اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

ترهیب زنی که موی سر را پیوند می‌زند و زنی که تقاضای پیوند زدن مو می‌کند و زن خالکوب و زنی که خواستار خالکوبی می‌باشد

ترهیب زنی که موی سر را پیوند می‌زند و زنی که تقاضای پیوند زدن مو می‌کند و زن خالکوب و زنی که خواستار خالکوبی می‌باشد و زنی که ابرو را باریک می‌کند و زنی که تقاضای باریک کردن ابرو می‌کند و زنی که بین دندان‌ها فاصله می‌اندازد

3054-2098- (1) (صحیح) عَنْ أَسْمَاءَ ل: أَنَّ امْرَأَةً سَأَلَتِ النَّبِیَّ ج فَقَالَتْ: یَا رَسُولَ اللَّهِ! إِنَّ ابْنَتِی أَصَابَتْهَا الحَصَبَةُ، فَتَمَّرَقَ شَعَرُهَا، وَإِنِّی زَوَّجْتُهَا؛ أَفَأَصِلُ فِیهِ؟ فَقَالَ: «لَعَنَ اللَّهُ الوَاصِلَةَ وَالمَوْصُولَةَ».

وفی روایة قالت أسماء: «لَعَنَ النَّبِیُّ ج الوَاصِلَةَ وَالمُسْتَوْصِلَةَ».

رواه البخاری ومسلم وابن ماجه.

از اسماء ل روایت شده که زنی از رسول الله ج سؤال کرد: ای رسول الله ج! دخترم به بیماری سُرخَک مبتلا شده و موی سرش ریخته است و او را شوهر داده‌ام؛ آیا به سرش مویی پیوند بزنم؟ رسول الله ج فرمود: «خداوند زنی که موی سر را پیوند می‌زند و زنی که تقاضای پیوند زدن مو را می‌کند، لعنت کرده است».

و در روایتی اسماء ل گفت: رسول الله ج زنی که موی سر را پیوند می‌زند و زنی که تقاضای پیوند زدن مو را می‌کند لعنت کرد.

3055-2099- (2) (صحیح) وَعَنِ ابْنِ عُمَرَ ب: أَنَّ رَسُولَ اللهِ ج لَعَنَ الْوَاصِلَةَ وَالْمُسْتَوْصِلَةَ، وَالْوَاشِمَةَ وَالْمُسْتَوْشِمَةَ.

رواه البخاری ومسلم وأبو داود والترمذی والنسائی وابن ماجه.

از ابن عمر ب روایت است که رسول الله ج زنی که موی سر را پیوند می‌زند و زنی که تقاضای پیوند زدن مو می‌کند و زن خالکوب و زنی که خواستار خالکوبی است، لعنت کرده است.

3056-2100- (3) (صحیح) وَعَن ابن مَسعُودٍ س؛ أَنَّهُ قَالَ: لَعَنَ اللَّهُ الوَاشِمَاتِ وَالمُوتَشِمَاتِ، وَالمُتَنَمِّصَاتِ وَالمُتَفَلِّجَاتِ، وَالمُغَیِّرَاتِ خَلْقَ اللَّهِ. فَقَالَت لَهُ امْرَأَةٌ فِی ذَلِکَ. فَقَالَ: وَمَا لِی أَلْعَنُ مَنْ لَعَنَهُ رَسُولُ اللَّهِ ج وَهُوَ فِی کِتَابِ اللَّهِ؟ قَالَ اللهُ تَعَالَی: ﴿وَمَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا.

رواه البخاری ومسلم وأبو داود والترمذی والنسائی وابن ماجه.

از ابن مسعود س روایت است که خداوند لعنت نموده زنان خالکوب و زنانی که خواستار خالکوبی می‌باشند و زنانی که ابرو را باریک می‌کنند و زنانی که به خاطر زیبایی بین دندان‌های خود فاصله انداخته و آفرینش خدا را تغییر می‌دهند. زنی در این مورد با او صحبت نمود. ابن مسعود س گفت: چرا کسی را لعنت نکنم که رسول الله ج او را لعنت کرده است. و آن در کتاب خدا آمده است، خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَمَآ ءَاتَىٰکُمُ ٱلرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَىٰکُمۡ عَنۡهُ فَٱنتَهُواْ [الحشر: 7] «و آنچه رسول الله به شما بدهد آن را بگیرید و از آنچه شما را از آن نهی کرده است پس خودداری کنید».

(المتفلجة) عبارت است از کسی که برای زیبایی بین دندان‌هایش با سوهان و مانند آن شکاف ایجاد می‌کند [فاصله می‌اندازد].

3057-2101- (4) (حسن صحیح) وَعَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ ب قَالَ: لُعِنَتِ الْوَاصِلَةُ وَالْمُسْتَوْصِلَةُ، وَالنَّامِصَةُ وَالْمُتَنَمِّصَةُ، وَالْوَاشِمَةُ وَالْمُسْتَوْشِمَةُ مِنْ غَیْرِ دَاءٍ.

رواه أبو داود وغیره.

از ابن عباس ب روایت است: زنی که موی سر را پیوند می‌زند و زنی که تقاضای پیوند مو می‌کند، زنی که ابرو را باریک می‌کند و زنی که تقاضای باریک کردن ابرو می‌کند و زن خالکوب و زنی که خواستار خالکوبی می‌باشد، درحالی‌که هیچ بیماری ندارد، لعنت شده است.

(الواصلة): کسی که مو را به موی زن پیوند میزند. و (المستَوْصِلة): «المعمول بها ذلک»([1]). کسی که برای او پیوند مو زده میشود. و (النامصة): کسی که ابرو([2]) را می‌کند تا آن را باریک و نازک گرداند. چنانکه ابوداود می‌گوید. و خطابی می‌گوید: «ماخوذ از (النمص) به معنای کندن مو از صورت میباشد»([3]). و(المتنمصة): کسی که برای او عمل نمص انجام میشود. و (الواشمة): کسی که با سوزن دست یا صورت را سوراخ نموده و سپس محل سوراخ شده را با سرمه یا جوهر پر میکند. و (المستوشمة) کسی که برای او چنین کاری انجام میشود.

3058-2102- (5) (صحیح) وَعَنْ عَائِشَةَ ل: أَنَّ جَارِیَةً مِنَ الأَنْصَارِ تَزَوَّجَتْ، وَأَنَّهَا مَرِضَتْ فَتَمَعَّطَ شَعرُهَا، فَأَرَادُوا أَنْ یَصِلُوهَا، فَسَأَلُوا رَسُولَ اللهِ ج؟ فَقَالَ: «لَعَنَ اللَّهُ الوَاصِلَةَ وَالمُسْتَوْصِلَةَ».

از عایشه ل روایت است زنی از انصار ازدواج نمود، پس مریض شد و موهایش ریخت. تصمیم گرفتند به موهایش پیوند بزنند. از رسول الله ج سؤال کردند، رسول الله ج فرمود: «خداوند زنی که موی سر را پیوند می‌زند و زنی که تقاضای پیوند زدن مو را می‌کند، لعنت کرده است».

وفی روایة: أَنَّ امْرَأَةً مِنَ الأَنْصَارِ زَوَّجَتِ ابْنَتَهَا، فَتَمَعَّطَ شَعَرُ رَأْسِهَا، فَجَاءَتْ إِلَى النَّبِیِّ ج، فَذَکَرَتْ ذَلِکَ لَهُ وَقَالَتْ: إِنَّ زَوْجَهَا أَمَرَنِی أَنْ أَصِلَ فِی شَعَرِهَا. فَقَالَ: «لاَ؛ إِنَّهُ قَدْ لُعِنَ المُوصِلاَتُ».

رواه البخاری ومسلم.

و در روایتی آمده است: زنی از انصار دخترش را به ازدواج در آورد. پس موهای سرش ریخت. نزد رسول الله ج آمد و ایشان را در جریان گذاشته و گفت: همسرش به من دستور داده به او پیوند مو بزنم، رسول الله ج فرمود: «نه! زنانی که پیوند مو می‌زنند لعنت شده‌اند».

3059-2103- (6) (صحیح) وَعَنْ حُمَیْدِ بْنِ عَبْدِالرَّحْمَنِ بْنِ عَوْفٍ: أَنَّهُ سَمِعَ مُعَاوِیَةَ عَامَ حَجَّ، وَهُوَ عَلَى الْمِنْبَرِ وَتَنَاوَلَ قُصَّةً مِنْ شَعَرٍ کَانَتْ فِی یَدِ حَرَسِیٍّ فَقَالَ: یَا أَهْلَ الْمَدِینَةِ! أَیْنَ عُلَمَاؤُکُمْ؟ سَمِعْتُ النَّبِیِّ ج یَنْهَى عَنْ مِثْلِ هَذِهِ([4]) وَیَقُولُ: «إِنَّمَا هَلَکَ بَنُو إِسْرَائِیلَ حِینَ اتَّخَذَ هَذِهِ([5]) نِسَاؤُهُمْ».

رواه مالک، والبخاری ومسلم، وأبو داود والترمذی والنسائی.

از حُمید بن عبدالرحمن بن عوف روایت است که وی در موسم حج از معاویه س ‌که بر منبر بود و دسته‌ مویی را از نگهبان گرفته بود، شنید که گفت: ای اهل مدینه! علمای شما کجایند؟ از رسول الله ج شنیدم که از مانند این نهی کرده و فرمود: «بنی‌اسرائیل زمانی هلاک شدند که زنان‌شان این را اتخاذ نمودند.

(صحیح) وفی روایة للبخاری ومسلم عَنْ ابْنِ الْمُسَیِّبِ قَالَ: قَدِمَ مُعَاوِیَةُ الْمَدِینَةَ، فَخَطَبَنَا، وَأَخْرَجَ کُبَّةً مِنْ شَعَرٍ، فَقَالَ: مَا کُنْتُ أُرَى أَنَّ أَحَدًا یَفْعَلُهُ إِلَّا الْیَهُودَ: إِنَّ رَسُولَ اللهِ ج بَلَغَهُ، فَسَمَّاهُ (الزُّورَ)».

و در روایت بخاری و مسلم از ابن مسیب آمده است: معاویه س به مدینه آمد و برای ما خطبه خواند، بسته مویی را دَر آورد و گفت: فکر نمی‌کردم جز یهود کسی این کار را انجام دهد؛ چون خیر این مساله به رسول الله ج رسید، پس آن را زور، دروغ و فریب نامید.

(صحیح) وفی أخرى للبخاری ومسلم: أَنَّ مُعَاوِیَةَ قَالَ ذَاتَ یَوْمٍ: إِنَّکُمْ أَحْدَثْتُمْ زِیَّ سَوْءٍ، وَإِنَّ نَبِیَّ اللهِ ج نَهَى عَنِ الزُّورِ. قَالَ: وَجَاءَ رَجُلٌ بِعَصًا عَلَى رَأْسِهَا خِرْقَةٌ فَقَالَ مُعَاوِیَةُ: أَلَا هَذَا الزُّورُ. قَالَ قَتَادَةُ: یَعْنِی مَا یُکَثِّرُ بِهِ النِّسَاءُ أَشْعَارَهُنَّ مِنَ الْخِرَقِ([6]).

و در روایت دیگری در بخاری و مسلم آمده است: روزی معاویه س گفت: شما پوشش بدی به وجود آورده‌اید و رسول الله ج از تقلب و فریب نهی فرمود. مردی با عصایی که بر سر آن پارچه‌ای بود آمد، معاویه س گفت: این زور و فریب است.

قتاده می‌گوید: یعنی آنچه زنان بوسیله‌ی آن موهای‌شان را بلند می‌کنند.

3060- (ضعیف) وَعَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ ب: أَنَّ النَّبِیَّ ج خَرَجَ بِقُصَّةٍ، فَقَالَ: «إِنَّ نِسَاءَ بَنِی إِسْرَائِیلَ کُنَّ یَجْعَلْنَ هَذَا فِی رُءُوسِهِنَّ، فَلُعِنَّ وَحُرِّمَ عَلَیْهِنَّ الْمَسَاجِدُ».

از ابن عباس ب روایت است: رسول الله ج با دسته‌ای مو (گیسو) بیرون شده و فرمود: «زنان بنی اسرائیل این را در سرهای خود قرار می‌دادند و به این دلیل لعنت شدند و مساجد بر آنها حرام شد».

رواه الطبرانی فی "الکبیر" و"الأوسط" من روایة ابن لهیعة، وبقیة إسناده ثقات([7]).

12- (الترغیب فی الکحل بالإثمد للرجال والنساء)



([1]) کذا قال ولیس بدقیق. قال الناجی: "إنما المفعول بها (مفعولة) فإنْ طلبت فعل ذلک فهی (مستفعلة)، وکذا (منفعلة) کـ (المتنمصة)، وهذا واضح لا یخفى". قلت: وهذه الأوهام کلها وقعت فی "الانتقاء" المنسوب لابن حجر، ولم یتنبه لذلک محققه الأعظمی، مع تفسیره لها فی "الفتح" بما لا غبار علیه.

([2]) میگویم: ذکر ابرو و صورت از باب مقید و محصور بودن این امر به آنها نیست؛ چراکه (النمص) از نگاه لغوی اعم از این موارد است. و همین مساله در مورد دست و صورت در «الوشم» نیز صادق است و عمومیت این بخش از روایت: «المغیرات لخلق الله للحسن» موید آن میباشد. پس دقت کن و از هوی و هوس پیروی نکن که تو را از راه راست گمراه میکند.

([3]) نگا: پاورقی قبل.

([4]) الأصل فی الموضع الأول: (هذا)، وفی الآخر: (ها)، والتصحیح من "الصحیحین".

([5]) همان.

([6]) قلت: قول قتادة هذا فی الأصل مقدم على قوله: "وجاء رجل. . ."، فصححته من "مسلم" (6/ 168)، وکذلک رواه أحمد (4/ 93). أما عزوه لهذه الروایة إلى البخاری، فخطأ بلا شک کما قال الناجی (174/ 2).

([7]) سقط هذا الحدیث من الطبعة السابقة. وفی «التعلیق الرغیب»: ضعیف، وفیه إحالة علی «السلسلة الضعیفة» (رقم 6765). [ش].

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد