسَاءِ». فَقَالَتْ: یَا رَسُولَ اللَّهِ! إِنَّهَا تَدْخُلُهُ بِإِزَارٍ؟ فَقَالَ: «لَا، وَإِنْ دَخَلَتْهُ بِإِزَارٍ وَدِرْعٍ وَخِمَارٍ، وَمَا مِن امْرَأَةٍ تَنْزِعُ خِمَارَهَا فِی غَیْرِ بَیْتِ زَوْجِهَا؛ إِلَّا کَشَفَتِ السِّتْرَ فِیمَا بَیْنَهَا وَبَیْنَ رَبِّهَا».

رواه الطبرانی فی «الأوسط» من روایة عبدالله بن لهیعة([9]).

و از عایشه ل روایت است که می‌گوید: در مورد حمام از رسول الله ج سوال کردم؟ پس فرمودند: «پس از من حمام‌هایی خواهند بود و در این حمام‌ها خیری برای زنان نخواهد بود». پس عایشه ل گفت: ای رسول خدا، هرچند با لنگ به حمام بروند؟ فرمودند: «خیر، هرچند با لنگ و پیراهن و روسری به حمام بروند. و هیچ زنی نیست که روسری‌اش را در جز خانه‌اش از سر بیرون آورد مگر اینکه با این کار از ستر و پوشش میان خود و پروردگارش پرده برداشته است».

278-172- (9) (صحیح لغیره) وَعَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ ب عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ؛ فَلا یَدْخُلِ الْحَمَّامَ [إِلا بِمِئْزَرٍ]([10])، مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ؛ فَلاَ یُدْخِلْ حَلِیلَتَهُ الْحَمَّامَ، مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ؛ فَلا یَشْرَبِ الْخَمْرَ، مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ؛ فَلا یَجْلِسْ عَلَى مَائِدَةٍ یُشْرَبُ عَلَیْهَا الْخَمْرُ، مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ؛ فَلا یَخْلُوَنَّ بِامْرَأَةٍ لَیْسَ بَیْنَهُ وَبَیْنَهَا مَحْرَمٌ».

رواه الطبرانی فی «الکبیر»، وفیه یحیى بن أبی سلیمان المدنی.

از ابن عباس ب روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس به الله و روز آخرت ایمان دارد پس بدون لنگ وارد حمام عمومی نگردد، هرکس به الله و روز آخرت ایمان دارد نباید اجازه دهد همسرش به حمام عمومی برود. هرکس به الله و روز آخرت ایمان دارد پس شراب ننوشد، هرکس به الله و روز آخرت ایمان دارد نباید کنار سفره‌ای بنشیند که روی آن شراب می‌نوشند، هرکس به الله و روز آخرت ایمان دارد با زنی که بین او و بین آن زن محرمی نباشد خلوت نکند».

279-129- (6) (ضعیف جداً) وَرُوِیَ عَنِ المقدام بنِ مَعد یکرب س قَالَ: قَالَ رَسُولُ الله ج: «إِنَّکُمْ سَتَفْتَحُونَ أفقاً فِیهَا بُیُوتٌ یُقَالُ لَهَا: الْحَمَّامَاتُ، حَرَامٌ عَلَى أُمَّتِی دُخُولُهَا». فَقَالُوا: یَا رَسُولَ اللهِ! إِنَّهَا تُذْهِبُ الْوَصَبَ، وَتُنَقِّی الدَّرَنَ، قَالَ: «فَإِنَّهَا حَلَالٌ لِذُکُورِ أُمَّتِی فِی الْأُزُرِ، حَرَامٌ عَلَى إِنَاثِ أُمَّتِی».

رواه الطبرانی.

(الأفق) به ضم الف و سکون فاء و همچنین ضم آن: ناحیه. و (الوَصَب): مرض و بیماری.

و از مقدام بن معد یکرب س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «بزودی مناطقی را فتح خواهید کرد که در آنها خانه‌هایی به نام حمام می‌باشد؛ بر امتم داخل شدن به آنها حرام است». پس گفتند: ای رسول خدا، این خانه‌ها سبب از بین رفتن بیماری و پرهیز از پلیدی می‌باشند. فرمودند: «بنابراین بر مردان امتم که با لنگ بدان وارد شوند حلال است و بر زنان امتم حرام می‌باشد».

6-(الترهیب من تأخیر الغسل لغیر عذر)



([1]) ووافقه جمع من الحفاظ، منهم الذهبی، وانظر تحقیق صحته فی المجلد السابق من "الصحیحة" رقم (3439) تحقیقاً لا تراه فی مکان آخر.

([2]) أی: رفعتُه، وکان الأصل وغیره: "فنهیت"، والتصحیح من "ابن حبان - موارد". وبمعناه روایة الحاکم بلفظ: "فرفع الحدیث"، وهو عنده من طریق کاتب اللیث، لکنه قد توبع عند ابن حبان.

([3]) فی الأصل والمخطوطة والمطبوعة: (حزام)، والتصحیح من کتب الرجال و«الموارد».

([4]) قلت: نعم، ولکنه شاذ مخالف لروایة الجماعة مرسلاً کما قال البزار، لکنه قد توبع عند ابن حبان (8/ 205-207)، وقد کنت جریت على ظاهر إسناده المتصل، فصححته فی بعض التعلیقات القدیمة، فرجعت عنه لما تبینت شذوذه، ولذلک لم أذکره فی «صحیح الکلم الطیب»، ولا فی «صحیح الترغیب» الطبعة الجدیدة، بینما استمر المقلدون الثلاثة فی تقلید التصحیح فی الطبعة السابقة!!

([5]) یعنی: الإمام أحمد (2/ 321)، وإسناده حسن، ورجاله ثقات معروفون غیر (أبی خیرة)، وهو مصری، وقد عرفه أعلم الناس بالمصریین أبو سعید بن یونس فترجمه فی "تاریخ مصر" ترجمة جیدة، بروایة جمعٍ ثقات، وذکر أنّه کان فاضلاً. فانظر: "تعجیل المنفعة" (ص394-395و 481-482).

([6]) کذا الأصل، والصواب: «رجال أحدها» کما فی «المجمع» (1/ 277)، وهو یعنی طریق أبی موسى یحنّس عن أم الدرداء عند أحمد (6/ 361-362)، وسنده صحیح، ورجاله رجال مسلم، والطریق الأخرى عنده فیها زبّان وهو ابن قائد- وهو ضعیف، ولم یقف الحافظ ابن حجر على هذه الطریق الصحیحة کما نقل الشیخ الناجی عنه، وتبعه هو فی ذلک، ثم أطال الکلام فی تضعیف زبان، وتوهیم المؤلف ثم الهیثمی لإشارتهما إلى تلک الطریقة الصحیحة! وکأنه لم یحاول الرجوع إلى "المسند"، ولو فعل لوجد الطریقین فی المکان الواحد الذی أشرنا إلیه، ولما وقع فی هذا الخبط، لا سیما وقد بنى علیه عدم وجود الحمام فی عهده، مشیراً إلى بعض الأحادیث الواهیة مما أورده المصنف هنا، کحدیث: "سیکون بعدی حمامات..."، فأعل الصحیح بالضعیف! وقد وقع فی مثل هذا الوهم بعض المحققین کابن القیم وغیره. وقد سقط الحدیث من نسخة الظاهریة، ولکن على هامشها مقابل حدیث أبی الملیح الآتی ما نصه: "نسخة: وعن أم الدرداء..." واغترّ بالنسخة المعلقون الثلاثة فأسقطوا الحدیث من طبعتهم! رغم وجوده فی بعض الطبعات من الکتاب، ووروده فی المکان المشار إلیه من "المسند"، وقد اطلعوا على هذا التعلیق فی الطبعة السابقة، لأنهم اعتمدوها فی جُل أحکامهم على الأحادیث دون عزو إلیها (على النصت) کما یقولون فی سوریا!- فما الذی حملهم على ذلک؟ أهو التظاهر بمظهر المحققین، أم عملاً بقول بعضهم: خالف تعرف؟!.

ثم وجدت للحافظ ابن حجر کلاماً ینافی ما نقله الناجی عنه، ذهب فیه إلى تقویة الحدیث وذلک هو الظن بمثله، فراجع کلامه فی ذلک فی کتابه: "القول المسدّد فی الذبِّ عن مسند الإمام أحمد" (ص46 رقم الحدیث14).

([7]) هو تابعی مات سنة (98) فالترضی عنه یوهم الصحابة، فتنبه. وراجع التعلیق على صحابی الحدیث الأول (4- الطهارة/ 7- باب).

([8]) قلت: له شاهد یتقوّى به، خرجته فی الأصل.

([9]) قلت: وفیه عنده (4/ 174/3310) بکر بن سهل أیضاً ضعفه النسائی وغیره، وذکر نزع الخمار فیه منکر، والمحفوظ فی حدیث عائشة الصحیح: «ثیابها»، وکذا فی حدیث أم الدرداء الذی قبله وحدیث أم سلمة الذی بعده، هنا فی «الصحیح». وإن من جهل المعلقین الثلاثة أنهم ضعفوا حدیث أم سلمة الصحیح، وشاهده الکامل من حدیث عائشة بین أیدیهم، وطال ما صححوا لشواهده ولا شاهداً وإن من المصائب أن بعض الفتیات الجامعیات المنتطعات، قد صححت هذا الحدیث المنکر فی رسالة لها بعنوان «حجابک أختی المسلمة»، واحتجت به ونقلته عن «الترغیب» وکتمت علته التی بینها المنذری! زاعمة فی المقدمة أنها عنیت أقصى جهدها أن تستدل بالأحادیث النبویة الصحیحة!!

([10]) زیادة من المخطوطة و«الکبیر» للطبرانی و«المجمع». وسقط منه: «من کان یؤمن بالله والیوم الآخر فـ...»، وقال: «لا تدخل الحمام إلا بمئزر..»!.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد