اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

پشتیبانی از پیامبر

پشتیبانی از پیامبر ج

ماکس آمریکایی می‌نویسد: «روح اسلام از [حضرت] محمد به مسلمانان و راهنمایان صالح سرایت کرد و همین روح قوی و پاک بود که پیغمبر را در آن هنگام که دشمنان کافرش در صدد قتل و آزارش بودند، به هجرت از مکه به مدینه دلالت کرد و شگفت در این است که دشمنانش به هجرت او از مکه بسنده نکرده و در مسیر هجرت به تعقیبش پرداختند و منزلش را به محاصره درآوردند تا دستگیرش کنند([1]) ولی روح قوی‌ای که در ژرفای قلبش جای داشت، او را وا داشت که با اتکا به خداوند و به هنگامی که خواب بر آنان غلبه کرد([2])، از این فرصت استفاده کرد و خود را به صحرا رساند و در غاری([3]) که در آنجا بود، مخفی شد.

نباید پنداشت که آن غار او را نجات می‌داد، بلکه باید اقرار کرد که اسلام و نیروی معنوی و قوه‌ی ایمان، عامل نجاتش شد و کبوتری را برانگیخت که بر درِ غار، آشیانه بسازد و تخم بگزارد (معروف است که عنکبوت بر درِ غار تنیده بود) و چون دشمنان پس از [رفتن] پیغمبر، از بی‌هوشی و خواب به خود آمدند و تا همان غار ردش را دنبال کردند، در آنجا مردد ماندند؛ زیرا معتقد بودند که ممکن نیست پیغمبر ج در آن غار باشد.

اینک هرکه در صدد است به وحدانیت خداوند ایمان بیاورد، خوب است بدون هیچ تکلفی دست خداوندی را که چشم‌های مجرد از دیدنش عاجزند، مشاهده کند و ببیند که چگونه کاینات را اداره می‌کند و به ویژه به این نکته دقت کند که چگونه زندگانی پیغمبر فقط بر اثر یک پرنده و چند تار عنکبوت – که مأمور حمایت وی شد – از دست دشمنان ایمن ماند و البته این عمل با دست خداوند که از دیدگان مخفی است انجام گرفت»([4]).



[1]- بلکه آنان قصد داشتند که پیامبر را به قتل برسانند، به همین جهت از هر قبیله‌ای جوانی را برگزیدند، همگی شبانه بر پیامبر حمله برند و ایشان را به قتل برسانند.

[2]- رسول خدا مشتی خاک برگرفت و بر سر آنان افشاند و نُه آیۀ نخست سورۀ یاسین را خواند و از خانه خارج شد، خدا بر چشم‌های آنان پرده کشید که پیامبر ج را ندیدند.

[3]- این غار به «غار ثور» مشهور است.

[4]- همان، 116- 117.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد