ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
4484-3122- (1) (صحیح لغیره) عَنْ أَنَسٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «عَلَیْکُمْ بِالدُّلْجَةِ؛ فَإِنَّ الْأَرْضَ تُطْوَى بِاللَّیْلِ».
رواه أبو داود[1].
از انس س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «در شب حرکت کنید؛ زیرا زمین در شب در هم پیچیده و کوتاه میشود».
4485-3123- (2) (صحیح لغیره) وَعَنْ جَابِرٍ- هو ابن عبدالله - ب قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «لَا تُرْسِلُوا فَوَاشِیَکُمْ [وَصِبْیَانَکُمْ][2] إِذَا غَابَتِ الشَّمْسُ حَتَّى تَذْهَبَ فَحْمَةُ الْعِشَاءِ، فَإِنَّ الشَّیَاطِینَ تَعبَثُ[3] إِذَا غَابَتِ الشَّمْسُ حَتَّى تَذْهَبَ فَحْمَةُ الْعِشَاءِ»[4].
از جابر بن عبدالله ب روایت است که رسول الله ج فرمودند: «حیوانات و فرزندانتان را به هنگام غروب خورشید [بیرون از خانه] نفرستید مگر زمانی که اول تاریکی و سیاهی عشاء برود؛ زیرا شیاطین هنگامی که خورشید غروب میکند، منتشر میشوند تا زمانی که تاریکی و سیاهی ابتدای شب سپری شود».
رواه مسلم وأبو داود والحاکم، ولفظه: «احْبِسُوا صِبْیَانَکُمْ حتی تَذْهَبَ فَوْعَةُ الْعِشَاءِ، فَإِنَّهَا لَسَاعَةُ تَخْتَرِقُ فِیهَا الشَّیَاطِینُ».
وقال: «صحیح على شرط مسلم».
و در روایت حاکم آمده است: «فرزندانتان را [در خانه] نگه دارید تا اینکه ابتدای تاریکی سپری گردد، زیرا این ساعتی است که شیاطین منتشر میشوند».
4486-3124- (3) (صحیح لغیره) وَعَنهُ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ الله ج: «أَقِلُّوا الْخُرُوجَ إِذَا هَدَأَتِ الرِّجْلُ، إِنَّ اللَّهَ یَبُثُّ فِی لَیْلِهِ مِنْ خَلْقِهِ مَا شَاءَ».
رواه أبو داود، وابن خزیمة فی «صحیحه» - واللفظ له -، والحاکم وقال: «صحیح على شرط مسلم».
و از جابر بن عبدالله ب روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هنگامی که حرکتها کم شد، خروجتان را کم کنید، زیرا خداوند در شب هرچه از مخلوقاتش را بخواهد منتشر مینماید».
4487-3125- (4) (صحیح) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «إِذَا سَافَرْتُمْ فِی الْخِصْبِ فَأَعْطُوا الْإِبِلَ حَظَّهَا مِنَ الْأَرْضِ، وَإِذَا سَافَرْتُمْ فِی الجَدبِ، فَأَسْرِعُوا عَلَیْهَا السَّیْرَ، وَبَادِرُوا بِهَا نِقْیَهَا، وَإِذَا عَرَّسْتُمْ، فَاجْتَنِبُوا الطَّرِیقَ؛ فَإنَّهَا طَریقُ الدَّوَابِّ وَمَأوَى الهَوَامِّ بِاللَّیْلِ».
رواه مسلم وأبو داود والترمذی والنسائی.
(نِقیَها) به کسر نون و سکون قاف؛ یعنی: مغز استخوان؛ به این معناست که: با سرعت حرکت کنید تا قبل از اینکه مغز استخوانش در اثر خستگی و سختی راه از بین رود، به مقصد برسید.
از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرگاه در مسیری سرسبز سفر کردید، بهرهی شتر را از زمین به او بدهید (و بگذارید تا حیوان در حال حرکت بچرد) و چون در مسیری خشک و بیعلف سفر کردید، او را تند برانید تا پیش از اینکه مغز استخوان حیوان، یعنی توان و نیرویش از بابت خستگی و رنج راه از میان برود، به مقصد برسید. و اگر شب در جایی توقف کردید، از اتراق کردن در راه بپرهیزید؛ زیرا راه، گذرگاه حیوانات و در شب، محلّ گزندگان و حشرات است».
«اگر به هنگام سرسبزی زمین مسافرت نمودید، بهرهی شتر را از زمین بدهید، و هنگامی که در خشکسالی مسافرت نمودید، مسافرت را بر آنها سریع طی نمایید قبل از اینکه از خستگی عقلشان را از دست بدهند، هنگامی که در آخر شب به استراحت پرداختید از وسط راه کناره گیری کنید زیرا آن، راه حیوانات و پناهگاه حشرات موذی در شب میباشد.
4488-3126- (5) (حسن لغیره) وَعَن جَابِرِ بْنِ عَبْدِاللَّهِ ب قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «إِیَّاکُمْ وَالتَّعْرِیسَ عَلَى جَوَادِّ الطَّرِیقِ... [5] فَإِنَّهَا مَأْوَى الْحَیَّاتِ وَالسِّبَاعِ، وَقَضَاءَ الْحَاجَةِ عَلَیْهَا؛ فَإِنَّهَا مِنَ الْمَلَاعِنِ».
