1948-1328- (1) (صحیح) عَنْ أَبُو مُوسَى س: أَنَّ أَعْرَابِیًّا أَتَى النَّبِیَّ ج فَقَالَ: یَا رَسُولَ اللهِ! الرَّجُلُ یُقَاتِلُ لِلْمَغْنَمِ، وَالرَّجُلُ یُقَاتِلُ لِیُذْکَرَ، وَالرَّجُلُ یُقَاتِلُ لِیُرَى مَکَانُهُ، فَمَنْ فِی سَبِیلِ اللهِ؟ فَقَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «مَنْ قَاتَلَ لِتَکُونَ کَلِمَةُ اللَّهِ([1]) هِیَ العُلْیَا، فَهُوَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ».
رواه البخاری ومسلم([2]) وأبو داود والترمذی والنسائی وابن ماجه.
از ابو موسی س روایت است که: بادیهنشینی نزد رسول الله ج آمد و گفت: ای رسول الله ج! فردی برای به دست آوردن غنیمت میجنگد و فردی برای شهرت مبارزه میکند و فردی میجنگد تا جایگاهش دیده شود، کدام ک از اینها فی سبیل الله به حساب میآید؟ رسول الله ج فرمود: «کسیکه برای اعلای کلمة الله بجنگد، او در راه الله است».
1949-1329- (2) (حسن لغیره) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س: أَنَّ رَجُلًا قَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ! رَجُلٌ یُرِیدُ الْجِهَادَ، وَهُوَ یُرِیدُ عَرَضًا عَرَضاً مِنْ الدُّنْیَا؟ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «لَا أَجْرَ لَهُ». فَأَعْظَمَ ذَلِکَ النَّاسُ، فَقَالُوا لِلرَّجُلِ: عُدْ لِرَسُولِ اللَّهِ ج فَلَعَلَّکَ لَمْ تُفَهِّمْهُ. فَقَالَ الرَّجُلُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ! رَجُلٌ یُرِیدُ الْجِهَادَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ، وَهُوَ یَبْتَغِی عَرَضًا مِنْ الدُّنْیَا؟ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «لَا أَجْرَ لَهُ». فَأَعْظَمَ ذَلِکَ النَّاسُ وَقَالُوا: عُدْ لِرَسُولِ اللَّهِ ج، فَقَالَ لَهُ الثَّالِثَةَ: رَجُلٌ یُرِیدُ الْجِهَادَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ، وَهُوَ یَبْتَغِی عَرَضًا مِنْ الدُّنْیَا؟ فَقَالَ: «لَا أَجْرَ لَهُ».
رواه أبو داود، وابن حبان فی "صحیحه"، والحاکم باختصار، وصححه.
از ابوهریره س روایت است که مردی گفت: ای رسول الله ج! مردی قصد جهاد میکند درحالیکه هدفش کسب بهرهای از دنیا نیز میباشد. رسول الله ج فرمود: «هیچ اجری ندارد». این سخن بر مردم گران آمد، پس به آن مرد گفتند: نزد رسول الله ج برگردد و سؤالت را تکرار کن، شاید سؤالت را خوب بیان نکردهای. پس آن مرد گفت: ای رسول الله ج! مردی قصد جهاد در راه الله دارد درحالیکه هدفش کسب بهرهای از دنیا نیز میباشد؟ رسول الله ج فرمود: «هیچ اجری ندارد». این سخن بر مردم گران آمد و گفتند: نزد رسول الله ج برگردد [و این مساله را مطرح کن] پس برای سومین بار به ایشان گفت: مردی قصد جهاد در راه الله دارد درحالیکه هدفش کسب بهرهای از دنیا نیز میباشد؟رسول الله ج فرمود: «هیچ اجری ندارد».
(العَرَض) به فتح عین و راء: عبارت است از آنچه گردآورده میشود که میتواند مال و جز آن باشد.
1950-835- (1) (ضعیف) وَعَنْ عَبْدِاللَّهِ بْنِ عَمْرو بنِ العَاصِی ب أَنَّهُ قَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ! أَخْبِرْنِی عَنِ الْجِهَادِ وَالْغَزْوِ؟ فَقَالَ: «یَا عَبْدَاللَّهِ بْنَ عَمْرٍو! إِنْ قَاتَلْتَ صَابِرًا مُحْتَسِبًا، بَعَثَکَ اللَّهُ صَابِرًا مُحْتَسِبًا، وَإِنْ قَاتَلْتَ مُرَائِیًا مُکَاثِرًا، بَعَثَکَ اللَّهُ مُرَائِیًا مُکَاثِرًا، وَیَا عَبْدَاللَّهِ بْنَ عَمْرٍو! عَلَى أَیِّ حَالٍ قَاتَلْتَ أَوْ قُتِلْتَ، بَعَثَکَ اللَّهُ عَلَى تِلْکَ الْحَالِ».
رواه أبو داود. [مضی1- الإخلاص/2].
از عبدالله بن عمرو بن عاصی روایت است که وی گفت: ای رسول خدا، به من در مورد جنگ و جهاد خبر ده؟ رسول الله ج فرمود: «ای عبدالله بن عمرو، اگر صبورانه و به امید پاداش بجنگی، خداوند تو را چنین مبعوث خواهد کرد و اگر از روی ریا و فخرفروشی بجنگی، خداوند متعال تو را چنین مبعوث خواهد کرد. و ای عبدالله بن عمرو، در هر حالتی بجنگی یا کشته شوی، خداوند متعال تو را به همان صورت مبعوث خواهد کرد».
1951-1330- (3) (صحیح) وَعَنْ عُمَرَ بْن الخَطَّابِ س قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «إِنَّمَا الأَعْمَالُ بِالنِّیَّةِ - وفی روایة: بِالنِّیَّاتِ -، وَإِنَّمَا لِکُلِّ امْرِئٍ مَا نَوَى، فَمَنْ کَانَتْ هِجْرَتُهُ إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ؛ فَهِجْرَتُهُ إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ، وَمَنْ کَانَتْ هِجْرَتُهُ إِلَى دُنْیَا یُصِیبُهَا، أَوِ امْرَأَةٍ یَنْکِحُهَا، فَهِجْرَتُهُ إِلَى مَا هَاجَرَ إِلَیْهِ».
رواه البخاری ومسلم وأبو داود والترمذی والنسائی. [مضی1- الإخلاص برقم 10].
از عمر بن الخطاب س روایت است از رسول الله ج شنیدم که فرمودند: «اعمال به نیت وابسته است – و در روایتی به نیتها آمده است- و برای هرکس همان است که نیت کرده، پس کسیکه هجرت او به سوی الله و رسولش بوده، پس هجرتش به سوی الله و رسولش میباشد و هرکس هجرتش برای به دست آوردن دنیا بوده، یا هجرتش برای ازدواج با زنی باشد، پس هجرت او به سوی همانچیزی است که به سوی آن هجرت کرده است».
1952-1331- (4) (حسن) وَعَنْ أَبِی أُمَامَةَ س قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى رَسُولِ الله ج فَقَالَ: أَرَأَیْتَ رَجُلًا غَزَا یَلْتَمِسُ الْأَجْرَ وَالذِّکْرَ، مَا لَهُ؟ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «لَا شَیْءَ لَهُ». فَأَعَادَهَا ثَلَاثَ مَرَّاتٍ، وَیَقُولُ رَسُولُ اللَّهِ ج: «لَا شَیْءَ لَهُ». ثُمَّ قَالَ: «إِنَّ اللَّهَ لَا یَقْبَلُ مِنَ الْعَمَلِ إِلَّا مَا کَانَ خَالِصًا، وَابْتُغِیَ بِهِ وَجْهُهُ»([3]).
رواه أبو داود والنسائی. [مضی1- الإخلاص برقم 8]([4]).
از ابو امامه س روایت است که میگوید: مردی نزد رسول الله ج آمد و گفت: نظرت درباره مردی که برای کسب اجر و همچنین کسب شهرت میجنگد چیست؟ چه برای اوست؟ رسول الله ج فرمود: «چیزی برای او نیست». آن مرد سه بار جمله خود را تکرار کرد و [هر بار] رسول الله ج فرمود: «چیزی برای او نیست». سپس رسول الله ج فرمود: «خداوند ﻷ هیچ عملی را قبول نمیکند مگر آنچه خالص برای او باشد و به واسطهی آن در طلب اجر و کسب رضایت خداوند باشد».
قوله: "یلتمس الأجر والذکر" یعنی قصد وی کسب اجر و پاداش جهاد باشد و علاوه بر این خواهان افتادن بر سر زبانها باشد که مردم بگویند وی مجاهد یا شجاع است و با چنین اوصافی از وی یاد کنند.
1953-1332- (5) (صحیح) وَعَنْ أُبَیِّ بْنِ کَعْبٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «بَشِّرْ هَذِهِ الْأُمَّةَ بِالتَّیْسِیرِ وَالسَّنَاءِ وَالرِّفْعَةِ فِی الدِّینِ، وَالتَّمْکِینِ فِی الْبِلَادِ وَالنَّصْرِ، فَمَنْ عَمِلَ مِنْهُمْ عَمَلًا بِعَمَلِ الْآخِرَةِ لِلدُّنْیَا؛ فَلَیْسَ لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ نَصِیبٍ».
رواه أحمد، وابن حبان فی "صحیحه"، والبیهقی، واللفظ له. وتقدم فی الریاء هو وغیره [1- الإخلاص برقم 23].
از ابی بن کعب س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «بشارت بده این امت را به آسانی و مقام و منزلت والا و سربلندی در دین و تمکین و استقرار در سرزمینها و نصرت و پیروزی؛ پس کسیکه عمل اخروی را برای کسب دنیا انجام دهد، در آخرت هیچ بهره و نصیبی ندارد».
1954- (حسن لغیره) وتقدم أیضاً [1- الإخلاص برقم 28] حدیث مُعَاذِ بْنِ جَبَلٍ س عَنْ رَسُولِ اللهِ ج قَالَ: «مَا مِنْ عَبْدٍ یَقُومُ فِی الدُّنْیَا مَقَامَ سُمْعَةٍ وَرِیَاءٍ؛ إِلَّا سَمَّعَ اللهُ بِهِ عَلَى رُءُوسِ الْخَلَائِقِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ».
رواه الطبرانی بإسناد حسن.
از معاذ بن جبل س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هیچ بندهای در دنیا نیست که در مقام شهرت طلبی و ریاکاری قرار گیرد مگر اینکه خداوند متعال در روز قیامت و در برابر همه خلایق او را رسوا میکند».
1955-1333- (6) (حسن) وَعَنْ مُعَاذِ بْنِ جَبَلٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «الْغَزْوُ غَزْوَانِ: فَأَمَّا مَنْ ابْتَغَى وَجْهَ اللَّهِ، وَأَطَاعَ الْإِمَامَ، وَأَنْفَقَ الْکَرِیمَةَ، وَیَاسَرَ الشَّرِیکَ، وَاجْتَنَبَ الْفَسَادَ، فَإِنَّ نَوْمَهُ وَتَنَبُّهَهُ أَجْرٌ کُلُّهُ، وَأَمَّا مَنْ غَزَا فَخْرًا وَرِیَاءً وَسُمْعَةً، وَعَصَى الْإِمَامَ، وَأَفْسَدَ فِی الْأَرْضِ، فَإِنَّهُ لَنْ یَرْجِعَ بِالْکَفَافِ».
رواه أبو داود وغیره.
از معاذ بن جبل س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «غزوه دو نوع است: اما کسیکه رضایت خدا را طلب کرده و از امام اطاعت میکند و ارزشمندترین مالش را انفاق میکند و با تسامح و آسانگیری با همراه خود رفتار میکند و از فساد دوری میکند، خواب و بیداریاش سراسر برای وی اجر و پاداش است. و اما کسیکه برای فخر و ریا و شهرت بجنگد و از امام سرکشی کرده و در زمین فساد کند، پس کمترین اجر را هم نمیبرد».
"یاسر الشریک" یعنی رفتاری توام با تسامح و آسانگیری در برخورد با همراهش داشته باشد.
1956-1334- (7) (حسن لغیره) وَعَنْ عُبَادَة بْنِ الصَّامِتِ س؛ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «مَنْ غَزَا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَمْ یَنْوِ إِلَّا عِقَالًا؛ فَلَهُ مَا نَوَى».
رواه النسائی، وابن حبان فی "صحیحه".
از عبادة بن صامت س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس در راه خدا بجنگد و نیتی جز به دست آوردن پا بند شتری نداشته باشد، برای او همان خواهد بود که نیت کرده است».
1957-836- (2) (ضعیف) وَعَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ ب قَالَ: قَالَ رَجُلٌ: یَا رَسُولَ اللَّهِ! إِنِّی أَقِفُ الْمَوْقِفَ أُرِیدُ وَجْهَ اللَّهِ، وَأُرِیدُ أَنْ یُرَىَ مَوْطِنِی؟ فَلَمْ یَرُدَّ عَلَیْهِ رَسُولُ اللَّهِ ج حَتَّى نَزَلَتْ: ﴿فَمَنْ کَانَ یَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا﴾.
رواه الحاکم وقال: "صحیح على شرط الشیخین"([5]). [مضی هناک].
از ابن عباس ب روایت است که میگوید: مردی گفت: ای رسول خدا، من برای کسب رضایت خداوند و اینکه جایگاهم دیده شود، در جهاد شرکت کردم؟ پس رسول الله به وی پاسخ ندادند تا اینکه این آیه نازل شد: «پس هرکس خواهان دیدار خدای خویش است، باید کار شایسته کند و در عبادت پروردگارش کسی را شریک نسازد».
1958-1335- (8) (صحیح) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولِ اللهِ ج یَقُولُ: «إِنَّ أَوَّلَ النَّاسِ یُقْضَى یَوْمَ الْقِیَامَةِ رَجُلٌ اسْتُشْهِدَ، فَأُتِیَ بِهِ، فَعَرَّفَهُ نِعَمَهُ، فَعَرَفَهَا، قَالَ: فَمَا عَمِلْتَ فِیهَا؟ قَالَ: قَاتَلْتُ فِیکَ حَتَّى اسْتُشْهِدْتُ. قَالَ: کَذَبْتَ، وَلَکِنَّ قَاتَلْتَ لِأَنْ یُقَالَ: هُوَ جَرِیءٌ، فَقَدْ قِیلَ، ثُمَّ أُمِرَ بِهِ فَسُحِبَ عَلَى وَجْهِهِ حَتَّى أُلْقِیَ فِی النَّارِ..» الحدیث.
رواه مسلم، واللفظ له، والترمذی، وابن خزیمة فی "صحیحه".
از ابوهریره س روایت است از رسول الله ج شنیدم که فرمودند: «اولین کسیکه در روز قیامت محاکمه میشود، مردی است که شهید شده؛ آورده میشود و خداوند نعمتهای خود را به او یادآور شده و نشان میدهد و او هم نعمتها را میشناسد؛ خداوند متعال میفرماید: در مقابل این نعمتها چه کردی؟ میگوید در راه تو جنگیدم تا شهید شدم، خداوند میفرماید: دروغ گفتی، جنگیدی تا گفته شود او شجاع است و چنین گفته شد. سپس در مورد وی دستور صادر میگردد و بر صورت روی زمین کشیده شده تا به دوزخ انداخته میشود».
(صحیح) وعند الترمذی قال: حَدَّثَنِی رَسُولُ اللَّهِ ج: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَتَعَالَى إِذَا کَانَ یَوْمُ القِیَامَةِ یَنْزِلُ إِلَى العِبَادِ لِیَقْضِیَ بَیْنَهُمْ، وَکُلُّ أُمَّةٍ جَاثِیَةٌ، فَأَوَّلُ مَنْ یَدْعُو بِهِ رَجُلٌ جَمَعَ القُرْآنَ، وَرَجُلٌ قُتِلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ، وَرَجُلٌ کَثِیرُ المَالِ ..» فذکر الحدیث، إلی أن قال: «وَیُؤْتَى بِالَّذِی قُتِلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ، فَیَقُولُ اللَّهُ لَهُ: فِیمَا ذَا قُتِلْتَ؟ فَیَقُولُ: أَی رَبِّ! أُمِرْتُ بِالجِهَادِ فِی سَبِیلِکَ، فَقَاتَلْتُ حَتَّى قُتِلْتُ، فَیَقُولُ اللَّهُ لَهُ: کَذَبْتَ، وَتَقُولُ لَهُ المَلَائِکَةُ: کَذَبْتَ، وَیَقُولُ اللَّهُ لَهُ: بَلْ أَرَدْتَ أَنْ یُقَالَ: فُلَانٌ جَرِیءٌ، فَقَدْ قِیلَ ذَاکَ».
(صحیح) ثُمَّ ضَرَبَ رَسُولُ اللَّهِ ج عَلَى رُکْبَتِی فَقَالَ: «یَا أَبَا هُرَیْرَةَ! أُولَئِکَ الثَّلَاثَةُ أَوَّلُ خَلْقِ اللَّهِ تُسَعَّرُ بِهِمُ النَّارُ یَوْمَ القِیَامَةِ».
وتقدم بتمامه فی الریاء. [1- الإخلاص برقم 22].
و در روایت ترمذی آمده است: رسول الله ج به من فرمود: «هنگامیکه روز قیامت فرا رسد، خداوند تبارک و تعالی بسوی بندگانش فرود میآید تا بین آنها قضاوت کند، درحالیکه همهی امتها بر زانوهایشان افتادهاند. پس اولین کسیکه فراخوانده میشود، مردی است که قرآن را جمع کرده و مردی است که در راه خدا کشته شده و مردی که دارای مال زیادی است». و حدیث را ذکر نمود تا اینکه فرمود: «و شخصی آورده میشود که در راه خدا کشته شده است؛ پس خداوند به او میفرماید: در چه راهی کشته شدی؟ جواب میدهد: پروردگارا! به جهاد در راهت امر شدم، پس جنگیدم تا کشته شدم. خداوند متعال به او میفرماید: دروغ گفتی؛ و فرشتگان به او میگویند: دروغ گفتی. خداوند متعال میفرماید: بلکه خواهان این بودی که گفته شود: فلانی شجاع و دلیر است، و چنین گفته شد».
سپس رسول الله ج بر دو زانوی من زد و گفت: «ای ابوهریره! در روز قیامت این سه نفر اولین مخلوقات خدا هستند که آتش جهنم بوسیله آنها شعلهور میشود».
(جریء) به فتح جیم و کسر راء: یعنی شجاع.
1959-1336- (9) (صحیح) وَعَنْ شَدَّادِ بْنِ الْهَادِ س([6]): أَنَّ رَجُلًا مِنَ الْأَعْرَابِ جَاءَ إِلَى النَّبِیِّ ج فَآمَنَ بِهِ وَاتَّبَعَهُ، ثُمَّ قَالَ: أُهَاجِرُ مَعَکَ. فَأَوْصَى بِهِ النَّبِیُّ ج بَعْضَ أَصْحَابِهِ، فَلَمَّا کَانَتْ غزاةٌ، غَنِمَ النَّبِیُّ ج [شَیْئًا]، فَقَسَمَ، وَقَسَمَ لَهُ، فَأَعْطَى أَصْحَابَهُ مَا قَسَمَ لَهُ، وَکَانَ یَرْعَى ظَهْرَهُمْ، فَلَمَّا جَاءَ دَفَعُوهُ إِلَیْهِ، فَقَالَ: مَا هَذَا؟، قَالُوا: قِسْمٌ قَسَمَهُ لَکَ النَّبِیُّ ج. فَأَخَذَهُ فَجَاءَ بِهِ إِلَى النَّبِیِّ ج، فَقَالَ: مَا هَذَا؟ قَالَ: «قَسَمْتُهُ لَکَ»، قَالَ: مَا عَلَى هَذَا اتَّبَعْتُکَ، وَلَکِنّ اتَّبَعْتُکَ عَلَى أَنْ أُرْمَى إِلَى هَهُنَا - وَأَشَارَ إِلَى حَلْقِهِ - بِسَهْمٍ فَأَمُوتَ، فَأَدْخُلَ الْجَنَّةَ. فَقَالَ: «إِنْ تَصْدُقِ اللَّهَ یَصْدُقْکَ». فَلَبِثُوا قَلِیلًا ثُمَّ نَهَضُوا فِی قِتَالِ الْعَدُوِّ، فَأُتِیَ بِهِ النَّبِیُّ ج یُحْمَلُ، قَدْ أَصَابَهُ سَهْمٌ حَیْثُ أَشَارَ. فَقَالَ النَّبِیُّ ج: «أَهُوَ هُوَ؟». قَالَ: نَعَمْ. قَالَ: «صَدَقَ اللَّهَ فَصَدَقَهُ». ثُمَّ کَفَّنَهُ النَّبِیُّ ج فِی جُبَّتِهِ الَّتِی عَلَیْهِ، ثُمَّ قَدَّمَهُ فَصَلَّى عَلَیْهِ، وَکَانَ مِمَّا ظَهَرَ مِنْ صَلَاتِهِ: «اللَّهُمَّ! هَذَا عَبْدُکَ خَرَجَ مُهَاجِرًا فِی سَبِیلِکَ، فَقُتِلَ شَهِیدًا، أَنَا شَهِیدٌ عَلَى ذَلِکَ».
رواه النسائی.
از شداد بن الهاد س روایت است که مردی بادیهنشین نزد رسول الله ج آمده و ایمان آورد و از او تبعیت نمود؛ سپس گفت: با تو هجرت میکنم. پس رسول الله ج به چند نفر از اصحابش در مورد او سفارش نمود. هنگامیکه غزوهای رخ داد، رسول الله ج مقداری غنیمت بدست آورد که آن را تقسیم کرده و قسمتی هم برای او قرار داده و آن را به اصحابش سپرد تا به او بدهند؛ و او پشت سرشان چوپانی میکرد؛ هنگامیکه آمد سهم غنیمتش را به او دادند. به آنها گفت: این چیست؟ گفتند: این بهره و نصیبی است که رسول الله ج برای تو قرار داده است. پس آن را گرفته و نزد رسول الله ج آورد و گفت: این چیست؟ رسول الله ج فرمود: «این بهرهای بود که برای تو قرار دادم». گفت: به خاطر این از تو پیروی نمیکنم بلکه از تو پیروی میکنم برای اینکه تیری به اینجا برسد _ به حلقش اشاره کرد _ و بمیرم تا وارد بهشت شوم. رسول الله ج فرمود: «اگر راست بگویی، خداوند تو تصدیق میکند». مدتی صبر نمودند و سپس برای جنگ با دشمن خارج شدند. پس او را حمل کرده نزد رسول الله ج آوردند، درحالیکه تیری به همان جایی که اشاره کرده بود اصابت کرده بود. پس رسول الله ج فرمود: «آیا او همان فرد است؟» گفت: بله! فرمود: «با خداوند صادق بود، پس خداوند او را تصدیق نمود». سپس رسول الله ج او را در جبهی که بر دوشش انداخته بود کفن نمود و او را جلو گذاشته، بر او نماز خوانده و از آنچه از نمازش شنیده میشد این بود: «خدایا این بندهی تو است که برای جهاد در راه تو خارج شد، پس با شهادت کشته شد و من بر آن شاهد هستم».
1960-1337- (10) (صحیح) وَعَنْ عَبْدِاللهِ بْنِ عَمْرو بنِ العَاصِی ب قَالَ: قَالَ رَسُولَ الله ج: «مَا مِنْ غَازِیَةٍ أَوْ سَرِیَّةٍ تَغْزُو فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَسْلَمُونَ وَیُصِیبُونَ([7])؛ إِلَّا [کَانُوا قَدْ] تَعَجَّلُوا ثُلُثَیْ أَجْرِهِمْ، وَمَا مِنْ غَازِیَةٍ أَوْ سَرِیَّةٍ تُخْفِقُ وَتُصَابُ، إِلَّا تَمَّ أَجْرُهُمْ».
از عبدالله بن عمرو بن عاصی ب روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هیچ گروه یا لشکر مجاهد و جنگجویی نیست که در راه خدا جهاد کند و جان سالم بدر برده و غنیمت بدست آورد، مگر اینکه دو سوم اجر خود را پیشاپیش دریافت کردهاند؛ و هیچ گروه یا لشکر جنگجویی نیست [که در جهاد] غنیمت بدست نیاورد یا پیروز نشود و کشته یا زخمی شوند، مگر اینکه اجر و پاداش عملشان به تمام و کمال برای آنها محفوظ است».
وفی روایة: «مَا مِنْ غَازِیَةٍ أَوْ سَرِیَّةٍ تَغْزُو فِی سَبِیلِ اللهِ، فَیُصِیبُونَ الْغَنِیمَةَ، إِلَّا تَعَجَّلُوا ثُلُثَیْ أَجْرِهِمْ مِنَ الْآخِرَةِ، وَیَبْقَى لَهُمُ الثُّلُثُ، وَإِنْ لَمْ یُصِیبُوا غَنِیمَةً، تَمَّ لَهُمْ أَجْرُهُمْ».
رواه مسلم. وروى أبو داود والنسائی وابن ماجه الثانیة.
و در روایتی آمده است: «هیچ گروه یا لشکر مجاهد و جنگجویی نیست که در راه خدا جهاد کند و غنیمت بدست آورد مگر اینکه دو سوم اجر آخرت خود را پیشاپیش دریافت کردهاند و یک سوم برای آنها میماند و اگر غنیمت به دست نیاورند، اجر و پاداش آنها به تمام و کمال برای آنها در آخرت محفوظ میباشد».
گفته میشود: (أخفق الغازی) زمانی که بجنگد و غنیمت به دست نیاورد یا پیروز نشود.
11 -(الترهیب من الفرار من الزحف)
([1]) یعنی دینش؛ مراد این است که هرکس برای عزت دینش بجنگد، جنگ و قتال وی در راه الله است نه کسانی که سوال کننده از آنها میپرسد.
([2]) قلت: والسیاق لمسلم (6/ 46).
([3]) أی: من الأجر، وقوله: "وابتُغی به" على بناء المفعول، أی: طلب.
([4]) وانظر هناک ما علقته على هذا التخریج.
([5]) کذا قال! وهو مردود بأن الثقة رواه مرسلاً، وهو الصواب کما قال البیهقی، وسبق بیانه هناک.
([6]) میگویم: این اعلان رضایت خداوند از شداد در جای خود به کار رفته است چراکه این شداد صحابی معروفی است. و کسی که میگوید: وی از تابعین است، دچار اشتباه شده است و چه بسا وی را با پسرش عبدالله اشتباه گرفته است که پسرش از تابعین است. نگا: "أحکام الجنائز" (ص 81- طبعة المعارف).
([7]) کذا الأصل وغیره، والذی فی مسلم (6/ 48): ". . تغزوا فتغنم وتسلم"، والزیادة منه، وکأنّ المصنف رواه بالمعنى، وکان فی الأصل زیادة: "وتخوف"، فحذفتها؛ لأنها لیست فی مسلم.