اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

360- باب: کراهت مدح و ستایش فرد در پیش روی او، اگر بیمِ آن باشد که فرد به خود مغرور شود

360- باب: کراهت مدح و ستایش فرد در پیش روی او، اگر بیمِ آن باشد که فرد به خود مغرور شود و جایز بودن آن برای کسی که این خوف درباره‌ی او وجود ندارد

1797- وعن أبی موسى الأشعریِّt قالَ: سَمِعَ النَّبِیُّr رَجُلاً یُثْنِی عَلَى رَجُلٍ وَیُطْرِیهِ فی المِدْحَة، فقالَ: «أهْلَکْتُمْ- أوْ قَطَعْتُمْ- ظَهْرَ الرَّجُلِ». [متفقٌ علیه]([1])

ترجمه: ابوموسی اشعریt می‌گوید: پیامبرr شنید که شخصی، از مردی دیگر تعریف می‌کند و در مدحِ او، مبالغه می‌نماید؛ فرمود: «او را نابود کردید- یا- پُشت او را شکستید».

1798- وعن أبی بکرةَt أنَّ رجلاً ذُکِرَ عند النَّبِیِّr فَأَثْنَى عَلَیْهِ رَجُلٌ خَیْراً، فقال النَّبِیُّr: «وَیْحَکَ! قَطَعْتَ عُنُقَ صَاحِبِکَ- یَقُولُهُ مِرَاراً- إنْ کَانَ أحَدُکُمْ مَادِحاً لا مَحَالَةَ فَلْیَقُلْ: أحْسِبُ کَذَا وَکَذَا إنْ کَانَ یَرَى أنَّهُ کَذَلِکَ وَحَسِیبُهُ اللهُ، وَلا یُزَکِّى عَلَى اللهِ أحَدًا». [متفقٌ علیه]([2])

ترجمه: ابوبکرهt می‌گوید: نزد پیامبرr سخن از مردی به میان آمد؛ مردی دیگر، از او تعریف کرد. پیامبرr چندین بار فرمود: «وای بر تو! گردن دوستت را شکستی». و سپس افزود: «اگر لازم است که یکی از شما از دیگری تعریف کند، بگوید: به گمانم فلانی، چنین و چنان است و حسابش با خداست؛- و ویژگی‌هایش را ذکر کند؛- البته اگر باور دارد که آن شخص همان‌گونه است. و کسی را نزدِ الله- که از باطنِ همه آگاه است- پاک و نیک معرفی نکند».

1799- وَعَنْ هَمَّام بن الْحارث عن المِقْدَادِt أنَّ رَجُلاً جَعَلَ یَمْدَحُ عُثْمانَt فَعَمِدَ المِقْدَادُ، فَجَثَا عَلَى رُکْبَتَیْهِ، فَجَعَلَ یَحثو فی وَجْهِهِ الحَصْبَاءَ. فقالَ لَهُ عُثْمَانُt: مَا شَأنُکَ؟ فَقَالَ: إنَّ رسولَ اللهِr قالَ: «إذَا رَأَیْتُمُ المَدَّاحِینَ، فَاحْثُوا فِی وُجُوهِهِمُ التُّرَابَ». [روایت مسلم]([3])

ترجمه: از هَمّام بن حارث از مقدادt روایت است که مردی شروع به مدح عثمانt کرد. مقدادt برخاست و روی دو زانو نشست و شروع کرد به پاشیدنِ شن و ماسه به روی آن شخص. عثمانt از مقداد پرسید: چه می‌کنی؟ مقدادt پاسخ داد: رسول‌اللهr فرمود: «آن‌گاه که مداحان را دیدید، بر صورتشان خاک بپاشید».

[نووی: این احادیث در نهی از ستایش و مداحی‌ست و در مباح بودن آن نیز احادیث فراوانی وجود دارد.

علما گفته‌اند: چگونگی جمع‌بندی در میان این احادیث، این است که گفته شود: اگر شخص ستایش‌شده از کمال ایمان و یقین و ریاضت نفس و شناختی کامل برخوردار باشد و از این‌که از او تعریف شود، دچار فتنه نگردد و بازی‌چه‌ی نفس خویش قرار نگیرد، مدح چنین شخصی، نه حرام است و نه مکروه؛ اما اگر بیم آن برود که به هر یک از امور یادشده گرفتار آید، تعریف از او در پیشِ رویش، سخت کراهت دارد. درباره‌ی این موضوع مفصل، احادیث فراوانی وارد شده است؛ از جمله احادیثی که درباره‌ی مباح بودن تعریف و ستایش است، فرموده‌ی پیامبرr به ابوبکرt می‌باشد که فرمود: «أرْجُو أنْ تَکُونَ مِنْهُمْ»؛ یعنی «امیدوارم تو از آنان باشی که از همه‌ی دروازه‌های بهشت برای ورود به آن فراخوانده می‌شوند». و در حدیث دیگر فرمود: «لَسْتَ مِنْهُمْ»؛ یعنی: «تو، جزو کسانی نیستی که از روی تکبر، اسبال ازار می‌کنند» و لباسشان را بلند می‌گیرند و روی زمین می‌کشانند. پیامبرr به عمرt نیز فرمود: «مَا رَآکَ الشَّیْطَانُ سَالِکاً فَجّاً إلا سَلَکَ فَجّاً غَیْرَ فَجِّکَ»؛ یعنی: «هرگاه شیطان، تو را در راهی ببیند، می‌گریزد و راهی دیگر، غیر از راهِ تو را در پیش می‌گیرد». احادیث فراوانی درباره‌ی مباح بودن مدح و ستایش وجود دارد که برخی از آن‌ها را در کتاب «الأذکار» ذکر کرده‌ام.]

شرح

مولف/ در این باب به این موضوع پرداخته است که آیا شایسته است که انسان، از ویژگی‌های نیک برادر مسلمانش را در پیشِ روی او، تعریف کند یا خیر؟ این، چند حالت دارد:

اول: ستایش و تعریف از آن شخص، پیامد خوبی داشته باشد و او را بر پای‌بندی به ویژگی‌های نیک و ارزش‌های اخلاقی و پسندیده تشویق کند؛ در این حالت، ایرادی ندارد که از کسی تعریف کنید؛ یعنی اگر دیدید که فردی سخاوتمند، شجاع، بزرگ‌منش و نیکوکار است، ایرادی ندارد که در پیش رویش از ویژگی‌های نیک او تعریف کنید تا بر این صفات پسندیده، پای‌بند بماند؛ چنین مدح و تعریفی، در مفهوم این آیه می‌گنجد که اللهU می‌فرماید:

﴿وَتَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡبِرِّ وَٱلتَّقۡوَىٰ                                                   [المائ‍دة: ٢]     

و با یک‌دیگر بر نیکی و پرهیزگاری همکاری نمایید.

دوم: از کسی در بین مردم، تعریف کنید تا مردم به فضلِ او پی ببرند و احترامش را نگه دارند؛ همان‌گونه که پیامبرr فضایل ابوبکر و عمر$ را برشمرد؛ چنان‌که باری از یارانش پرسید: «چه کسی از شما امروز، روزه بوده است»؟ ابوبکرt گفت: من. فرمود: «چه کسی از شما امروز، در تشییع جنازه‌ای شرکت کرده است»؟ ابوبکرt گفت: من. فرمود: «چه کسی از شما امروز به مسکینی طعام داده است»؟ ابوبکرt گفت: من. فرمود: «چه کسی از شما امروز بیماری را عیادت نموده است»؟ ابوبکرt گفت: من. رسول‌اللهr فرمود: «مَا اجْتَمَعْنَ فِی امْرِئٍ إِلاَّ دَخَلَ الْجَنَّةَ»؛([4]) یعنی: «هرکه همه‌ی این کارها را انجام دهد، وارد بهشت می‌شود».

عبدالله بن عمر$ می‌گوید: رسول‌اللهr فرمود: «هرکه از روی تکبر، لباسش را بر زمین بکشاند، الله روز قیامت به او نگاه نخواهد کرد». ابوبکرt گفت: ای رسول‌خدا! یک طرف لباسم پایین می‌افتد، مگر این‌که مواظبش باشم. رسول‌اللهr فرمود: «إِنَّکَ لَسْتَ مِمَّنْ یَفْعَلُهُ خُیَلاءَ»؛([5]) یعنی: «تو، جزو کسانی نیستی که این عمل را از روی تکبر انجام می‌دهند».

هم‌چنین پیامبرr به عمرt فرمود: «مَا رَآکَ الشَّیْطَانُ سَالِکاً فَجّاً إلا سَلَکَ فَجّاً غَیْرَ فَجِّکَ»؛([6]) یعنی: «هرگاه شیطان، تو را در راهی ببیند، می‌گریزد و راهی دیگر، غیر از راهِ تو را در پیش می‌گیرد». این‌ها بیان‌گر فضیلت ابوبکر و عمر$ می‌باشد؛ لذا روشن می‌شود که مدح و تعریف از کس به‌قصد بیان فضایلش، ایرادی ندارد.

سوم: از کسی تعریف کند، اما در مدح او غلو و زیاده‌روی نماید و او را با ویژگی‌های توصیف کند که شایستگی‌اش را ندارد؛ این نوع مدح و ستایش، حرام است و در حقیقت، دروغ و فریب به‌شمار می‌آید. مثلاً کسی، ویژگی‌های پسندیده‌ای را به امیر یا وزیر یا مسؤولی نسبت دهد که در او نیست یا در پیشِ رویش چاپلوسی کند؛ این، حرام است و برای شخص ستایش‌شده نیز ضرر دارد.

چهارم: شخصی را با ویژگی‌هایی که در اوست، مدح کند؛ اما بیمِ آن باشد که شخص ستایش‌شده به خود فریفته شود و خود را از دیگران، برتر بداند؛ این نوع مدح و ستایش نیز حرام است.

مولف/ در این‌باره حدیثی بدین مضمون آورده است که نزد پیامبرr سخن از مردی به میان آمد؛ مردی دیگر، از او تعریف کرد. پیامبرr چندین بار فرمود: «وای بر تو! گردن دوستت را شکستی»؛ یعنی گویا او را هلاک کردی؛ زیرا با تعریفی که از او نمودی، او را به تکبر و خودبزرگ‌بینی واداشتی. پیامبرr دستور داده است که بر چهره‌ی مداحان، خاک بپاشیم؛ چنان‌که مردی شروع به مدح عثمانt کرد. مقدادt برخاست و روی دو زانو نشست و شروع کرد به پاشیدنِ شن و ماسه به روی آن شخص. عثمانt از مقداد پرسید: چه می‌کنی؟ مقدادt پاسخ داد: رسول‌اللهr فرمود: «آن‌گاه که مداحان را دیدید، بر صورتشان خاک بپاشید». در هر حال شایسته است که انسان، جز سخن نیک نگوید؛ زیرا پیامبرr فرموده است: «مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ فَلْیَقُلْ خَیْرًا أَوْ لِیَصْمُتْ»؛([7]) یعنی: «کسی که به الله و روز قیامت ایمان دارد، سخن نیک بگوید و یا سکوت نماید».

***




([1]) صحیح بخاری، ش: 2663؛ و صحیح مسلم، ش: 3001.

([2]) صحیح بخاری، ش: 6061؛ و صحیح مسلم، ش: 3000.

([3]) صحیح مسلم، ش: 3002.

([4]) صحیح مسلم، ش: 1028.

([5]) این حدیث پیش‌تر به‌شماره‌ی 795 آمده است. [مترجم]

([6]) صحیح بخاری، ش: (3294، 3683، 6085)؛ و مسلم، ش: 2397 به‌نقل از سعد بن ابی‌وقاصt.

([7]) صحیح بخاری، ش: 6018 و...؛ صحیح مسلم، ش:47.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد