برخی از فرشتگان رسول و پیامآور (و رابط بین خدا و پیامبران الهی) است
﴿ٱللَّهُ یَصۡطَفِی مِنَ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةِ رُسُلٗا وَمِنَ ٱلنَّاسِۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَمِیعُۢ بَصِیرٞ٧٥﴾ [الحج: 75]
***
توضیح موضوع: چنانکه قبلاً نیز گفته شد، فرشتگان دارای مقامات مختلف و مراتب متفاوت هستند، و فرشتگان خداوند یکسان نیستند، هم مقام آنان تفاوت دارد و هم مسئولیّت آنان. مقام بعضی مانند: جبرئیل و میکائیل و عزرائیل از سایرین برتر است. و فرشتگانی که به عنوان رابط بین خدا و پیامبرانش هستند و پیامهای خدا را برای پیامبرانش میآورند، از جایگاه برتری برخوردارند.
﴿وَإِنَّهُۥ لَتَنزِیلُ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ١٩٢ نَزَلَ بِهِ ٱلرُّوحُ ٱلۡأَمِینُ١٩٣ عَلَىٰ قَلۡبِکَ لِتَکُونَ مِنَ ٱلۡمُنذِرِینَ١٩٤﴾ [الشعراء: 192-194]
﴿یُدَبِّرُ ٱلۡأَمۡرَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ إِلَى ٱلۡأَرۡضِ ثُمَّ یَعۡرُجُ إِلَیۡهِ فِی یَوۡمٖ کَانَ مِقۡدَارُهُۥٓ أَلۡفَ سَنَةٖ مِّمَّا تَعُدُّونَ٥﴾ [السجدة: 5]
﴿یَعۡلَمُ مَا یَلِجُ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَمَا یَخۡرُجُ مِنۡهَا وَمَا یَنزِلُ مِنَ ٱلسَّمَآءِ وَمَا یَعۡرُجُ فِیهَاۚ وَهُوَ ٱلرَّحِیمُ ٱلۡغَفُورُ٢﴾ [سبأ: 2]
﴿...یَعۡلَمُ مَا یَلِجُ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَمَا یَخۡرُجُ مِنۡهَا وَمَا یَنزِلُ مِنَ ٱلسَّمَآءِ وَمَا یَعۡرُجُ فِیهَاۖ وَهُوَ مَعَکُمۡ أَیۡنَ مَا کُنتُمۡۚ وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِیرٞ﴾ [الحدید: 4]
﴿تَعۡرُجُ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ وَٱلرُّوحُ إِلَیۡهِ فِی یَوۡمٖ کَانَ مِقۡدَارُهُۥ خَمۡسِینَ أَلۡفَ سَنَةٖ٤﴾ [المعارج: 4]
﴿فِی صُحُفٖ مُّکَرَّمَةٖ١٣ مَّرۡفُوعَةٖ مُّطَهَّرَةِۢ١٤ بِأَیۡدِی سَفَرَةٖ١٥ کِرَامِۢ بَرَرَةٖ١٦﴾ [عبس: 13-16]
﴿إِنَّهُۥ لَقَوۡلُ رَسُولٖ کَرِیمٖ١٩ ذِی قُوَّةٍ عِندَ ذِی ٱلۡعَرۡشِ مَکِینٖ٢٠ مُّطَاعٖ ثَمَّ أَمِینٖ٢١﴾ [التکویر: 19-21]
﴿تَنَزَّلُ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ وَٱلرُّوحُ فِیهَا بِإِذۡنِ رَبِّهِم مِّن کُلِّ أَمۡرٖ٤﴾ [القدر: 4]
***
توضیح موضوع: باید دانست که تکمیل ایمان به نبوّت و آشنا کردن انسانها، از مهمترین و متداولترین شیوهی ارتباط کلامی و ارتباط قولی آفریدگار منزه و دارای کمال مطلق با پیامبرانش از راه ایمان به فرشتگان (آن موجودهای نامرئی و باشعور که رابط بین خدا و پیامبران بوده و پیامهای خدا را برای پیامبرانش آوردهاند) میباشد.
وجه تسمیه و نامگذاری آن مأمورانِ نامرئی پروردگار به «ملائکه» نیز مناسب است، زیرا ملائکه، جمع «ملئک» که از راه تخفیف همزه به «ملک» تبدیل میگردد، و «ملک» از ریشهی «الک و الوکة» است، و «الوک» هم به معنای «نامه» و هم به معنای «فرستاده و پیامرسان» میباشد.
ایمان به ملائکه به عنوان اینکه رابط بین خدا و پیامبرانش بوده و پیامهای خدا را برای پیامبرانش آوردهاند، پایه و اساس ایمان به پیامبران و کتابهای خداست. و به همین جهت در آیهی 177 سورهی بقره: ﴿وَٱلۡمَلَٰٓئِکَةِ وَٱلۡکِتَٰبِ وَٱلنَّبِیِّۧنَ﴾، و همچنین در آیهی 285 سورهی بقره: ﴿وَمَلَٰٓئِکَتِهِۦ وَکُتُبِهِۦ وَرُسُلِهِۦ﴾، ملائکه را بر کتابهای آسمانی و پیامبران الهی مقدم نموده است. و در آیهی 75 سورهی حج، فرشتگانِ فرستاده و پیامآور را طبقهی برگزیده نشان داده است:
﴿ٱللَّهُ یَصۡطَفِی مِنَ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةِ رُسُلٗا وَمِنَ ٱلنَّاسِۚ﴾ [ر.ک: سیر تحلیلی کلام اهل سنّت ص 576]
وظایفی که نصّ آیههای قرآن به ملائکه نسبت داده است، دو نوع هستند: یک نوع مربوط به انسان، و نوع دیگری مربوط به بقیهی جهان هستی میباشند.
نوع اول (وظایف فرشتگان مربوط به انسان) دارای چندین قسم است:
1- محافظت از انسان در برابر حوادث و سوانحی که حکم تحقق آنها از جانب پروردگار صادر نگشته است [رعد / 11]
2- نگارش بسیار دقیق گفتار و کردار انسانها [ق / 18، انفطار 12]
3- رساندن امدادهای غیبی به بندگان خدا [انفال / 9، آل عمران / 123-126]
4- درخواست مغفرت و آمرزش برای مؤمنان [احزاب / 43]
5- درود فرستادن بر پیامبر اکرم ج [احزاب / 56]
6- گرفتن جان انسانها اعم از کافر و مؤمن و پرهیزگار و بزهکار [سجده / 11]
7- دادن مژدهی ورود به بهشت و پایان یافتن غم و غصه به مؤمنانِ مقاوم و پایدار، در هنگام مرگ [فصلت / 30-33، نحل / 32]
8- عذاب دادن ستمگران در حال گرفتن جان آنان [انعام / 93 - انفال 50-51]
9- سوق دادن کافران به سوی دوزخ و انداختن آنها به دوزخ همراه با توبیخ و عتاب [زمر / 71-72]
10-مأموریت عذاب دادن دوزخیان [تحریم / 6]
11-هدایت کردن پرهیزگاران و متقیان به صورت گروه گروه به سوی بهشت و وارد کردن آنان با درود و سلام به بهشت و دادن مژدهی جاودانه بودن آن زندگی [زمر / 73، رعد / 23-24]
نوع دوم: (وظایف فرشتگان نسبت به بقیهی جهان هستی نیز دارای چندین قسم است:
1- حمل عرش (مقر حاکمیّت مطلق آفریدگاری) [غافر / 7، الحاقه / 17]
2- حلقه زدن به دور عرش خدا در حال تسبیح و ستایش خدا [زمر / 75]
3- اوج گیری حیرت انگیز فرشتگان [معارج / 4]
﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ عِندَ رَبِّکَ لَا یَسۡتَکۡبِرُونَ عَنۡ عِبَادَتِهِۦ وَیُسَبِّحُونَهُۥ وَلَهُۥ یَسۡجُدُونَۤ٢٠٦﴾ [الأعراف: 206]
﴿وَلَهُۥ مَن فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ وَمَنۡ عِندَهُۥ لَا یَسۡتَکۡبِرُونَ عَنۡ عِبَادَتِهِۦ وَلَا یَسۡتَحۡسِرُونَ١٩ یُسَبِّحُونَ ٱلَّیۡلَ وَٱلنَّهَارَ لَا یَفۡتُرُونَ٢٠﴾ [الأنبیاء: 19-20]
﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ فَاطِرِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ جَاعِلِ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةِ رُسُلًا أُوْلِیٓ أَجۡنِحَةٖ مَّثۡنَىٰ وَثُلَٰثَ وَرُبَٰعَۚ یَزِیدُ فِی ٱلۡخَلۡقِ مَا یَشَآءُۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٞ١﴾ [فاطر: 1]
﴿فَٱلزَّٰجِرَٰتِ زَجۡرٗا٢ فَٱلتَّٰلِیَٰتِ ذِکۡرًا٣﴾ [الصافات: 2-3]
﴿وَمَا مِنَّآ إِلَّا لَهُۥ مَقَامٞ مَّعۡلُومٞ١٦٤ وَإِنَّا لَنَحۡنُ ٱلصَّآفُّونَ١٦٥ وَإِنَّا لَنَحۡنُ ٱلۡمُسَبِّحُونَ١٦٦﴾ [الصافات: 164-166]
﴿وَتَرَى ٱلۡمَلَٰٓئِکَةَ حَآفِّینَ مِنۡ حَوۡلِ ٱلۡعَرۡشِ یُسَبِّحُونَ بِحَمۡدِ رَبِّهِمۡۚ وَقُضِیَ بَیۡنَهُم بِٱلۡحَقِّۚ وَقِیلَ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ٧٥﴾ [الزمر: 75]
﴿ٱلَّذِینَ یَحۡمِلُونَ ٱلۡعَرۡشَ وَمَنۡ حَوۡلَهُۥ یُسَبِّحُونَ بِحَمۡدِ رَبِّهِمۡ وَیُؤۡمِنُونَ بِهِۦ وَیَسۡتَغۡفِرُونَ لِلَّذِینَ ءَامَنُواْۖ رَبَّنَا وَسِعۡتَ کُلَّ شَیۡءٖ رَّحۡمَةٗ وَعِلۡمٗا فَٱغۡفِرۡ لِلَّذِینَ تَابُواْ وَٱتَّبَعُواْ سَبِیلَکَ وَقِهِمۡ عَذَابَ ٱلۡجَحِیمِ٧﴾ [غافر: 7]
﴿فَإِنِ ٱسۡتَکۡبَرُواْ فَٱلَّذِینَ عِندَ رَبِّکَ یُسَبِّحُونَ لَهُۥ بِٱلَّیۡلِ وَٱلنَّهَارِ وَهُمۡ لَا یَسَۡٔمُونَ۩٣٨﴾ [فصلت: 38]
﴿تَکَادُ ٱلسَّمَٰوَٰتُ یَتَفَطَّرۡنَ مِن فَوۡقِهِنَّۚ وَٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ یُسَبِّحُونَ بِحَمۡدِ رَبِّهِمۡ وَیَسۡتَغۡفِرُونَ لِمَن فِی ٱلۡأَرۡضِۗ أَلَآ إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِیمُ٥﴾ [الشورى: 5]
﴿وَٱلۡمَلَکُ عَلَىٰٓ أَرۡجَآئِهَاۚ وَیَحۡمِلُ عَرۡشَ رَبِّکَ فَوۡقَهُمۡ یَوۡمَئِذٖ ثَمَٰنِیَةٞ١٧﴾ [الحاقة: 17]
﴿وَٱلنَّٰزِعَٰتِ غَرۡقٗا١ وَٱلنَّٰشِطَٰتِ نَشۡطٗا٢﴾ [النازعات: 1-2]
***
توضیح موضوع: ایمان از شش رکن تشکیل میشود همانطور که پیامبر اسلام ج میفرماید:
«الایمان ان تؤمن بالله و ملائکته و کتبه و رسله و الیوم الاخر و تؤمن بالقدر خیره و شره»
[بخاری و مسلم]، «ایمان آن است که به پروردگار و فرشتگان و کتابهای آسمانی و پیامبران الهی و به روز رستاخیز و قضا و قدر - چه نیک و چه بد - باور داشته باشی.»
و خداوند میفرماید:
﴿کُلٌّ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَمَلَٰٓئِکَتِهِۦ وَکُتُبِهِۦ وَرُسُلِهِۦ لَا نُفَرِّقُ بَیۡنَ أَحَدٖ مِّن رُّسُلِهِۦۚ﴾ [البقرة: 285]
«همگی به خدا و فرشتگان او و کتابهای وی و پیامبرانش ایمان داشته و میگویند: میان هیچ یک از پیامبران او فرق نمیگذاریم و سرچشمهی رسالت ایشان را یکی میدانیم».
