مبحث چهارم:
فیلمهای کارتون و تاثیر آن بر کودکان
فیلمهای کارتون، داستانهایی مصور هستند که اندیشه و فرهنگ پدید آورندگان خود را منعکس میکنند و میتوان گفت این فیلمها در بر گیرندهی عقاید و اخلاق پدید آورندهی آن است که معمولا بینندهی اثر ـ خودآگاه یا ناخودآگاه ـ از آن تاثیر میپذیرد.
بر اساس پژوهشها، بیش از هفتاد درصد فیلمهای انیمیشن در ایالات متحده تولید میشود[1] که نمیتواند تهی از اندیشه و فرهنگ سازندگان آن باشد. اندیشههایی که سازندگان آن به عمد در داستانهای خود تزریق میکنند.
بسیاری از این فیلمها به مثابهی جنگی فکری ـ عقیدتی علیه اسلام و مسلمانان و اخلاق و فرهنگ اسلامی است. جنگی که عقیدهی فرزندان مسلمانان و ثوابت دین و ایمان به خداوند و کتابها و پیامبران او را هدف گرفته است.[2]
بر اساس تعدادی از پژوهشها، سنی که کودکان وابستهی رسانهها میشوند در پسران سن سه سالگی و در دختران سن پنج سالگی است و این مدت مهمترین مرحلهی رشد کودک و بنای افکار و عقاید اوست.[3]
همچنین این تحقیقات بیانگر این است که تعداد بسیار زیادی از مادران و پدران از اهمیت نقش فیلمهای کارتون در تاثیرگذاری بر عقیده و اخلاق کودکان بی اطلاع هستند و این نشانگر اهمیت پرداختن به این موضوع است.[4]
علاوه بر آنچه بیان شد، آسانی دریافت افکاری که در فیلمهای کارتون نهفته است و پذیرش آن از جانب کودکان، باعث میشود به اهمیت بررسی محتوایی که قرار است توسط کودک تماشا شود، پی ببریم.
همچنین تماشای مستمر کارتونهایی که هیچ ارتباطی با محیط فرهنگی و پوشش و اندیشهی جامعهی کودک ندارد باعث ضعیف شدن افتخار کودک به فرهنگ خود و سست شدن ارتباط او با دینش میشود چرا که این فیلمها نه محبت اسلام را در قلب کودکان میکارد و نه وی را از ارزش مسلمان و موحد بودن آگاه میکند.[5]
آنچه پژوهشها آشکار میسازد این است که درصد بالایی از کودکانی مدت زمانی بیش از زمان حضور در مدرسه یا با خانوادههای خود را در برابر صفحهی تلویزیون سپری میکنند . چنانکه فیلمهای انیمیشن ۸۸٪ محتوایی که کودکان به تماشا مینشینند را تشکیل می دهد و ۶۱٪ آنچه توسط کودکان مشاهده میشود از طریق کانالهای ماهوارهای است.[6]
[1] - نگا: www.almasloob.com/vb/t20361.html
[2] - در مبحثهای آتی مثالهایی برای این موضوع خواهیم آورد.
[3] - نگا: www.midad.me/fatwa/print/24242
[4] - روزنامهی الجزیره، شمارهی ۱۲۳۲۱، جمعه ۲۷ جمادی الاولی ۱۴۲۷ ه ق. این پژوهش توسط خانم هدی الغفیض تحت عنوان «تاثیر فیلمهای کارتون بر کودک در مراحل مختلف زندگی وی» انجام شده است.
[5] - www.islam-qa.com/ar/ref/112018
[6] - این پژوهش توسط حاتم حمدی محمود تهیه شده است.
مبحث سوم:
پیدایش فیلمهای کارتون
پویانمایی قدمتی بیش از عکس برداری دارد که در سال ۱۸۳۵ میلادی اختراع شد. در حالی که تصاویر متحرک از سال ۱۸۳۴ میلادی [یا پیش از آن] بر روی استوانههایی با نام زوتروپ به نمایش گذاشته میشد. اولین نمایش سینمایی این فیلمها در «گرند کافه» فرانسه به سال ۱۸۹۶ بود. [1]
اما در منطقهی ما، فیلمها کارتون با آغاز قرن بیستم راه خود را به جوامع مسلمان باز نمود، سپس با افتتاح تلویزیون مصر در سال ۱۹۶۰ وارد مرحلهی جدیدی شد.
پس از آن این هنر پیشرفت چشمگیری نمود، اما همچنان در سیطرهی تولیدات خارجی به ویژه آمریکا است که در برگیرندهی الگوهایی فاسد و ارزشهایی ویرانگر است. ارزشهایی که با آنچه شایسته است کودکان ما بر اساس آن تربیت شوند و دین و فرهنگ ما همخوانی ندارد.[2]
مبحث دوم:
تاثیر پذیری کودکان از تربیت در مراحل زودهنگام
شکی در این نیست که تصاویر رنگین توجه کودکان را به خود جلب میکند، به همین سبب میتوان مرحلهی پیش از دبستان را مرحلهی تصاویر رنگارنگ دانست، چه تصاویر موجود در مجلات یا تصاویری که از تلویزیون پخش میشود.
کودک از مرحلهی برداشتن کتاب یا مجله به مرحلهی اشاره به تصاویر تا نام بردن اشیاء و سپس ربط میان تصاویر و کلمات و شناخت معنا و در پی آن پی گیری داستان و فهم خواندن و نوشتن منتقل میشود.
کودکانی که در مرحلهی سنی میان پنج سال و نه سال و دوازده سال هستند روزانه حجم بالایی از برنامههای تلویزیونی را تماشا میکنند که تاثیر آن را میتوان به طور آشکار در رفتار و طرز فکر و حتی گفتار کودک مشاهده کرد.
کودک در مراحل نخست سنی خود به تقلید گرایش دارد و قابلیت بالایی برای پیروی و الگوپذیری از خود نشان میدهد. چنانکه قدرت وی در تفکر مجرد بسیار خوب است. به همین سبب تربیت وی بر مبانی دین و حمایت او از افکار منحرف بسیار مهم است، به ویژه آنکه کودک آماده پذیرش و قانع شدن است.
مبحث اول:
اهمیت عقیده و
جایگاه آن در دین
نیاز ما به عقیدهی صحیح، بیش از هر نیاز دیگر و ضرورت آن بالاتر از هر ضرورت دیگری است. خوشبختی و سعادت قلبی و شادی درونی وجود نخواهد داشت مگر با عبادت پروردگار و خالق متعال.
عقیدهی اسلامی، بزرگترین واجب در این دین و مهمترینِ آن است؛ این نخستین چیزی است که کودکان بر آن تربیت میشوند و کافران به سوی آن دعوت میشوند، چنانکه رسول خدا ج میفرماید: «دستور داده شدهام که با مردم بجنگم تا آنکه گواهی دهند که معبودی به حق نیست جز الله و اینکه محمد، فرستادهی الله است»[1] و عقیدهی اسلامی، تنها عقیدهای است که امنیت و استقرار و خوشبختی و سعادت را محقق میگرداند، چنانکه خداوند متعال میفرماید:
﴿بَلَىٰۚ مَنۡ أَسۡلَمَ وَجۡهَهُۥ لِلَّهِ وَهُوَ مُحۡسِنٞ فَلَهُۥٓ أَجۡرُهُۥ عِندَ رَبِّهِۦ وَلَا خَوۡفٌ عَلَیۡهِمۡ وَلَا هُمۡ یَحۡزَنُونَ١١٢﴾ [البقرة: 112]
«آری؛ هر که خالصانه رو به الله کند و نیکوکار باشد پاداش او نزد پروردگارش محفوظ است و نه ترسی بر آنان است و نه اندوهگین خواهند شد».
چنانکه تنها عقیدهی اسلامی است که میتواند آسایش و رفاه را محقق گرداند:
﴿وَلَوۡ أَنَّ أَهۡلَ ٱلۡقُرَىٰٓ ءَامَنُواْ وَٱتَّقَوۡاْ لَفَتَحۡنَا عَلَیۡهِم بَرَکَٰتٖ مِّنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِ﴾ [الأعراف: 96]
«و اگر اهل شهرها ایمان میآوردند و تقوا پیشه میساختند بیشک برکاتی از آسمانها و زمین به رویشان میگشودیم».
همچنین عقیدهی اسلامی سبب به دست آمدن قدرت و تمکین در زمین، و برپایی حکومت اسلام است. خداوند متعال میفرماید:
﴿وَلَقَدۡ کَتَبۡنَا فِی ٱلزَّبُورِ مِنۢ بَعۡدِ ٱلذِّکۡرِ أَنَّ ٱلۡأَرۡضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ ٱلصَّٰلِحُونَ١٠٥﴾ [الأنبیاء: 105]
«و به راستی که پس از ذکر (تورات) در زبور نوشتیم که: زمین را بندگان صالح من به ارث خواهند برد».
عقیدهی اسلامی اهمیتی بسیار در زندگی انسان و بلکه در زندگی بشریت دارا است؛ برای همین لازم است فرزندان بر اساس آن تربیت شوند و آن را از آلودگیها و شوائب دیگر، پاک داشت.
همهی پیامبران برای دعوت به سوی همین عقیدهی صحیح فرستاده شدهاند. خداوند متعال میفرماید:
﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِکَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِیٓ إِلَیۡهِ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱعۡبُدُونِ٢٥﴾ [الأنبیاء: 25]
«و پیش از تو هیچ پیامبری نفرستادیم مگر آنکه به او وحی نمودیم که معبودی [به حق] جز من نیست، پس مرا عبادت کنید».
محقق نمودن توحید الوهیت و عبادت کردن الله متعال به تنهایی، هدف نخست از آفرینش انس و جن است. خداوند متعال میفرماید:
﴿وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِیَعۡبُدُونِ٥٦﴾ [الذاریات: 56]
«و جنیان و انسانها را نیافریدم، جز آنکه مرا عبادت کنند».
پذیرش اعمال نیک متوقف بر تحقق توحید از سوی بندگان است و کامل بودن اعمال نیز به کامل بودن توحید بستگی دارد. بنابراین هر نقصی در توحید بنده ممکن است عمل او را بیارزش و یا ناقص کند. همچنین عقیده، رابطهی میان بنده و پروردگارش را از نظر شناخت و یگانه پرستی و عبادت فراگیر، تعیین میکند. اساس سعادت بنده در دنیا، شناخت الله متعال است، زیرا نیاز بنده به الله بالاتر از هر نیاز دیگری است و بنده هیچ آسایش و آرامشی نخواهد داشت، مگر با شناخت پروردگار و عبادت نیکوی او.
تربیت کودکان بر اساس عقیده آنجا اهمیت خود را نشان میدهد که این عقیده به همهی سوالاتی که به ذهن کودک و بزرگ خطور میکند پاسخ میدهد از جمله صفات آفریدگارﻷ و آغاز و پایان خلقت و دیگر مسائل. برای همین است که تمرکز قرآن و سنت بر بیان و تقریر و تصحیح عقیده است و این را میتوان به وضوح در همهی نصوص شرعی دید.
هر بنایی ـ چه مادی و چه معنوی ـ به شالودهای نیاز دارد که بر آن ساخته شود؛ دین اسلام نیز بنایی است کامل که همهی زندگی انسان مسلمان، از تولد تا مرگ، و سرنوشت او پس از مرگ را در بر میگیرد. این بنای متین بر شالودهی عقیدهی اسلامی بنا شده که خاستگاه آن، توحید پروردگار و بزرگداشت وی و حمایت از توحید است:
﴿قُلۡ إِنَّ صَلَاتِی وَنُسُکِی وَمَحۡیَایَ وَمَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ١٦٢ لَا شَرِیکَ لَهُۥۖ وَبِذَٰلِکَ أُمِرۡتُ وَأَنَا۠ أَوَّلُ ٱلۡمُسۡلِمِینَ١٦٣﴾ [الأنعام: 162-163]
«بگو همانا نمازم و [دیگر] عباداتم و زندگی و مرگم از آن الله، پروردگار جهانیان است (۱۶۲) که شریکی ندارد و به این کار امر شدهام و من نخستین مسلمانان هستم».
اسلام برای عقیده اهمیت بسیاری قائل است و از جهت ثبوت آن در نصوص و بیان آن و هم از جهت آثاری که بر درون معتقدان میگذارد، به آن ارزش داده است.
برای همین میبینیم که پیامبر خدا ج سالها در مکه ماند و در این مدت قرآن بر وی نازل میشد که بیشتر به بنای عقیدتی میپرداخت و هنگامی که عقیده در درون مسلمانان رسوخ یافت، تشریعاتِ دیگر، پس از هجرت به مدینه نازل گردید.
عقیده از ضروریات زندگی انسان است که نمیتوان از آن بینیازی جست، چرا که انسان به حسب فطرت خود گرایش به این دارد که به نیروی برتر پناه بجوید؛ نیرویی که آن را صاحب قدرتی خارق العاده و تسلط کامل بر خود و دیگر مخلوقات میداند،[2] و این اعتقاد باعث محقق شدن میل فطری انسان به دینداری و اشباع آن است. نخستین دستاورد این عقیده، باوری است که با فطرت انسانی در توافق است و به خرد انسانی و جایگاه او در این جهان احترام میگذارد. این چیزی است که عقیدهی اسلامی به ارمغان آورده است. خداوند متعال میفرماید:
﴿ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَلَمۡ یَلۡبِسُوٓاْ إِیمَٰنَهُم بِظُلۡمٍ أُوْلَٰٓئِکَ لَهُمُ ٱلۡأَمۡنُ وَهُم مُّهۡتَدُونَ٨٢﴾ [الأنعام: 82]
«کسانی که ایمان آوردند و ایمان خود را با ظلم (شرک) آلوده نساختند، اینان سزاوار امنیت هستند و ایناند که هدایت یافتهاند».
عقیدهی اسلامی و عبادات و معاملات و سلوک در این دین همه یک هدف دارند و آن خالص گرداندن دین برای الله متعال است. این هدف متحد اهمیت بسیاری در فهم دین اسلام و تربیت کودکان بر اساس آن دارد. خداوند متعال میفرماید:
﴿وَمَنۡ أَحۡسَنُ دِینٗا مِّمَّنۡ أَسۡلَمَ وَجۡهَهُۥ لِلَّهِ وَهُوَ مُحۡسِنٞ﴾ [النساء: 125]
«و دین چه کسی بهتر از آن کسی است که خود را تسلیم الله نموده و نیکوکار است؟».
عقیده اگر بر قلبها چیره شود باعث اطمینان به الله میشود و ترس هر چیز دیگر غیر از او را از بین میبرد و در نتیجه انسان تنها در برابر الله فروتن و خاشع میشود. تربیت کودکان بر این اساس که تنها الله را بزرگ بردارند و در همهی کارها تنها به او روی آورند، باعث محقق شدن ایمان و یقین در درون کودک میشود؛ در نتیجه او در ادامهی زندگی تنها بندهی الله خواهد بود و اینگونه همهی مخلوقات در چشمان او کوچک خواهند شد و به چنان یقینی دست خواهد یافت که دیگر عقاید و مفاهیم گمراه، پشت دیوار آن از بین خواهند رفت. عقایدی که اهل فساد، از طریق فیلمهای کارتون و دیگر ابزار سعی در نفوذ آن در فکر و ذهن کودکان ما دارند.
ستایش مخصوص الله پروردگار جهانیان است و درود و سلام بر بهترین انبیاء، پیامبر ما محمد. بهترین درودها و کاملترین سلامها بر وی و بر اهل بیت و یاران وی باد.
اما بعد...
ضربات سنگینی به هدف غریب ساختن جامعهی مسلمان از دینشان علیه آنان صورت گرفته و تلاشهای فراوانی به قصد جاهل ساختن مسلمانان نسبت به حقیقت اسلام و تبدیل کردن آنان به جامعهای باز در برابر همهی فرهنگها در حال انجام است. جامعهای که هیچ هویتی ندارد تا از آن دفاع کند.
اما طبیعت این ضربات، نظامی نیست، بلکه خبیث و آرام، اما مطمئن و قوی است. در این هجوم، دشمنان ما قشری از جامعه را هدف قرار دادهاند که استعداد بیشتری در پذیرش هر چیزی جدید و تغییر سریع دارند. کودکان؛ گروه سنی معصومی که در مرحلهی سنی ویژهای قرار دارند. مرحلهی دریافت و پذیرش و ذخیرهی اطلاعات، و در پی آن تبدیل این دادهها به رفتاری عملی که غالب زندگی پس از بلوغِ آنان را تشکیل میدهد.
آنها میدانند که کودکان در جهان امروز، فرهنگ خود را ـ به ویژه پیش از دبستان ـ از تلویزیون دریافت میکنند. به طوری که بزرگترین تاثیرگذار فرهنگی در زندگی آنان همین تلویزیون است که بیشتر محتوای آن را فیلمهای کارتون تشکیل میدهد.
امروزه فیلمهای کارتون کانالهای خاص خود را دارند که به صورت شبانهروزی و در قالبی بسیار جذاب و پیشرفته به زبان محلی در حال پخش برنامههای خود هستند و کودکان نیز به شکل وحشتناکی به این شبکهها وابسته شدهاند و روحیات و طرز فکرشان در معرض آن قرار گرفته. علاوه بر تاثیر بدی که این نشستنهای طولانی، بر سلامتی آنها دارد.
برخی از این فیلمهای کارتون مانند بمبهایی، هر روز در صفحهی تلویزیونهای ما منفجر میشوند؛ آن هم بدون هیچگونه هشیاری و عکس العملی از جانب ما. از نظر ما این برنامهها هنوز معصوم و بیخطر هستند و چیزی جز عامل سرگرمی کودکان ما نیستند. بسیاری از مردم متوجه این خطر نمیشوند مگر وقتی که به اوج خود برسد.
این فیلمها برخی از کودکان را چنان به خود مشغول داشته که نمیتوانند حتی یک روز را بدون تماشای آن به سر ببرند و حتی گاه تماشای آن را بر همراهی با پدر و مادر در گردش و تفریح و مهمانیها ترجیح میدهند، و چنان وقت و توانایی و اندیشهی کودکان ما را به خود مشغول داشتهاند که وقتی برای آنان برای مرور درسهای مدرسه یا حفظ کتاب خداوند نمانده، چه رسد به اینکه با خانوادهی خود بنشینند و از آنان ادب و دین و اخلاق بیاموزند.
شکی در این نیست که توجه پدران و مادران به تربیت فرزندانشان، تلاشی است که حتما ثمرهی آن را در دنیا و آخرت برداشت خواهند کرد. رسول الله ج میفرماید: «هنگامی که فرزند آدم بمیرد، عملش قطع میشود مگر از سه چیز: صدقهی جاریه، یا علمی که مردم از آن سود بَرند، یا فرزند صالحی که برایش دعا کند».[1]
چنانکه در این حدیث آمده، تنها فرزند صالح برای انسان سودمند خواهد بود و این تشویقی است بس بزرگ که هرگونه تلاشی را برای محقق ساختن یک برنامهی صحیح در راه تربیت ایمانی فرزندانمان، با ارزش میسازد.
بر اساس برخی از پژوهشها، به طور کلی تاثیر رسانه در بنای فرهنگی کودکان ممکن است به ۹۵ درصد برسد، و بر اساس همین پژوهشها فیلمهای کارتون، خطرناکترین تاثیر را دارا میباشد. بیشتر این برنامه محصول آمریکا است که سهم ۷۰ درصدی را در این صنعت دارا میباشد و طبیعی است که تولیدات آنها با عقده و هویت خود آنان سازگار است، یعنی تهی از هرگونه مضمون اسلامی یا اخلاقی و ارزشی.[2]
نیاز به توضیح ندارد که عقایدی که کودک دریافت میکند اثری ژرف در شخصیت وی باقی خواهد گذاشت و در اندیشهی کودک و مسیر زندگی وی تاثیر خواهد داشت. عقیدهی صحیح و اخلاق نیک، رابطهی مستقیمی با یکدیگر دارند و رسانهها میتوانند نقش بزرگی در راسخ نمودن عقیدهی صحیح و مبارزه با انحرافات و عقاید فاسد بازی کنند، به ویژه پس از باز شدن درهای جوامع بر دیگر جوامع و فرهنگها.[3]
بیشتر کودکان ساعتهای طولانی را به صورت روزانه در برابر صفحهی تلویزیون میگذرانند؛ چه محتوای برنامههای تلویزیونی زیر نظر خانواده انتخاب شود یا نه، و در نتیجه محتوای دیداری و شنیداری واقعی یا حتی تخیلی را از این رسانهها دریافت میکنند.
تاثیر این رسانههای بر کودکان ما و رفتار آنان تا چه حد است؟
نقش پدر و مادر در برابر این تاثیر، چیست؟
کی و تحت چه شرایطی کودکان میتوانند بدون هیچ محدودیتی از این برنامهها استفاده کنند؟
به سبب اهمیت این مساله و برای توجه به آن، به نظرم آمد این پژوهش مختصر را دربارهی «فیلمهای کارتون و تاثیر آن بر عقیدهی کودکان و نوجوانان» به رشتهی تحریر آورم.
این پژوهش متشکل از سه فصل کلی و چند مبحث میباشد:
فصل اول:
اهمیت تربیت بر عقیدهی صحیح که مشتمل بر این مباحث است:
مبحث اول: اهمیت عقیده و جایگاه آن در دین.
مبحث دوم: تاثیر پذیری فرزند از تربیت زودهنگام در دوران کودکی.
مبحث سوم: تاریخ شکل گیری فیلمهای کارتون.
مبحث چهارم: فیلمهای کارتون و تاثیر آن بر کودکان.
فصل دوم:
فیلمهای کارتون، شکل گیری آن و تاثیر آن، که مشتمل بر چند مبحث است:
مبحث اول: آثار واقعی فیلمهای کارتون بر کودکان.
مبحث دوم: نمونههایی از اشتباهات مربوط به عقیده در فیلمهای کارتون که شامل پنج بخش است:
اول: نمونههایی از تاثیر آن بر عقیدهی کودکان دربارهی توحید ربوبیت.
دوم: نمونههایی از تاثیر آن بر عقیدهی کودکان دربارهی توحید الوهیت.
سوم: وجود نمادهای دیگر ادیان در برخی از فیلمهای کارتون.
چهارم: وجود سحر و جادوگری یا اشاره به آن در برخی از این فیلمها.
پنجم: وارد شدن برخی از فیلمهای کارتون به مبحث ایمان به آخرت از روی تمسخر.
فصل سوم:
معالجهی آثار منفی این فیلمها.
مبحث اول: حکم شرعی این فیلمها.
مبحث دوم: واکسینه کردن کودکان.
مبحث سوم: جایگزینهای پیشنهادی.
پایان پژوهش، منابع و فهرست.
از خداوند متعال خواهانم این پژوهش را سودمند گرداند و آن را خالصاً در راه رضایت خود قرار دهد؛ آمین.
دکتر محمد بن عبدالرحمن العریفی
استادیار در دانشکدهی تربیت معلم، دانشگاه ملک سعود در ریاض
۲۴ ربیع الاول ۱۴۳۰ هجری قمری.
[1]- به روایت مسلم و ابوداوود.
[2]- دکتر شحاته محروس، استاد روانشناسی دانشگاه حلوان. نگا:
http://muslimeng.org/vb/showthread.php?t=4586
[3]- روزنامهی الجزیرة، شماره (۱۲۳۲۱) جمعه ۲۷ جمادی الاولی ۱۴۲۷ هجری. این پژوهش توسط خانم هدی محمد بن جار الله الغفیض به عنوان رسالهی دکترا تحت عنوان «تاثیر رسانههای تصویری بر عقیدهی کودک» در بخش پژوهشهای اسلامی دانشکدهی تربیت معلم بریده، تهیه شده است.