اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

مبحث سوم: الله و فراگیربودن قدرتش

مبحث سوم:
الله
 أ و فراگیربودن قدرتش

مقدّمه

در این مبحث، مطالبی برای معرّفی الله تعالی و فراگیربودن قدرتش بیان می‌گردد.

در مبحث رکن اول از ارکان ایمان، سخنانی در اثبات وجود الله متعال و دلایل یگانگی او گفته خواهد شد؛ یعنی در مبحث ایمان به الله ﻷ که در آن، ادلّۀ یگانگی الله تعالی به تفصیل بیان خواهد شد.

امّا مبحث پیش رو، در رابطه با علم به الله و شمول قدرت الهی است.

گفتار اول: الله أ

الله: پروردگار و صاحب هر چیزی، آفریدگار یکتا، تدبیرکنندۀ تمام هستی، دانا به تمامی موجودات، زنده‌کننده، میراننده، روزی‌دهنده، توانا، متّصف به همۀ کمالات، پاک و منزّه از هر نوع نقص و عیب و تنها ذات شایستۀ پرستش است.

الله ـ خود را این‌گونه به بندگانش معرّفی می‌نماید:

﴿هُوَ ٱللَّهُ ٱلَّذِی لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ عَٰلِمُ ٱلۡغَیۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِۖ هُوَ ٱلرَّحۡمَٰنُ ٱلرَّحِیمُ٢٢ هُوَ ٱللَّهُ ٱلَّذِی لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡمَلِکُ ٱلۡقُدُّوسُ ٱلسَّلَٰمُ ٱلۡمُؤۡمِنُ ٱلۡمُهَیۡمِنُ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡجَبَّارُ ٱلۡمُتَکَبِّرُۚ سُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ عَمَّا یُشۡرِکُونَ٢٣ هُوَ ٱللَّهُ ٱلۡخَٰلِقُ ٱلۡبَارِئُ ٱلۡمُصَوِّرُۖ لَهُ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰۚ یُسَبِّحُ لَهُۥ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ وَهُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡحَکِیمُ [الحشر: 22-24]

«او الله است که جز وی معبودی [راستین] نیست، دانای غیب و آشکار و او بخشندۀ مهربان است. او الله است که جز وی معبودی [راستین] نیست، پادشاه، ‌بی‌نهایت پاک، منزّه [و سالم از هر عیب]، ایمنی‌دهنده، نگهبان پیروزمند، جبّار [جبران‌کننده] و شایستۀ عظمت و بزرگی است. الله پاک و منزّه است از آنچه [برای او] شریک می‌آورند. او الله است، خالق، نوآفرین، نقشبند [بی‌نظیر]، برای وی نام‌های نیکوست، آنچه در آسمانها و زمین است تسبیحش می‌گویند و او پیروزمند حکیم است.»

در جایی دیگر می‌فرماید:

﴿ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡحَیُّ ٱلۡقَیُّومُۚ لَا تَأۡخُذُهُۥ سِنَةٞ وَلَا نَوۡمٞۚ لَّهُۥ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِۗ مَن ذَا ٱلَّذِی یَشۡفَعُ عِندَهُۥٓ إِلَّا بِإِذۡنِهِۦۚ یَعۡلَمُ مَا بَیۡنَ أَیۡدِیهِمۡ وَمَا خَلۡفَهُمۡۖ وَلَا یُحِیطُونَ بِشَیۡءٖ مِّنۡ عِلۡمِهِۦٓ إِلَّا بِمَا شَآءَۚ وَسِعَ کُرۡسِیُّهُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَۖ وَلَا یَ‍ُٔودُهُۥ حِفۡظُهُمَاۚ وَهُوَ ٱلۡعَلِیُّ ٱلۡعَظِیمُ [البقرة: 255]

«الله [معبود بر حق است] هیچ معبود بر حقّی، جز او نیست. زنده [و جهان هستی را] نگه‌دار و مدبّر است. نه چرت او را فرا گیرد و نه خواب. آنچه در آسمانها و آنچه در زمین وجود دارد، از آنِ اوست. کیست که در نزد وی جز به فرمانش شفاعت کند؟! آنچه در پیش روی آنان و آنچه در پشت سرشان است را می‌داند و به چیزی از علم او، جز به آنچه بخواهد، احاطه ندارند. کرسیّ او آسمانها و زمین را در بر گرفته و نگهداری آن دو [زمین و آسمان] بر وی گران و دشوار نیست و او بلندمرتبه و بزرگ است.»

﴿ذَٰلِکَ بِأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡحَقُّ وَأَنَّ مَا یَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ هُوَ ٱلۡبَٰطِلُ وَأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡعَلِیُّ ٱلۡکَبِیرُ [الحج: 62]

«این بدان سبب است که الله حق بوده و آنچه جز او می‌خوانند، باطل است، و به راستی که الله بلند‌مرتبۀ بزرگ است.»

﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ١ ٱللَّهُ ٱلصَّمَدُ٢ لَمۡ یَلِدۡ وَلَمۡ یُولَدۡ٣ وَلَمۡ یَکُن لَّهُۥ کُفُوًا أَحَدُۢ [الإخلاص: 1-4]

«[ای پیامبر!] بگو: او الله یکتا و یگانه است. الله بی‌نیاز است [و همه نیازمند او هستند]. نه [فرزندی] زاده و نه زاده شده است. و هیچ‌کس همانند و همتای او نبوده و نیست.»

الله ﻷ اسامی فراوانی را برای خویش نام برده که در آیات قبلی، برخی از آنها بیان شد. قرآن کریم و سنّت مطهّر پُر از اسم‌های مبارک الهی است.

هریک از اسامی موجود، متضمّن صفتی از صفات پروردگار است.[1]

مشهورترین و بزرگ‌ترین و مهم‌ترین نام الهی، «الله» است.

این اسم ویژگی‌های فراوانی دارد؛ از جمله:

1.     «الله» اسم اعظم الهی است: گروهی از عالمان بر این باور بوده‌ و بیان نموده‌اند که «الله» نام اعظم الهی است و اگر پروردگار با این اسم خوانده شود، اجابت می‌کند و اگر چیزی از وی درخواست شود، می‌دهد.

2.     نام مذکور، اصل همۀ اسمای حسنای الهی به شمار می‌رود و سایر نام‌ها به آن منسوب شده و صفتش قرار می‌گیرند. الله ﻷ می‌فرماید:

﴿وَلِلَّهِ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ فَٱدۡعُوهُ بِهَاۖ [الأعراف: 180]

«و برای الله، نام‌های نیکوست، پس او را با آن [نام‌ها] بخوانید.»

﴿ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ لَهُ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ [طه: 8]

«[او] الله است که هیچ معبودی جز او نیست؛ نام‌های نیکو از آنِ اوست.»

﴿هُوَ ٱللَّهُ ٱلَّذِی لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ عَٰلِمُ ٱلۡغَیۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِۖ هُوَ ٱلرَّحۡمَٰنُ ٱلرَّحِیمُ٢٢ هُوَ ٱللَّهُ ٱلَّذِی لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡمَلِکُ ٱلۡقُدُّوسُ ٱلسَّلَٰمُ ٱلۡمُؤۡمِنُ ٱلۡمُهَیۡمِنُ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡجَبَّارُ ٱلۡمُتَکَبِّرُۚ سُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ عَمَّا یُشۡرِکُونَ٢٣ هُوَ ٱللَّهُ ٱلۡخَٰلِقُ ٱلۡبَارِئُ ٱلۡمُصَوِّرُۖ لَهُ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰۚ یُسَبِّحُ لَهُۥ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ وَهُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡحَکِیمُ [الحشر: 22-24]

«او الله است که جز وی معبودی [راستین] نیست، دانای غیب و آشکار و او بخشندۀ مهربان است. او الله است که جز وی معبودی [راستین] نیست، پادشاه، ‌بی‌نهایت پاک، منزّه [و سالم از هر عیب]، ایمنی‌دهنده، نگهبان پیروزمند، جبّار [جبران‌کننده] و شایستۀ عظمت و بزرگی است. الله پاک و منزّه است از آنچه [برای او] شریک می‌آورند. او الله است، خالق، نوآفرین، نقشبند [بی‌نظیر]، برای وی نام‌های نیکوست، آنچه در آسمانها و زمین است تسبیحش می‌گویند و او پیروزمند حکیم است.»

