ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
824- عَنْ عَبْدِاللّه بْنِ یَزیدٍt أَنَّهُ رأى رسولَ اللّهr مُستَلِقیًا فِی المسَجْدِ وَاضعًا إحْدَى رِجْلَیْهِ عَلى الأُخْرىَ. [متفق علیه]([1])
ترجمه: از عبدالله بن یزیدt روایت است که وی، رسولاللهr را در مسجد دید که به پشت دراز کشیده و یک پایش را روی پای دیگر گذاشته بود.
825- وَعَنْ جَابِرِ بْنِ سَمُرَةَt قال: «کَانَ النَّبِیُّr إذَا صَلَّى الْفَجرَ تَرَبَّعَ فی مَجْلِسِهِ حتَّى تَطْلُعَ الشَّمسُ حَسْنَاء». [حدیث صحیحیست که ابوداود و جز او با اِسناد صحیح روایت کردهاند.]([2])
ترجمه: جابر بن سمرهt میگوید: «پیامبرr پس از اینکه نماز صبح را میخواند، سرِ جایش تا زمانی که خورشید بهخوبی طلوع می کرد، چهارزانو مینشست».
826- وَعَنِ ابن عمرَ رضی الله عنهما قال: رَأیْتُ رسولَ اللّهr بِفِنَاءِ الکَعْبَةِ مُحْتَبیًا بِیَدَیْهِ هکَذَا، وَوَصَفَ بِیَدِیِْهِ الاحْتِباءَ، و َهُوَ القُرفُصَاءُ. [روایت بخاری]([3])
ترجمه: ابنعمر$ میگوید: «رسولاللهr را دیدم که در اطراف کعبه- در صحن مسجدالحرام- دستانش را به دَوْرِ زانوانش، بدینشکل حلقه زده و نشسته بود». ابنعمر$ این طرزِ نشستن را نشان داد که همان چمباتمه زدن میباشد.
827- وَعَنْ قَیْلَةَ بِنْتِ مَخْرَمَةَ رضی الله عنها قَالَتْ: رأیتُ النَّبِیَّr وهو قَاعِدٌ القُرْفُصَاءَ؛ فَلَمَّا رأیْتُ رسولَ اللّهr الْمُتَخَشِّعَ فِی الْجَلسةِ أُرْعِدتُ مِنَ الفَرَقِ. [روایت ابوداود و ترمذی]([4])
ترجمه: قیله دختر مخرمه& میگوید: پیامبرr را دیدم که نشسته و چمباتمه زده بود؛ وقتی رسولاللهr را دیدم که - با آنهمه هیبت- سر به زیر و متواضع نشسته است، از ترس به خود لرزیدم.
828- وَعَنِ الشَّرید بن سُوَیْدٍt قال: مَرَّ بِی رسولُ اللّهr وَأنَا جَالِسٌ هکذا، وَقَدْ وَضَعتُ یَدیِ الیُسْرَى خَلْفَ ظَهْرِی وَاتَّکأْتُ عَلَى إِلْیَةِ یَدِی؛ فَقَالَ: «أَتَقْعُدُ قِعْدةَ الْمَغضُوبِ عَلَیهْم؟» [روایت ابوداود با اِسناد صحیح]([5])
ترجمه: شرید بن سُوَیدt میگوید: رسولاللهr از کنارم گذشت، در حالی که چنین نشسته بودم: دست چپم را پشت سرم- روی زمین- گذاشته و بر کفِ دستم تکیه زده بودم؛ فرمود: «آیا مانندِ کسانی مینشینی که الله بر آنان خشم گرفته است؟»
شرح
نووی/ این باب را دربارهی خوابیدن بر پُشت گشوده است. پیشتر این نکته بیان شد که بهتر است انسان بر پهلوی راستش بخوابد و نیز خوابیدن بر روی شکم، جز بهضرورت، کار پسندیدهای نیست.
خوابیدن بر پشت، بهشرطی که عورتِ انسان نمایان نشود، ایرادی ندارد. اگر کسی، لُنگ بپوشد و شلوار، پایش نباشد، بیمِ آن میرود که در خواب، پایش را بالا بگیرد و عورتش نمایان گردد؛ لذا شایسته نیست که چنین شخصی بر پشت بخوابد.
یک مسألهی دیگر نیز مانده است؛ یعنی خوابیدن بر پهلوی چپ. این هم ایرادی ندارد. چنانکه خوابیدن بر پشت، ایرادی ندارد. گرچه خوابیدن بر پهلوی راست، بهتر است و خوابیدن بر شکم، کارِ پسندیدهای نیست؛ مگر اینکه ضرورتی چون شکمدرد، ایجاب کند.
نشستن به شیوههای گوناگون نیز ایرادی ندارد؛ لذا انسان میتواند چهارزانو بنشیند و یا چمباتمه بزند؛ یعنی ساقهایش را بالا بگیرد و دستانش را به دَوْرِ زانوانش حلقه بزند یا ساقهایش را به دستانش بچسباند؛ زیرا پیامبرr گاه چمباتمه میزد.
البته نشستن بهطرزی که پیامبرr از آن به نشستن کسانی یاد کرد که الله متعال بر آنان خشم گرفته است، مکروه و ناپسند میباشد؛ بدینسان که انسان دست چپش را پشت سرش روی زمین بگذارد و بر کف دستش تکیه بزند. اما اگر هر دو دستش را پشت سر بگذارد و بر هر دو تکیه دهد یا دستِ راستش را پشت سرش قرار دهد و بر آن تکیه بزند، ایرادی ندارد.
***
([1]) صحیح بخاری، ش: 475؛ و صحیح مسلم، ش: 2100.
([2]) صحیح الجامع، ش: 4747؛ صحیح أبی داود، آلبانی/، ش: 4060؛ و مسلم، ش: 670.
([3]) صحیح بخاری، ش: 6272.
([4]) صحیح أبی داود، آلبانی/، ش: 4057.
([5]) صحیح أبی داود، آلبانی/، ش: 4058.