رواه ابن ماجه؛ ورواته ثقات.
(التعریس): به معنای توقف مسافر در پایان شب برای استراحت میباشد.
از جابر بن عبدالله ب روایت است که رسول الله ج فرمودند: «از خوابیدن آخر شب در وسط راه بپرهیزید؛ زیرا پناه مارها و درندگان میباشد و همچنین از قضای حاجت در وسط راه، زیرا محل استحقاق لعنت است».
4489-3127- (6) (صحیح) وَعَن أَبِی ثَعْلَبَةَ الْخُشَنِیُّ س قَالَ: کَانَ النَّاسُ إِذَا نَزَلَوا تفرَّقوا فی الشِّعابِ والأوْدِیَةِ، فقال رسولُ الله ج: «إنَّ تَفُرُّقَکُم فی الشِّعابِ والأوْدِیَةِ إنَّما ذلکم مِنَ الشیْطانِ». فلَمْ یَنْزِلوا بعدَ ذلک مَنْزِلاً إلا انْضَمَّ بعضُهُم إلى بَعْضٍ.
رواه أبو داود والنسائی[6].
از ابو ثعلبه خشنی س روایت است، چون مردم در مسیر توقف میکردند در گوشه و کنار دره و دشت متفرق میشدند. پس رسول الله ج فرمودند: «پراکنده شدنتان در دره و دشت از شیطان میباشد». پس از آن در هیچ مکانی توقف نمیکردند مگر اینکه در کنار هم قرار میگرفتند.
4490-1820- (1) (ضعیف) وَعَن أَبِی ذَرٍّ س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «ثَلَاثَةٌ یُحِبُّهُمُ اللَّهُ، وَثَلَاثَةٌ یَبْغُضُهُمُ اللَّهُ، أَمَّا الَّذِینَ یُحِبُّهُمُ اللَّهُ؛ فَقَوْمٌ سَارُوا لَیْلَتَهُمْ، حَتَّى إِذَا کَانَ النَّوْمُ أَحَبَّ إِلَیْهِمْ مِمَّا یُعْدَلُ بِهِ؛ نَزَلُوا فَوَضَعُوا رُءُوسَهُمْ، فَقَامَ یَتَمَلَّقُنِی وَیَتْلُو آیَاتِی» فذکر الحدیث.
رواه أبو داود والترمذی والنسائی، وابن خزیمة وابن حبان فی «صحیحیهمـا». وتقدم فی «صدقة السر» بتمـامه [مضی 8- الصدقات/10].
47 ـ (الترغیب فی ذکر الله لـمن عثرت دابته)
([1]) قلت: وصححه الحاکم، ووافقه الذهبی، وقد أُعلَّ بما لا یقدح کما بینته فی "الصحیحة" (681 و682).
([2]) زیادة من "مسلم". و" (الفواشی) جمع (فاشیة): وهی الماشیة التی تنتشر من المال کالإبل والبقر والغنم السائمة، لأنها تفشو؛ أی: تنتشر فی الأرض"؛ کما فی "النهایة". وکان الأصل (مواشیکم)، فصححته من "مسلم" و"أبی داود" و"المسند" أیضاً (3/ 312 و386 و395). وفیه عنعنة أبی الزبیر عن جابر، وأبو الزبیر مدلس، وقد عنعنه، لکن قد صرح فی روایة الحمیدی فی "مسنده" بالتحدیث، لکن لیس فیها ذکر (فواشیکم)، وکذلک لم ترد فی حدیث عطاء بن أبی رباح وعمرو بن دینار عن جابر عند الشیخین وغیرهما، فأخشى أن لا تکون محفوظة، فإن وجد لها طریق آخر أو شاهد، وإلا فهی منکرة أو شاذة کما حققته فی "الصحیحة" (3454).
([3]) کذا الأصل. وفی نقل الناجی (تبعث) وقال: "کذا وجد فی نسخ "الترغیب"، وإنما لفظ مسلم (تنبعث) من الانبعاث، ولفظ أبی داود (تعیث) من العیث". قلت: وما فی الأصل لفظ أحمد.
([4]) (فوعة العشاء) به فاء و واو: ابتدای شب. و (تخترق) یعنی: «تنتشر» انتشار یافت؛ و به معناى (فحمة العشاء) میباشد. صاحب "النهایة" میگوید: «آن عبارت است از ابتدا و آغاز شب و ابتدای تاریکی. به تاریکی بین نماز مغرب و عشاء (الفحمة) و به تاریکی بین عشاء و صبح (العَسْعَسْة) میگویند.
([5]) هنا فی الحدیث: "والصلاة علیها".، فحذفته، لأنه لا شاهد معتبر له. وأما المعلقون الثلاثة الظلمة فقالوا: "حسن بشاهده المتقدم"، ولیس فیه الصلاة کما ترى!
([6]) فاته أحمد فی "المسند" (4/ 193)، وزاد: "حتى إنک لتقول: لو بسطت علیهم کساء لعمهم، أو نحو ذلک".