گفته می‌شود که رحمان، رحیم، خالق، رازق، عزیز و حکیم از اسامی الله متعال هستند، ولی نمی‌توان گفت که الله از نام‌های رحمان و رحیم یا از اسامی عزیز و امثال آن است.

3.     «الله» مستلزم و متضمّن تمامی مفاهیم اسمای الهی است و به طور اجمال، بیانگر آنهاست و اسم‌های الهی تفصیل و توضیحی از صفات جلال و کمال و عظمت پروردگارند. بنابراین سایر اسامی آفریدگار و معانی‌شان، به نام «الله» برمی‌گردد.

4.     در همۀ اذکار منقول، این نام وجود دارد؛ تهلیل [لا إله إلّا الله]، تکبیر [الله اکبر]، تحمید [الحمد لِلّه]، تسبیح [سبحان الله]، حوقله [لا حول ولاقوّة إلّا بالله]، حسبله [حسبی الله]، استرجاع [إنّا لِلّه وإنّا إلیه راجعون]، بسمله [بسم الله] و سایر اذکار همراه با نام «الله» هستند. زمانی که انسان مسلمان تکبیر، تحمید، تهلیل و بقیّۀ اذکار را می‌گوید، این اسم را بر زبان می‌آورد.

5.     «الله» بیشتر از سایر اسمای الهی در قرآن آمده، به گونه‌ای که بیش از 2200 بار بیان شده و هیچ اسم دیگری این اندازه نیامده است. الله تعالی 33 آیه را با این نام شروع کرده است.[2]

در توضیح مفهوم «الله» باید گفت که اصل آن «إله» به معنای معبود بوده و «إله» نامی از اسامی پروردگار به شمار می‌رود و در قرآن مجید آمده است:

﴿وَإِلَٰهُکُمۡ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞۖ لَّآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلرَّحۡمَٰنُ ٱلرَّحِیمُ [البقرة: 163]

«و معبود شما الله یگانه است که غیر از او معبودی نیست؛ بخشندۀ مهربان است.»

﴿وَمَآ أُمِرُوٓاْ إِلَّا لِیَعۡبُدُوٓاْ إِلَٰهٗا وَٰحِدٗاۖ لَّآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۚ سُبۡحَٰنَهُۥ عَمَّا یُشۡرِکُونَ [التوبة: 31]

«درحالی که دستور نداشتند جز الله یکتایی که هیچ معبودی [به حق] جز او نیست را بپرستند. او پاک و منزّه از آنچه شریک او قرار می‌دهند، است.»

﴿قُلۡ إِنَّمَا یُوحَىٰٓ إِلَیَّ أَنَّمَآ إِلَٰهُکُمۡ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞۖ فَهَلۡ أَنتُم مُّسۡلِمُونَ [الأنبیاء: 108]

«بگو: تنها به سوی من وحی می‌شود که همانا معبود شما، معبود یگانه است، پس آیا شما تسلیم می‌شوید؟!»

با وجود این، جامع‌ترین و بهترین سخن دربارۀ معنای «الله» از ابن عبّاس ب نقل شده که می‌گفت: «"الله" یعنی ذاتی که صاحب ربوبیّت و عبودیّت بر تمامی مخلوقاتش است.» سخن مذکور را ابن جریر در تفسیر خود آورده است.[3]

ابن عبّاس ب در این توضیح، دو مسئله را بیان کرده است:

أ- وصفی از این اسمِ گرامی که متعلّق به الله أ است؛ یعنی صفت الوهیّت آفریدگار که واژۀ «الله» بیانگر آن بوده، چنانکه نام «علیم» دلالت بر صفت علم الهی، «عزیز» دلالت بر صفت عزّت پروردگار، نام «حکیم» دلالت بر صفت حکمت الهی، «رحیم» دلالت بر صفت رحمت پروردگار و سایر اسامی دلالت بر بقیّۀ صفات الهی دارند.

بنابراین «الله» صاحب الوهیّت و ربوبیّت است و این صفت بزرگِ آفریدگار می‌طلبد که الله أ معبود باشد و بلکه لازم است که به هیچ نوعی، کسی در این صفت بزرگ با پروردگار شریک نباشد.

صفات الوهیّت شامل تمامی صفات کمال و جلال و عظمت و جمال و رحمت و بِرّ و کرم و احسان می‌شود و همین صفات سبب می‌گردد که الله متعال مستحقّ پرستش باشد. الله أ عبادت می‌شود، چون دارای صفات جلال و عظمت است. پروردگار متعال پرستش می‌شود، زیرا تنها او قیّوم و ربّ و پادشاه و سلطان است و نیز بدین سبب که فقط او دارای رحمت بوده و نعمت‌های ظاهری و باطنی را به تمامی مخلوقاتش می‌رساند. الله ﻷ عبادت می‌شود، چراکه علم، حکم، حکمت، احسان، رحمت، قدرت، عزّت و قهر وی بر هر چیزی احاطه دارد و تنها او از هر جنبه‌ای، غنی و بی‌نیازِ مطلق است و دیگران همواره در تمامی امور، محتاج وی هستند؛ در ایجاد و تدبیر، امداد و روزی، تمامی نیازها، بزرگ‌ترین حاجت‌ها و سخت‌ترین شرایط محتاج او هستند و نیاز دارند که فقط او را پرستش کنند و معبودشان قرار دهند. بنابراین صفت الوهیّت متضمّن تمامی اسمای حسنا و صفات والای پروردگار است.

ب- صفتی از این اسم که مربوط به بنده است؛ یعنی صفت عبودیّت. بندگان الله تعالی را عبادت می‌کنند و معبود خویش می‌دانند. الله أ می‌فرماید:

﴿وَهُوَ ٱلَّذِی فِی ٱلسَّمَآءِ إِلَٰهٞ وَفِی ٱلۡأَرۡضِ إِلَٰهٞۚ وَهُوَ ٱلۡحَکِیمُ ٱلۡعَلِیمُ [الزخرف: 84]

«و او کسی است که در آسمان، معبود و در زمین [نیز] معبود بوده و او حکیم داناست.»

یعنی اهل آسمان و زمین از روی میل یا اجبار، وی را پرستش می‌کنند و تمامی آنها در برابر عظمتش خاشع و فروتن و پیرو اراده و خواست او و در بندِ عزّت و قیّومیّت پروردگار هستند.

بندگان الله تعالی، او را پرستش می‌کنند و بر حسب درجات و جایگاه خویش، دل و روح و سخن و فعل‌شان را با تمام وجود در این راه به کار می‌گیرند. الله متعال دو مفهوم مذکور را در چندین موضع از آیات قرآن، باهم بیان نموده است؛ مانند:

﴿إِنَّنِیٓ أَنَا ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱعۡبُدۡنِی وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ لِذِکۡرِیٓ [طه: 14]

«یقیناً من الله هستم، هیچ معبودی [به حق] جز من نیست، پس مرا پرستش کن و نماز را برای یاد من برپا دار.»

﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِکَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِیٓ إِلَیۡهِ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱعۡبُدُونِ [الأنبیاء: 25]

«و [ما] پیش از تو هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر اینکه به او وحی کردیم که: معبودی جز من نیست، پس فقط مرا عبادت کنید.»

﴿ فَٱعۡبُدۡهُ وَٱصۡطَبِرۡ لِعِبَٰدَتِهِۦۚ هَلۡ تَعۡلَمُ لَهُۥ سَمِیّٗا [مریم: 65]

«پس او را پرستش کن و بر عبادتش شکیبا [و پایدار] باش، آیا [مانند و] هم‌نامی برای او می‌شناسی؟!»[4]

در مبحث ارکان ایمان و اسلام، توضیحات بیشتری دربارۀ علم به الله متعال بیان خواهد شد.

گفتار دوم: قدرت الهی

قدرت صفتی ثابت از صفات پروردگار است؛ قدرتی تام و کامل که توضیح آن خواهد آمد.

از دیگر اسامی الهی، قدیر، قادر و مقتدر را می‌توان نام برد.

نام‌های مذکور در قرآن کریم بیان گشته و بیشتر از همه، «قدیر»، سپس «قادر» و پس از آن، «مقتدر» تکرار شده است. به عنوان نمونه، الله ﻷ می‌فرماید:

﴿وَٱللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٌ [البقرة: 284]

«و الله بر هر چیزی تواناست.»

﴿إِنَّهُۥ کَانَ عَلِیمٗا قَدِیرٗا [فاطر: 44]

«بی‌گمان او دانای تواناست.»

﴿قُلۡ هُوَ ٱلۡقَادِرُ عَلَىٰٓ أَن یَبۡعَثَ عَلَیۡکُمۡ عَذَابٗا مِّن فَوۡقِکُمۡ أَوۡ مِن تَحۡتِ أَرۡجُلِکُمۡ أَوۡ یَلۡبِسَکُمۡ شِیَعٗا وَیُذِیقَ بَعۡضَکُم بَأۡسَ بَعۡضٍۗ [الأنعام: 65]

«بگو: او قادر است بر آنکه عذابی از بالای [سر] تان یا از زیر پایتان، بر شما بفرستد یا شما را به صورت گروه‌گروه [و پراکنده] باهم بیامیزد و [طعم] جنگ [و دو دستگی] را به هریک از شما به‌وسیلۀ دیگری بچشاند.»

﴿وَکَانَ ٱللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ مُّقۡتَدِرًا٤٥ [الکهف: 45]

«و الله بر همه چیز تواناست.»

تمامی‌ آنها دلالت بر ثبوت صفت قدرت برای الله ـ می‌کنند و نشان می‌دهند که قدرت الهی کامل است. الله متعال با قدرت خویش، موجودات را به وجود آورد و با قدرت خود، آنها را تدبیر می‌کند و با قدرت خویش، آنها را برابر و پابرجا می‌نماید و با قدرت خود، می‌میراند و زنده می‌کند و بندگان را برای جزا برمی‌انگیزاند و فرد نیکوکار را به سبب نیکی‌اش، پاداش داده و بدکار را به علّت بدی‌اش، مجازات می‌نماید. ذاتی که هرگاه ارادۀ انجام کاری نماید، می‌گوید: باش و بلافاصله آن کار صورت می‌گیرد.

همچنین الله متعال با قدرت خویش، دل‌ها را بر آنچه اراده کند، برمی‌گرداند و کسی را که بخواهد، هدایت نموده و کسی را که بخواهد، گمراه می‌کند و انسان مؤمن را مؤمن، فرد کافر را کافر، نیکوکار را نیکوکار و بدکار را بدکار می‌گرداند.

به سبب کمال قدرتش، هیچ‌کس چیزی از علمش را نمی‌داند مگر آنچه بخواهد که به کسی خبر دهد. براساس کمال قدرتش، آسمانها و زمین و آنچه در میانشان است را در 6 روز به وجود آورد و هرگز خسته و رنجور نگشت. هیچ‌یک از مخلوقاتش نمی‌تواند وی را ناتوان کند و از اختیارش خارج گردد، بلکه در هر جا که باشند، در تصرّف الله أ هستند؛ ذاتی که قدرتش منزّه از خستگی و درماندگی و ناتوانی است و هرچه بخواهد را می‌تواند انجام دهد.

به علّت کمال قدرتش، هر چیزی تحت فرمان و تدبیر اوست و هرچه بخواهد، می‌شود و آنچه نخواهد، صورت نمی‌گیرد.[5]

یکی از اصول مهم و بزرگ ایمان، ایمان به قدر است. الله تعالی می‌فرماید:

﴿إِنَّا کُلَّ شَیۡءٍ خَلَقۡنَٰهُ بِقَدَرٖ [القمر: 49]

«بی‌گمان ما همه چیز را به ‌اندازه [بر اساس تقدیر] آفریدیم.»

﴿وَکَانَ أَمۡرُ ٱللَّهِ قَدَرٗا مَّقۡدُورًا [الأحزاب: 38]

«و فرمان الله حساب‌شده و دقیق است.»

﴿وَخَلَقَ کُلَّ شَیۡءٖ فَقَدَّرَهُۥ تَقۡدِیرٗا [الفرقان: 2]

«پس اندازۀ هرچیز را چنان که می‌باید؛ معیّن کرده است.»

مسلم / در صحیح خود[6] از ابوهریره س چنین روایت می‌کند: «مشرکان قریش نزد رسول الله ج آمده و با وی، دربارۀ قدر مخاصمه کردند و از این رو، آیات زیر نازل شد:

﴿إِنَّ ٱلۡمُجۡرِمِینَ فِی ضَلَٰلٖ وَسُعُرٖ٤٧ یَوۡمَ یُسۡحَبُونَ فِی ٱلنَّارِ عَلَىٰ وُجُوهِهِمۡ ذُوقُواْ مَسَّ سَقَرَ٤٨ إِنَّا کُلَّ شَیۡءٍ خَلَقۡنَٰهُ بِقَدَرٖ [القمر: 47-49]

«بی‌گمان گناهکاران در گمراهی و دیوانگی هستند. روزی‌که بر چهره‌هایشان، در آتش [جهنّم] کشیده شده [و به آنان گفته می‌شود:] [طعم] آتش دوزخ را بچشید. بی‌گمان ما همه چیز را به ‌اندازه [براساس تقدیر] آفریدیم.»

کسی که به قدر ایمان نداشته باشد، به الله ﻷ نیز ایمان ندارد. امام احمد / می‌گوید: «قدر، قدرت الهی است.»[7]

بنابراین انکار قدر به معنای انکار قدرت الله متعال است و انکار صفاتش یا یکی از آنها، با ایمان به الله تعالی منافات دارد، زیرا یکی از اصول ایمان به اللهU، ایمان به تقدیرهایش است.

ابن عبّاس ب می‌گوید: «قدر نظام توحید است و هرکس که الله متعال را یگانه بداند و به قدر ایمان آورد، این ریسمان محکمی است که هرگز گسسته نمی‌شود، ولی فردی که الله تعالی را یگانه بداند، امّا قدر را تکذیب نماید، توحید را نقض کرده است.»[8]

عوف می‌گوید که از حسن چنین شنیدم: «کسی که قدر را تکذیب کند، اسلام را انکار کرده است. همانا الله ﻷ تقدیرهایی را مقدّر ساخت و مخلوقات را براساس قدر آفرید، اجل‌ها را با قدر تقسیم نمود، روزی‌ها را براساس تقدیر قسمت کرد، مصیبت‌ها را با قدر تقسیم نمود و سلامتی‌ها را بر پایۀ تقدیر قسمت کرد.»[9]

ایمان به قدر، از بزرگ‌ترین ویژگی‌های عالمانِ به آن است. ابن جریر در تفسیر خود، از ابن عبّاس ب نقل نموده که دربارۀ آیۀ: ﴿إِنَّمَا یَخۡشَى ٱللَّهَ مِنۡ عِبَادِهِ ٱلۡعُلَمَٰٓؤُاْۗ [فاطر: 28«از میان بندگان الله، فقط دانایان از او می‌ترسند.»، می‌گفت: مراد کسانی هستند که می‌گویند:

﴿أَنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٞ [الطّلاق: 12]

«همانا الله بر هر چیزی تواناست.»

علاوه بر مواردی که بیان گشت، در مبحث رکن ششم از ارکان ایمان؛ یعنی ایمان به قدر، توضیحات بیشتری دربارۀ قدر و آثار و نتایج پسندیده و شایستۀ آن بیان خواهد شد.


 



[1]- بدائع الفوائد، ابن قیّم، ج 1، صص 159- 170؛ القواعد المثلی، محمّد بن عثیمین، صص 37- 38.

[2]- تفسیر ابن جریر، ج 2، ص 121؛ تیسیر العزیز الحمید، سلیمان بن عبدالوهّاب، ص 30.

[3]- به نقل از تیسیر العزیز الحمید، ص 30.

[4]- فقه الأسماء الحسنی، عبدالرّزّاق بدر، صص 77- 78.

[5]- همان، ص 217.

[6]- شمارۀ حدیث: 2656.

[7]- منهاج السّنّة، شیخ الإسلام ابن تیمیّه، ج 3، ص 254؛ شفاء العلیل، ابن قیّم، ص 28.

[8]- القدر، فریابی، شمارۀ: 205. عبارت فوق از وی نقل شده است؛ الإبانة، ابن بطّه، شمارۀ: 1624؛ أصول الاعتقاد، لالکائی، شمارۀ: 1224 و دیگران.

[9]- الإبانة، ابن بطّة، شمارۀ: 1676؛ أصول الاعتقاد، لالکائی، شمارۀ: 1255.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد