ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
أنس بن مالکس روایت کرده است: «أن رسول الله ج قال: أَتَانِی جِبْرِیلُ بِمِثْلِ الْمِرْآةِ الْبَیْضَاءِ فِیهَا نُکْتَةٌ سَوْدَاءُ، قُلْتُ: یَا جِبْرِیلُ: مَا هَذِهِ؟ قَالَ: هَذِهِ الْجُمُعَةُ، جَعَلَهَا اللَّهُ عِیدًا لَکَ وَلأُمَّتِکَ، فَأَنْتُمْ قَبْلَ الْیَهُودِ، وَالنَّصَارَى، فِیهَا سَاعَةٌ لا یُوَافِقُهَا عَبْدٌ یَسْأَلُ اللَّهَ فِیهَا خَیْرًا إِلا أَعْطَاهُ إِیَّاهُ، قَالَ: قُلْتُ: مَا هَذِهِ النُّکْتَةُ السَّوْدَاءُ؟، قَالَ: هَذَا یَوْمُ الْقِیَامَةِ، تَقُومُ فِی یَوْمِ الْجُمُعَةِ، وَنَحْنُ نَدْعُوهُ عِنْدَنَا الْمَزِیدَ، قَالَ: قُلْتُ: مَا یَوْمُ الْمَزِیدِ؟ قَالَ: إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ فِی الْجَنَّةِ وَادِیًا أَفْیَحَ، وَجَعَلَ فِیهِ کُثْبَانًا مِنَ الْمِسْکِ الأَبْیَضِ، فَإِذَا کَانَ یَوْمُ الْجُمُعَةِ یَنْزِلُ اللَّهُ فِیهِ، فَوُضِعَتْ فِیهِ مَنَابِرُ مِنْ ذَهَبٍ لِلأَنْبِیَاءِ، وَکَرَاسِیُّ مِنْ دُرٍّ لِلشُّهَدَاءِ، وَیَنْزِلْنَ الْحُورُ الْعِینُ مِنَ الْغُرَفِ فَحَمِدُوا اللَّهَ وَمَجَّدُوهُ، قَالَ: ثُمَّ یَقُولُ اللَّهُ: اکْسُوا عِبَادِی، فَیُکْسَوْنَ، وَیَقُولُ: أَطْعِمُوا عِبَادِی، فَیُطْعَمُونَ، وَیَقُولُ: اسْقُوا عِبَادِی، فَیُسْقَوْنَ، وَیَقُولُ: طَیَّبُوا عِبَادِی فَیُطَیَّبُونَ، ثُمَّ یَقُولُ: مَاذَا تُرِیدُونَ؟ فَیَقُولُونَ: رَبِّنَا رِضْوَانَکَ، قَالَ: یَقُولُ: رَضِیتُ عَنْکُمْ، ثُمَّ یَأْمُرُهُمْ فَیَنْطَلِقُونَ، وَتَصْعَدُ الْحُورُ الْعِینُ الْغُرَفَ، وَهِیَ مِنْ زُمُرُّدَةٍ خَضْرَاءَ، وَمِنْ یَاقُوتَةٍ حَمْرَاءَ»[1] «جبرئیل به نزد من آمد، در حالی که در دستش چیزی را حمل میکرد، که مثل آئینۀ سفید بود و در آن (چیزی) مانند یک لکۀ سیاه دیده میشد، گفتم: این چیست در دستت، ای جبرئیل؟ فرمود: این جمعه است که خداوند آن را برای تو و أمّتت عید قرار داده و شماها بر یهودیان و مسیحیان أولی هستید، و در این روز لحظهای وجود دارد که بندهای که در این زمان خیری از خداوند خواسته، با آن موافقت نکرده (و در این زمان دعا نکرده) مگر خداوند به وی خواهد داد، گفتم: این لکۀ سیاهی چیست؟ فرمود: این روز قیامت است که در روز جمعه برپا میشود و ما در نزد خود به آن "یوم المزید" میگوئیم، گفتم: "یوم المزید" چیست؟ فرمود: خداوند در بهشت دشتی پهناور قرار داده و در (کف) آن ریگهایی از مشک سفید است و وقتی روز جمعه فرا میرسد، خداوند بر آن فرود میآید و در آن منبرهایی از طلا برای پیامبران و صندلیهایی از دُر برای شهداء قرار داده میشود و حوری ها از اتاقهایشان پایین میآیند و (بهشتیان) خداوند را سپاس و تمجید میکنند، جبرئیل گفت: خداوند میفرماید: بندگانم را بپوشانید و آنها پوشیده میشوند، و میفرماید: بندگانم را طعام دهید، و طعام داده میشوند و میفرماید: بندگانم را سیراب کنید، سیراب میشوند و میفرماید: بندگانم را خوشبو کنید و خوشبو میشوند سپس میفرماید: چه میخواهید؟ میگویند: ای پرودگار ما! رضایتت (را خواهانیم) فرمود: از شماها راضی شدم سپس به آنها امر میفرماید که میتوانید بروید و حوریهای درشت چشم (به سوی) اتاقها بالا میروند که از زبرجد سبز و یاقوت قرمز میباشند.»
از این روایت مشخص میگردد که خداوندأ هنگام قیامت، در روز جمعه با بندگانش دیدار کرده و آنان مشرَّف به رؤیت جمال مبارک وی میگردند؛ لذا بندگان باید حق جمعه را به خوبی ادا کرده تا در آن روز شرمندۀ پروردگارشان نگردند و از این نعمت والا و وصف ناپذیر بهرهمند شوند.
همچنین نشان میدهد که جایگاه جمعه نزد ملائکه همانند جامهی سپیدی بوده که نقطهی سیاهی در آن میباشد. وواضح بوده که این نقطه به وضوح مشخص میباشد؛ ولذا نزد ملائکه هم همین جایگه را دارد.
[1] (صحیح): ابویعلی، المسند (ش4228) روایت کرده است: «حدثنا شیبان بن فروخ حدثنا الصعق بن حزن حدثنا علی بن الحکم البنانی عن أنس بن مالک: أن رسول الله صلی الله علیه وسلم قال: ... .»
وعلی بن الحکم البنانی هم متابعه شده وطبرانی، المعجم الاوسط (ج7ص214و15وج2ص314) / ضیاء المقدسی، الاحادیث المختاره (ج6ص272) / عبدالله بن احمد، السنة (ش460) / بزار (ش7527) / أمالی أبی بکر النجاد (ش46) / التاسع من فوائد البختری (ش20) / جزء فیه أحادیث أبی حامد أحمد بن بلال الخشاب (ش18) / آجری، الشریعة (ش612) / طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن (ج22ص368) / ابن مندة، الرد على الجهمیة (ص55) / دارمی، الرد على الجهمیة (ش91و144) / خطیب بغدادی، موضح أوهام الجمع والتفریق (ج2ص287) / ابن ابی شیبة، المصنف (ج1ص477) / مسند الحارث (ش195) / ابن ابی الدنیا، صفة الجنة وما أعد الله لأهلها من النعیم (ش91) / ابن بطة، الابانة (ش24) / عقیلی، الضعفاء (ج1ص292) / خطیب بغدادی، تاریخ بغداد (ج4ص671) / ابن ابی یعلی، طبقات الحنابلة (ج2ص9) / ابونعیم، أخبار أصبهان (ج4ص152) / هیثمی، بغیة الباحث عن زوائد مسند الحارث (ش196) از طریق (سالم بن عبدالله ویزید بن خمیر وابوعمران الجونی وعمر بن عبد الله وقتادة بن دعامة وابوصالح) روایت کردهاند: «عن انس بن مالکس قال رسول الله ج: ... .»
رجال ابویعلی «رجال صحیح» میباشد واسنادش هم «صحیح» است.
و امام حافظ العراقی هم گفته است: «رواته رواة الصحیح؛ اسناده جیدٌ قوىٌ»
و امامان البوصیری ومنذری وابن حجر هم گفتهاند: «اسناده جیدٌ»
و امام هیثمی هم گفته است: «رجاله رجال الصحیح»
و امام ذهبی هم گفته است: «هذا حدیثٌ مشهورٌ وافر الطرق» [البوصیری، إتحاف الخیرة المهرة بزوائد المسانید العشرة (ج2ص260) / هیثمی، مجمع الزوائد (ج10ص421) / ذهبی، العلو (ج1ص30) / منذری، الترغیب والترهیب (ج1ص281) / الزبیدی، اتحاف السادة المتقین بشرح إحیاء علوم الدین (ج3ص213) / ابن حجر، المطالب العالیة بزوائد المسانید الثمانیة (ج1ص234)]