ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
۶۷- سخنان جامع[1] و دعاهای مأثور[2]
همچنان سخن ما درباره بیان فضیلت اذکار نبوی و دعاهای مأثور که پیامبرr با آنها دعا نموده و آنها را به اصحابش آموزش داده است ادامه دارد. این اذکار و دعاها در مبانی و معانی کامل بوده، و دربردارندهی خیر جامع و فواتح و خواتم آن است، همچنان که امالمؤمنین عائشهل میگوید: «پیامبرr دعاهایی که جامع بودند را دوست میداشت و آنها را میخواند، و دعاهای غیر از آنها را رها مینمود.» این سخن را ابوداود در سنناش، و امام احمد در مسنداش، و ابن حبان در صحیحاش روایت کرده است[3].
همچنین فریابی و دیگران از عائشه ل روایت کردهاند که پیامبراسلامr به ایشان فرمود: «ای عائشه جوامع الدعاء را فراگیر و بخوان:
اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنَ الْخَیْرِ کُلِّهِ عاجِلِهِ وِآجِلِهِ ما عَمِلْتُ مِنْهُ وَما لَمْ أَعْلَمْ، وَأَعُوذُ بِکَ مِنَ الشَّرِّ کُلِّهِ عاجِلِهِ وَآجِلِهِ مَا عَمِلْتُ مِنْهُ وَما لَمْ أَعْلَمْ، اَللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ خَیْرِ مَا سَأَلُکَ مِنْهُ مُحَمَّدٌ عَبْدُکَ وَ نَبِیُّکَ، وَ أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ مَا عَاذَ مِنْهُ عَبْدُکَ وَ نَبِیُّکَ، اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ الْجَنَّهَ وَ مَاقَرَّبَ إِلَیْهَا مِنْ قَوْلٍ وَ عَمَلٍ، وَ أَعُوذُبِکَ مِنَالنَّارِ وَ مَا قَرَّبَ إِلَیْهَا مِنْ قَوْلٍ وَ عَمَلٍ، وَ أَسْأْلُکَ مَا قَضَیْتَ لِی مِنْ قَضَاءٍ أَنْ تَجْعَلَ عَاقِبَتَهُ رُشداً:
خدایا! همهی خیر را از تو میخواهم؛ آن چه در حال وجود دارد و آنچه در آینده خواهد آمد، آنچه به آن آگاهم و آنچه را که نمیدانم. و از همه شرّ و بدیها به تو پناه میبرم؛ آنچه در حال وجود دارد و آنچه در آینده خواهد آمد، آنچه آن را میشناسم و آنچه نمیشناسم. خدایا! از خیر، آنچه بنده و پیامبرت محمدr از تو خواسته است، میخواهم، و به تو پناه میبرم از شرّ آنچه بنده و پیامبرت محمدr از آن به تو پناه برده است. بهشت و آنچه از گفتار و کردار که انسان را به آن نزدیک میکند، از تو میطلبم و از آتش دوزخ و آنچه از گفتار و کردار که انسان را به آن نزدیک میکند، به تو پناه میبرم، و از تو میخواهم چیزی را که برایم مقدر کردهای، در عاقبت به صلاحم تمام شود»[4].
این حدیث را امام احمد و ابن ماجه و ابن حبان در صحیحاش و حاکم نقل و بیان کردهاند اما نزد آنان جوامعالدعاء نیامده است، و نزد احمد و حاکم چنین است: «علیکِ بالکوامل...» و بقیهی حدیث را ذکر کردهاند[5].
ابوبکر أثرم این حدیث را با لفظ دیگری نقل کرده که پیامبرr به عائشه ل فرمود: «تو را چه شده است که از دعاهای جوامع الکلم و فواتح آن بهره نمیجویی...» سپس این دعا را آورده است[6].
امام احمد در مسند خود از عبدالله بن مسعود t روایت میکند که: «به رسول اللهr شروع خیر و گردآورندهی آن، یا گردآورندهی خیر و شروع و پایان آن یاد داده شده بود...»[7].
احادیث در این باره بسیارند، بیتردید به پیامبرr جوامع الکلم، و به طور ویژه بدائع الحکم (حکمتهای شگفت و کامل) عطا شده بود، چنانکه در صحیحین از ابوهریره t روایت شده که پیامبرr فرمودند: «با جوامع الکلم (کلمات کوتاه و پرمعنی) مبعوث شدم»[8]. امام محمد بن شهاب زهری/ میگوید: «به ما چنین رسیده که جوامع الکلم آن است که خداوند امور زیادی را جمع میکند. همان امور که در یک مورد یا دو مورد یا مانند آن در کتابهای (آسمانی) قبل از پیامبرr نوشته شده است»[9].
حاصل مطلب این است که پیامبرr به شیوهای سخن میگفت که کلمات کوتاه اما پرمعنی بودند، اذکار و دعاهایش r نیز اینچنین بودند، ایشان دعاها و اذکار جامع را دوست داشت و غیر آن را ترک میفرمود. از این رو بر هر مسلمانی واجب است که شأن والا و جایگاه رفیع دعاهای نبوی را دریابد و بداند که این دعاها دربردارندهی مجموع خیر و درهای خوشبختی و کلیدهای رستگاری در دنیا و آخرت است؛ لذا بهترین درخواست این است که شخص مسلمان از پروردگارش خیر و نیکیای را که بنده و فرستادهاش محمد مصطفی r از او مسألت نموده، درخواست نماید، و برترین پناه بردن آن است که از شر آنچه بنده خدا و رسول او r به خداوند پناه برده، پناه برد. بیشک در چنین کاری فواتح الخیر و خواتم و جوامع آن، همچنین اول و آخر آن، و ظاهر و باطن آن وجود دارد، و کسی که در تمام دعاهای وارده در قرآن و سنت بیندیشد میبیند که این چنین است. خداوند تبارک و تعالی برای پیامبرش محمدr دعاهای کامل و فراگیر که درهای خیر را به روی بندگان میگشایند و کمال دنیا و آخرت را دربردارند، برگزیده است. چگونه مسلمان میتواند این خیر فراوان و فضل بزرگ را که در دعاهای پیامبر مکرمr گرد آمده است را رها کند و به دعاهای دیگری روی آورد که پایان خوبی ندارند؟ دعاهایی که کسانی که در دین چیزهایی وارد میسازند که در آن نیست، آن را ساخته و پرداختهاند؛ از این روست که خطابی/ میگوید: «سزاوارترین دعاها برای بیان و به کارگیری آن دعاهایی هستند که با سند صحیح از رسول الله r به اثبات و صحت رسیده باشد زیرا اشتباهات بسیاری در دعاهایی که مردم برمیگزینند روی میدهد که به خاطر اختلاف اطلاع و آگاهی آنها، و تضاد مشی آنان در اعتقاد و آیین است و باب دعا وسیله و محلی برای افتادن در خطر است و زیر پای دعاکننده لیز و لغزنده است پس باید مراقب لغزش در آن بود و مسیر هموار را پیمود؛ مسیری که از سکندری خوردن در آن خبری نیست [و آن مسیر جز مسیر کتاب و سنت نیست] و توفیق در این راه به دست خداوند متعال است»[10].
کسی که در دعاهای مأثوری که در کتاب خداوند و سنت رسولشr آمده بیندیشد میبیند که در آن زیبایی و کمال و درخواستهایی متعالی و اهدافی والا، و خیر کامل در دنیا و آخرت، به همراه سلامت و امنیت از در افتادن در خطا و لغزش وجود دارد، این دعاها مصون از خطا و لغزشند چرا که وحی خداوند و فرو فرستاده شده از سوی اویند.
به همین خاطر میبینیم که پیشوایان علم، آنان که قابل اعتماد و مخلصاند مردم را به مداومت بر دعاهای مأثور و اذکار شرعی تشویق و ترغیب میکنند و تمام همت و توجهشان را صرف این میکنند که مردم را به کتاب پروردگارشان و سنت پیامبرشان r متصل گردانند. چرا که سلامت و عاری بودن از خطا و گناه و پیروزی با بیشترین غنیمت در چنین کاری است.
از جملهی اینها سخن امام بزرگوار شیخ الاسلام ابن تیمیه/ است که میگوید: «شایستهی مردم است که با دعاهای شرعی که در کتاب و سنت آمدهاند، دعا کنند؛ چرا که شکی در فضیلت و نیکویی این دعاها نیست، و همین راه راست است؛ راه کسانی که خداوند بر آنان انعام نموده است؛ از پیامبران و صدیقان و شهیدان و صالحان، و اینان نیک رفیقانی هستند»[11].
در سخن این امام مخلص و ناصح، و دیگر علمای اهل سنت و جماعت بیندیش که چگونه آنان در راه آگاه کردن مردم به سنت و پیوندشان با آن و دعوتشان به عملی نمودن آن و قیام بدان به بهترین وجه ممکن، تلاشهایشان را اختصاص داده، و لحظهها و جانهایشان را صرف نمودهاند؛ چرا که آن راه مستقیم خداوند و ریسمان محکم اوست.
در این سخن ایشان/ بیندیش: «شایسته و برازندهی مردم است که با دعاهای شرعی که در کتاب و سنت آمدهاند، دعا کنند». در این سخن نصیحت تمامعیار برای مردم و خلوص در اجرای حق را میبینی، برخلاف پیشوایان گمراهی و دعوتگران باطل که آنان مردم را به خود دعوت کرده و آنان را به شخص خود متصل میگردانند. آنان را میبینی که از سوی خود اوراد و دعاهایی را برای مردم درست میکنند، و به خاطر تمایل و آرزویشان به افزایش پیروان و گردآوری مریدان قدر و منزلت و جایگاه این اوراد و دعاها را بزرگ کرده و بدان عظمت میبخشند، چنانکه صحابی بزرگوار معاذ بن جبل t میگوید: «فتنههایی به دنبال شما میآید که مال در آن فتنهها زیاد میشود، و قرآن گشوده میگردد تا جائی که مؤمن و منافق، زن و مرد، بچه و بزرگ، بنده و آزاد آن را در دست میگیرند، [در این احوال] نزدیک است کسی بگوید: چرا مردم از من پیروی نمیکنند، در حالی که بر آنها قرآن را خواندم؟ آنها از من پیروی نمیکنند مگر اینکه چیزی را برایشان ابداع کنم! برحذر باشید از آنچه که وی ابداع میکند چون هر چه که وی ابداع میکند، گمراهی است». این مطلب را امام ابوداود در سنناش و آجری در الشریعه روایت کردهاند، و سند آن صحیح است[12].
باید فرد مسلمان به تمامی از امثال اینان دوری بگیرد و در عین حال به تمامی مشتاق و علاقهمند به همراهی با سنّت باشد چرا که سلامت و امنیت و والایی در این همراهی است، و توفیق [انجام چنین کاری] تنها در دست خداوند یگانه است.
[1]- سخنانی هستند که در لفظ، اندک و در معنی، ژرف و پرمغزند. سخنان حکمتآمیزِ کوتاه و پرمعنی.
[2]- «مأثوره»: دعاها و ذکرهایی هستند که از پیامبرr برای ما روایت شدهاند.
[3]- سنن ابوداود (شماره: 1482)، و المسند (6/148، 189)، و صحیحابن حبان (شماره: 867)، و صحیح ابوداود (شماره: 1315).
[4]- این مطلب را ابنرجب در جامعالعلوم و الحکم (2/533) نقل کرده است.
[5]- المسند (6/134،146)، و سنن ابنماجه (شماره: 3846)، و صحیح ابنحبان (رقم: 869)، و المستدرک (1/2-521).
[6]- این مطلب را ابن رجب در جامع العلوم و الحکم آورده است (2/534).
[7]- المسند (1/408، 437).
[8]- صحیح بخاری (شماره: 7013)، و صحیح مسلم (شماره: 523).
[9]- این مطلب را بخاری در صحیحاش (حدیث شماره 7013) به دنبال حدیث ابوهریزه t نقل کرده است.
[10]- شأن الدعاء اثر خطابی (ص: 3-2).
[11]- مجموع الفتاوی (1/346).
[12]- سنن ابوداود (شماره: 4611)، و الشریعه (شماره: 91، 90).