پس انسان مسلمان به فرشتگان خداوند ایمان دارد که گروهی از گرامیترین مخلوقات و بندگان فرمانبدار اویند که لحظهای از اطاعت و فرمانبداری او سر نمیکشند و نافرمانی او را نمیکنند.
و باید دانست که «ملائکه»: مفردش «مَلک» است. مَلک، مأخود از «ألوکة» به معنای «رسالت» است، زیرا که ملائکه واسطهی بین خداوند و بشر هستند و آنان فرستادگان و رسولان خداوند به سوی مردماند. همچنانکه خداوند متعال جسم انسان را از گِل پخته مانند گل کوزه آفریده، و جن را از شعلهی آتش به وجود آورده، ملائکه را هم از نور آفریده است.
پیامبر ج میفرماید: «خُلقتِ الملائکةُ مِن نورٍ و خلق الجانّ من مارجٍ من نارٍ وخُلق آدم ممّا وُصف لکم» [مسلم]، «فرشتگان از نور آفریده شدهاند، و جنها از زبانهی آتش، و آدم چنانکه در قرآن آمده از خاک آفریده شده است.»
بنابراین بر مسلمانان واجب است که ایمان داشته باشند که خداوند فرشتگانی دارد که بیشترین مخلوقات او را تشکیل میدهند و زاد و ولد نمیکنند؛ از این رو توصیف آنها به مذکر و مؤنث که مشرکان قریش بدان معتقد بودند، و بعضی از آنها، ملائکه را دختران خدا میدانستند، جایز نیست، بلکه ملائکه بندگان خداوند هستند و ولادت و زایش آنها از خداوند، قطعاً با عبودیت و بندگی آنها قابل جمع نیست...
و بدون شک وجود فرشتگان از امور غیبهای است که برای اثبات آن با این صفات و ویژگیها، راهی جز ادلّهی نقلیّه نیست و به حکم ایمان به غیب، آنها را باید پذیرفت.
و حداکثر آنچه که منکرین وجود ملائکه میگویند این است که ما آنها را با حواس پنجگانه درک نمیکنیم، زیرا ما به چیزی جز مادّیات و محسوسات ایمان نداریم. ولی جواب آنها این است که ایمان به وجود چیزی، مستلزم احساس آن نیست، زیرا هر محسوسی موجود است، ولی هر موجودی محسوس نیست، مثلاً: جاذبهی زمین موجود است، و بدان معتقدیم. اما آن را احساس نمیکنیم، و به نیروی الکتریسیته که در سیمهای برق جریان دارد، و به ویروسهایی که با میکروسکوپ دیده نمیشوند و علم طب از وجود آنها خبر میدهد، اعتقاد داریم در حالی که هیچ کدام را حس نمیکنیم، و نیز به وجود عقل باور داریم و حال آنکه قابل حس نیست، پس نهایت امر این است که ما اثر جاذبه را در اشیاء به طور مستقیم، و اثر الکتریسیته را در لامپ و دیگر وسایل برقی، و اثر بیماری را در جسم و روان، و آثار عقل را در رفتار و گفتار میبینیم، پس مجالی برای انکار وجود ملائکه نیست، زیرا به اتفاق مسلمانان انکارشان کفر است.
قرآن مجید، ویژگیهای آنها را چنین میشمرد:
1- تعداد آنها به قدری زیاد است که به هیچ وجه قابل مقایسه با انسان نیست.
2- فرشتگان موجوداتی عاقل و با شعور و شنوا و گویا، و بندگان گرامی و مقرب خدا هستند. [انبیاء / 26]
3- فرشتگان سر بر فرمان خدا دارند و هرگز معصیّت و نافرمانی او نمیکنند. [انبیاء / 27]
4- آنها وظایف مهم و بسیار متنوعی از سوی خداوند بر عهده دارند.
5- آنها پیوسته مشغول تسبیح و تقدیس و تعریف و تمجید و تنزیه و تحمید خداوند هستند. [شوری / 5]
6- آنها مقامات مختلف و مراتب متفاوت دارند؛ بعضی همیشه در رکوعند و بعضی همیشه در سجود [صافات / 164-166]
7- ملائکه اجسام هستند، به دلیل انتقال آنان از محلی به محل دیگر، و آنها اجسامی هستند که در شرایط عادی قابل رؤیت نیستند و آفریده شدن ملائکه از نور موجب گردیده که اجسامی نورانی و نامرئی باشند و در شرایط عادی و برای مردمان عادی، قابل رؤیت نباشند، اما در شرایط غیر عادی (شبیه تبدیل انرژی به ماده) آن اجسام نورانی به اجسام مادی مبدّل میشوند و قابل رؤیت میگردند، چنانکه برای مریم، ابراهیم و پیامبر اکرم ج این اتفاق افتاد.
8- فرشتگان چون مانند انسانها مرگ و فنا ندارند، پس لازم نبوده توالد و تناسل داشته باشند، و چون توالد و تناسل ندارند، پس نر و ماده هم ندارند، ولی در حال تجسم، به صورت مردان در آمدهاند. مثلاً هنگامی که در منزل لوط تجسم یافته بودند، به صورت پسران جوان درآمده بودند.
9- فرشتگان چون اجسام نورانی هستند، و مانند انسان و بقیهی جانداران، اجسام مادی نیستند که بر اثر اصطکاک و فعل و انفعالات دیگر، کاستی و کمی در آنها ایجاد گردد، پس نیاز به تغذیه ندارند و مانند جانداران راه رشد و تکامل را نمیپیمایند بلکه در آغاز امر به صورت کامل آفریده میشوند و به همین خاطر بود که در منزل ابراهیم گوشت گوسالهی بریان شده را میل نکردند.
مأیوس و ناامید نشدن از رحمت بیکران خداوندﻷ
(چرا که یأس و ناامیدی از رحمت خدا نشانهی کفر است و کسانی که به علم و قدرت و رحمت و لطف بیکران و نامتناهی خداوند اطمینان دارند، هرگز مأیوس نمیشوند و یأس و ناامیدی خویش را با یاد رحمت و لطفِ بیکران خداوندی و یاد ربوبیّت و الوهیّت او تعالی درمان میکنند.)
﴿وَلَئِنۡ أَذَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ مِنَّا رَحۡمَةٗ ثُمَّ نَزَعۡنَٰهَا مِنۡهُ إِنَّهُۥ لَیَُٔوسٞ کَفُورٞ٩﴾ [هود: 9]
﴿یَٰبَنِیَّ ٱذۡهَبُواْ فَتَحَسَّسُواْ مِن یُوسُفَ وَأَخِیهِ وَلَا تَاْیَۡٔسُواْ مِن رَّوۡحِ ٱللَّهِۖ إِنَّهُۥ لَا یَاْیَۡٔسُ مِن رَّوۡحِ ٱللَّهِ إِلَّا ٱلۡقَوۡمُ ٱلۡکَٰفِرُونَ٨٧﴾ [یوسف: 87]
﴿قَالُواْ بَشَّرۡنَٰکَ بِٱلۡحَقِّ فَلَا تَکُن مِّنَ ٱلۡقَٰنِطِینَ٥٥ قَالَ وَمَن یَقۡنَطُ مِن رَّحۡمَةِ رَبِّهِۦٓ إِلَّا ٱلضَّآلُّونَ٥٦﴾ [الحجر: 55-56]
﴿وَٱلَّذِینَ کَفَرُواْ بَِٔایَٰتِ ٱللَّهِ وَلِقَآئِهِۦٓ أُوْلَٰٓئِکَ یَئِسُواْ مِن رَّحۡمَتِی وَأُوْلَٰٓئِکَ لَهُمۡ عَذَابٌ أَلِیمٞ٢٣﴾ [العنکبوت: 23]
﴿وَإِذَآ أَذَقۡنَا ٱلنَّاسَ رَحۡمَةٗ فَرِحُواْ بِهَاۖ وَإِن تُصِبۡهُمۡ سَیِّئَةُۢ بِمَا قَدَّمَتۡ أَیۡدِیهِمۡ إِذَا هُمۡ یَقۡنَطُونَ٣٦﴾ [الروم: 36]
﴿قُلۡ یَٰعِبَادِیَ ٱلَّذِینَ أَسۡرَفُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ لَا تَقۡنَطُواْ مِن رَّحۡمَةِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ یَغۡفِرُ ٱلذُّنُوبَ جَمِیعًاۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِیمُ٥٣﴾ [الزمر: 53]
﴿لَّا یَسَۡٔمُ ٱلۡإِنسَٰنُ مِن دُعَآءِ ٱلۡخَیۡرِ وَإِن مَّسَّهُ ٱلشَّرُّ فَیَُٔوسٞ قَنُوطٞ٤٩﴾ [فصلت: 49].