ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
(1) ازدواج پدر ومادر رسول الله ج، ووفات پدرشان:
1- عبد الله بن عبد المطَّلِب با آمنه بنت وَهْب ازدواج نمود واز او باردار شد. آمنه دو ماهه حامله بود که عبد الله از دنیا رفت.
2- میراثی را که عبد الله برای فرزند به دنیا نیامدهاش بجای گذاشت عبارت بودند از: 5 شتر، وچند رأس گوسفند، وکنیزی حبشی به نام بَرَکَة که به ام أَیْمَن معروف شد.
3- در روز دوشنبه 12 ربیع الأول عام الفیل، آمنه فرزند عظیم الشأنش را با چهرهای بشاش و نورانی به دنیا آورد.
4- در اینکه آمنه هنگام ولادت رسول الله ج نشانهای را مشاهده کرده روایتی ثابت نشده است.
5- در روز هفتم تولد، پدربزرگشان عبد المطلب ایشان را ختنه کرد، و نامشان را محمد ج گذاشت.
6- آمنه فرزندش را سه روز شیر داد، وچون کم شیر بود، شیر دهی او را ثُوَیْبَة بردهی ابو لهب بر عهده گرفت و از شیر فرزندش مَسْروح به ایشان داد.
7- ثُویبة قبل از رسول الله ج به حمزه بن عبد المطلب و أبو سَلَمَه بن عبد الأسد شیر داده بود، وبدین ترتیب این دو برادران شیری ایشان گشتند.
8- سپس حلیمه سَعْدِیّه رسول الله ج را به همراه فرزندانش: عبد الله، و شَیْمَاء، و أُنَیْسة شیر داد.
9- رسول الله ج هفت برادر و خواهر شیری داشتند: حمزه، أبو سَلَمَه، أبو سفیان، مَسْروح، عبد الله، شَیْمَاء و أُنَیْسة.
ایشان هیچ برادر تنی یا ناتنی دیگری نداشتند، نه از طرف پدر ونه از طرف مادر.
(3) شق الصَّدْر رسول الله ج ومُهْر نبوت:
10- ماجرای شق الصدر (یا همان شکافته شدن سینهی ایشان) وقتی که نزد حلمیه سَعْدِیّه بودند رخ داد. جبریل÷ سینه شان را شکافت، وقلبشان را بیرون آورد، وآن را با آب زمزم شستشو داد، و تکه خون بسته شدهی سیاه رنگی (را که سهم شیطان بود) از سینهی او بیرون آورد.
11- سپس جبرئیل مُهر پیامبری را بر پشت کمر ایشان زد، بدین سبب شیطان را به سوی ایشان راهی نیست، و ایشان در گفتار وکردارشان معصوم میباشند.
12- مهر پیامبری تکه گوشت برآمدهای بود که بر روی کمر ایشان و به موازات قلبشان قرار داشت، و به اندازهی تخم کبوتری بود.
جابر بن سَمُرَةس میگوید: مهری را بر کمر رسول الله ج دیدم که همانند تخم کبوتر بود. (روایت مسلم)
13- رسول الله ج بعد از اینکه 2 سال را نزد حلیمه گذراند، نزد مادرش برگشت، تا اینکه در شش سالگی او را از دست داد.
14- بعد از وفات آمنه پدر بزرگشان عبد المطلب سرپرستی ایشان را بر عهده گرفت، اما در 8 سالگی او نیز از دنیا رفت.
15- سپس عمویشان ابو طالب سرپرستی ایشان را عهده دار شد.
16- رسول الله ج چوپانی میکردند.
(5) جنگ فِجار و حِلْف الْفُضُول:
17- رسول الله ج در جنگ فِجار شرکت کردند.
جنگ «فِجار» جنگی بود که بین قبیله قَیْس و قبیله کِنَانَة در ماه رجب رخ داد و چون این جنگ در ماه رجب -که یکی از ماههای حرام است- واقع شد، به جنگ فِجار مشهور گردید.
18- پس از جنگ فِجار، در پیمانی به نام (حِلْفِ الْفُضُولِ) شرکت کردند. (حِلْف الْفُضُول) پیمانی بود که قبایل قریش دور هم جمع شدند وپیمان بستند که از ستمدیدگان پشتیبانى کنند و اجازه ندهند حقشان پایمال شود.
19- رسول الله ج برای تجارت با اموالِ خدیجهل، به همراه مَیْسَرَة (غلامِ خدیجه)، راهی شام شد.
20- تا اینکه ایشان در سن 25 سالگی با خدیجه که در آن زمان 40 سال داشت، ازدواج کردند واز او صاحب فرزندانی شدند به نامهای: قاسم، زینب، رقیه، ام کلثوم، فاطمه، وعبدالله.
(7) شرکت رسول الله ج در بنای کعبه:
21- در 35 سالگیشان قریش کعبه را تجدید بنا کردند. وبعد از اختلافی که بر سرِ نهادن حجر الأسود در بینشان رخ داد، بر این اتفاق کردند که رسول الله ج حجر الأسود را در مکانش قرار دهد.
22- الله عزوجل رسولش ج را از آلودگیها وصفات بد جاهلیت حفظ نمود: ایشان نه بر بتی سجده کردند، ونه شرابی نوشیدند، ونه مرتکب فاحشهای شدند.
23- رسول الله ج به راستگویی وامانتداری معروف بودند، صله رحم را بسیار به جای میآوردند، و با همه مهربان بودند.
24- وقتی به 40 سالگی رسیدند، اندک اندک نشانههای نبوت در ایشان پدیدار گشت: خوابهای نیکو، خلوت گزینی برای عبادت، سلام کردن سنگ ودرخت بر او و دیدن نور فرشتگان.
25- در سن 40 سالگی سورهی اقرأ در غار حرا بر ایشان نازل شد و این اولین سورهی قرآن بود که بر رسول الله ج نازل میگردید.
26- بعد از نزول سورهی اقرأ ایامی چند وحی قطع شد وبعد از آن سورهی مدثر نازل گشت که اولین سوره بعد از انقطاع وحی بود.