اول: تعریف قرآن کریم و بیان نامها و صفات آن
قرآن عبارت است از کلام الله تعالی که آن را با الفاظ و معانی آن به وسیلۀ وحی بصورت تدریجی به زبان عربی بر خاتم پیامبران محمد ج نازل کرده است که انس و جن از آوردن آن عاجزاند. این کتاب باعظمت در صحیفهها نوشته شده و با تواتر به ما نقل شده و تلاوت آن عبادت میباشد.
الله متعال وحی را که بر پیامبر گرامی اش محمد ج فرو فرستاده؛ قرآن نامیده است، چنانکه میفرماید: ﴿إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ تَنْزِیلًا٢٣﴾ [الإنسان: 23].
«(ای پیامبر!) یقینا ما قرآن را بر تو تدریجا نازل کردیم».
ویژه گی قرآن کریم این است که همیشه خوانده و تلاوت میشود و هیچگاه ترک نمیشود.
همچنان الله متعال قرآن را کتاب نامیده است، چنانکه میفرماید: ﴿إِنَّآ أَنزَلۡنَآ إِلَیۡکَ ٱلۡکِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ﴾ [النساء: 105].
«یقیناً (این) کتاب را بحق بر تو نازل کردیم». زیرا از شأن قرآن کریم این است که نوشته شود و رها نشود.
همچنان الله تعالی قرآن کریم را با اسما و صفات دیگری نیز وصف نموده از جمله «فرقان» «ذکر» «هدی» «نور» «شفاء» «حکیم» «موعظه» و غیره صفاتی که دلالت بر عظمت قرآن کریم وکمال رسالت آن دارد.
و کلمه «مصحف» از «صحف» یعنی صحیفهها گرفته شده که بر روی آن قرآن کریم نگاشته شده است و این نام را اصحاب کرام بر قرآن کریم گذاشتهاند چون این واژه دلالت بر کتابی دارد که قرآن کریم در صفحات آن نگاشته شده است.
قرآن کریم وحی الهی است که جبریل ÷ آن را بر قلب پیامبر اکرم ج فرود آورده چنانکه الله متعال میفرماید: ﴿وَإِنَّهُۥ لَتَنزِیلُ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ١٩٢ نَزَلَ بِهِ ٱلرُّوحُ ٱلۡأَمِینُ١٩٣ عَلَىٰ قَلۡبِکَ لِتَکُونَ مِنَ ٱلۡمُنذِرِینَ١٩٤ بِلِسَانٍ عَرَبِیّٖ مُّبِینٖ١٩٥﴾ [الشعراء: 192-195].
«و یقینا این (قرآن) نازل شده (از جانب) پروردگار جهانیان است . ﴿192﴾ روح الامین (جبرئیل) آن را فرود آورده است. ﴿193﴾ بر قلب تو، تا از بیم دهندگان باشی. و ﴿194﴾ (آن را) به زبان عربی روشن (نازل کرد) ﴿195﴾».
پیامبر گرامی ما محمد ج نخستین فرد از پیامبران نیست که جبریل ÷ بر وی فرود آمده باشد، بلکه وی بر سائر برادرانش، پیامبران †، فرود میآمد و وحی را از جانب الله تعالی بهسوی ایشان نازل میکرد. و الله متعال برای حمل این امانت بزرگ هر کسی را بخواهد برمی گزیند، چنانکه میفرماید: ﴿ٱللَّهُ یَصۡطَفِی مِنَ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةِ رُسُلٗا وَمِنَ ٱلنَّاسِۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَمِیعُۢ بَصِیرٞ٧٥﴾ [الحج: 75].
«الله از میان ملائکه رسولانی را انتخاب میکند، و از میان مردم نیز، یقینا الله شنوای بیناست».
و او تعالی داناتر است که چه کسی شایستۀ برداشت این امانت است و چه کسی شایستۀ آن نیست، چون همه مخلوقات به امر او تعالی آفریده شدهاند و از احوال ایشان آگاه است . چنانکه میفرماید: ﴿وَرَبُّکَ یَخۡلُقُ مَا یَشَآءُ وَیَخۡتَارُ﴾ [القصص: 68].
«و پروردگار تو هر آنچه را بخواهد میآفریند، و (هر کس را بخواهد) بر میگزیند».
نزول وحی بر پیامبر گرامی ج در روز دوشنبه ۱۷ رمضان سال 6۱۰ میلادی در غار حرا که در یکی از قلههای کوههای مکه مکرمه قرار دارد آغاز شد که جبریل امین ÷ با این آیات بر ایشان ج فرود آمد: ﴿ٱقۡرَأۡ بِٱسۡمِ رَبِّکَ ٱلَّذِی خَلَقَ١ خَلَقَ ٱلۡإِنسَٰنَ مِنۡ عَلَقٍ٢ ٱقۡرَأۡ وَرَبُّکَ ٱلۡأَکۡرَمُ٣ ٱلَّذِی عَلَّمَ بِٱلۡقَلَمِ٤ عَلَّمَ ٱلۡإِنسَٰنَ مَا لَمۡ یَعۡلَمۡ٥﴾ [العلق: 1-5]
«بخوان به نام پروردگارت، آن که (جهان را) آفریده است . * انسان را از خون بسته آفریده است. * بخوان و پروردگارت بس گرامی است . * ذاتی که (نوشتن را) با قلم آموخت. * به انسان آنچه را که نمیدانست آموخت».
و این آیات، نخستین آیاتی از قرآن کریم است که بر پیامبر اکرم ج نازل گردید، رسول اکرم ج همراه این آیات به خانه برگشت در حالی که دلشان از هیبت وحی و ترس بر خویشتن میلرزید، نزد همسرش خدیجة بنت خویلد ل آمده فرمود: من بر خویشتن ترسیدم، خدیجه ل گفت: هرگز نه، مژده به شما، الله تو را خوار نخواهد کرد. زیرا تو پیوند خویشاوندی را پیوسته بر قرار میداری، و سخن را تصدیق میکنی و بار درماندگان را بدوش میکشی، و به بینوایان کمک میکنی و مهمان را گرامی میداری و در جریانهای حق همیاری و همکاری مینمائی».
پس از آن خدیجه ل ایشان را نزد ورقه بن نوفل که از اصحاب نظر و فرزانگان بود، برد و برایش گفت: ای عمو! از برادر زاده ات بشنو، وقتی پیامبر اکرم او را در جریان مشاهدات خویش قرار داد ورقه به ایشان گفت: این همان ناموسی (محرم و راز داری) است که الله تعالی او را بر موسی ÷ فرستاد. کاش در آن روز جوان تنومند و زنده باشم، آنگاه که قومت ترا بیرون میکنند. پیامبر اکرم ﷺ فرمود: آیا آنان مرا بیرون خواهند کرد؟ ورقه گفت: آری، هرگز کسی مانند آنچه را که تو آورده ای نیاورده مگر اینکه مورد دشمنی و عداوت قرار گرفته است و اگر آن روز فرا رسد ترا به خوبی یاری خواهم کرد. ولی دیری نگذشت که ورقه پس از این دیدار با پیامبر ج درگذشت.
قرآن کریم یکجا و یکباره بر پیامبر گرامی ج نازل نگردید چنانکه کتابهای آسمانی پیشین یکباره بر پیامبران نازل میگردید، بلکه قسمت قسمت و متفرق و به تدریج در خلال ۲۳ سال نازل گردید، گاهی سوره کامل نازل میشد و گاهی آیاتی از یک سوره بر پیامبر نازل میگردید.
البته حکمت از نازل شدن قرآن کریم به طور متفرق و تدریجی بخاطر تقویت بخشیدن و استوار ساختن قلب رسول اکرم بود، چون با فرود آمدن هربار جبریل ÷ معنویات ایشان تقویت و بازوی ایشان بیش از پیش قوت و صلابت مییافت، زیرا در اولین روزهای بعثت که مشرکان به مخالفت ایشان برخواسته بودند، ایشان نیاز مبرم به ثبات و پایداری داشت، الله متعال میفرماید: ﴿وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَیْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً کَذَلِکَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَکَ وَرَتَّلْنَاهُ تَرْتِیلًا٣٢﴾ [الفرقان: 32].
«و کافران گفتند: چرا قرآن یکباره بر او فرستاده نشد؟ اینگونه (آن را قسمت قسمت نازل کردیم) تا دل تو را پابرجا و استوار داریم، و آن را آرام آرام میخوانیم».
همچنان در فرود آمدن قرآن کریم به طور متفرق و قسمت قسمت حکمتهای تربیوی دیگری نهفته است از جمله: تا مؤمنان به تدریج علم بیاموزند و همزمان در میدان عمل پیاده نمایند تا دانستن و فهم امور دین برایشان آسان گردیده و از تاریکیهای که قبلا در آن به سر میبردند و از جهل و نادانی و کفر و شرک بسوی نور ایمان و توحید و علم بیرون آیند.
یکی از مهمترین وسائل حفظ الفاظ و عبارات نوشتن آن است، و سخنی که در قید تحریر درنیاید در معرض فراموشی قرار میگیرد، پس وقتی قرآن کریم بخاطر هدایت بشریت تا روز قیامت نازل شده، باید در صحیفهها نوشته میشد.
بدون شک نوشتن قرآن کریم از عنایت و اهتمام خاص رسول کریم ج برخوردار بود، ایشان به آنعده از اصحاب کرام که نوشتن را یاد داشتند دستور فرمود تا قرآن کریم را بنویسند و آنان را به حیث کاتبان وحی برگزید که مشهورترینشان زید بن ثابت انصاریس است.
هرگاه بر پیامبر اکرم ج وحی نازل میشد ایشان نخست آنرا حفظ مینمود سپس به یکی از کاتبان وحی دستور میفرمود تا آنچه بر ایشان نازل شده را بنویسد و میفرمود: «این آیات را در فلان سوره که چنین امور در آن ذکر است بگذارید».
به این ترتیب پیامبر اکرم ج نام سوره را مشخص مینمود و به کاتبان دستور میداد تا آیات نازل شده را در جای مشخص شده بنویسند. پس از این مرحله به صحابه کرام میفرمود تا آیات نازل شده را آموخته و حفظ نمایند.
و به این ترتیب همۀ قرآن کریم در عهد رسول کریم ج در رقعهها نوشته شد.
جبریل ÷ هر سال یکبار قرآن کریم را بر رسول اکرم ج عرض مینمود و در سالی که ایشان از جهان رحلت مینمودند، جبریل ÷ دو بار قرآن را بر ایشان تقدیم نمود، البته ترتیب آیات و سورههای آن طوری بود که امروز در مصاحف موجود در دسترس مسلمانان قرار دارد، تا این فرموده حق تعالی تحقق یابد، ﴿إِنَّ عَلَیْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ١٧ فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ١٨﴾ [القیامة: 17-18].
«البته جمع کردن قرآن و خواندنش بر عهدۀ ماست . * پس هنگامی که خواندنش را (بر زبان جبرئیل) تمام کردیم، تو خواندنش را دنبال کن».
و فرموده او تعالى: ﴿سَنُقْرِئُکَ فَلَا تَنْسَى٦﴾ [الأعلى: 6].
«ما قرآن را بر تو خواهیم خواند و تو دیگر آن را فراموش نخواهی کرد».
چهارم: جمع آوری قرآن کریم در صحیفهها
پس از وفات رسول کریم ج، خلیفۀ راشد ابوبکر صدیق س فرمان صادر نمود تا قرآن کریم در صحیفهها بطور منظم جمع آوری شود تا چیزی از قرآن با وفات حافظان قرآن کریم و یا تلف شدن رقعههای که قرآن کریم در آن نوشته شده بود از بین نرفته و ضایع نگردد.
مسؤلیت این مأموریت مهم و بزرگ را کاتب وحی زید بن ثابتس به عهده گرفت و بعد از بازنگری و مراجعه آیات و مطابقت دادن آن با آنچه در رقعهها قبلا نوشته شده بود و آنچه که در قلب حافظان قرآن کریم محفوظ بود، در منزل ابوبکر صدیقس گذاشته شد تا آنکه وی از جهان رحلت نمود، سپس در منزل امیر المومنین عمر بن الخطاب س نگهداری میشد، و بعد از وفات خلیفه دوم، در خانه همسر پیامبر ج حفصه دختر عمر بن الخطاب ب نگهداری میشد.
وقتی دامنۀ اسلام گسترش یافت مسلمانان نیاز به صحیفهها پیدا کردند تا از روی آن قرآن کریم تلاوت نمایند و در این مورد برخی از اصحاب کرام به سومین خلیفه راشد عثمان بن عفان س مشورت دادند تا همه مسلمانان بر یک قرائت و یک مصحف جمع شده به آن اقتدا نمایند. لذا خلیفه راشد گروهی از حافظان قرآن کریم را که نوشتن را یاد داشتند مکلف نمود تا این مأموریت را بدوش بگیرند که در رأس آنها زید بن ثابت س بود چون وی در عهد ابوبکر صدیقس نیز عهده دار جمع قرآن کریم بود. ایشان صحیفههای موجود را در یک صحیفه جمع آوری و ترتیب دادند، سپس چندین نسخۀ دیگر را از روی آن نسخۀ برداری نمودند و به شهرهای بزرگ اسلامی نسخههای آن فرستاده شد و به مسلمانان دستور داده شد که از روی نسخۀ ارسال شده رونوشت کنند.
و همه صحیفههای معروفی که امروز در گوشه و کنار جهان موجود است، چه نسخۀ خطی و چه طبع شده توسط مطابع، اصل و اساس آنها از همان نسخههای که در شهرهای بزرگ اسلامی در عهد خلیفه راشد عثمان س فرستاده شده بود نسخه برداری شده است و هیچ گونه تفاوت و اختلافی از نگاه متن و ترتیب در میان آنها وجود ندارد.
و مسلمانان تا عصر حاضر اهتمام و اعتنای خاصی به چاپ و نشر قرآن کریم دارند، و در این راستا از وسائل پیشرفته و جدید مطبعی و تخنیک و ابزار فنی استفاده مینمایند، تا از بالاترین درجه در کیفیت و دقت در نوشتن آیات برخوردار باشد، البته مطابق با همان طرحی خطی که در عهد خلیفة راشد عثمان س، که معروف به رسم عثمانی است.
مجمع ملک فهد برای چاپ قرآن کریم در مدینه منوره یکی از برجستهترین و بارزترین مراجعی است که اهتمام و عنایت فائق مسلمانان نسبت به قرآن کریم را ترسیم مینماید، و از جانب دیگر حرص و اهتمام متصدیان امور کشور عربستان سعودی را در مورد خدمت به کتاب الله تعالی و زمینه سازی رسیدن آن به دسترس مسلمانان جهان با بهترین دیزاین چاپی و کیفیت و پوشش عالی و مراعات دقت و درستی کاری ثابت میکند.
پنجم: ترتیب و تقسیم بندی قرآن کریم
قرآن کریم با سورۀ فاتحه آغاز شده و با سوره الناس خاتمه مییابد که از ۱۱4 سوره تشکیل شده است و ترتیب آن توقیفی است، یعنی ترتیب و تقسیم بندی سورههای قرآن کریم از رسول اکرم ج گرفته شده است و وابسته به ترتیب نزول آن نیست. چون نخستین سوره که نازل شد، سورة العلق است در حالیکه طبق ترتیب آن در قرآن کریم، نود و ششم سوره است، و اصحاب کرام ترتیب آیات و سورههای قرآن کریم را از روی تلاوت رسول اکرم ج میدانستند.
قرآن کریم امروزی سی جزء است که هر جزئی به دو حزب تقسیم شده، و هر حزب به چهار قسمت تقسیم گردیده است و این تقسیم بندی بیشتر به اجتهاد علماء برمی گردد تا خواندن قرآن کریم بر مسلمانان آسان گردد.
مسلمانان در آموختن و حفظ و تلاوت قرآن کریم همانطور که بر رسول اکرم ج نازل گردیده، اهتمام جدی و عنایت فائق و چشمگیری به خرچ دادند، در این راستا قاریان و حافظان صحابه در تعلیم و آموزش قرآن کریم به تابعین توجه جدی نمودند تا اینکه متن آیات و نص آن با درستی به ایشان منتقل گردید.
ایشان هیچ آیتی را به تابعین نمیآموختند، مگر اینکه آنها را از معانی و فهم آن واقف میساختند و به این ترتیب شاگردان، علم و عمل را همزمان میآموختند. سپس قاریان و حافظان عهد تابعین مدارس حفظ و تلاوت قرآن کریم را تأسیس نمودند و با مراعات نمودن آنچه از صحابه آموخته بودند اعم از انواع تلاوت، ضبط، تصحیح متن، شمارش حروف و کلمات قرآن، ترتیب سورهها و آیات و تجوید و درستی ادای آن با مراعات کیفیت تلاوت آن وجیبه خویش را ادا نمودند. به این ترتیب قرآن کریم از عهد رسول اکرم ج تا امروز با یک شیوه به شاگردان تعلیم داده شده و حفظ و تلاوت میگردد و شاگردان نیز با مراعات امور فوق قرآن کریم را از زبان استاد خود که حافظان و قاریان قرآناند با زبان عربی فصیح، تازه، همچنان که بر پیامبر ج نازل شده بود میآموزند.
قرآن کریم به چندین قرائت تلاوت میشود که مرتبط به کیفیت ادای کلمات و حروف و طریقۀ نطق آیات قرآن کریم است، و این روش را تابعین از حافظان صحابه و ایشان از رسول اکرم ج به دریافت نموده بودند، و رسول اکرم ج به آنها اجازه خواندن آنرا داده بود.
و مشهورترین این قرائتها در عصر حاضر، قرائت عاصم به روایت شاگردش حفص بن سلیمان، و قرائت نافع به روایت شاگردش عثمان بن سعید معروف به ورش، و روایت الدوری از ابو عمرو البصری، و روایت قالون از نافع است.
مراد از تفسیر قرآن کریم شرح و بیان معانی آن است. و کلام مورد هدف محقق نمیشود مگر بعد از فهم و درک دلالت و معانی آن، بنابر این الله متعال تلاوت کننده قرآن کریم را ترغیب نموده تا در فهم معانی آیات و تدبر در آن سعی ورزد، چنانکه میفرماید: ﴿کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَیْکَ مُبَارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیَاتِهِ وَلِیَتَذَکَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ٢٩﴾ [ص: 29].
«(این) کتابی است پر خیر و برکت که آن را بر تو نازل کردیم تا درباره آیههایش بیاندیشند و تا خردمندان پند گیرند». و مراد از تدبر و اندیشیدن در این آیت، فهمیدن آن است.
پیامبر اکرم ج و آنچه بر صحابه در مورد معانی قرآن کریم اشکالی پیش میآمد توضیح و بیان مینمود. لکن توانایی و مسلط بودن صحابه بر زبان عربی در آن زمان و فرود آمدن قرآن کریم به زبان خودشان، ایشان را از پرسشهای زیاد در باره معانی آیات قرآن کریم بینیاز ساخته بود، ولی نیاز مردم به تفسیر آیات با گذشت زمان بیشتر گردید.
و آنچه از پیامبر اکرم ج و صحابه و شاگردان ایشان از تابعین در باره تفسیر آیات نقل شده، هسته و اساس علم تفسیر را بنا نهاد و نام تفسیر به مأثور بر آن اطلاق گردید که یکی از مهمترین وسایل فهم قران کریم بشمار میرود چون فهم و درکی را که نسل اول صدر اسلام از آیات قرآن کریم برداشت نموده بودند برای ما بیان میدارد، زیرا ایشان از یک جهت در زبان عربی مسلط بودند و از جانب دیگر در گرمی حوادث و وقائع و احوال که در وقت نزول قرآن کریم به وقوع میپیوست، حضور داشتد.
گرایش علمای تفسیر نظر به توجههای علمیشان متعدد و متنوع است، و بنابر این توجهات، تفاسیری مختلف تألیف گردید که برخی آن جانب لغوی قرآن کریم را مورد بحث قرار میدهد و برخی احکام فقهی قرآن کریم را بیان مینماید و برخی دیگر به جانب تاریخی و عقلی و اخلاقی و نحو آن بحث نموده اند؛ ازین رو علماء تفاسیر را دو دوسته تقسیم نمودهاند:
1- تفسیر به مأثور، و این شیوۀ تفسیری عبارت است از آنچه که از پیامبر اکرم ج و صحابه و تابعین در مورد تفسیر آیات نقل شده است.
2- تفسیر به رأی و اجتهاد، که این نوع تفسیر بر اساس و بناهای علمی درست بنا نهاده شده است.
(۲) بهترین شیوههای تفسیر و ضابطۀ آن:
تفسیر به مأثور نسبت به سائر تفاسیر پیشقدمتر به شمار میرود، زیرا این نوع تفسیر از پیامبر ج و صحابه و شاگردانشان (تابعین) نقل شده است، و ایشان داناترین مردمان در این زمینه هستند.
و هرگاه فهم آیات قرآن کریم به شرح و بیان بیشتر نیاز داشت و در لابلای تفاسیر به مأثور چیزی به آن اشاره نشده بود، پس مفسر قرآن ضوابط ذیل را باید مراعات نماید:
1- مفسر باید آن چه در تفسیر به مأثور در مورد معانی آیات آمده را مد نظر گیرد و چیزی نیاورد که ناقض و مخالف تفسیر به مأثور باشد.
2- تفسیر مفسر باید با معانی عام آیات قرآن کریم، و آنچه را سنت مطهر توضیح داده است توافق و مطابقت داشته باشد، برای مفسر جائز نیست تفسیری را به میان بیاورد که با معانی عام آیات در تعارض باشد، زیرا برخی از قرآن کریم برخی دیگرش را تفسیر میکند و هیچگاه میان آیات قرآن کریم تناقض و تعارض وجود ندارد، و سنت نبوی برای شرح و بیان آیاتی آمده که اجمالا ذکر شده و آنرا تفسیر میکند.
3- مفسر باید به قواعد زبان عربی و دلالت الفاظ آن در ترکیب جملات و شیوههای استعمال آن آشنایی داشته باشد. چون قرآن کریم به زبان عربی نازل شده، پس لازم است قرآن کریم در روشنی قواعد آن فهمیده شود.
4- مفسر باید آیات متشابه را به آیات محکم برگرداند، زیرا برخی از قرآن کریم برخی دیگرش را تفسیر میکند و بیشتر آیات قرآن کریم محکم و معانی آن واضح است، و برخی از آیات متشابه است که شاید معنای آن برای برخی از مردمان مبهم بماند، پس برگردانیدن آن به آیات محکم و واضح، در فهم دلالت آیت و توضیح معانی آن کمک میکند. الله متعال میفرماید:
﴿هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ مِنْهُ آیَاتٌ مُحْکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِیلِهِ وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَمَا یَذَّکَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ٧﴾ [آل عمران: 7].
«او ذاتی است که کتاب را بر تو نازل کرد، و بخشی از آن آیات محکمی هستند که معانی آن واضح و روشن است و آنها اصل کتاب هستند. و بخشی از آن «متشابهات» هستند (که احتمال معانی دیگری هم دارند)، و اما کسانی که در دلهایشان انحراف است برای فتنه انگیزی و تأویل نادرست آن، به دنبال متشابهات میروند، و تاویل آن را جز الله کسی نمیداند، و راسخان در علم میگویند: به آن ایمان آوردهایم، همه از جانب پروردگار ماست و جز خردمندان پند نمیپذیرند».
5- استفاده از حقائق علمی ثابت شده در تفسیر آیات کونی، و عدم داخل ساختن نظریات علمی در تفسیر قرآن کریم، تا معانی که قرآن کریم آن را در بر ندارد بر آن تحمیل نگردد.
6- بر حذر بودن مفسر از تأویلات فاسد و نادرستی که معنای کلام الهی را از سیر اصلی و حقائق شرعی دور ساخته و آنرا از دائرة قواعد زبان عربی خارج میسازد، چه این کار به قصد تحریف آیات، یا به سبب بیاطلاع بودن از زبان عربی و دلالتها و شیوههای استعمال آن، و یا به سبب تصور فاسد در معانی آیات باشد، که کلام الله متعال از آن پاک و منزه است.
اعجاز در اصطلاح: وصفی را گویند که بالاتر از توان انسان در آوردن چیزی باشد، چه عمل باشد یا رأی یا تدبیر. و معجزه وصفی و پدیدۀ است که بر آیات و براهین انبیاء و رسولان † دلالت دارد، و این لفظ در قرآن کریم وارد نشده بلکه نشانهها و براهین و نحو آنرا آورده است.
قرآن کریم کلام الله تعالی است که در آن کمال و معانی آن، و زیبایی در آیات و کلمات و ساختار آن وجود دارد، که بشر از آوردن آن عاجزند، الله متعال میفرماید: ﴿الر کِتَابٌ أُحْکِمَتْ آیَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَکِیمٍ خَبِیرٍ١﴾ [هود: 1].
«الر. این کتابی است که آیات آن استوار و محکم گردیده، سپس از سوی ذات حکیم و آگاه تشریح و بیان شده است».
مشرکان صدر اسلام سعی ورزیدند تا مردم را در مورد مصدر و منبع قرآن کریم مشکوک سازند و با جعل نمودن دروغها و پخش شبهات توجه ایشان را از قرآن دور و آنان را رویگردان سازند. اما الله تعالی آیاتی را نازل فرمود و ایشان را به مقابله و چالش کشانید که اگر به راستی توان دارند پس مانند قرآن را بیاورند، یا ده سورۀ آنرا بیاورند و یا یک سوره آنرا بیاورند، اگر در دعوای خود صادق هستند.
ولی ایشان از آوردن آن عاجز و ناتوان بودند و اعتراف نمودند که با آن که قرآن کریم به زبان عربی است، اما مقابله با آن و آوردن چیزی همانند آن امکان ندارد، الله متعال میفرماید: ﴿أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ٣٨﴾ [یونس: 38]. «آیا میگویند: پیامبر آن را به دروغ به الله نسبت داده است؟ بگو: اگر راست میگویید پس سوره ای مانند آن را بیاورید و در این کار هر کس را که میتوانید به جز الله را به کمک بطلبید».
قرآن کریم با آواز بلند و صراحت تام اعلام نمود که بشر چه انس و چه جن، همگی از آوردن مانند قرآن کریم عاجزاند، هر چند بعضی از ایشان همکار و همیار بعضی دیگر باشند چنانکه میفرماید: ﴿قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لَا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ کَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیرًا٨٨﴾ [الإسراء: 88].
«بگو: اگر انس و جن گرد آیند و متفق شوند بر اینکه مانند این قرآن را بیاورند هرگز نمیتوانند مانند آنرا بیاورند، هر چند برخی از ایشان پشتیبان و مددکار برخی دیگر شوند».
قرآن کریم کتاب پر معجزه میباشد، زیرا کلام الله متعال است که سخن مخلوقات با آن هیچگونه شباهتی ندارد، و خود نشانه قدرت الهی و برهانی است که کلمات و عبارات و آیات و فصاحت و تصویرهای بیانی و بلاغی اش و آنچه از اخبار و حکایات واقعی و حقیقی که در آن ذکر شده، این حقیقت را ثابت میکند، همچنان مشتمل بودن آن بر احکام و تشریعات و قوانین، و قوت تأثیر آن بر روان و وجدان، و در برداشتن آن به حقائق علمی درخشان و شگفت آور، دلیلی واضحی بر اعجاز آن است.
و چه بسا دانشمندان طبیعت و فلک و متخصصان علوم زیستی و پزشکی و غیره را حیران و شگفت زده ساخته است، چون قرآن کریم از حقائق علمی و نشانههای کونی که با علوم و تخصصات ایشان ارتباط دارد با عبارات دقیق و علمی سخن گفته است که تصور آن از پیامبری ناخوان در میان امت ناخوان نمیرود؛ آن هم در جهانی که از همچو پدیدههای علمی و کونی اندک آگاهی نداشتند. همین امور باعث گردید تا برخی از این دانشمندان مسلمان شوند، زیرا ایشان به مرحلۀ یقین رسیدند و درک کردند که آنچه را قرآن بیان میکند ناممکن است کلام بشر باشد بلکه کلام خالق کون و مکان و بشر است.
و چه بسا آیاتی در قرآن کریم وجود دارد که دلالت آشکار بر وحدانیت الله متعال و ابتکار در خلاقیت او میکند، چنانکه میفرماید: ﴿سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنْفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ أَنَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ٥٣﴾ [فصلت: 53].
«به زودی نشانههای خود را در کرانههای عالم و (هم) در نفس خودشان به آنان نشان خواهیم داد تا برای ایشان روشن شود که آن حق است. آیا این کافی نیست که پروردگارت بر هر چیزی حاضر و گواه است؟».
ترجمه عبارت از نقل سخن از یک زبان به زبان دیگر است. و عمل ترجمه خالی از دشواریها نیست، زیرا ترکیب لغوی، یکی از اجزای متن را به تصویر میکشد، و شاید رعایت کردن دلالت لغوی یک ترکیب، در وقت ترجمه کردن متن، از یک زبان به زبان دیگر دشوار باشد.
وقتی ترجمۀ ترکیب لغوی که بشر آن را تعبیر میکند اینگونه باشد، پس ترجمه آیات قرآن کریم که کلام رب العزت است به مراتب دشوارتر خواهد بود، زیرا قرآن کلام الله متعال است که از جانب او به زبان عربی، با لفظ و معنای آن نازل شده است و هیچ بشری مدعی شده نمیتواند که وی به معنای آیات قرآن کریم کاملا احاطه دارد و یا بگوید وی قادر است که الفاظ قرآن را به گونه که متن عربی آن است، به زبان دیگر بر میگرداند.
با آنکه ترجمۀ قرآن کریم کاریست بس دشوار، ولی علمای اسلام تأکید بر آن دارند که قرآن کریم و پیامهای نجات بخش آن به سایر امتهای جهان با زبان خودشان باید ابلاغ گردد، و انجام این عمل تحقق نمییابد مگر از لابلای ترجمۀ آن.
نحوه ترجمۀ قرآن کریم به زبانهای دیگر:
1- یکی از انواع ترجمه معانی قرآن کریم، ترجمۀ برگرفته شده از تفسیر قرآن است که منحصر به بیان دلالات الفاظ آیات میباشد.
2- دوم ترجمۀ تفسیری آیات است که همراه با شرح و مثالها میباشد، و این نوع ترجمه عبارت از تفسیر قرآن کریم به زبان غیر عربی است.
ترجمۀ قرآن کریم هر قدر دقیق، و ترجمان آن هر چند بر هر دو زبان مسلط و آشنا باشد و از معانی آیات قرآن کریم آگاهی داشته باشد، با آن هم، ترجمه وی را نمیتوان قرآن نامید، البته به دو دلیل:
اول: قرآن کریم کلام الله تعالی است که به زبان عربی نازل شده و در جایگاه بلندی از فصاحت و بلاغت و دقت و استواری و درستی قرار دارد که برگردانیدن ترکیب و جمله بندی آیات آن به زبان غیر عربی، قرآن نامیدن آنرا باطل میگرداند.
دوم: ترجمه قرآن کریم در واقع تعبیر از فهم و درک مترجم از معانی قرآن کریم است و از این ناحیه شباهت به تفسیر دارد، و چنانکه تفسیر قرآن کریم را قرآن گفته نمیتوانیم، همچنان ترجمه آیات قرآن کریم را، نمیتوان قرآن گفت.
پس بخاطر اینکه ترجمه معانی قرآن کریم قابل قبول باشد، باید ضوابطی را که علماء در باره ترجمه و بیان معانی قرآن کریم گذاشتهاند مدنظر گرفته شود، و مترجم نباید ترجمه معانی قرآن را پوشش و وسیله برای نشر معانی تحریف شده بکار گیرد، یا از لابلای آن به مقدسات و شعائر مسلمانان توهین نماید، چون این امر در برخی تفاسیری به چشم میخورد که مستشرقان و اشخاص منسوب به اسلام افکار باطل خویش را تجاوزکارانه در آن آمیختهاند، در حالیکه ایشان عقاید و باورهای پست و مبتذلی دارند که همیشه در پی ویران کردن ارزشهای والای اسلام، و رسیدن به اهداف ناپاک خود، از راه وارونه نشان دادن عقیدۀ فطری و شریعت با سخاوت اسلام هستند.
بنابرین مجمع ملک فهد برای چاپ قرآن کریم در مدینه منوره؛ این شرف را به عهده گرفته تا ترجمههای معتمد معانی قرآن کریم را به زبانهای مختلف جهان به چاپ برساند، و سعی دارد تا این پیام نجات بخش الهی به مردمان غیر عرب، به زبانهای اصلی خودشان، در دسترسشان قرار گیرد.
والحمدلله رب العالمین، وصلى الله على نبینا محمد و على آله وصحابته اجمعین، و التابعین، و من تبعهم باحسان الى یوم الدین.
در مکه نازل شده و هفت آیت است
﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ١ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ٢ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ٣ مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ٤ إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ٥ اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ٦ صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ٧﴾ [الفاتحة: 1-7].
﴿1﴾ بنام الله بخشنده مهربان.
﴿2﴾ تمامی سپاس و ستایشها مخصوص ذاتی است که پروردگار تمام جهانیان است.
﴿3﴾ هم بسیار بخشنده (و) بسیار مهربان است.
﴿4﴾ مالک (و اختیار دار) روز جزا (قیامت) است.
﴿5﴾ (پس ای الله! تنها) تو را عبادت میکنیم و در کارهای خود تنها از تو کمک میخواهیم.
﴿6﴾ ما را به راهِ راست هدایت کن (و ثابت قدم دار).
﴿7﴾ راه آنانِ که بر آنها نعمتها بخشیدهای، نه (راه) آنانِ که بر آنها خشم گرفتهای، و نه راه گمراهان.
در مدینه نازل شده و دو صد و هشتاد و شش آیت است.
بنام الله بخشندۀ مهربان
﴿الم١ ذَلِکَ الْکِتَابُ لَا رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ٢ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ٣ وَالَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَبِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ٤ أُولَئِکَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ٥﴾ [البقرة: 1-5].
﴿1﴾ الف. لام. میم. (مفهوم این حروف به الله متعال معلوم است).
﴿2﴾ این کتابی است که هیچگونه شکی در (حقانیت) آن نیست، راهنمایی برای پرهیزگاران است.
﴿3﴾ آنانکه به غیب ایمان میآورند و نماز را برپا میکنند و از آنچه به آنها روزی دادهایم (در راه الله) انفاق میکنند.
﴿4﴾ و آنانکه به آنچه بهسوی تو فرستاده شده است و به آنچه پیش از تو فرستاده شده است ایمان میآورند و آناناند که به روز قیامت یقین دارند.
﴿5﴾ همین کسان (که صفاتشان ذکر شد) بر هدایتی از جانب پروردگارشان قرار دارند، و تنها ایشان رستگار و نجات یافته گاناند.
﴿إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ٦ خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ٧ وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْیَوْمِ الْآخِرِ وَمَا هُمْ بِمُؤْمِنِینَ٨ یُخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَمَا یَخْدَعُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا یَشْعُرُونَ٩ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا کَانُوا یَکْذِبُونَ١٠ وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ١١ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَکِنْ لَا یَشْعُرُونَ١٢ وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ آمِنُوا کَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ کَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَکِنْ لَا یَعْلَمُونَ١٣ وَإِذَا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَى شَیَاطِینِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَکُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ١٤ اللَّهُ یَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَیَمُدُّهُمْ فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ١٥ أُولَئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَتْ تِجَارَتُهُمْ وَمَا کَانُوا مُهْتَدِینَ١٦﴾ [البقرة: 6-16].
﴿6﴾ البته کسانی که کفر ورزیدند برایشان برابر است، چه آنها را بترسانی و چه آنها را نترسانی، ایمان نمیآورند. ﴿7﴾ (پس به سبب کفر شان) الله بر دلها و گوشهایشان مهر نهاده است، و بر چشمهای آنها پردۀ است، و برای آنها عذاب بس بزرگ است. ﴿8﴾ و از مردم کسی هست که میگوید به الله و به روز آخرت ایمان آوردهایم، و آنها در واقع هرگز مؤمن نیستند. ﴿9﴾ (بلکه به گمان خود الله و مؤمنان را فریب میدهند و در حقیقت فریب نمیدهند مگر خودشان را و (لیکن) درک نمیکنند. ﴿10﴾ (چون) در دلهایشان بیماری (نفاق) است، پس (به سبب گناهانشان) الله شک آنها را زیاد کرد، و به سزای دروغی که میگفتند عذاب دردناک در پیش دارند. ﴿11﴾ و چون به آنها گفته شود در زمین فساد مکنید، گویند: ما بجز اصلاح دیگر کاری نمیکنیم. ﴿12﴾ آگاه باشید که آنها یقینا فسادگرانند، و لیکن (فساد خود را) درک نمیکنند. ﴿13﴾ و چون به آنها گفته شود (از دل) ایمان آورید طوریکه مردم دیگر (صحابه) ایمان آوردهاند، گویند: آیا ما هم مانند نادانان ایمان بیاوریم؟ آگاه باشید که خود آنها ناداناند، و لیکن (نادانی خود را) نمیدانند. ﴿۱4﴾ و چون با مؤمنان روبرو شوند میگویند: ما (هم) ایمان آوردهایم، و چون با شیطانهای خود در خلوت روند، گویند: البته ما باشماییم، جز این نیست که ما آنها (مؤمنان) را مورد استهزاء قرار میدهیم. ﴿15﴾ الله آنان را مسخره مینماید و آنان را در سرکشیشان میگذارد تا (در فسق و فجور) حیران و سرگردان بمانند. ﴿16﴾ این گروه کسانیاند که گمراهی را به عوض هدایت خریدند، پس تجارت آنها فائده نکرد (چون در این تجارت خود) راهیاب نبودند. ﴿17﴾ حالت منافقان مانند حالت کسی است که آتش افروخت، پس چون آتش اطراف آن را روشن کرد، الله آن روشنی را از آنها بُرد، و آنها را در تاریکیهای رها کرد که چیزی را دیده نمیتوانند.
﴿مَثَلُهُمْ کَمَثَلِ الَّذِی اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَکَهُمْ فِی ظُلُمَاتٍ لَا یُبْصِرُونَ١٧ صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لَا یَرْجِعُونَ١٨ أَوْ کَصَیِّبٍ مِنَ السَّمَاءِ فِیهِ ظُلُمَاتٌ وَرَعْدٌ وَبَرْقٌ یَجْعَلُونَ أَصَابِعَهُمْ فِی آذَانِهِمْ مِنَ الصَّوَاعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ وَاللَّهُ مُحِیطٌ بِالْکَافِرِینَ١٩ یَکَادُ الْبَرْقُ یَخْطَفُ أَبْصَارَهُمْ کُلَّمَا أَضَاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِیهِ وَإِذَا أَظْلَمَ عَلَیْهِمْ قَامُوا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ٢٠ یَا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ٢١ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَکُمْ فَلَا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ٢٢ وَإِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ٢٣ فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَلَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکَافِرِینَ٢٤﴾ [البقرة: 17-24].
﴿۱۸﴾ به آنها در بارۀ دین اسلام کرند (از شنیدن حق)، و گنگند (از نطق حق) و کورند (از دیدن نور هدایت) ؛ پس (آنها از نفاق خود به راه راست باز نمیگردند. ﴿19﴾ یا حالت آنها مانند حالت کسانی است که به باران تندی گرفتار شده باشند که از آسمان فرو میریزد و در آن، تاریکیها و رعد و برق باشد و از ترس صدای صاعقهها و مرگ انگشتان خود را در گوشهایشان میگذارند ولی الله به کافران احاطه دارد. ﴿20﴾ نزدیک است که برق چشمهایشان را برباید، و هر گاه بر آنها روشنی بخشد پیش روند، و چون راهشان را تاریک کند ایستاد شوند، و اگر الله میخواست چشمها و گوشهای آنها را میبرد، چون الله به هر چیز قادر و تواناست. ﴿21﴾ ای مردم! پروردگارتان را عبادت کنید که شما و کسانی را که پیش از شما بودند آفریده است، تا پرهیزگار شوید. ﴿22﴾ آن ذاتی که زمین را برایتان فرشی و آسمان را سقفی قرار داد و از آسمان آب فرستاد و با وسیله آن انواع میوهها را بیرون آورد تا برای تان روزی باشد، پس برای الله شریکانی مقرر نکنید در حالیکه شما میدانید (که الله شریک ندارد). ﴿23﴾ و اگر شما در آنچه بر بندۀ خود نازل کردهایم شک دارید، پس یک سوره مانند آن را بیارید، و مددگاران خود غیر از الله - را طلب کنید، اگر راست میگویید. ﴿۲4﴾ پس اگر چنین نکردید و هرگز نتوانید کرد، پس از آتشی که هیزم آن مردم و سنگها هستند بترسید که برای کافران آماده و مهیا کرده شده است.
﴿وَبَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ کُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقًا قَالُوا هَذَا الَّذِی رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا وَلَهُمْ فِیهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَهُمْ فِیهَا خَالِدُونَ٢٥ إِنَّ اللَّهَ لَا یَسْتَحْیِی أَنْ یَضْرِبَ مَثَلًا مَا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا فَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَأَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا فَیَقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلًا یُضِلُّ بِهِ کَثِیرًا وَیَهْدِی بِهِ کَثِیرًا وَمَا یُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِینَ٢٦ الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَیُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ٢٧ کَیْفَ تَکْفُرُونَ بِاللَّهِ وَکُنْتُمْ أَمْوَاتًا فَأَحْیَاکُمْ ثُمَّ یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یُحْیِیکُمْ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ٢٨ هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُمْ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ٢٩﴾ [البقرة: 25-29].
﴿25﴾ و مژده ده آنانی را که ایمان آوردند و اعمال نیک انجام دادند که برای آنها باغهایی است که از زیر آن نهرها روان است، هرگاه به آنها میوه داده شود، گویند: این همان است که پیشتر به ما داده شد، و همانند آن برای آنها آورده شود، و برای آنها در جنت زنان پاکیزه است و آنها در آن برای همیشهاند. ﴿26﴾ البته الله حیا نمیکند از اینکه هر مثلی را بزند، پشۀ باشد یا کوچکتر از آن، پس کسانی که ایمان آوردهاند میدانند که آن حق است و از جانب پروردگارشان است. و اما کسانی که کفر ورزیدهاند میگویند: الله از این مثال چه قصدی داشته است؟، (الله) با آن بسیاری را گمراه کرده و با آن بسیاری را هدایت میکند ولی جز فاسقان را با آن گمراه نمیکند. ﴿27﴾ همان کسانی که عهد الله را پس از بستن آن میشکنند و آنچه را الله دستور به پیوستن آن داده است قطع کرده و در زمین فساد میکنند، ایشان زیان کاراناند. ﴿28﴾ چگونه انکار میکنید (وجود و وحدانیت الله را؟) درحالیکه شما مرده و معدوم بودید پس زنده (و ایجاد کرد شما را، باز شما را میمیراند، و باز شما را زنده میکند، و باز بسوی او باز گردانیده میشوید. ﴿29﴾ او ذاتی است که آنچه در زمین وجود دارد برایتان آفرید، باز بهسوی آسمان قصد کرد و آن را هفت آسمان ساخت و او به هر چیزی داناست.
﴿وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِیهَا مَنْ یُفْسِدُ فِیهَا وَیَسْفِکُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَنُقَدِّسُ لَکَ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ٣٠ وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ کُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِکَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِی بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ٣١ قَالُوا سُبْحَانَکَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّکَ أَنْتَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ٣٢ قَالَ یَا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَکُمْ إِنِّی أَعْلَمُ غَیْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا کُنْتُمْ تَکْتُمُونَ٣٣ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَى وَاسْتَکْبَرَ وَکَانَ مِنَ الْکَافِرِینَ٣٤ وَقُلْنَا یَا آدَمُ اسْکُنْ أَنْتَ وَزَوْجُکَ الْجَنَّةَ وَکُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَیْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَکُونَا مِنَ الظَّالِمِینَ٣٥ فَأَزَلَّهُمَا الشَّیْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا کَانَا فِیهِ وَقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَکُمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِینٍ٣٦ فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ٣٧﴾ [البقرة: 30-37].
﴿30﴾ و یادآور شو وقتی که پروردگارت به فرشتگان فرمود: من در زمین جانشینی قرار میدهم، (فرشتگان) گفتند: آیا در آن کسی را میگماری که در آن فساد میکند و خونها را میریزد، در حالی که ما به حمد تو تسبیح میگوییم و ستایش و پاکی تو را بیان میداریم؟! گفت: من چیزی را میدانم که شما نمیدانید. ﴿31﴾ و الله به آدم همه نامها را آموخت، باز آن را بر فرشتگان عرضه کرد و گفت: نامهای این اشیا را به من خبر دهید اگر صادق اید. ﴿32﴾ فرشتهها گفتند: منزهی تو، ما نمیدانیم جز آنچه به ما آموخته ای، همانا تو دانا و حکیم هستی. ﴿33﴾ الله فرمود: ای آدم! آنها را از نامهای این چیزها خبر ده. و چون آن نامهای اشیاء را برای آنان خبر داد، الله فرمود: آیا به شما نگفتم که من غیب آسمانها و زمین را میدانم و آنچه را آشکار میسازید و آنچه را پنهان میکنید میدانم؟. ﴿34﴾ و یاد آور شو وقتی را که به فرشتهها گفتیم برای (تعظیم) آدم سجده کنید، پس فرشتهها همه سجده کردند بجز ابلیس که انکار کرد و تکبر ورزید، و از جملۀ کافران (منکران حکم الهی) شد. ﴿35﴾ و گفتیم: ای آدم، تو با همسرت در بهشت سکونت گزین، واز نعمتهای فراوان آن هر طور که میخواهید بخورید، اما به این درخت نزدیک نشوید، که از ظالمان خواهید شد. ﴿36﴾ پس شیطان هر دو را از جنت لغزانید، پس بیرون کرد هر دو را از آن نعمتی که در آن بودند، (بعد از این﴾ برای آنها گفتیم که از جنت پایان شوید، (چون) شما دشمن یکدیگر اید، (البته) برای شما در زمین قرارگاه و جای بهره مندی است تا وقت مقرر. ﴿37﴾ باز آدم از پروردگارش کلماتی را دریافت نمود، و (الله) توبۀ او را پذیرفت، چون الله بسیار توبه پذیر مهربان است.
﴿قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِیعًا فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدًى فَمَنْ تَبِعَ هُدَایَ فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ٣٨ وَالَّذِینَ کَفَرُوا وَکَذَّبُوا بِآیَاتِنَا أُولَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ٣٩ یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَأَوْفُوا بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ وَإِیَّایَ فَارْهَبُونِ٤٠ وَآمِنُوا بِمَا أَنْزَلْتُ مُصَدِّقًا لِمَا مَعَکُمْ وَلَا تَکُونُوا أَوَّلَ کَافِرٍ بِهِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآیَاتِی ثَمَنًا قَلِیلًا وَإِیَّایَ فَاتَّقُونِ٤١ وَلَا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَکْتُمُوا الْحَقَّ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ٤٢ وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ وَارْکَعُوا مَعَ الرَّاکِعِینَ٤٣ أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُمْ وَأَنْتُمْ تَتْلُونَ الْکِتَابَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ٤٤ وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِینَ٤٥ الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلَاقُو رَبِّهِمْ وَأَنَّهُمْ إِلَیْهِ رَاجِعُونَ٤٦ یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَأَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ٤٧ وَاتَّقُوا یَوْمًا لَا تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئًا وَلَا یُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ وَلَا یُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا هُمْ یُنْصَرُونَ٤٨﴾ [البقرة: 38-48].
﴿38﴾ (تاکیدا) گفتیم همۀ شما از جنت فرود آیید، پس اگر هدایتی از جانب من به شما آمد، پس کسانی که از راهنمایی من پیروی کنند نه ترسی بر آنان خواهد بود و نه غمگین میشوند. ﴿39﴾ و کسانی که کفر ورزیدند و آیات ما را تکذیب کردند همین گروه دوزخیاند و همیشه در دوزخ میباشند. ﴿40﴾ ای فرزندان یعقوب! به یاد آورید نعمت من را که بر شما ارزانی داشتم، و به پیمان من وفا کنید تا به پیمان شما وفا کنم، و تنها از من بترسید. ﴿41﴾ و به آنچه که من نازل کرده ام و تصدیق کننده چیزی است که با شما است، ایمان بیاورید، و نخستین کافر به آن نباشید، و آیات مرا به بهای حقیر نفروشید، و تنها از من بترسید. ﴿42﴾ و حق را با باطل خلط نکنید و حق را کتمان نکنید در حالی که شما میدانید. ﴿43﴾ و نماز را بر پا کنید و زکات را بدهید و با نمازگزاران نماز بخوانید. ﴿44﴾ آیا مردم را به نیکی امر میکنید و خود را فراموش میکنید حال آنکه شما کتاب را میخوانید؟! آیا نمیاندیشید؟. ﴿45﴾ و از صبر و نماز یاری بجویید و به راستی که آن دشوار است مگر بر فروتنان. ﴿46﴾ آنانکه یقین دارند که پروردگارشان را ملاقات خواهند کرد و یقین دارند بهسوی او باز میگردند. ﴿47﴾ ای فرزندان یعقوب! یاد آور شوید نعمت مرا که بر شما ارزانی داشتم و نیز اینکه شما را بر جهانیان (هم عصرتان) فضیلت دادم. ﴿48﴾ و از روزی بترسید که کسی نمیتواند برای کسی کاری را انجام دهد، و از کسی شفاعت پذیرفته نمیشود، و از کسی بدل و عوض گرفته نشود و نه یاری میشوند.
﴿وَإِذْ نَجَّیْنَاکُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذَابِ یُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَکُمْ وَیَسْتَحْیُونَ نِسَاءَکُمْ وَفِی ذَلِکُمْ بَلَاءٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَظِیمٌ٤٩ وَإِذْ فَرَقْنَا بِکُمُ الْبَحْرَ فَأَنْجَیْنَاکُمْ وَأَغْرَقْنَا آلَ فِرْعَوْنَ وَأَنْتُمْ تَنْظُرُونَ٥٠ وَإِذْ وَاعَدْنَا مُوسَى أَرْبَعِینَ لَیْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَنْتُمْ ظَالِمُونَ٥١ ثُمَّ عَفَوْنَا عَنْکُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِکَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ٥٢ وَإِذْ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ وَالْفُرْقَانَ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ٥٣ وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ یَا قَوْمِ إِنَّکُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَکُمْ بِاتِّخَاذِکُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَى بَارِئِکُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ عِنْدَ بَارِئِکُمْ فَتَابَ عَلَیْکُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ٥٤ وَإِذْ قُلْتُمْ یَا مُوسَى لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْکُمُ الصَّاعِقَةُ وَأَنْتُمْ تَنْظُرُونَ٥٥ ثُمَّ بَعَثْنَاکُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ٥٦ وَظَلَّلْنَا عَلَیْکُمُ الْغَمَامَ وَأَنْزَلْنَا عَلَیْکُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى کُلُوا مِنْ طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَکِنْ کَانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ٥٧﴾ [البقرة: 49-57].
﴿49﴾ و یادآور شوید هنگامی را که شما را از آل فرعون نجات دادیم که میچشاندند به شما عذابی سخت را، پسرانتان را میکشتند و زنانتان را زنده میگذاشتند و در این آزمایش بزرگ از جانب پروردگارتان بود. ﴿50﴾ و یادآور شوید وقتی که دریا را برایتان شگافتیم و آل فرعون را غرق کردیم و شما نظر میکردید. ﴿51﴾ و یادآور شوید این را که چون با موسی چهل شب وعده گذاشتیم باز بعد از رفتن او گوساله را معبود گرفتید در حالیکه شما ظالم بودید. ﴿52﴾ باز شما را عفو کردیم تا شکر گزار باشید. ﴿53﴾ و یاد آور شوید وقتی که موسی را کتاب آسمانی و فرقان دادیم تا هدایت شوید. ﴿54﴾ و هنگامی که موسی به قومش گفت: ای قوم من! شما با پرستش گوساله بر خود ظلم کردید، پس به درگاه خالق تان توبه کنید، (باینطور که) خودتان را بکشید، این نزد خالق تان برایتان بهتر است، همانا او توبه پذیر مهربان است. ﴿55﴾ و یادآور شوید هنگامی که شما گفتید: ای موسی! تا الله را آشکارا نبینیم هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد، پس صاعقه شما را فرا گرفت در حالیکه شما نظر میکردید. ﴿56﴾ باز شما را بعد از مردن تان زنده کردیم تا شکر الله را بجا آورید. ﴿57﴾ و ابر را بر شما سایه بان کردیم و برایتان «من» و «سلوا» نازل کردیم، از نعمتهای پاکیزه که به شما روزی دادهایم، بخورید، و بر ما ظلم نکردند بلکه آنها بر خود ظلم میکردند.
﴿وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هَذِهِ الْقَرْیَةَ فَکُلُوا مِنْهَا حَیْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَکُمْ خَطَایَاکُمْ وَسَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ٥٨ فَبَدَّلَ الَّذِینَ ظَلَمُوا قَوْلًا غَیْرَ الَّذِی قِیلَ لَهُمْ فَأَنْزَلْنَا عَلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا رِجْزًا مِنَ السَّمَاءِ بِمَا کَانُوا یَفْسُقُونَ٥٩ وَإِذِ اسْتَسْقَى مُوسَى لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصَاکَ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَیْنًا قَدْ عَلِمَ کُلُّ أُنَاسٍ مَشْرَبَهُمْ کُلُوا وَاشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ٦٠ وَإِذْ قُلْتُمْ یَا مُوسَى لَنْ نَصْبِرَ عَلَى طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّکَ یُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ مِنْ بَقْلِهَا وَقِثَّائِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِی هُوَ أَدْنَى بِالَّذِی هُوَ خَیْرٌ اهْبِطُوا مِصْرًا فَإِنَّ لَکُمْ مَا سَأَلْتُمْ وَضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْکَنَةُ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ کَانُوا یَکْفُرُونَ بِآیَاتِ اللَّهِ وَیَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ بِغَیْرِ الْحَقِّ ذَلِکَ بِمَا عَصَوْا وَکَانُوا یَعْتَدُونَ٦١﴾ [البقرة: 58-61].
﴿58﴾ و یادآور شوید چون گفتیم: وارد این قریه شوید و از هر کجای آن خواستید به خوشی و فراوانی بخورید و از دروازه آن سجده کنان وارد شوید و بگویید: گناهان ما را بیامرز، تا گناهان شما را بیامرزم و به نیکوکاران پاداش بیشتر خواهیم داد. ﴿59﴾ پس تبدیل نمودند آن ظالمان (فرموده الله را به سخن دیگر غیر از آنچه به آنها گفته شده بود، پس بر آن ظالمان به سبب اینکه کارهای فاسقانه میکردند عذابی از آسمان نازل کردیم. ﴿60﴾ و چون موسی برای قومش آب خواست، پس ما گفتیم: با عصایت به آن سنگ بزن، پس از آن دوازده چشمه روان شد که هر قبیله جای آب خود را میدانست. بخورید و بنوشید از روزی الله، و همچون تباهکاران در زمین فساد و تباهی نکنید. ﴿61﴾ و چون گفتید: هرگز ما بر یک طعام صبر کرده نمیتوانیم، پس از پروردگارت درخواست کن تا از آنچه زمین میرویاند از سبزی و خیار و سیر و عدس و پیاز برای ما بیرون بیاورد. گفت: آیا چیزی را که پستتر است جانشین چیزی میکنید که بهتر است؟! به قریه وارد شوید که آنچه میخواهید در آنجا برایتان است. و مهر خواری و فقر بر آنها زده شد و سزاوار خشم الله گردیدند. این به آن سبب بود که آنها به آیات الله کفر میورزیدند، و پیغمبران را به ناحق میکشتند، این به آن خاطر بود که آنها نافرمان و متجاوز بودند.
﴿إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَادُوا وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ٦٢ وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَکُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَکُمُ الطُّورَ خُذُوا مَا آتَیْنَاکُمْ بِقُوَّةٍ وَاذْکُرُوا مَا فِیهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ٦٣ ثُمَّ تَوَلَّیْتُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِکَ فَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ لَکُنْتُمْ مِنَ الْخَاسِرِینَ٦٤ وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِینَ اعْتَدَوْا مِنْکُمْ فِی السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ کُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِینَ٦٥ فَجَعَلْنَاهَا نَکَالًا لِمَا بَیْنَ یَدَیْهَا وَمَا خَلْفَهَا وَمَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِینَ٦٦ وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً قَالُوا أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا قَالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْجَاهِلِینَ٦٧ قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّکَ یُبَیِّنْ لَنَا مَا هِیَ قَالَ إِنَّهُ یَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لَا فَارِضٌ وَلَا بِکْرٌ عَوَانٌ بَیْنَ ذَلِکَ فَافْعَلُوا مَا تُؤْمَرُونَ٦٨ قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّکَ یُبَیِّنْ لَنَا مَا لَوْنُهَا قَالَ إِنَّهُ یَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ صَفْرَاءُ فَاقِعٌ لَوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِینَ٦٩﴾ [البقرة: 62-69].
﴿62﴾ البته آنانکه ایمان آوردهاند «مسلمانان» و کسانی که یهودی و صابئی و نصرانی بودهاند هر کس که به الله و روز قیامت ایمان آورد و عمل نیک انجام دهد اجرشان نزد پروردگارشان است، نه ترسی بر آنها است و نه غمگین میشوند. ﴿63﴾ و چون از شما پیمان محکم گرفتیم و بالای شما کوه طور را برداشتیم (و گفتیم) بگیرید به قوت و کوشش آن کتابی را که به شما دادهایم و یاد کنید آنچه در آن است تا پرهیزگار شوید. ﴿64﴾ باز شما بعد از آن پیمان رویگردان شدید، پس اگر فضل الله و مهربانی او بر شما نبود، البته از زیانکاران میشدید. ﴿65﴾ و البته کسانی را از شما که در روز شنبه تجاوز کردند خوب شناختید، پس ما به آنها گفتیم: بوزینههای خوار و ذلیل باشید. ﴿66﴾ پس آن عقوبت را عبرتی برای حاضران و آیندگان و پندی برای پرهیزگاران قرار دادیم. ﴿67﴾ و یاد آور شوید هنگامی که موسی به قومش گفت: البته الله به شما دستور میدهد تا گاوی را ذبح کنید، گفتند: آیا ما را مورد استهزاء قرار میدهی؟ موسی گفت: پناه میبرم به الله از اینکه از جاهلان باشم. ﴿68﴾ گفتند: از پروردگارت درخواست کن که برای ما بیان کند آن گاو چگونه است؟ گفت: او میگوید آن گاوی است نه پیر و نه جوان بلکه میان آن دو است. پس آنچه به شما فرمان داده میشود، بجا آورید. ﴿69﴾ (باز) گفتند: از پروردگارت درخواست کن که برای ما بیان کند رنگ آن چگونه است؟ گفت: او میفرماید: آن گاوی است زرد رنگ که بینندگان را شاد میکند.
﴿قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّکَ یُبَیِّنْ لَنَا مَا هِیَ إِنَّ الْبَقَرَ تَشَابَهَ عَلَیْنَا وَإِنَّا إِنْ شَاءَ اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ٧٠ قَالَ إِنَّهُ یَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لَا ذَلُولٌ تُثِیرُ الْأَرْضَ وَلَا تَسْقِی الْحَرْثَ مُسَلَّمَةٌ لَا شِیَةَ فِیهَا قَالُوا الْآنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ فَذَبَحُوهَا وَمَا کَادُوا یَفْعَلُونَ٧١ وَإِذْ قَتَلْتُمْ نَفْسًا فَادَّارَأْتُمْ فِیهَا وَاللَّهُ مُخْرِجٌ مَا کُنْتُمْ تَکْتُمُونَ٧٢ فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا کَذَلِکَ یُحْیِی اللَّهُ الْمَوْتَى وَیُرِیکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ٧٣ ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِکَ فَهِیَ کَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا یَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا یَشَّقَّقُ فَیَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاءُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ٧٤ أَفَتَطْمَعُونَ أَنْ یُؤْمِنُوا لَکُمْ وَقَدْ کَانَ فَرِیقٌ مِنْهُمْ یَسْمَعُونَ کَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ یُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ یَعْلَمُونَ٧٥ وَإِذَا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَا بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ قَالُوا أَتُحَدِّثُونَهُمْ بِمَا فَتَحَ اللَّهُ عَلَیْکُمْ لِیُحَاجُّوکُمْ بِهِ عِنْدَ رَبِّکُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ٧٦﴾ [البقرة: 70-76].
﴿70﴾ (بار دیگر به موسی) گفتند: از پروردگارت برای ما بخواه تا برای ما بیان کند که آن چگونه است، چون گاو بر ما مشتبه شده است و ما اگر الله بخواهد حتما راهیاب خواهیم شد. ﴿71﴾ موسی گفت: الله میفرماید: آن گاوی است که نه رام است که زمین را قلبه کند، و نه آبیاری کند کشتزار را، بیعیب و یک رنگ است. گفتند: اکنون سخن حق را بیان کردی، پس آن را ذبح کردند و نزدیک بود این کار را نکنند. ﴿72﴾ و (سبب امر به ذبح گاو این بود که) وقتی فردی را کشتید و (دربارۀ قاتل) آن اختلاف کردید و الله ظاهر کننده چیزی بود که آنرا پنهان میکردید. ﴿73﴾ پس حکم کردیم که بزنید جسم مقتول را به یک حصۀ از گوشت گاو، این چنین الله مردهها را زنده میکند و به شما نشانههای قدرت خود را نشان میدهد تا بفهمید. ﴿74﴾ پس از آن، دلهای شما سخت شد، مانند سنگ یا سختتر (از سنگ). و بعضی از سنگهاست که از آن نهرها جاری میشود، و بعضی از آنها است که میشگافد و آب از آن بیرون میآید، و بعضی از آنها است که از ترس الله زیر میافتد، و الله از آنچه میکنید غافل نیست. ﴿75﴾ پس آیا شما (مسلمانان) طمع دارید که یهودیان به شما ایمان آورند در حالیکه گروهی از ایشان کلام الله را میشنوند. باز آن را پس از فهمیدنش، تحریف میکنند با آنکه حق را میدانستند؟. ﴿76﴾ و چون با مؤمنان روبرو شوند، گویند: ایمان آوردهایم و چون با همدیگر به خلوت روند، گویند: آیا آنچه را الله برایتان در باره محمد در تورات آشکار کرده است با آنان در میان میگذارید تا در پیشگاه الله با آن بر شما حجت آورند، آیا نمیفهمید؟
﴿أَوَلَا یَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا یُسِرُّونَ وَمَا یُعْلِنُونَ٧٧ وَمِنْهُمْ أُمِّیُّونَ لَا یَعْلَمُونَ الْکِتَابَ إِلَّا أَمَانِیَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا یَظُنُّونَ٧٨ فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ یَکْتُبُونَ الْکِتَابَ بِأَیْدِیهِمْ ثُمَّ یَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِیَشْتَرُوا بِهِ ثَمَنًا قَلِیلًا فَوَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا کَتَبَتْ أَیْدِیهِمْ وَوَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا یَکْسِبُونَ٧٩ وَقَالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَیَّامًا مَعْدُودَةً قُلْ أَتَّخَذْتُمْ عِنْدَ اللَّهِ عَهْدًا فَلَنْ یُخْلِفَ اللَّهُ عَهْدَهُ أَمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ٨٠ بَلَى مَنْ کَسَبَ سَیِّئَةً وَأَحَاطَتْ بِهِ خَطِیئَتُهُ فَأُولَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ٨١ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِکَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ٨٢ وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَذِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ ثُمَّ تَوَلَّیْتُمْ إِلَّا قَلِیلًا مِنْکُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ٨٣﴾ [البقرة: 77-83].
﴿77﴾ آیا نمیدانند که الله آنچه را پنهان میکنند و آنچه را آشکار میکنند میداند؟. ﴿78﴾ و بعضی از آنان ناخوان هستند که کتاب الله را جز آرزوهای خود نمیدانند و تنها از گمان کار میگیرند. ﴿79﴾ پس وای بر کسانی که کتاب را با دستهای خود مینویسند باز میگویند: این از جانب الله است، تا آن را به بهای اندکی بفروشند، پس وای بر آنها از آنچه دستهایشان نوشت و وای بر آنان از آنچه از این راه بدست میآورند. ﴿80﴾ و گفتند: آتش دوزخ جز چند روزی به ما نمیرسد. بگو: آیا از الله عهدی گرفته اید که الله هرگز در وعده خود خلاف نخواهد کرد یا اینکه بر الله چیزهایی را نسبت میدهید که به آن علم ندارید؟. ﴿81﴾ بلی! هر که کار بد کند و او را گناهانش احاطه کند، پس همین گروه یاران دوزخاند که در آن تا ابد میباشند. ﴿82﴾ و آنانکه ایمان آوردند و کارهای نیک انجام دادند، همین گروه اهل جنتاند که در آن همیشه میباشند. ﴿83﴾ و یاد آور شو این را که از اولاد یعقوب عهد محکم گرفتیم که به جز الله چیزی را عبادت نکنید، و با پدر و مادر و با خویشاوندان و با یتیمان و ناتوانان نیکی کنید، و با مردم سخن نیک بگویید، و نماز را برپا کنید، و زکوت را بدهید، اما شما (با آنکه عهد بستید) جز عده کمی از شما همه پشت گردانیدید.
﴿وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَکُمْ لَا تَسْفِکُونَ دِمَاءَکُمْ وَلَا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَکُمْ مِنْ دِیَارِکُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَأَنْتُمْ تَشْهَدُونَ٨٤ ثُمَّ أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَکُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِیقًا مِنْکُمْ مِنْ دِیَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَیْهِمْ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَإِنْ یَأْتُوکُمْ أُسَارَى تُفَادُوهُمْ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَیْکُمْ إِخْرَاجُهُمْ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْکِتَابِ وَتَکْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاءُ مَنْ یَفْعَلُ ذَلِکَ مِنْکُمْ إِلَّا خِزْیٌ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ یُرَدُّونَ إِلَى أَشَدِّ الْعَذَابِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ٨٥ أُولَئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الْحَیَاةَ الدُّنْیَا بِالْآخِرَةِ فَلَا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ یُنْصَرُونَ٨٦ وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ وَقَفَّیْنَا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَآتَیْنَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّنَاتِ وَأَیَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَفَکُلَّمَا جَاءَکُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَى أَنْفُسُکُمُ اسْتَکْبَرْتُمْ فَفَرِیقًا کَذَّبْتُمْ وَفَرِیقًا تَقْتُلُونَ٨٧ وَقَالُوا قُلُوبُنَا غُلْفٌ بَلْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِکُفْرِهِمْ فَقَلِیلًا مَا یُؤْمِنُونَ٨٨﴾ [البقرة: 84-88].
﴿84﴾ و یاد آور شوید هنگامی را که از شما پیمان گرفتیم که خون یکدیگر را نریزید و یکدیگر را از سر زمینتان بیرون نکنید باز شما به این پیمان) اقرار کردید، در حالیکه خود بر آن گواهید. ﴿85﴾ باز این شما هستید که یکدیگر را میکشید و گروهی از خودتان را از سرزمین و خانههایشان بیرون میکنید و علیه آنها به گناه و تجاوز یکدیگر را مدد میکنید. و اگر به اسارت پیش شما بیایند فدیه میدهید و آنان را آزاد میکنید حال آنکه بیرون کردن آنها بر شما حرام است. آیا به بخشی از کتاب (تورات) ایمان میآورید و به بخشی کفر میورزید؟ برای کسی از شما که در دنیا چنین کند جز خواری و رسوایی نیست و روز قیامت به سختترین شکنجه و عذاب برگردانیده میشوند، و الله از آنچه انجام میدهید غافل نیست. ﴿86﴾ این گروه همان کسانی هستند که زندگی دنیا را به عوض آخرت خریدند، پس عذاب آنان تخفیف نمییابد و مدد نخواهند شد. ﴿87﴾ و البته به موسی کتاب دادیم و در پی او پیغمبرانی را فرستادیم، و به عیسی پسر مریم معجزات و دلایل روشنی دادیم و او را به وسیله روح القدس (جبرئیل) تایید کردیم، آیا هرگاه پیغمبری پیش شما (احکامی) به خلاف میل و آرزویتان آورد سرکشی کردید، پس گروهی (از پیغمبران) را تکذیب کردید و گروهی را کشتید؟. ﴿88﴾ و گفتند که دلهای ما دارای غلاف و پرده است، (که حق را نمیفهمیم؛ حال آنکه در دلهایشان پرده نیست) بلکه الله آنها را به سبب کفرشان از رحمت خود دور کرده است، پس بسیار کم از آنها ایمان میآرند.
﴿وَلَمَّا جَاءَهُمْ کِتَابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَهُمْ وَکَانُوا مِنْ قَبْلُ یَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِینَ کَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُمْ مَا عَرَفُوا کَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْکَافِرِینَ٨٩ بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ أَنْ یَکْفُرُوا بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ بَغْیًا أَنْ یُنَزِّلَ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ عَلَى مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ فَبَاءُوا بِغَضَبٍ عَلَى غَضَبٍ وَلِلْکَافِرِینَ عَذَابٌ مُهِینٌ٩٠ وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ آمِنُوا بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا نُؤْمِنُ بِمَا أُنْزِلَ عَلَیْنَا وَیَکْفُرُونَ بِمَا وَرَاءَهُ وَهُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِمَا مَعَهُمْ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِیَاءَ اللَّهِ مِنْ قَبْلُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ٩١ وَلَقَدْ جَاءَکُمْ مُوسَى بِالْبَیِّنَاتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَنْتُمْ ظَالِمُونَ٩٢ وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَکُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَکُمُ الطُّورَ خُذُوا مَا آتَیْنَاکُمْ بِقُوَّةٍ وَاسْمَعُوا قَالُوا سَمِعْنَا وَعَصَیْنَا وَأُشْرِبُوا فِی قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِکُفْرِهِمْ قُلْ بِئْسَمَا یَأْمُرُکُمْ بِهِ إِیمَانُکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ٩٣﴾ [البقرة: 89-93].
﴿89﴾ و چون کتابی از جانب الله پیش آنها آمد که تصدیق کننده کتابی بود که با خود داشتند در حالیکه پیش از آن بر کافران طلب فتح میکردند، پس وقتی پیش آنها آمد، آنچه را که از قبل شناخته بودند انکار کردند، پس لعنت الله بر کافران باد. ﴿90﴾ و بد است آنچه که خود را به آن فروختند و آنچه را الله نازل کرده بود به سبب حسد انکار کردند، (و این به آن خاطر بود که میگفتند:) چرا الله فضل خود را بر هرکس که بخواهد نازل میکند؟ پس به خشمی بر خشم دیگر گرفتار شدند و برای کافران عذاب رسواکنندهای است. ﴿91﴾ و چون به آنها گفته شود به آنچه الله نازل کرده است ایمان بیاورید، گویند: به آنچه بر ما نازل شده است ایمان میآوریم، و به غیر آن کفر میورزند، حال آنکه آن (چه الله بر پیغمبر نازل کرده است) حق، و تصدیق کننده چیزی است که با آنهاست. بگو: پس چرا پیش از این پیغمبران الله را میکشتید، اگر مؤمن هستید؟. و﴿92﴾ و البته موسی با معجزات روشن پیش شما آمد، باز پس از او گوساله را پرستیدید، در حالی که ظالم بودید. ﴿93﴾ و یاد آور شوید وقتی که از شما پیمان محکم گرفتیم و کوه طور را بر سرتان بلند کردیم. آنچه را به شما دادهایم محکم بگیرید و بشنوید. گفتند: شنیدیم (مگر) نافرمانی کردیم و به سبب کفرشان محبت گوساله در دلهایشان جای گرفته بود. بگو: ایمانتان شما را به بد چیزی امر میکند اگر مؤمن هستید.
﴿قُلْ إِنْ کَانَتْ لَکُمُ الدَّارُ الْآخِرَةُ عِنْدَ اللَّهِ خَالِصَةً مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ٩٤ وَلَنْ یَتَمَنَّوْهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ٩٥ وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَى حَیَاةٍ وَمِنَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَنْ یُعَمَّرَ وَاللَّهُ بَصِیرٌ بِمَا یَعْمَلُونَ٩٦ قُلْ مَنْ کَانَ عَدُوًّا لِجِبْرِیلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِکَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقًا لِمَا بَیْنَ یَدَیْهِ وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِینَ٩٧ مَنْ کَانَ عَدُوًّا لِلَّهِ وَمَلَائِکَتِهِ وَرُسُلِهِ وَجِبْرِیلَ وَمِیکَالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِلْکَافِرِینَ٩٨ وَلَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ وَمَا یَکْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ٩٩ أَوَکُلَّمَا عَاهَدُوا عَهْدًا نَبَذَهُ فَرِیقٌ مِنْهُمْ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ١٠٠ وَلَمَّا جَاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَهُمْ نَبَذَ فَرِیقٌ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ کِتَابَ اللَّهِ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ کَأَنَّهُمْ لَا یَعْلَمُونَ١٠١﴾ [البقرة: 94-101].
﴿94﴾ بگو: اگر دار آخرت (جنت) در نزد الله خالص برای شما باشد بدون شراکت دیگر اهل ادیان، پس مرگ را آرزو کنید اگر در دعوای خود صادق هستید (تا که به جنت زود برسید). ﴿95﴾ و هرگز مرگ را آرزو نکنند به سبب آن گناهی که بدست خود تقدیم کردهاند، و الله به حال ظالمان داناست. ﴿96﴾ و آنها (یهود) را حریصترین مردم بر زندگی دنیا خواهی یافت، حتی حریصتر از مشرکین، هر یک از آنان دوست دارد که هزار سال عمر کند، با اینکه اگر چنین عمری به وی داده شود او را از عذاب نجات نمیدهد و الله به آنچه میکنند بیناست. ﴿97﴾ بگو: هرکس که دشمن جبرئیل باشد، همانا او قرآن را به أذن الله بر قلب تو نازل کرده است، در حالیکه تأیید کننده کتابهایی است که در پیش آنان است و برای مؤمنان هدایت و بشارت است. ﴿98﴾ کنید هرکس که دشمن الله و فرشتهها و پیغمبران و جبرئیل و میکاییل باشد پس البته الله دشمن کافران است. ﴿99﴾ و البته آیتهای روشن و بیانگر حق را بر تو نازل کردیم، و از آن آیات انکار نمیکند مگر فاسقان (نافرمانان). ﴿100﴾ چرا هرگاه عهد محکم بستند (باز) گروهی از آنها آن را به دور انداخته و شکستند؟ بلکه بیشتر ایشان ایمان نمیآرند. ﴿101﴾ و چون پیغمبری از جانب الله نزد آنها آمد که تصدیق کننده چیزی بود که با خود داشتند، گروهی از اهل کتاب، کتاب الله (قرآن) را پشت سرشان انداختند گویا (از آن هیچ) نمیدانند.
﴿وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّیَاطِینُ عَلَى مُلْکِ سُلَیْمَانَ وَمَا کَفَرَ سُلَیْمَانُ وَلَکِنَّ الشَّیَاطِینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ وَمَا یُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى یَقُولَا إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلَا تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُمْ بِضَارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَیَتَعَلَّمُونَ مَا یَضُرُّهُمْ وَلَا یَنْفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ١٠٢ وَلَوْ أَنَّهُمْ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَمَثُوبَةٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ خَیْرٌ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ١٠٣ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَقُولُوا رَاعِنَا وَقُولُوا انْظُرْنَا وَاسْمَعُوا وَلِلْکَافِرِینَ عَذَابٌ أَلِیمٌ١٠٤ مَا یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ وَلَا الْمُشْرِکِینَ أَنْ یُنَزَّلَ عَلَیْکُمْ مِنْ خَیْرٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَاللَّهُ یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ١٠٥﴾ [البقرة: 102-105].
﴿102﴾ و پیروی کردند از آنچه شیاطین در روزگار فرمانروایی سلیمان میخواندند، و سلیمان کفر نورزید، (و سحر و جادو نیاموخت) بلکه شیاطین کفر ورزیدند که به مردم جادو میآموختند و (نیز از) آنچه بر آن دو فرشته، هاروت و ماروت در بابل نازل شده بود پیروی میکردند. و این دو هیچ کسی را چیزی نمیآموختند مگر آنکه میگفتند: ما وسیله آزمایش شما هستیم، پس کافر مشو. و مردم از آنان چیزی میآموختند که با آن بین مرد و همسرش جدایی میافگندند و آنان به کسی زیانی نمیرساندند مگر به اذن الله و چیزی را میآموختند که به آنها زیان میرساند و به آنها سودی نمیرساند. و به خوبی میدانستند که هرکس خریدار آن باشد در آخرت بهرۀ ندارد، و چه بد بود آنچه به جان خریدند اگر میدانستند. ﴿103﴾ و اگر آنها ایمان میآوردند و پرهیزگاری میکردند یقینا ثوابی که نزد الله هست برایشان بهتر بود، اگر این را میدانستند. ﴿104﴾ ای کسانی که ایمان آورده اید، پیغمبر را به لفظ «راعنا» (ما را رعایت کن) خطاب نکنید (بلکه)، بگویید (در خطاب خود) «انظرنا» (ما را نظر کن) و بشنوید (گفته او را چون کلمه توهین آمیز در مقابل پیغمبر کفر است و برای کفار عذاب دردناک است. ﴿105﴾ کافران اهل کتاب و مشرکین دوست ندارند که خیری از جانب پروردگارتان بر شما نازل شود، و الله هر کسی را که بخواهد به رحمت خویش اختصاص میدهد و الله دارای فضل بزرگ است.
﴿مَا نَنْسَخْ مِنْ آیَةٍ أَوْ نُنْسِهَا نَأْتِ بِخَیْرٍ مِنْهَا أَوْ مِثْلِهَا أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ١٠٦ أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَلَا نَصِیرٍ١٠٧ أَمْ تُرِیدُونَ أَنْ تَسْأَلُوا رَسُولَکُمْ کَمَا سُئِلَ مُوسَى مِنْ قَبْلُ وَمَنْ یَتَبَدَّلِ الْکُفْرَ بِالْإِیمَانِ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِیلِ١٠٨ وَدَّ کَثِیرٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ لَوْ یَرُدُّونَکُمْ مِنْ بَعْدِ إِیمَانِکُمْ کُفَّارًا حَسَدًا مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّى یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ١٠٩ وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ مِنْ خَیْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ١١٠ وَقَالُوا لَنْ یَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ کَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْکَ أَمَانِیُّهُمْ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ١١١ بَلَى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ١١٢﴾ [البقرة: 106-112].
﴿106﴾ هر آیه ای را که نسخ کنیم یا آن را (از حافظۀ تو) فراموش گردانیم بهتر از آن یا مانند آن را میآوریم، آیا نمیدانی که الله بر هر چیز قادر است؟. ﴿107﴾ آیا نمیدانی (ای مخاطب) که پادشاهی آسمانها و زمین از الله است و برای شما جز او هیچ کارساز و مددگاری نیست. ﴿108﴾ آیا از پیغمبرتان همان را میخواهید که پیش از او از موسی خواسته شد؟ و هر کسی کفر را جانشین ایمان گرداند به راستی که از راه راست گمراه شده است. ﴿109﴾ بسیاری از اهل کتاب به خاطر حسدی که در دل دارند دوست دارند که شما پس از ایمان آوردنتان کافر شوید پس از اینکه حق برایشان روشن گردید، پس گذشت و چشم پوشی کنید تا الله فرمان خود را بیاورد. البته الله بر هر چیزی تواناست. ﴿110﴾ و (در اصلاح خود کوشیده) نماز را برپا کنید و زکوت را بدهید و آنچه شما از خوبی و خیر برای خودتان پیش میفرستید، آن را نزد الله خواهید یافت. چون الله به آنچه میکنید بیناست. ﴿111﴾ و گفتند: (یهود و نصارا) هرگز کسی وارد بهشت نمیشود مگر آنکه یهودی یا نصرانی باشد، این آرزوی آنهاست، بگو دلیل خود را بیاورید اگر در دعوای خود صادق هستید. ﴿112﴾ بلی! هر کس که مخلصانه روی به الله کند (و منقاد اوامر او گردد) در حالیکه نیکوکار باشد، پس پاداش او نزد پروردگارش است، و نه ترسی بر آنهاست و نه اندوهگین میگردند.
﴿وَقَالَتِ الْیَهُودُ لَیْسَتِ النَّصَارَى عَلَى شَیْءٍ وَقَالَتِ النَّصَارَى لَیْسَتِ الْیَهُودُ عَلَى شَیْءٍ وَهُمْ یَتْلُونَ الْکِتَابَ کَذَلِکَ قَالَ الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ فَاللَّهُ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِیمَا کَانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ١١٣ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَنْ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِی خَرَابِهَا أُولَئِکَ مَا کَانَ لَهُمْ أَنْ یَدْخُلُوهَا إِلَّا خَائِفِینَ لَهُمْ فِی الدُّنْیَا خِزْیٌ وَلَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِیمٌ١١٤ وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَیْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِیمٌ١١٥ وَقَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَلْ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ کُلٌّ لَهُ قَانِتُونَ١١٦ بَدِیعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ١١٧ وَقَالَ الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ لَوْلَا یُکَلِّمُنَا اللَّهُ أَوْ تَأْتِینَا آیَةٌ کَذَلِکَ قَالَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِثْلَ قَوْلِهِمْ تَشَابَهَتْ قُلُوبُهُمْ قَدْ بَیَّنَّا الْآیَاتِ لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ١١٨ إِنَّا أَرْسَلْنَاکَ بِالْحَقِّ بَشِیرًا وَنَذِیرًا وَلَا تُسْأَلُ عَنْ أَصْحَابِ الْجَحِیمِ١١٩﴾ [البقرة: 113-119].
﴿113﴾ ویهودیها گفتند که نصارا بر چیزی (از حق) نیستند (که قابل اعتماد باشد) و نصارا گفتند که یهودیها بر چیزی (از حق) نیستند (که قابل اعتماد باشد) در حالیکه هر دو کتاب الله را تلاوت میکنند و (می دانند که عقیدۀ هر دو خلاف کتاب الله است) همچنین آنانکه (کتاب آسمانی را) نمیدانند مانند سخن آنها را گفتند، پس الله حکم خواهد کرد در میان ایشان در روز قیامت در باره چیزی که در آن اختلاف میکردند. ﴿114﴾ و کیست ظالمتر از کسیکه نگذارد در مساجد الله نام او برده شود و در ویرانی آن بکوشد؟ همان گروه را لایق نبود که داخل شوند در مسجدها مگر اینکه ترسان باشند (از عقوبت الهی)، (پس ) برای آنها در دنیا رسوائی است و در آخرت عذاب بزرگ در پیش دارند. ﴿115﴾ (با بند کردن مساجد، عبادت الله بند نمیشود زیرا) برای الله است جانب مشرق و جانب مغرب، پس به هر طرف که روی کنید (برای عبادت الله) همانجاست روی الله؛ همانا الله دارای فضل گشاده و داناست. ﴿116﴾ و گفتند: الله فرزندی برای خود برگزیده است، او پاک و منزه است. بلکه آنچه در آسمانها و زمین است از اوست، و همه فرمانبردار او هستند. ﴿117﴾ به وجود آورنده آسمانها و زمین از عدم و بدون هیچ نمونه است و چون ایجاد چیزی را فیصله کند، به آن میگوید: «باش»، پس میشود. ﴿118﴾ و آنان که نمیدانند، گفتند: چرا الله با ما سخن نمیگوید یا معجزه روشنی برای ما نمیفرستد؟ کسانی که پیش از آنها بودند مانند سخن آنها را گفتند، دلهایشان شبیه همدیگر است. به راستی که آیات را برای قومی روشن ساختهایم که یقین دارند. ﴿119﴾ یقینا ما تو را به حق مژده دهنده و بیم دهنده فرستادیم، و دربارۀ دوزخیان از تو پرسیده نخواهد شد.
﴿وَلَنْ تَرْضَى عَنْکَ الْیَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِی جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَلَا نَصِیرٍ١٢٠ الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُولَئِکَ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَنْ یَکْفُرْ بِهِ فَأُولَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ١٢١ یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَأَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ١٢٢ وَاتَّقُوا یَوْمًا لَا تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئًا وَلَا یُقْبَلُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا تَنْفَعُهَا شَفَاعَةٌ وَلَا هُمْ یُنْصَرُونَ١٢٣ وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّیَّتِی قَالَ لَا یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ١٢٤ وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِیمَ مُصَلًّى وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ أَنْ طَهِّرَا بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَالْعَاکِفِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ١٢٥ وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ قَالَ وَمَنْ کَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِیلًا ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَى عَذَابِ النَّارِ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ١٢٦﴾ [البقرة: 120-126].
﴿120﴾ و یهود و نصارا هرگز از تو راضی نخواهند شد تا اینکه از دینشان پیروی کنی. بگو: البته هدایت الله هدایت حقیقی است. و اگر از خواهشات و آرزوهایشان پیروی کنی پس از اینکه علم و آگاهی به تو آمده است، هیچ مددگار و یاوری از جانب الله برایت نخواهد بود. ﴿121﴾ کسانی که به آنها کتاب دادهایم آن را طوری که حق خواندنش است تلاوت میکنند، ایشان به آن ایمان میآورند و هر کس به آن کفر ورزد پس آنان زیانکاراناند. ﴿122﴾ و ای فرزندان یعقوب! یاد کنید نعمت مرا که به شما ارزانی داشتم و اینکه شما را بر جهانیان (همعصرتان) برتری دادم. ﴿123﴾ و (نیز) بترسید از روزی که کسی به داد کسی نمیرسد و بدلی از آن پذیرفته نمیشود و شفاعت به او سودی نمیرساند، و نه آنها یاری خواهند شد. ﴿124﴾ و چون ابراهیم را پروردگارش با کلماتی امتحان کرد و آن را به طور کامل انجام داد. الله فرمود: تو را پیشوای مردم قرار میدهم، گفت: و از دودمان من (نیز پیشوایان مقرر کن) فرمود: عهد من به ظالمان نمیرسد. ﴿125﴾ و باز یاد آور شوید وقتی که خانه کعبه را محل اجتماع مردم و جای امنی برایشان قرار دادیم و گفتیم از مقام ابراهیم جای نماز بگیرید. و به ابراهیم و اسماعیل سفارش کردیم تا خانه مرا برای طواف کنندگان و معتکفان و رکوع کنندگان و سجده کنندگان پاکیزه گردانید. ﴿126﴾ و یاد آور شوید وقتی ابراهیم گفت: ای پروردگارم! اینجا (مکه) را شهر امن بگردان و از اهلش هر آن کس که به الله و روز آخرت ایمان آورد از میوهها به او روزی ببخش. الله فرمود: و هر کس که کفر ورزد او را مدت اندکی بهره مند میگردانم، باز او را به عذاب آتش ناچار میسازم و بد جای بازگشت است دوزخ.
﴿وَإِذْ یَرْفَعُ إِبْرَاهِیمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَإِسْمَاعِیلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ١٢٧ رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَمِنْ ذُرِّیَّتِنَا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَکَ وَأَرِنَا مَنَاسِکَنَا وَتُبْ عَلَیْنَا إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ١٢٨ رَبَّنَا وَابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِکَ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَیُزَکِّیهِمْ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ١٢٩ وَمَنْ یَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْرَاهِیمَ إِلَّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ وَلَقَدِ اصْطَفَیْنَاهُ فِی الدُّنْیَا وَإِنَّهُ فِی الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ١٣٠ إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِینَ١٣١ وَوَصَّى بِهَا إِبْرَاهِیمُ بَنِیهِ وَیَعْقُوبُ یَا بَنِیَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى لَکُمُ الدِّینَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ١٣٢ أَمْ کُنْتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ یَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِیهِ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِی قَالُوا نَعْبُدُ إِلَهَکَ وَإِلَهَ آبَائِکَ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ إِلَهًا وَاحِدًا وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ١٣٣ تِلْکَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا کَسَبَتْ وَلَکُمْ مَا کَسَبْتُمْ وَلَا تُسْأَلُونَ عَمَّا کَانُوا یَعْمَلُونَ١٣٤﴾ [البقرة: 127-134].
﴿127﴾ (و یاد آور شوید) وقتی که ابراهیم و اسماعیل اساس و پایههای خانه کعبه را بلند میکرد و گفتند: ای پروردگار ما! (بنای کعبه را) از ما قبول کن، چون تو شنوا و دانایی. ﴿128﴾ ای پروردگار ما، ما را فرمانبردار خود بگردان، از فرزندان ما ملتی فرمانبردار پدید آور و به ما طرز عبادت ما را نشان ده، و توبه ما را قبول کن، چون تویی قبول کننده توبه (و) بسیار مهربان. ﴿129﴾ ای پروردگار ما! در میان اولاد من پیغمبری از جنس خودشان بفرست که آیات را بر آنها تلاوت کند و به آنها کتاب آسمانی و حکمت (علم و دانش آن را بیاموزد و آنها را پاک سازد، یقینا تویی بسیار غالب و با حکمت. ﴿130﴾ و کیست که روی گرداند از دین ابراهیم بجز آنکه خود را خوار دانسته و نشناسد، و البته برگزیدیم ابراهیم را در دنیا، و یقینا او در آخرت نیز از نیکان خواهد بود. ﴿131﴾ (به یاد آور وقتی را که) پروردگارش حکم کرد که فرمان بردار (اوامرم) شو، ابراهیم گفت: فرمان بردار شدم برای پروردگار جهانیان. ﴿132﴾ و ابراهیم و یعقوب پسرانشان را به آن وصیت کردند که ای فرزندان! الله دین را برایتان برگزیده است پس نمیرید مگر اینکه مسلمان باشید. ﴿133﴾ آیا شما حاضر بودید وقتی که مرگ یعقوب فرا رسید؟ وقتی به پسران خود گفت که بعد از من چه چیز را عبادت میکنید؟ گفتند: معبودت را، و معبود پدرانت ابراهیم و اسماعیل و اسحاق را میپرستیم که معبودی یگانه است و ما فرمانبردار او هستیم. ﴿134﴾ آنها امتی بودند که در گذشتند و اعمالشان به سود خودشان است و اعمال شما، به سود خودتان است و شما مسؤول اعمال آنها نخواهید بود.
﴿وَقَالُوا کُونُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ١٣٥ قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَیْنَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِیَ مُوسَى وَعِیسَى وَمَا أُوتِیَ النَّبِیُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ١٣٦ فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ مَا آمَنْتُمْ بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوْا وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا هُمْ فِی شِقَاقٍ فَسَیَکْفِیکَهُمُ اللَّهُ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ١٣٧ صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ١٣٨ قُلْ أَتُحَاجُّونَنَا فِی اللَّهِ وَهُوَ رَبُّنَا وَرَبُّکُمْ وَلَنَا أَعْمَالُنَا وَلَکُمْ أَعْمَالُکُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ١٣٩ أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطَ کَانُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى قُلْ أَأَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ کَتَمَ شَهَادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ١٤٠ تِلْکَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا کَسَبَتْ وَلَکُمْ مَا کَسَبْتُمْ وَلَا تُسْأَلُونَ عَمَّا کَانُوا یَعْمَلُونَ١٤١﴾ [البقرة: 135-141].
﴿135﴾ (و اهل کتاب) گفتند: یهودی یا نصرانی باشید تا هدایت شوید، بگو: بلکه دین ابراهیم (را انتخاب میکنم) که از ادیان باطل رویگردان و یکتاپرست بود و از مشرکان نبود. ﴿136﴾ شما بگوید که ما ایمان آوردیم به الله و به آنچه نازل شده به ما، و به آنچه نازل شده به ابراهیم و اسماعیل و اسحق و یعقوب، و به نوادگان یعقوب، و ایمان آوردیم به آنچه که به موسی و عیسی داده شده، و به آنچه پیغمبران از جانب پروردگارشان دریافت کردهاند، و (در ایمان آوردن) میان هیچ یک از آنان فرق نمیگذاریم و ما تنها به او تعالی منقادیم و بس . ﴿137﴾ پس اگر ایمان آورند (اهل کتاب) مثل ایمان شما (اصحاب پیغمبر) پس یقینا راهیاب شدهاند، و اگر اعراض نمودند پس جز این نیست که آنها در مخالفت و ستیز قرار دارند، پس الله تو را (از شر آنها) کفایت میکند و الله شنوای داناست. ﴿138﴾ (و بگویید) این است رنگ آمیزی الهی (که برترین رنگهاست)، و کیست از الله زیباتر باعتبار رنگ (دین فطرت) ؟ و ما تنها او را عبادت میکنیم. ﴿139﴾ (ای پیغمبر به اهل کتاب) بگو! آیا در باره الله با ما مجادله میکنید؟ در حالیکه که او رب ما و رب شما هم است، و اعمال ما به سود ماست و اعمال شما به سود شماست، و ما برای او تعالی اخلاص میورزیم (او را با اخلاص میپرستیم). ﴿140﴾ آیا (شما اهل کتاب میگویید که) ابراهیم و اسماعیل و اسحق و یعقوب و نبیرگان او (همه) یهودی یا نصرانی بودند؟ بگو: آیا شما داناتر هستید یا الله ؟ و کیست ظالمتر از کسی که شهادتی را که از جانب الله نزد او است کتمان کند؟، و الله غافل نیست از چیزیکه شما میکنید. ﴿141﴾ آنها امتی بودند که گذشتند، اعمال آنها به سود خود آنهاست و اعمال شما به سود خودتان است و شما درباره اعمال آنها بازخواست نمیشوید.
﴿سَیَقُولُ السُّفَهَاءُ مِنَ النَّاسِ مَا وَلَّاهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتِی کَانُوا عَلَیْهَا قُلْ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ١٤٢ وَکَذَلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَکُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَیَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِی کُنْتَ عَلَیْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ یَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ یَنْقَلِبُ عَلَى عَقِبَیْهِ وَإِنْ کَانَتْ لَکَبِیرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِینَ هَدَى اللَّهُ وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیُضِیعَ إِیمَانَکُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِیمٌ١٤٣ قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِی السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَیْثُ مَا کُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ وَإِنَّ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ لَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا یَعْمَلُونَ١٤٤ وَلَئِنْ أَتَیْتَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ بِکُلِّ آیَةٍ مَا تَبِعُوا قِبْلَتَکَ وَمَا أَنْتَ بِتَابِعٍ قِبْلَتَهُمْ وَمَا بَعْضُهُمْ بِتَابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّکَ إِذًا لَمِنَ الظَّالِمِینَ١٤٥﴾ [البقرة: 142-145].
﴿142﴾ زودا که مردمان بیخرد بگویند چه چیزی باز گردانید مسلمانان را از قبله که بر آن بودند؟ (یعنی از بیت المقدس) بگو: تنها برای الله است جانب مشرق و مغرب (و همه جوانب)، هر کسی را که بخواهد به راه راست هدایت میکند. ﴿143﴾ و این چنین شما را امت میانه رو گردانیدیم تا شما گواه باشید بر مردمان و پیغمبر (نیز) گواه باشد بر شما، و ما لازم نگردانیدیم قبله را که تو بر آن بودی (بیت المقدس ) مگر اینکه بدانیم (با تغییر دادنش) چه کسی از پیغمبر پیروی میکند و چه کسی به عقب بر میگردد، و اگر چه آن خصلت (پیروی رسول) بسیار دشوار است مگر بر کسانی که الله آنان را هدایت نموده، و الله ایمانتان (یعنی نماز تان) را ضایع نمیگرداند، همانا الله نسبت به مردم (مسلمان) مشفق و مهربان است. ﴿144﴾ البته ما میبینیم متوجه شدن ترا به طرف آسمان، پس حتما متوجه گردانیم ترا بهسوی قبله که تو از آن راضی شوی، پس بگردان روی خود را (در نماز) به طرف مسجد الحرام، (کعبه) و شما (مسلمانان هم) هر جا که باشید پس بگردانید (در نماز) رویهای خود را به طرف آن (کعبه) و البته آنان را که کتاب داده شده میدانند که آن (تحویل قبله) حق است از طرف رب شان، و الله از آنچه میکنند غافل نیست. ﴿145﴾ واگر به اهل کتاب تمامی آیات و معجزات (مطلوبه آنها را بیاوری باز هم از قبله تو پیروی نمیکنند، و نه تو از قبله آنها پیروی میکنی، و نه آنها متابعت میکنند قبله یکدیگر را، و اگر تو (بالفرض) از خواهشات آنها پس از آگاهی و علمی که به تو رسید، پیروی کنی، البته در آن صورت از جمله ظالمان خواهی بود.
﴿الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَعْرِفُونَهُ کَمَا یَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَإِنَّ فَرِیقًا مِنْهُمْ لَیَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ یَعْلَمُونَ١٤٦ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ فَلَا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِینَ١٤٧ وَلِکُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّیهَا فَاسْتَبِقُوا الْخَیْرَاتِ أَیْنَ مَا تَکُونُوا یَأْتِ بِکُمُ اللَّهُ جَمِیعًا إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ١٤٨ وَمِنْ حَیْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِنَّهُ لَلْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ١٤٩ وَمِنْ حَیْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَیْثُ مَا کُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ لِئَلَّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَیْکُمْ حُجَّةٌ إِلَّا الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِی وَلِأُتِمَّ نِعْمَتِی عَلَیْکُمْ وَلَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ١٥٠ کَمَا أَرْسَلْنَا فِیکُمْ رَسُولًا مِنْکُمْ یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیَاتِنَا وَیُزَکِّیکُمْ وَیُعَلِّمُکُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَیُعَلِّمُکُمْ مَا لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ١٥١ فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ وَاشْکُرُوا لِی وَلَا تَکْفُرُونِ١٥٢ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ١٥٣﴾ [البقرة: 146-153].
﴿146﴾ آنانی که کتاب را به ایشان دادهایم، او (محمد) را میشناسند چنانکه فرزندانشان را میشناسند، و همانا گروهی از آنان حق را پنهان میکنند در حالی که میدانند. ﴿147﴾ حق (در تحویل قبله تنها) از سوی پروردگارت میباشد، پس از شک کنندگان مباش. ﴿148﴾ و برای هر یک جهت و قبلۀ است که بهسوی آن روی میآورد، پس در کارهای خیر شتاب کنید، و هر جایی که باشید الله همه شما را یکجا جمع مینماید، همانا الله به هر چیز قادر است. ﴿149﴾ از هر جا (و از هر شهر و نقطه) که بیرون شوی، پس (به هنگام نماز، روی خود را به طرف مسجد الحرام بگردان، و البته (قبله بودن آن) حق است از جانب پرورد گار تو، و الله از آنچه که شما میکنید غافل نیست. ﴿150﴾ و از هر جای که تو بیرون شوی (در سفر) پس بگردان روی خود را بهسوی مسجد الحرام، و در هر جای که شما باشید (ای مردم) پس بگردانید رویهای خود را بهسوی آن (یعنی کعبه) تا نباشد برای مردم اعتراضی بر شما، مگر آنانکه ظلم کردهاند از آنها (اهل کتاب) پس از آنها نترسید و از من بترسید (تحویل قبله یکی برای خوشی پیغمبر بود و دیگر برای اینکه) تا تمام کنم نعمت خود را بر شما، و تا راهیاب شوید. ﴿151﴾ همانطور که فرستادیم در میان شما (برای هدایت تان) پیغمبری از جنس خود شما که تلاوت میکند بر شما آیات ما را و پاک میسازد شما را از عقائد و اخلاق فاسد) و به شما کتاب و حکمت را میآموزد و آنچه را که نمیدانستید به شما تعلیم میدهد. ﴿152﴾ پس شما مرا یاد کنید (به عبادت)، تا من شما را یاد کنم (به اجر و ثواب)، و شکر مرا را بجا آورید و (نعمتهای) مرا کفران مکنید. ﴿153﴾ ای کسانی که ایمان آورده اید، (در مشکلات و مصائب خود) به وسیلۀ صبر و نماز مدد جویید؛ که (رحمت و نصرت) الله با صابران است.
﴿وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیَاءٌ وَلَکِنْ لَا تَشْعُرُونَ١٥٤ وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ١٥٥ الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ١٥٦ أُولَئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ١٥٧ إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَنْ تَطَوَّعَ خَیْرًا فَإِنَّ اللَّهَ شَاکِرٌ عَلِیمٌ١٥٨ إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالْهُدَى مِنْ بَعْدِ مَا بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتَابِ أُولَئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَیَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ١٥٩ إِلَّا الَّذِینَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَیَّنُوا فَأُولَئِکَ أَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِیمُ١٦٠ إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ کُفَّارٌ أُولَئِکَ عَلَیْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَالْمَلَائِکَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ١٦١ خَالِدِینَ فِیهَا لَا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ یُنْظَرُونَ١٦٢ وَإِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ١٦٣﴾ [البقرة: 154-163].
﴿154﴾ و کسانی را که در راه الله کشته میشوند مرده نخوانید. بلکه آنان (در نزد الله) زندهاند، ولی شما (آن زندگی برزخی را) نمیدانید، ﴿155﴾ (وقت صبر شما مصیبتهای آینده است) البته شما را به چیزی از ترس و گرسنگی و نقصان مالی و جانی و نقصان میوهها میآزماییم، و مژده بده صبر کنندگان را در برابر این مصائب). ﴿156﴾ آنانی را که چون برسد به آنها مصیبتی گویند: یقینا ما از اللهایم و به حکم او آمدهایم و ما بهسوی او باز میگردیم. ﴿157﴾ این گروه درود و رحمت الله شامل حالشان است و ایشاناند هدایت شدگان. ﴿158﴾ یقینا صفا و مروه (که جای صبر هاجر است) یکی از نشانههای دین اللهاند، پس هرکس که (اراده کند) حج بیت الله یا یه عمره را، پس نیست گناهی بر او که طواف (سعی) کند در میان این هر دو، و هرکسی (داوطلبانه) کاری نیک انجام دهد، پس یقینا الله قدرکننده (نیکی او و داناست. ﴿159﴾ البته کسانی که دلایل روشن، و هدایتی را که ما فرستادهایم پنهان میکنند، بعد از آن که آن را در کتاب برای مردم بیان نمودهایم، آن گروه مورد لعنت الله و لعنت کنندگان قرار میگیرند. ﴿160﴾ مگر آنانکه توبه کردهاند، و (عمل خود را) اصلاح کردهاند، و دلائل و هدایت ما را بیان داشتهاند، پس توبه آنها را قبول میکنم، و من ام قبول کنندۀ توبه، (و) بینهایت مهربان. ﴿161﴾ البته آنانکه کفر ورزیدند و در حال کفر مردند، لعنت الله و فرشتگان و تمام مردم برایشان باد. ﴿162﴾ در آن لعنت همیشه باقی میمانند، نه عذاب آنها تخفیف میگردد و نه به آنان مهلتی داده میشود (که از عذاب بیرون شوند). ﴿163﴾ و معبود شما معبودی یگانه است، معبود به حقی جز او وجود ندارد، بخشنده مهربان است.
﴿إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْکِ الَّتِی تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِمَا یَنْفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ مَاءٍ فَأَحْیَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِیهَا مِنْ کُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِیفِ الرِّیَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ١٦٤ وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَادًا یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ وَلَوْ یَرَى الَّذِینَ ظَلَمُوا إِذْ یَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِیعًا وَأَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعَذَابِ١٦٥ إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِینَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِینَ اتَّبَعُوا وَرَأَوُا الْعَذَابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبَابُ١٦٦ وَقَالَ الَّذِینَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنَا کَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ کَمَا تَبَرَّءُوا مِنَّا کَذَلِکَ یُرِیهِمُ اللَّهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَاتٍ عَلَیْهِمْ وَمَا هُمْ بِخَارِجِینَ مِنَ النَّارِ١٦٧ یَا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ حَلَالًا طَیِّبًا وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ١٦٨ إِنَّمَا یَأْمُرُکُمْ بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَأَنْ تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ١٦٩﴾ [البقرة: 164-169].
﴿164﴾ البته (دلیل وحدانیت الله این است که) در ایجاد کردن آسمانها و زمین، و در اختلاف شب و روز، و در کشتیهای که به نفع مردم در بحر میروند، و در آنچه که نازل کرده است از آسمان از آب، تا زمین را بعد از خشکیدنش با آن زنده کند و انواع جانوران را در آن منتشر سازد، و در در حرکت در آوردن بادها، و در ابری که مسخر کرده شده در بین آسمان و زمین، نشانهها (و دلائل واضح) است (بر قدرت و وحدانیت او تعالی) برای مردمی که بفهمند (و از عقل کار گیرند). ﴿165﴾ و از مردم کسانی هستند که غیر از الله شریکهایی میگیرند و آنها را دوست میدارند مانند دوست داشتن الله، و (اما) آنانکه ایمان آوردهاند محبتشان به الله شدیدتر است (از محبت مشرکین با شریکهای مقرر کرده خود)، و اگر ظالمان عذاب را ببینند در مییابند که همه قوت به دست الله است، و این را هم در مییابند که الله سخت عذاب دهنده است. ﴿166﴾ وقتی عذاب را مشاهده کنند، پیشوایان (کفر) از پیروان خود بیزاری جویند و پیوند میانشان گسسته شود. ﴿167﴾ و پیروان گویند: اگر بار دیگر به دنیا برگردانده شویم، تا از آقایان و رؤسای خود بیزاری جوییم، طوریکه اکنون از ما بیزار شدهاند، این چنین الله نشان میدهد به آنها اعمالشان را که موجب حسرت ایشان باشد و آنها (پیروان و پیشوایان) از دوزخ بیرون نخواهند شد. ﴿168﴾ ای مردم، از آنچه که در زمین حلال و پاکیزه است بخورید، و از گامهای شیطان پیروی مکنید؛ همانا او برای شما دشمن آشکار است. ﴿169﴾ جز این نیست که شیطان شما را به کارهای بد و به بیحیایی فرمان میدهد، و (فرمان میدهد به) اینکه آنچه را که عاقبت بد آن را نمیدانید به الله نسبت دهید.
﴿وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَیْنَا عَلَیْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ کَانَ آبَاؤُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ شَیْئًا وَلَا یَهْتَدُونَ١٧٠ وَمَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُوا کَمَثَلِ الَّذِی یَنْعِقُ بِمَا لَا یَسْمَعُ إِلَّا دُعَاءً وَنِدَاءً صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لَا یَعْقِلُونَ١٧١ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُلُوا مِنْ طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَاشْکُرُوا لِلَّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ١٧٢ إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِیرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ١٧٣ إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْکِتَابِ وَیَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِیلًا أُولَئِکَ مَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ وَلَا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَلَا یُزَکِّیهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ١٧٤ أُولَئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَى وَالْعَذَابَ بِالْمَغْفِرَةِ فَمَا أَصْبَرَهُمْ عَلَى النَّارِ١٧٥ ذَلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ نَزَّلَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ وَإِنَّ الَّذِینَ اخْتَلَفُوا فِی الْکِتَابِ لَفِی شِقَاقٍ بَعِیدٍ١٧٦﴾ [البقرة: 170-176].
﴿170﴾ و هنگامی (به مشرکین) گفته شود که پیروی کنید آن (دینی را) که الله نازل کرده است، در جواب گویند: بلکه پیروی میکنیم از آنچه که پدران خود را بر آن یافتهایم، (آیا پیروی میکنند پدران خود را) اگر چه پدرانشان چیزی را نمیفهمیدند و راه یاب نبودند؟. ﴿171﴾ مثال کفار مانند حیوانی است که وقتی صدایش کنند نشنود مگر فریاد و آواز را (گویا کافران) کران و گنگان و کوراناند، پس (حق و گمراهی را) نمیدانند. ﴿172﴾ ای کسانی که ایمان آورده اید، بخورید از چیزهای پاکیزه که به شما روزی دادهایم، و شکر الله را بجا آورید، اگر تنها او را عبادت میکنید. ﴿173﴾ جز این نیست که الله حرام کرده است بر شما (حیوان و پرندۀ) خود مرده و خون و خوک را و آنچه را که نام غیرالله بر او برده شده، پس هر که مجبور شود (به خوردن این چیزها) بدون آنکه به خوردن آن علاقه مند و تجاوزکار باشد، پس بر وی گناهی نیست، بدون شک الله آمرزنده مهربان است. ﴿174﴾ همانا کسانی که آنچه را الله از کتاب (آسمانی) نازل کرده، پنهان میکنند و آن را به بهای حقیر (دنیا) میفروشند، در شکمهایشان جز آتش چیزی را فرو نمیبرند و الله در روز قیامت با آنها سخن نمیگوید و آنها را پاکیزه نمیگرداند و برای آنها عذاب دردناک است. ﴿175﴾ آنها همان کسانی هستند که گمراهی را به عوض هدایت و عذاب را به عوض آمرزش خریدند، پس چقدر در برابر آتش صبر و تحمل دارند!. ﴿176﴾ این عقوبت به سبب آن است که الله کتاب را به حق نازل کرده است و کسانی که در کتاب اختلاف کردند در ستیزۀ عمیق قرار دارند.
﴿لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِکَةِ وَالْکِتَابِ وَالنَّبِیِّینَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَالسَّائِلِینَ وَفِی الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّکَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِینَ فِی الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِینَ الْبَأْسِ أُولَئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ١٧٧ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصَاصُ فِی الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالْأُنْثَى بِالْأُنْثَى فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخِیهِ شَیْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاءٌ إِلَیْهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِکَ تَخْفِیفٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَرَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِکَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِیمٌ١٧٨ وَلَکُمْ فِی الْقِصَاصِ حَیَاةٌ یَا أُولِی الْأَلْبَابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ١٧٩ کُتِبَ عَلَیْکُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَکَ خَیْرًا الْوَصِیَّةُ لِلْوَالِدَیْنِ وَالْأَقْرَبِینَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِینَ١٨٠ فَمَنْ بَدَّلَهُ بَعْدَمَا سَمِعَهُ فَإِنَّمَا إِثْمُهُ عَلَى الَّذِینَ یُبَدِّلُونَهُ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ١٨١﴾ [البقرة: 177-181].
﴿177﴾ نیکی (تنها) این نیست که روی خود را به طرف مشرق و یا به طرف مغرب بگردانید، لیکن نیکوکار کسی است که به الله و روز قیامت و فرشتگان و کتابهای الله و پیغمبران ایمان آورد، و مال (خود) را (در راه الله) با وجود دوست داشتن آن به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان و مسافران و گداها، و در آزاد نمودن بردهها (یا قرض داران) دهد، و نماز را برپا کند و زکوت را بدهد، و وفا کنندگان به عهد خود چون عهد کنند، و صبر کنندگان در وقت تنگدستی و سختی و در وقت جهاد، این گروه کسانیاند که (در دعوای ایمان خود) راست گفتند و همین گروه پرهیزگارانند. ﴿178﴾ ای کسانی که ایمان آورده اید! در مورد کشته شدگان، قصاص بر شما مقرر شده است، آزاد در مقابل آزاد، و برده در مقابل برده، و زن در مقابل زن، پس هرکسی که از جانب برادرش برای او چیزی بخشوده شد، به خوبی پیروی کند و به نیکی دیه را به او بپردازد. این تخفیف و رحمتی از جانب پروردگارتان برای شماست، پس هرکس بعد از این (پس از گرفتن خونبها) تجاوز کرد، پس برای او عذاب دردناک است. ﴿179﴾ و برای شما در اجرای قصاص زندگانی است ای خردمندان، تا پرهیزگار شوید (و از قتل یکدیگر اجتناب ورزید). ﴿180﴾ بر شما فرض شده است که هرگاه مرگ یکی از شما فرا رسید اگر مالی باقی بگذارد، برای پدر و مادر و خویشاوندان به طور شایسته وصیت کند، و این حقی بر پرهیزگاران است. ﴿181﴾ پس هرکس آن (وصیت) را پس از شنیدنش تغییر داد، پس گناهش تنها بر کسانی است که آن را تغییر میدهند. یقینا الله شنوای داناست.
﴿فَمَنْ خَافَ مِنْ مُوصٍ جَنَفًا أَوْ إِثْمًا فَأَصْلَحَ بَیْنَهُمْ فَلَا إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ١٨٢ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ١٨٣ أَیَّامًا مَعْدُودَاتٍ فَمَنْ کَانَ مِنْکُمْ مَرِیضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ وَعَلَى الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ فِدْیَةٌ طَعَامُ مِسْکِینٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَیْرًا فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ وَأَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ١٨٤ شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَیِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَمَنْ کَانَ مَرِیضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَلَا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَلِتُکْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاکُمْ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ١٨٥ وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ١٨٦﴾ [البقرة: 182-186].
﴿182﴾ پس کسیکه بخاطر ترس از خطا یا ظلم وصیت کننده (وصیت را تبدیل و اصلاح کند) تا صلح را در میان آنها برقرار کند پس بر وی گناهی نیست، بیگمان الله آمرزنده مهربان است. ﴿183﴾ ای کسانی که ایمان آورده اید، روزه بر شما فرض شده است طوریکه فرض شده بود بر آنانکه پیش از شما بودند، تا پرهیزگار شوید. ﴿184﴾ روزه در روزهای معدود (بر شما فرض است)، پس هر کسی از شما مریض یا در سفر باشد پس بر او شمردن روزهای دیگر (قضای روزه) لازم است، و بر آنانکه طاقت روزه گرفتن را ندارند، فدیه لازم است به اندازه خوراک یک مسکین، پس هر کس به خوشی خود کار نیک بکند پس آن برای او بهتر است، و روزه داشتن برای شما بهتر است اگر بدانید (ثواب آن را). ﴿185﴾ ماه رمضان ماهی است که در آن قرآن نازل شده است، کتابی که هدایتگر مردم است و متضمن نشانههای آشکار هدایت و فرقان است. پس هر کس از شما در ماه رمضان حاضر و مقیم باشد، آن را روزه بگیرد، و هر کس که بیمار یا مسافر باشد، پس تعدادی از روزهای دیگر را روزه بگیرد، الله برای شما آسانی میخواهد و برای شما دشواری نمیخواهد، تا شمار روزها را کامل کنید و الله را به سبب آنکه شما را هدایت کرده است به بزرگی یاد کنید، و باشد که شکر گزار باشید. ﴿186﴾ و چون بندگانم درباره من از تو سوال کنند، پس (به ایشان بگو) من به آنها نزدیک ام و دعای دعاکننده را هرگاه مرا بخواند قبول میکنم، پس باید آنها (نیز) فرمان مرا قبول کننده، و باید به (وحدانیت) من یقین داشته باشند تا راه یابند (و کامیاب شوند).
﴿أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَةَ الصِّیَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِکُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَکُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّکُمْ کُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَکُمْ فَتَابَ عَلَیْکُمْ وَعَفَا عَنْکُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ وَکُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الْأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّیَامَ إِلَى اللَّیْلِ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاکِفُونَ فِی الْمَسَاجِدِ تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ١٨٧ وَلَا تَأْکُلُوا أَمْوَالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُکَّامِ لِتَأْکُلُوا فَرِیقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ١٨٨ یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِیَ مَوَاقِیتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ وَلَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِهَا وَلَکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ١٨٩ وَقَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَکُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ١٩٠﴾ [البقرة: 187-190].
﴿187﴾ همبستری با زنانتان در شب روزه برای شما حلال شد، شما لباس آنها هستید و آنها لباس شما هستند، الله میدانست که شما در حق خود خیانت میکردید، پس توبه شما را پذیرفت و از شما در گذشت. پس اکنون با آنها همبستری کنید و آنچه را که الله برایتان مقرر نموده طلب نمایید، و بخورید و بیاشامید تا رشته سفید از رشته سیاه برایتان روشن شود، باز روزه را تا شب کامل کنید، و در حالیکه در مساجد به اعتکاف نشسته اید با زنان مقاربت نکنید. این حدود الله است، پس به آن نزدیک نشوید. این چنین الله آیات خود را برای مردم بیان میکند تا پرهیزگار شوند. ﴿188﴾ و مالهای یکدیگرتان را در میانتان به ناحق نخورید و آن را به حکام تقدیم نکنید تا بخشی از اموال مردم را به گناه بخورید، در حالیکه شما (هم) میدانید. ﴿189﴾ دربارۀ (اوضاع مختلف) هلالهای ماه از تو میپرسند، بگو: «اوضاع هلالها) برای شناختن اوقات مردم است، و (خصوصا برای معرفت وقت) حج است، و نیکی این نیست که (مانند عهد جاهلیت در حالت احرام) از پشت خانهها وارد منازل شوید و لیکن نیکی، نیکی کسی است که تقوی پیشه کند، و از دروازه خانهها وارد آن شوید، و از الله بترسید (و کارها را بر عکس فرموده الله انجام ندهید تا کامیاب شوید. ﴿190﴾ و در راه الله با کسانی که با شما میجنگند، بجنگید و تجاوز نکنید، چرا که الله تجاوز کنندگان را دوست نمیدارد.
﴿وَاقْتُلُوهُمْ حَیْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَیْثُ أَخْرَجُوکُمْ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَلَا تُقَاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّى یُقَاتِلُوکُمْ فِیهِ فَإِنْ قَاتَلُوکُمْ فَاقْتُلُوهُمْ کَذَلِکَ جَزَاءُ الْکَافِرِینَ١٩١ فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ١٩٢ وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَکُونَ فِتْنَةٌ وَیَکُونَ الدِّینُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِینَ١٩٣ الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعْتَدَى عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَیْکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ١٩٤ وَأَنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَةِ وَأَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ١٩٥ وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ وَلَا تَحْلِقُوا رُءُوسَکُمْ حَتَّى یَبْلُغَ الْهَدْیُ مَحِلَّهُ فَمَنْ کَانَ مِنْکُمْ مَرِیضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْیَةٌ مِنْ صِیَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُکٍ فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیَامُ ثَلَاثَةِ أَیَّامٍ فِی الْحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ تِلْکَ عَشَرَةٌ کَامِلَةٌ ذَلِکَ لِمَنْ لَمْ یَکُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِی الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ١٩٦﴾ [البقرة: 191-196].
﴿191﴾ و آنان (مشرکان) را در هر جایی که بیابید بکشید، و آنها را از همان جای که شما را بیرون کرده بودند بیرون کنید، و فتنه (کفر و شرک) از قتل بدتر است، و با مشرکان در نزد مسجد الحرام نجنگید تا آنکه ایشان با شما بجنگند، پس اگر با شما (در آنجا) جنگ کردند پس آنها را بکشید، اینچنین است سزای کافران. ﴿192﴾ پس اگر (از شرک و جنگ) دست برداشتند (الله توبۀ آنها را قبول میکند) چون الله بسیار آمرزنده (و) مهربان است. ﴿193﴾ و با آنها بجنگید تا فتنه (کفر و شرک) باقی نماند و دین همه برای الله باشد (و مردم تنها الله را عبادت کنند)، پس اگر از کفر و شرک خود دست برداشتند (با آنها کاری نداشته باشید چرا که) روا نیست تجاوز مگر بر ظالمان (و ایشان از ظلم خود دست برداشتند). ﴿194﴾ (جنگ در) ماه حرام در مقابل (جنگ در) ماه حرام (جائز) است، چونکه از بیحرمتی مقدسات قصاص گرفته میشود، پس هرکس بر شما تجاوز کرد به مانند آنچه که به شما تجاوز کرده است به او تجاوز کنید و از الله بترسید، و بدانید که (مدد) الله با پرهیزگاران است. ﴿195﴾ و در راه الله انفاق کنید و خود را با دستهایتان به وسیله بخل) در هلاکت میندازید، و نیکی کنید، زیرا الله نیکی کنندگان را دوست میدارد. ﴿196﴾ و حج و عمره را برای الله به اتمام برسانید، و اگر بازداشته شدید، هر آنچه از قربانی میسر است، ذبح کنید و سرهایتان را نتراشید تا وقتی که قربانی به جایگاه خود برسد، و هر کس از شما بیمار باشد یا آزاری در سر داشته باشد، و سر خود را بتراشد بر اوست که فدیه ای بدهد، از قبیل روزه یا صدقه یا قربانی، و چون امنیت و آسایش یافتید، پس هرکس پس از عمره قصد حج کند بر اوست که هر آنچه میسر است قربانی کند و کسی که قربانی نیافت سه روز در حج روزه بگیرد، و هفت روز وقتی که برگشتید روزه بگیرید، این ده روز کاملی است. این (حج تمتع) برای کسی است که خانواده او اهل مسجدالحرام نباشد. (یعنی ساکن مکه نباشد). و از الله بترسید و بدانید که الله عقوبت سخت دارد.
﴿الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُومَاتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِیهِنَّ الْحَجَّ فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِی الْحَجِّ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ یَعْلَمْهُ اللَّهُ وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ یَا أُولِی الْأَلْبَابِ١٩٧ لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّکُمْ فَإِذَا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفَاتٍ فَاذْکُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ وَاذْکُرُوهُ کَمَا هَدَاکُمْ وَإِنْ کُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّینَ١٩٨ ثُمَّ أَفِیضُوا مِنْ حَیْثُ أَفَاضَ النَّاسُ وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ١٩٩ فَإِذَا قَضَیْتُمْ مَنَاسِکَکُمْ فَاذْکُرُوا اللَّهَ کَذِکْرِکُمْ آبَاءَکُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِکْرًا فَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا وَمَا لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ٢٠٠ وَمِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ٢٠١ أُولَئِکَ لَهُمْ نَصِیبٌ مِمَّا کَسَبُوا وَاللَّهُ سَرِیعُ الْحِسَابِ٢٠٢﴾ [البقرة: 197-202].
﴿197﴾ (برای ادای) حج ماههای معلوم و معین است، پس هر که در آن ماهها ادای حج را بر خود فرض گرداند پس بداند که برای او جماع و گناه و جنگ و جدال در ایام حج جائز نیست (زیرا اینها منافی حج اند) و هر چه میکنید از کارهای نیک الله آن را میداند، و (در سفر حج با خود) توشه گیرید، و بهترین توشه پرهیزگاری است و از (عذاب) من بترسید ای صاحبان خرد. ﴿198﴾ بر شما گناهی نیست که (در ایام حج) از پروردگار خود فضل و رزق طلب کنید (تجارت کنید)، پس چون از عرفات بازگشتید الله را نزد مشعر الحرام (مزدلفه) یاد کنید، او را یاد کنید چنانکه شما را هدایت کرده است، هرچند که پیش از آن از جمله گمراهان بودید. ﴿199﴾ باز از همان جا که مردم روانه میشوند، شما نیز روانه شوید و از الله آمرزش بخواهید چرا که الله بسیار آمرزنده (و) مهربان است. ﴿200﴾ پس چون مناسک حج تان را ادا کردید پس الله را یاد کنید همانطور که پدران تان را یاد میکنید، بلکه بیشتر از آن، پس از مردمان کسی هست که میگوید: ای پروردگار ما! به ما در این دنیا نعمت و نیکی بده و در آخرت برای او هیچ سهمی نیست. ﴿201﴾ و از مردمان (حاجیان) کسی هست که میگوید: ای پروردگار ما در این دنیا به ما خیر و خوبی بده و در آخرت نیز خیر و خوبی بده، و ما را از عذاب دوزخ نگهدار. ﴿202﴾ این گروه از آنچه که کردهاند حصه و بهره میبرند، و الله زود حساب گیرنده (اعمال بندگان خود) است.
﴿وَاذْکُرُوا اللَّهَ فِی أَیَّامٍ مَعْدُودَاتٍ فَمَنْ تَعَجَّلَ فِی یَوْمَیْنِ فَلَا إِثْمَ عَلَیْهِ وَمَنْ تَأَخَّرَ فَلَا إِثْمَ عَلَیْهِ لِمَنِ اتَّقَى وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ٢٠٣ وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَیُشْهِدُ اللَّهَ عَلَى مَا فِی قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ٢٠٤ وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیهَا وَیُهْلِکَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الْفَسَادَ٢٠٥ وَإِذَا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ٢٠٦ وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ٢٠٧ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّةً وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ٢٠٨ فَإِنْ زَلَلْتُمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْکُمُ الْبَیِّنَاتُ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ٢٠٩ هَلْ یَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ یَأْتِیَهُمُ اللَّهُ فِی ظُلَلٍ مِنَ الْغَمَامِ وَالْمَلَائِکَةُ وَقُضِیَ الْأَمْرُ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ٢١٠﴾ [البقرة: 203-210].
﴿203﴾ و الله را در روزهای معین (شمرده شده در منی) یاد کنید، پس هرکسی عجله کند (و اعمال را) در دو روز انجام دهد بر او گناهی نیست، و کسیکه تاخیر کند (تا روز سوم) پس گناهی بر او نیست بلکه او را ثواب زیاد است، این (به جا آوردن ذکر الله) برای کسی است که تقوا اختیار کند، و از الله بترسید و بدانید که به دربار او جمع خواهید شد. ﴿204﴾ و از مردمان کسی هست که سخنان او راجع به زندگانی دنیا تو را در تعجب میاندازد، و الله را بر آنچه که در دل دارد گواه میگیرد (قسم میخورد)، در حالیکه او سرسختترین دشمنان (و خصومت گران) است. ﴿205﴾ و چون (از مجلس پیغمبر) باز گردد میکوشد تا در زمین فساد برپا کند، و زراعت و نسلهای مردم را برباد سازد، و الله فساد و فسادکاران را دوست ندارد. ﴿206﴾ و چون به او گفته شود (بطور نصیحت) که از الله بترس، غرور و تکبر میورزد و به گناه (دیگر) وادارش میکند پس دوزخ برای او کافی است، و البته دوزخ بدجایی است. ﴿207﴾ و از مردمان کسی هست که جان خود را برای حصول رضای الله میفروشد، والله به (همچنین) بندگان خود بسیار مشفق است. ﴿208﴾ ای کسانی که ایمان آورده اید، بطور کامل در اسلام داخل شوید (در تطبیق همه احکام آن ادامه بدهید)، و از گامهای شیطان پیروی نکنید، بیگمان او برای شما دشمن آشکار است. ﴿209﴾ پس اگر بعد از اینکه دلائل واضح (و بیانگر حق) به شما آمد، بلغزید، پس بدانید که الله غالب است (بر همه مخلوقات و) حکیم است (در تأخیر عذاب مجرمان). ﴿210﴾ آیا (کفار) انتظار دارند که الله با فرشتگان، در سایه بانهایی از ابر سفید به نزدشان بیاید و معامله مردم فیصله شود (و قضاوت صورت گیرد) ؟ و تمام امور معاملات و قضایای بشری به بارگاه الله باز گردانیده میشود.
﴿سَلْ بَنِی إِسْرَائِیلَ کَمْ آتَیْنَاهُمْ مِنْ آیَةٍ بَیِّنَةٍ وَمَنْ یُبَدِّلْ نِعْمَةَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ٢١١ زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا وَیَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَاللَّهُ یَرْزُقُ مَنْ یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ٢١٢ کَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلَّا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ٢١٣ أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا یَأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّى یَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ٢١٤ یَسْأَلُونَکَ مَاذَا یُنْفِقُونَ قُلْ مَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَیْرٍ فَلِلْوَالِدَیْنِ وَالْأَقْرَبِینَ وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ٢١٥﴾ [البقرة: 211-215].
﴿211﴾ از بنی اسرائیل بپرس که چه بسیار نشانههای روشن به آنها دادیم. و هر کس که نعمت الله را - پس از آنکه پیش او آمد - (به کفران) بدل کند، پس البته الله سخت عقوبت دارد. ﴿212﴾ زندگانی دنیا برای کافران آراسته شده است، و مؤمنان را مسخره میکنند. و پرهیزگاران در روز قیامت از آنها برترند، و الله کسی را که بخواهد بدون حساب روزی میدهد. ﴿213﴾ مردم (در آغاز) امت واحد بودند، پس الله پیغمبران مژده دهنده و بیم دهنده را فرستاد، و با آنها کتاب را (به حق) نازل کرد تا در میان مردم در آنچه اختلاف کردند به حق حکم کنند، و در آن اختلاف نورزیدند جز کسانی که (کتاب) به آنها داده شد. (و این اختلاف شان) بعد از آمدن دلائل ظاهر بود و آنها از روی ستم و حسد در میان خود اختلاف ورزیدند، پس الله به فرمان خود مؤمنان را در آنچه مردم اختلاف کردند به حق هدایت کرد، و الله هرکس را که بخواهد، به راه راست هدایت میکند. ﴿214﴾ آیا گمان میکنید که به آسانی وارد جنت میشوید؟! در حالیکه هنوز آنچه که بر سر گذشتگان آمده بود بر سر شما نیامده است. آنها دچار سختیها و مشقتها شدند، و چنان متزلزل و مضطرب شدند، حتی که پیغمبرشان و آنانکه با او ایمان آورده بودند میگفتند: پس مدد الله کی خواهد آمد؟ (گفته شد) آگاه باشید که مدد الله نزدیک است. ﴿215﴾ (مسلمانان) از تو میپرسند چه چیزی انفاق کنند (و به چه کسی بدهند؟) بگو: هر مالی را که انفاق میکنید (از مال حلال)، پس برای والدین و خویشاوندان و یتیمان و فقیران، و در راه ماندگان انفاق کنید، و هر نیکی انجام دهید پس یقینا الله به آن داناست.
﴿کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ کُرْهٌ لَکُمْ وَعَسَى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ٢١٦ یَسْأَلُونَکَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِیهِ قُلْ قِتَالٌ فِیهِ کَبِیرٌ وَصَدٌّ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَکُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَکْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ وَالْفِتْنَةُ أَکْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَلَا یَزَالُونَ یُقَاتِلُونَکُمْ حَتَّى یَرُدُّوکُمْ عَنْ دِینِکُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا وَمَنْ یَرْتَدِدْ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَیَمُتْ وَهُوَ کَافِرٌ فَأُولَئِکَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَأُولَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ٢١٧ إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُولَئِکَ یَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ٢١٨ یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِمَا إِثْمٌ کَبِیرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا وَیَسْأَلُونَکَ مَاذَا یُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ٢١٩﴾ [البقرة: 216-219].
﴿216﴾ جنگ (جهاد) بر شما فرض شد و آن برای شما ناخوشایند و مشکل است و لیکن بسا (اوقات) چیزی را نمیپسندید در حالیکه به خیر شما میباشد و بسا چیزی را دوست دارید ولی به ضرر شما است، و الله میداند (نفع و زیان شما را) و شما نمیدانید. ﴿217﴾ تو را دربارۀ جنگ در ماه حرام میپرسند، بگو جنگ در آن (گناه) بزرگ است و (لیکن) منع کردن از راه الله، و منع کردن از مسجد الحرام، و بیرون کردن اهل مسجد الحرام از آن، نزد الله (گناه) بزرگتر است، و فتنه (شرک و شکنجه کردن مسلمانان در ماه حرام) بزرگتر و بدتر است، و پیوسته کار با شما میجنگند تا اگر بتوانند شما را از دین تان بازگردانند، و هر که از شما از دین خود بازگردد و در حالت کفر بمیرد پس اعمال او در دنیا و در آخرت ضائع و تباه میشود، و آن گروه اصحاب دوزخاند و در آن جا همیشه خواهند بود. ﴿218﴾ البته آنانکه ایمان آوردند و آنانکه (بعد از ایمان) هجرت کردند و در راه الله جهاد کردند، آن گروه امید رحمت الله را دارند، و الله بسیار آمرزنده (و) مهربان است (و از رحمت و مغفرت خود آنها را محروم نمیسازد). ﴿219﴾ از تو دربارۀ شراب و قمار میپرسند، بگو: در هر دو گناه بزرگ است، و برای مردم منافعی (دنیوی) هم دارند، و گناهشان از نفعشان بیشتر است. و از تو میپرسند کدام مال خود را انفاق کنند؟ بگو: اضافه از ضرورت تان را انفاق کنید، این چنین الله آیات را برای شما بیان میکند تا تفکر کنید.
﴿فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الْیَتَامَى قُلْ إِصْلَاحٌ لَهُمْ خَیْرٌ وَإِنْ تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُکُمْ وَاللَّهُ یَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ٢٢٠ وَلَا تَنْکِحُوا الْمُشْرِکَاتِ حَتَّى یُؤْمِنَّ وَلَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْکُمْ وَلَا تُنْکِحُوا الْمُشْرِکِینَ حَتَّى یُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکٍ وَلَوْ أَعْجَبَکُمْ أُولَئِکَ یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهُ یَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَیُبَیِّنُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ٢٢١ وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الْمَحِیضِ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِی الْمَحِیضِ وَلَا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى یَطْهُرْنَ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَیُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ٢٢٢ نِسَاؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ مُلَاقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ٢٢٣ وَلَا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَیْمَانِکُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْلِحُوا بَیْنَ النَّاسِ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ٢٢٤﴾ [البقرة: 220-224].
﴿220﴾ (این چنین الله نشانهها را برای شما بیان میکند تا ) در دنیا و آخرت (تفکر کنید) و از تو درباره اموال یتیمها میپرسند، بگو اصلاح نمودن (اموال آنها بهتر است برای شما و برای آنها)، و اگر خلط سازید مال آنها را با مال خود حرجی نیست؛ چون آنها برادران شما اند؛ و الله مفسد را از مصلح میداند، و اگر الله میخواست شما را در مشقت میانداخت، و یقینا الله غالب (و) باحکمت است. ﴿221﴾ و نکاح نکنید با زنان مشرک تا آنکه ایمان آورند، و البته کنیز مؤمن بهتر است از زن آزادی که مشرک باشد، اگرچه (حسن و جمال) زن مشرک شما را در تعجب اندازد، و زنان مسلمان را به نکاح مردان مشرک ندهید، تا آنکه ایمان آورند، البته غلام مؤمن بهتر است از مرد آزاد مشرک اگرچه (مال و جمالش) شما را در تعجب اندازد؛ آنها (زنان و مردان مشرک) مردم را به طرف دوزخ دعوت میدهند، و الله به فرمان خود بندگان را بهسوی بهشت و آمرزش دعوت میدهد، و آیات (و احکام) خود را برای مردم بیان میکند تا یادآور شوند. ﴿222﴾ و از تو دربارۀ حیض میپرسند، بگو: آن رنج و زیان است، و در حالت حیض از مقاربت با زنان دوری جویید، و با آنها هم بستری مکنید تا آنکه پاک شوند، پس وقتی پاک شدند با آنان مقاربت کنید، از آنجا که الله شما را دستور داده است، چون الله توبه کنندگان و پاکیزگان را دوست دارد. ﴿223﴾ زنان شما کشت زار شمااند، پس هر گونه که بخواهید به کشتزار خود در آیید، و برای خود (توشۀ) پیش بفرستید، و از الله بترسید، و بدانید که شما با او روبرو خواهید شد، و مژده بده (ای پیغمبر، به نجات آن روز) مؤمنان را. ﴿224﴾ و نام الله را در معرض قسمهای خود قرار ندهید به غرض اینکه از نیکی و تقوا و اصلاح در بین مردم اجتناب کنید (چون الله به این سه کار امر کرده است پس نام او را برای منع از این کارها چگونه استعمال میکنید) و الله شنوا و دانا است.
﴿لَا یُؤَاخِذُکُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیْمَانِکُمْ وَلَکِنْ یُؤَاخِذُکُمْ بِمَا کَسَبَتْ قُلُوبُکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِیمٌ٢٢٥ لِلَّذِینَ یُؤْلُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فَإِنْ فَاءُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ٢٢٦ وَإِنْ عَزَمُوا الطَّلَاقَ فَإِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ٢٢٧ وَالْمُطَلَّقَاتُ یَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ وَلَا یَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ یَکْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِی أَرْحَامِهِنَّ إِنْ کُنَّ یُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِی ذَلِکَ إِنْ أَرَادُوا إِصْلَاحًا وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلِلرِّجَالِ عَلَیْهِنَّ دَرَجَةٌ وَاللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ٢٢٨ الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسَانٍ وَلَا یَحِلُّ لَکُمْ أَنْ تَأْخُذُوا مِمَّا آتَیْتُمُوهُنَّ شَیْئًا إِلَّا أَنْ یَخَافَا أَلَّا یُقِیمَا حُدُودَ اللَّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا یُقِیمَا حُدُودَ اللَّهِ فَلَا جُنَاحَ عَلَیْهِمَا فِیمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَعْتَدُوهَا وَمَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ٢٢٩ فَإِنْ طَلَّقَهَا فَلَا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّى تَنْکِحَ زَوْجًا غَیْرَهُ فَإِنْ طَلَّقَهَا فَلَا جُنَاحَ عَلَیْهِمَا أَنْ یَتَرَاجَعَا إِنْ ظَنَّا أَنْ یُقِیمَا حُدُودَ اللَّهِ وَتِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ یُبَیِّنُهَا لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ٢٣٠﴾ [البقرة: 225-230].
﴿225﴾ الله شما را به قسمهای غیر قصدی بیهوده تان مؤاخذه نمیکند، بلکه شما را به آنچه دلهایتان قصد کرده است بازخواست میکند، و الله بسیار آمرزنده (و) بردبار است. ﴿226﴾ برای کسانی که قسم میخورند با زنان خود آمیزش جنسی نکنند (ایلاء) چهار ماه انتظار و (مهلت) است، پس اگر (از قسم یاد شده) رجوع کنند (مورد عفو قرار میگیرند زیرا) به یقین الله آمرزنده (و) مهربان است. ﴿227﴾ و اگر اراده طلاق کنند (یعنی رجوع نکردند) پس یقینا الله شنوای دانا است (بر اینکه به زبان چه گفتند و در دل چه داشتند). ﴿228﴾ و زنان طلاق داده شده باید به مدت سه حیض (سه بار عادت ماهانه) انتظار بکشند، اگر به الله و روز آخرت ایمان دارند به آنان جایز نیست که آنچه الله در رحمهایشان آفریده است بپوشانند (یعنی در صورت حمل به دروغ نگویند که عدت من گذشته است) ؛ و شوهرانشان در باز گردانیدن آنها به نکاح خود در وقت عدت) سزاوارترند، اگر قصد اصلاح دارند، و زنان بر مردان حقی دارند مثل آن حقی که مردان بر زنان دارند که باید بطریقة شایسته ادا نمایند (و لیکن مردان بر زنان درجه برتری دارند، والله غالب باحکمت است. ﴿229﴾ طلاق (که بعد از آن امکان رجوع است) دوبار است، پس از آن نگاه داشتن (زن) یا به خوبی است، یا به نیکی رها کردن است، و برای شما حلال نیست که چیزی از آن مالی (مهری) که به زنان داده بودید بگیرید، مگر اینکه (زن و شوهر) بترسند از اینکه احکام الله را برپا نمیتوانند (در صورت باقی داشتن نکاح)، پس اگر ترسیدید از اینکه (زن و شوهر) احکام الله را برپا نمیدارند پس گناهی بر آنها نیست که زن فدیه دهد (به شوهر خود برای خلاصی از نکاح او)، این حدود الله است، پس از آن تجاوز نکنید، و هر کس که (با مخالفت فرمان الهی) از حدود الله تجاوز کند، پس همان گروه ظالماناند. ﴿230﴾ و اگر (بار سوم) آن را طلاق داد، پس برای او حلال نیست مگر اینکه با شوهری دیگر ازدواج کند، پس اگر (شوهر دوم) او را طلاق داد، گناهی بر آنها نیست که دوباره به یکدیگر باز گردند، البته در صورتی که مطمئن باشند که حدود الهی را رعایت خواهند کرد. این حدود الله است آن را برای قومی که میدانند بیان میکند.
﴿وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَلَا تُمْسِکُوهُنَّ ضِرَارًا لِتَعْتَدُوا وَمَنْ یَفْعَلْ ذَلِکَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَلَا تَتَّخِذُوا آیَاتِ اللَّهِ هُزُوًا وَاذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَمَا أَنْزَلَ عَلَیْکُمْ مِنَ الْکِتَابِ وَالْحِکْمَةِ یَعِظُکُمْ بِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ٢٣١ وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ یَنْکِحْنَ أَزْوَاجَهُنَّ إِذَا تَرَاضَوْا بَیْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ ذَلِکَ یُوعَظُ بِهِ مَنْ کَانَ مِنْکُمْ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ ذَلِکُمْ أَزْکَى لَکُمْ وَأَطْهَرُ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ٢٣٢ وَالْوَالِدَاتُ یُرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَیْنِ کَامِلَیْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَنْ یُتِمَّ الرَّضَاعَةَ وَعَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَکِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لَا تُکَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَهَا لَا تُضَارَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَلَا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ وَعَلَى الْوَارِثِ مِثْلُ ذَلِکَ فَإِنْ أَرَادَا فِصَالًا عَنْ تَرَاضٍ مِنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلَا جُنَاحَ عَلَیْهِمَا وَإِنْ أَرَدْتُمْ أَنْ تَسْتَرْضِعُوا أَوْلَادَکُمْ فَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ إِذَا سَلَّمْتُمْ مَا آتَیْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ٢٣٣﴾ [البقرة: 231-233].
﴿231﴾ و چون زنان را طلاق دادید و به پایان عدۀ خود نزدیک شدند، پس یا آنها را به خوبی (طریقۀ شرعی) نگاه دارید، و یا به خوبی (طریقۀ شرعی) رها کنید و هرگز آنان را برای ضرر رسانیدن به آنها نزد خود نگاه نکنید تا در حق آنها) ظلم و از حد گذری کنید، و هرکه چنین کند پس یقینا به خویشتن ظلم کرده است، و آیات (احکام) الله را مورد استهزاء و تمسخر قرار ندهید، و یاد کنید نعمتی را که الله بر شما انعام کرده است، و (یاد کنید) آنچه را که الله از کتاب و حکمت (سنت پیغمبر) بر شما نازل کرده است. الله شما را به وسیله آن (کتاب) پند میدهد و از الله بترسید و بدانید که الله به هر چیز داناست. ﴿232﴾ و چون زنان را طلاق دادید و به پایان عدۀ خود رسیدند، آنها را از اینکه با شوهران (قبلی) خود ازدواج کنند - چنانچه در میانشان به طرز پسندیده توافق برقرار گردید - منع نکنید، این همان چیزی است که هرکس از شما که به الله و روز آخرت ایمان داشته باشد، به آن پند داده میشود. آن برایتان پاکتر و بهتر است، و الله میداند و شما نمیدانید. ﴿233﴾ و مادران اولاد خود را تا دو سال کامل شیر دهند، این حکم برای کسی است که بخواهد مدت شیر خوارگی را تمام کند، و بر کسی که اولاد داده شده (پدر) انفاق زنان شیرده، و لباس آنها به طریقة مشروع و پسندیده لازم است، هیچ کس مکلف ساخته نمیشود مگر به قدر توان او، و هیچ مادری نباید به سبب فرزندش ضرر بیند، و نه هیچ پدری به سبب فرزندش ضررمند شود، و بر وارث فرزند چنین چیزی (نفقه) لازم است، پس اگر پدر و مادر به رضا و مشوره یکدیگر جدایی طفل را از شیر بخواهند پس گناهی بر آنها نیست، و اگر بخواهید که برای اولاد خود دایه ای بگیرید، پس گناهی بر شما نیست؛ به شرط اینکه آنچه را که مقرر کرده اید، بطور شایسته پرداخت کنید، و از الله بترسید و بدانید که الله به آنچه که میکنید بیناست.
﴿وَالَّذِینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنْکُمْ وَیَذَرُونَ أَزْوَاجًا یَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا فَعَلْنَ فِی أَنْفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ٢٣٤ وَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا عَرَّضْتُمْ بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّسَاءِ أَوْ أَکْنَنْتُمْ فِی أَنْفُسِکُمْ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّکُمْ سَتَذْکُرُونَهُنَّ وَلَکِنْ لَا تُوَاعِدُوهُنَّ سِرًّا إِلَّا أَنْ تَقُولُوا قَوْلًا مَعْرُوفًا وَلَا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّکَاحِ حَتَّى یَبْلُغَ الْکِتَابُ أَجَلَهُ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا فِی أَنْفُسِکُمْ فَاحْذَرُوهُ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِیمٌ٢٣٥ لَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ إِنْ طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ مَا لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِیضَةً وَمَتِّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَعَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتَاعًا بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُحْسِنِینَ٢٣٦ وَإِنْ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ وَقَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِیضَةً فَنِصْفُ مَا فَرَضْتُمْ إِلَّا أَنْ یَعْفُونَ أَوْ یَعْفُوَ الَّذِی بِیَدِهِ عُقْدَةُ النِّکَاحِ وَأَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَلَا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَیْنَکُمْ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ٢٣٧﴾ [البقرة: 234-237].
﴿234﴾ و کسانی از شما که وفات میکنند و زنانی را بجا میگذارند (باید آن زنان) تا مدت چهار ماه و ده روز انتظار بکشند، پس چون مهلت (عدت) خود را به پایان رساندند پس بر شما گناهی نیست در آنچه که آنان به طور شایسته درباره خود انجام دهند، و الله به آنچه که شما میکنید آگاه است. ﴿235﴾ و بر شما گناهی نیست که به طور تعریض یا کنایه از زنان خواستگاری کنید، و یا در دلهایتان پنهان نمایید، الله میداند که شما آنها را یاد میکنید، مگر به آنها وعده پنهانی (نکاح) ندهید به جز آنکه سخنی نیک گویید و قصد عقد نکاح نکنید تا آنکه میعاد عدت به پایان برسد و بدانید که الله آنچه را که در دلهای شما است میداند، پس از او بترسید، و بدانید که الله آمرزنده (و) بردبار است. ﴿236﴾ برشما گناهی نیست اگر زنان را قبل از اینکه با آنها همبستری نکرده باشید یا برای آنها مهری تعیین نکرده باشید، طلاق دهید، آنان (زنان مطلقه) را به طور پسندیده، به نوعی بهره مند سازید، ثروتمند به اندازه خودش و تنگدست به اندازه خودش (ایشان را بهره مند سازند و این کاری است) شایسته بر ذمه نیکوکاران. ﴿237﴾ و اگر زنان را پیش از اینکه با آنها همبستری کرده باشید طلاق دادید در حالیکه مهری برای آنها مقرر کرده اید. پس (بر ذمۀ شما پرداخت) نیم آنچه مقرر کرده اید لازم است، مگر اینکه آن را به شما) ببخشند یا کسی که عقد نکاح در دست اوست (آن را) ببخشد، و اگر ببخشید (عفو کنید) به تقوا نزدیکتر است، و احسان را در میان خود فراموش نکنید، بیگمان الله به آنچه میکنید بیناست.
﴿حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَى وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِینَ٢٣٨ فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالًا أَوْ رُکْبَانًا فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَاذْکُرُوا اللَّهَ کَمَا عَلَّمَکُمْ مَا لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ٢٣٩ وَالَّذِینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنْکُمْ وَیَذَرُونَ أَزْوَاجًا وَصِیَّةً لِأَزْوَاجِهِمْ مَتَاعًا إِلَى الْحَوْلِ غَیْرَ إِخْرَاجٍ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِی مَا فَعَلْنَ فِی أَنْفُسِهِنَّ مِنْ مَعْرُوفٍ وَاللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ٢٤٠ وَلِلْمُطَلَّقَاتِ مَتَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِینَ٢٤١ کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ٢٤٢ أَلَمْتر إِلَى الَّذِینَ خَرَجُوا مِنْ دِیَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْیَاهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَشْکُرُونَ٢٤٣ وَقَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ٢٤٤ مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا کَثِیرَةً وَاللَّهُ یَقْبِضُ وَیَبْسُطُ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ٢٤٥﴾ [البقرة: 238-245].
﴿238﴾ بر ادای نمازها محافظت (و پایبندی) کنید (و خصوصا) نماز میانه (نماز عصر)، و منقاد (فروتنانه) برای الله بایستید. ﴿239﴾ پس اگر (در میدان جهاد از ایستادن نماز) ترسیدید (باز هم نماز را ترک نکنید بلکه) پیاده یا سواره نماز را ادا کنید، پس وقتی ایمن شدید، الله را یاد کنید (همانطور که) به شما چیزهایی آموخت که خود نمیدانستید ﴿240﴾ و کسانی از شما که وفات میکنند و بعد از وفات خود) زنانی را بر جای میگذارند (باید) برای همسران خود وصیت کنند که (وارثان شوهر) آنها را تا یکسال در خانه شوهر شان) بگذارند تا نفع ببرند و آنها را از خانه بیرون نکنند، و اگر خودشان بیرون رفتند، پس در آنچه آنها به طور شایسته درباره خود انجام میدهند گناهی بر شما نیست، و الله غالب با حکمت است. ﴿241﴾ و برای زنان طلاق داده شده هدیه شایسته است (یعنی نفقه و سکنی) این حقی است بر مردان پرهیزگار. ﴿242﴾ این چنین الله آیاتش را برای شما بیان میکند تا بفهمید. ﴿243﴾ آیا نشنیدی داستان آنان را که از ترس مرگ از خانههای خود برآمدند در حالیکه هزارها نفر بودند؟ پس الله به آنها گفت: بمیرید (و مردند)، باز آنها را زنده کرد، واقعا که الله بر مردم احسان و کرم دارد، و لیکن اکثر مردم شکر (احسان) الله را به جا نمیآورند. ﴿244﴾ و در راه الله بجنگید (جهاد کنید و از مرگ نترسید) و بدانید که الله شنوا و داناست. ﴿245﴾ کیست آنکه به الله قرض نیکو بدهد (در راه او انفاق کند) و (الله) آنرا برای او چندین برابر کند؟ و الله (در رزق بندگان) تنگی و گشایش میآورد و به بارگاه او باز میگردید.
﴿أَلَمْتر إِلَى الْمَلَإِ مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُوا لِنَبِیٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِکًا نُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ قَالَ هَلْ عَسَیْتُمْ إِنْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُوا قَالُوا وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِیَارِنَا وَأَبْنَائِنَا فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِیلًا مِنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ٢٤٦ وَقَالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طَالُوتَ مَلِکًا قَالُوا أَنَّى یَکُونُ لَهُ الْمُلْکُ عَلَیْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْهُ وَلَمْ یُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَیْکُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ یُؤْتِی مُلْکَهُ مَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ٢٤٧ وَقَالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ آیَةَ مُلْکِهِ أَنْ یَأْتِیَکُمُ التَّابُوتُ فِیهِ سَکِینَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَبَقِیَّةٌ مِمَّا تَرَکَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلَائِکَةُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ٢٤٨﴾ [البقرة: 246-248].
﴿246﴾ آیا از (داستان) اشراف بنی اسرائیل که بعد از موسی بودند خبر نیافتی، وقتی به پیغمبر خود گفتند که برای ما پادشاهی مقرر کن تا (در زیر فرمان او) در راه الله بجنگیم، پیغمبرشان گفت: ممکن است بر شما جنگ فرض گردد باز شما جنگ نکنید؟ گفتند: ما را چه شده که در راه الله جنگ نکنیم؟ در حالیکه از سرزمین و فرزندان ما بیرون رانده شدیم؟ (لیکن) وقتی جنگ بر آنها لازم شد، جز عده اندکی اعراض کردند، و الله به احوال) ظالمان داناست. ﴿247﴾ و پیغمبرشان به آنها گفت که البته الله طالوت را پادشاه شما فرستاده است، گفتند: چگونه او پادشاه ما باشد در حالی که ما نسبت به او سزاوار فرمانروایی هستیم و به او مال فراوان داده نشده است؟ (پیغمبرشان) گفت: همانا الله او را بر شما برگزیده و در جسم و دانش بر شما برتری بخشیده است و الله ملک سلطنت خود را به هر کسی بخواهد میدهد، و الله گشایشگر داناست. ﴿248﴾ و پیغمبرشان برای آنها گفت که البته علامت پادشاهی او این است که آن صندوق (عهد) پیش شما بیاید، که در آن سکون و آرامش از جانب پروردگارتان میباشد، و در آن (صندوق) باقی ماندۀ آنچه است که آل موسی و آل هارون بر جای گذاشتهاند، در حالیکه فرشتهها آن صندوق را حمل میکنند، یقینا در این دلیل (حقانیت طالوت) است برای شما اگر مؤمن هستید.
﴿فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِیکُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَیْسَ مِنِّی وَمَنْ لَمْ یَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّی إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِیَدِهِ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا قَلِیلًا مِنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ قَالُوا لَا طَاقَةَ لَنَا الْیَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلَاقُو اللَّهِ کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ٢٤٩ وَلَمَّا بَرَزُوا لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُوا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ٢٥٠ فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْکَ وَالْحِکْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا یَشَاءُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَلَکِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِینَ٢٥١ تِلْکَ آیَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَیْکَ بِالْحَقِّ وَإِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ٢٥٢﴾ [البقرة: 249-252].
﴿249﴾ پس وقتی طالوت با لشکر خود (از مردم و منطقۀ خود) جدا شد گفت: البته الله شما را به وسیلۀ (آب) نهر آزمایش میکند، پس هر کس از آن بنوشد پس او از من نیست، و هر کس از آن نچشد پس او از من است، به جز کسیکه به اندازه یک کف دست گرفته بنوشد، پس همه جز تعداد کمیشان از آن نوشیدند، پس وقتی که طالوت و مؤمنان همراهان او از نهر عبور کردند، (کسانی که آب نوشیده بودند) گفتند: امروز طاقت جنگ با جالوت و لشکر او را نداریم، و کسانی که یقین داشتند که الله را ملاقات خواهند کرد، گفتند: چه بسا گروه کم بر گروه زیاد به اذن الله غالب میگردد و الله با صابران است. ﴿250﴾ وقتی (طالوت و همراهان او) با جالوت و لشکر او روبرو شدند، گفتند: ای پروردگار ما! بر ما صبر و شکیبایی فروریز و ما را ثابت قدم بدار و ما را بر قوم کافر پیروز گردان. ﴿251﴾ پس جالوت و لشکر او را به اذن الله شکست دادند، و داود جالوت را کشت، و الله داود را بادشاهی و پیغمبری داد، و به او از آنچه میخواست چیزهایی آموخت؛ و اگر الله بعضی از مردم را بوسیله بعضی دیگر دفع نمیکرد، یقینا زمین تباه (و از فساد پر) میشد، و لیکن الله لطف و احسان بسیار بر همه عالم دارد. ﴿252﴾ این آیات، آیات (کتاب) الله است که آن را بر تو تلاوت میکنیم و یقینا تو از جملۀ پیغمبران هستی.
﴿تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ کَلَّمَ اللَّهُ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ وَآتَیْنَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّنَاتِ وَأَیَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِینَ مِنْ بَعْدِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ وَلَکِنِ اخْتَلَفُوا فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ وَمِنْهُمْ مَنْ کَفَرَ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلُوا وَلَکِنَّ اللَّهَ یَفْعَلُ مَا یُرِیدُ٢٥٣ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لَا بَیْعٌ فِیهِ وَلَا خُلَّةٌ وَلَا شَفَاعَةٌ وَالْکَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ٢٥٤ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَا یَئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ٢٥٥ لَا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ٢٥٦﴾ [البقرة: 253-256].
﴿253﴾ اینها پیغمبرانی هستند که بعضی آنها را بر بعضی دیگر فضیلت دادهایم، از آنها کسی هست که الله با او سخن گفت، و مراتب برخی از ایشان را بلند کرده است، و به عیسی پسر مریم معجزات واضح (و بیانگر حق) دادیم، و او را به وسیله روح القدس (جبرئیل) تقویت دادیم و اگر الله میخواست آنانکه بعد از آنها بودند بعد از اینکه دلائل روشن به آنها آمد، با یکدیگر جنگ نمیکردند و لیکن اختلاف کردند که آن سبب قتال گردید. پس از آنها کسی بود که ایمان آورد، و از آنها کسی بود که کفر را اختیار کرد، و (تأکید گفته میشود که) اگر الله میخواست با یکدیگر جنگ نمیکردند، و لیکن الله آنچه بخواهد انجام میدهد. ﴿254﴾ ای کسانی که ایمان آورده اید، از آنچه که به شما روزی دادهایم انفاق کنید پیش از اینکه روزی بیاید که در آن نه خرید و فروشی است و نه دوستی و نه سفارشی، و کافران همان ظالمان حقیقیاند. ﴿255﴾ الله آن ذاتی است هیچ معبودی برحق غیر از او وجود ندارد (که) همیشه زنده و پایدار است (تدبیر تمام کائنات در دست اوست)، او را نه پینکی میآید و نه خواب یعنی از کائنات یک لحظه غافل نمیباشد) هرچه در آسمانها و هر چه در زمین است خاص از اوست، کیست که نزد او شفاعت کند مگر به اجازه او، آنچه را که پیش روی آنها است و آنچه را که پشت سر آنها است میداند (یعنی از احوال حاضر و آینده انسانها باخبر است) و مردم از علم او آگاهی نمییابند، مگر آن مقداری که او بخواهد. کرسی او آسمانها و زمین را فرا گرفته است، و نگهداری آنها (آسمانها و زمین) او را خسته نمیسازد، و او عالیتر و بزرگتر است. ﴿256﴾ در (قبول کردن دین اسلام) اجباری نیست (چون) به راستی که هدایت از گمراهی جدا شده است، پس هر کس که به طاغوت کفر ورزد، و به الله ایمان بیاورد، به راستی که به دستاویز محکمی چنگ زده است که قطع شدنی نیست، و الله شنوای داناست (به اقوال و افعال مردم.
﴿اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِینَ کَفَرُوا أَوْلِیَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ٢٥٧ أَلَمْتر إِلَى الَّذِی حَاجَّ إِبْرَاهِیمَ فِی رَبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللَّهُ الْمُلْکَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّیَ الَّذِی یُحْیِی وَیُمِیتُ قَالَ أَنَا أُحْیِی وَأُمِیتُ قَالَ إِبْرَاهِیمُ فَإِنَّ اللَّهَ یَأْتِی بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِی کَفَرَ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ٢٥٨ أَوْ کَالَّذِی مَرَّ عَلَى قَرْیَةٍ وَهِیَ خَاوِیَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّى یُحْیِی هَذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ کَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ یَوْمًا أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانْظُرْ إِلَى طَعَامِکَ وَشَرَابِکَ لَمْ یَتَسَنَّهْ وَانْظُرْ إِلَى حِمَارِکَ وَلِنَجْعَلَکَ آیَةً لِلنَّاسِ وَانْظُرْ إِلَى الْعِظَامِ کَیْفَ نُنْشِزُهَا ثُمَّ نَکْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ٢٥٩﴾ [البقرة: 257-259].
﴿257﴾ (البته) الله کارساز مؤمنان است که بیرون میآرد آنها را از تاریکهای معاصی به نور اطاعت، و آنانکه کفر ورزیدند کارساز آنها شیطان سرکش است که بیرون میآرد ایشان را از نور فطرت بهسوی تاریکهای کفر، این گروه یاران آتشاند و در آن همیشه خواهند بود. ﴿258﴾ آیا از (حال) کسی که الله به او پادشاهی بخشیده بود و با ابراهیم در مورد پروردگارش مجادله کرد خبر داری ؟ وقتی ابراهیم گفت: پروردگار من آنست که زنده میکند و میمیراند. (آن کافر) گفت: من (هم) زنده میکنم (کسی را بخواهم زنده میگذارم) و میمیرانم (کسی را بخواهم قتل میکنم)، ابراهیم گفت: الله آفتاب را (هر روز) از جانب مشرق میآرد پس (اگر راستگو هستی) تو آفتاب را از مغرب بیار؟ پس آن که کفر ورزیده بود، حیران شد. و الله قوم ظالم را هدایت نمیکند. ﴿259﴾ (و) یا در داستان آن شخص باندیش که از کنار قریه گذر کرد در حالیکه سقفهای آن افتیده بود، گفت: الله اهل این قریه را بعد از مردن (و پوسیده شدن) چطور زنده خواهد کرد؟ پس الله او را صد سال میراند، باز او را زنده کرد، و گفت: (در این حالت) چقدر گذرانیدی؟ گفت: یک روز یا بخشی از روز. الله گفت: بلکه صد سال در این حال بودی، پس نظر کن به خوراک و نوشیدنی خود که تا حال تغیر نکرده است، و نظر کن به خر خود (که چگونه زنده میکنیم آن را)؟ (و خواستیم) که تو را نشانۀ قدرت خود برای مردم بگردانیم و نظر کن به استخوانهای (خر خود) که چطور آن را پیوند میدهیم باز آن را با گوشت میپوشانیم؟ پس وقتی (قدرت الله) به آن شخص روشن شد گفت: میدانم که الله بر هر چیزی تواناست.
﴿وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ أَرِنِی کَیْفَ تُحْیِی الْمَوْتَى قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِنْ قَالَ بَلَى وَلَکِنْ لِیَطْمَئِنَّ قَلْبِی قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّیْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَیْکَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَى کُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ یَأْتِینَکَ سَعْیًا وَاعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ٢٦٠ مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ یُضَاعِفُ لِمَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ٢٦١ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ثُمَّ لَا یُتْبِعُونَ مَا أَنْفَقُوا مَنًّا وَلَا أَذًى لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ٢٦٢ قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَمَغْفِرَةٌ خَیْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ یَتْبَعُهَا أَذًى وَاللَّهُ غَنِیٌّ حَلِیمٌ٢٦٣ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى کَالَّذِی یُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَیْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَکَهُ صَلْدًا لَا یَقْدِرُونَ عَلَى شَیْءٍ مِمَّا کَسَبُوا وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ٢٦٤﴾ [البقرة: 260-264].
﴿260﴾ و به یاد آور وقتی را که ابراهیم گفت: ای پروردگارم! به من نشان ده که چطور مردهها را زنده میکنی ؟ الله گفت: آیا ایمان نداری؟ ابراهیم گفت: بلی ایمان دارم، و لیکن میخواهم که دلم مطمئن شود، الله گفت: پس چهار پرنده را بگیر باز آنها را نزد خود قطعه قطعه کن باز هر قطعه از آنها را بر کوهی بگذار، باز آنها را بخوان، پس میبینی که دویده به نزد تو میآیند، و بدان که الله غالب باحکمت است. ﴿261﴾ مثال کسانی که مالهایشان را در راه الله انفاق میکنند مانند دانه ایست که برویاند هفت خوشه را و در هر خوشه آن صد دانه باشد، و الله برای کسی که بخواهد، چندین برابر میدهد و الله دارای فضل کشاده (و) دانا است. ﴿262﴾ به آنانکه مالهای خود را در راه الله انفاق میکنند، باز بعد از (انفاق کردن) منت نمیگذارند و نه اذیت میرسانند پاداششان نزد پروردگارشان است، و نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین میگردند. ﴿263﴾ سخن نیک (به محتاجان) و گذشت از اشتباهات آنها) از صدقه که در پی آن آزار باشد بهتر است، و الله (از مخلوق خود) مستغنی (و) بردبار است که به زودی مؤاخذه نمیکند). ﴿264﴾ ای کسانی که ایمان آورده اید، صدقههای خود را با منت گذاشتن و آزار رسانی برباد نکنید، مانند کسی که مال خود را برای تظاهر و خود نمایی در برابر مردم انفاق میکند در حالیکه به الله و روز آخرت ایمان ندارد، پس مثال آن شخص منافق) مانند سنگ صافی است که بر بالای آن خاک (نشسته) است، پس باران شدید بر آن بارید، پس آن سنگ را سخت و صاف بر جایش گذاشت، مردمان ریاکار نیز از آنچه بدست آوردهاند (آنچه را انفاق کرده اند) هیچ سودی (ثوابی) نمیبرند، و الله قوم کافر را هدایت نمیکند.
﴿وَمَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَتَثْبِیتًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ کَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَآتَتْ أُکُلَهَا ضِعْفَیْنِ فَإِنْ لَمْ یُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلٌّ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ٢٦٥ أَیَوَدُّ أَحَدُکُمْ أَنْ تَکُونَ لَهُ جَنَّةٌ مِنْ نَخِیلٍ وَأَعْنَابٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ لَهُ فِیهَا مِنْ کُلِّ الثَّمَرَاتِ وَأَصَابَهُ الْکِبَرُ وَلَهُ ذُرِّیَّةٌ ضُعَفَاءُ فَأَصَابَهَا إِعْصَارٌ فِیهِ نَارٌ فَاحْتَرَقَتْ کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ٢٦٦ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَیِّبَاتِ مَا کَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَلَا تَیَمَّمُوا الْخَبِیثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَلَسْتُمْ بِآخِذِیهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِیهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ٢٦٧ الشَّیْطَانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَیَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشَاءِ وَاللَّهُ یَعِدُکُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَفَضْلًا وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ٢٦٨ یُؤْتِی الْحِکْمَةَ مَنْ یَشَاءُ وَمَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْرًا کَثِیرًا وَمَا یَذَّکَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ٢٦٩﴾ [البقرة: 265-269].
﴿265﴾ و مثال آنان که مالهای خود را برای خشنودی الله و به خاطر یقین و باوری که در دل دارند انفاق میکنند، مانند باغی است که در تپه ای قرار دارد، و باران تند بر آن ببارد، پس میوه خود را در چند دهد، و اگر باران تند بر آن نبارد پس شبنم (یا باران کم) هم به او کافی است که میوه دهد)، و الله به اعمالی که انجام میدهید بیناست. ﴿266﴾ آیا کسی از شما دوست دارد (می خواهد) که باغی از درختان خرما و انگور داشته باشد و در زیر درختهای آن جویها روان باشد و در آن باغ از هرقسم میوه برایش باشد، و در حالی که به پیری رسیده و اولاد ضعیف و ناتوان دارد، پس ناگهان باد گرمی که در آن آتش است به آن (باغ) برسد و بسوزد، این چنین الله آیات خود را برای تان بیان میکند تا باشد که فکر کنید (زیرا آتش ریا باغ نیکیها را میسوزاند). ﴿267﴾ ای کسانی که ایمان آورده اید، از مالهای پاکیزه که کسب کرده اید، و از آنچه که ما از زمین برایتان بیرون آوردهایم انفاق کنید، و به دادن چیزهای ناپاک قصد نکنید، در حالی که شما آن چیز ناپاک را نمیگیرید، مگر آنکه از بدی آن چشم پوشی کنید، و بدانید که الله بینیاز و ستوده است. ﴿268﴾ شیطان شما را وعدۀ فقر و تنگدستی میدهد (از تنگ دستی میترساند)، و شما را به بیحیائی دستور میدهد، و (لیکن) الله به شما وعده آمرزش و بخشش از جانب خود میهد و الله گشایشگر (دارای فضل فراوان و دانا است. ﴿269﴾ حکمت (علم با عمل) را به کسی که بخواهد میبخشد، و هر کس که حکمت به او داده شود یقینا به او خیر بسیار داده شده است، و پند نمیگیرد مگر خردمندان.
﴿وَمَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ نَفَقَةٍ أَوْ نَذَرْتُمْ مِنْ نَذْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُهُ وَمَا لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنْصَارٍ٢٧٠ إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِیَ وَإِنْ تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَاءَ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَیُکَفِّرُ عَنْکُمْ مِنْ سَیِّئَاتِکُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ٢٧١ لَیْسَ عَلَیْکَ هُدَاهُمْ وَلَکِنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَلِأَنْفُسِکُمْ وَمَا تُنْفِقُونَ إِلَّا ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ٢٧٢ لِلْفُقَرَاءِ الَّذِینَ أُحْصِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ لَا یَسْتَطِیعُونَ ضَرْبًا فِی الْأَرْضِ یَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِیَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِیمَاهُمْ لَا یَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ٢٧٣ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِیَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ٢٧٤﴾ [البقرة: 270-274].
﴿270﴾ و هر مالی را که در راه الله انفاق کنید و یا نذری را که بر خود لازم کنید پس یقینا الله آن را میداند و برای ظالمان هیچ مدد گاری نیست. ﴿271﴾ و اگر صدقههای خود را علنا و آشکارا بدهید پس خوب است، و اگر دادن آن را پوشیده دارید و به فقیران بدهید برای تان خوبتر است، و الله (به سبب انفاق کردن) بعض گناهان شما را محو میکند، و الله به آنچه میکنید باخبر است. ﴿272﴾ (ای محمد!) هدایت آنها بر ذمۀ تو نیست، بلکه الله هر کسی را که بخواهد هدایت میکند، و هرچه انفاق کنید به فائده خودتان است (چون) انفاق نمیکنید مگر برای طلب رضای الله، و هر چیز خوبی که انفاق کنید به طور کامل به شما بازگردانده میشود (ثواب آن به شما داده میشود) و به شما ظلمی نمیشود. ﴿273﴾ (صدقهها) برای فقیرهای است که در راه الله بازماندهاند (لذا) قدرت سفر کردن در زمین (برای حصول رزق) را ندارند، و به سبب پاکیشان از سوال و گدائی، شخص نادان آنها را ثروت مند میپندارد، آنها را از سیمایشان میشناسی، با اصرار چیزی از مردم نمیخواهند و هر آنچه از خوبی (مال حلال) انفاق کنید پس یقینا الله به آن آگاه است. ﴿274﴾ آنان که مالهای خود را شب و روز، پوشیده و آشکارا (در راه الله) انفاق میکنند، پس ثوابشان در نزد پروردگارشان است، و بر آنها (در روز قیامت) نه ترسی است و نه غمگین میشوند.
﴿الَّذِینَ یَأْکُلُونَ الرِّبَا لَا یَقُومُونَ إِلَّا کَمَا یَقُومُ الَّذِی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهَى فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُولَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ٢٧٥ یَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَیُرْبِی الصَّدَقَاتِ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ کُلَّ کَفَّارٍ أَثِیمٍ٢٧٦ إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّکَاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ٢٧٧ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا مَا بَقِیَ مِنَ الرِّبَا إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ٢٧٨ فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِنْ تُبْتُمْ فَلَکُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِکُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ٢٧٩ وَإِنْ کَانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلَى مَیْسَرَةٍ وَأَنْ تَصَدَّقُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ٢٨٠ وَاتَّقُوا یَوْمًا تُرْجَعُونَ فِیهِ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ تُوَفَّى کُلُّ نَفْسٍ مَا کَسَبَتْ وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ٢٨١﴾ [البقرة: 275-281].
﴿275﴾ آنانکه مال سود را میخورند از قبرهایشان برنمی خیزند مگر مانند کسی که شیطان به سبب تماس او را دچار دیوانگی کرده است، این (عذاب) به سبب آنست که گفتند: بیع (خرید و فروش) مانند سود است در حالیکه الله بیع (به غیر سود) را حلال قرار داده است و سود را حرام کرده است، پس کسی که نصیحتی از طرف پروردگارش به او آمد، باز از سودخوری اجتناب کرد، پس آنچه در گذشته به دست آورده است از خود او میباشد و معامله او با الله است، و هر کس به سود خوری باز گشت، پس ایشان دوزخیاناند و در آن همیشه و جاودانه میباشند. ﴿276﴾ الله مال سود را از بین میبرد و صدقات را (مال حلال که از آن صدقه داده میشود) افزایش و نمو میدهد، و الله هر ناسپاس گنهگار را دوست ندارد. ﴿277﴾ یقینا آنان که ایمان آوردند، و اعمال نیک انجام دادند، و نماز را برپا کردند، و زکوت را دادند، ثواب آنها نزد پروردگارشان است، و هیچ ترسی بر آنها (در قیامت) نیست و نه غمگین میشوند.﴿278﴾ ای کسانی که ایمان آورده اید، از عذاب الله بترسید و باقی مانده (معاملات) سود را ترک کنید اگر مؤمن هستید. ﴿279﴾ پس اگر چنین نکردید (معامله سود را ترک نکردید) آگاه شوید به جنگی از طرف الله و رسول او، و اگر (از سود خواری) توبه کردید پس (اصل) سرمایه اموال تان از خودتان است، نه شما به کسی ظلم کنید و نه بر شما ظلم میشود. ﴿280﴾ و اگر قرض دار شما تنگ دست بود پس تا فرا رسیدن آسانی، مهلت داده میشود، و اگر ببخشید (قرضدارتان را معاف کنید) برای شما بهتر است اگر میدانید. ﴿281﴾ و از روزی بترسید که در آن روز به بارگاه الهی باز گردانیده میشوید باز هر شخص (جزای) آنچه که کسب کرده بود کامل دریافت خواهد کرد، و بر آنها هیچگونه ظلمی نمیشود.
﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا تَدَایَنْتُمْ بِدَیْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَاکْتُبُوهُ وَلْیَکْتُبْ بَیْنَکُمْ کَاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَلَا یَأْبَ کَاتِبٌ أَنْ یَکْتُبَ کَمَا عَلَّمَهُ اللَّهُ فَلْیَکْتُبْ وَلْیُمْلِلِ الَّذِی عَلَیْهِ الْحَقُّ وَلْیَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلَا یَبْخَسْ مِنْهُ شَیْئًا فَإِنْ کَانَ الَّذِی عَلَیْهِ الْحَقُّ سَفِیهًا أَوْ ضَعِیفًا أَوْ لَا یَسْتَطِیعُ أَنْ یُمِلَّ هُوَ فَلْیُمْلِلْ وَلِیُّهُ بِالْعَدْلِ وَاسْتَشْهِدُوا شَهِیدَیْنِ مِنْ رِجَالِکُمْ فَإِنْ لَمْ یَکُونَا رَجُلَیْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَکِّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَى وَلَا یَأْبَ الشُّهَدَاءُ إِذَا مَا دُعُوا وَلَا تَسْأَمُوا أَنْ تَکْتُبُوهُ صَغِیرًا أَوْ کَبِیرًا إِلَى أَجَلِهِ ذَلِکُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ وَأَقْوَمُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَى أَلَّا تَرْتَابُوا إِلَّا أَنْ تَکُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِیرُونَهَا بَیْنَکُمْ فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ أَلَّا تَکْتُبُوهَا وَأَشْهِدُوا إِذَا تَبَایَعْتُمْ وَلَا یُضَارَّ کَاتِبٌ وَلَا شَهِیدٌ وَإِنْ تَفْعَلُوا فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَیُعَلِّمُکُمُ اللَّهُ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ٢٨٢﴾ [البقرة: 282].
﴿282﴾ ای کسانی که ایمان آورده اید، هرگاه با یکدیگر معامله دین تا میعاد مقرر معلوم کردید پس آن را بنویسید، و باید نویسنده عادل و با انصاف در میان شما بنویسد، و نویسنده نباید از نوشتن آن، طوری که الله به او آموخته است با ورزد، پس باید بنویسید، و کسی که به ذمه او حق (دین) است باید بنویسد و املاء کند، و از پروردگارش بترسد، و چیزی از دین (مردم) را کم نکند، پس اگر کسی که بر ذمه او حق (دین) است بیعقل یا ضعیف یا ناتوان یا نمیتوانست املا کند، پس باید ولی او به عدل املاء کند، و دو شاهد از مردانتان گواه بگیرید، و اگر دو مرد نبودند پس یک مرد و در زن از شاهدانی که میپسندید (بگیرید)، تا اگر یکی از آن دو (زن) فراموش کرد دیگری به او یادآوری کند. و وقتی گواهان برای گواهی دادن طلب شوند نباید ابا ورزند، و از اینکه دین را (خواه کم باشد یا بسیار) تا مدت مقرر آن بنویسید خسته نشوید، این (نوشتن) نزد الله به عدالت نزدیکتر است، و هم سبب محکم داشتن گواهی است، و هم برای آنکه (در مقدار دین) شک نکنید، مگر این که معامله نقدی باشد که در میان خود دست به دست میکنید، پس بر شما گناهی نیست در این که نوشته نکنید، و وقتی قصد خرید و فروش کردید گواه بگیرید، و نباید نویسنده و گواه ضررمند شوند، و اگر چنین کردید (به یکی از ایشان ضرر رسانیدید) پس یقینا از فرمان الله سرباز زدید و ضرر آن به شما میرسد)، و از الله بترسید و الله به شما (دین تان را) میآموزد، و الله به هر چیزی دانا است.
﴿وَإِنْ کُنْتُمْ عَلَى سَفَرٍ وَلَمْ تَجِدُوا کَاتِبًا فَرِهَانٌ مَقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُکُمْ بَعْضًا فَلْیُؤَدِّ الَّذِی اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ وَلْیَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلَا تَکْتُمُوا الشَّهَادَةَ وَمَنْ یَکْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ٢٨٣ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَإِنْ تُبْدُوا مَا فِی أَنْفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحَاسِبْکُمْ بِهِ اللَّهُ فَیَغْفِرُ لِمَنْ یَشَاءُ وَیُعَذِّبُ مَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ٢٨٤ آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَکَ رَبَّنَا وَإِلَیْکَ الْمَصِیرُ٢٨٥ لَا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا کَسَبَتْ وَعَلَیْهَا مَا اکْتَسَبَتْ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِنْ نَسِینَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلَا تَحْمِلْ عَلَیْنَا إِصْرًا کَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنْتَ مَوْلَانَا فَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ٢٨٦﴾ [البقرة: 283-286].
﴿283﴾ و اگر در سفر بودید و نویسنده ای نیافتید، پس چیزی را از (قرضدار) به طور گرو بگیرید، پس اگر یکدیگر تان را امین دانستید (و نخواستید از او گرو بگیرید) پس کسی که امین قرار داده شده باید امانتش را ادا کند، و باید از پروردگار خود بترسد، و شهادت را پنهان نکنید، و هر کس که آن را پنهان کند یقینا دلش گناهکار است، و الله به آنچه میکنید دانا است. ﴿284﴾ هر آنچه در آسمانها و در زمین است خاص از الله است. و اگر آنچه را که در دلهای شما است اظهار کنید یا بپوشانید البته الله درباره آن با شما محاسبه میکند، (بعد از حساب) پس هر کسی را که بخواهد میآمرزد و هرکسی را که بخواهد عذاب میدهد، و الله بر هر چیزی قادر است. ﴿285﴾ پیغمبر به آنچه که به او از طرف پروردگارش نازل شد ایمان آورد، و مؤمنان، همگی به الله و فرشتگان وی و به کتابهای وی و به پیغمبران وی ایمان آوردند (و گفتند که در ایمان آوردن) در میان هیچ یک از پیغامبران او فرق نمیآوریم، و گفتند: شندیم و اطاعت کردیم (قبول کردیم احکام الله را)، ای پروردگار ما! ما از تو آمرزش میخواهیم! و بازگشت بهسوی تو است (یعنی به روز آخرت نیز ایمان داریم). ﴿286﴾ الله هیچ کسی را مکلف نمیسازد مگر به قدر طاقت و توان او، (انسان) هرچه (از خیر) انجام داده به نفع خودش است و هرچه (از شر) انجام داده به ضرر خودش است، ای پروردگار ما! اگر فراموش کردیم یا به خطا رفتیم ما را مواخذه مکن، و ای پروردگار ما! بر ذمه ما بار گران را مگذار چنانکه آن (بار گران) را بر آنان که پیش از ما بودند نهادی، ای پروردگار ما! آنچه تاب و توانش را نداریم بر ما مگذار و از ما در گذر و ما را مغفرت کن و برما رحمتت را نازل کن (زیرا که) توئی مولی و کارساز ما، پس ما را بر قوم کافر پیروز گردان.
در مدینه نازل شده و دو صد آیت است.
بنام الله بخشندۀ مهربان
﴿الم١ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ٢ نَزَّلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَیْنَ یَدَیْهِ وَأَنْزَلَ التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِیلَ٣ مِنْ قَبْلُ هُدًى لِلنَّاسِ وَأَنْزَلَ الْفُرْقَانَ إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَاللَّهُ عَزِیزٌ ذُو انْتِقَامٍ٤ إِنَّ اللَّهَ لَا یَخْفَى عَلَیْهِ شَیْءٌ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی السَّمَاءِ٥ هُوَ الَّذِی یُصَوِّرُکُمْ فِی الْأَرْحَامِ کَیْفَ یَشَاءُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ٦ هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ مِنْهُ آیَاتٌ مُحْکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِیلِهِ وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَمَا یَذَّکَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ٧ رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ٨ رَبَّنَا إِنَّکَ جَامِعُ النَّاسِ لِیَوْمٍ لَا رَیْبَ فِیهِ إِنَّ اللَّهَ لَا یُخْلِفُ الْمِیعَادَ٩﴾ [آل عمران: 1-9].
﴿1﴾ الم. (معنای این حروف به الله معلوم است). ﴿2﴾ الله أن ذاتی است که هیچ معبودی بر حق جز او نیست، همیشه زنده و مدبر تمامی کائنات است. ﴿3﴾ (الله) کتاب (قرآن) را به حق بر تو نازل کرد که (دارای احکام واقعی و) تصدیق کنندۀ آنچه که پیش از آن بوده میباشد، و تورات و انجیل را نازل کرد. ﴿4﴾ پیش از این کتاب، برای هدایت مردم، و این کتاب را که فرق کنندۀ حق و باطل است (نیز برای هدایت) نازل کرد، یقینا آنان که به آیات الله کفر ورزیدند، آنها عذاب سخت در پیش دارند، و الله غالب (و) انتقام گیرنده است. ﴿5﴾ بیگمان چیزی در زمین و در آسمان از الله پوشیده نمیماند. ﴿6﴾ (الله) آن ذاتی است که شما را در رحمهای (مادران تان) هر طوری که بخواهد صورت میبخشد، هیچ معبودی برحق به جز او وجود ندارد (و او) غالب باحکمت است. ﴿7﴾ (الله) آن ذاتی است که قرآن را بر تو نازل کرد که بعضی آن آیاتی محکم است که مفهوم آن واضح و روشن است، و آنها اصل قرآن است (که دیگر آیات در روشنی آن فهمیده میشود) و بعضی از آن «متشابهات» هستند (که مفهوم آن مشتبه و مخفی است و احتمال معانی دیگری هم دارند)، اما کسانی که در دلهایشان کجی است برای فتنه انگیزی و تاویل نادرست از آیات متشابه پیروی میکنند، در حالیکه مفهوم متشابه را به جز الله کسی نمیداند. و علمای راسخ در علم میگویند: به آن ایمان آوردیم (چون) همۀ قرآن (محکم و متشابه) از نزد پروردگارما است، و پند نمیگیرد (از تعلیمات قرآن) مگر صاحبان عقل و خرد. ﴿8﴾ (علمای راسخ در علم میگویند که) ای پروردگار ما! بعد ازینکه ما را هدایت کردی دلهای ما را کج و منحرف مکن و از طرف خود به ما رحمتی ببخش، چون تو بسیار بخشش کنندهای. ﴿9﴾ ای پروردگار ما! یقینا تو مردم را در روزی که در حق بودن آن شکی نیست، یکجا خواهی کرد، بیگمان الله در وعده خود مخالفت نمیکند.
﴿إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَنْ تُغْنِیَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَیْئًا وَأُولَئِکَ هُمْ وَقُودُ النَّارِ١٠ کَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَالَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَاللَّهُ شَدِیدُ الْعِقَابِ١١ قُلْ لِلَّذِینَ کَفَرُوا سَتُغْلَبُونَ وَتُحْشَرُونَ إِلَى جَهَنَّمَ وَبِئْسَ الْمِهَادُ١٢ قَدْ کَانَ لَکُمْ آیَةٌ فِی فِئَتَیْنِ الْتَقَتَا فِئَةٌ تُقَاتِلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَأُخْرَى کَافِرَةٌ یَرَوْنَهُمْ مِثْلَیْهِمْ رَأْیَ الْعَیْنِ وَاللَّهُ یُؤَیِّدُ بِنَصْرِهِ مَنْ یَشَاءُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَعِبْرَةً لِأُولِی الْأَبْصَارِ١٣ زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِینَ وَالْقَنَاطِیرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَیْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِکَ مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ١٤ قُلْ أَؤُنَبِّئُکُمْ بِخَیْرٍ مِنْ ذَلِکُمْ لِلَّذِینَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَأَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ١٥﴾ [آل عمران: 10-15].
﴿10﴾ بیگمان آنان که کافر شدهاند مالها و اولادشان آنها را هرگز از عذاب الله نجات نخواهد داد (بلکه) آنان هیزم (آتش افروز) دوزخاند. ﴿11﴾ مانند شیوۀ (رفتار) آل فرعون و آنان که پیش از ایشان بودند آیات ما را تکذیب نمودند، پس الله آنها را به سبب گناهانشان گرفت، و الله سخت عذاب دهنده است. ﴿12﴾ به کفار بگو که عنقریب (در دنیا) مغلوب خواهید شد و (در آخرت) به طرف دوزخ حشر خواهید شد و دوزخ بد جایگاهی است . ﴿13﴾ (ای یهودیان) یقینا برای شما نشانه است (در شکست مشرکین و غلبۀ مسلمانان در روبرو شدن دو گروه (روز بدر)، یک گروه در راه الله میجنگید و گروه دیگر کافر بودند و در عدد زیاد بودند و مسلمانان را با چشمهای خود دوچند میدیدند. و الله به کمک خود هر کسی را که بخواهد تأیید میکند (قوت میبخشد)، یقینا در این (شکست کفار) عبرتی است برای صاحبان بصیرت. ﴿14﴾ برای مردم محبت شهوات (چیزهای مرغوب) از قبیل زنان و پسران و مالهای فراوان از (نوع) طلا و نقره و اسپهای نشان دار و چارپایان و کشتزارها، آراسته شده است (لیکن) آن (همه) وسائل زندگانی دنیا است، و سرانجام و بازگشت نیک به نزد الله میباشد. ﴿15﴾ بگو: آیا شما را به چیزی که بهتر از متاع دنیا است خبر دهم؟ (آن خبر این است که برای آنان که تقوا پیشه کردهاند نزد پروردگارشان باغهای است که از زیر درختهای آن جویها جاری است، آنها در آن (باغها) همیشه میباشند، و زنان پاکیزه و رضامندی الله را دارند، و الله به بندگان خود بیناست.
﴿الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا إِنَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ١٦ الصَّابِرِینَ وَالصَّادِقِینَ وَالْقَانِتِینَ وَالْمُنْفِقِینَ وَالْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحَارِ١٧ شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِکَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ١٨ إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ وَمَنْ یَکْفُرْ بِآیَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِیعُ الْحِسَابِ١٩ فَإِنْ حَاجُّوکَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِیَ لِلَّهِ وَمَنِ اتَّبَعَنِ وَقُلْ لِلَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَالْأُمِّیِّینَ أَأَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَیْکَ الْبَلَاغُ وَاللَّهُ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ٢٠ إِنَّ الَّذِینَ یَکْفُرُونَ بِآیَاتِ اللَّهِ وَیَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ بِغَیْرِ حَقٍّ وَیَقْتُلُونَ الَّذِینَ یَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِیمٍ٢١ أُولَئِکَ الَّذِینَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِینَ٢٢﴾ [آل عمران: 16-22].
﴿16﴾ کسانیاند که میگویند! ای پروردگار ما! یقینا ما ایمان آوردیم، پس گناهان ما را بیامرز و ما را از عذاب دوزخ نگاه دار. ﴿17﴾ (اینهااند که در سختیها) صبر کنندگاناند و (در اقوال و افعال خود) صادقانند و (به طاعت و نیکیها) مداومت کنندگاناند و (در راه الله) انفاق کنندگاناند و در سحرگاهان (از الله) آمرزش طلباناند. ﴿18﴾ الله گواهی داد (به وسیله دلائل تکوینی و تشریعی) بر اینکه هیچ معبودی بر حق جز او تعالی نیست و (نیز گواهی داده اند) فرشتهها و صاحبان علم (بر توحید او تعالی) در حالی که الله (مدبر امور مخلوقات) به عدل و انصاف است (پس) هیچ معبودی برحق جز او تعالی نیست، غالب (و) باحکمت است. ﴿19﴾ بیگمان دین (معتبر) نزد الله اسلام است، و آنان که کتاب داده شدهاند (یهود و نصارا) اختلاف نکردند مگر بعد از اینکه آگاهی و علم (به حق بودن اسلام) به آنها آمد و (اختلاف نکردند مگر) به سبب سرکشی و حسدی که در میانشان وجود داشت، و هر کس به آیات الله کفر بورزد (و آنرا انکار کند)، پس (بداند که) الله زود حساب گیرنده است. ﴿20﴾ پس اگر (کفار) با تو (دربارۀ دین حق) مجادله کردند، پس بگو من و هرکسی که از من پیروی میکند خود را برای الله منقاد و تسلیم ساختهایم، و از اهل کتاب (یهود و نصارا) و از ناخوانان (مشرکین عرب) بپرس که آیا شما به الله منقاد شده اید؟ (یعنی کتاب و دین او را قبول کرده اید؟) پس اگر منقاد و تسلیم شدند، البته راهیاب شدهاند، و اگر رویگردان شدند پس تنها رسانیدن (تبلیغ) بر ذمه تو است، و الله به بندگان بینا است. ﴿21﴾ البته آنان که به آیات الله کفر میورزند و پیغمبران را به ناحق میکشند، و کسانی از مردم را که به عدل و انصاف امر میکنند، میکشند پس آنها را به عذاب دردناکی مژده بده. ﴿22﴾ این گروه آنانیاند که اعمالشان در دنیا و آخرت نابود و ضائع گردیده است، و برای آنها هیچ مددگاری نیست.
﴿أَلَمْتر إِلَى الَّذِینَ أُوتُوا نَصِیبًا مِنَ الْکِتَابِ یُدْعَوْنَ إِلَى کِتَابِ اللَّهِ لِیَحْکُمَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ یَتَوَلَّى فَرِیقٌ مِنْهُمْ وَهُمْ مُعْرِضُونَ٢٣ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَیَّامًا مَعْدُودَاتٍ وَغَرَّهُمْ فِی دِینِهِمْ مَا کَانُوا یَفْتَرُونَ٢٤ فَکَیْفَ إِذَا جَمَعْنَاهُمْ لِیَوْمٍ لَا رَیْبَ فِیهِ وَوُفِّیَتْ کُلُّ نَفْسٍ مَا کَسَبَتْ وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ٢٥ قُلِ اللَّهُمَّ مَالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ٢٦ تُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ وَتُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ وَتُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَتُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ وَتَرْزُقُ مَنْ تَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ٢٧ لَا یَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ وَمَنْ یَفْعَلْ ذَلِکَ فَلَیْسَ مِنَ اللَّهِ فِی شَیْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً وَیُحَذِّرُکُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِیرُ٢٨ قُلْ إِنْ تُخْفُوا مَا فِی صُدُورِکُمْ أَوْ تُبْدُوهُ یَعْلَمْهُ اللَّهُ وَیَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَاللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ٢٩﴾ [آل عمران: 23-29].
﴿23﴾ آیا آنان را که حصۀ از علم (کتاب سماوی) داده شدهاند ندیدی که بهسوی کتاب الله فراخوانده میشوند تا میان آنها قضاوت کند، باز گروهی از آنها در حالی که اعراض کناناند رو میگرداند. ﴿24﴾ (سبب روگردانی شان) به این خاطر است که گفتند آتش دوزخ به ما نخواهد رسید مگر چند روزی اندک، و افتراهایشان در دینشان آنان را فریب داد. ﴿25﴾ پس حال آنها چگونه خواهد بود وقتی که آنها را در روزی جمع کنیم که هیچ شکی در آمدن آن نیست، و به هر شخص (جزای) آنچه کرده است کاملا داده شود، و بر آنها ظلم نمیشود. ﴿26﴾ بگو: ای پروردگار! تو متصرف و صاحب بادشاهی (جهان) هستی، بادشاهی را به هر کسی که بخواهی میدهی، و بادشاهی را از هر کسی که بخواهی سلب میکنی، و کسی را که تو بخواهی عزت میدهی، و کسی را که تو بخواهی ذلیل میکنی، تمامی نیکیها تنها به دست تو است، بیگمان تو بر هر چیز قدرت کامل داری. ﴿27﴾ (یکی از علامات قدرت تو این است که) شب را در روز داخل میکنی، و روز را در شب داخل میکنی، و زنده را از مرده بیرون میکنی، و مرده را از زنده بیرون میآوری، و هر کسی را که بخواهی بیشمار روزی میدهی. ﴿28﴾ نباید مؤمنان کافران را به جای مؤمنان به دوستی بگیرند، و هر کس این چنین کند پس در مقابل عهد الله در هیچ مرتبه ای نیست، مگر اینکه خود را از ضرر آنها نگاه دارید، و الله شما را از (عظمت و جلال) خود میترساند، و بازگشت شما به طرف او است. ﴿29﴾ بگو: اگر آنچه که در سینههای تان دارید، بپوشانید یا اظهار کنید (در هر دو صورت) الله آن را میداند و (بلکه) الله آنچه که در آسمانها و آنچه که در زمین است میداند، و (مانند علم خود) الله به هرچیز قدرت کامل دارد.
﴿یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَهَا وَبَیْنَهُ أَمَدًا بَعِیدًا وَیُحَذِّرُکُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ٣٠ قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ٣١ قُلْ أَطِیعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْکَافِرِینَ٣٢ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِیمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِینَ٣٣ ذُرِّیَّةً بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ٣٤ إِذْ قَالَتِ امْرَأَتُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّی نَذَرْتُ لَکَ مَا فِی بَطْنِی مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنِّی إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ٣٥ فَلَمَّا وَضَعَتْهَا قَالَتْ رَبِّ إِنِّی وَضَعْتُهَا أُنْثَى وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا وَضَعَتْ وَلَیْسَ الذَّکَرُ کَالْأُنْثَى وَإِنِّی سَمَّیْتُهَا مَرْیَمَ وَإِنِّی أُعِیذُهَا بِکَ وَذُرِّیَّتَهَا مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ٣٦ فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنْبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا وَکَفَّلَهَا زَکَرِیَّا کُلَّمَا دَخَلَ عَلَیْهَا زَکَرِیَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقًا قَالَ یَا مَرْیَمُ أَنَّى لَکِ هَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ٣٧﴾ [آل عمران: 30-37].
﴿30﴾ روزی که هرشخص هر آنچه از نیکی و بدی انجام داده است، حاضر مییابد (در آن روز دوست دارد (و آرزو میکند) که ای کاش در بین او و آنچه از بدی انجام داده است مسافۀ دور میبود (که بدیهای خود را نمیدید) و الله شما را از (عذاب) خود میترساند، و الله به بندگان خود مشفق و مهربان است . ﴿31﴾ بگو: اگر شما الله را دوست دارید پس از من پیروی کنید تا الله شما را دوست بدارد، و گناهان شما را بیامرزد، والله آمرزنده مهربان است. ﴿32﴾ بگو: از الله و رسول او اطاعت کنید، پس اگر از اطاعت الله و رسول او) رویگردان شدند، پس (بدانند که کافر شدهاند و) الله کافران را دوست ندارد. ﴿33﴾ بیگمان الله آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را (برای پیغامبری) برگزید (و بر دیگر اهل عالم برتری داد). ﴿34﴾ (در حالیکه همگی از یک نسلاند که بعضی آنها از بعضی دیگر است، و الله شنوا و دانا است. ﴿35﴾ (به یاد آور که) چون زن عمران گفت: ای پروردگارم، البته آنچه را که در شکم من است خاص به رضای تو نذر کردم (بر خود لازم کردم تا از کارهای دنیا) آزاد باشد، پس از من قبول کن، بیگمان تو شنوا و دانائی. ﴿36﴾ پس چون آن را زائید گفت: ای رب من! من دختر زاده ام، و الله بر آنچه او زاده بود داناتر بود (و به طور حسرت گفت) و مرد مانند زن (کمزور) نمیباشد و من آن را مریم نام نهادم و او و اولاد او را از شر شیطان رانده شده در پناه تو میسپارم. ﴿37﴾ پس پروردگارش (مریم) را قبول نیک کرد و او را نیک رویانید (بزرگ کرد)، و زکریا را سرپرست او ساخت، هرگاه زکریا داخل عبادتگاه میشد نزد او (مریم) خوردنی مییافت، زکریا گفت: ای مریم! این رزق به تو از کجا میآید؟ مریم گفت: این رزق از جانب الله میآید: بیگمان الله کسی را که بخواهد بدون حساب روزی میدهد (بدون زحمت و تکلیف).
﴿هُنَالِکَ دَعَا زَکَرِیَّا رَبَّهُ قَالَ رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعَاءِ٣٨ فَنَادَتْهُ الْمَلَائِکَةُ وَهُوَ قَائِمٌ یُصَلِّی فِی الْمِحْرَابِ أَنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکَ بِیَحْیَى مُصَدِّقًا بِکَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَسَیِّدًا وَحَصُورًا وَنَبِیًّا مِنَ الصَّالِحِینَ٣٩ قَالَ رَبِّ أَنَّى یَکُونُ لِی غُلَامٌ وَقَدْ بَلَغَنِیَ الْکِبَرُ وَامْرَأَتِی عَاقِرٌ قَالَ کَذَلِکَ اللَّهُ یَفْعَلُ مَا یَشَاءُ٤٠ قَالَ رَبِّ اجْعَلْ لِی آیَةً قَالَ آیَتُکَ أَلَّا تُکَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ إِلَّا رَمْزًا وَاذْکُرْ رَبَّکَ کَثِیرًا وَسَبِّحْ بِالْعَشِیِّ وَالْإِبْکَارِ٤١ وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِکَةُ یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاکِ وَطَهَّرَکِ وَاصْطَفَاکِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِینَ٤٢ یَا مَرْیَمُ اقْنُتِی لِرَبِّکِ وَاسْجُدِی وَارْکَعِی مَعَ الرَّاکِعِینَ٤٣ ذَلِکَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَیْبِ نُوحِیهِ إِلَیْکَ وَمَا کُنْتَ لَدَیْهِمْ إِذْ یُلْقُونَ أَقْلَامَهُمْ أَیُّهُمْ یَکْفُلُ مَرْیَمَ وَمَا کُنْتَ لَدَیْهِمْ إِذْ یَخْتَصِمُونَ٤٤ إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِکَةُ یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکِ بِکَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ وَجِیهًا فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ٤٥﴾ [آل عمران: 38-45].
﴿38﴾ در آنجا زکریا پروردگار خود را به دعا خواند (و) گفت: ای پروردگارم! برای من از نزد خود نسل پاکیزه ببخش؛ بیگمان تو شنوندۀ دعائی. ﴿39﴾ در حالیکه او (زکریا) در عبادتگاه نماز میخواند فرشتهها او را صدا زدند که الله تو را (به پسری بنام) یحیی مژده میدهد، که تصدیق کنندۀ کلمه الله (عیسی) است، و سرور و پیشوا، و دور از گناهان، و پیغمبری از صالحان است . ﴿40﴾ زکریا گفت: ای پروردگارم! چطور مرا پسر خواهد بود؟ در حالیکه به عمر پیری رسیده ام. و زنم نازای است، (الله) گفت: هم چنان است، الله چیزی که بخواهد انجام میدهد. ﴿41﴾ (زکریا) گفت: ای پروردگارم! برای من نشانه ای تعین کن (که از آن قرار گرفتن حمل را بدانم) الله گفت: نشانۀ تو این است که تا سه روز با مردم سخن نگویی، مگر به اشاره، و (به خاطر شکر) پروردگار خود را بسیار یاد کن و صبح و شام او را تسبیح بگو، ﴿42﴾ و (به یاد آور) هنگامی که فرشتهها گفتند: ای مریم! البته الله تو را برگزیده است (برای عبادت خود) و پاکیزه ات گردانیده و تو را بر دیگر زنان عالم برتری داده است. ﴿43﴾ ای مریم! پروردگارت را باعاجزی و تواضع اطاعت و عبادت کن، و سجده کن و با رکوع کنندگان رکوع کن (با نماز خوانان نماز بخوان). ﴿44﴾ (این داستان مریم و زکریا) از خبرهای غیبی است که آن را به تو وحی میکنیم، و تو نزد آنها حاضر نبودی وقتی که قلمهای خویش را میانداختند تا کدامشان کفالت و سرپرستی مریم را به عهده گیرد، و تو نزد آنها نبودی وقتی (در مورد پرورش مریم) با یکدیگر مناقشه و کشمکش میکردند. ﴿45﴾ (یاد آور شو) وقتی که فرشتهها گفتند: ای مریم! البته الله تو را به کلمه خود که نامش عیسی پسر مریم است مژده میدهد، که در دنیا و آخرت والا مقام، و از جملۀ مقربان (دربار الهی) است.
﴿وَیُکَلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَکَهْلًا وَمِنَ الصَّالِحِینَ٤٦ قَالَتْ رَبِّ أَنَّى یَکُونُ لِی وَلَدٌ وَلَمْ یَمْسَسْنِی بَشَرٌ قَالَ کَذَلِکِ اللَّهُ یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ إِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ٤٧ وَیُعَلِّمُهُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِیلَ٤٨ وَرَسُولًا إِلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ أَنِّی قَدْ جِئْتُکُمْ بِآیَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ أَنِّی أَخْلُقُ لَکُمْ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ فَأَنْفُخُ فِیهِ فَیَکُونُ طَیْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْیِی الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُکُمْ بِمَا تَأْکُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِی بُیُوتِکُمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ٤٩ وَمُصَدِّقًا لِمَا بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَلِأُحِلَّ لَکُمْ بَعْضَ الَّذِی حُرِّمَ عَلَیْکُمْ وَجِئْتُکُمْ بِآیَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ٥٠ إِنَّ اللَّهَ رَبِّی وَرَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ٥١ فَلَمَّا أَحَسَّ عِیسَى مِنْهُمُ الْکُفْرَ قَالَ مَنْ أَنْصَارِی إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِیُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ٥٢﴾ [آل عمران: 46-52].
﴿46﴾ (و از عجائب آن پسر این است که) با مردم در گهواره و در وقت بزرگ سالی (نیز) سخن میگوید، و از جملۀ صالحان است. ﴿47﴾ مریم گفت: ای پروردگارم! چطور صاحب فرزند میشوم؟ در حالیکه دست هیچ انسانی به من نرسیده است؟ (جبرئیل) گفت: همچنین است، الله هر چیزی را که بخواهد بوجود میآرد (زیرا سنت الله این است که چون آفریدن چیزی را فیصله کند میگوید: موجود شو پس فورا موجود میشود. ﴿48﴾ (دیگر اوصاف آن پسر این است که الله) کتاب و حکمت و تورات و انجیل را به او میآموزد. ﴿49﴾ و او را (به حیث) پیغمبر بهسوی بنی اسرائیل میفرستد تا (به مردم بگوید) البته من با معجزه ای از طرف پروردگارتان پیش شما آمده ام، (آن معجزه این است که) من از گل مانند شکل پرنده برای شما میسازم، باز در آن میدمم که به امر الله پرنده میشود، و کور مادر زاد و شخص مبتلا به مرض برص (پیس) را به امر الله علاج میکنم، و مرده را به امر الله زنده میکنم، و شما را از چیزی که (روزانه) میخورید و از چیزی که در خانههای خود برای آینده) ذخیره میکنید خبر میدهم، یقینا درین (معجزهها) نشانه ای (دلیل نبوت من) برای شما است اگر یقین کننده هستید. ﴿50﴾ و (آمده ام تا) تصدیق کننده تورات باشم که پیش از من آمده بود، و (آمده ام) تا برای شما حلال گردانم بعضی چیزهای که در تورات بر شما حرام است، و به شما نشانه و دلیلی از نزد پروردگارتان آوردم، پس از الله بترسید و مرا اطاعت کنید. ﴿51﴾ بیگمان الله (متصرف و) معبود من و (متصرف و) معبود شما است، پس او را عبادت کنید که همین راه راست است (نه که من و مادرم را بپرستید). ﴿52﴾ باز وقتی عیسی از آنها احساس کفر کرد گفت: کیست یاور من (در دعوت بهسوی (دین) الله؟ اصحاب مخلص عیسی (حواریون) گفتند: ما یاوران (دین) الله هستیم (که) به الله ایمان آوردهایم، (لذا) گواه باش که ما مسلمانیم.
﴿رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنْزَلْتَ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاکْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِینَ٥٣ وَمَکَرُوا وَمَکَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَیْرُ الْمَاکِرِینَ٥٤ إِذْ قَالَ اللَّهُ یَا عِیسَى إِنِّی مُتَوَفِّیکَ وَرَافِعُکَ إِلَیَّ وَمُطَهِّرُکَ مِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَجَاعِلُ الَّذِینَ اتَّبَعُوکَ فَوْقَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأَحْکُمُ بَیْنَکُمْ فِیمَا کُنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ٥٥ فَأَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا فَأُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِیدًا فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِینَ٥٦ وَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَیُوَفِّیهِمْ أُجُورَهُمْ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ٥٧ ذَلِکَ نَتْلُوهُ عَلَیْکَ مِنَ الْآیَاتِ وَالذِّکْرِ الْحَکِیمِ٥٨ إِنَّ مَثَلَ عِیسَى عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ٥٩ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ فَلَا تَکُنْ مِنَ الْمُمْتَرِینَ٦٠ فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ٦١﴾ [آل عمران: 53-61].
﴿53﴾ ای پرودگار ما! ما به آنچه که تو نازل کرده ای ایمان آوردیم و از این پیغمبر متابعت کردیم، پس ما را همراه گواهان (راه حق) بنویس. ﴿54﴾ و (یهودیها برای کشتن عیسی) حیله و چاره کردند و الله (هم برای نجات عیسی) چاره جویی کرد و الله بهترین چاره جویان است. ﴿55﴾ (به یادآور حیلۀ نجات عیسی را) وقتی که الله گفت: ای عیسی! البته (در آینده) تو را میمیرانم (لیکن فعلا) بهسوی خود بالا میبرم، و تو را از شر کافران پاک میکنم، و آنان را که از تو متابعت کردند بر آنان که کافر شدهاند بالاتر میگردانم، (و این فوقیت) تا روز قیامت (خواهد بود)، باز بازگشت شما به طرف من است، باز (در میان شما) در چیزی که با هم اختلاف میکردید فیصله خواهم کرد. ﴿56﴾ پس کسانی که کفر ورزیدند آنها را در دنیا و آخرت عذاب سخت خواهم داد، و هیچ یار و مددگاری ندارند (که به آنان امیدی داشته باشند). ﴿57﴾ و اما آنان که ایمان آوردند و کارهای نیک کردند پس الله ثواب آنها را بطور کامل میدهد، و الله ظالمان را دوست ندارد. ﴿58﴾ این کلام (قرآن) را بر تو تلاوت میکنیم (که این) از جملۀ آیات ربانی و سرشار از نصیحتهای حکیمانه است. ﴿59﴾ یقینا مثال عیسی (در آفریدن بدون پدر) نزد الله مانند مثال آدم است که او را از خاک آفرید باز به او فرمود: باش، پس شد. ﴿60﴾ این (سخن) حق (بنده و رسول بودن عیسی) از نزد پروردگار توست پس (تو ای مخاطب) از جملۀ شک کنندگان مباش. ﴿61﴾ پس هر کس در این باره پس از آنکه علم و دلیل قطعی به تو رسیده است با تو به مجادله پرداخت پس بگو مخالفین را که بیایید ما اولاد خود را، و شما اولاد خود را و ما زنان خود را و شما زنان تان را طلب کنیم و ما خود حاضر شویم و شما هم خود حاضر شوید پس دست دعا و عاجزی بهسوی الله دراز میکنیم و لعنت الله را بر دروغگویان قرار میدهیم.
﴿إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْقَصَصُ الْحَقُّ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا اللَّهُ وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ٦٢ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِالْمُفْسِدِینَ٦٣ قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى کَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَلَا یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ٦٤ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لِمَ تُحَاجُّونَ فِی إِبْرَاهِیمَ وَمَا أُنْزِلَتِ التَّوْرَاةُ وَالْإِنْجِیلُ إِلَّا مِنْ بَعْدِهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ٦٥ها أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ حَاجَجْتُمْ فِیمَا لَکُمْ بِهِ عِلْمٌ فَلِمَ تُحَاجُّونَ فِیمَا لَیْسَ لَکُمْ بِهِ عِلْمٌ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ٦٦ مَا کَانَ إِبْرَاهِیمُ یَهُودِیًّا وَلَا نَصْرَانِیًّا وَلَکِنْ کَانَ حَنِیفًا مُسْلِمًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ٦٧ إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِیمَ لَلَّذِینَ اتَّبَعُوهُ وَهَذَا النَّبِیُّ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَاللَّهُ وَلِیُّ الْمُؤْمِنِینَ٦٨ وَدَّتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ لَوْ یُضِلُّونَکُمْ وَمَا یُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا یَشْعُرُونَ٦٩ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لِمَ تَکْفُرُونَ بِآیَاتِ اللَّهِ وَأَنْتُمْ تَشْهَدُونَ٧٠﴾ [آل عمران: 62-70].
﴿62﴾ یقینا همین است قصۀ راست (دربارۀ عیسی)، و هیچ معبودی برحق غیر از الله نیست، بیگمان الله غالب و باحکمت است. ﴿63﴾ پس اگر روی گرداندند (از توحید، پرواه مکن چون) بیگمان الله به حال مفسدان دانا است. ﴿64﴾ بگو: ای اهل کتاب بیایید بهسوی سخنی که بین ما و شما مشترک است (آن سخن این است که غیر از الله کسی را عبادت نکنیم، و چیزی را شریک او نسازیم، و بعض ما بعض دیگر را بجز الله، رب (مالک تحریم و تحلیل قرار ندهد، پس اگر (ازین دعوت) رویگردان شدند پس (ای اهل کتاب) گواه باشید که ما مسلمانیم (منقاد حکم اللهایم و بس ). ﴿65﴾ ای اهل کتاب چرا درباره ابراهیم مجادله میکنید؟ در حالیکه تورات و انجیل نازل نشده مگر بعد از ابراهیم، آیا نمیفهمید؟. ﴿66﴾ آگاه باشید، شما همان گروهی هستید که دربارۀ چیزی که به آن علم داشتید مجادله کردید پس چرا درباره چیزی که به آن علم ندارید مجادله میکنید؟ و الله (هرچیز را) میداند و شما نمیدانید. ﴿67﴾ (حقیقت این است که) ابراهیم نه یهودی بود و نه نصرانی، و لیکن از شرک متنفر و تسلیم فرمان الله بود، و از جملۀ مشرکان نبود. ﴿68﴾ یقینا نزدیکترین مردمان (در راه توحید) به ابراهیم کسانی بودند که از او پیروی کردند، و (نیز) این پیغمبر و آنان که به او ایمان آوردند و الله کارساز و مددگار مؤمنان است. ﴿69﴾ گروهی از اهل کتاب آرزو داشتند که شما را گمراه سازند، و (در حقیقت) گمراه نمیسازند مگر خود را و (لیکن) نمیفهمند. ﴿70﴾ ای اهل کتاب! چرا به آیات الله کفر میورزید (انکار میکنید؟) در حالیکه شما نشانههای نبوت محمد ج را در کتب خودتان میبینید و در دل به حق بودن آن) گواهی میدهید.
﴿یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ٧١ وَقَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ آمِنُوا بِالَّذِی أُنْزِلَ عَلَى الَّذِینَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهَارِ وَاکْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ٧٢ وَلَا تُؤْمِنُوا إِلَّا لِمَنْ تَبِعَ دِینَکُمْ قُلْ إِنَّ الْهُدَى هُدَى اللَّهِ أَنْ یُؤْتَى أَحَدٌ مِثْلَ مَا أُوتِیتُمْ أَوْ یُحَاجُّوکُمْ عِنْدَ رَبِّکُمْ قُلْ إِنَّ الْفَضْلَ بِیَدِ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ٧٣ یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ٧٤ وَمِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِقِنْطَارٍ یُؤَدِّهِ إِلَیْکَ وَمِنْهُمْ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِدِینَارٍ لَا یُؤَدِّهِ إِلَیْکَ إِلَّا مَا دُمْتَ عَلَیْهِ قَائِمًا ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لَیْسَ عَلَیْنَا فِی الْأُمِّیِّینَ سَبِیلٌ وَیَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ وَهُمْ یَعْلَمُونَ٧٥ بَلَى مَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ وَاتَّقَى فَإِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ٧٦ إِنَّ الَّذِینَ یَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَیْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِیلًا أُولَئِکَ لَا خَلَاقَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ وَلَا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلَا یَنْظُرُ إِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَلَا یُزَکِّیهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ٧٧﴾ [آل عمران: 71-77].
﴿71﴾ ای اهل کتاب، چرا حق را به باطل میپوشانید؟ و حق را (آگاهانه) کتمان میکنید؟ در حالیکه میدانید. ﴿72﴾ و گروهی از اهل کتاب (به پیروان خود) گفتند: به آنچه بر مؤمنان نازل شده در اول روز ایمان آورید و در آخر روز به آن کفر ورزید (از ایمان خود برگردید)، تا شاید (این حال شما را دیده) از دین خود برگردند. ﴿73﴾ (و میگویند) جز به کسی که از دین شما پیروی کند ایمان نیاورید، بگو: یقینا هدایت (صحیح) همان هدایت الله است (و نیز میگویند: ایمان نیاورید به کسی که مثل آنچه به شما داده شده، داده شود، (یا اینکه کسی بتواند) با شما در نزد پروردگارتان مجادله کند، بگو: (ای پیغمبر)، فضل و رحمت بدست الله است، آن را به کسی که بخواهد میدهد، و الله دارای فضل کشاده (و) دانا است. ﴿74﴾ و الله کسی را که بخواهد به رحمت خود مخصوص میگرداند، و الله دارای فضل بزرگ است. ﴿75﴾ و از اهل کتاب کسانی هست که اگر بطور امانت مال بسیار به او بسپاری آن را به تو بر میگرداند، و هست کسانی که اگر یک دینار را به او امانت بسپاری، آنرا دوباره بتو برنمی گرداند، مگر اینکه همیشه بالای سرش ایستاده باشی، این (خیانت) به سبب آن است که گفتند: ما در برابر بیسوادان مسئول نیستیم، و بر الله دروغ نسبت میدهند، در حالیکه آنان خود میدانند. ﴿76﴾ بلی، هرکس به عهد خود وفا کند و پرهیزگار باشد ﴿پس او نزد الله محبوب است و﴾ بیگمان الله پرهیزگاران را دوست دارد ﴿77﴾ یقینا آنان که عهد و پیمان الله و سوگندهایشان را به بهای حقیر دنیا میفروشند این گروه در آخرت هیچ سهمی ندارند، و الله با آنها سخن نمیگوید، و در روز قیامت به طرف آنها نظر نمیکند، و آنها را (از کفر) پاک نمیسازد، و برای آنها عذاب دردناک است.
﴿وَإِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِیقًا یَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْکِتَابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْکِتَابِ وَمَا هُوَ مِنَ الْکِتَابِ وَیَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَمَا هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَیَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ وَهُمْ یَعْلَمُونَ٧٨ مَا کَانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُؤْتِیَهُ اللَّهُ الْکِتَابَ وَالْحُکْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ یَقُولَ لِلنَّاسِ کُونُوا عِبَادًا لِی مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَکِنْ کُونُوا رَبَّانِیِّینَ بِمَا کُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْکِتَابَ وَبِمَا کُنْتُمْ تَدْرُسُونَ٧٩ وَلَا یَأْمُرَکُمْ أَنْ تَتَّخِذُوا الْمَلَائِکَةَ وَالنَّبِیِّینَ أَرْبَابًا أَیَأْمُرُکُمْ بِالْکُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ٨٠ وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثَاقَ النَّبِیِّینَ لَمَا آتَیْتُکُمْ مِنْ کِتَابٍ وَحِکْمَةٍ ثُمَّ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَکُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنْصُرُنَّهُ قَالَ أَأَقْرَرْتُمْ وَأَخَذْتُمْ عَلَى ذَلِکُمْ إِصْرِی قَالُوا أَقْرَرْنَا قَالَ فَاشْهَدُوا وَأَنَا مَعَکُمْ مِنَ الشَّاهِدِینَ٨١ فَمَنْ تَوَلَّى بَعْدَ ذَلِکَ فَأُولَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ٨٢ أَفَغَیْرَ دِینِ اللَّهِ یَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَکَرْهًا وَإِلَیْهِ یُرْجَعُونَ٨٣﴾ [آل عمران: 78-83].
﴿78﴾ و البته گروهی از اهل کتاب هست که زبانهای خود را در وقت خواندن کتاب (تورات) میپیچانند تا شما آن را از کتاب حساب کنید، حالیکه آن از تورات نیست، و میگویند: آن از جانب الله است، و در حقیقت از جانب الله نیست، و بر الله دروغ میبندند در حالیکه میدانند. ﴿79﴾ برای هیچ بشری مناسب نیست که الله به او کتاب و حکم و پیغامبری بدهد باز به مردم بگوید الله را گذاشته بندگان من شوید، و لیکن مناسب است که بگوید به سبب آنچه میآموزید و میخوانید بندگان الله باشید. ﴿80﴾ و به شما فرمان نمیدهد که فرشتهها و پیغامبران را متصرف و معبودان خود قرار دهید، آیا (معقول است که) شما را به کفر دستور دهد پس از اینکه شما مسلمان شدید؟!. ﴿81﴾ و یادآور شو وقتی را که الله از پیغمبران عهد محکم گرفت که هرگاه به شما کتاب و حکمت دادم باز پیغمبری که تصدیق کننده آنچه با شما است نزد شما آید، حتما به او ایمان آرید و او را مدد کنید، فرمود:آیا اقرار کردید (به این عهد) و عهد محکم مرا در باره آن قبول کردید؟ گفتند: اقرار کردیم، (الله) فرمود: پس گواه باشید (بر یکدیگر) و من هم با شما از جملۀ گواهان میباشم. ﴿82﴾ پس هرکس پس از آن (از دین اسلام) روی گرداند پس ایشان فاسقاناند. ﴿83﴾ آیا دینی غیر از دین الله را میخواهند؟ در حالیکه هر چه در آسمانها و زمین است به خوشی یا اجبار منقاد و تسلیم اواند، و بهسوی او بازگردانیده میشوند.
﴿قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ عَلَیْنَا وَمَا أُنْزِلَ عَلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِیَ مُوسَى وَعِیسَى وَالنَّبِیُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ٨٤ وَمَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلَامِ دِینًا فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِینَ٨٥ کَیْفَ یَهْدِی اللَّهُ قَوْمًا کَفَرُوا بَعْدَ إِیمَانِهِمْ وَشَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ الْبَیِّنَاتُ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ٨٦ أُولَئِکَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَیْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَالْمَلَائِکَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ٨٧ خَالِدِینَ فِیهَا لَا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ یُنْظَرُونَ٨٨ إِلَّا الَّذِینَ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذَلِکَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ٨٩ إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بَعْدَ إِیمَانِهِمْ ثُمَّ ازْدَادُوا کُفْرًا لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَأُولَئِکَ هُمُ الضَّالُّونَ٩٠ إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ کُفَّارٌ فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِمْ مِلْءُ الْأَرْضِ ذَهَبًا وَلَوِ افْتَدَى بِهِ أُولَئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِینَ٩١﴾ [آل عمران: 84-91].
﴿84﴾ بگو: (ما دینی غیر از دین الله را نمیخواهیم بلکه) به الله و به آنچه بر ما، و به آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نبیرههای یعقوب نازل شده، و آنچه به موسی و عیسی و دیگر پیغمبران از طرف پروردگارشان داده شده، ایمان آوردیم، بین هیچ یک از آنها (در ایمان آوردن) فرق نمیگذاریم، و ما تسلیم و منقاد الله هستیم و بس. ﴿85﴾ و هرکه دینی غیر از اسلام اختیار کند، هرگز از او پذیرفته نمیشود و در آخرت از جملۀ زیان کاران خواهد بود. ﴿86﴾ چگونه الله قومی را هدایت کند که بعد از ایمانشان کافر شدند و بعد از اینکه گواهی دادند که پیغمبر بر حق است (و بعد از اینکه) دلائل روشن به آنها آمد، و الله قوم ظالم را هدایت نمیکند (به منزل مقصود نمیرساند). ﴿87﴾ (این گروه) سزایشان این است که لعنت الله و فرشتهها و همه مردمان بر آنها است. ﴿88﴾ (در حالیکه در آن (لعنت) همیشهاند پس عذاب از آنها تخفیف نخواهد شد، و به آنها مهلت داده نشده (که از عذاب بیرون شوند)، و به آنان نگاه کرده نمیشود. ﴿89﴾ مگر آنان که بعد از آن توبه کردند، و عمل خود را اصلاح کردند، پس (امید است که آنها بخشیده شوند) بیگمان الله آمرزنده مهربان است. ﴿90﴾ البته آنان که بعد از ایمانشان کافر شدند، باز بر کفر خود افزودند، هرگز توبه آنها قبول نمیشود، و این گروه، گمراهاناند. ﴿91﴾ البته آنان که کافر شدند و در حالت کفر مردند، اگر زمین را پر از طلا کنند و آن را به عنوان فدیه بپردازد، هرگز از هیچ کسی از آنها قبول نمیشود، و برایشان عذاب دردناک است، و هیچ مدد گاری ندارند (که به آنها امید داشته باشند).
﴿لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَیْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ٩٢ کُلُّ الطَّعَامِ کَانَ حِلًّا لِبَنِی إِسْرَائِیلَ إِلَّا مَا حَرَّمَ إِسْرَائِیلُ عَلَى نَفْسِهِ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُنَزَّلَ التَّوْرَاةُ قُلْ فَأْتُوا بِالتَّوْرَاةِ فَاتْلُوهَا إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ٩٣ فَمَنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ مِنْ بَعْدِ ذَلِکَ فَأُولَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ٩٤ قُلْ صَدَقَ اللَّهُ فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ٩٥ إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبَارَکًا وَهُدًى لِلْعَالَمِینَ٩٦ فِیهِ آیَاتٌ بَیِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِیمَ وَمَنْ دَخَلَهُ کَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیْهِ سَبِیلًا وَمَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعَالَمِینَ٩٧ قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لِمَ تَکْفُرُونَ بِآیَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ شَهِیدٌ عَلَى مَا تَعْمَلُونَ٩٨ قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لِمَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ تَبْغُونَهَا عِوَجًا وَأَنْتُمْ شُهَدَاءُ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ٩٩ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تُطِیعُوا فَرِیقًا مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ یَرُدُّوکُمْ بَعْدَ إِیمَانِکُمْ کَافِرِینَ١٠٠﴾ [آل عمران: 92-100].
﴿92﴾ هرگز (مرتبۀ) نیکی را حاصل کرده نمیتوانید تا از مالی که دوست میدارید (در راه الله) انفاق کنید، و الله از آنچه (در راه او) انفاق میکنید باخبر است (و اجر آن را به شما میدهد). ﴿93﴾ تمام خوردنیها برای بنی اسرائیل حلال بود، به جز آنچه یعقوب پیش از نازل شدن تورات بر خود ممنوع قرار داده بود، بگو: تورات را بیارید و آن را بخوانید؛ اگر راستگو هستید که اینها در تورات حرام بوده است). ﴿94﴾ پس هر کس بعد از این (تفصیل)، بر الله افترا ببندد، پس ایشان ظالماناند. ﴿95﴾ بگو: الله راست گفته است، پس از دین ابراهیم که یگانه پرست و به حق مایل و از شرک بیزار بود، و از جمله مشرکان نبود، پیروی کنید. ﴿96﴾ بیگمان اولین خانۀ (عبادتگاهی) که برای مردمان بنا نهاده شد خانهایست که در مکه قرار دارد، محل برکت و سبب هدایت برای عالمیان است. ﴿97﴾ در آن (خانه و گرد و پیش آن) علامتهای واضح است (که یکی از آن) جای ایستادن ابراهیم (در وقت اعمار بیت الله) است و (دیگر این که) هرکه در آن (و حدود آن) داخل شود، در امان است، و الله حج خانۀ کعبه را بر مردمانی که توانایی رفتن به آنجا را دارند واجب گردانیده است (توان رسیدن به آن جا از لحاظ مالی و جانی و وسائل راه را داشته باشند و هر کس کفر بورزد (حج و دیگر احکام الله را انکار کند، ضرر و نقصانی بر او تعالی نیست) زیرا او تعالی بدون شک از تمام جهانیان بینیاز است. ﴿98﴾ بگو: ای اهل کتاب! چرا به آیات الله کفر میورزید (احکام واضح الله را انکار میکنید؟) در حالیکه الله به آنچه میکنید گواه (و عالم) است. ﴿99﴾ بگو: ای اهل کتاب! (یهود و نصارا) چرا کسی را که ایمان میآورد از راه الله (دین اسلام) منع میکنید، (و) آنرا کج و غلط معرفی میکنید، و شما (بر این کار خود) گواه هستید، و الله از آنچه میکنید غافل نیست. ﴿100﴾ ای کسانی که ایمان آورده اید! اگر از گروهی اهل کتاب اطاعت کنید، شما را بعد از ایمان تان به (حالت) کفر باز میگردانند.
﴿وَکَیْفَ تَکْفُرُونَ وَأَنْتُمْ تُتْلَى عَلَیْکُمْ آیَاتُ اللَّهِ وَفِیکُمْ رَسُولُهُ وَمَنْ یَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِیَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ١٠١ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ١٠٢ وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَکُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْهَا کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ١٠٣ وَلْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ١٠٤ وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَیِّنَاتُ وَأُولَئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ١٠٥ یَوْمَ تَبْیَضُّ وُجُوهٌ وَتَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذِینَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَکَفَرْتُمْ بَعْدَ إِیمَانِکُمْ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ١٠٦ وَأَمَّا الَّذِینَ ابْیَضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفِی رَحْمَةِ اللَّهِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ١٠٧ تِلْکَ آیَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَیْکَ بِالْحَقِّ وَمَا اللَّهُ یُرِیدُ ظُلْمًا لِلْعَالَمِینَ١٠٨﴾ [آل عمران: 101-108].
﴿101﴾ و چطور کفر میورزید (کفر را قبول میکنید) در حالیکه آیات الله (قرآن) بر شما تلاوت میشود (تعلیم داده میشوید)، و رسول او (سنت پیغمبر) در میان شما است، و هر کس دین الله را محکم بگیرد، پس یقینا به راه راست هدایت شده است. ﴿102﴾ ای کسانیکه ایمان آورده اید! از الله بترسید آن طور که سزاوار ترسیدن از اوست، و نباید بمیرید مگر آنکه مسلمان باشید (و تا سرحد مرگ به احکام اسلام پابند باشید). ﴿103﴾ وهمه یکجا به ریسمان (دین) الله چنگ بزنید (و آنرا محکم بگیرید) و متفرق نشوید و نعمتی را که الله بر شما انعام کرده بود، یاد کنید وقتی که دشمن یکدیگر بودید، پس الله میان دلهای شما الفت و محبت ایجاد کرد و به نعمت الله (با هم برادر گشتید، در حالیکه بر کناره گودالی از دوزخ بودید، پس الله شما را از آن نجات بخشید، این چنین الله آیات خود را به شما بیان میکند تا راه یاب شوید. ﴿104﴾ و باید از شما گروهی باشند که مردم را به نیکی دعوت دهند، و مردم را به کارهای نیک (و درست) دستور دهند و از کارهای بد (و خلاف شرع) منع کنند، و این جماعت کامیاباند. ﴿105﴾ و ( شما مسلمانان) مانند کسانی مشوید که پراگنده شدند و اختلاف کردند بعد از اینکه دلائل واضح به آنها آمد، و این گروه برایشان عذاب بزرگ است. ﴿106﴾ (آن عذاب در) روزی است که بعضی چهرهها سفید و درخشان میشود و چهرههای (دیگر) سیاه میشود، پس کسانی که چهرههایشان سیاه گردیده است (برایشان گفته میشود) آیا پس از ایمان تان (و آمدن دلائل روشن ) کافر شدید؟ پس به سبب اینکه کفر میورزیدید عذاب را بچشید. ﴿107﴾ و اما کسانی که چهرههایشان سفید و درخشان گردیده است، پس آنها در رحمتی از جانب الله (جنت) هستند و آنان برای همیشه در آنجا میباشند. ﴿108﴾ این آیات الله است که مشتمل بر حق و حقیقتاند، و آن را بر تو (ای پیغمبر) تلاوت میکنیم و الله هیچگونه ظلمی را برای مردمان عالم نمیخواهد.
﴿وَلِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ١٠٩ کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْکِتَابِ لَکَانَ خَیْرًا لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَکْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ١١٠ لَنْ یَضُرُّوکُمْ إِلَّا أَذًى وَإِنْ یُقَاتِلُوکُمْ یُوَلُّوکُمُ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا یُنْصَرُونَ١١١ ضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الذِّلَّةُ أَیْنَ مَا ثُقِفُوا إِلَّا بِحَبْلٍ مِنَ اللَّهِ وَحَبْلٍ مِنَ النَّاسِ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الْمَسْکَنَةُ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ کَانُوا یَکْفُرُونَ بِآیَاتِ اللَّهِ وَیَقْتُلُونَ الْأَنْبِیَاءَ بِغَیْرِ حَقٍّ ذَلِکَ بِمَا عَصَوْا وَکَانُوا یَعْتَدُونَ١١٢ لَیْسُوا سَوَاءً مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ یَتْلُونَ آیَاتِ اللَّهِ آنَاءَ اللَّیْلِ وَهُمْ یَسْجُدُونَ١١٣ یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَیُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَأُولَئِکَ مِنَ الصَّالِحِینَ١١٤ وَمَا یَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ فَلَنْ یُکْفَرُوهُ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِالْمُتَّقِینَ١١٥﴾ [آل عمران: 109-115].
﴿109﴾ و (چگونه ظلم را بخواهد در حالیکه) هر چه در آسمانها و هر چه در زمین است (از مخلوقات) تنها از الله است، و تمامی امور (معاملات بشر) به طرف الله باز گردانیده میشود. ﴿110﴾ شما بهترین امتی هستید که برای (نفع) مردم آفریده شده اید (مردم را) به کارهای نیک امر میکنید، و از کارهای بد (وناجائز) منع میکنید، و به الله ایمان دارید، و اگر اهل کتاب (مثل شما) ایمان میآوردند برایشان خیر (و بهتر) بود (لیکن) تعداد (کمی) از آنها مؤمناند، و بیشترشان فاسقاند. ﴿111﴾ (کفار اهل کتاب) ضرری به شما رسانیده نمیتوانند به جز آزار (اندک) و اگر با شما جنگ کنند به شما پشت میگردانند (هزیمت مییابند) باز مدد نمیشوند. ﴿112﴾ هر جایی که باشند بر آنها مهر خواری و حقارت زده شده است، مگر اینکه در پناه الله یا در پناه مردم باشند (دین اسلام را قبول کنند، و یا از قومی مدد طلب کنند) و به غضبی از جانب الله رجوع نمودهاند، و مهر فقر و تنگدستی بر آنها زده شده است، این (همه) به سبب آن بود که به آیات الله کفر میورزیدند، و پیغمبران را به ناحق قتل میکردند، این (کفر و تجاوز بر پیغمبران) به سبب آن بود که (از دستورات الهی) نافرمانی مینمودند و از حد تجاوز میکردند. ﴿113﴾ آنان همه (اهل کتاب با هم) برابر نیستند (بلکه) از اهل کتاب گروهی هست که (برای عبادت الله) ثابت قدم ایستاده میباشند، و در اوقات شب سجدہ کنان آیات الله را تلاوت میکنند، (در تهجد مشغول اند). ﴿114﴾ به الله و روز آخرت ایمان دارند، و (مردم را) به کارهای نیک دستور میدهند، و از کارهای بد (و خلاف شرع) منع میکنند، و در کارهای خیر شتاب میکنند، و این گروه (اهل کتاب) از جملۀ مردمان صالحاند. ﴿115﴾ و هر آنچه از نیکی و کار خیر انجام دهند پس هرگز به هدر نخواهد رفت، و الله به پرهیزگاران داناست.
﴿إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَنْ تُغْنِیَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَیْئًا وَأُولَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ١١٦ مَثَلُ مَا یُنْفِقُونَ فِی هَذِهِ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا کَمَثَلِ رِیحٍ فِیهَا صِرٌّ أَصَابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَأَهْلَکَتْهُ وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلَکِنْ أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ١١٧ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِنْ دُونِکُمْ لَا یَأْلُونَکُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِی صُدُورُهُمْ أَکْبَرُ قَدْ بَیَّنَّا لَکُمُ الْآیَاتِ إِنْ کُنْتُمْ تَعْقِلُونَ١١٨ها أَنْتُمْ أُولَاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَلَا یُحِبُّونَکُمْ وَتُؤْمِنُونَ بِالْکِتَابِ کُلِّهِ وَإِذَا لَقُوکُمْ قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا عَضُّوا عَلَیْکُمُ الْأَنَامِلَ مِنَ الْغَیْظِ قُلْ مُوتُوا بِغَیْظِکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ١١٩ إِنْ تَمْسَسْکُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِنْ تُصِبْکُمْ سَیِّئَةٌ یَفْرَحُوا بِهَا وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا لَا یَضُرُّکُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئًا إِنَّ اللَّهَ بِمَا یَعْمَلُونَ مُحِیطٌ١٢٠ وَإِذْ غَدَوْتَ مِنْ أَهْلِکَ تُبَوِّئُ الْمُؤْمِنِینَ مَقَاعِدَ لِلْقِتَالِ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ١٢١﴾ [آل عمران: 116-121].
﴿116﴾ البته آنان که کفر ورزیدند مال و اولادشان چیزی از عذاب الله را از آنها دفع نخواهد کرد، و ایشان یاران دوزخاند و در آن همیشه میباشند. ﴿117﴾ مثال آنچه کفار در زندگانی دنیا انفاق میکنند، مثال بادی است که در آن سرمای سخت است که بر کشت و زراعت قومی که بر خود ظلم کردهاند برسد، پس آنرا نابود کند، و الله بر آنها ظلم نکرده است، و لیکن (خود آنها) به جانهای خویش ظلم میکنند. ﴿118﴾ ای کسانی که ایمان آورده اید! از غیر خود (از غیر مسلمانان) محرم راز نگیرید (مردم دیگر را) که (ایشان) از رساندن هیچگونه ضرر و فساد انداختن در میان شما) کوتاهی نمیکنند، و دوست دارند که شما به هر رنج و مشقت گرفتار شوید، چون دشمنی از دهان ایشان ظاهر شده است، و آنچه (از دشمنی که) در سینههایشان پوشیده میدارند بزرگتر است، البته آیات را برای شما بیان کردیم اگر (عقل و خرد دارید) باندیشید. ﴿119﴾ خبردار (ای مسلمانان) شما مردمی هستید که آنها را دوست دارید، و آنها شما را دوست ندارند (چون) شما به تمامی کتابهای الهی ایمان دارید، و هر وقت با شما روبرو شوند میگویند: ایمان آوردهایم، و چون در خلوت بروند از شدت قهر و غضب بر شما، انگشتان خود را با دندان میگزند، بگو: به (سبب) قهر و غضبی که دارید، بمیرید، بیگمان الله به راز سینهها داناست. ﴿120﴾ اگر به شما خوبی و راحتی برسد غمگین میشوند و اگر بدی و ناراحتی به شما برسد از آن خوشحال میشوند، و اگر صبر کنید و پرهیزگاری پیشه کنید، فریب و حیله آنها هیچ ضرری به شما رسانیده نمیتواند، (چون) بیگمان الله به آنچه میکنند احاطه دارد. ﴿121﴾ و به یاد آور وقتی را که صبحگاهان از میان خانواده ات بیرون شدی و جای مؤمنان را (در سنگرها به قصد جهاد با مشرکین) مشخص کردی، و الله شنوا و دانا است.
﴿إِذْ هَمَّتْ طَائِفَتَانِ مِنْکُمْ أَنْ تَفْشَلَا وَاللَّهُ وَلِیُّهُمَا وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ١٢٢ وَلَقَدْ نَصَرَکُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَأَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ١٢٣ إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِینَ أَلَنْ یَکْفِیَکُمْ أَنْ یُمِدَّکُمْ رَبُّکُمْ بِثَلَاثَةِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِکَةِ مُنْزَلِینَ١٢٤ بَلَى إِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا وَیَأْتُوکُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هَذَا یُمْدِدْکُمْ رَبُّکُمْ بِخَمْسَةِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِکَةِ مُسَوِّمِینَ١٢٥ وَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرَى لَکُمْ وَلِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُکُمْ بِهِ وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ١٢٦ لِیَقْطَعَ طَرَفًا مِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَوْ یَکْبِتَهُمْ فَیَنْقَلِبُوا خَائِبِینَ١٢٧ لَیْسَ لَکَ مِنَ الْأَمْرِ شَیْءٌ أَوْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ أَوْ یُعَذِّبَهُمْ فَإِنَّهُمْ ظَالِمُونَ١٢٨ وَلِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ یَغْفِرُ لِمَنْ یَشَاءُ وَیُعَذِّبُ مَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ١٢٩ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَأْکُلُوا الرِّبَا أَضْعَافًا مُضَاعَفَةً وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ١٣٠ وَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی أُعِدَّتْ لِلْکَافِرِینَ١٣١ وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ١٣٢﴾ [آل عمران: 122-132].
﴿122﴾ چون دو گروهی از شما خواستند سستی کنند، و الله کارسازشان بود (که آنها را از سستی نگاه داشت) و مؤمنان باید بر الله توکل کنند. ﴿123﴾ البته الله شما را در (جنگ) بدر نصرت داد، در حالیکه (در نظر دشمن) کم و حقیر بودید، پس از الله بترسید تا شکر (او را) به جا آرید. ﴿124﴾ وقتی به مؤمنان میگفتی: آیا برای شما کافی نیست که پروردگارتان به وسیله سه هزار فرشتۀ فرود آورده شده از آسمان، شما را کمک کند؟. ﴿125﴾ بلی، اگر صبر کنید و پرهیزگار شوید و کفار (با جوش و خروش خود) به مقابله شما بیایند، الله شما را با پنج هزار فرشتۀ نشاندار، مدد خواهد کرد. ﴿126﴾ و الله آن (نصرت) را جز بشارتی برای شما نگردانید، و تا دلهای تان با آن مطمئن شود (و گرنه) نصرت و پیروزی (برای تان) نیست مگر از جانب الله غالب با حکمت (و اینکه نصرت الله به آمدن فرشتهها موقوف نیست). ﴿127﴾ (الله شما را مدد کرد) تا (به وسیلۀ شما) طائفۀ از کافران را نابود یا سرنگون و مغلوب سازد، و ناکام و شکست خورده (از میدان جنگ) باز گردند. ﴿128﴾ (اختیار) هیچ کاری بدست تو نیست، (الله) یا توبۀ آنها را قبول میکند، و یا آنها را عذاب میدهد، چرا که آنان ظالماند. ﴿129﴾ (قبول توبه یا عذاب به دست الله است زیرا) هر چه در آسمانها و هر چه در زمین است (تنها) از الله است، هر کس را که بخواهد، عفو میکند، و هر کس را که بخواهد، عذاب میدهد، و الله آمرزنده مهربان است. ﴿130﴾ ای کسانی که ایمان آورده اید! سود (ربا) را چندین برابر مخورید، و از الله بترسید، تا کامیاب و رستگار گردید. ﴿131﴾ و از آتشی که برای کفار آماده شده است بترسید. ﴿132﴾ و از الله و رسول او اطاعت کنید تا مورد رحمت الهی قرار گیرید.
﴿وَسَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ١٣٣ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ١٣٤ وَالَّذِینَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ یُصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَهُمْ یَعْلَمُونَ١٣٥ أُولَئِکَ جَزَاؤُهُمْ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَجَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِینَ١٣٦ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِکُمْ سُنَنٌ فَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ١٣٧ هَذَا بَیَانٌ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقِینَ١٣٨ وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ١٣٩ إِنْ یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَتِلْکَ الْأَیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَیَتَّخِذَ مِنْکُمْ شُهَدَاءَ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ١٤٠﴾ [آل عمران: 133-140].
﴿133﴾ و بشتابید (به وسیلۀ توبه) بهسوی مغفرت از جانب پروردگارتان و جنتی که پهنای آن ( برابر) آسمانها و زمین است، (و) برای پرهیزگاران آماده شده است. ﴿134﴾ آنان که مالهایشان را در حال ثروتمندی و تنگدستی (در راه الله) انفاق میکنند، و غضب خود را فرو میبرند و از اشتباهات مردم میگذرند، و الله (اینچنین) خوبی کنندگان را دوست دارد. ﴿135﴾ و آنان که چون عملی زشت (و گناهی) را مرتکب شوند یا بر خویش ظلم کنند، (فورا) الله را یاد میکنند پس برای (محو) گناهان خود (از الله) آمرزش میخواهند، و میدانند که چه کسی به جز الله میتواند گناهان مردم را بیامرزد؟ و به آنچه (از کردار بد) کردهاند اصرار (و مداومت) نمیورزند، در حالیکه انجام بد آن را میدانند. ﴿136﴾ این گروه جزایشان آمرزشی از طرف پروردگارشان، و باغهای که در زیر درختان و قصرهای آن نهرها جاری است میباشد و در آن (باغها و قصرها) همیشه میباشند، و ثواب عمل کنندگان چه ثواب نیک و خوب است. ﴿137﴾ پیش از شما سنتهای الهی (راجع به نصرت مؤمنان و عذاب کفار) گذشته است پس در زمین سفر کنید و ببینید که سرانجام تکذیب کنندگان چطور بود. ﴿138﴾ این (قرآن) بیانگر (همان سنتها و بیان کننده حقائق واقعی) است برای مردم، و هدایت و پندی برای پرهیزگاران است. ﴿139﴾ و (شما ای مسلمانان) سست و غمگین مشوید؟ زیرا که غالب و برترید، اگر مؤمن باشید. ﴿140﴾ اگر (در جنگ احد) به شما آسیب رسید (پریشان مشوید) چون به قوم کافر نیز مانند شما رسیده است، و این حوادث روزگار را در بین مردم میگردانیم (تا آنها را آزمایش کنیم) و تا الله مؤمنان (حقیقی) را مشخص سازد، و از شما شهیدانی بگیرد، و الله ظالمان را دوست ندارد.
﴿وَلِیُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَیَمْحَقَ الْکَافِرِینَ١٤١ أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا یَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِینَ جَاهَدُوا مِنْکُمْ وَیَعْلَمَ الصَّابِرِینَ١٤٢ وَلَقَدْ کُنْتُمْ تَمَنَّوْنَ الْمَوْتَ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَلْقَوْهُ فَقَدْ رَأَیْتُمُوهُ وَأَنْتُمْ تَنْظُرُونَ١٤٣ وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِکُمْ وَمَنْ یَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئًا وَسَیَجْزِی اللَّهُ الشَّاکِرِینَ١٤٤ وَمَا کَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ کِتَابًا مُؤَجَّلًا وَمَنْ یُرِدْ ثَوَابَ الدُّنْیَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَنْ یُرِدْ ثَوَابَ الْآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْهَا وَسَنَجْزِی الشَّاکِرِینَ١٤٥ وَکَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَکَانُوا وَاللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ١٤٦ وَمَا کَانَ قَوْلَهُمْ إِلَّا أَنْ قَالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِی أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ١٤٧ فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْیَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الْآخِرَةِ وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ١٤٨﴾ [آل عمران: 141-148].
﴿141﴾ و تا الله مؤمنان را پاک و خالص گرداند (و ایشان را از منافقان متمایز سازد) و تا کافران را محو و نابود کند. ﴿142﴾ آیا گمان دارید که به جنت میروید؟ در حالیکه الله (تا هنوز) مجاهدان و صابران شما را معلوم و مشخص نکرده است. ﴿143﴾ والبته آرزوی موت (شهادت) را میکردید پیش از آنکه با آن روبرو شوید، پس آن (منظر موت) را دیدید، در حالیکه نگاه میکردید. ﴿144﴾ و نیست محمد ج مگر پیغمبری که پیش از او پیغمبران (دیگر) گذشته است، پس آیا اگر وفات کند (به موت طبعی) و یا کشته شود، پس به عقب باز میگردید (مرتد میشوید؟) و هرکس به عقب برگردد (مرتد شود) پس هرگز به الله ضرری رسانیده نمیتواند، و زود است که الله شکر گزاران را ثواب دهد. ﴿145﴾ و (ممکن نیست) هیچکس جز به حکم الله نمیمیرد و (الله) اجل (وقت مرگ هرکس ) را نوشته و معین نموده است، و هرکه ثواب دنیا را بخواهد آنرا به او میدهیم، و هرکه ثواب آخرت را بخواهد آنرا به او میدهیم، و زودا ثواب شاکران را میدهیم. ﴿146﴾ و چه بسا پیغمبرانی گذشتهاند که همراه آنها مردمان یکتاپرست بسیار با کفار) قتال (جهاد) کردند، پس به سبب آنچه در راه الله به آنها رسید، سست و ناتوان نشدند، و (در مقابل دشمن) ذلیل نگشتند (و سر تسلیم خم نکردند بلکه صبر کردند) و الله صبر کنندگان را دوست دارد. ﴿147﴾ وگفتار آنها جز این نبود که میگفتند: ای پروردگار ما! گناهان ما را بیامرز، و اسراف ما را معاف کن و قدمهای ما را در جهاد با دشمن) ثابت گردان، و ما را بر قوم کافر پیروز گردان. ﴿148﴾ پس الله ثواب دنیا (فتح) و ثواب نیک آخرت (مغفرت و رحمت) را به ایشان بخشید و الله نیکوکاران را دوست دارد.
﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تُطِیعُوا الَّذِینَ کَفَرُوا یَرُدُّوکُمْ عَلَى أَعْقَابِکُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِینَ١٤٩ بَلِ اللَّهُ مَوْلَاکُمْ وَهُوَ خَیْرُ النَّاصِرِینَ١٥٠ سَنُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُوا الرُّعْبَ بِمَا أَشْرَکُوا بِاللَّهِ مَا لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَأْوَاهُمُ النَّارُ وَبِئْسَ مَثْوَى الظَّالِمِینَ١٥١ وَلَقَدْ صَدَقَکُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ حَتَّى إِذَا فَشِلْتُمْ وَتَنَازَعْتُمْ فِی الْأَمْرِ وَعَصَیْتُمْ مِنْ بَعْدِ مَا أَرَاکُمْ مَا تُحِبُّونَ مِنْکُمْ مَنْ یُرِیدُ الدُّنْیَا وَمِنْکُمْ مَنْ یُرِیدُ الْآخِرَةَ ثُمَّ صَرَفَکُمْ عَنْهُمْ لِیَبْتَلِیَکُمْ وَلَقَدْ عَفَا عَنْکُمْ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ١٥٢ إِذْ تُصْعِدُونَ وَلَا تَلْوُونَ عَلَى أَحَدٍ وَالرَّسُولُ یَدْعُوکُمْ فِی أُخْرَاکُمْ فَأَثَابَکُمْ غَمًّا بِغَمٍّ لِکَیْلَا تَحْزَنُوا عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَلَا مَا أَصَابَکُمْ وَاللَّهُ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ١٥٣﴾ [آل عمران: 149-153].
﴿149﴾ ای کسانی که ایمان آورده اید! اگر از کسانیکه کافر شدند اطاعت کنید، شما را به عقب باز میگردانند (مرتد میسازند) پس به خسارت و زیانکاری باز خواهید گشت. ﴿150﴾ (شما هیچ کارسازی ندارید) بلکه الله کارساز و مددگار شما است، و الله بهترین مددگاران است (لذا تنها او را اطاعت کنید). ﴿151﴾ به زودی در دلهای کافران ترس شما را خواهیم انداخت، به سبب اینکه چیزهایی را با الله شریک مقرر نمودند که هیچ دلیلی بر (صحت) آن نازل نکرده است، و جایگاه آنها دوزخ است، و جایگاه ستمگران چه بد جایگاهی است. ﴿152﴾ و البته الله وعدۀ خود را (مبنی بر پیروزی شما در جنگ احد) محقق گرداند، وقتی که کفار را به حکم الله میکشتید تا آن که سست شدید و در مسأله (جنگ و تقسیم غنایم) نزاع کردید، و (از دستور پیغمبر) نافرمانی کردید، با آنکه به شما چیزی را نشان داد که دوست میداشتید آن را (نصرت و غنیمت را) و کسی از شما دنیا را میخواست، و از کسی از شما آخرت را میخواست، باز الله شما را از تعقیب کردن آنها منصرف ساخت تا شما را بیازماید، و البته الله (خطای شما) را معاف کرد، بیگمان الله بر مؤمنان منت و بخشش (و مهربانی) دارد. ﴿153﴾ به یاد آورید هنگامی که (در جنگ احد در وقت فرار بر کوه) بالا میرفتید و به کسی توجه نمیکردید، (در حالیکه) پیغمبر شما را از پشت سر فریاد میکرد، پس الله (به سبب نافرمانی تان) غمی بر غمهای تان افزود و مجازات نمود (تا کوتاهی خود را بدانید، و تا بر چیزی که از دست داده اید (مال غنیمت) و بر آنچه از آسیب و زخم و شکست) بر شما رسید؛ غمگین نشوید، و الله به آنچه میکنید آگاه است
﴿ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَیْکُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُعَاسًا یَغْشَى طَائِفَةً مِنْکُمْ وَطَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ یَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَیْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِیَّةِ یَقُولُونَ هَلْ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ مِنْ شَیْءٍ قُلْ إِنَّ الْأَمْرَ کُلَّهُ لِلَّهِ یُخْفُونَ فِی أَنْفُسِهِمْ مَا لَا یُبْدُونَ لَکَ یَقُولُونَ لَوْ کَانَ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ شَیْءٌ مَا قُتِلْنَا هَاهُنَا قُلْ لَوْ کُنْتُمْ فِی بُیُوتِکُمْ لَبَرَزَ الَّذِینَ کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقَتْلُ إِلَى مَضَاجِعِهِمْ وَلِیَبْتَلِیَ اللَّهُ مَا فِی صُدُورِکُمْ وَلِیُمَحِّصَ مَا فِی قُلُوبِکُمْ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ١٥٤ إِنَّ الَّذِینَ تَوَلَّوْا مِنْکُمْ یَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّیْطَانُ بِبَعْضِ مَا کَسَبُوا وَلَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِیمٌ١٥٥ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ کَفَرُوا وَقَالُوا لِإِخْوَانِهِمْ إِذَا ضَرَبُوا فِی الْأَرْضِ أَوْ کَانُوا غُزًّى لَوْ کَانُوا عِنْدَنَا مَا مَاتُوا وَمَا قُتِلُوا لِیَجْعَلَ اللَّهُ ذَلِکَ حَسْرَةً فِی قُلُوبِهِمْ وَاللَّهُ یُحْیِی وَیُمِیتُ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ١٥٦ وَلَئِنْ قُتِلْتُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَوْ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرَحْمَةٌ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ١٥٧﴾ [آل عمران: 154-157].
﴿154﴾ باز بعد از (آن) غم و اندوه، خواب پینکی را برای آرامش شما فرود آورد که گروهی از شما را فراگرفت، و گروه دیگر تنها در فکر خود بودند و درباره الله گمان ناحق، مانند گمان جاهلیت میکردند و میگفتند: آیا ما در این امر (جنگ ) اختیاری داریم؟ بگو: البته همه کار و اختیار به دست الله است، در دلهای خود چیزی را میپوشانند که آنرا به تو اظهار نمیکنند، میگویند: اگر در این کار چیزی اختیار داشتیم در اینجا کشته نمیشدیم، بگو: اگر در خانههای تان (هم) میبودید البته آنان که کشته شدن در موردشان نوشته شده است به رزمگاه و جای قتل خود بیرون میشدند و تا الله آنچه را که در سینههای تان بود بیازماید، و تا آنچه که در دلهای تان بود پاک و خالص کند، و الله به آنچه در سینهها است داناست. ﴿155﴾ یقینا آنان که از میان شما در روز روبرو شدن دو گروه (مسلمانان و کفار) پشت گردانیدند (فرار کردند) جز این نیست که شیطان آنها را به سبب بعضی گناهانی که کرده بودند، لغزانید. البته الله آنها را عفو کرد، بیگمان الله آمرزنده بردبار است . ﴿156﴾ ای کسانی که ایمان آورده اید، مانند کسانی مشوید که کافر شدند وقتی برادران ش ان به سفر (تجارت) یا برای جهاد رفتند، گفتند: اگر آنها نزد ما در خانه بودند، نه میمردند و نه کشته میشدند، (چنین گفتند) تا الله این سخن را سبب حسرت و افسوس در دلهایشان گرداند، در حالیکه الله زنده میکند و میمیراند زندگی و مرگ به دست الله است ) و الله به آنچه میکنید بیناست . ﴿157﴾ اگر در راه الله کشته شوید یا بمیرید، البته آمرزش و رحمت الله از آنچه در زندگی خود جمع میکنند، بهتر است.
﴿وَلَئِنْ مُتُّمْ أَوْ قُتِلْتُمْ لَإِلَى اللَّهِ تُحْشَرُونَ١٥٨ فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ١٥٩ إِنْ یَنْصُرْکُمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَکُمْ وَإِنْ یَخْذُلْکُمْ فَمَنْ ذَا الَّذِی یَنْصُرُکُمْ مِنْ بَعْدِهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ١٦٠ وَمَا کَانَ لِنَبِیٍّ أَنْ یَغُلَّ وَمَنْ یَغْلُلْ یَأْتِ بِمَا غَلَّ یَوْمَ الْقِیَامَةِ ثُمَّ تُوَفَّى کُلُّ نَفْسٍ مَا کَسَبَتْ وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ١٦١ أَفَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَ اللَّهِ کَمَنْ بَاءَ بِسَخَطٍ مِنَ اللَّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ١٦٢ هُمْ دَرَجَاتٌ عِنْدَ اللَّهِ وَاللَّهُ بَصِیرٌ بِمَا یَعْمَلُونَ١٦٣ لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَإِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ١٦٤ أَوَلَمَّا أَصَابَتْکُمْ مُصِیبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَیْهَا قُلْتُمْ أَنَّى هَذَا قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ١٦٥﴾ [آل عمران: 158-165].
﴿158﴾ اگر بمیرید (به مرگ طبیعی) و یا کشته شوید، البته (در هر دو صورت) بهسوی الله باز گردانده و جمع خواهید شد. ﴿159﴾ پس به سبب رحمت الله است که در مقابل آنها نرمی کردی، و اگر درشت خوی و سخت دل بودی، حتما (مسلمانان) از اطراف تو دور میشدند، پس آنها را (در مورد حق خود) عفو کن و برای آنها (در بارۀ حق الله) مغفرت بخواه و در کارها با آنان مشورت کن، پس چون (بر کاری) تصمیم گرفتی پس بر الله توکل کن؛ بیگمان الله توکل کنندگان را دوست دارد. ﴿160﴾ اگر الله شما را یاری و مدد کند، پس هیچکس بر شما غالب نخواهد شد، و اگر شما را خوار و ترک کند، کیست که بعد از او شما را مدد کند؟ و مؤمنان باید بر الله توکل کنند. ﴿161﴾ و برای هیچ پیغمبری شایسته نیست که در مال غنیمت خیانت کند (زیرا) هرکه در مال غنیمت خیانت کند، در روز قیامت با خیانت خود حاضر میشود، باز به هر کس جزای آنچه کرده است، بطور کامل داده میشود، و بر آنها ظلم نمیشود. ﴿162﴾ آیا کسی که از رضای الله پیروی میکند، مانند کسی است که به قهر و خشم الله بازگشته است و گرفتار شده است و جای او دوزخ است؟ و دوزخ بد جای بازگشت است. ﴿163﴾ آنها (پیروان رضای الله) مراتب و مقام مختلفی نزد الله دارند، و الله به آنچه میکنند، بیناست. ﴿164﴾ به راستی که الله بر مؤمنان احسان نمود، آن وقت که در میان آنها پیغمبری از جنس خودشان فرستاد تا آیات الله را بر آنها تلاوت کند، و آنها را (از عقائد و اعمال باطل) پاک سازد و به ایشان (احکام) کتاب (قرآن) و حکمت (سنت) را تعلیم دهد، هرچند پیش از آن در گمراهی آشکارا واقع بودند. ﴿165﴾ آیا وقتی که مصیبتی (در جنگ احد) به شما رسید، در حالیکه شما (در جنگ بدر) دوچند آن را (به دشمن تان) رسانیده بودید، (باز) گفتید: این مصیبت از کجا آمد؟ بگو: آن (مصیبت) از طرف خودتان است (وسبب آن خودتان هستید)، یقینا الله بر هرچیز قادر است.
﴿وَمَا أَصَابَکُمْ یَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَلِیَعْلَمَ الْمُؤْمِنِینَ١٦٦ وَلِیَعْلَمَ الَّذِینَ نَافَقُوا وَقِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا قَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَوِ ادْفَعُوا قَالُوا لَوْ نَعْلَمُ قِتَالًا لَاتَّبَعْنَاکُمْ هُمْ لِلْکُفْرِ یَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلْإِیمَانِ یَقُولُونَ بِأَفْوَاهِهِمْ مَا لَیْسَ فِی قُلُوبِهِمْ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا یَکْتُمُونَ١٦٧ الَّذِینَ قَالُوا لِإِخْوَانِهِمْ وَقَعَدُوا لَوْ أَطَاعُونَا مَا قُتِلُوا قُلْ فَادْرَءُوا عَنْ أَنْفُسِکُمُ الْمَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ١٦٨ وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ١٦٩ فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَیَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ١٧٠ یَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ وَأَنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِینَ١٧١ الَّذِینَ اسْتَجَابُوا لِلَّهِ وَالرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ مَا أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَاتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِیمٌ١٧٢ الَّذِینَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِیمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ١٧٣﴾ [آل عمران: 166-173].
﴿166﴾ و هر چه (از مصائب) در روز روبرو شدن دو گروه (جنگ احد) به شما رسید، پس به حکم الله بود (تا شما را در برابر آن اجر دهد و) تا مؤمنان را مشخص سازد. ﴿167﴾ و تا الله منافقان را آشکار و مشخص سازد، منافقانی که به آنها گفته شد: بیاید در راه الله بجنگید یا دشمن را (از خود) دفع کنید، (در جواب) گفتند: اگر میدانستیم این جنگی واقعی است حتما از شما پیروی میکردیم، آنان (منافقان) در آن روز، به کفر نزدیکتر بودند تا به ایمان، با دهان خویش سخنی را میگویند که در دلهایشان نیست، و الله به آنچه در دلهای خود میپوشانند داناتر است. ﴿168﴾ آنان که به برادران خود گفتند: و (خودشان در خانهها) نشستند، اگر از ما اطاعت میکردند (و به جنگ نمیرفتند حالا) کشته نمیشدند، بگو: اگر در گفتۀ خود صادق هستید، پس مرگ را از خود دور کنید. ﴿169﴾ و آنانی را که در راه الله کشته شدهاند مرده گمان نکنید، بلکه (در جهان برزخ) زندهاند، (و) نزد پروردگارشان روزی (ونعمتها) داده میشوند ﴿170﴾ آنان به آنچه که الله از فضل و کرم خود به آنها داده است، خوشحالاند، و به کسانی که بعد از آنان میآیند و (لیکن) هنوز به آنها یکجا نشدهاند، مژده میدهند (به این که) هیچ خوفی بر آنها نیست و نه غمگین میشوند. ﴿171﴾ به نعمتهای الله و فضل او مژده میدهند (و ابراز خوشی میکنند)، و به اینکه الله ثواب مؤمنان را ضائع نمیکند. ﴿172﴾ آنها ( آنانی اند) امر الله و پیغمبر را اجابت کردند؛ بعد از اینکه زخمها به آنها رسیده بود، برای کسانی از ایشان که نیکی کردند و تقوی پیشه نمودند، ثواب بس بزرگ است . ﴿173﴾ آنانی که مردم به ایشان گفتند: یقینا مردم (کفار برای قتال شما سپاه) جمع کردهاند، پس از آنها بترسید، پس (این سخن) ایمان آنها را زیاد کرد، و گفتند: ما را الله بس است، و او بهترین کارساز است.
﴿فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ لَمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَاتَّبَعُوا رِضْوَانَ اللَّهِ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِیمٍ١٧٤ إِنَّمَا ذَلِکُمُ الشَّیْطَانُ یُخَوِّفُ أَوْلِیَاءَهُ فَلَا تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ١٧٥ وَلَا یَحْزُنْکَ الَّذِینَ یُسَارِعُونَ فِی الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لَنْ یَضُرُّوا اللَّهَ شَیْئًا یُرِیدُ اللَّهُ أَلَّا یَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِی الْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ١٧٦ إِنَّ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الْکُفْرَ بِالْإِیمَانِ لَنْ یَضُرُّوا اللَّهَ شَیْئًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ١٧٧ وَلَا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدَادُوا إِثْمًا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِینٌ١٧٨ مَا کَانَ اللَّهُ لِیَذَرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلَى مَا أَنْتُمْ عَلَیْهِ حَتَّى یَمِیزَ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیِّبِ وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیُطْلِعَکُمْ عَلَى الْغَیْبِ وَلَکِنَّ اللَّهَ یَجْتَبِی مِنْ رُسُلِهِ مَنْ یَشَاءُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَإِنْ تُؤْمِنُوا وَتَتَّقُوا فَلَکُمْ أَجْرٌ عَظِیمٌ١٧٩ وَلَا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ یَبْخَلُونَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ هُوَ خَیْرًا لَهُمْ بَلْ هُوَ شَرٌّ لَهُمْ سَیُطَوَّقُونَ مَا بَخِلُوا بِهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَلِلَّهِ مِیرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ١٨٠﴾ [آل عمران: 174-180].
﴿174﴾ پس آنان با نعمت و فضل الله بازگشتند و هیچ زیانی به آنها نرسید و جویای رضای الله بودند، و الله دارای فضل بزرگ است . ﴿175﴾ جز این نیست که آن (خبر دهنده) شیطان است که مسلمانان را از دوستان خود (کفار) میترساند، پس از آنها مترسید، و از من بترسید، اگر مؤمن هستید. ﴿176﴾ آنان که در قبول و نصرت کفر شتاب میکنند، تو را پریشان و غمگین نسازد، (چون) آنها هیچ ضرری به الله رسانده نمیتوانند، الله میخواهد در آخرت هیچ سهمی برای آنها قرار ندهد بلکه برای آنها عذاب بزرگ است. ﴿177﴾ یقینا آنان که کفر را به عوض ایمان اختیار نمودند، هرگز به الله ضرری رسانده نمیتوانند، بلکه برایشان عذاب دردناک باشد. ﴿178﴾ و کافران هرگز گمان نکنند که مهلت دادن ما به آنها به خیرشان است، (بلکه) جز این نیست که ما آنها را مهلت میدهم تا به اختیار خود) به گناه خویش بافزایند، و برای آنها عذاب اهانت آمیز (و رسواکننده) است. ﴿179﴾ چنین نیست که الله مؤمنان را بر آن حالی که شما بر آن هستید بگذارد، تا آن که ناپاک (منافق و کافر) را از پاک (مؤمن) جدا سازد و چنین نیست که الله شما را از چیزهای پوشیده (از عقل و حواس) آگاه سازد، و لیکن الله (برای آگاه ساختن بعضی از امور غیبی) از پیغمبرانش هر که را بخواهد انتخاب میکند، پس به الله و به پیغمبران او ایمان بیاورید (ایمان خود را محکم بدارید)، و اگر ایمان بیاورید و پرهیزگاری کنید، پس برای شما ثواب بزرگ خواهد داد. ﴿180﴾ و کسانی که الله از فضل خود به آنها داده است (و) بخل میکنند، گمان نبرند که آن بخل به خیر (و فائدۀ) آنها است، بلکه (آن بخل) به ضرر آنهاست، (چون) زود است که آن چه به آن بخل میورزیدند، در روز قیامت طوق گردن آنها خواهد شد، و میراث آسمانها و زمین تنها از الله است، و الله به هر آنچه میکنید، خبردار است.
﴿لَقَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّذِینَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ فَقِیرٌ وَنَحْنُ أَغْنِیَاءُ سَنَکْتُبُ مَا قَالُوا وَقَتْلَهُمُ الْأَنْبِیَاءَ بِغَیْرِ حَقٍّ وَنَقُولُ ذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِیقِ١٨١ ذَلِکَ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیکُمْ وَأَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ١٨٢ الَّذِینَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَیْنَا أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّى یَأْتِیَنَا بِقُرْبَانٍ تَأْکُلُهُ النَّارُ قُلْ قَدْ جَاءَکُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِی بِالْبَیِّنَاتِ وَبِالَّذِی قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ١٨٣ فَإِنْ کَذَّبُوکَ فَقَدْ کُذِّبَ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِکَ جَاءُوا بِالْبَیِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَالْکِتَابِ الْمُنِیرِ١٨٤ کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ١٨٥ لَتُبْلَوُنَّ فِی أَمْوَالِکُمْ وَأَنْفُسِکُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَمِنَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا أَذًى کَثِیرًا وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ ذَلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ١٨٦﴾ [آل عمران: 181-186].
﴿181﴾ البته الله سخن کسانی را که گفتند: یقینا الله محتاج است، و ما غنى هستیم شنید، به زودی آنچه را گفتهاند مینویسیم، و قضیه به ناحق کشتن پیغمبران را (نیز مینویسیم)، و (به ایشان) خواهیم گفت: عذاب سوزان را بچشید. ﴿182﴾ این (عذاب سوزان) به سبب آن اعمالی است که به دست خود پیش فرستادید و (گرنه) الله نسبت به بندگان خود ظالم نیست . ﴿183﴾ (اینها) آنانیاند که به دروغ گفتند: البته الله با ما عهد بسته است که به هیچ پیغمبری ایمان نیاوریم تا آن که قربانی ای برای ما بیاورد که آتش آن را بسوزاند، بگو: البته پیش از من پیغمبرانی بودند که معجزهای آشکار را با آن چه که گفتید برایتان آوردند، پس چرا آنها را کشتید، اگر راستگو هستید. ﴿184﴾ پس اگر تو را تکذیب کردند پس (پروا مکن و بدان که) چندین پیغمبر قبل از تو، معجزهها و صحیفهها و کتاب روشن آورده بودند، (لیکن) تکذیب شدند. ﴿185﴾ هر نفسی (جاندار) چشنده مرگ است، و البته جزای اعمالتان در روز قیامت بطور کامل به شما داده میشود، پس هر کس از دوزخ دور کرده و وارد بهشت کرده شد، یقینا کامیاب شده است، و زندگانی دنیا نیست مگر متاع غرور (سبب نفع و فریب بنده است). ﴿186﴾ حتما در مالها و جانهایتان آزموده میشوید، و حتما از آنانی که پیش از شما کتاب داده شدهاند (یهود و نصاری) و از مشرکین سخنان اذیت کننده (تمسخر آمیز و طعن) بسیار خواهید شنید، ولی اگر (در این امتحان و اذیتها) صبر و تقوی اختیار کردید، پس یقینا این (خصلت) از چیزهای است که تصمیم را استوار و محکم میگرداند.
﴿وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثَاقَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ لَتُبَیِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَلَا تَکْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ وَاشْتَرَوْا بِهِ ثَمَنًا قَلِیلًا فَبِئْسَ مَا یَشْتَرُونَ١٨٧ لَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ یَفْرَحُونَ بِمَا أَتَوْا وَیُحِبُّونَ أَنْ یُحْمَدُوا بِمَا لَمْ یَفْعَلُوا فَلَا تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفَازَةٍ مِنَ الْعَذَابِ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ١٨٨ وَلِلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ١٨٩ إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ لَآیَاتٍ لِأُولِی الْأَلْبَابِ١٩٠ الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ١٩١ رَبَّنَا إِنَّکَ مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَیْتَهُ وَمَا لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنْصَارٍ١٩٢ رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِیًا یُنَادِی لِلْإِیمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّکُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَکَفِّرْ عَنَّا سَیِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ١٩٣ رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدْتَنَا عَلَى رُسُلِکَ وَلَا تُخْزِنَا یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّکَ لَا تُخْلِفُ الْمِیعَادَ١٩٤﴾ [آل عمران: 187-194].
﴿187﴾ و یاد کن وقتی را که الله از آنانی که کتاب داده شده بود پیمان محکم گرفت که حتما باید کتاب را برای مردم بیان کنید، و (احکام و دستورات) آن را نپوشانید، پس آنها عهد را پشت سر خود انداختند (و آن را پوشانیدند) و آنرا با متاع و عوض کم (و حقیر) فروختند، پس بد است آنچه خریدند. ﴿188﴾ گمان مبر در مورد آنانی که به کرده خویش خرسند میشوند و دوست دارند بر آنچه که نکردهاند ستایش شوند، و گمان مبر که آنها از عذاب نجات مییابند (بلکه) آنها عذاب دردناکی در پیش دارند. ﴿189﴾ بادشاهی آسمانها و زمین تنها از الله است، و الله بر هر چیزی توانا است. ﴿190﴾ یقینا در آفریدن آسمانها و زمین (به هیئت خاص) و در اختلاف (پی در پی آمدن) شب و روز، دلائل واضح (به قدرت و وحدانیت الله) برای صاحبان خرد است. ﴿191﴾ (خردمندان) آنانیاند که الله را (به حالت) ایستاده، و نشسته، و بر پهلو آرامیده یاد میکنند، و در (حکمت از) آفریدن آسمانها و زمین تفکر میکنند (و در دعای خود میگویند): ای پرودگار ما! این عالم و موجودات را بیفائده نه آفریده ای، پاکی تو (از آنچه لایق شأن تو نیست) پس ما را از عذاب دوزخ نگاه دار. ﴿192﴾ ای پروردگار ما! یقینا کسی را که تو در دوزخ در آوری پس یقینا رسوایش کرده ای، و برای ظالمان هیچ مددگاری نیست (تا آنها را از این رسوائی نجات دهد). ﴿193﴾ ای پروردگار ما! یقینا ما شنیدیم که دعوت دهنده (مردم را) بهسوی ایمان دعوت میدهد، (و میگوید:) که به پروردگارتان ایمان آرید، پس ما ایمان آوردیم، پس ای پروردگار ما! گناهان ما را بیامرز، و از ما بدیهای ما را دور کن، و ما را با نیکان بمیران. ﴿194﴾ ای پروردگار ما! آنچه را که بر زبان پیغمبران خود (از نصرت در دنیا، و جنت در آخرت) به ما وعد کرده ای عطا کن، و ما را در روز قیامت رسوا مکن زیرا ما ایمان داریم که) یقینا تو وعدہ خلافی نمیکنی.
﴿فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّی لَا أُضِیعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْکُمْ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَى بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ فَالَّذِینَ هَاجَرُوا وَأُخْرِجُوا مِنْ دِیَارِهِمْ وَأُوذُوا فِی سَبِیلِی وَقَاتَلُوا وَقُتِلُوا لَأُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَلَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ثَوَابًا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ١٩٥ لَا یَغُرَّنَّکَ تَقَلُّبُ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی الْبِلَادِ١٩٦ مَتَاعٌ قَلِیلٌ ثُمَّ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمِهَادُ١٩٧ لَکِنِ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا نُزُلًا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ لِلْأَبْرَارِ١٩٨ وَإِنَّ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ لَمَنْ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ وَمَا أُنْزِلَ إِلَیْهِمْ خَاشِعِینَ لِلَّهِ لَا یَشْتَرُونَ بِآیَاتِ اللَّهِ ثَمَنًا قَلِیلًا أُولَئِکَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِنَّ اللَّهَ سَرِیعُ الْحِسَابِ١٩٩ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ٢٠٠﴾ [آل عمران: 195-200].
﴿195﴾ پس پروردگارشان دعای آنها را قبول کرد (به این طور) که من عمل هیچ عمل کننده ای شما را؛ خواه مرد باشد و خواه زن، ضائع نمیکنم، شما از جنس یکدیگر هستید (که در ایمان و عمل، مرد و زن فرق ندارند، و یکی از آن اعمال هجرت است) پس آنان که هجرت کردند و از خانههایشان بیرون رانده شدند و در راه من (راه الله) اذیتها دیدند و (با کفار) جنگ کردند و کشته شدند، حتما گناهانشان را محو میکنیم و حتما آنها را در باغهای که در زیر درختان و قصرهای آن نهرها جاری است، داخل کنیم، این ثواب از جانب الله داده میشود، و ثواب نیکو و خوب نزد الله است . ﴿196﴾ گشت و گذار کافران در شهرها تو را نفریبد. ﴿197﴾ (این متاع) چند روزه و ناچیز است، باز جایگاهشان دوزخ است، و دوزخ (برای کافران) چه بد آرامگاهی است. ﴿198﴾ لیکن آنانی که (تقوی پیشه کردند و) از پروردگار خود ترسیدند برای آنها باغهایی است که از زیر آن نهرها جاری میباشد، و در آن همیشهاند، (و این) مهمانی است از نزد الله، و آنچه نزد الله است، برای نیکوکاران (از هر چیزی) بهتر است. ﴿199﴾ (همه اهل کتاب دوزخی نیستند) و یقینا از اهل کتاب کسانی هستند که به الله و به آنچه بر شما نازل شده و به آنچه بر خود آنها نازل شده است؛ در حالیکه در برابر الله متواضعاند، ایمان دارند، آیات و احکام الله را در برابر متاع حقیر (دنیا) عوض نمیکنند، این گروه است که نزد پروردگارشان اجر خود را دارند، بیگمان الله زود حساب گیرنده است . ﴿200﴾ ای کسانی که ایمان آورده اید، صبر پیشه کنید، (و در مقابل دشمن) پایداری ورزید و برای جهاد آماده باشید در انتظار جهاد وسایل جنگی خود را مهیا کنید) و از الله بترسید تا که کامیاب شوید.
در مدینه نازل شده و یکصدو هفتاد و شش آیت است.
بنام الله بخشندۀ مهربان
﴿یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا کَثِیرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلَیْکُمْ رَقِیبًا١ وَآتُوا الْیَتَامَى أَمْوَالَهُمْ وَلَا تَتَبَدَّلُوا الْخَبِیثَ بِالطَّیِّبِ وَلَا تَأْکُلُوا أَمْوَالَهُمْ إِلَى أَمْوَالِکُمْ إِنَّهُ کَانَ حُوبًا کَبِیرًا٢ وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِی الْیَتَامَى فَانْکِحُوا مَا طَابَ لَکُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ ذَلِکَ أَدْنَى أَلَّا تَعُولُوا٣ وَآتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَکُمْ عَنْ شَیْءٍ مِنْهُ نَفْسًا فَکُلُوهُ هَنِیئًا مَرِیئًا٤ وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَکُمُ الَّتِی جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ قِیَامًا وَارْزُقُوهُمْ فِیهَا وَاکْسُوهُمْ وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفًا٥ وَابْتَلُوا الْیَتَامَى حَتَّى إِذَا بَلَغُوا النِّکَاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْدًا فَادْفَعُوا إِلَیْهِمْ أَمْوَالَهُمْ وَلَا تَأْکُلُوهَا إِسْرَافًا وَبِدَارًا أَنْ یَکْبَرُوا وَمَنْ کَانَ غَنِیًّا فَلْیَسْتَعْفِفْ وَمَنْ کَانَ فَقِیرًا فَلْیَأْکُلْ بِالْمَعْرُوفِ فَإِذَا دَفَعْتُمْ إِلَیْهِمْ أَمْوَالَهُمْ فَأَشْهِدُوا عَلَیْهِمْ وَکَفَى بِاللَّهِ حَسِیبًا٦﴾ [النساء: 1-6].
﴿1﴾ ای مردم! از پروردگارتان (مالک و متصرف تان) بترسید، آن (پروردگاری) که شما را از یک شخص آفرید، و همسر او (حوا) را (نیز) از همان شخص (آدم) آفرید، و (باز) از آن دو (آدم و حوا)، مرد و زن بسیاری را (در روی زمین) منتشر ساخت، و از الله بترسید که به نام او از یکدیگر سوال (درخواست) میکنید، همچنین از قطع صله رحمی (و تلف شدن حقوق) خویشاوندان بترسید؟ بیگمان الله بر (کردار و گفتار) شما نگهبان هست. ﴿2﴾ و مالهای یتیمان را به خودشان (بعد از بلوغ آنها) بسپارید، و (مال) ناپاک را با (مال) پاکیزه تبدیل نکنید و مالهای آنان (یتیمان) را با مالهای خود (یکجا کرده) نخورید، چون این (کار) گناه بزرگ است. ﴿3﴾ و اگر ترسیدید از اینکه در حق دختران یتیم عدل کرده نمیتوانید پس (در این صورت) از دیگر زنانی که مورد پسندتان است؛ دو زن، یا سه زن، یا چهار زن را نکاح کنید، پس اگر ترسیدید که عدل کرده نمیتوانید پس (فقط) یک زن را نکاح کنید یا اکتفا کنید به کنیزی که مالک شدهاید، این نزدیکتر به آن است که (با عیالمندشدن و فقیر شدن، در حق زنان) ظلم نکنید. ﴿4﴾ و مهرهای زنان را به خوشی و رضایت، به ایشان بدهید، پس اگر از خلوص دل برای شما چیزی از مهر را (معاف کرده) بگذارند، پس آن را خوش و گوارا بخورید ﴿5﴾ و به نادانان اموال تان را مسپارید که الله آن را سبب بقا و زندگیتان گردانیده است، و از آن مال، خوراک و پوشاکشان را بدهید، و با آنها سخن نیک و پسندیده بگویید. ﴿6﴾ و یتیمان را امتحان کنید (که بالغ شدهاند یا نه؟) تا وقتی که به عمر نکاح (بلوغ) برسند، پس اگر در آنها عقل و تدبیر را احساس کردید پس به آنها مالهایشان را بسپارید، و آن (مالها) را به اسراف و شتاب مخورید (از ترس اینکه بزرگ شوند (و مال خود را تصرف کنند) و هرکس توانمند (ثروتنمد) بود، پس باید (از خوردن مال یتیم) پرهیزگاری و پاکی کند، و کسی که فقیر و تنگدست بود از مال یتیم به قدر ضرورت باید بخورد، پس وقتی خواستید مالهایشان را به آنها بسپارید، پس بر آنها گواه بگیرید، و الله بر محاسبه (بندگان) کافی است.
﴿لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا تَرَکَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا تَرَکَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ کَثُرَ نَصِیبًا مَفْرُوضًا٧ وَإِذَا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُولُو الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینُ فَارْزُقُوهُمْ مِنْهُ وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفًا٨ وَلْیَخْشَ الَّذِینَ لَوْ تَرَکُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّیَّةً ضِعَافًا خَافُوا عَلَیْهِمْ فَلْیَتَّقُوا اللَّهَ وَلْیَقُولُوا قَوْلًا سَدِیدًا٩ إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوَالَ الْیَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَیَصْلَوْنَ سَعِیرًا١٠ یُوصِیکُمُ اللَّهُ فِی أَوْلَادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیَیْنِ فَإِنْ کُنَّ نِسَاءً فَوْقَ اثْنَتَیْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَکَ وَإِنْ کَانَتْ وَاحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ وَلِأَبَوَیْهِ لِکُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَکَ إِنْ کَانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلَدٌ وَوَرِثَهُ أَبَوَاهُ فَلِأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِنْ کَانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلِأُمِّهِ السُّدُسُ مِنْ بَعْدِ وَصِیَّةٍ یُوصِی بِهَا أَوْ دَیْنٍ آبَاؤُکُمْ وَأَبْنَاؤُکُمْ لَا تَدْرُونَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ لَکُمْ نَفْعًا فَرِیضَةً مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیمًا حَکِیمًا١١﴾ [النساء: 7-11].
﴿7﴾ مردان از آنچه که پدر و مادر و خویشاوندان به میراث میگذارند سهم دارند، و زنان از آنچه که پدر و مادر و خویشاوندان به میراث میگذارند سهم دارند، آن سهم (از اموال متروکه) کم باشد یا زیاد باشد (برای هریک) حصه معین مقرر گردیده است. ﴿8﴾ و چون خویشاوندان (که وارث نیستند) و یتیمان و ناتوانان در تقسیم میراث حاضر شوند، پس به آنها چیزی از آن (مال به طور بخشش) بدهید، و با آنها سخن نیک و شایسته بگویید. ﴿9﴾ و آنانی که اگر اولاد ضعیف از خود بجا بگذارند و بر (آینده) آنها ترس دارند (که ضائع نشوند) باید از الله بترسند، پس باید (در وصیت) از الله بترسند و باید سخن محکم و درست بگویند (که مخالف با عدل و حق نباشد). و ﴿10﴾ یقینا آنانی که مالهای (چنین) یتیمان (ضعیف ) را به ظلم میخورند، جز این نیست که در شکمهای خود آتش را میخورند، و زود است که در آتش شعله ور داخل شوند. ﴿11﴾ (چون رعایت اولاد ضروری است لذا) الله شما را دربارۀ اولاد تان سفارش میکند که دارایی خود را برباد نکرده و آنها را فقیر نگذارید. و در وقت تقسیم برای پسر مانند دو سهم دختر است، پس اگر وارثان زن باشند و اضافه از دو نفر باشند، پس برای آنها (از جمله سه حصه ترکه)، دو حصه سهم میرسد، و اگر یکی باشد، پس نصف ترکه از اوست، و برای هریک از پدر و مادر میت، یک ششم ترکه است اگر از میت فرزندی باشد، و اگر از میت فرزندی نباشد و پدر و مادر او وارث او گردند، پس برای مادر یک سوم است (و باقی از پدر است) و اگر از میت برادرانی مانده باشد، پس مادر او یک ششم ترکه را میبرد، البته (تقسیم میراث) بعد از تنفیذ وصیتی است که میت به آن وصیت کرده است یا بعد از ادای دین است (اگر میت دیندار باشد) و شما نمیدانید که پدران و پسرانتان کدام یکی از آنها برای تان سودمندتر است، (این احکام) از طرف الله مقرر شده است؛ یقینا الله (به احوال ورثه) دانا و حکیم است.
﴿وَلَکُمْ نِصْفُ مَا تَرَکَ أَزْوَاجُکُمْ إِنْ لَمْ یَکُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ فَإِنْ کَانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَکُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَکْنَ مِنْ بَعْدِ وَصِیَّةٍ یُوصِینَ بِهَا أَوْ دَیْنٍ وَلَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَکْتُمْ إِنْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ وَلَدٌ فَإِنْ کَانَ لَکُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَکْتُمْ مِنْ بَعْدِ وَصِیَّةٍ تُوصُونَ بِهَا أَوْ دَیْنٍ وَإِنْ کَانَ رَجُلٌ یُورَثُ کَلَالَةً أَوِ امْرَأَةٌ وَلَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِکُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ فَإِنْ کَانُوا أَکْثَرَ مِنْ ذَلِکَ فَهُمْ شُرَکَاءُ فِی الثُّلُثِ مِنْ بَعْدِ وَصِیَّةٍ یُوصَى بِهَا أَوْ دَیْنٍ غَیْرَ مُضَارٍّ وَصِیَّةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَلِیمٌ١٢ تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ یُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ١٣ وَمَنْ یَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَیَتَعَدَّ حُدُودَهُ یُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِیهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُهِینٌ١٤﴾ [النساء: 12-14].
﴿12﴾ و برای شما (مردان) نصف از ترکۀ است که زنهایتان از خود بجا گذاشتهاند، اگر آنها اولاد نداشته باشند، ولی اگر اولاد داشته باشند، سهم شما یک چهارم از ترکه است، البته بعد از تنفیذ وصیتی که زنان به آن وصیت میکنند یا بعد از ادای دین (اگر دیندار باشند)، و (اما اگر شوهر وفات کرد) سهم زنان یک چهارم از ترکه شما است اگر فرزندی نداشته باشید، اما اگر فرزندی داشته باشید، سهم زنان شما یک هشتم ترکه شما است (لیکن) بعد از تنفیذ وصیتی که شما به آن وصیت میکنید یا بعد از ادای دین (اگر دیندار باشید) و اگر مردی یا زنی که از او ارث برده شود کلاله باشد (یعنی والدین و فرزند نداشته باشد) و او برادر و خواهر داشته باشد، پس برای هریک از آنان یک ششم میرسد، پس اگر (خواهر و برادر) بیش از یکی باشند همهشان در یک سوم مساویانه شریکاند، البته بعد از تنفیذ وصیت یا بعد از ادای دین، (به شرطی که) وصیت (وصیت کننده) به وارث ضرر نرساند، (این حکم) سفارشی از جانب الله است، و الله دانا (و) بردبار است. ﴿13﴾ آن (چه بیان شد) حدود و مقررات الله است، و هر کس از الله و رسول او اطاعت و پیروی کند، الله او را در باغهای داخل میکند که از زیر درختان و قصرهای آن نهرها جاری است، آنان برای همیشه در آن میباشند، و این است کامیابی بزرگ. ﴿14﴾ و هرکس نافرمانی الله و رسول او را کند و از حدود الهی تجاوز کند الله او را در آتشی داخل میکند که همیشه در آن میماند، و برای او عذاب رسواکننده (اهانت آمیز) است.
﴿وَاللَّاتِی یَأْتِینَ الْفَاحِشَةَ مِنْ نِسَائِکُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَیْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْکُمْ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِکُوهُنَّ فِی الْبُیُوتِ حَتَّى یَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ یَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِیلًا١٥ وَاللَّذَانِ یَأْتِیَانِهَا مِنْکُمْ فَآذُوهُمَا فَإِنْ تَابَا وَأَصْلَحَا فَأَعْرِضُوا عَنْهُمَا إِنَّ اللَّهَ کَانَ تَوَّابًا رَحِیمًا١٦ إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ یَتُوبُونَ مِنْ قَرِیبٍ فَأُولَئِکَ یَتُوبُ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا١٧ وَلَیْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئَاتِ حَتَّى إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّی تُبْتُ الْآنَ وَلَا الَّذِینَ یَمُوتُونَ وَهُمْ کُفَّارٌ أُولَئِکَ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا١٨ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا یَحِلُّ لَکُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّسَاءَ کَرْهًا وَلَا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ مَا آتَیْتُمُوهُنَّ إِلَّا أَنْ یَأْتِینَ بِفَاحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ کَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَیَجْعَلَ اللَّهُ فِیهِ خَیْرًا کَثِیرًا١٩﴾ [النساء: 15-19].
﴿15﴾ و آنانی از زنان شما که مرتکب فاحشه (زنا) میشوند، پس بر آنها چهار مرد از خودتان (از مسلمانان عادل) را گواہ طلب کنید، پس اگر گواهی دادند (بر کار بد آنها) پس آنها را در خانهها محبوس کنید تا آن که ملک الموت روح آنها را قبض کند، یا الله برای آنها (قانون و راهی دیگری مقرر کند. ﴿16﴾ و آن دو کس از شما که زنا میکنند (از زن و مرد) پس آنها را (بوسیلۀ حاکم) آزار دهید، پس اگر توبه کردند (از عمل فاحشه) و اصلاح کردند (عمل خود را) پس از آزارسانیشان دست بردارید؛ زیرا الله توبه پذیر (و) بسیار مهربان است. ﴿17﴾ جز این نیست که (وعدہ) قبول توبه بر ذمه الله است (الله متعال بر خود واجب گردانیده است) (این) تنها برای آنانی است که به نادانی کاربد میکنند، و باز به زودی توبه میکنند (از گناه خویش ) پس این گروه است که الله توبهشان را قبول میکند، و الله دانای باحکمت است. ﴿18﴾ و (وعدۀ) قبول توبه برای کسانی نیست که گناه میکنند تا وقتی که مرگ یکی از آنها برسد میگوید: البته اکنون توبه کردم، و نیز توبه آنانی که در حالت کفر میمیرند (قبول نمیگردد)، برای این دو گروه عذاب دردناک آماده کردهایم. ﴿19﴾ ای کسانی که ایمان آورده اید، برای شما حلال نیست که زنان را جبرا (بدون رضامندی آنها) به ارث ببرید، و نیز زنان (بیوه) را از نکاح (با مردی دیگر) منع مکنید، تا بخشی از مالی را که به آنها (به طور مهر) داده بودید، پس بگیرید مگر آنکه مرتکب عمل زشت آشکار شوند، و با زنان به طریقه نیک و پسندیده زندگانی کنید، پس اگر آنها را دوست ندارید صبر کنید زیرا چه بسا؛ چیزی را خوش ندارید و (لیکن) الله در آن خیر و برکت بسیاری گذاشته است.
﴿وَإِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدَالَ زَوْجٍ مَکَانَ زَوْجٍ وَآتَیْتُمْ إِحْدَاهُنَّ قِنْطَارًا فَلَا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَیْئًا أَتَأْخُذُونَهُ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِینًا٢٠ وَکَیْفَ تَأْخُذُونَهُ وَقَدْ أَفْضَى بَعْضُکُمْ إِلَى بَعْضٍ وَأَخَذْنَ مِنْکُمْ مِیثَاقًا غَلِیظًا٢١ وَلَا تَنْکِحُوا مَا نَکَحَ آبَاؤُکُمْ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّهُ کَانَ فَاحِشَةً وَمَقْتًا وَسَاءَ سَبِیلًا٢٢ حُرِّمَتْ عَلَیْکُمْ أُمَّهَاتُکُمْ وَبَنَاتُکُمْ وَأَخَوَاتُکُمْ وَعَمَّاتُکُمْ وَخَالَاتُکُمْ وَبَنَاتُ الْأَخِ وَبَنَاتُ الْأُخْتِ وَأُمَّهَاتُکُمُ اللَّاتِی أَرْضَعْنَکُمْ وَأَخَوَاتُکُمْ مِنَ الرَّضَاعَةِ وَأُمَّهَاتُ نِسَائِکُمْ وَرَبَائِبُکُمُ اللَّاتِی فِی حُجُورِکُمْ مِنْ نِسَائِکُمُ اللَّاتِی دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَإِنْ لَمْ تَکُونُوا دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ وَحَلَائِلُ أَبْنَائِکُمُ الَّذِینَ مِنْ أَصْلَابِکُمْ وَأَنْ تَجْمَعُوا بَیْنَ الْأُخْتَیْنِ إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللَّهَ کَانَ غَفُورًا رَحِیمًا٢٣﴾ [النساء: 20-23].
﴿20﴾ و اگر خواستید همسر (جدید) را به جای همسر (قدیم) قرار دهید (یعنی زن قدیم را طلاق دهید) و به یکی از آنها مال بسیار (به طور مهر) داده باشید، پس از آن (مال) چیزی نگیرید، آیا آن را به ستم و تجاوز آشکار پس میگیرید؟. ﴿21﴾ و چطور آن را میگیرید حال آن که با یکدیگر آمیزش (جنسی) کرده اید (و هریک بر عورت دیگری اطلاع پیدا کرده است) در حالیکه زنان از شما عهد محکم (در عقد نکاح) گرفتهاند. ﴿22﴾ و با زنانی ازدواج نکنید که پدران تان با آنها نکاح کرده بودند، مگر آنچه در گذشته (قبل از نزول این آیت) رخ داده است، بیگمان این کار، بیحیائی و عمل ناشایست و منفور و راه بد است. ﴿23﴾ بر شما مادران تان حرام شده است و دختران تان و خواهران تان و عمههایتان و خالههایتان و دختران برادر و دختران خواهر و (حرام شده است) آن مادران شما که شما را شیر دادهاند و خواهران رضاعی تان و مادران زنهایتان، و دختران زنان تان که در کنار شما پرورش یافته اند؛ از بطن آن زنان تان که با آنها همبستر شده اید، پس اگر با آنها همبستر نشده اید، پس بر شما گناهی نیست (در نکاح کردن دختران آنها)، و (حرام شده است) زنان پسران شما که از پشت (نسل) خود تان باشند، و (حرام شده است) این که دو خواهر را در نکاح خود جمع کنید، مگر آنچه گذشته است، بیگمان الله آمرزنده (و) مهربان است.
﴿وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ کِتَابَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَأُحِلَّ لَکُمْ مَا وَرَاءَ ذَلِکُمْ أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوَالِکُمْ مُحْصِنِینَ غَیْرَ مُسَافِحِینَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً وَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا تَرَاضَیْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِیضَةِ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیمًا حَکِیمًا٢٤ وَمَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ مِنْکُمْ طَوْلًا أَنْ یَنْکِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِنْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ مِنْ فَتَیَاتِکُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِیمَانِکُمْ بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْکِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَیْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَیْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَیْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِکَ لِمَنْ خَشِیَ الْعَنَتَ مِنْکُمْ وَأَنْ تَصْبِرُوا خَیْرٌ لَکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ٢٥ یُرِیدُ اللَّهُ لِیُبَیِّنَ لَکُمْ وَیَهْدِیَکُمْ سُنَنَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَیَتُوبَ عَلَیْکُمْ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ٢٦﴾ [النساء: 24-26].
﴿24﴾ و زنان شوهردار بر شما حرام شده است مگر کنیزهای که مالک آنها شده اید، این فریضه الهی است که بر شما لازم شده است، و برای شما غیر این محرمات حلال است (به شرطی) که به مالهای خویش طلب نکاح کنید به قصد پاکی، نه به قصد شهوت رانی و زنا، پس آنچه از زنان نفع گرفته اید (بوسیلۀ آمیزش جنسی) پس مهرهایشان را مطابق آنچه (از جانب الله) مقرر شده است بدهید، و بر شما در آنچه با یکدیگر بعد از مهر مقرر توافق نموده اید، گناهی نیست، (چون) یقینا الله دانای باحکمت است. ﴿25﴾ و هر که از شما قدرت مالی نداشته باشد که به وسیله آن با زنان مسلمان آزاد نکاح کند، پس باید با کنیزهای مسلمانی که مالک آنها شده اید نکاح کند، و الله به ایمان شما عالمتر است، همه شما از جنس یکدیگرید (همه تان فرزندان آدم هستید) پس کنیزان مسلمان را به اجازه اهل آنها نکاح کنید و مهرهایشان را به وجه معروف و نیک به آنان بدهید (به شرطی که) پاکدامن باشند و زانی نباشند و نه دوست پنهانی گیرنده باشند، پس وقتی شوهردار شدند، اگر مرتکب فاحشه (زنا) شدند پس بر آنها نیمی از عقوبتی (حدی) که بر زنان آزاد است (اجرای آن لازم است)، این (نکاح کنیزکان) برای کسی از شما است که از واقع شدن در گناه بترسد، و صبر کردن (نسبت به نکاح کنیزها) برایتان بهتر است، و الله آمرزنده مهربان است. ﴿26﴾ الله میخواهد برای شما (قواعد دین تان را بیان کند، و شما را به طریقههای (نیک) آنانی که پیش از شما بودند راهنمایی کند، و (می خواهد) توبۀ شما را که قبول کند، والله دانای باحکمت است.
﴿وَاللَّهُ یُرِیدُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْکُمْ وَیُرِیدُ الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الشَّهَوَاتِ أَنْ تَمِیلُوا مَیْلًا عَظِیمًا٢٧ یُرِیدُ اللَّهُ أَنْ یُخَفِّفَ عَنْکُمْ وَخُلِقَ الْإِنْسَانُ ضَعِیفًا٢٨ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَأْکُلُوا أَمْوَالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَنْ تَکُونَ تِجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ مِنْکُمْ وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ إِنَّ اللَّهَ کَانَ بِکُمْ رَحِیمًا٢٩ وَمَنْ یَفْعَلْ ذَلِکَ عُدْوَانًا وَظُلْمًا فَسَوْفَ نُصْلِیهِ نَارًا وَکَانَ ذَلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیرًا٣٠ إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَنُدْخِلْکُمْ مُدْخَلًا کَرِیمًا٣١ وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَکُمْ عَلَى بَعْضٍ لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبْنَ وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ کَانَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمًا٣٢ وَلِکُلٍّ جَعَلْنَا مَوَالِیَ مِمَّا تَرَکَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ وَالَّذِینَ عَقَدَتْ أَیْمَانُکُمْ فَآتُوهُمْ نَصِیبَهُمْ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدًا٣٣﴾ [النساء: 27-33].
﴿27﴾ و الله میخواهد شمارا ببخشد (و بهسوی رحمت خود باز گرداند)، و کسانی که از شهوات پیروی میکنند، میخواهند شما (از راه راست) به کجی بزرگ متمایل شوید (و حق را کاملا ترک گوید). ﴿28﴾ الله میخواهد که (با آسان کردن احکام) بار تکلیف شما را سبک کند (زیرا) انسان ضعیف آفریده شده است. ﴿29﴾ ای کسانی که ایمان آورده اید، مالهای یکدیگر را در بین خودتان به ناحق مخورید، مگر این که از راه تجارت به رضامندی یکدیگر باشد، و خود را نکشید، بیگمان الله به شما همیشه مهربان است. ﴿30﴾ و هرکه با تجاوز و ظلم چنین کند، پس به زودی او را در آتش سوزان داخل میکنیم، و این کار بر الله آسان است. ﴿31﴾ اگر از گناهان بزرگی که از آن منع میشوید، پرهیز کنید (پس ) گناهان کوچک تان را از شما دور (محو) میسازیم، و شما را در جای عزت و کرامت داخل میکنیم. ﴿32﴾ و آنچه را که الله سبب فضیلت بعضی شما بر بعضی دیگر قرار داده است تمنی نکنید، برای مردان از آنچه خود کسب کردهاند سهمی است، و برای زنان از آنچه خود کسب کردهاند سهمی است، و (به جای آرزوهای بیمورد) از فضل الله بخواهید، یقینا الله به هر چیزی عالم است. ﴿33﴾ و برای هریک از والدین و خویشان و آنانی که با ایشان پیمان بسته اید، در چیزی که از خود بجا میگذارند، ورثه و حقدار قرار دادهایم، پس سهم آنها را (از ارث) بدهید، زیرا الله بر هر چیز گواه است.
﴿الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَیْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَاللَّاتِی تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَکُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَیْهِنَّ سَبِیلًا إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیًّا کَبِیرًا٣٤ وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَیْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَکَمًا مِنْ أَهْلِهِ وَحَکَمًا مِنْ أَهْلِهَا إِنْ یُرِیدَا إِصْلَاحًا یُوَفِّقِ اللَّهُ بَیْنَهُمَا إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیمًا خَبِیرًا٣٥ وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئًا وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَبِذِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینِ وَالْجَارِ ذِی الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَابْنِ السَّبِیلِ وَمَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ مَنْ کَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا٣٦ الَّذِینَ یَبْخَلُونَ وَیَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَیَکْتُمُونَ مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَأَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ عَذَابًا مُهِینًا٣٧﴾ [النساء: 34-37].
﴿34﴾ مردان بر زنان ولایت دارند (صاحب اداره و حاکم اند) از آن جهت که الله بعضی (مردان) را بر بعضی دیگر (زنان) برتری داده است (از نگاه قدرت بدنی و اراده محکم)، و اینکه از مالهای خود (بر زنان) انفاق میکنند، پس زنان نیکو کار، فرمانبردار شوهران خود میباشند، و حقوق و اسرار شوهران خود را در غیاب آنها محافظت میکنند، به سبب اینکه الله آنها را به وسیله شوهرها محافظت میکند. و زنانی که از نافرمانی آنها میترسید پس ؛ (اولا) آنها را نصیحت کنید، و (ثانیا: اگر مؤثر نشد) در خوابگاه از آنها دوری کنید، و (ثالثا: اگر پند و جدایی فایده نکرد) پس آنها را بزنید، پس اگر از شما اطاعت کردند، باز بهانه ای برای ظلم و ستم بر آنها مجویید؛ بیگمان الله بلندمرتبه (و) بسیار بزرگ است. ﴿35﴾ و اگر (شما اولیای امور) از اختلاف میان زن و شوهر ترسیدید، پس صلاح کاری (داور) از خانواده شوهر و صلاح کاری (داور) از خانواده زن بفرستید، اگر (صلاح کاران) اصلاح را بخواهند الله میان آن دو (زن و شوهر) موافقت (و الفت) پیدا میکند؛ بیگمان الله دانای باخبر است. ﴿36﴾ و الله را عبادت کنید و با او چیزی را شریک سازید، و با پدر و مادر نیکی و احسان کنید، و با خویشاوندان و یتیمان و ناداران، و با همسایه خویشاوند و با همسایۀ بیگانه و با همنشین در پهلو نشسته و با مسافران و با کنیزان؛ بیگمان الله کسی را که متکبر و خودستا (فخر فروش) باشد، دوست ندارد. ﴿37﴾ (همچنان الله دوست ندارد) آنانی را که بخل میورزند و مردم را (هم) به بخل امر میکنند، و آنچه را الله از فضل خود به آنها داده است، میپوشانند، و برای کافران عذاب خوار کننده مهیا نمودهایم.
﴿وَالَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْیَوْمِ الْآخِرِ وَمَنْ یَکُنِ الشَّیْطَانُ لَهُ قَرِینًا فَسَاءَ قَرِینًا٣٨ وَمَاذَا عَلَیْهِمْ لَوْ آمَنُوا بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقَهُمُ اللَّهُ وَکَانَ اللَّهُ بِهِمْ عَلِیمًا٣٩ إِنَّ اللَّهَ لَا یَظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ وَإِنْ تَکُ حَسَنَةً یُضَاعِفْهَا وَیُؤْتِ مِنْ لَدُنْهُ أَجْرًا عَظِیمًا٤٠ فَکَیْفَ إِذَا جِئْنَا مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِیدٍ وَجِئْنَا بِکَ عَلَى هَؤُلَاءِ شَهِیدًا٤١ یَوْمَئِذٍ یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَعَصَوُا الرَّسُولَ لَوْ تُسَوَّى بِهِمُ الْأَرْضُ وَلَا یَکْتُمُونَ اللَّهَ حَدِیثًا٤٢ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُکَارَى حَتَّى تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ وَلَا جُنُبًا إِلَّا عَابِرِی سَبِیلٍ حَتَّى تَغْتَسِلُوا وَإِنْ کُنْتُمْ مَرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْکُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَیَمَّمُوا صَعِیدًا طَیِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَأَیْدِیکُمْ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَفُوًّا غَفُورًا٤٣ أَلَمْتر إِلَى الَّذِینَ أُوتُوا نَصِیبًا مِنَ الْکِتَابِ یَشْتَرُونَ الضَّلَالَةَ وَیُرِیدُونَ أَنْ تَضِلُّوا السَّبِیلَ٤٤﴾ [النساء: 38-44].
﴿38﴾ و آنانی که مالهای خود را برای نمایش به مردم انفاق میکنند و (در حقیقت) به الله و به روز آخرت ایمان ندارند (در واقع شیطان همدم آنها است) و هر کس که شیطان همنشین او باشد، پس وی چه بد همنشینی است. ﴿39﴾ و اگر به الله و به روز آخرت ایمان میآوردند، و (به اخلاص ) از آنچه الله به آنها روزی داده است، انفاق میکردند؛ چه زیانی بر آنها داشت؟ و الله به (احوال) آنها داناست. ﴿40﴾ البته الله به وزن ذرۀ (بر کسی) ظلم نمیکند، و اگر آن (ذره) نیکی باشد، (الله) دو چندانش میکند، و از نزد خود (صاحب آن را) ثواب بزرگ میدهد. ﴿41﴾ پس حال مردم چگونه باشد؛ وقتی از هر امتی گواهی بیاوریم، و تو را (نیز ای محمد) بر آنان (امت مسلمان) گواه بیاوریم. ﴿42﴾ در آن روز، آنانی که کفر ورزیدهاند و از پیغمبر نافرمانی کردهاند آرزو میکنند که ای کاش زمین بر آنها هموار گردد (در زمین فرو روند) و نمیتوانند هیچ سخنی را از الله پنهان کنند. ﴿43﴾ ای کسانی که ایمان آورده اید، در حال مستی و نشه به نماز نزدیک مشوید، تا وقتی که بدانید چه میگویید، و در حال جنابت به نماز نزدیک مشوید (در حال جنابت در مسجد داخل نشوید) مگر اینکه عبور نماید (از مسجد) تا آن که غسل کنید و اگر بیمار باشید، و یا مسافر باشید، یا یکی از شما از قضای حاجت آمد، یا با زنان هم بستری کرده باشید و آب نیافتید پس تیمم کنید بر زمین (خاک) پاک، پس مسح کنید به آن رویها و دستهای خود را، بیگمان الله عفو کننده (و) آمرزنده است. ﴿44﴾ آیا بهسوی آنانی که بهره از (علم) کتاب داده شدهاند ندیدی (یهود) که گمراهی را (در بدل هدایت) میخرند و میخواهند که شما (هم) راه حق را گم کنید.
﴿وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِأَعْدَائِکُمْ وَکَفَى بِاللَّهِ وَلِیًّا وَکَفَى بِاللَّهِ نَصِیرًا٤٥ مِنَ الَّذِینَ هَادُوا یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَیَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَیْنَا وَاسْمَعْ غَیْرَ مُسْمَعٍ وَرَاعِنَا لَیًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْنًا فِی الدِّینِ وَلَوْ أَنَّهُمْ قَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاسْمَعْ وَانْظُرْنَا لَکَانَ خَیْرًا لَهُمْ وَأَقْوَمَ وَلَکِنْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِکُفْرِهِمْ فَلَا یُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِیلًا٤٦ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ آمِنُوا بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِمَا مَعَکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَى أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُمْ کَمَا لَعَنَّا أَصْحَابَ السَّبْتِ وَکَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا٤٧ إِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَنْ یَشَاءُ وَمَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِیمًا٤٨ أَلَمْتر إِلَى الَّذِینَ یُزَکُّونَ أَنْفُسَهُمْ بَلِ اللَّهُ یُزَکِّی مَنْ یَشَاءُ وَلَا یُظْلَمُونَ فَتِیلًا٤٩ انْظُرْ کَیْفَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ وَکَفَى بِهِ إِثْمًا مُبِینًا٥٠ أَلَمْتر إِلَى الَّذِینَ أُوتُوا نَصِیبًا مِنَ الْکِتَابِ یُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَیَقُولُونَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا هَؤُلَاءِ أَهْدَى مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا سَبِیلًا٥١﴾ [النساء: 45-51].
﴿45﴾ و (ای مؤمنان) الله به دشمنان شما داناتر است، و کافی است که الله دوست و کارساز شما باشد و کافی است که الله مددگار شما باشد. ﴿46﴾ گروهی از یهودیهااند که کلمات را از جاهای آن تحریف میکنند و تغیر میدهند، و (به طور استهزاء) میگویند: شنیدیم (سخن ترا ای محمد) ولی نافرمانی کردیم، و بشنو (ای پیغمبر و) ناشنیده بگیر، و (می گویند:) حال ما را مراعات کن، و سخن را در زبانهای خود میپیچانند، تا در دین طعنه زنند، و اگر میگفتند: شنیدیم و اطاعت کردیم، و تو بشنو و به ما نظر کن، البته برای آنها خیر بود و درستتر بود، و لیکن الله آنها را به سبب کفرشان از رحمت خود محروم کرده است، پس ایمان نمیآرند مگر اندک. ﴿47﴾ ای اهل کتاب! به آنچه نازل کردهایم و تصدیق کنندۀ آن کتابی که با شما است، ایمان آورید، پیش از اینکه چهرهها را محو و مسخ سازیم و پیش از اینکه آنها را به شکل عقب (مانند پشت سر) برگردانیم، یا اصحاب آن چهرهها را از رحمت خود دور سازیم، طوری که صاحبان روز شنبه را از رحمت خود دور کردیم، و امر و اراده الله شدنی (و یقینی) است. ﴿48﴾ البته الله نمیبخشد این را که با او چیزی شریک قرار داده شود، و غیر از آن (شرک) را، برای کسی بخواهد میبخشد، و هر کس که (چیزی را) با الله شریک گرداند، پس در حقیقت به الله گناه بزرگی را افترا بسته است. ﴿49﴾ آیا بهسوی آنانی که خود را پاک میشمارند، ندیدی؟ بلکه الله هرکه را بخواهد پاک میسازد، و به قدر فتیلی (رشتۀ در وسط هسته خرما) ظلم کرده نشوند. ﴿50﴾ ببین چطور بر الله دروغ و افترا میبندند؟ و کافی است که این گناه آشکار باشد. ﴿51﴾ آیا آنانی را که بهره ای از علم کتاب (الله) داده شدهاند، ندیدی که به بت و طاغوت (قوتهای سرکش) ایمان دارند، و راجع به کفار میگویند: این گروه نسبت به مؤمنان راه یابتراند.
﴿أُولَئِکَ الَّذِینَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَمَنْ یَلْعَنِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ نَصِیرًا٥٢ أَمْ لَهُمْ نَصِیبٌ مِنَ الْمُلْکِ فَإِذًا لَا یُؤْتُونَ النَّاسَ نَقِیرًا٥٣ أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَیْنَا آلَ إِبْرَاهِیمَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَآتَیْنَاهُمْ مُلْکًا عَظِیمًا٥٤ فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ بِهِ وَمِنْهُمْ مَنْ صَدَّ عَنْهُ وَکَفَى بِجَهَنَّمَ سَعِیرًا٥٥ إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِنَا سَوْفَ نُصْلِیهِمْ نَارًا کُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنَاهُمْ جُلُودًا غَیْرَهَا لِیَذُوقُوا الْعَذَابَ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَزِیزًا حَکِیمًا٥٦ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا لَهُمْ فِیهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَنُدْخِلُهُمْ ظِلًّا ظَلِیلًا٥٧ إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا یَعِظُکُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ کَانَ سَمِیعًا بَصِیرًا٥٨ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ ذَلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلًا٥٩﴾ [النساء: 52-59].
﴿52﴾ این گروه کسانیاند که الله آنها را لعنت کرده است، و کسی را که الله لعنت کند، پس برای او هیچ مددگاری نخواهی یافت. ﴿53﴾ آیا برای آنها (یهودیان) سهمی در بادشاهی و حکومت است؟ که در آن صورت، به مردم (چیزی را) برابر شگاف هسته خرما نخواهند داد. ﴿54﴾ یا اینکه (یهودیان) نسبت به مردمان (مسلمان) بخاطر اینکه الله به آنها از فضل خود (کتاب) داده است، حسد میورزند؟ یقینا ما به اولاد ابراهیم (شما بنی اسرائیل) کتاب و حکمت و بادشاهی بزرگ را دادیم. ﴿55﴾ پس برخی از آنها (یهودیان) به او (محمد) ایمان آوردند، و برخی از ایشان (ایمان نیاوردند بلکه) مانع ایمان آوردن مردم شدند، و آتش شعله ور دوزخ برای آنها کافی است. ﴿56﴾ البته آنانی که به آیات ما کفر ورزیدند؛ حتما آنها را در آتش دوزخ در خواهیم آورد، هر قدر پوستهای (بدن)شان بسوزد و پخته شود، پوستهای دیگری به عوض پوستهای (اولی)شان قرار میدهیم، تا عذاب را بچشند؛ بیگمان الله غالب باحکمت است. ﴿57﴾ و آنانی که ایمان آوردند و کارهای نیک انجام دادند، البته آنها را به زودی در باغهای که در زیر آنها نهرها جاری است، داخل میکنیم، آنان برای همیشه در آن میباشند، برای آنها در آنجا زنان پاکیزه است و آنها را در سایه دوامدار درمی آریم. ﴿58﴾ البته الله به شما دستور میدهد که امانتها را به اهل آن (اصحاب آن) بسپارید و هرگاه میان مردم فیصله کردید، پس به عدل و انصاف حکم کنید، بیگمان الله شما را به آنچه نیک است پند و نصیحت میدهد؛ یقینا الله (به فیصلههای شما) شنوا و بیناست. ﴿59﴾ ای کسانی که ایمان آورده اید، از الله و پیغمبر و از صاحبان امرتان اطاعت کنید، و اگر در چیزی اختلاف کردید پس آن را به الله و رسول او (قرآن وسنت) برگردانید، اگر به الله و روز آخرت ایمان دارید، این (برای شما در دنیا) بهتر است و از نگاه عاقبت (آخرت) نیکوتر است
﴿أَلَمْتر إِلَى الَّذِینَ یَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ یُرِیدُونَ أَنْ یَتَحَاکَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ یَکْفُرُوا بِهِ وَیُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَنْ یُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِیدًا٦٠ وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَى مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ رَأَیْتَ الْمُنَافِقِینَ یَصُدُّونَ عَنْکَ صُدُودًا٦١ فَکَیْفَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ ثُمَّ جَاءُوکَ یَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا إِحْسَانًا وَتَوْفِیقًا٦٢ أُولَئِکَ الَّذِینَ یَعْلَمُ اللَّهُ مَا فِی قُلُوبِهِمْ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَعِظْهُمْ وَقُلْ لَهُمْ فِی أَنْفُسِهِمْ قَوْلًا بَلِیغًا٦٣ وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِیُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِیمًا٦٤ فَلَا وَرَبِّکَ لَا یُؤْمِنُونَ حَتَّى یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لَا یَجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَیْتَ وَیُسَلِّمُوا تَسْلِیمًا٦٥﴾ [النساء: 60-65].
﴿60﴾ آیا ندیدی بهسوی آنانی که ادعا میکنند به کتابی که بر تو نازل شده و به کتابی که پیش از تو نازل شده ایمان آوردهاند و میخواهند فیصله قضایای خود را پیش طاغوت ببرند؟ در حالیکه به آنها دستور داده شده که به طاغوت کفر بورزند (حکم طاغوت را قبول نکند) و شیطان میخواهد آنها را به گمراهی دور (از حق) دچار کند. ﴿61﴾ و چون به آنها گفته شود بیایید به طرف آنچه الله نازل کرده است، و (بیایید) به طرف رسول، منافقان را میبینی از تو سخت روی میگردانند. ﴿62﴾ پس چگونه وقتی به سبب آنچه با دستهای خود انجام دادهاند، مصیبتی به آنها برسد، باز (بخاطر رهایی از آن) نزد تو میآیند و به الله قسم میخورند که (هدف ما از داوری نزد طاغوت) جز نیکی و موافقت (بین دو طرف در گیر) نبود. ﴿63﴾ این گروه آنانیاند که الله آنچه در دل (پنهان) دارند میداند، پس از (انتقام) آنها در گذر و آنها را وعظ و اندرز ده و به آنها سخنی بگو که به دلهای آنها بنشیند، و مناسب حالشان باشد. ﴿64﴾ و ما هیچ پیغمبری را نفرستادیم مگر اینکه به حکم الله اطاعت شود، و اگر آنها وقتی به جان خویش ظلم کردند نزد تو میآمدند، و از الله مغفرت میخواستند و پیغمبر هم برای آنها طلب مغفرت میکرد، البته الله را توبه پذیر (و) بسیار مهربان مییافتند. ﴿65﴾ این چنین نیست، به پروردگارت قسم که آنها مؤمن (واقعی) نمیشوند تا آن که در حل اختلافشان تو را محکم و داور مقرر کنند، باز در دل خود هیچگونه دلتنگی راجع به حکم (و قضاوت) تو نیابند، و (در برابر فیصلۀ تو) کاملا تسلیم گردند.
﴿وَلَوْ أَنَّا کَتَبْنَا عَلَیْهِمْ أَنِ اقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ أَوِ اخْرُجُوا مِنْ دِیَارِکُمْ مَا فَعَلُوهُ إِلَّا قَلِیلٌ مِنْهُمْ وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا مَا یُوعَظُونَ بِهِ لَکَانَ خَیْرًا لَهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِیتًا٦٦ وَإِذًا لَآتَیْنَاهُمْ مِنْ لَدُنَّا أَجْرًا عَظِیمًا٦٧ وَلَهَدَیْنَاهُمْ صِرَاطًا مُسْتَقِیمًا٦٨ وَمَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولَئِکَ رَفِیقًا٦٩ ذَلِکَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ وَکَفَى بِاللَّهِ عَلِیمًا٧٠ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَکُمْ فَانْفِرُوا ثُبَاتٍ أَوِ انْفِرُوا جَمِیعًا٧١ وَإِنَّ مِنْکُمْ لَمَنْ لَیُبَطِّئَنَّ فَإِنْ أَصَابَتْکُمْ مُصِیبَةٌ قَالَ قَدْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیَّ إِذْ لَمْ أَکُنْ مَعَهُمْ شَهِیدًا٧٢ وَلَئِنْ أَصَابَکُمْ فَضْلٌ مِنَ اللَّهِ لَیَقُولَنَّ کَأَنْ لَمْ تَکُنْ بَیْنَکُمْ وَبَیْنَهُ مَوَدَّةٌ یَا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزًا عَظِیمًا٧٣ فَلْیُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یَشْرُونَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا بِالْآخِرَةِ وَمَنْ یُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیُقْتَلْ أَوْ یَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ أَجْرًا عَظِیمًا٧٤﴾ [النساء: 66-74].
﴿66﴾ و اگر ما به آنها (منافقین) دستور میدادیم که خود را بکشید یا از خانههای خود بیرون روید، مگر عدد کم از آنها این امر (الله) را بجا نمیآوردند، و اگر آنها به آنچه پند داده میشوند عمل میکردند، البته برایشان بهتر میبود و در ثابت قدمی آنها بر ایمان محکمتر میبود. ﴿67﴾ و البته در آن صورت به آنها از نزد خود ثواب بزرگ میدادیم. ﴿68﴾ و البته آنها را به راه راست هدایت میکردیم. ﴿69﴾ و هر کس که از الله و رسول اطاعت کند؛ پس این گروه (در روز قیامت) با آنانی همراه خواهند بود که الله به آنها نعمتها بخشیده است، مانند پیغمبران و صادقان و شهیدان و نیکان، و این گروه چه رفقای خوبیاند. ﴿70﴾ این مقام و مرتبه از نزد الله است، و الله (از نگاه دانائی) به احوال بندگان خود کافی است. ﴿71﴾ ای کسانی که ایمان آورده اید، هوشیار و بیدار باشید و آمادگی تان را (برای رویارویی با دشمن) بگیرید، پس (برای جهاد) دسته دسته یا همه یکجا بیرون شوید. ﴿72﴾ البته از شما کسانی هست که (در بیرون شدن برای جهاد) سستی و تأخیر میکند، پس اگر مصیبتی به شما برسد (در آن وقت) میگوید: الله بر من احسان و نعمت (خود را ارزانی کرد) که با آنها (در وقت جنگ ) حاضر نبودم. ﴿73﴾ و اگر به شما نعمتی از طرف الله برسد، البته (این منافق) میگوید: چنانکه گویا در بین شما و او هیچ دوستی نبود، ای کاش با ایشان (مسلمانان) بودم تا به کامیابی بزرگ فائز میشدم. ﴿74﴾ پس آنانی که زندگی دنیا را به آخرت میفروشند، باید در راه الله بجنگند، و هرکه در راه الله بجنگد، پس کشته یا (بر دشمن) غالب شود، پس به زودی ثوابی بزرگ به او خواهیم داد.
﴿وَمَا لَکُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ نَصِیرًا٧٥ الَّذِینَ آمَنُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالَّذِینَ کَفَرُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِیَاءَ الشَّیْطَانِ إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطَانِ کَانَ ضَعِیفًا٧٦ أَلَمْتر إِلَى الَّذِینَ قِیلَ لَهُمْ کُفُّوا أَیْدِیَکُمْ وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقِتَالُ إِذَا فَرِیقٌ مِنْهُمْ یَخْشَوْنَ النَّاسَ کَخَشْیَةِ اللَّهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْیَةً وَقَالُوا رَبَّنَا لِمَ کَتَبْتَ عَلَیْنَا الْقِتَالَ لَوْلَا أَخَّرْتَنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِیبٍ قُلْ مَتَاعُ الدُّنْیَا قَلِیلٌ وَالْآخِرَةُ خَیْرٌ لِمَنِ اتَّقَى وَلَا تُظْلَمُونَ فَتِیلًا٧٧ أَیْنَمَا تَکُونُوا یُدْرِکْکُمُ الْمَوْتُ وَلَوْ کُنْتُمْ فِی بُرُوجٍ مُشَیَّدَةٍ وَإِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ یَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِکَ قُلْ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ فَمَالِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَا یَکَادُونَ یَفْقَهُونَ حَدِیثًا٧٨ مَا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَمَا أَصَابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ وَأَرْسَلْنَاکَ لِلنَّاسِ رَسُولًا وَکَفَى بِاللَّهِ شَهِیدًا٧٩﴾ [النساء: 75-79].
﴿75﴾ و چه شده شما را که در راه الله و در راه نجات ضعیفان نمیجنگید؟ (که اعم) از مردان و زنان و کودکاناند، آنانی که میگویند: ای پروردگار ما! ما را از این قریه ای که اهل آن ظالماند بیرون کن، و برای ما از جانب خود کار سازی مقرر کن، و برای ما از نزد خود مددگاری مقرر کن. ﴿76﴾ آنانی که مؤمناند در راه الله میجنگند و آنانی که کافراند در راه طاغوت (شیطان) میجنگند، پس (ای مؤمنان) با دوستان شیطان بجنگید، چونکه حیله شیطان ضعیف است. ﴿77﴾ آیا ندیدی آنانی را که به ایشان گفته شد (فعلا) دست از جنگ بردارید، و نماز را برپا دارید و زکات بدهید، پس چون بر آنها جنگ فرض شد ناگهان گروهی از آنها، از مردم (کفار) میترسند؛ مانند ترسشان از الله، بلکه سختتر از آن، و گفتند: ای پروردگار ما! چرا بر ما جنگ را (حالا فرض کردی؟ چرا جنگ را تا مدتی کوتاه تأخیر نکردی؟ بگو: که بهره مندی دنیا کم است، (ولی کامیابی) آخرت برای کسی که تقوا پیشه کند، بهتر است. و بر شما به اندازۀ رشتۀ پشت خستۀ خرما هم ظلم نخواهد شد. ﴿78﴾ در هر جائی باشید مرگ به سراغ تان میآید اگر چه در قلعههای مستحکم باشید، و اگر به آنها (منافقان) خوبی و پیروزی برسد میگویند: این از طرف الله است، و اگر خساره و بدیی به آنها برسد میگویند: این از طرف تو است، بگو: که همه از طرف الله است، پس چه شده است این گروه را که هیچ سخنی را در موقع فهم و درک نمیفهمند. ﴿79﴾ (ای انسان) هر چه از خوبی و فائده بتو برسد از (فضل) الله است، و هر چه از بدی و مصیبت تو برسد، پس از نفس توست، و (ای پیغمبر، تو مسؤل نیکی و بدی آنها نیستی) چون ما تو را پیغام رسان رسالت خود به مردم فرستادهایم، و گواهی الله در این مورد کافی است.
﴿مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَمَنْ تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظًا٨٠ وَیَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِکَ بَیَّتَ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ غَیْرَ الَّذِی تَقُولُ وَاللَّهُ یَکْتُبُ مَا یُبَیِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ وَکَفَى بِاللَّهِ وَکِیلًا٨١ أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ کَانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلَافًا کَثِیرًا٨٢ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّیْطَانَ إِلَّا قَلِیلًا٨٣ فَقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ لَا تُکَلَّفُ إِلَّا نَفْسَکَ وَحَرِّضِ الْمُؤْمِنِینَ عَسَى اللَّهُ أَنْ یَکُفَّ بَأْسَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَاللَّهُ أَشَدُّ بَأْسًا وَأَشَدُّ تَنْکِیلًا٨٤ مَنْ یَشْفَعْ شَفَاعَةً حَسَنَةً یَکُنْ لَهُ نَصِیبٌ مِنْهَا وَمَنْ یَشْفَعْ شَفَاعَةً سَیِّئَةً یَکُنْ لَهُ کِفْلٌ مِنْهَا وَکَانَ اللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ مُقِیتًا٨٥ وَإِذَا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ حَسِیبًا٨٦﴾ [النساء: 80-86].
﴿80﴾ و هرکس رسول (الله) را اطاعت کند، در حقیقت الله را اطاعت کرده است، و هرکس (از پیروی رسول الله) سرکشی کند، (پروا مکن) چون ما تو را بر آنان نگهبان (از گناه) نفرستادیم. ﴿81﴾ و (منافقان در مجلس روزانۀ تو) میگویند: کار ما اطاعت و فرمانبرداری است، (لیکن) پس چون از نزد تو بیرون روند، گروهی از آنان در جلسههای شبانه بر خلاف سخنان تو عمل میکنند (تدبیر و چاره اندیشی میکنند) والله آنچه در جلسات شبانه (شان) میگذرد مینویسد، پس از انتقام) آنها اعراض کن و بر الله توکل کن، (چون) کافی است که الله کارساز و پشتیبان باشد. ﴿82﴾ آیا در مفهوم و معانی قرآن فکر و تدبر نمیکنند؟ و در حالیکه اگر قرآن از طرف غیر الله بود البته در (احکام و معانی) آن اختلافات بسیاری مییافتند. ﴿83﴾ و هرگاه خبری (شایعۀ) درباره امن یا خوف (مسلمانان به منافقان) برسد (فورا) آن را نشر میکنند، و اگر آن شایعات را (قبل از پخش نمودن) به پیغمبر یا به صاحبان امر (رأی) برمی گرداندند البته آنانی که اهل فهم و درک و استنباطاند (نتیجه و حقیقت) آن خبر را مییافتند، و اگر فضل الله و رحمت او بر شما نبود، البته جز اندکی از شما؛ پیروی شیطان را میکردید. ﴿84﴾ پس در راه الله بجنگ، که جز خودت کسی بر آن مکلف نیست و مؤمنان را (به جهاد) تشویق کن، امید است که الله از سختی (و گزند) کافران جلوگیری کند، و الله قوی تر، و سزایش (نیز) دردناکتر است. ﴿85﴾ هرکس شفاعت (سفارش ) نیکی بکند، از آن سهمی میبرد. و هرکس شفاعت بد (ناجائز) بکند، از آن سهمی میبرد، و الله بر هر چیزی قادر است. ﴿86﴾ و چون بر شما سلامی تقدیم شود، پس با کلمات بهتر از آن، یا همانند آن، جواب دهید، بیگمان الله بر هر چیز حسابگر است.
﴿اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَیَجْمَعَنَّکُمْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ لَا رَیْبَ فِیهِ وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَدِیثًا٨٧ فَمَا لَکُمْ فِی الْمُنَافِقِینَ فِئَتَیْنِ وَاللَّهُ أَرْکَسَهُمْ بِمَا کَسَبُوا أَتُرِیدُونَ أَنْ تَهْدُوا مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ وَمَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِیلًا٨٨ وَدُّوا لَوْ تَکْفُرُونَ کَمَا کَفَرُوا فَتَکُونُونَ سَوَاءً فَلَا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ أَوْلِیَاءَ حَتَّى یُهَاجِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَلَا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ وَلِیًّا وَلَا نَصِیرًا٨٩ إِلَّا الَّذِینَ یَصِلُونَ إِلَى قَوْمٍ بَیْنَکُمْ وَبَیْنَهُمْ مِیثَاقٌ أَوْ جَاءُوکُمْ حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَنْ یُقَاتِلُوکُمْ أَوْ یُقَاتِلُوا قَوْمَهُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَیْکُمْ فَلَقَاتَلُوکُمْ فَإِنِ اعْتَزَلُوکُمْ فَلَمْ یُقَاتِلُوکُمْ وَأَلْقَوْا إِلَیْکُمُ السَّلَمَ فَمَا جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ عَلَیْهِمْ سَبِیلًا٩٠ سَتَجِدُونَ آخَرِینَ یُرِیدُونَ أَنْ یَأْمَنُوکُمْ وَیَأْمَنُوا قَوْمَهُمْ کُلَّ مَا رُدُّوا إِلَى الْفِتْنَةِ أُرْکِسُوا فِیهَا فَإِنْ لَمْ یَعْتَزِلُوکُمْ وَیُلْقُوا إِلَیْکُمُ السَّلَمَ وَیَکُفُّوا أَیْدِیَهُمْ فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَیْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأُولَئِکُمْ جَعَلْنَا لَکُمْ عَلَیْهِمْ سُلْطَانًا مُبِینًا٩١﴾ [النساء: 87-91].
﴿87﴾ الله ذاتی است که هیچ معبودی (برحق) جز او نیست، البته در روز قیامت که هیچ شکی در آن نیست، شما را جمع میکند. و صادقتر از الله در سخن کیست. ﴿88﴾ پس شما را چه شده که دربارۀ منافقین دو گروه شده اید؟ در حالیکه الله آنها را به سزای آنچه کردهاند، سرنگون ساخته است، آیا میخواهید کسی را که الله گمراه ساخته است هدایت شده یاد کنید؟ وحال آنکه هیچگاه برای کسی که الله او را گمراه ساخته راهی بهسوی هدایت نخواهی یافت. ﴿89﴾ و آنان دوست دارند که شما نیز کافر شوید طوری که خودشان کافر شدهاند، تا شما و آنها (در کفر) برابر شوید، پس از آنها هیچ دوستی نگیرید، تا آن که (ایمان آورده) در راه الله هجرت کنند، پس اگر از ایمان و هجرت) اعراض نمودند، پس هرجایی آنها را یافتید، آنها را به اسارت بگیرید و بکشید، و از آنها (کسی را) دوست و مددگار خود مگیرید. ﴿90﴾ مگر آنانی که با قومی که بین شما و آنها پیمان است، پیوند (رابطه) دارند (نکشید)، یا آنانی که نزد شما بیایند در حالیکه سینههایشان از جنگیدن با شما، یا از جنگیدن با قوم خود، به تنگ آمده است، و اگر الله میخواست آنها را بر شما مسلط میساخت، باز حتما با شما میجنگیدند، پس اگر آنها از جنگ با شما دوری جستند و با شما نجنگیدند و با شما پیشنهاد صلح کردند، پس الله برای شما راهی (قتال علیه) آنها را قرار نداده است. ﴿91﴾ عنقریب گروه دیگری (از مشرکین) را خواهید یافت که میخواهند هم از ضرر شما در امن باشند و هم از (ضرر) قوم خود. و هرگاه به فتنه (قتال علیه مسلمانان) باز گردانیده شوند، در آن سرنگون میشوند (در جنگ علیه مسلمانان سهم میگیرند)، پس اگر از جنگ با شما کناره گیری نکردند و به شما پیشنهاد صلح نکردند و از جنگیدن با شما دست نگرفتند، پس در هر جایی که آنها را یافتید به اسارت بگیرید و آنها را بکشید، و این گروهی است که ما برای شما علیه آنها دلیل ظاهر (بر جواز قتل ایشان) قرار دادهایم.
﴿وَمَا کَانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ یَقْتُلَ مُؤْمِنًا إِلَّا خَطَأً وَمَنْ قَتَلَ مُؤْمِنًا خَطَأً فَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَدِیَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ إِلَّا أَنْ یَصَّدَّقُوا فَإِنْ کَانَ مِنْ قَوْمٍ عَدُوٍّ لَکُمْ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَإِنْ کَانَ مِنْ قَوْمٍ بَیْنَکُمْ وَبَیْنَهُمْ مِیثَاقٌ فَدِیَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ وَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیَامُ شَهْرَیْنِ مُتَتَابِعَیْنِ تَوْبَةً مِنَ اللَّهِ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا٩٢ وَمَنْ یَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِیهَا وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِیمًا٩٣ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَتَبَیَّنُوا وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَى إِلَیْکُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغَانِمُ کَثِیرَةٌ کَذَلِکَ کُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیْکُمْ فَتَبَیَّنُوا إِنَّ اللَّهَ کَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرًا٩٤﴾ [النساء: 92-94].
﴿92﴾ و برای هیچ مؤمنی شایسته (جائز) نیست که مؤمن دیگری را بکشد، مگر اینکه به خطا (به غیر قصد باشد)، و هر کس که مؤمنی را به خطا بکشد، پس بر او (لازم) است که برده مؤمنی را آزاد کند، و به ورثه مقتول دیت بسپارد، مگر اینکه (اولیای مقتول) صدقه (معاف) کنند، پس اگر مقتول از گروه دشمن شما باشد (و لیکن خودش) مسلمان است، پس بر او (قاتل لازم) است که یک بردۀ مسلمان را آزاد کند، و اگر (مقتول) از قومی باشد که میان شما و آنها عهدی است، پس باید به خانواده وی (مقتول) دیت سپرده شود و برده مؤمنی را آزاد کند، واگر برده نیافت، پس بر او (لازم) است که دو ماه روزه پی در پی بگیرد، (این کفاره) بخاطر (قبولیت) توبه (قاتل) از جانب الله میباشد، و الله دانای باحکمت است. ﴿93﴾ و هرکس که مؤمنی را قصد (بدون هیچ سببی که موجب قتل باشد) بکشد، پس سزای او دوزخ است، که همیشه در آن میباشد و مورد غضب الله قرار میگیرد، و الله او را لعنت میکند، و برای او عذاب بس بزرگی را آماده کرده است. ﴿94﴾ و ای کسانی که ایمان آورده اید، وقتی در راه الله (برای جهاد) سفر کردید، پس به درستی تحقیق کنید (تا کافر را از مسلمان تشخیص دهید) و به کسی که به شما (کلمۀ) اسلام را تقدیم کرد، نگوید تو مؤمن نیستی (و قتل تو رواست) تا به وسیلۀ آن (کشتن مؤمن)، متاع زندگانی دنیا (مال غنیمت) را بدست آرید، و نزد الله غنیمتهای بسیار است، شما نیز پیش از آن (اسلام) همانطور بودید، پس الله بر شما احسان کرد (که مسلمان شدید)، پس به درستی تحقیق (پرس و جو) کنید، بیگمان الله به آنچه میکنید آگاه است.
﴿لَا یَسْتَوِی الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ غَیْرُ أُولِی الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِینَ دَرَجَةً وَکُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ عَلَى الْقَاعِدِینَ أَجْرًا عَظِیمًا٩٥ دَرَجَاتٍ مِنْهُ وَمَغْفِرَةً وَرَحْمَةً وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا٩٦ إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِکَةُ ظَالِمِی أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِیمَ کُنْتُمْ قَالُوا کُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِیهَا فَأُولَئِکَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِیرًا٩٧ إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ لَا یَسْتَطِیعُونَ حِیلَةً وَلَا یَهْتَدُونَ سَبِیلًا٩٨ فَأُولَئِکَ عَسَى اللَّهُ أَنْ یَعْفُوَ عَنْهُمْ وَکَانَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُورًا٩٩ وَمَنْ یُهَاجِرْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ یَجِدْ فِی الْأَرْضِ مُرَاغَمًا کَثِیرًا وَسَعَةً وَمَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا١٠٠ وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِی الْأَرْضِ فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلَاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَنْ یَفْتِنَکُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنَّ الْکَافِرِینَ کَانُوا لَکُمْ عَدُوًّا مُبِینًا١٠١﴾ [النساء: 95-101].
﴿95﴾ مؤمنان خانه نشین غیر معذور (و نشسته از جهاد)، با مجاهدانی که در راه الله با مال و جان خود میجنگند، برابر نیستند، (بلکه) الله آنانی را که با مال و جانهای خود جهاد میکنند درجه بر نشستگان (از جهاد) فضیلت داده است و الله همه ایشان را وعده نیک داده است، و (لیکن) الله مجاهدان را بر نشستگان به ثواب بس بزرگ برتری داده است. ﴿96﴾ و (نیز) مراتبی بس بزرگ از طرف او (الله)، و مغفرت و رحمت را (به ایشان میدهد)، و الله بسیار آمرزنده (و) بسیار مهربان است. ﴿97﴾ البته آنان که فرشتهها ارواحشان را قبض میکنند در حالی که (به سبب ترک هجرت) به جانهای خویش ظلم کردند، قبض کنندگان ارواح به آنها میگویند: شما در چه حال بودید؟ (در جواب) گفتند: ما در زمین ضعیف بودیم، (فرشتهها) گویند: آیا زمین الله وسیع نبود تا در آن هجرت کنید؟، پس این گروه مسکنشان دوزخ است، و (دوزخ) چه بد سر انجامی است. ﴿98﴾ مگر مستضعفان واقعی، از مردان و زنان و کودکان که هیچ چاره و وسیله) ندارند و هیچ راهی (برای هجرت) نمییابند. ﴿99﴾ پس این گروه امید است که الله آنها مورد عفو قرار دهد، و الله همیشه عفو کننده (و) آمرزنده است. ﴿100﴾ و هر کس در راه الله هجرت کند، در زمین اقامتگاههای زیاد و کشادگی (در رزق) خواهد یافت، و هرکه از خانۀ خود به قصد هجرت به طرف الله و رسول او بیرون شود، باز مرگش فرا رسد، پس یقینا که ثواب او بر ذمۀ الله ثابت شده است، و الله آمرزنده مهربان است. ﴿101﴾ چون در زمین سفر کردید، پس بر شما گناهی نیست که نماز را کوتاه کنید (نمازهای چهار رکعتی را دو رکعت بخوانید) اگر ترسیدید که کافران شما را در فتنه (و در بلا) میاندازند، چون کفار برای شما دشمن علنی و آشکاراند.
﴿وَإِذَا کُنْتَ فِیهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلَاةَ فَلْتَقُمْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ مَعَکَ وَلْیَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذَا سَجَدُوا فَلْیَکُونُوا مِنْ وَرَائِکُمْ وَلْتَأْتِ طَائِفَةٌ أُخْرَى لَمْ یُصَلُّوا فَلْیُصَلُّوا مَعَکَ وَلْیَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَأَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِکُمْ وَأَمْتِعَتِکُمْ فَیَمِیلُونَ عَلَیْکُمْ مَیْلَةً وَاحِدَةً وَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ إِنْ کَانَ بِکُمْ أَذًى مِنْ مَطَرٍ أَوْ کُنْتُمْ مَرْضَى أَنْ تَضَعُوا أَسْلِحَتَکُمْ وَخُذُوا حِذْرَکُمْ إِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْکَافِرِینَ عَذَابًا مُهِینًا١٠٢ فَإِذَا قَضَیْتُمُ الصَّلَاةَ فَاذْکُرُوا اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِکُمْ فَإِذَا اطْمَأْنَنْتُمْ فَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ کَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ کِتَابًا مَوْقُوتًا١٠٣ وَلَا تَهِنُوا فِی ابْتِغَاءِ الْقَوْمِ إِنْ تَکُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ یَأْلَمُونَ کَمَا تَأْلَمُونَ وَتَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ مَا لَا یَرْجُونَ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا١٠٤ إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاکَ اللَّهُ وَلَا تَکُنْ لِلْخَائِنِینَ خَصِیمًا١٠٥﴾ [النساء: 102-105].
﴿102﴾ و چون (تو ای محمد، در حالت خوف) در میان آنها (مؤمنان) بودی و برای آنها نماز برپا داشتی، پس باید گروهی از آنها همرای تو (در نماز) بایستند، و باید (هر دو گروه) سلاح خود را نیز بگیرند، پس چون این گروه سجده کردند (یک رکعت را ادا کردند)، پس آن گروه دیگر باید در پشت سر شما در مقابل دشمن قرار گیرند و باید آن گروه دیگر که (تاهنوز) نماز نخواندهاند، باید بیاید و با تو نماز بخوانند، و باید آنها نیز احتیاط و آمادگی و سلاح خود را بگیرند، چون کافران آرزو دارند که شما از سلاحها و سامان خود، غافل شوید، پس یکباره بر شما حمله کنند، و اگر به سبب باران یا بیماری به زحمت بودید، پس بر شما گناهی نیست که سلاح خود را (در نماز) بر زمین بگذارید و لیکن هوشیار جان خود باشید، یقینا الله برای کافران عذاب رسواکننده ای آماده کرده است. ﴿103﴾ وقتی نماز را ادا کردید، پس الله را (بعد از نماز هم) ایستاده و نشسته و بر پهلوهای خود یاد کنید و چون آسوده خاطر و آرام شدید، پس نماز را (به طریقه قبل از جنگ و در اوقاتش) ادا کنید، زیرا نماز بر مؤمنان در اوقات معین فرض شده است. ﴿104﴾ و (در وقت جهاد) در طلب و تعقیب قوم (کافر) سستی نکنید، اگر شما درد و رنج میبینید (در جنگ) پس آنان (کفار) نیز همانطور که شما درد و رنج میبینید، درد و رنج میبینند و (لیکن) شما (ثوابی را) از الله امید دارید که آنها امید ندارند، و الله دانای باحکمت است. ﴿105﴾ البته ما این کتاب (قرآن) را به حق بر تو نازل کردیم (که دارای احکام حق و واقعی است)، تا بوسیلۀ آنچه الله به تو آموخته، میان مردم قضاوت کنی، و برای خائنان (بخاطر ایشان با اصحاب حق) جدال و خصومت مکن.
﴿وَاسْتَغْفِرِ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ کَانَ غَفُورًا رَحِیمًا١٠٦ وَلَا تُجَادِلْ عَنِ الَّذِینَ یَخْتَانُونَ أَنْفُسَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ مَنْ کَانَ خَوَّانًا أَثِیمًا١٠٧ یَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَلَا یَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّهِ وَهُوَ مَعَهُمْ إِذْ یُبَیِّتُونَ مَا لَا یَرْضَى مِنَ الْقَوْلِ وَکَانَ اللَّهُ بِمَا یَعْمَلُونَ مُحِیطًا١٠٨ها أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ جَادَلْتُمْ عَنْهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا فَمَنْ یُجَادِلُ اللَّهَ عَنْهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَمْ مَنْ یَکُونُ عَلَیْهِمْ وَکِیلًا١٠٩ وَمَنْ یَعْمَلْ سُوءًا أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللَّهَ یَجِدِ اللَّهَ غَفُورًا رَحِیمًا١١٠ وَمَنْ یَکْسِبْ إِثْمًا فَإِنَّمَا یَکْسِبُهُ عَلَى نَفْسِهِ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا١١١ وَمَنْ یَکْسِبْ خَطِیئَةً أَوْ إِثْمًا ثُمَّ یَرْمِ بِهِ بَرِیئًا فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِینًا١١٢ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکَ وَرَحْمَتُهُ لَهَمَّتْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ أَنْ یُضِلُّوکَ وَمَا یُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا یَضُرُّونَکَ مِنْ شَیْءٍ وَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَیْکَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَعَلَّمَکَ مَا لَمْ تَکُنْ تَعْلَمُ وَکَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکَ عَظِیمًا١١٣﴾ [النساء: 106-113].
﴿106﴾ و از الله آمرزش بخواه؛ چونکه الله آمرزنده مهربان است. ﴿107﴾ و از طرف آنانی که به خویشتن خیانت میکنند جدال (دفاع) مکن؛ زیرا الله کسی را که خائن و گنهگار باشد، دوست نمیدارد. ﴿108﴾ ایشان (اعمال زشت خود را) از مردم میپوشانند و از الله نمیپوشانند، (چگونه از الله میپوشانند) در حالیکه او با آنهاست؛ وقتی که در شب (در میان خود) طرح ریزی میکنند آنچه از سخنهای که الله نمیپسندد، و الله به آنچه میکنند (با علم خود) احاطه دارد. ﴿109﴾ آگاه! شما آن گروهی هستید که از خیانت کاران در زندگی دنیا دفاع میکردید، پس کیست که در روز قیامت به پیشگاه الله از آنها دفاع کند؟ یا کیست که برای (دفاع) از آنها (در روز قیامت) وکیل باشد؟ ﴿110﴾ و هر کس کار بدی را (در حق دیگران انجام دهد، یا بر خود ظلم کند، باز از الله مغفرت بخواهد توبه او قبول خواهد شد چون) الله را آمرزنده مهربان مییابد. ﴿111﴾ و هرکس گناهی انجام دهد، تنها آن (گناه) را به ضرر خویش مرتکب شده است، و الله دانای باحکمت است. ﴿112﴾ و هر کس خطا یا گناهی مرتکب شود (از روی قصد یا خطا) باز آن (گناه) را به گردن بیگناهی باندازد، البته بهتان و گناه آشکار را بر دوش کشیده است. ﴿113﴾ و اگر فضل و مهربانی الله بر تو نبود، البته گروهی از آنها (منافقین یهود) قصد داشتند که تو را (از فیصلۀ حق) گمراه کنند، اما جز خود را گمراه نمیکنند و به تو هیچ ضرری رسانده نمیتوانند و (فضل الله این است که) الله بر تو کتاب و حکمت را نازل کرد و چیزی را که تو نمیدانستی به تو آموخت، و فضل الله بر تو بسیار بزرگ است.
﴿لَا خَیْرَ فِی کَثِیرٍ مِنْ نَجْوَاهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلَاحٍ بَیْنَ النَّاسِ وَمَنْ یَفْعَلْ ذَلِکَ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ أَجْرًا عَظِیمًا١١٤ وَمَنْ یُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُ الْهُدَى وَیَتَّبِعْ غَیْرَ سَبِیلِ الْمُؤْمِنِینَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِیرًا١١٥ إِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَنْ یَشَاءُ وَمَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِیدًا١١٦ إِنْ یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا إِنَاثًا وَإِنْ یَدْعُونَ إِلَّا شَیْطَانًا مَرِیدًا١١٧ لَعَنَهُ اللَّهُ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِکَ نَصِیبًا مَفْرُوضًا١١٨ وَلَأُضِلَّنَّهُمْ وَلَأُمَنِّیَنَّهُمْ وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُبَتِّکُنَّ آذَانَ الْأَنْعَامِ وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ وَمَنْ یَتَّخِذِ الشَّیْطَانَ وَلِیًّا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُبِینًا١١٩ یَعِدُهُمْ وَیُمَنِّیهِمْ وَمَا یَعِدُهُمُ الشَّیْطَانُ إِلَّا غُرُورًا١٢٠ أُولَئِکَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَلَا یَجِدُونَ عَنْهَا مَحِیصًا١٢١﴾ [النساء: 114-121].
﴿114﴾ در بسیاری از سخنان و مشورههای سری آنها خیر و فایده ای نیست به جز (سخن) کسی که به صدقه، یا کار نیک، یا صلح در بین مردمان حکم کند، و هرکس برای کسب رضای الله چنین (اعمال نیک) کند، پس به زودی او را ثواب بس بزرگ خواهیم داد. ﴿115﴾ و هرکس بعد از اینکه هدایت برایش ظاهر شد، باز به مخالفت رسول الله پرداخت و راه غیر مؤمنان را (غیر دین اسلام را) پیروی کرد؛ او را به همان جهتی که روی آورده میسپاریم، و او را به دوزخ داخل میکنیم، و (دوزخ) بد سرانجامی است. ﴿116﴾ البته الله از اینکه با او شریک قرار داده شود نمیبخشد، و پایینتر از شرک را برای کسی که بخواهد میبخشد، و هر که با الله شریک مقرر کند یقینا به گمراهی دور از حق گمراه شده است. ﴿117﴾ (مشرکها در رفع حاجات خود) غیر از الله معبودانی را که مؤنثاند میخوانند (به نامهای مؤنث یاد میشوند، و در حقیقت شیطان سرکش را میخوانند. ﴿118﴾ الله او (شیطان) را از رحمت خود دور کرده است؛ وقتی گفت: من حتما از بندگان تو حصه و مقدار معینی میگیرم (تابع خود میسازم). ﴿119﴾ (شیطان گفت:) و حتما آنان (اولاد آدم را گمراه میسازم و به آرزوهای (خام) مشغولشان میسازم، و حتما آنها را دستور میدهم که گوشهای چارپایان را ببرند (برای مشخص ساختن آنها برای بتان و معبودان باطل) و حتما به آنها دستور میدهم که فطرت و آفرینش الله را تغیر دهند. و هر که شیطان را به جز الله دوست خود بگیرد، بیگمان زیان کردہ زیانی آشکار. ﴿120﴾ شیطان به آنها وعدههای خام میدهد و ایشان را در آرزوها غرق میکند و شیطان جز فریب، وعده دیگر به آنها نمیدهد. ﴿121﴾ این گروه ( پیرو شیطان) سرانجامشان دوزخ است، و از آن راه گریز نیابند.
﴿وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِیلًا١٢٢ لَیْسَ بِأَمَانِیِّکُمْ وَلَا أَمَانِیِّ أَهْلِ الْکِتَابِ مَنْ یَعْمَلْ سُوءًا یُجْزَ بِهِ وَلَا یَجِدْ لَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِیًّا وَلَا نَصِیرًا١٢٣ وَمَنْ یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا یُظْلَمُونَ نَقِیرًا١٢٤ وَمَنْ أَحْسَنُ دِینًا مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ وَاتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلًا١٢٥ وَلِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَکَانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ مُحِیطًا١٢٦ وَیَسْتَفْتُونَکَ فِی النِّسَاءِ قُلِ اللَّهُ یُفْتِیکُمْ فِیهِنَّ وَمَا یُتْلَى عَلَیْکُمْ فِی الْکِتَابِ فِی یَتَامَى النِّسَاءِ اللَّاتِی لَا تُؤْتُونَهُنَّ مَا کُتِبَ لَهُنَّ وَتَرْغَبُونَ أَنْ تَنْکِحُوهُنَّ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الْوِلْدَانِ وَأَنْ تَقُومُوا لِلْیَتَامَى بِالْقِسْطِ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ کَانَ بِهِ عَلِیمًا١٢٧﴾ [النساء: 122-127].
﴿122﴾ و آنانی که ایمان آوردهاند و کارهای نیک انجام دادهاند به زودی آنها را در باغهای که از زیر آنها نهرها جاری میباشد وارد میکنیم، در آن همیشه جاودانند، (این را الله وعده داده است و) وعده الله راست است، و چه کسی در سخن از الله راستگوتر است؟ ﴿123﴾ (وعدۀ الله) بر وفق آرزوهای شما و آرزوهای اهل کتاب نیست، بلکه هر کس بدی کند در برابر آن سزا داده میشود، و برای خود غیر از الله هیچ کارساز و مددگاری نمییابید. ﴿124﴾ و هر کس که کارهای نیک کند، خواه مرد باشد یا زن، در حالیکه مؤمن باشند، پس ایشان داخل جنت میشوند و به اندازۀ شگاف خسته خرما مورد ظلم قرار نمیگیرند. ﴿125﴾ و کیست خوبتر به اعتبار دین از آن کس که روی خود را برای الله منقاد گرداند، و نیکوکار باشد و از ملت ابراهیم پیروی کند در حالیکه از ادیان باطل نفرت داشت، و الله ابراهیم را دوست خود گرفت. ﴿126﴾ و هرچه در آسمانها و هر چه در زمین است، از الله است. و الله بر هر چیز (از نگاه علم و قدرت) احاطه دارد. ﴿127﴾ و از تو دربارۀ زنان فتوا میطلبند، بگو: الله به شما درباره زنان فتوا میدهد و (فتوا میدهد در مورد) آنچه بر شما در قرآن (در اول این سوره) تلاوت میشود که درباره زنان یتیم نازل شده که حق مقرر آنها را (از میراث و مهر) به ایشان نمیدهید، و در عین حال به نکاح أنها رغبت دارید. و شما را درباره کودکان ضعیف (که میراث آنها را نخورید فتوا میدهد) و اینکه در حق یتیمان به عدل و انصاف رفتار کنید، و هر چه از کار نیک انجام دهید (ضائع نمیشود) بیگمان الله به آن داناست.
﴿وَإِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِنْ بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًا فَلَا جُنَاحَ عَلَیْهِمَا أَنْ یُصْلِحَا بَیْنَهُمَا صُلْحًا وَالصُّلْحُ خَیْرٌ وَأُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ وَإِنْ تُحْسِنُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ کَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرًا١٢٨ وَلَنْ تَسْتَطِیعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَیْنَ النِّسَاءِ وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلَا تَمِیلُوا کُلَّ الْمَیْلِ فَتَذَرُوهَا کَالْمُعَلَّقَةِ وَإِنْ تُصْلِحُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ کَانَ غَفُورًا رَحِیمًا١٢٩ وَإِنْ یَتَفَرَّقَا یُغْنِ اللَّهُ کُلًّا مِنْ سَعَتِهِ وَکَانَ اللَّهُ وَاسِعًا حَکِیمًا١٣٠ وَلِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَلَقَدْ وَصَّیْنَا الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَإِیَّاکُمْ أَنِ اتَّقُوا اللَّهَ وَإِنْ تَکْفُرُوا فَإِنَّ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَکَانَ اللَّهُ غَنِیًّا حَمِیدًا١٣١ وَلِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَکَفَى بِاللَّهِ وَکِیلًا١٣٢ إِنْ یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ أَیُّهَا النَّاسُ وَیَأْتِ بِآخَرِینَ وَکَانَ اللَّهُ عَلَى ذَلِکَ قَدِیرًا١٣٣ مَنْ کَانَ یُرِیدُ ثَوَابَ الدُّنْیَا فَعِنْدَ اللَّهِ ثَوَابُ الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَکَانَ اللَّهُ سَمِیعًا بَصِیرًا١٣٤﴾ [النساء: 128-134].
﴿128﴾ و اگر زنی از بیمیلی یا نفرت شوهر خود بیم داشت، پس بر آن دو گناهی نیست که در میان خویش صلح آورند به نوعی از (انواع) صلح، و صلح (و آشتی در هرکاری) بهتر است و (طبعا) بخل در هر نفس وجود دارد، و اگر (با زنان) خوبی کنید و (از حق تلفی آنها) پرهیز کنید، (این به خیر شما است) یقینا الله به آنچه میکنید آگاه است. ﴿129﴾ و هرگز نمیتوانید در بین زنان عدل کنید، اگر چه بر عدالت (میان آنها) حریص باشید، پس به یک طرف کاملا تمایل نکنید تا آنکه آنها را آویزان بگذارید (که نه او را طلاق دهید و نه حقش را ادا کنید) و (اگر با زنان تان) صلح کنید و پرهیزگاری کنید (به نفع شماست)؛ بیگمان الله آمرزنده مهربان است. ﴿130﴾ و اگر آن دو (زن و شوهر) از یکدیگر جدا شوند، پس الله هریک را از رحمت گشاده خود بینیاز میگرداند، و الله گشایشگر باحکمت است. ﴿131﴾ و هر چه در آسمانها و هرچه در زمین است، از الله است، و به تاکید آنانی را که پیش از شما کتاب دادیم، و شما را نیز که از الله بترسید، و اگر کافر شوید (به الله هیچ زیانی نیست، زیرا یقینا هرچه در آسمانها و هر چه در زمین است از الله میباشد، و الله بینیاز (و دارای صفات کمال) ستوده است. ﴿132﴾ و هرچه در آسمانها و هر چه در زمین است، برای الله است، و کافی است که الله کارساز مخلوقات (در تدبیر و ادارۀ آسمانها و زمین) باشد. ﴿133﴾ (ای مردم) اگر الله بخواهد شما را از بین میبرد (هلاک میسازد)، و مردمان دیگر را میآورد (ایجاد میکند)، و الله بر این کار قادر است. ﴿134﴾ و هرکس ثواب دنیا را بخواهد؛ پس (بداند که) ثواب دنیا و آخرت نزد الله است، و الله شنوای بیناست.
﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَى أَنْفُسِکُمْ أَوِ الْوَالِدَیْنِ وَالْأَقْرَبِینَ إِنْ یَکُنْ غَنِیًّا أَوْ فَقِیرًا فَاللَّهُ أَوْلَى بِهِمَا فَلَا تَتَّبِعُوا الْهَوَى أَنْ تَعْدِلُوا وَإِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللَّهَ کَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرًا١٣٥ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْکِتَابِ الَّذِی نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْکِتَابِ الَّذِی أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ وَمَنْ یَکْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلَائِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِیدًا١٣٦ إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا ثُمَّ ازْدَادُوا کُفْرًا لَمْ یَکُنِ اللَّهُ لِیَغْفِرَ لَهُمْ وَلَا لِیَهْدِیَهُمْ سَبِیلًا١٣٧ بَشِّرِ الْمُنَافِقِینَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا١٣٨ الَّذِینَ یَتَّخِذُونَ الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ أَیَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِیعًا١٣٩ وَقَدْ نَزَّلَ عَلَیْکُمْ فِی الْکِتَابِ أَنْ إِذَا سَمِعْتُمْ آیَاتِ اللَّهِ یُکْفَرُ بِهَا وَیُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلَا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى یَخُوضُوا فِی حَدِیثٍ غَیْرِهِ إِنَّکُمْ إِذًا مِثْلُهُمْ إِنَّ اللَّهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِینَ وَالْکَافِرِینَ فِی جَهَنَّمَ جَمِیعًا١٤٠﴾ [النساء: 135-140].
﴿135﴾ ای کسانی که ایمان آورده اید، همیشه بر پا کننده عدل باشید و برای الله گواهی دهید، اگر چه (آن گواهی) به ضرر خودتان، یا والدین، یا خویشاوندان تان باشد، و اگر (یک جانب دعوا) مال دار یا تنگ دست باشند، پس الله نسبت به آنها اولیتر است، پس از هوای نفس پیروی مکنید تا (تجاوز نکنید و) به انصاف رفتار کنید، و اگر (در گواهی دادن) زبان بپیچانید (و درست گواهی ندهید) یا (از گواهی دادن به حق) اعراض نمائید، پس (بدانید که) الله به آنچه میکنید خبردار است. ﴿136﴾ ای کسانی که ایمان آورده اید، به الله و رسول او و به کتابی که بر پیغمبرش نازل کرده است، و به کتابی که پیشتر نازل کرده، ایمان محکم و جازم آورید. و هر که به الله و فرشتههای او و کتابهای او و پیغمبران او و به روز آخرت کفر ورزد، پس یقینا به گمراهی دور از حق گمراه شده است. ﴿137﴾ البته آنانی که ایمان آوردند باز کافر شدند، باز ایمان آوردند، باز کافر شدند، باز بر کفر خود افزودند؛ الله آنها را هرگز نمیبخشد، و آنها را (به راه حق) هدایت نمیکند (چون که منافق اند). ﴿138﴾ منافقان را مژده ده که برای آنها عذاب دردناک است. ﴿139﴾ کسانی که کفار را به جای مؤمنان دوست خود قرار میدهند، آیا عزت را نزد آنان میجویند؟ بیگمان همه عزت از الله است. ﴿140﴾ و البته الله بر شما در قرآن (این حکم را) نازل کرده است که چون شنیدید که آیات الله مورد کفر و تمسخر قرار میگیرد پس با آنان منشینید (در مجالسشان شرکت نکنید) تا آن که به سخن دیگر شروع کنند، و گرنه شما هم (در کفر و استهزا) مثل آنها خواهید بود؛ البته الله همه منافقین و کفار را در دوزخ یکجا جمع میکند.
﴿الَّذِینَ یَتَرَبَّصُونَ بِکُمْ فَإِنْ کَانَ لَکُمْ فَتْحٌ مِنَ اللَّهِ قَالُوا أَلَمْ نَکُنْ مَعَکُمْ وَإِنْ کَانَ لِلْکَافِرِینَ نَصِیبٌ قَالُوا أَلَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَیْکُمْ وَنَمْنَعْکُمْ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ فَاللَّهُ یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَلَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا١٤١ إِنَّ الْمُنَافِقِینَ یُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا کُسَالَى یُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا یَذْکُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِیلًا١٤٢ مُذَبْذَبِینَ بَیْنَ ذَلِکَ لَا إِلَى هَؤُلَاءِ وَلَا إِلَى هَؤُلَاءِ وَمَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِیلًا١٤٣ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ أَتُرِیدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَیْکُمْ سُلْطَانًا مُبِینًا١٤٤ إِنَّ الْمُنَافِقِینَ فِی الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِیرًا١٤٥ إِلَّا الَّذِینَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَاعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَأَخْلَصُوا دِینَهُمْ لِلَّهِ فَأُولَئِکَ مَعَ الْمُؤْمِنِینَ وَسَوْفَ یُؤْتِ اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ أَجْرًا عَظِیمًا١٤٦ مَا یَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذَابِکُمْ إِنْ شَکَرْتُمْ وَآمَنْتُمْ وَکَانَ اللَّهُ شَاکِرًا عَلِیمًا١٤٧﴾ [النساء: 141-147].
﴿141﴾ آنانی که انتظار آمدن حوادثات را بر شما میکشند، پس اگر از طرف الله به شما فتحی برسد میگویند: آیا ما با شما نبودیم؟ واگر سهمی (از غلبه و پیروزی) نصیب کفار باشد، میگویند: آیا ما (برای محافظۀ شما) بر شما احاطه نکرده بودیم، و آیا شما را از ضرر مؤمنان منع نکردیم؟ پس الله در روز قیامت میان تان (شما مؤمنان و منافقان) فیصله خواهد کرد، و هرگز الله برای کافران، بر (ضرر) مؤمنان راه غلبه قرار نداده است. ﴿142﴾ البته منافقین (به گمان خود) با الله نیرنگ میکنند، در حالیکه الله (با تدبیر خود) به آنها نیرنگ میزند، و چون (منافقان) بهسوی نماز برخیزند؛ با کسالت برمی خیزند، به مردم (تظاهر نموده نیکی و صلاح خود را) نشان میدهند، و الله را یاد نمیکنند مگر بسیار کم. ﴿143﴾ در میان ایمان و کفر حیران و متردداند، نه به طرف اینها (مؤمنان)اند و نه به طرف آنان (کفار) و هرکس را که الله گمراه کند پس هرگز راهی (هدایت) برای او نخواهی یافت. ﴿144﴾ ای کسانی که ایمان آورده اید، کافران را دوست نگیرید به جای مؤمنان، آیا (کفار را دوست گرفته) میخواهید در پیشگاه الله دلیلی واضح علیه خود قرار دهید؟. ﴿145﴾ یقینا منافقین در طبقه زیرین دوزخاند، و (ای مخاطب) برای آنها هیچ مددگاری نخواهی یافت. ﴿146﴾ مگر آنانی که توبه کردند و عمل خود را اصلاح کردند و به دین الله چنگ زدند، و دین (عبادت) خود را برای الله خالص کردند، پس این گروه همرای کسانیاند که ایمان آوردهاند، و زود است که الله به مؤمنان ثواب بزرگ دهد. ﴿147﴾ اگر شکر (الله را) کنید و ایمان آورید، الله به عذاب (دادن) شما چه میکند؟ و الله قدردان (نیکیها و) داناست (از نیکی بندگان آگاه میباشد).
﴿لَا یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ وَکَانَ اللَّهُ سَمِیعًا عَلِیمًا١٤٨ إِنْ تُبْدُوا خَیْرًا أَوْ تُخْفُوهُ أَوْ تَعْفُوا عَنْ سُوءٍ فَإِنَّ اللَّهَ کَانَ عَفُوًّا قَدِیرًا١٤٩ إِنَّ الَّذِینَ یَکْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَیُرِیدُونَ أَنْ یُفَرِّقُوا بَیْنَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَیَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَکْفُرُ بِبَعْضٍ وَیُرِیدُونَ أَنْ یَتَّخِذُوا بَیْنَ ذَلِکَ سَبِیلًا١٥٠ أُولَئِکَ هُمُ الْکَافِرُونَ حَقًّا وَأَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ عَذَابًا مُهِینًا١٥١ وَالَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلَمْ یُفَرِّقُوا بَیْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ أُولَئِکَ سَوْفَ یُؤْتِیهِمْ أُجُورَهُمْ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا١٥٢ یَسْأَلُکَ أَهْلُ الْکِتَابِ أَنْ تُنَزِّلَ عَلَیْهِمْ کِتَابًا مِنَ السَّمَاءِ فَقَدْ سَأَلُوا مُوسَى أَکْبَرَ مِنْ ذَلِکَ فَقَالُوا أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ ثُمَّ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ فَعَفَوْنَا عَنْ ذَلِکَ وَآتَیْنَا مُوسَى سُلْطَانًا مُبِینًا١٥٣ وَرَفَعْنَا فَوْقَهُمُ الطُّورَ بِمِیثَاقِهِمْ وَقُلْنَا لَهُمُ ادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُلْنَا لَهُمْ لَا تَعْدُوا فِی السَّبْتِ وَأَخَذْنَا مِنْهُمْ مِیثَاقًا غَلِیظًا١٥٤﴾ [النساء: 148-154].
﴿148﴾ الله فریاد کشیدن به بدزبانی (دشنام و فحش ) را دوست ندارد مگر از کسی که بر او ظلم شده است، و الله شنوای داناست. ﴿149﴾ اگر نیکی را ظاهر کنید، یا آن را بپوشانید، یا از بدی کسی بگذرید (عفو کنید)، پس یقینا الله عفو کننده قادر است. ﴿150﴾ البته آنانی که به الله و پیغمبرانش کفر میورزند و میخواهند که (در ایمان آوردن) بین الله و پیغمبرانش جدایی آورند، و میگویند: به بعضی (از پیغمبران) ایمان داریم، و بعضی دیگر را انکار میکنیم، و میخواهند در بین آن دو (کفر و ایمان) راه دیگری را برای خود بگیرند. ﴿151﴾ این گروه به حق کافران (واقعی)اند و برای کافران عذاب رسواکننده آماده کردهایم. ﴿152﴾ و آنانی که به الله و پیغمبران او ایمان آوردهاند و (در ایمان آوردن) بین یکی از آنها فرق نمیگذارند، این گروه زود است که الله اجر (و ثواب)شان را دهد، و الله آمرزنده مهربان است. ﴿153﴾ اهل کتاب از تو میخواهند که یکباره (و یکجا) کتابی از آسمان برای آنها نازل کنی، (لیکن تو مرنج) چون از موسی بزرگتر از این را طلب کردند، و گفتند: الله را به ما آشکارا نشان بده، پس آوازی سخت آنها را گرفت به سبب ظلمشان (و هلاک شدند). باز گوساله را معبود خود قرار دادند، (و این بعد از آن که معجزههای واضح برای آنها آمد، پس آن (جرم آنها را هم معاف کردیم و به موسی حجت واضح و آشکار دادیم. ﴿154﴾ و کوه طور را برای عهد گرفتن از ایشان، بالای سرشان برداشتیم، و به آنها گفتیم: سجده کنان از دروازه داخل شوید، و به آنها گفتیم: در روز شنبه تجاوز نکنید، (ماهی را شکار نکنید) و از آنها پیمان محکم گرفتیم.
﴿فَبِمَا نَقْضِهِمْ مِیثَاقَهُمْ وَکُفْرِهِمْ بِآیَاتِ اللَّهِ وَقَتْلِهِمُ الْأَنْبِیَاءَ بِغَیْرِ حَقٍّ وَقَوْلِهِمْ قُلُوبُنَا غُلْفٌ بَلْ طَبَعَ اللَّهُ عَلَیْهَا بِکُفْرِهِمْ فَلَا یُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِیلًا١٥٥ وَبِکُفْرِهِمْ وَقَوْلِهِمْ عَلَى مَرْیَمَ بُهْتَانًا عَظِیمًا١٥٦ وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِیحَ عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِینَ اخْتَلَفُوا فِیهِ لَفِی شَکٍّ مِنْهُ مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ یَقِینًا١٥٧ بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَیْهِ وَکَانَ اللَّهُ عَزِیزًا حَکِیمًا١٥٨ وَإِنْ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ إِلَّا لَیُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ یَکُونُ عَلَیْهِمْ شَهِیدًا١٥٩ فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذِینَ هَادُوا حَرَّمْنَا عَلَیْهِمْ طَیِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ کَثِیرًا١٦٠ وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُوا عَنْهُ وَأَکْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا١٦١ لَکِنِ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَالْمُقِیمِینَ الصَّلَاةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَالْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ أُولَئِکَ سَنُؤْتِیهِمْ أَجْرًا عَظِیمًا١٦٢﴾ [النساء: 155-162].
﴿155﴾ پس به سبب عهد شکنی و کفرشان به آیات الله و کشتن پیغمبران به ناحق و گفتن این سخن که بر دلهای ما پرده است (لذا ما نمیفهمیم؛ ما آنان را عذاب کردیم) بلکه الله به سبب کفرشان، بر دلهایشان مهر نهاده است و ایمان نمیآرند مگر اندکی (از ایشان). ﴿156﴾ و به سبب کفر آنها و سخنان آنها که بهتان بزرگی بر مریم بستند (مورد غضب ما قرار گرفتند). ﴿157﴾ و به خاطری (مورد لعنت و عذاب ما قرار گرفتند) که گفتند: ما مسیح؛ عیسی پسر مریم را که رسول الله بود کشتیم، در حالیکه آنان او (عیسی) را نکشتند و نه او را به دار کشیدند، بلکه کار بر آنان مشتبه شد (و کسی مشابه عیسی را کشتند)، یقینا آنانی که در باره او (عیسی) اختلاف کردند البته تا هنوز در شکاند، و هیچ دلیل و علم یقینی (راجع به قتل او) ندارند جز پیروی از گمان، و به یقین او را نکشتند. ﴿158﴾ بلکه الله او را به نزد خود بالا برد، و الله غالب باحکمت است. ﴿159﴾ وهیچ فردی از اهل کتاب نیست، مگر این که قبل از مرگش به (نبوت) عیسی ایمان میآورد، و او (عیسی) روز قیامت بر آنها گواه خواهد بود. ﴿160﴾ پس به سبب ظلمی که یهودیان مرتکب آن شدند و به سبب آن که مردم را از راه الله باز میداشتند، چیزهای پاکیزهای را که قبلا بر ایشان حلال بود، حرام کردیم. ﴿161﴾ و به سبب سودخوردن آنها، در حالیکه از خوردن آن منع شده بودند، و خوردنشان مال مردم را به ناحق، (چیزهای پاکیزه را بر آنان حرام کردیم) و برای کافران ایشان عذاب دردناک را آماده کردهایم. ﴿162﴾ مگر آنانی که در علم راسخاند از یهودیان و مؤمنان، آنچه بر تو و آنچه قبل از تو نازل شده است، ایمان دارند. مخصوصا برپاکننده گان نماز و ادا کنندگان زکات و ایمان آورندگان به الله و به روز آخرت، این گروه را به زودی ثواب بزرگ میدهیم.
﴿إِنَّا أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ کَمَا أَوْحَیْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِیِّینَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَیْنَا إِلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِیسَى وَأَیُّوبَ وَیُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَیْمَانَ وَآتَیْنَا دَاوُودَ زَبُورًا١٦٣ وَرُسُلًا قَدْ قَصَصْنَاهُمْ عَلَیْکَ مِنْ قَبْلُ وَرُسُلًا لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَیْکَ وَکَلَّمَ اللَّهُ مُوسَى تَکْلِیمًا١٦٤ رُسُلًا مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ لِئَلَّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَکَانَ اللَّهُ عَزِیزًا حَکِیمًا١٦٥ لَکِنِ اللَّهُ یَشْهَدُ بِمَا أَنْزَلَ إِلَیْکَ أَنْزَلَهُ بِعِلْمِهِ وَالْمَلَائِکَةُ یَشْهَدُونَ وَکَفَى بِاللَّهِ شَهِیدًا١٦٦ إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ قَدْ ضَلُّوا ضَلَالًا بَعِیدًا١٦٧ إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَظَلَمُوا لَمْ یَکُنِ اللَّهُ لِیَغْفِرَ لَهُمْ وَلَا لِیَهْدِیَهُمْ طَرِیقًا١٦٨ إِلَّا طَرِیقَ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا وَکَانَ ذَلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیرًا١٦٩ یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَکُمُ الرَّسُولُ بِالْحَقِّ مِنْ رَبِّکُمْ فَآمِنُوا خَیْرًا لَکُمْ وَإِنْ تَکْفُرُوا فَإِنَّ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا١٧٠﴾ [النساء: 163-170].
﴿163﴾ (ای محمد) البته ما به تو وحی فرستادیم طوری که به نوع و پیغمبرانی که بعد از او بودند، وحی فرستادیم، (همچنین) به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب، و بهسوی نبیرگان اسحاق و به عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان، وحی کردیم. و به داود زبور دادیم. ﴿164﴾ و به پیغمبرانی که قصه آنها را پیش از این (داستان) بر تو بیان کردیم، وحی کردیم، و به پیغمبرانی که قصه آنها را بر تو بیان نکردهایم نیز وحی کردیم. و الله با موسی (به وسیله وحی) سخن گفت؛ سخنی خاص . ﴿165﴾ پیغمبرانی را (فرستادیم) که مژده دهنده و بیم دهنده بودند، تا بعد از آمدن پیغمبران برای مردم در برابر الله دلیلی (یعنی بهانه ای) نباشد، و الله غالب باحکمت است. ﴿166﴾ (گرچه کافران بابهانه جوییهایشان قرآن را قبول نمیکنند) لیکن الله (به حق بودن) آنچه بر تو نازل کرده، گواهی میدهد، (چون آن را به علم خود بر تو نازل کرده، و ملائکه (نیز) به (حق بودن آن) گواهی میدهند و گواهی الله (برای تو) کافی است. ﴿167﴾ البته آنانی که کفر ورزیدند و دیگران را از راه الله منع نمودند، یقینا گمراه شدند به گمراهی دور (از حق). ﴿168﴾ و هر آئینه آنانی که کافر شدند و ظلم کردند، الله بر آن نیست که آنها را ببخشد و به راهی هدایتشان کند. ﴿169﴾ به جز راه دوزخ، که در آن تا ابد برای همیشه بمانند، و این (عذاب) بر الله آسان است. و ﴿170﴾ ای مردم! یقینا پیغمبر از سوی پروردگارتان با (دین) حق پیش شما آمده است، (پس به آن) ایمان آورید که به خیر شماست، و اگر کفر ورزید (پس بدانید که) هر چه در آسمانها و در زمین است از الله است، و الله دانای حکیم است.
﴿یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لَا تَغْلُوا فِی دِینِکُمْ وَلَا تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَکَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْیَمَ وَرُوحٌ مِنْهُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلَا تَقُولُوا ثَلَاثَةٌ انْتَهُوا خَیْرًا لَکُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَنْ یَکُونَ لَهُ وَلَدٌ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَکَفَى بِاللَّهِ وَکِیلًا١٧١ لَنْ یَسْتَنْکِفَ الْمَسِیحُ أَنْ یَکُونَ عَبْدًا لِلَّهِ وَلَا الْمَلَائِکَةُ الْمُقَرَّبُونَ وَمَنْ یَسْتَنْکِفْ عَنْ عِبَادَتِهِ وَیَسْتَکْبِرْ فَسَیَحْشُرُهُمْ إِلَیْهِ جَمِیعًا١٧٢ فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَیُوَفِّیهِمْ أُجُورَهُمْ وَیَزِیدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَأَمَّا الَّذِینَ اسْتَنْکَفُوا وَاسْتَکْبَرُوا فَیُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا وَلَا یَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِیًّا وَلَا نَصِیرًا١٧٣ یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَکُمْ بُرْهَانٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَأَنْزَلْنَا إِلَیْکُمْ نُورًا مُبِینًا١٧٤ فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَیُدْخِلُهُمْ فِی رَحْمَةٍ مِنْهُ وَفَضْلٍ وَیَهْدِیهِمْ إِلَیْهِ صِرَاطًا مُسْتَقِیمًا١٧٥﴾ [النساء: 171-175].
﴿171﴾ ای اهل کتاب! در دین خود غلو نکنید و دربارۀ الله نگویید مگر سخن حق (و مناسب شأن او)، جز این نیست که مسیح؛ عیسی پسر مریم، رسول الله و (پیدا شده از) کلمه اوست (کلمۀ «کن») که به مریم القا کرد و روحی است از جانب الله، پس به الله و پیغمبران وی ایمان آورید و نگوید: (معبود کائنات) سه است؛ (از عقیده تثلیث) باز آیید که به خیر شماست، جز این نیست که معبود برحق فقط الله هست و بس، پاک و منزه است از اینکه فرزندی داشته باشد، هر چه در آسمانها و هر چه در زمین است، تنها از اوست، و الله برای کارسازی و تدبیر عالم کافی است. ﴿172﴾ (چرا از بنده بودن عیسی انکار میکنید؟ در حالیکه) مسیح هرگز از اینکه بندۀ الله باشد ابا (و تکبر) نورزیده، و نه فرشتههای مقرب (درگاه الهی) از بندگی او ابا میورزند. و هر کس از بندگی الله ابا داشته باشد و تکبر بورزد، پس به زودی الله همه (مردم) را یکجا به دربار خویش جمع خواهد کرد (و سزای متکبران را خواهد داد). ﴿173﴾ پس آنانی که ایمان آورده و کارهای نیک انجام دادهاند، ثواب آنها را تمام و کامل میدهد، و آنها را از فضل خود بیشتر خواهد داد، و اما آنانی که از عبادت الله ابا ورزیده و تکبر نمودند، پس به عذاب دردناک گرفتارشان میکند و غیر از الله برای خود هیچ دوست و مددگاری نمییابند. ﴿174﴾ ای مردم! یقینا به شما از طرف پروردگارتان برهانی (قاطع) آمده است و (آن برهان این است که) ما بهسوی شما نوری تابناک (کتابی که ظاهر کنندۀ حق از باطل است) نازل کردیم. ﴿175﴾ پس کسانی که به الله ایمان آوردند و به (دین) او چنگ زدند، پس زود است که آنها را در جوار رحمت و فضلی از جانب خود داخل کند، و آنها را بهسوی خود؛ به راه راست هدایت کند.
﴿یَسْتَفْتُونَکَ قُلِ اللَّهُ یُفْتِیکُمْ فِی الْکَلَالَةِ إِنِ امْرُؤٌ هَلَکَ لَیْسَ لَهُ وَلَدٌ وَلَهُ أُخْتٌ فَلَهَا نِصْفُ مَا تَرَکَ وَهُوَ یَرِثُهَا إِنْ لَمْ یَکُنْ لَهَا وَلَدٌ فَإِنْ کَانَتَا اثْنَتَیْنِ فَلَهُمَا الثُّلُثَانِ مِمَّا تَرَکَ وَإِنْ کَانُوا إِخْوَةً رِجَالًا وَنِسَاءً فَلِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیَیْنِ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ أَنْ تَضِلُّوا وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ١٧٦﴾ [النساء: 176].
﴿176﴾ و از تو فتوا میطلبند (دربارۀ کلاله) بگو: الله درباره کلاله به شما چنین فتوا میدهد که اگر مردی وفات کند و فرزندی نداشته باشد (و نه پدر) و او خواهری داشته باشد، پس نصف ترکه به خواهر میرسد، و آن برادر از او (خواهر) میراث میبرد اگر خواهر کلاله باشد) او فرزند نداشته باشد (و نه پدر)، و اگر خواهران (در صورت کلاله بودن برادر) دو تن باشند، پس برای آنان دو سوم ترکه، از آنچه برادر از خود گذاشته میرسد، و اگر آنان (ورثۀ کلاله) برادر و خواهر باشند، پس برای هر مرد، سهمی مانند سهم دو زن میرسد، الله برای شما (احکام را) بیان میکند تا گمراه نشوید، و الله به هر چیزی داناست.