ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
سورۀ هود
1- ﴿رَبِّ إِنِّیٓ أَعُوذُ بِکَ أَنۡ أَسَۡٔلَکَ مَا لَیۡسَ لِی بِهِۦ عِلۡمٞۖ وَإِلَّا تَغۡفِرۡ لِی وَتَرۡحَمۡنِیٓ أَکُن مِّنَ ٱلۡخَٰسِرِینَ٤٧﴾ [هود: 47]
«پروردگارا! از این که چیزی را از تو بخواهم که بدان آگاه نباشم، خویشتن را در پناه تو میدارم. اگر بر من نبخشائی و به من رحم ننمائی از زیانکاران خواهم بود.»
این دعای نوح÷ است بعد از اینکه متوجه اشتباهش در مورد پسرش گردید که وی را از خاندان خود خواند و خواهان رحمت الهی برایش شد.[1] این دعا اسوهای است که انسان از طلب نادرست و ناروا به خداوندأ پناه ببرد.
2- ﴿وَمَا تَوۡفِیقِیٓ إِلَّا بِٱللَّهِۚ عَلَیۡهِ تَوَکَّلۡتُ وَإِلَیۡهِ أُنِیبُ٨٨﴾ [هود: 88]
«و توفیق من هم (در رسیدن به حق و نیکی و زدودن ناحق و بدی) جز با (یاری) خدا نیست. تنها بر او توکّل میکنم و فقط به سوی او برمیگردم.»
این ندای شعیب÷ در خطاب به قومش است که همه چیز را در قبضۀ قدرت الهی میداند و توفیق اصابه به حق و حقیقت را فقط به توفیق اللهأ میداند و توکّل و بازگشتش را فقط متوجه باری تعالی میکند.[2]
[1]- البته نوح÷ در خواندن این دعا تمرّد و نافرمانی خداوندأ را نکرد. خداوندأ تعبیری ظریف در جمله معترضهای در مورد پسر نوح بیان میدارد و آن ﴿وَکَانَ فِی مَعۡزِلٖ﴾ «در حالی که پسر نوح در مکانی دور و جدای از کافران بود.» نوح÷ که توانسته بود پسرش را از کفار دور سازد و وی نیز عزلت کرده بود، چنین به پدر وانمود کرده بود که وی از زمره مؤمنان است و بدین خاطر بود که نوح÷، وی را برای سوار شدن دعوت کرد و حتّی در صورت استنکافش از خداوندأ برایش طلب دعا نمود. خالدی، القصص القرآنی، 1/97 و 198.
[2]- نسفی، مدارک التنزیل وحقائق التأویل، 2/40.