اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

دعا سورۀ أنبیاء

سورۀ أنبیاء

1-     ﴿۞وَأَیُّوبَ إِذۡ نَادَىٰ رَبَّهُۥٓ أَنِّی مَسَّنِیَ ٱلضُّرُّ وَأَنتَ أَرۡحَمُ ٱلرَّٰحِمِینَ٨٣ [الأنبیاء: 83]

«‏‏‏‏‏‏‏ایّوب را (یاد کن) بدان گاه که (بیماری او را از پای در آورده بود، و در این وقت) پروردگار خود را به فریاد خواند (و عاجزانه گفت: پروردگارا!) بیماری به من روی آورده است و تو مهربانترین مهربانانی.»

ایّوب÷ در اینجا در دعای خود از وصف حال پا را فراتر نمی‌برد: ﴿أَنِّی مَسَّنِیَ ٱلضُّرُّ «بیماری به من روی آورده است». و پروردگارش را با صفت خود وصف کرده است: ﴿وَأَنتَ أَرۡحَمُ ٱلرَّٰحِمِینَ «و تو مهربانترین مهربانانی». آن­گاه برای تغیییر حال خود دعا نمی­کند، تا شکیبائی خود را در برابر بلا نشان دهد. همچنین به پروردگار خود چیزی پیشنهاد نمی­کند، تا ادب لازم را با خدای خویش داشته باشد و احترام بایسته را بجای آورد. ایّوب÷ نمونۀ شکیبائی است که از بلا به فغان نمی­آید و جانش به لب نمی­رسد، و از زیان و ضرر بدنی و مالی­ای که در همۀ اعصار و قرون ضرب­المثل گردیده است، به خود نمی­پیچد. حتّی ایّوب÷ از این هم خودداری می‌کند که رفع بلا و دفع زیان خود را از خداأ بطلبد. کار خود را بدو وامی­گذارد، چون اطمینان دارد خدا از حال زار او خبر دارد و بی­نیاز از دعا و طلب است.[1]

2-     ﴿لَّآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنتَ سُبۡحَٰنَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ ٱلظَّٰلِمِینَ٨٧ [الأنبیاء: 87]

«‏‏‏‏‏‏‏معبودی (به حق) جز تو وجود ندارد و تو پاک و منزّهی، (خداوندا) من از جملۀ ستمکاران شده‌ام (مرا دریاب!).»

این دعای یونُس÷ در میان تاریکی‌های شب و دریا و شکم نهنگ است که بعد از اینکه بخاطر نافرمانی قومش خشمناک از میان آن‌ها بیرون رفت. خداوندأ با فضل خود و این دعا وی را نجات داد، خداوند متعال می­فرمایند: ﴿فَٱسۡتَجَبۡنَا لَهُۥ وَنَجَّیۡنَٰهُ مِنَ ٱلۡغَمِّۚ وَکَذَٰلِکَ نُ‍ۨجِی ٱلۡمُؤۡمِنِینَ٨٨ [الأنبیاء: 88] «‏دعای او را پذیرفتیم و وی را از غم رها کردیم، و ما همین گونه مؤمنان را نجات می‌دهیم (و در برابر دعای خالصانه، آنان را از گرفتاری‌ها می‌رهانیم).» در واقع اگر وی از زمرۀ پرستشگران و موحّدان نبود نابود می­شد، خداوندأ می­فرمایند: ﴿فَلَوۡلَآ أَنَّهُۥ کَانَ مِنَ ٱلۡمُسَبِّحِینَ١٤٣ لَلَبِثَ فِی بَطۡنِهِۦٓ إِلَىٰ یَوۡمِ یُبۡعَثُونَ١٤٤ [الصافات: 143-144] «‏اگر او قبلاً از زمرۀ پرستشگران نمی‌بود. او در شکم ماهی تا روز رستاخیز می‌ماند.»[2] ‏پیامبر اکرم ج در مورد این ندای یونُس÷ چنین می­فرماید: «نَعَمْ دَعْوَةُ ذِی النُّونِ إِذْ هُوَ فِی بَطْنِ الْحُوتِ: ﴿لَّآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنتَ سُبۡحَٰنَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ ٱلظَّٰلِمِینَ فَإِنَّهُ لَمْ یَدْعُ بِهَا مُسْلِمٌ رَبَّهُ فِی شَیْءٍ قَطُّ إِلا اسْتَجَابَ لَهُ.» «دعای ذوالنون[3] در حالیکه در شکم ماهی بود ﴿لَّآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنتَ سُبۡحَٰنَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ ٱلظَّٰلِمِینَ بود که بی شک انسان مسلمانی با آن در مورد چیزی دعا نمی­کند مگر اینکه خداوند دعایش را مستجاب می­کند.»[4]

3-     ﴿رَبِّ لَا تَذَرۡنِی فَرۡدٗا وَأَنتَ خَیۡرُ ٱلۡوَٰرِثِینَ٨٩ [الأنبیاء: 89]

«‏‏‏‏‏‏‏پروردگارا! مرا تنها مگذار (و فرزندی به من عطاء کن که در زندگی یار و یاور من و پس از مرگ برنامۀ تبلیغ را پیگیری کند. البتّه اگر هم فرزندی وارث من نشد باکی نیست، چرا که) تو بهترین وارثانی (و باقی پس از فنای مردمانی).»

زکریا ÷ در حالی این عا را خواند که پیر و همسرش نازا بوده است و خداوندأ با دادن یحیی÷ دعایش را مستجاب کرد.

4-     ﴿رَبِّ ٱحۡکُم بِٱلۡحَقِّۗ وَرَبُّنَا ٱلرَّحۡمَٰنُ ٱلۡمُسۡتَعَانُ عَلَىٰ مَا تَصِفُونَ١١٢ [الأنبیاء: 112]

«پروردگارا! دادگرانه (میان من و اینان) داوری کن (تا سرانجام، حال مؤمن و کافر یکسان نباشد. آن گاه روی سخن به مخالفان کرده و اظهار داشت:) پروردگار همۀ ما خداوند مهربان است. (و در برابر) نسبت‌های ناروائی که می‌زنید، تنها از او کمک و یاری خواسته می‌شود.»

پیغمبر ج پس از مشاهدۀ این همه دوری و روگردانی مشرکان از پذیرش اسلام، رو به خدا کرد و عاجزانه این ندا را سر دادند و کارش و قضاوت را به وی واگذار کردند. [5]



[1]- سید قطب، ترجمه " فی ظلال القرآن"، 4/620.

[2]- این مناجات از طرفی اهمیّت و جایگاه دعا و توبه را نشان می­دهد که عدم انجامش چه نافرجام مهلک و وحشتناکی در بردارد و از طرفی دیگر ندایی جامع از اقرار به یکتاپرستی و تنزیه خداوند متعال و اقرار به اشتباه و خطاست تا در راستای این تمجید و تسبیح، خداوند با لطف وصف­ناپذیرش از اشتباه و گناه انسان درگذرد.

[3]- «ذو النُّون»: ماهیدار. صاحب ماهی. مراد یُونُس÷ است. (نون) به معنی ماهی بزرگ است و مراد نهنگ یا وال است. نک: أنبیاء/87 و ماوردی، النکت والعیون، 3/93.

[4]- (صحیح): احمد، المسند (ش1462) / ترمذی (ش3505).

[5]- نک: قِنَّوجی، فتحُ البیان فی مقاصد القرآن، 8/383.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد