اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

171- باب: تکبیر گفتن مسافر به‌هنگام بالا رفتن از گردنه‌ها و امثال آن،

171- باب: تکبیر گفتن مسافر به‌هنگام بالا رفتن از گردنه‌ها و امثال آن، و تسبیح گفتن وی در هنگامی‌که از دره‌ها و سراشیبی‌ها پایین می‌رود؛ و نهی از بلند کردن صدا در هنگام تکبیر گفتن و امثال آن

982- عن جابرٍt قال: کُنَّا إِذَا صَعِدْنَا کَبَّرْنَا، وَإِذَا نَزَلْنَا سَبَّحْنَا. [روایت بخاری]([1])

ترجمه: جابرt می‌گوید: هرگاه از سربلندی بالا می‌رفتیم، «الله اکبر» می‌گفتیم و چون از سراشیبی پایین می‌رفتیم، «سبحان‌الله» می‌گفتیم.

983- وعن ابن عمرَ$ قَالَ: کَانَ النَّبیُّr وجیُوشُهُ إِذَا عَلَوا الثَّنَایَا کَبَّرُوا، وَإِذَا هَبَطُوا سَبَّحُوا. [روایت ابوداود با اِسنادِ صحیح]([2])

ترجمه: ابن‌عمر$ می‌گوید: پیامبرr و سپاهیانش هنگام بالا رفتن از سربلندی «الله اکبر» می‌گفتند و هنگامی که از سراشیبی پایین می‌رفتند، «سبحان‌الله» می‌گفتند.

شرح

این باب که مؤلف/ در ادامه‌ی آداب و دعاهای سفر گشوده است، به این موضوع می‌پردازد که: یکی از آداب سفر، این است که انسان هنگام بالا رفتن از سربلندی یا کوه و گردنه، یا هنگامی‌که هواپیما اوج می‌گیرد، یک یا دو یا سه بار «الله اکبر» بگوید؛ و هنگام فرود آمدن، یک یا دو یا سه بار «سبحانالله» بگوید. زیرا انسان در هنگام بالا رفتن، خود را در جایی بلند می‌بیند و ممکن است حالتِ خودبزرگ‌بینی به او دست دهد؛ لذا «الله اکبر» می‌گوید و بدین‌سان خویشتن یا نفسِ خویش را در برابر کبریایی و عظمت الهی، کوچک می‌شمارد؛ به عبارت دیگر به خود و نفس خویش می‌گوید: ای نفس! هر چه بالا بروی، باز هم اللهU از تو فراتر است. و آن‌گاه که از جایی پایین می‌رود، «سبحانالله» می‌گوید؛ زیرا پایین رفتن، تداعی‌گر حقارت و خواری‌ست و الله متعال از هر عیب و نقصی، از جمله: از نزول و پایین آمدنی که در آن نقص و حقارت است، پاک و منزه می‌باشد؛ چراکه او، فراتر از هر چیزی‌ست. اگرچه از رسول‌اللهr ثابت می‌باشد که به نزول یا پایین آمدن اللهU به آسمان دنیا تصریح فرموده است؛ اما این نزول، شایسته‌ی جلال و عظمت اوست و به مفهومِ حقارت و خواری یا عیب و نقص نیست. زیرا هیچ چیزی همانندِ الله متعال نمی‌باشد. به‌هر حال یکی از آداب پسندیده و از رهنمودها و روش‌های پیامبرr و یارانش، این است که هنگام بالا رفتن از سربلندی و نیز هنگام اوج گرفتن هواپیما «الله اکبر» بگویید و آن‌گاه که از سراشیبی پایین می‌روید یا هنگام فرود آمدن هواپیما، «سبحانالله» بگویید. گفتنی‌ست: بالا رفتن از سربلندی در زمین با اوج گرفتن در آسمان و نیز پایین رفتن از سراشیبی با فرود آمدن از آسمان، تفاوتی ندارند.

***

984- وعنه قَالَ: کَانَ النَّبِیُّr إِذَا قَفَلَ مِنَ الحَجِّ أَوْ العُمْرَةِ، کُلَّمَا أوْفَى عَلَى ثَنِیَّةٍ أَوْ فَدْفَدٍ کَبَّرَ ثَلاثَاً، ثُمَّ قَالَ: «لا إله إِلا اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ، لَهُ المُلْکُ وَلَهُ الحَمْدُ، وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ. آیِبُونَ، تَائِبُونَ، عَابِدُونَ، سَاجِدُونَ، لِرَبِّنَا حَامِدُونَ، صَدَقَ اللهُ وَعْدَهُ، وَنَصَرَ عَبْدَهُ، وَهَزَمَ الأحزاب وَحْدَهُ». [متفق علیه]([3])

وفی روایة لمسلمٍ: إِذَا قَفَلَ مِنَ الجیُوشِ والسَّرَایَا أَو الحَجِّ أَو العُمْرَةِ.

ترجمه: ابن‌عمر$ می‌گوید: پیامبرr هنگامی‌که از حج یا عُمره باز می‌گشت، هر بار که از گردنه‌ یا زمین سخت و بلندی بالا می‌رفت، می‌فرمود: «لا إله إِلا اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ، لَهُ المُلْکُ وَلَهُ الحَمْدُ، وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ. آیِبُونَ، تَائِبُونَ، عَابِدُونَ، سَاجِدُونَ، لِرَبِّنَا حَامِدُونَ، صَدَقَ اللهُ وَعْدَهُ، وَنَصَرَ عَبْدَهُ، وَهَزَمَ الأحزاب وَحْدَهُ».([4])

و در روایت مسلم آمده است: وقتی از میان لشکرها و دسته‌های نظامی- یعنی از جهاد- یا از حج و عمره باز می‌گشت....

985- وعن أَبی هریرةt أنَّ رجلاً قَالَ: یَا رسول الله، إنّی أُریدُ أنْ أُسَافِرَ فَأوْصِنی، قَالَ: «عَلَیْکَ بِتَقْوَى اللهِ، وَالتَّکْبِیرِ عَلَى کلِّ شَرَفٍ». فَلَمَّا وَلَّى الرَّجُلُ، قَالَ: «اللهمَّ اطْوِ لَهُ البُعْدَ، وَهَوِّنْ عَلَیْهِ السَّفَرَ». [ترمذی این حدیث را روایت کرده و گفته است: حدیثی حسن می‌باشد.]([5])

ترجمه: ابوهریرهt می‌گوید: مردی عرض کرد: ای رسول‌خدا! می‌خواهم به سفر بروم؛ مرا وصیت کنید. فرمود: «به رعایت تقوای الهی و گفتن "اللهاکبر" بر هر بلندی پای‌بند باش». و آن‌گاه که آن مرد روی گرداند و رفت، پیامبرr دعا کرد: «یا الله! دوریِ مسافت را بر او کوتاه، و سختی سفر را بر او آسان بگردان».

***

986- وعن أَبی موسى الأشعریِّt قال: کنّا مَعَ النَّبِیِّr فی سَفَرٍ، فَکُنَّا إِذَا أشْرَفْنَا عَلَى وَادٍ هَلَّلْنَا وَکَبَّرْنَا وَارتَفَعَتْ أصْوَاتُنَا، فَقَالَ النَّبیُّr: «یَا أیُّهَا النَّاسُ، ارْبَعُوا عَلَى أنْفُسِکُمْ، فَإنَّکُمْ لا تَدْعُونَ أصَمَّ وَلا غَائِباً، إنَّهُ مَعَکُمْ، إنَّهُ سَمِیعٌ قَرِیبٌ». [متفق علیه]([6])

ترجمه: ابوموسی اشعریt می‌گوید: در سفری همراه پیامبرr بودیم؛ هنگامی‌که از جایی بالا می‌رفتیم، «لاإله‌إلاالله» و «اللهاکبر» می‌گفتیم و صدایمان بلند می‌شد. پیامبرr فرمود: «ای مردم! بر خود رحم کنید (و صدایتان را پایین بیاورید)؛ زیرا شما، شخصِ ناشنوا و غایبی را نمی‌خوانید؛ بلکه الله با شما، و شنوا و نزدیک است».

شرح

پیش‌تر بیان شد که پسندیده است که مسافر هنگام بالا رفتن از جایی، «اللهاکبر» بگوید و چون از جایی پایین می‌آید، «سبحانالله» بگوید. حکمتِ این کار را نیز بیان کردیم؛ اما شایسته است که انسان برای انجامِ این کار، خودش را در رنج و زحمت نیندازد و صدایش را بیش از اندازه بالا نبرد. چنان‌که در حدیث ابوموسی اشعریt آمده است که آن‌ها در سفری همراه پیامبرr بودند و «لاإله‌إلاالله» و «اللهاکبر» می‌گفتند و صدایشان را بالا می‌بردند. پیامبرr فرمود: «یَا أیُّهَا النَّاسُ، ارْبَعُوا عَلَى أنْفُسِکُمْ»؛ یعنی: ای مردم بر خود آسان بگیرید و خود را با بالا بردن صداهایتان در زحمت نیندازید. «زیرا شما، شخصِ ناشنوا و غایبی را نمی‌خوانید؛ بلکه الله - را می‌خوانید که- با شما، و شنوا و نزدیک است». لذا نیازی ندارد که خودتان را در رنج و زحمت بیندازید و هنگام گفتنِ «لاإله‌إلاالله»، «اللهاکبر» و «سبحانالله» صداهایتان را بالا ببرید؛ زیرا اللهU می‌بیند و می‌شنود و با این‌که فراتر از آسمان‌هاست، نزدیک است؛ چراکه بر هر چیزی احاطه دارد. ابن‌عباس$ می‌گوید: «آسمان‌های هفت‌گانه و زمین‌های هفت‌گانه در دست پروردگار رحمن و گسترده‌مهر، تنها همانند یک دانه خردل (=اسپندان) در دستِ یکی از شماست». آسمان‌ها و زمین با کبریایی و عظمت الاهی مقایسه نمی‌شوند و اللهU به هر چیزی احاطه دارد و فراتر از هر چیزی‌ست. این حدیث بیان‌گر این است که انسان نباید خودش را در عبادت به زحمت بیندازد یا بر خود سخت بگیرد؛ نه در انجام عبادات ونه در مداومت و پای‌بندی بر آن. چنان‌که پیامبرr اطلاع یافت که عبدالله بن عمرو بن عاص$ به سبب علاقه‌ی فراوانش به عبادت، گفته است: «در تمام عمر خویش هر روز، روزه می‌گیرم و تمام شب‌ها، به نماز و عبادت می‌پردازم». رسول‌اللهr به عبداللهt فرمود: «تو، چنین گفته‌ای؟» عرض کرد: «بله، چنین گفته‌ام». پیامبرr فرمود: «تو، توانش را نداری؛ هم روزه بگیر و هم بخور، بخشی از شب بخواب و پاسی از شب برخیز (و عبادت کن) و هر ماه، سه روز، روزه بگیر که پاداش کار نیک، ده برابر است و این سه روز در ماه، مانند تمام عمر است». عبداللهt گفت: «توانایی‌ام، بیش از این است». فرمود: «یک روز، روزه بگیر و دو روز فاصله بینداز». عرض کرد: «طاقت و توان من، بیش از این است». رسول‌اللهr فرمود: «فَصُم یَوْماً وَأَفْطرْ یوْما، فَذلکَ صِیَام دَاودr وَهُو أَعْدَل الصِّیَامِ»؛([7]) یعنی: «یک روز در میان روزه بگیر که این، روزه‌ی داوودr و برترین روزه است». زمانی که عبدالله بن عمروt بزرگ شد و پا به سن گذاشت، می‌گفت: کاش رخصت رسول‌اللهr را قبول می‌کردم؛ زیرا یک روز در میان روزه گرفتن، برایش دشوار شد. لذا پانزده روزِ پیاپی روزه می‌گرفت و پانزده روز، روزه نمی‌گرفت. یعنی به جای روزه‌ی یک روز در میان، نیمی از هر ماه را روز می‌گرفت.

پیامبرr درباره‌ی قیام شب و عبادت شبانه‌ی عبداللهt به او فرمود: «محبوب‌ترین نماز شب نزد الله تعالی، نماز داوودu است که نیمی از شب می‌خوابید و یک‌سوم آن را برای عبادت برمی‌خاست و یک‌ششم دیگر را می‌خوابید».

به‌هر حال شایسته نیست که انسان خودش را برای عبادت در زحمت بیندازد؛ بلکه هر زمان که امکانات یا شرایطی آسان برای عبادت فراهم شد، سپاس‌گزار باشد و از فرصت استفاده کند. برخی از مردم در زمستان به‌رغم این‌که به آب گرم دسترسی دارند، با آب سرد وضو می‌گیرند و خود را اذیت می‌کنند؛ در صورتی که اللهU می‌فرماید:

 مَّا یَفۡعَلُ ٱللَّهُ بِعَذَابِکُمۡ إِن شَکَرۡتُمۡ وَءَامَنتُمۡ                  [النساء : ١٤٧]      

 اگر سپاس­گزار باشید و ایمان بیاورید، الله را با عذاب شما کاری نیست.

آری؛ هنگامی‌که به آب گرم دسترسی ندارید و با آب سرد وضو می‌گیرد، پاداشی برای شما خواهد بود؛ اما اگر به گمان این‌که ثواب دارد، خود را اذیت کنید و گزینه‌ی سخت را بر گزینه‌ی آسان ترجیح دهید، درست نیست؛ بلکه همان کاری را بکنید که آسان‌تر است. برخی از مردم می‌گویند: «پیاده به حج می‌روم که ثواب بیش‌تری دارد!» چه کسی گفته است که رفتن به حج با پای پیاده از رفتن به حج با ماشین یا هواپیما برتر می‌باشد؟ این، پندار اشتباهی‌ست. از شرایط آسانی که الله متعال برای عبادت فراهم می‌کند، استفاده ببرید. معنا ندارد که انسان با چنین پنداری، به جای استفاده از نعمت برق و قرار گرفتن در جایی مناسب، زیر نورِ ضعیف قرآن بخواند و بگوید: «چون تلاوت قرآن در زیر نور ضعیف سخت‌تر است، پس ثواب بیش‌تری دارد»! این هم اشتباه است. وقتی شرایط آسانی برای عبادت وجود دارد، از آن استفاده نما و در عبادت، کوتاهی نکن؛ اما هنگامی‌که شرایط آسانی فراهم نیست و عبادت با رنج و زحمت است، آن‌وقت هرچه زحمت بیش‌تری متحمل شوید، اجر و پاداش بیش‌تری می‌یابید.




([1]) صحیح بخاری، ش: 2993.

([2]) صحیح أبی داود، از آلبانی/ ش: 264.

([3]) صحیح بخاری، ش: (1797، 2995)؛ و صحیح مسلم، ش: 1344.

([4]) ترجمه‌ی دعا: «هیچ معبود راستینی جز اللهِ یکتا و بی‌شریک وجود ندارد؛ فرمان‌روایی و حمد و ستایش ویژه‌ی اوست و بر هر چیزی تواناست. ما باز می‌گردیم و توبه‌کنندگان، عبادت‌گزاران و ستایش‌گران پروردگارمان هستیم. الله به وعده‌اش وفا کرد و به بنده‌اش یاری رساند و به‌تنهایی همه‌ی گروه‌ها(ی کفر) را شکست داد».

([5]) السلسلۀ الصحیحۀ، از آلبانی/ ش: 1730.

([6]) صحیح بخاری، ش: (2992، 6384)؛ و صحیح مسلم، ش: 2704.

([7]) صحیح بخاری، ش: (1974، 1979، 1980، 3419، 5052، 6227))؛ و صحیح مسلم، ش: (1159، 1162) به‌نقل از عبدالله بن عمرو بن عاص$. [این حدیث، پیش‌تر به‌شماره‌ی 154 آمده است. (مترجم)]

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد