در مکه نازل شده و یکصد و نه آیت است.
بنام الله بخشندۀ مهربان
﴿الر تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ الْحَکِیمِ١ أَکَانَ لِلنَّاسِ عَجَبًا أَنْ أَوْحَیْنَا إِلَى رَجُلٍ مِنْهُمْ أَنْ أَنْذِرِ النَّاسَ وَبَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ قَالَ الْکَافِرُونَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ مُبِینٌ٢ إِنَّ رَبَّکُمُ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ یُدَبِّرُ الْأَمْرَ مَا مِنْ شَفِیعٍ إِلَّا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ ذَلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ٣ إِلَیْهِ مَرْجِعُکُمْ جَمِیعًا وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا إِنَّهُ یَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ لِیَجْزِیَ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ بِالْقِسْطِ وَالَّذِینَ کَفَرُوا لَهُمْ شَرَابٌ مِنْ حَمِیمٍ وَعَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا کَانُوا یَکْفُرُونَ٤ هُوَ الَّذِی جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیَاءً وَالْقَمَرَ نُورًا وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِینَ وَالْحِسَابَ مَا خَلَقَ اللَّهُ ذَلِکَ إِلَّا بِالْحَقِّ یُفَصِّلُ الْآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ٥ إِنَّ فِی اخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَمَا خَلَقَ اللَّهُ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَّقُونَ٦﴾ [یونس: 1-6].
﴿1﴾ (الر) مفهوم این حروف به الله معلوم است، این آیات همان کتاب پر از حکمت است. ﴿2﴾ آیا برای مردم (کفار) تعجب آور است که بهسوی مردی از خودشان وحی فرستادیم که مردم را (از عذاب الله) بترسان؟ و آنانی را که ایمان آوردهاند مژده بده به اینکه آنها مقام عالی نزد پروردگارشان دارند، (لیکن) کافران گفتند: همانا این شخص جادو گر آشکار است. ﴿3﴾ (پیام آن شخص این بود که) البته پروردگار شما الله است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید، باز (طوریکه شایستۀ شکوه و جلال اوست) بر عرش مستقر شد. (و) کار (کائنات) را تدبیر و اداره میکند. هیچ شفاعت کننده ای نیست مگر بعد از اجازه او، این است الله پروردگار شما، پس او را عبادت کنید، آیا عبرت نمیگیرید. ﴿4﴾ بازگشت همۀ شما بهسوی اوست، این وعده راست الله است، چون او آفریدن مخلوقات را آغاز میکند، باز آن را باز میگرداند تا کسانی را که ایمان آورده و کارهای نیک انجام دادهاند به عدل و انصاف پاداش دهد، و اما کسانی که کفر ورزیدهاند نوشیدنی از آب داغ و سوزان دارند و عذابی دردناک در پیش دارند، به سبب آنکه کفر میورزیدند. ﴿5﴾ او (الله) ذاتی است که آفتاب را درخشان و ماه را تابان گردانیده و برای ماه منازلی (مسیرهایی) مقرر نموده است تا شماره سالها و حساب (روز و ماه) را بدانید. الله آن را جز به حق نیافریده است. الله آیات را برای آنانی که میدانند به تفصیل (و روشنی) بیان میکند. ﴿6﴾ البته در اختلاف (رفت و آمد) شب و روز و آنچه الله در آسمانها و در زمین آفریده است، دلائلى واضح (بر توحید او تعالی) است برای مردمی که پرهیزگاری میکنند.
﴿إِنَّ الَّذِینَ لَا یَرْجُونَ لِقَاءَنَا وَرَضُوا بِالْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَاطْمَأَنُّوا بِهَا وَالَّذِینَ هُمْ عَنْ آیَاتِنَا غَافِلُونَ٧ أُولَئِکَ مَأْوَاهُمُ النَّارُ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ٨ إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ یَهْدِیهِمْ رَبُّهُمْ بِإِیمَانِهِمْ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ٩ دَعْوَاهُمْ فِیهَا سُبْحَانَکَ اللَّهُمَّ وَتَحِیَّتُهُمْ فِیهَا سَلَامٌ وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ١٠ وَلَوْ یُعَجِّلُ اللَّهُ لِلنَّاسِ الشَّرَّ اسْتِعْجَالَهُمْ بِالْخَیْرِ لَقُضِیَ إِلَیْهِمْ أَجَلُهُمْ فَنَذَرُ الَّذِینَ لَا یَرْجُونَ لِقَاءَنَا فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ١١ وَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ الضُّرُّ دَعَانَا لِجَنْبِهِ أَوْ قَاعِدًا أَوْ قَائِمًا فَلَمَّا کَشَفْنَا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ کَأَنْ لَمْ یَدْعُنَا إِلَى ضُرٍّ مَسَّهُ کَذَلِکَ زُیِّنَ لِلْمُسْرِفِینَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ١٢ وَلَقَدْ أَهْلَکْنَا الْقُرُونَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَمَّا ظَلَمُوا وَجَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّنَاتِ وَمَا کَانُوا لِیُؤْمِنُوا کَذَلِکَ نَجْزِی الْقَوْمَ الْمُجْرِمِینَ١٣ ثُمَّ جَعَلْنَاکُمْ خَلَائِفَ فِی الْأَرْضِ مِنْ بَعْدِهِمْ لِنَنْظُرَ کَیْفَ تَعْمَلُونَ١٤﴾ [یونس: 7-14].
﴿7﴾ یقینا آنانی که ملاقات ما را امید ندارند و به زندگی دنیا راضی شدهاند و به آن مطمئن شدهاند، و نیز آنانی که از آیات ما غافلاند. ﴿8﴾ این گروه جایگاهشان دوزخ است، به سبب آنچه میکردند. ﴿9﴾ البته آنانی که ایمان آوردهاند و کارهای نیک انجام دادهاند، پروردگارشان به سبب ایمان شان، آنها را به باغهای پر ناز و نعمت جنت هدایت میکند که جویها در زیر آن روان است. ﴿10﴾ (ابتدای) دعای آنها در جنت این است که ای الله! پاکی تو راست، و کلمه ملاقات آنها در آنجا سلام (علیکم) است، و پایان دعایشان این است که شکر و سپاس مخصوص پروردگار جهانیان است. ﴿11﴾ و اگر الله به همان شتابی که مردم خیر را میطلبند، شر را به آنها به شتاب میرسانید، حتما اجلشان به زودی میرسید، اما کسانی را که به ملاقات ما امید ندارند، رها میکنیم تا در سرکشی و نافرمانی خود سرگردان شوند. ﴿12﴾ و چون به انسان رنجی برسد (خواه) به پهلو یا نشسته یا ایستاده باشد ما را به کمک میخواند، پس هرگاه رنج و مصیبت را از او دور کنیم چنان به راه خود میرود که گویا ما را به دور کردن رنجی که به او رسیده بود، به کمک نخوانده است، این طور برای اسراف کاران آنچه انجام میدادند، زینت داده شده است. ﴿13﴾ و البته مردمان پیش از شما را هلاک کردیم وقتی ظلم کردند، پیغمبرانشان با معجزهای روشن نزد آنان آمدند، ولی هرگز آماده نبودند که ایمان بیاورند، این طور قوم مجرم را سزا میدهیم. ﴿14﴾ باز شما را بعد از آنها در زمین جانشین گردانیدیم تا ببینیم چگونه عمل میکنید.
﴿وَإِذَا تُتْلَى عَلَیْهِمْ آیَاتُنَا بَیِّنَاتٍ قَالَ الَّذِینَ لَا یَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَیْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا یَکُونُ لِی أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِی إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا یُوحَى إِلَیَّ إِنِّی أَخَافُ إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ١٥ قُلْ لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا تَلَوْتُهُ عَلَیْکُمْ وَلَا أَدْرَاکُمْ بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِیکُمْ عُمُرًا مِنْ قَبْلِهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ١٦ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا أَوْ کَذَّبَ بِآیَاتِهِ إِنَّهُ لَا یُفْلِحُ الْمُجْرِمُونَ١٧ وَیَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا یَضُرُّهُمْ وَلَا یَنْفَعُهُمْ وَیَقُولُونَ هَؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ اللَّهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِمَا لَا یَعْلَمُ فِی السَّمَاوَاتِ وَلَا فِی الْأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا یُشْرِکُونَ١٨ وَمَا کَانَ النَّاسُ إِلَّا أُمَّةً وَاحِدَةً فَاخْتَلَفُوا وَلَوْلَا کَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّکَ لَقُضِیَ بَیْنَهُمْ فِیمَا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ١٩ وَیَقُولُونَ لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَیْهِ آیَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَیْبُ لِلَّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِینَ٢٠﴾ [یونس: 15-20].
﴿15﴾ و چون آیات روشن ما بر آنها خوانده شود کسانی که به ملاقات ما امید ندارند، میگویند: قرآنی دیگر غیر از این بیاور، یا آن را عوض کن، بگو: مرا نرسد که از پیش خود آن را تغییر دهم، مگر آنچه که به من وحی میشود از آن پیروی میکنم. من اگر نافرمانی پروردگارم را کنم از عذاب روزی بزرگ میترسم. ﴿16﴾ بگو: اگر الله میخواست آن را بر شما تلاوت نمیکردم، و خود او هم شما را به آن آگاه نمیکرد، البته پیش از این عمری را در میان شما سپری کرده ام، آیا نمیفهمید؟ ﴿17﴾ پس کیست ظالمتر از آن که بر الله دروغ ببندد، یا آیات او را دروغ بشمارد، یقینا مجرمان رستگار نمیشوند. ﴿18﴾ و اینها غیر از الله چیزهایی را میپرستند که به آنان نه زیانی میرسانند و نه نفعی به آنان میرسانند، و میگویند: اینها شفاعت کنندگان ما نزد الله هستند. بگو: آیا الله را به آنچه که در آسمانها و زمین نمیداند، خبر میدهید؟ (اگر اینها حقیقت میداشتند در علم الله حتما میبودند) او پاک و برتر است از آنچه با وی شریک میسازند. ﴿19﴾ و مردم جهان نبودند مگر امت واحد (پیرو دین حق) پس اختلاف کردند، و اگر سخنی که سابقا از طرف پروردگار تو صادر شده است نبود، البته فیصله میکرد در میان آنها (با هلاک نمودن کفار و نجات مسلمانان) در چیزی که در آن اختلاف دارند. ﴿20﴾ و میگویند: چرا معجزه ای از سوی پروردگارش بر او نازل نشده است (چنانکه ما میخواهیم)؟ بگو: جز این نیست که علم غیب مخصوص الله است، پس انتظار بکشید که من هم با شما از انتظار کنندگانم.
﴿وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً مِنْ بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُمْ إِذَا لَهُمْ مَکْرٌ فِی آیَاتِنَا قُلِ اللَّهُ أَسْرَعُ مَکْرًا إِنَّ رُسُلَنَا یَکْتُبُونَ مَا تَمْکُرُونَ٢١ هُوَ الَّذِی یُسَیِّرُکُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ حَتَّى إِذَا کُنْتُمْ فِی الْفُلْکِ وَجَرَیْنَ بِهِمْ بِرِیحٍ طَیِّبَةٍ وَفَرِحُوا بِهَا جَاءَتْهَا رِیحٌ عَاصِفٌ وَجَاءَهُمُ الْمَوْجُ مِنْ کُلِّ مَکَانٍ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحِیطَ بِهِمْ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ لَئِنْ أَنْجَیْتَنَا مِنْ هَذِهِ لَنَکُونَنَّ مِنَ الشَّاکِرِینَ٢٢ فَلَمَّا أَنْجَاهُمْ إِذَا هُمْ یَبْغُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا بَغْیُکُمْ عَلَى أَنْفُسِکُمْ مَتَاعَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا ثُمَّ إِلَیْنَا مَرْجِعُکُمْ فَنُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ٢٣ إِنَّمَا مَثَلُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا کَمَاءٍ أَنْزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ مِمَّا یَأْکُلُ النَّاسُ وَالْأَنْعَامُ حَتَّى إِذَا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَهَا وَازَّیَّنَتْ وَظَنَّ أَهْلُهَا أَنَّهُمْ قَادِرُونَ عَلَیْهَا أَتَاهَا أَمْرُنَا لَیْلًا أَوْ نَهَارًا فَجَعَلْنَاهَا حَصِیدًا کَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ کَذَلِکَ نُفَصِّلُ الْآیَاتِ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ٢٤ وَاللَّهُ یَدْعُو إِلَى دَارِ السَّلَامِ وَیَهْدِی مَنْ یَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ٢٥﴾ [یونس: 21-25].
﴿21﴾ و چون پس از مصیبت و سختی که به مردم رسیده است رحمتی به آنان بچشانیم، ناگهان در آیات ما مکر و حیله میکنند، بگو: الله در مکر (مجازات) سریعتر است. بیگمان فرستادگان ما مکر و حیلههای شما را مینویسند. ﴿22﴾ او (الله) آن ذاتیست که شما را در خشکی و دریا میگرداند تا آنکه در کشتیها نشینید، و باد خوش آنان را پیش برد و سواران با آن باد موافق شاد شوند، و ناگهان بادی سخت به آنان رسد و از هر سو موج به سویشان آید، و آنان یقین کنند که گرفتار شدهاند (آن وقت) الله را در حالیکه دین و عبادت را برایش پاک و خالص کردهاند، به فریاد میخوانند و میگویند: اگر ما را از این حال نجات دهی البته از شکرکنندگان خواهیم بود. ﴿23﴾ و پس هرگاه آنها را نجات دهد، ناگهانی آنها در زمین به ناحق سرکشی میکنند (و به بیراهه میروند) ای مردم! غیر از این نیست که سرکشی شما تنها بر ضرر خودتان است، (تا چند روز) بهره زندگانی دنیاست که از آن استفاده میکنید، باز بازگشت تان به نزد ما است، پس شما را به آنچه میکردید آگاه خواهیم کرد. ﴿24﴾ جز این نیست که مثل زندگانی دنیا مانند آبی است که از آسمان فرود آوردیم و با آن گیاهان زمین که انسانها و چهارپایان از آن میخورند درهم آمیخت و زمین درخشانی خود را به دست میآورد، و دارای زیب و زینت گردید و ساکنان آن گمان کردند که بر استفاده از آن توان دارند. ناگهان فرمان ما در شب یا روز آمد و آن را چون کشت درو شده گردانیدیم، گویی دیروز وجود نداشته است. این چنین آیات را برای مردمی که میاندیشند به تفصیل بیان میکنیم. ﴿25﴾ و الله (شما را به وسیله این آیات) بهسوی سرای سلامتی (جنت) دعوت میدهد. و هر کسی را بخواهد به راه راست هدایت میکنند.
﴿لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا الْحُسْنَى وَزِیَادَةٌ وَلَا یَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ وَلَا ذِلَّةٌ أُولَئِکَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ٢٦ وَالَّذِینَ کَسَبُوا السَّیِّئَاتِ جَزَاءُ سَیِّئَةٍ بِمِثْلِهَا وَتَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ مَا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عَاصِمٍ کَأَنَّمَا أُغْشِیَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعًا مِنَ اللَّیْلِ مُظْلِمًا أُولَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ٢٧ وَیَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِیعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِینَ أَشْرَکُوا مَکَانَکُمْ أَنْتُمْ وَشُرَکَاؤُکُمْ فَزَیَّلْنَا بَیْنَهُمْ وَقَالَ شُرَکَاؤُهُمْ مَا کُنْتُمْ إِیَّانَا تَعْبُدُونَ٢٨ فَکَفَى بِاللَّهِ شَهِیدًا بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ إِنْ کُنَّا عَنْ عِبَادَتِکُمْ لَغَافِلِینَ٢٩ هُنَالِکَ تَبْلُو کُلُّ نَفْسٍ مَا أَسْلَفَتْ وَرُدُّوا إِلَى اللَّهِ مَوْلَاهُمُ الْحَقِّ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا کَانُوا یَفْتَرُونَ٣٠ قُلْ مَنْ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أَمَّنْ یَمْلِکُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَمَنْ یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَیُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ وَمَنْ یُدَبِّرُ الْأَمْرَ فَسَیَقُولُونَ اللَّهُ فَقُلْ أَفَلَا تَتَّقُونَ٣١ فَذَلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمُ الْحَقُّ فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلَالُ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ٣٢ کَذَلِکَ حَقَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ عَلَى الَّذِینَ فَسَقُوا أَنَّهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ٣٣﴾ [یونس: 26-33].
﴿26﴾ (نعمتهای سرای سلامتی) برای آنانی که کارهای نیک کردهاند، نیکویی (جنت) است و افزوده بر آن (دیدار الله) است. و چهرههایشان را سیاهی و ذلتی (گناه) نمیپوشاند، اینها اهل جنتاند که در آن همیشه خواهند بود. ﴿27﴾ و آنانی که مرتکب بدیها شدهاند (بدانند) که سزای بدی مانند آن است، و بر آنها غبار ذلت و رسوائی نشیند، در برابر الله هیچ پناه دهنده ای ندارند، (طوری معلوم میشوند که) گویی چهرههایشان به قطعههای از شب تاریک پوشانیده شده است، اینها دوزخیانند که در آن همیشه میباشند. ﴿28﴾ و یادآور شوید روزی را که همه مردم را جمع کنیم، باز به مشرکان میگوییم: شما و معبودانی که با الله شریک میساختید در جای خود بایستید. باز در میانشان جدایی میآوریم و شرکایشان میگویند: شما ما را نمیپرستیدید (بلکه شیاطین را پرستش میکردید). ﴿29﴾ پس الله به عنوان گواه در بین ما و شما کافی است، البته ما از عبادت شما بیخبر بودیم. ﴿30﴾ در آنجا هر کس آنچه را که قبلا فرستاده بود میآزماید (که آیا به نفع خود فرستاده یا به ضرر خود) و به دربار الله که کارساز و معبود حقیقی آنها است باز گردانیده شوند و آنچه به الله افترا میکردند، از آنها گم خواهد شد. ﴿31﴾ بگو: (به مشرکان) کیست که از آسمان و زمین به شما روزی میدهد؟ یا کیست که مالک گوش و چشمها است؟ و کیست که زنده را از مرده بیرون میآورد، و کیست که مرده را از زنده بیرون میآورد؟ و کیست که امور (عالم) را تدبیر و حکم خود را در آن تنفیذ میکند؟ (در جواب) خواهند گفت: «الله»، پس بگو: آیا (از الله) نمیترسید؟!. ﴿32﴾ پس این است الله، پروردگار حقیقی شما، پس بعد از حق جز گمراهی نیست، پس چگونه باز گردانیده میشوید؟ ﴿33﴾ این گونه سخن پروردگارت بر فاسقان ثابت شده است (و به حقیقت پیوست) که آنها ایمان نمیآرند (و اهلیت هدایت را ندارند).
﴿قُلْ هَلْ مِنْ شُرَکَائِکُمْ مَنْ یَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ قُلِ اللَّهُ یَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ فَأَنَّى تُؤْفَکُونَ٣٤ قُلْ هَلْ مِنْ شُرَکَائِکُمْ مَنْ یَهْدِی إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ یَهْدِی لِلْحَقِّ أَفَمَنْ یَهْدِی إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا یَهِدِّی إِلَّا أَنْ یُهْدَى فَمَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ٣٥ وَمَا یَتَّبِعُ أَکْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لَا یُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئًا إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِمَا یَفْعَلُونَ٣٦ وَمَا کَانَ هَذَا الْقُرْآنُ أَنْ یُفْتَرَى مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَکِنْ تَصْدِیقَ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَتَفْصِیلَ الْکِتَابِ لَا رَیْبَ فِیهِ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِینَ٣٧ أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ٣٨ بَلْ کَذَّبُوا بِمَا لَمْ یُحِیطُوا بِعِلْمِهِ وَلَمَّا یَأْتِهِمْ تَأْوِیلُهُ کَذَلِکَ کَذَّبَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَانْظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِینَ٣٩ وَمِنْهُمْ مَنْ یُؤْمِنُ بِهِ وَمِنْهُمْ مَنْ لَا یُؤْمِنُ بِهِ وَرَبُّکَ أَعْلَمُ بِالْمُفْسِدِینَ٤٠ وَإِنْ کَذَّبُوکَ فَقُلْ لِی عَمَلِی وَلَکُمْ عَمَلُکُمْ أَنْتُمْ بَرِیئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ وَأَنَا بَرِیءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ٤١ وَمِنْهُمْ مَنْ یَسْتَمِعُونَ إِلَیْکَ أَفَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ وَلَوْ کَانُوا لَا یَعْقِلُونَ٤٢﴾ [یونس: 34-42].
﴿34﴾ بگو: آیا از شریکان شما کسی هست که آفرینش را آغاز کند باز آن را برگرداند؟ بگو: تنها الله آفرینش را آغاز میکند باز آن را بر میگرداند. پس چگونه باز گردانیده میشوید؟! ﴿35﴾ بگو: آیا از شریکهای شما کسی هست که مردم را بهسوی دین حق راهنمایی کند؟ بگو: الله (مردم را) بهسوی دین حق راهنمایی میکند. آیا آن کس که بهسوی حق هدایت میکند سزاوارتر است که پیروی شود یا کسی که خودش راه نمییابد مگر اینکه راهنمایی گردد؟ پس شما را چه شده است؟ چگونه حکم (نادرست) میکنید؟ ﴿36﴾ و بیشترشان (مشرکان) جز از گمان پیروی نمیکنند، حال آنکه گمان، انسان را از حق بینیاز نمیکند. البته الله به آنچه میکنند آگاه است. ﴿37﴾ و چنان نیست که این قرآن از سوی غیر الله ساخته شود، لیکن تصدیق کننده آن کتابهای آسمانی است که پیش از آن نازل شدهاند، و تفصیل دهنده کتاب است که در آن هیچ شکی نیست و از سوی پروردگار جهانیان است. ﴿38﴾ آیا (کفار مکه) میگویند: آن (قرآن) را به دروغ ساخته است؟ بگو: پس سوره ای مانند آن بیاورید و برای کمک خود هر کسی را که میتوانید، غیر از الله، طلب کنید، اگر (در دعوای تان) راستگو هستید. ﴿39﴾ (قرآن ساختۀ بشر نیست) بلکه چیزی را تکذیب کردند که به علم آن آگاهی نداشتند و هنوز تأویلش به آنان نیامده است، این گونه کسانی که پیش از آنان بودند، تکذیب کردند، پس بنگر که سرانجام ظالمان چگونه شد؟!. ﴿40﴾ و (مردم در مورد قرآن دو گروه اند) از ایشان بعضی است که به آن ایمان میآورند، و بعضی از آنها به آن ایمان نمیآورند، و پروردگار تو به حال مفسدان داناتر است. ﴿41﴾ و اگر تو را تکذیب کردند پس بگو: عمل من به خودم است، و عمل شما به خود شما است، (من جوابگوی عمل خود و شما جوابگوی عمل خودتان هستید) شما از آنچه من میکنم بیزارید و من هم از آنچه شما میکنید بیزارم. ﴿42﴾ و از آنان (تکذیب کنندگان کسانی هستند که (به ظاهر) به تو گوش میدهند، آیا تو میتوانی کران را بشنوانی؟ اگر چه عقل و خرد نیز نداشته باشند.
﴿وَمِنْهُمْ مَنْ یَنْظُرُ إِلَیْکَ أَفَأَنْتَ تَهْدِی الْعُمْیَ وَلَوْ کَانُوا لَا یُبْصِرُونَ٤٣ إِنَّ اللَّهَ لَا یَظْلِمُ النَّاسَ شَیْئًا وَلَکِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ٤٤ وَیَوْمَ یَحْشُرُهُمْ کَأَنْ لَمْ یَلْبَثُوا إِلَّا سَاعَةً مِنَ النَّهَارِ یَتَعَارَفُونَ بَیْنَهُمْ قَدْ خَسِرَ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِلِقَاءِ اللَّهِ وَمَا کَانُوا مُهْتَدِینَ٤٥ وَإِمَّا نُرِیَنَّکَ بَعْضَ الَّذِی نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّیَنَّکَ فَإِلَیْنَا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ اللَّهُ شَهِیدٌ عَلَى مَا یَفْعَلُونَ٤٦ وَلِکُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ فَإِذَا جَاءَ رَسُولُهُمْ قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ٤٧ وَیَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ٤٨ قُلْ لَا أَمْلِکُ لِنَفْسِی ضَرًّا وَلَا نَفْعًا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ لِکُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ إِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ فَلَا یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا یَسْتَقْدِمُونَ٤٩ قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَتَاکُمْ عَذَابُهُ بَیَاتًا أَوْ نَهَارًا مَاذَا یَسْتَعْجِلُ مِنْهُ الْمُجْرِمُونَ٥٠ أَثُمَّ إِذَا مَا وَقَعَ آمَنْتُمْ بِهِ آلْآنَ وَقَدْ کُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ٥١ ثُمَّ قِیلَ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذَابَ الْخُلْدِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا بِمَا کُنْتُمْ تَکْسِبُونَ٥٢ وَیَسْتَنْبِئُونَکَ أَحَقٌّ هُوَ قُلْ إِی وَرَبِّی إِنَّهُ لَحَقٌّ وَمَا أَنْتُمْ بِمُعْجِزِینَ٥٣﴾ [یونس: 43-53].
﴿43﴾ و از آنها کسی هست که به تو مینگرد، آیا تو کوران را اگر چه نبینند راهنمایی کرده میتوانی؟ ﴿44﴾ یقینا الله به هیچ وجه به مردم ظلم نمیکند، بلکه مردم به خویشتن ظلم میکنند. ﴿45﴾ و در روزی (که در میدان محشر) مردم را جمع میکند (چنان معلوم خواهد شد که) گویا به قدر ساعتی از روز نماندهاند، (در آن وقت) باهم آشنا میشوند، (و لیکن به یکدیگر نفعی رسانده نتوانند). البته آنانی که دیدار الله را (در روز محشر) تکذیب کردند، زیانکار شدند و راه یافته نبودند. ﴿46﴾ و اگر بعضی از آنچه را که به آنها وعده دادهایم به تو نشان دهیم، یا تو را بمیرانیم (در هر دو صورت) بازگشتشان بهسوی ماست، باز الله بر آنچه میکنند گواه است. ﴿47﴾ و برای هر امتی پیغمبری میباشد، پس وقتی پیامبرشان بیاید، به عدل و انصاف در میانشان فیصله میشود، و هیچ ظلمی به آنها نمیشود. ﴿48﴾ و (مشرکان) میگویند: این وعده چه وقت است؟ اگر راست میگویید. ﴿49﴾ بگو: (من چه میدانم؟ زیرا) من برای خود زیان و نفعی در اختیار ندارم، مگر چیزی را که الله بخواهد، برای هر امتی اجلی است، پس چون اجلشان برسد، نه ساعت تأخیر شود و نه ساعتی پیش افتد. ﴿50﴾ بگو: (ای پیغمبر) مرا خبر دهید؛ اگر عذاب او شب یا روز به شما بیاید، پس مجرمان (کافران) بخاطر چه چیز عذاب را به زودی میخواهند؟ ﴿51﴾ (لذا گفته شود) باز آیا وقتی که (آن عذاب) تحقق یابد به آن ایمان میآورید؟ آیا اکنون ایمان میآورید) در حالیکه رسیدن آن را به زودی میطلبیدید؟! ﴿52﴾ باز (در روز قیامت) به ظالمان گفته شود عذاب ابدی را بچشید، آیا جز به آنچه کسب میکردید (در دنیا) سزا داده میشوید. ﴿53﴾ و از تو میپرسند که آن (وعدۀ عذاب ابدی) راست است؟ بگو: آری، و قسم به پروردگارم که آن البته حق است، و شما (الله را از فرستادن آن عذاب) عاجزکننده نیستید.
﴿وَلَوْ أَنَّ لِکُلِّ نَفْسٍ ظَلَمَتْ مَا فِی الْأَرْضِ لَافْتَدَتْ بِهِ وَأَسَرُّوا النَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ وَقُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ٥٤ أَلَا إِنَّ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَلَا إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ٥٥ هُوَ یُحْیِی وَیُمِیتُ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ٥٦ یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْکُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَشِفَاءٌ لِمَا فِی الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ٥٧ قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِکَ فَلْیَفْرَحُوا هُوَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ٥٨ قُلْ أَرَأَیْتُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ لَکُمْ مِنْ رِزْقٍ فَجَعَلْتُمْ مِنْهُ حَرَامًا وَحَلَالًا قُلْ آللَّهُ أَذِنَ لَکُمْ أَمْ عَلَى اللَّهِ تَفْتَرُونَ٥٩ وَمَا ظَنُّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَشْکُرُونَ٦٠ وَمَا تَکُونُ فِی شَأْنٍ وَمَا تَتْلُو مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَلَا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا کُنَّا عَلَیْکُمْ شُهُودًا إِذْ تُفِیضُونَ فِیهِ وَمَا یَعْزُبُ عَنْ رَبِّکَ مِنْ مِثْقَالِ ذَرَّةٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی السَّمَاءِ وَلَا أَصْغَرَ مِنْ ذَلِکَ وَلَا أَکْبَرَ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُبِینٍ٦١﴾ [یونس: 54-61].
﴿54﴾ و اگر (بالفرض) برای هر کسی که ظالم کرده است، تمام آنچه در زمین است میبود، حتما آن را برای نجات خود میپرداخت. و چون عذاب الله را ببینند پنهانی اظهار ندامت میکنند و در میان آنان به عدل و انصاف فیصله میگردد، و بر آنها ظلم نمیشود. ﴿55﴾ آگاه باشید آنچه که در آسمانها و زمین است از الله است. آگاه باشید که وعده الله حق است ولی اکثر آنها نمیدانند. ﴿56﴾ او (الله) زندگی میبخشد و میمیراند و بهسوی او باز گردانیده میشوید. ﴿57﴾ ای مردم (جهان)؛ یقینا برای شما از طرف پروردگارتان پندی آمده است و شفایی برای آنچه در سینههاست و هدایت و رحمتی است برای کسانی که ایمان آوردهاند. ﴿58﴾ بگو: به فضل و رحمت الله است که مسلمانان باید به آن شادمان شوند. و این از هرچه (از مال و متاع دنیا) جمع میکنند بهتر است. ﴿59﴾ بگو: به من خبر دهید آنچه از روزیی که الله برایتان نازل کرده است، پس (چرا) بعضی آن را حرام و بعضی آن را حلال قرار داده اید؟ آیا الله به شما اجازه داده است؟ یا بر الله دروغ میبندید؟! ﴿60﴾ و آنانی که بر الله دروغ میبندند (در بارۀ) روز قیامت چه گمان دارند؟ یقینا الله نسبت به مردم دارای فضل و مهربانی است، لیکن بیشترشان شکرگزار نیستند. ﴿61﴾ و نمیباشی (تو ای انسان) در هیچ حالتی و تلاوت نمیکنی هیچ آیه ای از قرآن را و هیچ کاری نمیکنید مگر اینکه ما بر شما گواهیم وقتی به آن کار شروع میکنید. و به اندازه ذره ای در زمین و آسمان از پروردگارت پنهان نمیماند، و نه کوچکتر از آن و نه بزرگتر از آن مگر اینکه در کتابی روشن نوشته شده است.
﴿أَلَا إِنَّ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ٦٢ الَّذِینَ آمَنُوا وَکَانُوا یَتَّقُونَ٦٣ لَهُمُ الْبُشْرَى فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَفِی الْآخِرَةِ لَا تَبْدِیلَ لِکَلِمَاتِ اللَّهِ ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ٦٤ وَلَا یَحْزُنْکَ قَوْلُهُمْ إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِیعًا هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ٦٥ أَلَا إِنَّ لِلَّهِ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِی الْأَرْضِ وَمَا یَتَّبِعُ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ شُرَکَاءَ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا یَخْرُصُونَ٦٦ هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ لِتَسْکُنُوا فِیهِ وَالنَّهَارَ مُبْصِرًا إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَسْمَعُونَ٦٧ قَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ هُوَ الْغَنِیُّ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ إِنْ عِنْدَکُمْ مِنْ سُلْطَانٍ بِهَذَا أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ٦٨ قُلْ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ لَا یُفْلِحُونَ٦٩ مَتَاعٌ فِی الدُّنْیَا ثُمَّ إِلَیْنَا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ نُذِیقُهُمُ الْعَذَابَ الشَّدِیدَ بِمَا کَانُوا یَکْفُرُونَ٧٠﴾ [یونس: 62-70].
﴿62﴾ آگاه باشید که البته بر دوستان الله (مردمانی که اعمال نیک انجام میدهند) هیچ ترسی نیست و (در روز قیامت) آنها غمگین نمیشوند. ﴿63﴾ (این دوستان الله) کسانیاند که ایمان آوردهاند و از الله میترسند و تقوی پیشه کردهاند. ﴿64﴾ برای آنها در زندگانی دنیا و آخرت بشارت است، سخنان الله هیچ دگرگونی نمییابد، این همان پیروزی بزرگ است. ﴿65﴾ و سخن آنها ترا غمگین نکند، زیرا عزت کاملا از الله است و او شنوای داناست. ﴿66﴾ آگاه باشید که هر که در آسمانها و هر که در زمین است، از الله است. و کسانی که غیر از الله شریکانی را به کمک (خویش) میخوانند جز از گمان پیروی نمیکنند، و کارشان جز تخمین و دروغ نیست. ﴿67﴾ اوست آن ذاتی که شب را برای شما آفریده است تا در آن آرام گیرید و روز را برای دیدن شما روشن گردانید، یقینا در این امر برای مردمانی که میشنوند (کلام الله را) دلائل واضح است. ﴿68﴾ (مشرکان) گفتند: الله برای خود فرزند گرفته است (پس فرزند الله را عبادت باید کرد) او پاک و منزه است و او (از هر مخلوقی) بینیاز است. هر چه در آسمانها و زمین است از الله است، هیچ دلیلی بر این ادعا ندارید، آیا به الله چیزی را نسبت میدهید که نمیدانید ؟!. ﴿69﴾ بگو: یقینا آنانی که بر الله دروغ میبندند کامیاب نخواهند شد. ﴿70﴾ (بلکه چند روز) متاعی است در دنیا، باز بازگشت آنها بهسوی ماست. باز عذاب سخت را به سبب کفری که میورزیدند به آنها میچشانیم.
﴿وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ یَا قَوْمِ إِنْ کَانَ کَبُرَ عَلَیْکُمْ مَقَامِی وَتَذْکِیرِی بِآیَاتِ اللَّهِ فَعَلَى اللَّهِ تَوَکَّلْتُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَکُمْ وَشُرَکَاءَکُمْ ثُمَّ لَا یَکُنْ أَمْرُکُمْ عَلَیْکُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَیَّ وَلَا تُنْظِرُونِ٧١ فَإِنْ تَوَلَّیْتُمْ فَمَا سَأَلْتُکُمْ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ وَأُمِرْتُ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْمُسْلِمِینَ٧٢ فَکَذَّبُوهُ فَنَجَّیْنَاهُ وَمَنْ مَعَهُ فِی الْفُلْکِ وَجَعَلْنَاهُمْ خَلَائِفَ وَأَغْرَقْنَا الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا فَانْظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُنْذَرِینَ٧٣ ثُمَّ بَعَثْنَا مِنْ بَعْدِهِ رُسُلًا إِلَى قَوْمِهِمْ فَجَاءُوهُمْ بِالْبَیِّنَاتِ فَمَا کَانُوا لِیُؤْمِنُوا بِمَا کَذَّبُوا بِهِ مِنْ قَبْلُ کَذَلِکَ نَطْبَعُ عَلَى قُلُوبِ الْمُعْتَدِینَ٧٤ ثُمَّ بَعَثْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ مُوسَى وَهَارُونَ إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ بِآیَاتِنَا فَاسْتَکْبَرُوا وَکَانُوا قَوْمًا مُجْرِمِینَ٧٥ فَلَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِنَا قَالُوا إِنَّ هَذَا لَسِحْرٌ مُبِینٌ٧٦ قَالَ مُوسَى أَتَقُولُونَ لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَکُمْ أَسِحْرٌ هَذَا وَلَا یُفْلِحُ السَّاحِرُونَ٧٧ قَالُوا أَجِئْتَنَا لِتَلْفِتَنَا عَمَّا وَجَدْنَا عَلَیْهِ آبَاءَنَا وَتَکُونَ لَکُمَا الْکِبْرِیَاءُ فِی الْأَرْضِ وَمَا نَحْنُ لَکُمَا بِمُؤْمِنِینَ٧٨﴾ [یونس: 71-78].
﴿71﴾ و قصۀ نوح را برای آنان بخوان، وقتی که به قوم خود گفت: «ای قوم من! اگر ماندن من در بین شما و پند دادنم به آیات الله بر شما سخت میگذرد، پس بر الله توکل کرده ام. لذا شما تصمیم قاطع بگیرید همرای شریکان خویش، باز کارتان بر شما پوشیده نباشد. باز آنچه را که میخواهید در حق من انجام دهید، دریغ نکنید و مرا مهلت ندهید. ﴿72﴾ پس اگر (از قبول دعوت من) روی گردانید (به من زیانی نیست و بدانید) که من از شما هیچ مزدی نخواسته ام. مزد من نیست مگر بر الله، و فرمان داده شده ام که از مسلمانان (فرمانبرداران) باشم. ﴿73﴾ پس او را تکذیب کردند، باز او و آنانی را که با او در کشتی بودند نجات دادیم و آنها (نجات یافته گان) را جانشینان گردانیدیم، و آنانی را که آیات ما را تکذیب کردند غرق کردیم، پس ببین که سرانجام بیم داده شدگان چه شد؟ ﴿74﴾ باز پس از نوح پیغمبرانی را بهسوی اقوامشان فرستادیم، پس به آنها دلائل واضح آوردند، اما ایشان هرگز آماده آن نبودند که به آنچه که قبلا تکذیب نموده بودند، ایمان بیاورند. این طور ما بر دلهای تجاوزکاران مهر مینهیم. ﴿75﴾ باز پس از آنها موسى وهارون را با آیات خود بهسوی فرعون و سران قوم او فرستادیم، ولی آنها تکبر نمودند و قوم مجرم بودند. ﴿76﴾ پس چون حق از جانب ما بسویشان آمد، گفتند: یقینا این جادوی آشکار است. ﴿77﴾ موسی (در جواب) گفت: آیا وقتی حق به شما آمد، میگویید: (این جادو است؟ آیا این جادو است؟ حال آنکه جادو گران (در مقابل دین حق) کامیاب نمیشوند. ﴿78﴾ گفتند: آیا پیش ما آمده ای تا ما را از چیزهایی که پدران و نیاکان خود را بر آن یافتهایم باز داری؟ و میخواهید در این سرزمین بزرگی و ریاست برای شما دو نفر باشد؟ و ما به شما دو تن ایمان نمیآوریم.
﴿وَقَالَ فِرْعَوْنُ ائْتُونِی بِکُلِّ سَاحِرٍ عَلِیمٍ٧٩ فَلَمَّا جَاءَ السَّحَرَةُ قَالَ لَهُمْ مُوسَى أَلْقُوا مَا أَنْتُمْ مُلْقُونَ٨٠ فَلَمَّا أَلْقَوْا قَالَ مُوسَى مَا جِئْتُمْ بِهِ السِّحْرُ إِنَّ اللَّهَ سَیُبْطِلُهُ إِنَّ اللَّهَ لَا یُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِینَ٨١ وَیُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِکَلِمَاتِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُجْرِمُونَ٨٢ فَمَا آمَنَ لِمُوسَى إِلَّا ذُرِّیَّةٌ مِنْ قَوْمِهِ عَلَى خَوْفٍ مِنْ فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِمْ أَنْ یَفْتِنَهُمْ وَإِنَّ فِرْعَوْنَ لَعَالٍ فِی الْأَرْضِ وَإِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِینَ٨٣ وَقَالَ مُوسَى یَا قَوْمِ إِنْ کُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ فَعَلَیْهِ تَوَکَّلُوا إِنْ کُنْتُمْ مُسْلِمِینَ٨٤ فَقَالُوا عَلَى اللَّهِ تَوَکَّلْنَا رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ٨٥ وَنَجِّنَا بِرَحْمَتِکَ مِنَ الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ٨٦ وَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى وَأَخِیهِ أَنْ تَبَوَّآ لِقَوْمِکُمَا بِمِصْرَ بُیُوتًا وَاجْعَلُوا بُیُوتَکُمْ قِبْلَةً وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ٨٧ وَقَالَ مُوسَى رَبَّنَا إِنَّکَ آتَیْتَ فِرْعَوْنَ وَمَلَأَهُ زِینَةً وَأَمْوَالًا فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا رَبَّنَا لِیُضِلُّوا عَنْ سَبِیلِکَ رَبَّنَا اطْمِسْ عَلَى أَمْوَالِهِمْ وَاشْدُدْ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَلَا یُؤْمِنُوا حَتَّى یَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِیمَ٨٨﴾ [یونس: 79-88].
﴿79﴾ و فرعون گفت: هر جادو گر دانا (و ماهر) را نزد من بیاورید. ﴿80﴾ و چون جادوگران (برای مقابله) آمدند، موسی به آنها گفت: آنچه را میخواهید بافگنید، (در میدان) بیندازید. ﴿81﴾ پس چون (عصاها و ریسمانهای خود را) انداختند، موسی گفت: آنچه را که شما آورده اید همه جادوست، یقینا الله آن را به زودی باطل خواهد کرد، چون الله کار مفسدان را درست (و سودمند) نمیکند. ﴿82﴾ و الله حق را به سخنهای خود ثابت میکند، هر چند مجرمان نپسندند. ﴿83﴾ پس هیچ کس به موسی ایمان نیاورد مگر جوانانی (اندک) از بنی اسرائیل (آن هم) با ترس از فرعون و سران قوم او که مبادا آنان را در فتنه اندازند (و از دین برگردانند). چون فرعون در زمین طغیان کرده بود و از زمره تجاوزکاران بود. ﴿84﴾ و موسی گفت: ای قوم من! اگر به الله ایمان آورده اید پس بر وی توکل کنید اگر مسلمان (فرمانبردار) هستید. ﴿85﴾ پس گفتند: بر الله توکل کردیم، ای پروردگار ما! ما را فتنه برای قوم ظالم مگردان. ﴿86﴾ و ما را به رحمت خود از قوم کافر نجات ده. ﴿87﴾ و بهسوی موسی و برادرش (هارون) وحی کردیم که برای قوم خود خانههایی در مصر ترتیب دهید و خانههایتان را رو به قبله (و محل برگزاری نماز) قرار دهید، و نماز را بر پا کنید و مؤمنان را مژده بده. ﴿88﴾ و گفت موسی: ای پروردگار ما! یقینا به فرعون و اشراف قوم او زینت و مالهای بسیار در زندگانی دنیا داده ای. پروردگارما! تا مردم را از راه تو گمراه سازند؟ ای پروردگار ما! مالهایشان را نابود کن و دلهایشان را سخت کن که ایمان نیارند، تا عذاب دردناک را بینند.
﴿قَالَ قَدْ أُجِیبَتْ دَعْوَتُکُمَا فَاسْتَقِیمَا وَلَا تَتَّبِعَانِّ سَبِیلَ الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ٨٩ وَجَاوَزْنَا بِبَنِی إِسْرَائِیلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَجُنُودُهُ بَغْیًا وَعَدْوًا حَتَّى إِذَا أَدْرَکَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا الَّذِی آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِیلَ وَأَنَا مِنَ الْمُسْلِمِینَ٩٠ آلْآنَ وَقَدْ عَصَیْتَ قَبْلُ وَکُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدِینَ٩١ فَالْیَوْمَ نُنَجِّیکَ بِبَدَنِکَ لِتَکُونَ لِمَنْ خَلْفَکَ آیَةً وَإِنَّ کَثِیرًا مِنَ النَّاسِ عَنْ آیَاتِنَا لَغَافِلُونَ٩٢ وَلَقَدْ بَوَّأْنَا بَنِی إِسْرَائِیلَ مُبَوَّأَ صِدْقٍ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ فَمَا اخْتَلَفُوا حَتَّى جَاءَهُمُ الْعِلْمُ إِنَّ رَبَّکَ یَقْضِی بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِیمَا کَانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ٩٣ فَإِنْ کُنْتَ فِی شَکٍّ مِمَّا أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ فَاسْأَلِ الَّذِینَ یَقْرَءُونَ الْکِتَابَ مِنْ قَبْلِکَ لَقَدْ جَاءَکَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ فَلَا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِینَ٩٤ وَلَا تَکُونَنَّ مِنَ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ فَتَکُونَ مِنَ الْخَاسِرِینَ٩٥ إِنَّ الَّذِینَ حَقَّتْ عَلَیْهِمْ کَلِمَتُ رَبِّکَ لَا یُؤْمِنُونَ٩٦ وَلَوْ جَاءَتْهُمْ کُلُّ آیَةٍ حَتَّى یَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِیمَ٩٧﴾ [یونس: 89-97].
﴿89﴾ (الله) گفت: البته دعای هردوی شما قبول شد، پس (به راه راست) استقامت کنید، و از راه نادانان پیروی نکنید. ﴿90﴾ و بنی اسرائیل را از دریا عبور دادیم، پس فرعون و لشکر او از راه ستم و سرکشی آنها را تعقیب کردند، تا آن که غرقاب فرعون را احاطه کرد و گفت: یقین کردم که هیچ معبودی جز آن که بنی اسرائیل به او ایمان آوردهاند، نیست. و من هم اکنون از مسلمانانم. ﴿91﴾ (به او گفته شد) اکنون؟ در حالیکه پیش از این نافرمانی کردی و از جمله مفسدان بودی؟ ﴿92﴾ پس امروز تو را با جسدت (جسد بیجانت) نجات میدهیم تا برای کسانی که پس از تو میآیند نشانه عبرت) باشی، و یقینا بسیاری از مردم از نشانههای (قدرت) ما غافلاند. ﴿93﴾ و البته بنی اسرائیل را در جایگاه خوب و ستوده ای جای دادیم و از پاکیزهها به آنها روزی دادیم. و اختلاف نورزیدند تا آن که دانش به آنان رسید. یقینا پروردگارت روز قیامت دربارۀ چیزی که در آن اختلاف میکردند، در میان آنها فیصله خواهد کرد. ﴿94﴾ پس اگر (بالفرض) دربارۀ چیزی که بر تو نازل کردهایم، در شک و تردید هستی، پس از آنانی که پیش از تو کتاب میخواندند بپرس . البته از سوی پروردگارت حق برای تو آمده است. پس، از شک کنندگان مباش . ﴿95﴾ و از آنانی که آیات الله را دروغ شمردند مباش، که از زیانکاران میشوی. ﴿96﴾ یقینا آنانی که حکم پروردگارت بر آنها ثابت شده است (که بر کفر از دنیا میروند)، ایمان نمیآورند. ﴿97﴾ و اگر هر گونه نشانهای به آنها بیاید، (بازهم ایمان نمیآورند) تا وقتی که عذاب دردناک را بینند.
﴿فَلَوْلَا کَانَتْ قَرْیَةٌ آمَنَتْ فَنَفَعَهَا إِیمَانُهَا إِلَّا قَوْمَ یُونُسَ لَمَّا آمَنُوا کَشَفْنَا عَنْهُمْ عَذَابَ الْخِزْیِ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَى حِینٍ٩٨ وَلَوْ شَاءَ رَبُّکَ لَآمَنَ مَنْ فِی الْأَرْضِ کُلُّهُمْ جَمِیعًا أَفَأَنْتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّى یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ٩٩ وَمَا کَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَیَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِینَ لَا یَعْقِلُونَ١٠٠ قُلِ انْظُرُوا مَاذَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا تُغْنِی الْآیَاتُ وَالنُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لَا یُؤْمِنُونَ١٠١ فَهَلْ یَنْتَظِرُونَ إِلَّا مِثْلَ أَیَّامِ الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِهِمْ قُلْ فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِینَ١٠٢ ثُمَّ نُنَجِّی رُسُلَنَا وَالَّذِینَ آمَنُوا کَذَلِکَ حَقًّا عَلَیْنَا نُنْجِ الْمُؤْمِنِینَ١٠٣ قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنْ کُنْتُمْ فِی شَکٍّ مِنْ دِینِی فَلَا أَعْبُدُ الَّذِینَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَکِنْ أَعْبُدُ اللَّهَ الَّذِی یَتَوَفَّاکُمْ وَأُمِرْتُ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ١٠٤ وَأَنْ أَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا وَلَا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِکِینَ١٠٥ وَلَا تَدْعُ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا یَنْفَعُکَ وَلَا یَضُرُّکَ فَإِنْ فَعَلْتَ فَإِنَّکَ إِذًا مِنَ الظَّالِمِینَ١٠٦﴾ [یونس: 98-106].
﴿98﴾ و مردم هیچ شهری ایمان نیاوردند که ایمانشان به آنان نفعی برساند مگر قوم یونس که چون ایمان آوردند عذاب رسواگر را در زندگی دنیا از آنان برطرف نمودیم و آنان را تا مدتی بهره مند ساختیم. ﴿99﴾ و اگر پروردگار تو میخواست البته هرکه در روی زمین است، همه ایمان میآوردند (لیکن الله این را نخواست) پس آیا تو مردم را مجبور میسازی تا (همه) ایمان بیاورند؟ ﴿100﴾ و هیچ کس نمیتواند ایمان بیاورد مگر به اذن الله، و بر آنانی که نمیفهمند پلیدی قرار میدهد. ﴿101﴾ بگو: بنگرید که چه چیزی در آسمانها و زمین است؟ اما آیات و بیم دادنها به گروهی که ایمان نمیآورند سود نمیبخشد. ﴿102﴾ پس آیا جز مانند روزهای پیشینیان را انتظار میکشند؟ بگو: پس انتظار بکشید، من نیز با شما از منتظرانم. ﴿103﴾ باز پیغامبران خود و مؤمنان را نجات میدهیم، این گونه بر خود لازم گردانیدیم که مؤمنان را نجات میدهیم. ﴿104﴾ بگو: ای مردم! اگر راجع به دین در شک و تردید هستید (از من امید چیزی نکنید زیرا من کسانی را نمیپرستم که شما به غیر از الله میپرستید، بلکه الله را میپرستم که شما را میمیراند. و به من دستور داده شده که از مؤمنان باشم. ﴿105﴾ و (به من دستور داده شده) اینکه بهسوی دینی روی آور که خالی از هرگونه شرک و انحراف است. و اینکه هرگز از مشرکان مباش. ﴿106﴾ و (به من دستور داده شده) اینکه به غیر از الله کسی (و چیزی) را مخوان که هیچ سود و زیانی به تو نمیرساند، اگر چنین کنی در آن صورت یقینا از ظالمان خواهی شد.
﴿وَإِنْ یَمْسَسْکَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا کَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَإِنْ یُرِدْکَ بِخَیْرٍ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ یُصِیبُ بِهِ مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ١٠٧ قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَکُمُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا یَهْتَدِی لِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیْهَا وَمَا أَنَا عَلَیْکُمْ بِوَکِیلٍ١٠٨ وَاتَّبِعْ مَا یُوحَى إِلَیْکَ وَاصْبِرْ حَتَّى یَحْکُمَ اللَّهُ وَهُوَ خَیْرُ الْحَاکِمِینَ١٠٩﴾ [یونس: 107-109].
﴿107﴾ و اگر الله به تو ضرری برساند پس هیچ دور کننده ای برای آن جز خود او نیست و اگر خیری به تو بخواهد پس فضل او را هیچ ردکننده ای نیست، آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد میرساند و او آمرزنده (و) مهربان است. ﴿108﴾ بگو: ای مردم! حق از نزد پروردگارتان برای شما آمده است، پس هرکس هدایت یافت، به نفع خود هدایت یافته است، و هر کس گمراه شود پس به زبان خودش گمراه میشود، و من بر شما وکیل و نگهبان نیستم. ﴿109﴾ و (ای محمد) از آنچه که بر تو وحی میشود، پیروی کن. و صابر و شکیبا باش تا آن که الله (در میان تو و مخالفان تو) فیصله کند و او بهترین فیصله کنندگان است.
در مکه نازل شده و یکصد و بیست و سه.
بنام الله بخشندۀ مهربان
﴿الر کِتَابٌ أُحْکِمَتْ آیَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَکِیمٍ خَبِیرٍ١ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنَّنِی لَکُمْ مِنْهُ نَذِیرٌ وَبَشِیرٌ٢ وَأَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُمَتِّعْکُمْ مَتَاعًا حَسَنًا إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى وَیُؤْتِ کُلَّ ذِی فَضْلٍ فَضْلَهُ وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْمٍ کَبِیرٍ٣ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُکُمْ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ٤ أَلَا إِنَّهُمْ یَثْنُونَ صُدُورَهُمْ لِیَسْتَخْفُوا مِنْهُ أَلَا حِینَ یَسْتَغْشُونَ ثِیَابَهُمْ یَعْلَمُ مَا یُسِرُّونَ وَمَا یُعْلِنُونَ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ٥﴾ [هود: 1-5].
﴿1﴾ الر (معنای این حروف را الله میداند)، این (قرآن) کتابی است که آیات آن استوار و محکم گردیده، باز از جانب حکیم آگاه به تفصیل بیان شده است. ﴿2﴾ برای اینکه چیزی را نپرستید مگر الله را، چون من از جانب او برای شما ترساننده و مژده دهنده هستم. ﴿3﴾ و برای اینکه از پروردگارتان آمرزش بخواهید، باز به دربار او توبه کنید، تا شما را تا مدت معین به طرز نیکو بهره مند سازد و تا به هر صاحب فضل (در عقیده و عمل)، پاداش فضل او را بدهد. و اگر (از عبادت الله و توبه) روی بگردانید، پس من بر شما از عذاب روز بزرگ میترسم. ﴿4﴾ (چون) بازگشت شما به سوى الله است و او بر هرچیزی تواناست. ﴿5﴾ آگاه باش که آنها (مشرکان) سینههای خود را میپیچند تا خود را از الله پنهان کنند، آگاه باش، وقتی که آنها خود را با جامههایشان میپوشانند، الله آنچه را که پنهان میکنند و آنچه را آشکار میسازند، میداند. چرا که او به راز سینهها داناست.
﴿وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَیَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا کُلٌّ فِی کِتَابٍ مُبِینٍ٦ وَهُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ وَکَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَلَئِنْ قُلْتَ إِنَّکُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ لَیَقُولَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِینٌ٧ وَلَئِنْ أَخَّرْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِلَى أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ لَیَقُولُنَّ مَا یَحْبِسُهُ أَلَا یَوْمَ یَأْتِیهِمْ لَیْسَ مَصْرُوفًا عَنْهُمْ وَحَاقَ بِهِمْ مَا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ٨ وَلَئِنْ أَذَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَیَئُوسٌ کَفُورٌ٩ وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاءَ بَعْدَ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَیَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّیِّئَاتُ عَنِّی إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ١٠ إِلَّا الَّذِینَ صَبَرُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِکَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ کَبِیرٌ١١ فَلَعَلَّکَ تَارِکٌ بَعْضَ مَا یُوحَى إِلَیْکَ وَضَائِقٌ بِهِ صَدْرُکَ أَنْ یَقُولُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَیْهِ کَنْزٌ أَوْ جَاءَ مَعَهُ مَلَکٌ إِنَّمَا أَنْتَ نَذِیرٌ وَاللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ وَکِیلٌ١٢﴾ [هود: 6-12].
﴿6﴾ هیچ رونده ای (جانداری) در زمین نیست مگر اینکه روزی آن بر عهده الله است و محل استقرار و محل بازگشت آن را میداند، همه در کتاب بیانگر و روشن (لوح المحفوظ) ثبت است. ﴿7﴾ و او (الله) همان ذاتیست که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید، در حالیکه عرش او بر آب بود (و شما را آفرید) تا شما را بیازماید که کدام تان نیکوکارترید. و اگر بگویی شما پس از مرگ زنده میشوید، کافران میگویند: این سخن جز جادوی آشکار نیست. ﴿8﴾ و اگر عذاب را از آنها تا مدت شمرده شده به تأخیر اندازیم، البته (به طور تمسخر) میگویند: چه چیز مانع (آمدن آن عذاب) میشود؟ آگاه باش! روزی که عذاب به آنها برسد از آنها بازگشتنی نیست و چیزی را که به آن استهزاء میکردند، آنان را دربر میگیرد. ﴿9﴾ و اگر از جانب خود به انسان رحمتی بچشانیم، باز آن را از وی بگیریم البته بسی ناامید و ناسپاس میگردد. ﴿10﴾ و اگر بعد از رنجی که به او رسیده است نعمتی بچشانیم، میگوید: بدیها و سختیها از من دور شد. یقینا او شادمان (و) فخر فروش است. ﴿11﴾ مگر آنانی که صبر نمودند و کارهای نیک انجام دادند، اینها برایشان آمرزش و پاداش بزرگ است. ﴿12﴾ مبادا بعضی از آنچه را که به سویت وحی میشود رها کنی و از اینکه میگویند: چرا گنجی بر او نازل نشد یا چرا فرشته ای با او نیامد (تا رسالت او را تصدیق کند) دلتنگ و ناراحت شوی، حال آنکه تو تنها بیم دهنده هستی و الله بر همه چیز مراقب و نگاهبان است.
﴿أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَیَاتٍ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ١٣ فَإِلَّمْ یَسْتَجِیبُوا لَکُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا أُنْزِلَ بِعِلْمِ اللَّهِ وَأَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَهَلْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ١٤ مَنْ کَانَ یُرِیدُ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا وَزِینَتَهَا نُوَفِّ إِلَیْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِیهَا وَهُمْ فِیهَا لَا یُبْخَسُونَ١٥ أُولَئِکَ الَّذِینَ لَیْسَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ إِلَّا النَّارُ وَحَبِطَ مَا صَنَعُوا فِیهَا وَبَاطِلٌ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ١٦ أَفَمَنْ کَانَ عَلَى بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَیَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِنْهُ وَمِنْ قَبْلِهِ کِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَةً أُولَئِکَ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَنْ یَکْفُرْ بِهِ مِنَ الْأَحْزَابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ فَلَا تَکُ فِی مِرْیَةٍ مِنْهُ إِنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یُؤْمِنُونَ١٧ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا أُولَئِکَ یُعْرَضُونَ عَلَى رَبِّهِمْ وَیَقُولُ الْأَشْهَادُ هَؤُلَاءِ الَّذِینَ کَذَبُوا عَلَى رَبِّهِمْ أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ١٨ الَّذِینَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَیَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ کَافِرُونَ١٩﴾ [هود: 13-19].
﴿13﴾ یا (مشرکین) میگویند: این قرآن خود ساخته و افترای پیغمبر است؟ بگو: پس شما ده سوره ساخته شده (دروغین) مانند آن را بیاورید و غیر از الله هرکس را که میتوانید به یاری طلب کنید، اگر راستگو هستید. ﴿14﴾ پس اگر سخن شما را اجابت نکردند، پس بدانید که قرآن به علم الله نازل شده است و (بدانید) که هیچ معبودی برحق جز او نیست، پس آیا مسلمان (فرمانبردار) میشوید؟ ﴿15﴾ کسانی که زندگانی دنیا و زینت آن را بخواهند، ثمرۀ اعمالشان را در همین دنیا کامل به آنها میدهیم، و به آنها کم داده نخواهد شد. ﴿16﴾ (لیکن) ایشان کسانیاند که در آخرت (جزایی) جز آتش برایشان نیست و آنچه در دنیا کردهاند ضایع و هدر رفته است و کارهایشان باطل گردیده است. ﴿17﴾ آیا کسی که دلیل واضح از جانب پروردگار خود دارد و گواهی از سوى الله به دنبال آن باشد، و پیش از قرآن (هم)، کتاب موسی پیشوا و رحمت بوده است (مانند کسی است که در گمراهی قرار دارد)؟! ایشان به آن (حقایقی که پیغمبر آورده) ایمان میآورند، و هرکس از این احزاب و گروهها به آن کفر ورزد، پس آتش وعدگاه اوست. پس دربارۀ آن در شک و تردید مباش، بیگمان آن (قرآن) حق است و از سوی پروردگارت آمده است، ولی بسیار مردم ایمان نمیآورند. ﴿18﴾ و کیست ظالمتر از آن کس که بر الله دروغ ببندد، ایشان بر پروردگارشان عرضه میشوند، و گواهان میگویند: اینها همان کسانیاند که بر پروردگارشان دروغ بستند، آگاه باشید! لعنت الله بر ظالمان است. ﴿19﴾ آنانی که مردم را از راه الله منع میکنند، و برای آن، کجی را میخواهند و آنها از آخرت هم منکرند.
﴿أُولَئِکَ لَمْ یَکُونُوا مُعْجِزِینَ فِی الْأَرْضِ وَمَا کَانَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیَاءَ یُضَاعَفُ لَهُمُ الْعَذَابُ مَا کَانُوا یَسْتَطِیعُونَ السَّمْعَ وَمَا کَانُوا یُبْصِرُونَ٢٠ أُولَئِکَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا کَانُوا یَفْتَرُونَ٢١ لَا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِی الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ٢٢ إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَخْبَتُوا إِلَى رَبِّهِمْ أُولَئِکَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ٢٣ مَثَلُ الْفَرِیقَیْنِ کَالْأَعْمَى وَالْأَصَمِّ وَالْبَصِیرِ وَالسَّمِیعِ هَلْ یَسْتَوِیَانِ مَثَلًا أَفَلَا تَذَکَّرُونَ٢٤ وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ إِنِّی لَکُمْ نَذِیرٌ مُبِینٌ٢٥ أَنْ لَا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْمٍ أَلِیمٍ٢٦ فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا نَرَاکَ إِلَّا بَشَرًا مِثْلَنَا وَمَا نَرَاکَ اتَّبَعَکَ إِلَّا الَّذِینَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِیَ الرَّأْیِ وَمَا نَرَى لَکُمْ عَلَیْنَا مِنْ فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّکُمْ کَاذِبِینَ٢٧ قَالَ یَا قَوْمِ أَرَأَیْتُمْ إِنْ کُنْتُ عَلَى بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّی وَآتَانِی رَحْمَةً مِنْ عِنْدِهِ فَعُمِّیَتْ عَلَیْکُمْ أَنُلْزِمُکُمُوهَا وَأَنْتُمْ لَهَا کَارِهُونَ٢٨﴾ [هود: 20-28].
﴿20﴾ ایشان (نمی توانند الله را) در زمین ناتوان و عاجز کنند و آنان به غیر از الله کارساز و مددگاری ندارند، (در آخرت) عذاب برای آنها دو چندان خواهد شد (و آنان) توان شنیدن حق را نداشتند و حق را نمیدیدند. ﴿21﴾ این گروه آنانیاند که به خود خساره و زیان زدهاند و آنچه (بر الله) دروغ میبستند، از آنها گم و ناپدید گردید. ﴿22﴾ بدون شک آنها در آخرت زیانکارترند. ﴿23﴾ البته آنانی که ایمان آوردند و کارهای نیک کردند و برای پروردگارشان تواضع و فروتنی نمودند، آنها اهل جنتاند که در آن جاودانند. ﴿24﴾ مثل این دو گروه مانند کور و کر، و بینا و شنواست، آیا حال این دو گروه باهم برابر است؟ پس آیا پند نمیگیرید؟! ﴿25﴾ و البته نوح را بهسوی قومش فرستادیم (پس گفت: ای قوم من) یقینا من برای شما بیم دهندۀ آشکار هستم. ﴿26﴾ که جز الله را عبادت نکنید؛ زیرا من از عذاب روز دردناک بر شما میترسم. ﴿27﴾ پس اشراف و سران قوم او که کافر بودند، گفتند: ما تو را جز بشری مانند خودما نمیبینیم و ما میبینیم که جز افراد حقیر و فرومایه و کوتاه فکر ما کسی از تو پیروی نکردهاند، و برای شما بر خود هیچ فضل و برتری نمیبینیم، بلکه شما را دروغگو میپنداریم. ﴿28﴾ (نوح) گفت: ای قوم من! به من بگویید اگر دلیلی روشن از سوی پروردگارم داشته باشم و رحمتی از نزد خود به من داده باشد (و این رحمت الهی) بر شما پنهان مانده باشد، آیا میتوانیم شما را به پذیرش آن ملزم کنیم در حالیکه شما آن را دوست نمیدارید؟
﴿وَیَا قَوْمِ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مَالًا إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ وَمَا أَنَا بِطَارِدِ الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّهُمْ مُلَاقُو رَبِّهِمْ وَلَکِنِّی أَرَاکُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ٢٩ وَیَا قَوْمِ مَنْ یَنْصُرُنِی مِنَ اللَّهِ إِنْ طَرَدْتُهُمْ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ٣٠ وَلَا أَقُولُ لَکُمْ عِنْدِی خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَیْبَ وَلَا أَقُولُ إِنِّی مَلَکٌ وَلَا أَقُولُ لِلَّذِینَ تَزْدَرِی أَعْیُنُکُمْ لَنْ یُؤْتِیَهُمُ اللَّهُ خَیْرًا اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا فِی أَنْفُسِهِمْ إِنِّی إِذًا لَمِنَ الظَّالِمِینَ٣١ قَالُوا یَا نُوحُ قَدْ جَادَلْتَنَا فَأَکْثَرْتَ جِدَالَنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ٣٢ قَالَ إِنَّمَا یَأْتِیکُمْ بِهِ اللَّهُ إِنْ شَاءَ وَمَا أَنْتُمْ بِمُعْجِزِینَ٣٣ وَلَا یَنْفَعُکُمْ نُصْحِی إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أَنْصَحَ لَکُمْ إِنْ کَانَ اللَّهُ یُرِیدُ أَنْ یُغْوِیَکُمْ هُوَ رَبُّکُمْ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ٣٤ أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ إِنِ افْتَرَیْتُهُ فَعَلَیَّ إِجْرَامِی وَأَنَا بَرِیءٌ مِمَّا تُجْرِمُونَ٣٥ وَأُوحِیَ إِلَى نُوحٍ أَنَّهُ لَنْ یُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِکَ إِلَّا مَنْ قَدْ آمَنَ فَلَا تَبْتَئِسْ بِمَا کَانُوا یَفْعَلُونَ٣٦ وَاصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنَا وَوَحْیِنَا وَلَا تُخَاطِبْنِی فِی الَّذِینَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ٣٧﴾ [هود: 29-37].
﴿29﴾ و ای قوم من! در مقابل (تبلیغ) آن (دعوت) از شما چیزی نمیخواهم، چرا که پاداش من جز بر الله نیست. و من مؤمنان را (از خود) نمیرانم، آنان پروردگار خود را ملاقات میکنند ولی من شما را قومی (نادان) میبینم که جهالت میکنید. ﴿30﴾ و ای قوم من! اگر آنها را طرد کنم، چه کسی مرا در برابر (عذاب) الله مدد خواهد کرد؟ آیا عبرت نمیگیرید؟ ﴿31﴾ و به شما نمیگویم که خزانههای الله نزد من است. و (نمی گویم) غیب نیز میدانم. و نمیگویم که من فرشته هستم. و درباره آنانی که چشمان شما آنان را به حقارت میبیند نمیگویم الله خیری به آنان نخواهد داد. (بلکه) الله به آنچه در دلهای آنان است آگاهتر است. در این صورت من از جمله ظالمان خواهم بود. ﴿32﴾ گفتند: ای نوح، به راستی با ما مجادله کردی و بسیار هم جدال کردی، لذا آنچه را که به ما وعده میدهی بیار اگر از راستگویان هستی. ﴿33﴾ (نوح) گفت: تنها الله است که اگر بخواهد آن را برای شما میآورد، و شما (الله را) عاجز کننده نیستید. ﴿34﴾ و اگر بخواهم شما را اندرز بگویم، اندرز من به شما سودی نمیرساند، اگر الله بخواهد شما را گمراه کند. او پروردگار شماست و بهسوی او باز گردانیده میشوید. ﴿35﴾ آیا (مشرکین مانند قوم نوح) میگویند: آن (قرآن) را (محمد) از خود ساخته است؟ بگو: اگر آن را از خود ساخته باشم گناهش بر گردن من است، ولی من از جرمی که شما میکنید بیزارم. ﴿36﴾ و بهسوی نوح وحی فرستاده شد که از قوم تو جز آنانی که ایمان آوردهاند، هرگز کسی ایمان نخواهد آورد، پس به سبب آنچه میکنند غمگین مشو. ﴿37﴾ و زیر نظر ما و به حکم ما کشتی را بساز، و دربارۀ ظالمان با من سخن مگو؛ چرا که آنها غرق شدنیاند.
﴿وَیَصْنَعُ الْفُلْکَ وَکُلَّمَا مَرَّ عَلَیْهِ مَلَأٌ مِنْ قَوْمِهِ سَخِرُوا مِنْهُ قَالَ إِنْ تَسْخَرُوا مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنْکُمْ کَمَا تَسْخَرُونَ٣٨ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ یَأْتِیهِ عَذَابٌ یُخْزِیهِ وَیَحِلُّ عَلَیْهِ عَذَابٌ مُقِیمٌ٣٩ حَتَّى إِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ قُلْنَا احْمِلْ فِیهَا مِنْ کُلٍّ زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ وَأَهْلَکَ إِلَّا مَنْ سَبَقَ عَلَیْهِ الْقَوْلُ وَمَنْ آمَنَ وَمَا آمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِیلٌ٤٠ وَقَالَ ارْکَبُوا فِیهَا بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا إِنَّ رَبِّی لَغَفُورٌ رَحِیمٌ٤١ وَهِیَ تَجْرِی بِهِمْ فِی مَوْجٍ کَالْجِبَالِ وَنَادَى نُوحٌ ابْنَهُ وَکَانَ فِی مَعْزِلٍ یَا بُنَیَّ ارْکَبْ مَعَنَا وَلَا تَکُنْ مَعَ الْکَافِرِینَ٤٢ قَالَ سَآوِی إِلَى جَبَلٍ یَعْصِمُنِی مِنَ الْمَاءِ قَالَ لَا عَاصِمَ الْیَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِلَّا مَنْ رَحِمَ وَحَالَ بَیْنَهُمَا الْمَوْجُ فَکَانَ مِنَ الْمُغْرَقِینَ٤٣ وَقِیلَ یَا أَرْضُ ابْلَعِی مَاءَکِ وَیَا سَمَاءُ أَقْلِعِی وَغِیضَ الْمَاءُ وَقُضِیَ الْأَمْرُ وَاسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِیِّ وَقِیلَ بُعْدًا لِلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ٤٤ وَنَادَى نُوحٌ رَبَّهُ فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِی مِنْ أَهْلِی وَإِنَّ وَعْدَکَ الْحَقُّ وَأَنْتَ أَحْکَمُ الْحَاکِمِینَ٤٥﴾ [هود: 38-45].
﴿38﴾ و نوح کشتی را میساخت و هر بار که اشرافی از قومش بر او میگذشتند، او را مسخره میکردند، گفت: اگر (امروز) ما را مسخره میکنید، ما نیز شما را همانگونه که مسخره میکنید، مسخره خواهیم کرد. ﴿39﴾ پس به زودی خواهید دانست که بر چه کسی عذابی خواهد آمد که خوارش سازد. و بر او عذاب دائمی نازل خواهد شد. ﴿40﴾ تا آن وقت که فرمان ما رسید و آب از تنور فوران کرد، گفتیم: از هر جنسی دو تن (نر و ماده) در آن سوار کن و خانواده ات را، مگر کسانی که فرمان ما بر (هلاک آنان) از پیش صادر شده است. و کسانی را در آن بردار که ایمان آوردهاند. و با او جز افراد کم ایمان نیاورده بودند. ﴿41﴾ و (نوح به همراهان خود) گفت: در کشتی سوار شوید، به نام الله است روان شدنش و ایستادنش، البته پروردگار من آمرزندۀ مهربان است. ﴿42﴾ و آن کشتی، آنها را در میان موجی مانند کوهها (با خود) میبرد و نوح (در وقت سوار شدن) پسرش را در حالیکه در کناری بود، صدا کرد که ای پسرک من! با ما سوار شو و با کافران مباش . ﴿43﴾ (پسر در جواب) گفت: به زودی بهسوی کوهی پناه میبرم که مرا از آب نگاه دارد، نوح گفت: امروز هیچ نگاه دارنده ای از عذاب الله نیست، به جز کسی که الله به او رحم کند، (در این هنگام بود که) موج میان آن دو حائل شد، پس (پسر) از غرق شدگان شد. ﴿44﴾ (و پس از انجامیدن امر الله، باز فرمان داد به زمین و آسمان و) گفته شد: ای زمین آب خود را فروبر و ای آسمان باران خود را ببند. و آب کم ساخته شد و حکم الله به جا آورده شد و کشتی بر کوه جودی قرار گرفت. و گفته شد: نابود باد قوم ستمکار. ﴿45﴾ و نوح پروردگار خود را آواز داد و گفت: ای پروردگارم! یقینا پسرم از اهل بیت من است، و البته وعدۀ تو (به نجات اهل بیت من) راست است. و تو بهترین (عادل ترین) حکم کنندگانی.
﴿قَالَ یَا نُوحُ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صَالِحٍ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّی أَعِظُکَ أَنْ تَکُونَ مِنَ الْجَاهِلِینَ٤٦ قَالَ رَبِّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ أَنْ أَسْأَلَکَ مَا لَیْسَ لِی بِهِ عِلْمٌ وَإِلَّا تَغْفِرْ لِی وَتَرْحَمْنِی أَکُنْ مِنَ الْخَاسِرِینَ٤٧ قِیلَ یَا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلَامٍ مِنَّا وَبَرَکَاتٍ عَلَیْکَ وَعَلَى أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَکَ وَأُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ یَمَسُّهُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِیمٌ٤٨ تِلْکَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَیْبِ نُوحِیهَا إِلَیْکَ مَا کُنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ وَلَا قَوْمُکَ مِنْ قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِینَ٤٩ وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُمْ مِنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا مُفْتَرُونَ٥٠ یَا قَوْمِ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى الَّذِی فَطَرَنِی أَفَلَا تَعْقِلُونَ٥١ وَیَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَیْکُمْ مِدْرَارًا وَیَزِدْکُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِکُمْ وَلَا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِینَ٥٢ قَالُوا یَا هُودُ مَا جِئْتَنَا بِبَیِّنَةٍ وَمَا نَحْنُ بِتَارِکِی آلِهَتِنَا عَنْ قَوْلِکَ وَمَا نَحْنُ لَکَ بِمُؤْمِنِینَ٥٣﴾ [هود: 46-53].
﴿46﴾ الله فرمود: ای نوح! در حقیقت او از اهل تو نیست، چون این (نمونه) عمل ناشایست است، پس چیزی را که به آن علم نداری از من مخواه، البته من به تو پند میدهم که مبادا از نادانان باشی. ﴿47﴾ نوح گفت: ای پروردگارم، من به تو پناه میبرم از اینکه چیزی را از تو بخواهم که به آن علم ندارم، و اگر مرا نیامرزی و بر من رحم نکنی از زیان کاران خواهم بود. ﴿48﴾ گفته شد: ای نوح! فرود آی (از کشتی) با سلامتی از جانب ما با برکتهای فرود آمده بر تو و بر امتهایی که با تو هستند و امتهای دیگراند که به زودی آنها را (در دنیا) بهره مند میکنیم باز به آنها از جانب ما (به خاطر ایمان نیاوردن شان) عذاب دردناک میرسد. ﴿49﴾ این (داستان نوح) از خبرهای غیب (و خارج از علم مردم) است که آن را به تو وحی میکنیم، در حالیکه تو و قومت پیش از این آن را نمیدانستید، پس صبر کن، یقینا عاقبت نیک از پرهیزگاران است. ﴿50﴾ و بهسوی قوم عاد برادرشان هود را فرستادیم، (هود) گفت: ای قوم من! (تنها) الله را بپرستید، جز او هیچ معبودی برحق برای شما نیست و شما (در گرفتن معبودها) جز افتراکنندگان (بر الله) نیستید. ﴿51﴾ ای قوم من! بر (تبلیغ رسالت و بیان) آن مزدی از شما نمیخواهم، مزد من تنها بر عهده کسی است که مرا آفریده است، پس آیا نمیفهمید؟ ﴿52﴾ ای قوم من! از پروردگار تان آمرزش بخواهید، باز بهسوی او توبه کنید که آسمان را بر شما با رنده میکند، و قوتی بر قوت (سابق) تان میافزاید. و مجرمانه (از ایمان و توبه) روی نگردانید. ﴿53﴾ گفتند: ای هود! برای ما دلیلی واضح نیاورده ای و ما به گفتۀ تو معبودان خود را ترک نخواهیم کرد و ما به تو ایمان نمیآوریم.
﴿إِنْ نَقُولُ إِلَّا اعْتَرَاکَ بَعْضُ آلِهَتِنَا بِسُوءٍ قَالَ إِنِّی أُشْهِدُ اللَّهَ وَاشْهَدُوا أَنِّی بَرِیءٌ مِمَّا تُشْرِکُونَ٥٤ مِنْ دُونِهِ فَکِیدُونِی جَمِیعًا ثُمَّ لَا تُنْظِرُونِ٥٥ إِنِّی تَوَکَّلْتُ عَلَى اللَّهِ رَبِّی وَرَبِّکُمْ مَا مِنْ دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِیَتِهَا إِنَّ رَبِّی عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ٥٦ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ مَا أُرْسِلْتُ بِهِ إِلَیْکُمْ وَیَسْتَخْلِفُ رَبِّی قَوْمًا غَیْرَکُمْ وَلَا تَضُرُّونَهُ شَیْئًا إِنَّ رَبِّی عَلَى کُلِّ شَیْءٍ حَفِیظٌ٥٧ وَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّیْنَا هُودًا وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَنَجَّیْنَاهُمْ مِنْ عَذَابٍ غَلِیظٍ٥٨ وَتِلْکَ عَادٌ جَحَدُوا بِآیَاتِ رَبِّهِمْ وَعَصَوْا رُسُلَهُ وَاتَّبَعُوا أَمْرَ کُلِّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ٥٩ وَأُتْبِعُوا فِی هَذِهِ الدُّنْیَا لَعْنَةً وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ أَلَا إِنَّ عَادًا کَفَرُوا رَبَّهُمْ أَلَا بُعْدًا لِعَادٍ قَوْمِ هُودٍ٦٠ وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُمْ مِنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَکُمْ فِیهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی قَرِیبٌ مُجِیبٌ٦١ قَالُوا یَا صَالِحُ قَدْ کُنْتَ فِینَا مَرْجُوًّا قَبْلَ هَذَا أَتَنْهَانَا أَنْ نَعْبُدَ مَا یَعْبُدُ آبَاؤُنَا وَإِنَّنَا لَفِی شَکٍّ مِمَّا تَدْعُونَا إِلَیْهِ مُرِیبٍ٦٢﴾ [هود: 54-62].
﴿54﴾ دربارۀ تو چیزی نمیگوییم مگر این که بعضی معبودان ما به تو آسیبی رسانده است. هود گفت: من الله را گواه میگیرم و شما (هم) گواه باشید که من از آنچه (شما میپرستید و) شریک الله میسازید، بیزارم. ﴿55﴾ به جز الله (از تمامی معبودانتان متنفرم، پس) همگی دربارۀ من به حیله و چاره جویی بپردازید، باز مرا مهلت ندهید. ﴿56﴾ (چون) من بر الله، پروردگار خود و پروردگار شما توکل کردهام، هیچ رونده ای نیست مگر اینکه او موی پیشانی او را در دست دارد (بر او مسلط است)، بیگمان پروردگارم بر راه راست است. ﴿57﴾ پس اگر روی بگردانید، همانا من آنچه را که به رسانیدن آن بهسوی شما فرستاده شدهام، رسانیدم. و پروردگارم (شما را هلاک نموده) قومی دیگر را به جای شما جانشین خواهد کرد و شما هیچ زیانی به او نمیرسانید. یقینا پروردگارم بر همه چیز (ناظر و) نگهبان است. ﴿58﴾ و چون حکم ما (به هلاکت آنها) رسید، هود و کسانی را که با وی ایمان آورده بودند، به واسطه رحمتی از جانب خویش نجات دادیم و آنها را از عذاب سخت نجات دادیم. ﴿59﴾ و این قبیلۀ عاد بودند که آیات پروردگار خود را انکار نمودند، و پیغمبرانش را نافرمانی کردند و از (دستور) هر متکبر و سرکش پیروی نمودند. ﴿60﴾ و در این دنیا از پی آنها لعنت فرستاده شد. و در روز قیامت نیز، آگاه باشید که قوم عاد به پروردگار خود کفر ورزیدند، آگاه باشید که دوری (و هلاکت) بر عاد قوم هود است. ﴿61﴾ و بهسوی ثمود برادرشان صالح را فرستادیم، (صالح) گفت: أی قوم من! تنها الله را عبادت کنید که برای شما هیچ معبودی (برحق) نیست مگر الله (که) او شما را (در آغاز خلقت) از زمین آفرید و شما را آباد کنندگان زمین ساخت، پس از او آمرزش بخواهید، و باز بهسوی او توبه کنید، که بیگمان پروردگار من نزدیک و قبول کننده دعا است. ﴿62﴾ گفتند: ای صالح! البته تو پیش از این در میان ما مایه امید بودی، آیا ما را از عبادت آنچه پدران ما عبادت میکردند باز میداری؟ و یقینا ما راجع به چیزی که ما را به آن دعوت میدهی سخت در شکیم.
﴿قَالَ یَا قَوْمِ أَرَأَیْتُمْ إِنْ کُنْتُ عَلَى بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّی وَآتَانِی مِنْهُ رَحْمَةً فَمَنْ یَنْصُرُنِی مِنَ اللَّهِ إِنْ عَصَیْتُهُ فَمَا تَزِیدُونَنِی غَیْرَ تَخْسِیرٍ٦٣ وَیَا قَوْمِ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَکُمْ آیَةً فَذَرُوهَا تَأْکُلْ فِی أَرْضِ اللَّهِ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَیَأْخُذَکُمْ عَذَابٌ قَرِیبٌ٦٤ فَعَقَرُوهَا فَقَالَ تَمَتَّعُوا فِی دَارِکُمْ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ ذَلِکَ وَعْدٌ غَیْرُ مَکْذُوبٍ٦٥ فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّیْنَا صَالِحًا وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَمِنْ خِزْیِ یَوْمِئِذٍ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ الْقَوِیُّ الْعَزِیزُ٦٦ وَأَخَذَ الَّذِینَ ظَلَمُوا الصَّیْحَةُ فَأَصْبَحُوا فِی دِیَارِهِمْ جَاثِمِینَ٦٧ کَأَنْ لَمْ یَغْنَوْا فِیهَا أَلَا إِنَّ ثَمُودَ کَفَرُوا رَبَّهُمْ أَلَا بُعْدًا لِثَمُودَ٦٨ وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِیمَ بِالْبُشْرَى قَالُوا سَلَامًا قَالَ سَلَامٌ فَمَا لَبِثَ أَنْ جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِیذٍ٦٩ فَلَمَّا رَأَى أَیْدِیَهُمْ لَا تَصِلُ إِلَیْهِ نَکِرَهُمْ وَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِیفَةً قَالُوا لَا تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمِ لُوطٍ٧٠ وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِکَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِنْ وَرَاءِ إِسْحَاقَ یَعْقُوبَ٧١﴾ [هود: 63-71].
﴿63﴾ (صالح) گفت: ای قوم من! آیا دیدید که اگر از سوی پروردگارم دلیل واضح داشته باشم و از نزد خود رحمتی به من عطا کرده باشد، پس اگر از فرمان او نافرمانی کنم، چه کسی مرا در برابر (عقوبت) الله یاری خواهد کرد؟ (در نتیجه) شما جز بر زیان من نمیافزایید. ﴿64﴾ ای قوم من! این ماده شتر (آفریدۀ) الله است که برای شما معجزه است، پس بگذارید آن را که در زمین الله بچرد، و هیچ آسیبی به او نرسانید که به عذاب زودرس گرفتار میشوید. ﴿65﴾ پس آن ماده شتر را کشتند، پس (صالح) گفت: تا سه روز در خانههای خود برخوردار شوید، این وعدۀ بیدروغ است. ﴿66﴾ پس وقتی که فرمان ما رسید صالح و کسانی را که همراه او ایمان آورده بودند به (سبب) رحمتی از سوی خویش نجات دادیم و از رسوایی آن روز رهایی بخشیدیم، البته پروردگارت توانای غالب است. ﴿67﴾ و آنانی را که ظلم کرده بودند، آواز سخت فراگرفت، پس در خانههایشان (مرده و) بر زانو افتیدند. ﴿68﴾ گویی هرگز در آن جا سکونت نکردند، آگاه باشید که ثمود به پروردگارشان کفر ورزیدند، آگاه باشید! دوری (و هلاکت) بر ثمود باد. ﴿69﴾ و البته فرستادگان (فرشتگان) ما برای ابراهیم مژده آوردند، و گفتند: سلام (بر تو ای ابراهیم)، گفت: سلام (بر شما باد)، پس دیری نپایید که ابراهیم گوساله بریان آورد. ﴿70﴾ پس چون دید که دستهایشان به آن (غذا) نمیرسد (و نمیخورند) این کار را از آنان ناپسند (و ناشناخته) دانست و از آنها در دل احساس خوف نمود، (فرشتهها) گفتند: نترس، چون ما به سوى قوم لوط فرستاده شدهایم. ﴿71﴾ و زن ابراهیم ایستاده بود پس خندید، زیرا ما او را به (تولد) اسحاق مژده دادیم، و از پی اسحاق به (تولد) یعقوب.
﴿قَالَتْ یَا وَیْلَتَى أَأَلِدُ وَأَنَا عَجُوزٌ وَهَذَا بَعْلِی شَیْخًا إِنَّ هَذَا لَشَیْءٌ عَجِیبٌ٧٢ قَالُوا أَتَعْجَبِینَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَکَاتُهُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ إِنَّهُ حَمِیدٌ مَجِیدٌ٧٣ فَلَمَّا ذَهَبَ عَنْ إِبْرَاهِیمَ الرَّوْعُ وَجَاءَتْهُ الْبُشْرَى یُجَادِلُنَا فِی قَوْمِ لُوطٍ٧٤ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ لَحَلِیمٌ أَوَّاهٌ مُنِیبٌ٧٥ یَا إِبْرَاهِیمُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا إِنَّهُ قَدْ جَاءَ أَمْرُ رَبِّکَ وَإِنَّهُمْ آتِیهِمْ عَذَابٌ غَیْرُ مَرْدُودٍ٧٦ وَلَمَّا جَاءَتْ رُسُلُنَا لُوطًا سِیءَ بِهِمْ وَضَاقَ بِهِمْ ذَرْعًا وَقَالَ هَذَا یَوْمٌ عَصِیبٌ٧٧ وَجَاءَهُ قَوْمُهُ یُهْرَعُونَ إِلَیْهِ وَمِنْ قَبْلُ کَانُوا یَعْمَلُونَ السَّیِّئَاتِ قَالَ یَا قَوْمِ هَؤُلَاءِ بَنَاتِی هُنَّ أَطْهَرُ لَکُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَلَا تُخْزُونِ فِی ضَیْفِی أَلَیْسَ مِنْکُمْ رَجُلٌ رَشِیدٌ٧٨ قَالُوا لَقَدْ عَلِمْتَ مَا لَنَا فِی بَنَاتِکَ مِنْ حَقٍّ وَإِنَّکَ لَتَعْلَمُ مَا نُرِیدُ٧٩ قَالَ لَوْ أَنَّ لِی بِکُمْ قُوَّةً أَوْ آوِی إِلَى رُکْنٍ شَدِیدٍ٨٠ قَالُوا یَا لُوطُ إِنَّا رُسُلُ رَبِّکَ لَنْ یَصِلُوا إِلَیْکَ فَأَسْرِ بِأَهْلِکَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّیْلِ وَلَا یَلْتَفِتْ مِنْکُمْ أَحَدٌ إِلَّا امْرَأَتَکَ إِنَّهُ مُصِیبُهَا مَا أَصَابَهُمْ إِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصُّبْحُ أَلَیْسَ الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ٨١﴾ [هود: 72-81].
﴿72﴾ گفت: (ساره) وای بر من! آیا فرزند میزایم حال آنکه من پیره زنم، و این شوهرم نیز پیر مرد است؟ واقعا این چیز بسیار عجیب است. ﴿73﴾ فرشتهها گفتند: آیا از امر الله تعجب میکنی؟ (در حالیکه) رحمت الله و برکات او بر شماست ای اهل این خانه، بیگمان او ستوده (و) بزرگوار است. ﴿74﴾ پس چون ترس از ابراهیم زایل شد و مژده (فرزند) به او رسید، شروع کرد به جدال کردن با ما درباره (عذاب) قوم لوط. ﴿75﴾ چون ابراهیم بسی بردبار، آه کشنده (دردمند) و توبه کار بود. ﴿76﴾ (جواب آمد) ای ابراهیم! از این بحث و گفتگو بگذر، چون امر پروردگارت (به هلاک آنها) رسیده است و البته عذاب ردناشدنی بر آنها خواهد آمد. ﴿77﴾ و چون فرستادگان ما نزد لوط آمدند از آمدنشان غمگین شد و بر آنها دل تنگ شد (از غم محافظت آن خوبرویان) و گفت: امروز، روزی سخت است. ﴿78﴾ و قوم او دویده بسویش آمدند و پیش از آن هم کارهای زشت میکردند، لوط گفت: ای قوم من! این دختران (قوم) مناند، آنها برای شما (حلال و) پاکیزه ترند (پس با آنها نکاح کنید) و از الله بترسید و در بارۀ مهمانانم مرا رسوا و شرمنده نکنید، آیا در میان شما هیچ مرد رشید نیست (تا شما را از این کار زشت منع کند)؟ ﴿79﴾ (بدکاران قوم) گفتند: البته تو خوب دانسته ای که ما به دخترانت هیچ حقى و رغبتی نداریم (چون در نکاح ما نیستند) و یقینا تو خوب میدانی ما چه میخواهیم. ﴿80﴾ لوط گفت: کاش در مقابل شما توانایی داشتم و یا پناهگاه محکمی (قوم و قبیله نیرومند) داشتم که به آن پناه میبردم. ﴿81﴾ (فرشتهها) گفتند: ای لوط! بیگمان ما فرستادگان پروردگار توییم، آنان هرگز به تو رسیده نمیتوانند (تا گزندی بتو برسانند) پس در حصه ای از شب، خانواده ات را ببر و نباید کسی از شما به پشت سر خود بنگرد، مگر همسرت را (با خود نبر)، که هر آنچه به آنان برسد به او (هم) خواهد رسید، البته وعده گاه (نابودی) آنها صبح است، آیا صبح نزدیک نیست؟
﴿فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا جَعَلْنَا عَالِیَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَیْهَا حِجَارَةً مِنْ سِجِّیلٍ مَنْضُودٍ٨٢ مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّکَ وَمَا هِیَ مِنَ الظَّالِمِینَ بِبَعِیدٍ٨٣ وَإِلَى مَدْیَنَ أَخَاهُمْ شُعَیْبًا قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُمْ مِنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ وَلَا تَنْقُصُوا الْمِکْیَالَ وَالْمِیزَانَ إِنِّی أَرَاکُمْ بِخَیْرٍ وَإِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْمٍ مُحِیطٍ٨٤ وَیَا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِکْیَالَ وَالْمِیزَانَ بِالْقِسْطِ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ٨٥ بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ وَمَا أَنَا عَلَیْکُمْ بِحَفِیظٍ٨٦ قَالُوا یَا شُعَیْبُ أَصَلَاتُکَ تَأْمُرُکَ أَنْ نَتْرُکَ مَا یَعْبُدُ آبَاؤُنَا أَوْ أَنْ نَفْعَلَ فِی أَمْوَالِنَا مَا نَشَاءُ إِنَّکَ لَأَنْتَ الْحَلِیمُ الرَّشِیدُ٨٧ قَالَ یَا قَوْمِ أَرَأَیْتُمْ إِنْ کُنْتُ عَلَى بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّی وَرَزَقَنِی مِنْهُ رِزْقًا حَسَنًا وَمَا أُرِیدُ أَنْ أُخَالِفَکُمْ إِلَى مَا أَنْهَاکُمْ عَنْهُ إِنْ أُرِیدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِیقِی إِلَّا بِاللَّهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَإِلَیْهِ أُنِیبُ٨٨﴾ [هود: 82-88].
﴿82﴾ پس چون حکم ما آمد، آن (شهر و سرزمین) را زیر و رو کردیم. و آنجا را با سنگ گلی پیاپی از آسمان، سنگباران کردیم. ﴿83﴾ سنگهایی که نزد پروردگارت نشان دار بودند. و این چنین سنگباران (عذاب) از ظالمان دور نیست. ﴿84﴾ و بهسوی اهل مدین برادرشان شعیب را فرستادیم که گفت: ای قوم من الله را بپرستید برای شما غیر او (الله) هیچ معبودی (برحق) نیست، و پیمانه و ترازو را (در داد و گرفت) کم مکنید، چون من شما را در نعمت (مال و دارایی بسیار) میبینم، و در حقیقت بر شما از عذاب روز احاطه کننده (روز قیامت) میترسم. ﴿85﴾ و گفت، ای قوم من! پیمانه و ترازو را تمام و کمال به انصاف دهید و به مردم چیزهایشان را کم مدهید و در زمین فساد و تباهی نکنید. ﴿86﴾ باقیماندۀ حلالی که الله میگذارد برایتان بهتر است، اگر ایمان دارید. و من بر شما محافظ نیستم (تا بر اعمال شما نظارت کنم). ﴿87﴾ گفتند: ای شعیب! آیا نمازت به تو فرمان میدهد که آنچه را پدران ما میپرستیدند ترک کنیم؟ یا در اموال ما به میل خود تصرف نکنیم؟ البته تو بردبار و خردمند هستی! ﴿88﴾ (شعیب) گفت: ای قوم من! به من خبر دهید اگر دلیل واضحی از نزد پروردگارم داشته باشم و از نزد خود رزق و روزی خوبی به من داده باشد (آیا میتوانم به خلاف دستورات او عمل کنم؟)، و نمیخواهم شما را از چیزی نمیکنم و خودم مرتکب آن شوم. من قصدی جز اصلاح ندارم. و توفیق من جز به تأیید الله نیست، تنها بر او توکل کرده ام و بهسوی او باز میگردم.
﴿وَیَا قَوْمِ لَا یَجْرِمَنَّکُمْ شِقَاقِی أَنْ یُصِیبَکُمْ مِثْلُ مَا أَصَابَ قَوْمَ نُوحٍ أَوْ قَوْمَ هُودٍ أَوْ قَوْمَ صَالِحٍ وَمَا قَوْمُ لُوطٍ مِنْکُمْ بِبَعِیدٍ٨٩ وَاسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی رَحِیمٌ وَدُودٌ٩٠ قَالُوا یَا شُعَیْبُ مَا نَفْقَهُ کَثِیرًا مِمَّا تَقُولُ وَإِنَّا لَنَرَاکَ فِینَا ضَعِیفًا وَلَوْلَا رَهْطُکَ لَرَجَمْنَاکَ وَمَا أَنْتَ عَلَیْنَا بِعَزِیزٍ٩١ قَالَ یَا قَوْمِ أَرَهْطِی أَعَزُّ عَلَیْکُمْ مِنَ اللَّهِ وَاتَّخَذْتُمُوهُ وَرَاءَکُمْ ظِهْرِیًّا إِنَّ رَبِّی بِمَا تَعْمَلُونَ مُحِیطٌ٩٢ وَیَا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلَى مَکَانَتِکُمْ إِنِّی عَامِلٌ سَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ یَأْتِیهِ عَذَابٌ یُخْزِیهِ وَمَنْ هُوَ کَاذِبٌ وَارْتَقِبُوا إِنِّی مَعَکُمْ رَقِیبٌ٩٣ وَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّیْنَا شُعَیْبًا وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَأَخَذَتِ الَّذِینَ ظَلَمُوا الصَّیْحَةُ فَأَصْبَحُوا فِی دِیَارِهِمْ جَاثِمِینَ٩٤ کَأَنْ لَمْ یَغْنَوْا فِیهَا أَلَا بُعْدًا لِمَدْیَنَ کَمَا بَعِدَتْ ثَمُودُ٩٥ وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآیَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُبِینٍ٩٦ إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ وَمَا أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِیدٍ٩٧﴾ [هود: 89-97].
﴿89﴾ وای قوم من! جرم مخالفت شما با من، سبب نگردد که همان بلائی به شما برسد که به قوم نوح یا قوم هود یا قوم صالح رسید، و قوم لوط از شما دور نیست. ﴿90﴾ و از پروردگار خود آمرزش بخواهید، باز به دربار او توبه کنید، همانا پروردگار من مهربان (و) دوستدار (نیکان) است. ﴿91﴾ (به طور تمسخر) گفتند: ای شعیب! بسیاری از آنچه را که تو میگویی، نمیفهمیم و ما واقعا تو را در میان خود ناتوان میبینیم و اگر قبیلۀ تو نبود، حتما سنگسارت میکردیم. و تو بر ما گرانقدر نیستی. ﴿92﴾ (شعیب) گفت: ای قوم من! آیا قبیلهام در نزد شما از الله گرامیتر است؟ و الله را پشت سر خویش گرفته اید (و فراموش کرده اید)، در حالیکه پروردگارم به آنچه میکنید احاطه دارد. ﴿93﴾ وای قوم من! شما بر روش خود عمل کنید، من نیز به روش خود عمل میکنم، به زودی خواهید دانست که عذاب رسوا کننده به چه کسی میرسد، و خواهید دانست چه کسی دروغگو است؟ انتظار بکشید، من هم با شما منتظرم. ﴿94﴾ و چون امر ما (به هلاکت قوم) آمد، شعیب و آنانی را که با وی ایمان آورده بودند به رحمتی از جانب خود نجات دادیم و صدایی مرگبار ظالمان را گرفت، پس در خانههایشان از پا در آمدند. ﴿95﴾ گویا در آن قریه (قبلا) سکونت نکرده بودند، آگاه باش، دوری باد بر اهل مدین، همان طوری که ثمود دور افتادند. ﴿96﴾ و البته موسی را با آیات (معجزات) خود و با دلیل ظاهر کنندۀ حق فرستادیم. ﴿97﴾ بهسوی فرعون و سران قوم او، ولی سران از امر فرعون پیروی کردند، حال آنکه امر فرعون راست و مایۀ هدایت نبود.
﴿یَقْدُمُ قَوْمَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ٩٨ وَأُتْبِعُوا فِی هَذِهِ لَعْنَةً وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ بِئْسَ الرِّفْدُ الْمَرْفُودُ٩٩ ذَلِکَ مِنْ أَنْبَاءِ الْقُرَى نَقُصُّهُ عَلَیْکَ مِنْهَا قَائِمٌ وَحَصِیدٌ١٠٠ وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَکِنْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَمَا أَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ الَّتِی یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ شَیْءٍ لَمَّا جَاءَ أَمْرُ رَبِّکَ وَمَا زَادُوهُمْ غَیْرَ تَتْبِیبٍ١٠١ وَکَذَلِکَ أَخْذُ رَبِّکَ إِذَا أَخَذَ الْقُرَى وَهِیَ ظَالِمَةٌ إِنَّ أَخْذَهُ أَلِیمٌ شَدِیدٌ١٠٢ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً لِمَنْ خَافَ عَذَابَ الْآخِرَةِ ذَلِکَ یَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ وَذَلِکَ یَوْمٌ مَشْهُودٌ١٠٣ وَمَا نُؤَخِّرُهُ إِلَّا لِأَجَلٍ مَعْدُودٍ١٠٤ یَوْمَ یَأْتِ لَا تَکَلَّمُ نَفْسٌ إِلَّا بِإِذْنِهِ فَمِنْهُمْ شَقِیٌّ وَسَعِیدٌ١٠٥ فَأَمَّا الَّذِینَ شَقُوا فَفِی النَّارِ لَهُمْ فِیهَا زَفِیرٌ وَشَهِیقٌ١٠٦ خَالِدِینَ فِیهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ إِلَّا مَا شَاءَ رَبُّکَ إِنَّ رَبَّکَ فَعَّالٌ لِمَا یُرِیدُ١٠٧ وَأَمَّا الَّذِینَ سُعِدُوا فَفِی الْجَنَّةِ خَالِدِینَ فِیهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ إِلَّا مَا شَاءَ رَبُّکَ عَطَاءً غَیْرَ مَجْذُوذٍ١٠٨﴾ [هود: 98-108].
﴿98﴾ او (فرعون) روز قیامت پیشاپیش قوم خود میرود، پس آنها را وارد آتش دوزخ خواهد ساخت. و دوزخ چه بدجای وارد شدن است برای واردان. ﴿99﴾ در این دنیا و در روز قیامت (نیز) لعنت از پی آنان است، چه بد عطائی است که به آنها داده میشود!. ﴿100﴾ این از خبرهای شهرهایی است که برای تو حکایت میکنیم، برخی از این شهرها هنوز بر سر پا باقی هستند و برخی (مانند کشت درو شده) از بیخ کنده شدهاند. ﴿101﴾ و ما بر آنها (ساکنان آن شهرها) ظلم نکردیم ولی آنها خود بر خویشتن ظلم کردند، پس معبودانشان که به غیر از الله میخواندند وقتی که فرمان پروردگارت رسید چیزی را از آنان دفع نکردند و بر آنها جز نابودی و هلاکت نه افزودند. ﴿102﴾ و گرفتن پروردگارت این چنین است؛ وقتی شهرهایی را عذاب دهد در حالیکه اهل آن ستمگر باشند، زیرا عذاب الله دردناک و سخت است. ﴿103﴾ یقینا در این (داستانها) دلیل (عبرت) است برای کسی که از عذاب آخرت میترسد، آن روز، روزیست که مردم برای آن جمع کرده میشوند و آن روز روزیست که همه مردم در آن حاضر کرده میشوند. ﴿104﴾ و ما آن روز (قیامت) را به تأخیر نمیاندازیم، مگر تا مدت شمرده شده و معین. ﴿105﴾ روزی که (قیامت) برسد هیچکس سخن نمیگوید مگر به اذن الله، پس (در آن روز) برخی از آنان بدبختند و برخی از آنان نیکبخت. ﴿106﴾ اما آنانی که بدبخت شدهاند پس در آتش دوزخ باشند، برای آنها در آنجا فریاد (نفس با آواز) و ناله (نفس بیآواز و پست) است. ﴿107﴾ تا آسمانها و زمین باقی است، ایشان در آن جاودانه میمانند مگر آنچه پروردگارت بخواهد، بیگمان پروردگار تو هر کاری را که بخواهد انجام میدهد. ﴿108﴾ و اما کسانی که نیکبخت شدهاند، پس در جنت همیشه به سر میبرند و در آنجا تا زمانی که آسمانها و زمین باقی است جاودانهاند، مگر آنچه پروردگارت بخواهد، این بخششی پیوسته و ناگسستنی است.
﴿فَلَا تَکُ فِی مِرْیَةٍ مِمَّا یَعْبُدُ هَؤُلَاءِ مَا یَعْبُدُونَ إِلَّا کَمَا یَعْبُدُ آبَاؤُهُمْ مِنْ قَبْلُ وَإِنَّا لَمُوَفُّوهُمْ نَصِیبَهُمْ غَیْرَ مَنْقُوصٍ١٠٩ وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ فَاخْتُلِفَ فِیهِ وَلَوْلَا کَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّکَ لَقُضِیَ بَیْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَفِی شَکٍّ مِنْهُ مُرِیبٍ١١٠ وَإِنَّ کُلًّا لَمَّا لَیُوَفِّیَنَّهُمْ رَبُّکَ أَعْمَالَهُمْ إِنَّهُ بِمَا یَعْمَلُونَ خَبِیرٌ١١١ فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَکَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ١١٢ وَلَا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَمَا لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیَاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ١١٣ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَیِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ ذَلِکَ ذِکْرَى لِلذَّاکِرِینَ١١٤ وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ١١٥ فَلَوْلَا کَانَ مِنَ الْقُرُونِ مِنْ قَبْلِکُمْ أُولُو بَقِیَّةٍ یَنْهَوْنَ عَنِ الْفَسَادِ فِی الْأَرْضِ إِلَّا قَلِیلًا مِمَّنْ أَنْجَیْنَا مِنْهُمْ وَاتَّبَعَ الَّذِینَ ظَلَمُوا مَا أُتْرِفُوا فِیهِ وَکَانُوا مُجْرِمِینَ١١٦ وَمَا کَانَ رَبُّکَ لِیُهْلِکَ الْقُرَى بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا مُصْلِحُونَ١١٧﴾ [هود: 109-117].
﴿109﴾ پس در بارۀ (بطلان) آنچه میپرستند در شک مباش، آنها همان گونه (چیزهایی را میپرستند که پدرانشان در گذشته میپرستیدند، و ما نصیب آنها (از عذاب) را کامل و بدون هیچ کم و کاستی به آنان خواهیم داد. ﴿110﴾ و البته ما به موسی کتاب دادیم، پس در آن اختلاف واقع شد، و اگر سخن پروردگارت از پیش بر این نرفته بود حتما در میان آنان فیصله میشد و آنان سخت در شک و تردیدند. ﴿111﴾ و البته پروردگارت (جزای) اعمال همگی را کامل و بدون کم و کاست میدهد و او به آنچه میکنند آگاه است. ﴿112﴾ پس همانطور که دستور یافته ای استقامت کن و (نیز) کسی که همراه تو توبه کرده (و روی به الله آورده است باید چنین کند) و (از راه راست) سرکشی مکنید، بیگمان او به آنچه میکنید بیناست. ﴿113﴾ و بهسوی ظالمان (مشرکان) متمائل نشوید که آتش دوزخ به شما خواهد رسید، و جز الله دوست و کارسازی ندارید، باز نصرت داده نمیشوید. ﴿114﴾ و در دو طرف روز (بامداد و مغرب) نماز را برپا دار و در ساعتی از شب، چون نیکیها بدیها را محو میسازند، این (قرآن) پندی است برای پندپذیران. ﴿115﴾ و صبر پیشه کن که همانا (صبر عمل نیک است و) الله ثواب نیکوکاران را ضائع نمیکند. ﴿116﴾ پس چرا در قرنهای پیش از شما صاحبان فضل نبودند که از فساد در روی زمین نهی میکردند، مگر اندکی (بودند) از کسانی که از میان آنها نجاتشان دادیم. و ظالمان به دنبال خوشگذرانی و نعمتی که در آن بودند، رفتند. و آنان مجرمان بودند. ﴿117﴾ و پروردگار تو هرگز بر آن نبوده است که شهرها را به ظلم هلاک سازد، در حالیکه اهل آن مصلح (و نیکوکار) باشند.
﴿وَلَوْ شَاءَ رَبُّکَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَا یَزَالُونَ مُخْتَلِفِینَ١١٨ إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّکَ وَلِذَلِکَ خَلَقَهُمْ وَتَمَّتْ کَلِمَةُ رَبِّکَ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ١١٩ وَکُلًّا نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنْبَاءِ الرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَکَ وَجَاءَکَ فِی هَذِهِ الْحَقُّ وَمَوْعِظَةٌ وَذِکْرَى لِلْمُؤْمِنِینَ١٢٠ وَقُلْ لِلَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ اعْمَلُوا عَلَى مَکَانَتِکُمْ إِنَّا عَامِلُونَ١٢١ وَانْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ١٢٢ وَلِلَّهِ غَیْبُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِلَیْهِ یُرْجَعُ الْأَمْرُ کُلُّهُ فَاعْبُدْهُ وَتَوَکَّلْ عَلَیْهِ وَمَا رَبُّکَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ١٢٣﴾ [هود: 118-123].
﴿118﴾ و اگر پروردگار تو (اسلام اجباری مردم را) میخواست، البته همه مردم را امت واحد (تابع توحید) میگردانید، (ولی مردم) همیشه در اختلافاند. ﴿119﴾ مگر کسانی که پروردگارت بر آنها رحم کرده، و (الله) برای همین مردم را آفریده است و تمام شد سخن پروردگار تو که البته دوزخ را از جن و انس همگی پر خواهم کرد. ﴿120﴾ و هر یک از سرگذشت پیغمبران را بر تو بیان میکنیم، آنچه که دلت را به آن استوار و محکم میگردانیم، و در این (سوره) برای تو حق آمده است، و برای مؤمنان پند و یادآوری آمده است. ﴿121﴾ و به آنانی که ایمان نمیآورند بگو: شما بر شیوه و طریقه خود عمل کنید که ما نیز عمل میکنیم. ﴿122﴾ و شما منتظر (نتیجۀ اعمال خود) باشید و ما هم منتظریم. ﴿123﴾ و (دانستن) غیب آسمانها و زمین خاص از الله است. و همه کارها بهسوی او بازگردانده میشود، پس او را عبادت کن و بر او توکل کن. و پروردگارت از آنچه میکنید غافل نیست.
در مکه نازل شده و یکصد و یازده آیت است
بنام الله بخشندۀ مهربان
﴿الر تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ الْمُبِینِ١ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ٢ نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَا أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ هَذَا الْقُرْآنَ وَإِنْ کُنْتَ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الْغَافِلِینَ٣ إِذْ قَالَ یُوسُفُ لِأَبِیهِ یَا أَبَتِ إِنِّی رَأَیْتُ أَحَدَ عَشَرَ کَوْکَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَیْتُهُمْ لِی سَاجِدِینَ٤﴾ [یوسف: 1-4].
﴿1﴾ الر (مفهوم این حروف به الله معلوم است)، این آیات، آیات کتاب واضح (و بیانگر حق و باطل) است. ﴿2﴾ چون ما آن را قرآن خواندنی و به زبان عربی نازل کردیم تا (مفهوم آن را) درک کنید. ﴿3﴾ ما بهترین داستانها را، با وحی فرستادن و به وسیلۀ این قرآن بر تو حکایت میکنیم، حال آنکه پیش از این از بیخبران بودی. ﴿4﴾ (آن داستان این است که) چون یوسف به پدرش گفت: ای پدر (بزرگوارم)! من یازده ستاره و آفتاب و ماه را در خواب دیدم، دیدم که آنها برایم سجده میکنند.
﴿قَالَ یَا بُنَیَّ لَا تَقْصُصْ رُؤْیَاکَ عَلَى إِخْوَتِکَ فَیَکِیدُوا لَکَ کَیْدًا إِنَّ الشَّیْطَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوٌّ مُبِینٌ٥ وَکَذَلِکَ یَجْتَبِیکَ رَبُّکَ وَیُعَلِّمُکَ مِنْ تَأْوِیلِ الْأَحَادِیثِ وَیُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکَ وَعَلَى آلِ یَعْقُوبَ کَمَا أَتَمَّهَا عَلَى أَبَوَیْکَ مِنْ قَبْلُ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبَّکَ عَلِیمٌ حَکِیمٌ٦ لَقَدْ کَانَ فِی یُوسُفَ وَإِخْوَتِهِ آیَاتٌ لِلسَّائِلِینَ٧ إِذْ قَالُوا لَیُوسُفُ وَأَخُوهُ أَحَبُّ إِلَى أَبِینَا مِنَّا وَنَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبَانَا لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ٨ اقْتُلُوا یُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضًا یَخْلُ لَکُمْ وَجْهُ أَبِیکُمْ وَتَکُونُوا مِنْ بَعْدِهِ قَوْمًا صَالِحِینَ٩ قَالَ قَائِلٌ مِنْهُمْ لَا تَقْتُلُوا یُوسُفَ وَأَلْقُوهُ فِی غَیَابَتِ الْجُبِّ یَلْتَقِطْهُ بَعْضُ السَّیَّارَةِ إِنْ کُنْتُمْ فَاعِلِینَ١٠ قَالُوا یَا أَبَانَا مَا لَکَ لَا تَأْمَنَّا عَلَى یُوسُفَ وَإِنَّا لَهُ لَنَاصِحُونَ١١ أَرْسِلْهُ مَعَنَا غَدًا یَرْتَعْ وَیَلْعَبْ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ١٢ قَالَ إِنِّی لَیَحْزُنُنِی أَنْ تَذْهَبُوا بِهِ وَأَخَافُ أَنْ یَأْکُلَهُ الذِّئْبُ وَأَنْتُمْ عَنْهُ غَافِلُونَ١٣ قَالُوا لَئِنْ أَکَلَهُ الذِّئْبُ وَنَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّا إِذًا لَخَاسِرُونَ١٤﴾ [یوسف: 5-14].
﴿5﴾ (یعقوب) گفت: ای پسرک من! خوابت را به برادرانت حکایت مکن که برای تو حیله سازی میکنند، زیرا شیطان برای انسان دشمن آشکار است. ﴿6﴾ و اینچنین پروردگارت تو را بر میگزیند و تعبیر خوابها را به تو میآموزد و نعمت خود را بر تو و فرزندان یعقوب کامل میکند همانطور که پیش از این بر پدرانت ابراهیم و اسحاق کامل نمود. بیگمان پروردگارت دانای باحکمت است. ﴿7﴾ البته در سرگذشت یوسف و برادرانش برای پرسندگان نشانههاست. ﴿8﴾ وقتی که (برادران یوسف در مشورۀ خود) گفتند: یقینا یوسف و برادرش (بنیامین) نزد پدر ما نسبت به ما دوست داشتنی ترند، در حالیکه ما جمعی نیرومند هستیم، واقعا پدر ما در خطای آشکار است. ﴿9﴾ (لذا) یوسف را بکشید یا او را در سرزمین (دور) بیندازید تا توجه پدرتان به شما معطوف گردد، و بعد از او پس از قتل یوسف، با توبه کردن مردمان نیک و شایسته باشید. ﴿10﴾ گوینده ای از آنان گفت: یوسف را نکشید بلکه او را در قعر چاهی باندازید، تا کسی از مسافران او را بگیرد، اگر میخواهید کاری بکنید. ﴿11﴾ گفتند: ای پدر (مهربان ما)! چرا در بارۀ یوسف به ما اطمینان نداری حال آنکه ما خیر خواه او هستیم؟ ﴿12﴾ (اگر ما را خیر خواه او میدانی) فردا او را با ما بفرست تا بخورد و بازی کند و البته ما نگهبان و مراقب او خواهیم بود. ﴿13﴾ (پدر) گفت: اینکه او را با خود ببرید، مرا سخت غمگین میکند و (نیز) میترسم از آن که او را گرگ بخورد و شما از او بیخبر باشید. ﴿14﴾ (پسران) گفتند: اگر او را گرگ بخورد با اینکه ما (بر دفع گرگ) گروه نیرومند هستیم، در این صورت یقینا زیانکار خواهیم بود.
﴿فَلَمَّا ذَهَبُوا بِهِ وَأَجْمَعُوا أَنْ یَجْعَلُوهُ فِی غَیَابَتِ الْجُبِّ وَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُمْ بِأَمْرِهِمْ هَذَا وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ١٥ وَجَاءُوا أَبَاهُمْ عِشَاءً یَبْکُونَ١٦ قَالُوا یَا أَبَانَا إِنَّا ذَهَبْنَا نَسْتَبِقُ وَتَرَکْنَا یُوسُفَ عِنْدَ مَتَاعِنَا فَأَکَلَهُ الذِّئْبُ وَمَا أَنْتَ بِمُؤْمِنٍ لَنَا وَلَوْ کُنَّا صَادِقِینَ١٧ وَجَاءُوا عَلَى قَمِیصِهِ بِدَمٍ کَذِبٍ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنْفُسُکُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِیلٌ وَاللَّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ١٨ وَجَاءَتْ سَیَّارَةٌ فَأَرْسَلُوا وَارِدَهُمْ فَأَدْلَى دَلْوَهُ قَالَ یَا بُشْرَى هَذَا غُلَامٌ وَأَسَرُّوهُ بِضَاعَةً وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِمَا یَعْمَلُونَ١٩ وَشَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ دَرَاهِمَ مَعْدُودَةٍ وَکَانُوا فِیهِ مِنَ الزَّاهِدِینَ٢٠ وَقَالَ الَّذِی اشْتَرَاهُ مِنْ مِصْرَ لِامْرَأَتِهِ أَکْرِمِی مَثْوَاهُ عَسَى أَنْ یَنْفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا وَکَذَلِکَ مَکَّنَّا لِیُوسُفَ فِی الْأَرْضِ وَلِنُعَلِّمَهُ مِنْ تَأْوِیلِ الْأَحَادِیثِ وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ٢١ وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَیْنَاهُ حُکْمًا وَعِلْمًا وَکَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ٢٢﴾ [یوسف: 15-22].
﴿15﴾ پس وقتی او را بردند و تصمیم گرفتند که او را در قعر چاه بیندازند (در همان لحظه) به او (یوسف) وحی کردیم که البته آنها را از این کارشان آگاه خواهی ساخت، در حالیکه نمیفهمند. ﴿16﴾ و شب گریان نزد پدر آمدند. ﴿17﴾ گفتند: ای پدر! ما رفتیم که مسابقه دهیم، و یوسف را نزد سامان و اسباب ما گذاشتیم، پس گرگ او را خورد، ولی تو باور کنندۀ ما نیستی اگر چه راستگو باشیم. ﴿18﴾ و پیراهن او را آلوده به خون دروغ آوردند، پدر گفت: نه، بلکه نفسهای تان کار زشت را برای شما آراسته است، پس کار من صبر نیک است و راجع به آنچه بیان میکنید، از الله مدد خواسته میشود. ﴿19﴾ و کاروانی (نزدیک چاه) آمد پس آب آور خود را فرستادند، پس دلو خود را انداخت (وقتی به جای آب، یوسف را دید) گفت: مژده باد! این یک پسر است، و او را به طور متاعی پنهان ساختند، و الله به آنچه میکردند داناست. ﴿20﴾ و او را به پول ناچیزی (و تنها) به چند درهم شمرده شده فروختند و در بارۀ او بیعلاقه بودند. ﴿21﴾ و آن کس از اهل مصر که او را خریده بود به همسرش گفت: او را گرامی دار شاید به حال ما نفعی برساند، یا او را به فرزندی بگیریم. و این گونه ما یوسف را در سرزمین تمکین دادیم و تا تعبیر خوابها را به او بیاموزیم. و الله بر کار خود غالب است، اما بیشتر مردم نمیدانند. ﴿22﴾ و چون به کمال جوانی خود رسید به او حکمت و دانایی دادیم، و این چنین به نیکوکاران پاداش میدهیم.
﴿وَرَاوَدَتْهُ الَّتِی هُوَ فِی بَیْتِهَا عَنْ نَفْسِهِ وَغَلَّقَتِ الْأَبْوَابَ وَقَالَتْ هَیْتَ لَکَ قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبِّی أَحْسَنَ مَثْوَایَ إِنَّهُ لَا یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ٢٣ وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ کَذَلِکَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِینَ٢٤ وَاسْتَبَقَا الْبَابَ وَقَدَّتْ قَمِیصَهُ مِنْ دُبُرٍ وَأَلْفَیَا سَیِّدَهَا لَدَى الْبَابِ قَالَتْ مَا جَزَاءُ مَنْ أَرَادَ بِأَهْلِکَ سُوءًا إِلَّا أَنْ یُسْجَنَ أَوْ عَذَابٌ أَلِیمٌ٢٥ قَالَ هِیَ رَاوَدَتْنِی عَنْ نَفْسِی وَشَهِدَ شَاهِدٌ مِنْ أَهْلِهَا إِنْ کَانَ قَمِیصُهُ قُدَّ مِنْ قُبُلٍ فَصَدَقَتْ وَهُوَ مِنَ الْکَاذِبِینَ٢٦ وَإِنْ کَانَ قَمِیصُهُ قُدَّ مِنْ دُبُرٍ فَکَذَبَتْ وَهُوَ مِنَ الصَّادِقِینَ٢٧ فَلَمَّا رَأَى قَمِیصَهُ قُدَّ مِنْ دُبُرٍ قَالَ إِنَّهُ مِنْ کَیْدِکُنَّ إِنَّ کَیْدَکُنَّ عَظِیمٌ٢٨ یُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا وَاسْتَغْفِرِی لِذَنْبِکِ إِنَّکِ کُنْتِ مِنَ الْخَاطِئِینَ٢٩ وَقَالَ نِسْوَةٌ فِی الْمَدِینَةِ امْرَأَتُ الْعَزِیزِ تُرَاوِدُ فَتَاهَا عَنْ نَفْسِهِ قَدْ شَغَفَهَا حُبًّا إِنَّا لَنَرَاهَا فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ٣٠﴾ [یوسف: 23-30].
﴿23﴾ و آن زنی که یوسف در خانه اش بود خواست تا از او کام گیرد و از پاکدامنی او را بیرون آورد، و درها را بست و گفت: پیش بیا که از توام، یوسف گفت: (از این کار زشت) به الله پناه میبرم و او (عزیز مصر) آقای من است، (جای) مرا نیکو ساخت، بیگمان ظالمان رستگار نمیشوند. ﴿24﴾ البته آن زن قصد (مقاربت با) یوسف کرد. (ولی) اگر یوسف برهان پروردگارش را نمیدید، او نیز قصد (مقاربت با) آن زن میکرد. ما این چنین کردیم تا بدی و فحشا را از او دور سازیم، چون که او از بندگان مخلص و برگزیده ما بود. ﴿25﴾ و هر دو به طرف دروازه بر یکدیگر سبقت کردند و آن زن پیراهن یوسف را از پشت پاره کرد. و شوهرش را نزدیک دروازه یافتند. (زن به شوهر خود) گفت: جزای کسی که قصد بدی به همسرت کرده چیست؟ جز این نیست که زندانی گردد یا عذاب دردناک (داده) شود. ﴿26﴾ یوسف (در جواب) گفت: این زن نفس مرا به خود طلب کرد، (ولی من انکار کردم و از وی فرار مینمودم) و شاهدی از خانواده آن زن گواهی داد که اگر پیراهن او از پیش روی پاره شده باشد، پس آن زن راست گفته است و یوسف از دروغگویان است. ﴿27﴾ و اگر پیراهنش از پشت پاره شده باشد، پس این زن دروغ گفته است و یوسف از راست گویان است. ﴿28﴾ پس چون (شوهر) دید که پیراهن یوسف از پشت پاره شده، گفت: یقینا این (ماجرا) از مکر شما زنان است، زیرا مکر شما زنان بزرگ است. ﴿29﴾ (عزیز مصر گفت:) ای یوسف! تو از افشای این کار در گذر و تو ای زن! برای گناه خود آمرزش بخواه، چون از خطاکاران بودی. ﴿30﴾ و عده ای از زنان در شهر گفتند: زن عزیز از غلامش کام میخواهد تا او را از پاکدامنی غافل کند، به راستی محبت (یوسف) در دلش جای گرفته است، البته او را در گمراهی آشکار میبینیم.
﴿فَلَمَّا سَمِعَتْ بِمَکْرِهِنَّ أَرْسَلَتْ إِلَیْهِنَّ وَأَعْتَدَتْ لَهُنَّ مُتَّکَأً وَآتَتْ کُلَّ وَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ سِکِّینًا وَقَالَتِ اخْرُجْ عَلَیْهِنَّ فَلَمَّا رَأَیْنَهُ أَکْبَرْنَهُ وَقَطَّعْنَ أَیْدِیَهُنَّ وَقُلْنَ حَاشَ لِلَّهِ مَا هَذَا بَشَرًا إِنْ هَذَا إِلَّا مَلَکٌ کَرِیمٌ٣١ قَالَتْ فَذَلِکُنَّ الَّذِی لُمْتُنَّنِی فِیهِ وَلَقَدْ رَاوَدْتُهُ عَنْ نَفْسِهِ فَاسْتَعْصَمَ وَلَئِنْ لَمْ یَفْعَلْ مَا آمُرُهُ لَیُسْجَنَنَّ وَلَیَکُونًا مِنَ الصَّاغِرِینَ٣٢ قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَیَّ مِمَّا یَدْعُونَنِی إِلَیْهِ وَإِلَّا تَصْرِفْ عَنِّی کَیْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَیْهِنَّ وَأَکُنْ مِنَ الْجَاهِلِینَ٣٣ فَاسْتَجَابَ لَهُ رَبُّهُ فَصَرَفَ عَنْهُ کَیْدَهُنَّ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ٣٤ ثُمَّ بَدَا لَهُمْ مِنْ بَعْدِ مَا رَأَوُا الْآیَاتِ لَیَسْجُنُنَّهُ حَتَّى حِینٍ٣٥ وَدَخَلَ مَعَهُ السِّجْنَ فَتَیَانِ قَالَ أَحَدُهُمَا إِنِّی أَرَانِی أَعْصِرُ خَمْرًا وَقَالَ الْآخَرُ إِنِّی أَرَانِی أَحْمِلُ فَوْقَ رَأْسِی خُبْزًا تَأْکُلُ الطَّیْرُ مِنْهُ نَبِّئْنَا بِتَأْوِیلِهِ إِنَّا نَرَاکَ مِنَ الْمُحْسِنِینَ٣٦ قَالَ لَا یَأْتِیکُمَا طَعَامٌ تُرْزَقَانِهِ إِلَّا نَبَّأْتُکُمَا بِتَأْوِیلِهِ قَبْلَ أَنْ یَأْتِیَکُمَا ذَلِکُمَا مِمَّا عَلَّمَنِی رَبِّی إِنِّی تَرَکْتُ مِلَّةَ قَوْمٍ لَا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ کَافِرُونَ٣٧﴾ [یوسف: 31-37].
﴿31﴾ پس چون زن عزیز حیله زنان (غیبت آنان) را شنید، کسی را بهسوی زنان فرستاد و برای آنها مجلسی آماده کرد و به دست هر یک از آنها کاردی داد و گفت: (به یوسف) بر زنان بیرون آی. پس چون زنان او را دیدند او را (در حسن و جمال) بزرگ یافتند و دستهای خود را (از شدت مشغول شدن به جمال او) بریدند و گفتند: سبحان الله (پاکی است الله را) این بشر نیست بلکه این جز فرشته بزرگوار نیست. ﴿32﴾ زن عزیز گفت: این همان جوانی است که مرا درباره محبت او ملامت کردید، و البته من او را بسوی خود طلب کردم، ولی خود را پاک داشت. و اگر آنچه را که به او دستور میدهم انجام ندهد، حتما زندانی میشود و حتما از خوار شدگان خواهد شد. ﴿33﴾ گفت: پروردگارا! زندان برای من دوست داشتنیتر است از چیزی که مرا بهسوی آن میخوانند. و اگر مکر آن زنان را از من باز نداری بهسوی آنان خواهم گروید و از جمله نادانان میگردم. ﴿34﴾ پس پروردگارش دعای او را قبول کرد و مکر زنان را از او باز داشت. یقینا او شنوای داناست. ﴿35﴾ باز به نظرشان رسید پس از آنکه علامات (پاکی یوسف) را دیدند که البته او را تا مدتی زندانی کنند. ﴿36﴾ و دو جوان با یوسف به زندان در آمدند، یکی از آن دو گفت: من در خواب دیدم که انگور (برای شراب) میفشارم، و دیگری گفت: من در خواب دیدم که بر سر خویش نانی برداشته ام که پرندهها از آن میخورند، ما را از تعبیر این خواب آگاه کن که تو را از جمله نیکوکاران میبینیم. ﴿37﴾، یوسف گفت: پیش از آنکه غذایتان به شما برسد، شما را از تعبیر خوابتان آگاه خواهم ساخت، این (تعبیر خواب) که به شما میگویم از چیزهایی است که پروردگارم به من آموخته است. همانا من آیین قومی را که به الله ایمان نمیآورند و منکر آخرت نیز هستند، ترک کردهام.
﴿وَاتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبَائِی إِبْرَاهِیمَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ مَا کَانَ لَنَا أَنْ نُشْرِکَ بِاللَّهِ مِنْ شَیْءٍ ذَلِکَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ عَلَیْنَا وَعَلَى النَّاسِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَشْکُرُونَ٣٨ یَا صَاحِبَیِ السِّجْنِ أَأَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَیْرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ٣٩ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا أَسْمَاءً سَمَّیْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُکُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنِ الْحُکْمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ٤٠ یَا صَاحِبَیِ السِّجْنِ أَمَّا أَحَدُکُمَا فَیَسْقِی رَبَّهُ خَمْرًا وَأَمَّا الْآخَرُ فَیُصْلَبُ فَتَأْکُلُ الطَّیْرُ مِنْ رَأْسِهِ قُضِیَ الْأَمْرُ الَّذِی فِیهِ تَسْتَفْتِیَانِ٤١ وَقَالَ لِلَّذِی ظَنَّ أَنَّهُ نَاجٍ مِنْهُمَا اذْکُرْنِی عِنْدَ رَبِّکَ فَأَنْسَاهُ الشَّیْطَانُ ذِکْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِی السِّجْنِ بِضْعَ سِنِینَ٤٢ وَقَالَ الْمَلِکُ إِنِّی أَرَى سَبْعَ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ یَأْکُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَسَبْعَ سُنْبُلَاتٍ خُضْرٍ وَأُخَرَ یَابِسَاتٍ یَا أَیُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِی فِی رُؤْیَایَ إِنْ کُنْتُمْ لِلرُّؤْیَا تَعْبُرُونَ٤٣﴾ [یوسف: 38-43].
﴿38﴾ بلکه دین پدرانم ابراهیم و اسحق و یعقوب را پیروی کرده ام، برای ما شایسته نیست که با الله چیزی را شریک گردانیم، این (ایمان و توحید) از فضل الله بر ما و بر مردم است، ولی بیشتر مردم شکر گزاری نمیکنند. ﴿39﴾ (یوسف گفت:) ای دوستان زندانی ام! آیا معبودهای پراگنده بهتر است یا الله یگانه غالب (بر همه مخلوقات)؟ ﴿40﴾ غیر از او نمیپرستید مگر نامهایی را که شما و پدرانتان وضع کرده اید، الله هیچ دلیل و برهانی بر (صحت) آنان نفرستاده است. فرمانروایی (کائنات) تنها از الله است و امر کرده که جز او را نپرستید، این است دین راست و استوار، ولی بیشتر مردم نمیدانند. ﴿41﴾ ای دوستان زندانی ام! اما یکی از شما (مثل سابق) به آقای خود شراب مینوشاند، اما آن دیگر به دار کشیده میشود و پرندهها از سر او میخورند. (باز گفت:) امری که شما دوتن جویای (تعبیر آن) از من شدید، فیصله شده است. ﴿42﴾ و به یکی از آن دو که گمان میکرد نجات مییابد، گفت: مرا در نزد آقای خود یاد کن، پس شیطان از یادش برد که پروردگارش را (برای نجات خویش) یاد کند، بنابراین یوسف چند سال در زندان ماند. ﴿43﴾ و پادشاه گفت: من در خواب هفت گاو فربه را دیدم که هفت گاو لاغر، آنها را میخوردند، و هفت خوشه سبز و هفت خوشه خشک دیگر را دیدم. ای سران قوم! در باره خوابم به من نظر دهید، اگر خواب را تعبیر میکنید.
﴿قَالُوا أَضْغَاثُ أَحْلَامٍ وَمَا نَحْنُ بِتَأْوِیلِ الْأَحْلَامِ بِعَالِمِینَ٤٤ وَقَالَ الَّذِی نَجَا مِنْهُمَا وَادَّکَرَ بَعْدَ أُمَّةٍ أَنَا أُنَبِّئُکُمْ بِتَأْوِیلِهِ فَأَرْسِلُونِ٤٥ یُوسُفُ أَیُّهَا الصِّدِّیقُ أَفْتِنَا فِی سَبْعِ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ یَأْکُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَسَبْعِ سُنْبُلَاتٍ خُضْرٍ وَأُخَرَ یَابِسَاتٍ لَعَلِّی أَرْجِعُ إِلَى النَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَعْلَمُونَ٤٦ قَالَ تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنِینَ دَأَبًا فَمَا حَصَدْتُمْ فَذَرُوهُ فِی سُنْبُلِهِ إِلَّا قَلِیلًا مِمَّا تَأْکُلُونَ٤٧ ثُمَّ یَأْتِی مِنْ بَعْدِ ذَلِکَ سَبْعٌ شِدَادٌ یَأْکُلْنَ مَا قَدَّمْتُمْ لَهُنَّ إِلَّا قَلِیلًا مِمَّا تُحْصِنُونَ٤٨ ثُمَّ یَأْتِی مِنْ بَعْدِ ذَلِکَ عَامٌ فِیهِ یُغَاثُ النَّاسُ وَفِیهِ یَعْصِرُونَ٤٩ وَقَالَ الْمَلِکُ ائْتُونِی بِهِ فَلَمَّا جَاءَهُ الرَّسُولُ قَالَ ارْجِعْ إِلَى رَبِّکَ فَاسْأَلْهُ مَا بَالُ النِّسْوَةِ اللَّاتِی قَطَّعْنَ أَیْدِیَهُنَّ إِنَّ رَبِّی بِکَیْدِهِنَّ عَلِیمٌ٥٠ قَالَ مَا خَطْبُکُنَّ إِذْ رَاوَدْتُنَّ یُوسُفَ عَنْ نَفْسِهِ قُلْنَ حَاشَ لِلَّهِ مَا عَلِمْنَا عَلَیْهِ مِنْ سُوءٍ قَالَتِ امْرَأَتُ الْعَزِیزِ الْآنَ حَصْحَصَ الْحَقُّ أَنَا رَاوَدْتُهُ عَنْ نَفْسِهِ وَإِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِینَ٥١ ذَلِکَ لِیَعْلَمَ أَنِّی لَمْ أَخُنْهُ بِالْغَیْبِ وَأَنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی کَیْدَ الْخَائِنِینَ٥٢﴾ [یوسف: 44-52].
﴿44﴾ (سران قوم) گفتند: این خوابهای پریشان کننده و بیاساس است و ما به تعبیر خوابهای پریشان و بیاساس آگاهی نداریم. ﴿45﴾ و کسی که از آن دو نفر نجات یافته بود بعد از مدتها به یاد آورد (و) گفت: من شما را از تعبیر آن باخبر میسازم، پس مرا (نزد یوسف) بفرستید. ﴿46﴾ (پس نزد یوسف رفته و گفت:) ای یوسف! ای مرد راستگو! درباره هفت گاو فربه که هفت گاو لاغر آنها را میخورند، و (دربارۀ) هفت خوشۀ سبز و هفت خوشۀ خشک به ما نظر ده تا اینکه من بهسوی مردم برگردم، امید است آنان بدانند. ﴿47﴾ یوسف گفت: هفت سال پی در پی کشت کنید و آنچه را که درو نمودید جز اندکی که میخورید در خوشه آن بگذارید. ﴿48﴾ پس از آن، هفت سال سخت میآید که آنچه را به خاطر آن ذخیره کرده اید میخورند مگر اندکی از آنچه که ذخیره میکنید. ﴿49﴾ باز بعد از آن (سالهای خشک و سخت) سالی میآید که به مردم در آن سال باران میرسد، و در آن شیره (انگور و زیتون و دیگر میوهها) را میفشارند. ﴿50﴾ و پادشاه گفت: یوسف را پیش من بیاورید، چون قاصد نزد او آمد، گفت: پیش آقایت باز گرد و از او بپرس ماجرای زنانی که دستهایشان را بریدند چه بود؟ و یقینا پروردگارم به مکر آنان داناست. ﴿51﴾ پادشاه (زنان را جمع کرده) گفت: جریان شما چه بود آنگاه که خواستید یوسف را به خود بخوانید؟ گفتند: پناه بر الله، هیچ گناهی از او سراغ نداریم. زن عزیز گفت: اکنون حق آشکار شد، این من بودم که او را بهسوی خود خواندم (ولی او به من روی نداد) و یقینا او از راستگویان است. ﴿52﴾ این (در خواست من) به آن خاطر است که او (عزیز مصر) بداند من در نهان به او خیانت نکرده ام و الله مکر خیانت کاران را به سر نمیرساند.
﴿وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَحِیمٌ٥٣ وَقَالَ الْمَلِکُ ائْتُونِی بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِی فَلَمَّا کَلَّمَهُ قَالَ إِنَّکَ الْیَوْمَ لَدَیْنَا مَکِینٌ أَمِینٌ٥٤ قَالَ اجْعَلْنِی عَلَى خَزَائِنِ الْأَرْضِ إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٌ٥٥ وَکَذَلِکَ مَکَّنَّا لِیُوسُفَ فِی الْأَرْضِ یَتَبَوَّأُ مِنْهَا حَیْثُ یَشَاءُ نُصِیبُ بِرَحْمَتِنَا مَنْ نَشَاءُ وَلَا نُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ٥٦ وَلَأَجْرُ الْآخِرَةِ خَیْرٌ لِلَّذِینَ آمَنُوا وَکَانُوا یَتَّقُونَ٥٧ وَجَاءَ إِخْوَةُ یُوسُفَ فَدَخَلُوا عَلَیْهِ فَعَرَفَهُمْ وَهُمْ لَهُ مُنْکِرُونَ٥٨ وَلَمَّا جَهَّزَهُمْ بِجَهَازِهِمْ قَالَ ائْتُونِی بِأَخٍ لَکُمْ مِنْ أَبِیکُمْ أَلَا تَرَوْنَ أَنِّی أُوفِی الْکَیْلَ وَأَنَا خَیْرُ الْمُنْزِلِینَ٥٩ فَإِنْ لَمْ تَأْتُونِی بِهِ فَلَا کَیْلَ لَکُمْ عِنْدِی وَلَا تَقْرَبُونِ٦٠ قَالُوا سَنُرَاوِدُ عَنْهُ أَبَاهُ وَإِنَّا لَفَاعِلُونَ٦١ وَقَالَ لِفِتْیَانِهِ اجْعَلُوا بِضَاعَتَهُمْ فِی رِحَالِهِمْ لَعَلَّهُمْ یَعْرِفُونَهَا إِذَا انْقَلَبُوا إِلَى أَهْلِهِمْ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ٦٢ فَلَمَّا رَجَعُوا إِلَى أَبِیهِمْ قَالُوا یَا أَبَانَا مُنِعَ مِنَّا الْکَیْلُ فَأَرْسِلْ مَعَنَا أَخَانَا نَکْتَلْ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ٦٣﴾ [یوسف: 53-63].
﴿53﴾ و من نفس خود را تبرئه نمیکنم؛ چرا که نفس حتما بسیار به بدی امر میکند، مگر نفس کسی که پروردگارم به او رحم کند، چون پروردگارم آمرزنده مهربان است. ﴿54﴾ و پادشاه (بار دوم) گفت: او را نزد من بیاورید تا وی را از مخصوص (مشورۀ خود و از افراد مقرب) خود گردانم. پس چون با او به سخن پرداخت، گفت: البته تو امروز نزد ما ارجمند و امانتدار (و قابل اعتماد) هستی. ﴿55﴾ یوسف گفت: مرا بر خزانههای مصر مقرر کن، چون که من نگاهدارندۀ دانا هستم. ﴿56﴾ این چنین یوسف را در این سرزمین قدرت و نعمت (و نفوذ) دادیم، که در آن هر جا که بخواهد قرار گیرد، ما نعمت خود را به هر کس که بخواهیم میرسانیم و مزد نیکوکاران را ضایع نمیگردانیم. ﴿57﴾ و البته ثواب آخرت برای آنانی که ایمان آورده و پرهیزگاری میکردند (نسبت به پادشاهی دنیا) بهتر است. ﴿58﴾ و برادران یوسف (برای حصول غله) به مصر آمدند، پس بر او وارد شدند، یوسف آنان را شناخت ولی آنها یوسف را نشناختند. ﴿59﴾ و چون یوسف خوار و بارشان را مجهز کرد، گفت: (بار دیگر) برادر پدری خود را نزد من آورید، مگر نمیبینید که من پیمانه را به تمام و کمال میدهم و من بهترین میزبانان هستم؟ ﴿60﴾ پس اگر او را نزد من نیاوردید، پس برای شما هرگز پیمانۀ غله نزد من نیست و هرگز به من نزدیک نشوید. ﴿61﴾ گفتند: دربارۀ او با پدرش گفتگو نموده تلاش میکنیم که به هر وسیله ممکن او را نزد تو بیاوریم و این کار را خواهیم کرد. ﴿62﴾ و به جوانان (خدمتگذار خود) گفت: سرمایۀ (پول)شان را (که پرداخته اند) در بارهایشان بگذارید، تا چون به نزد خانوادهشان بازگردند آن را بازیابند و شاید دوباره برگردند. ﴿63﴾ پس چون بهسوی پدر خویش باز گشتند، گفتند: ای پدر! پیمانۀ غله از ما منع شد، پس برادر ما را با ما بفرست تا پیمانه بگیریم و همانا ما نگهبان او هستیم.
﴿قَالَ هَلْ آمَنُکُمْ عَلَیْهِ إِلَّا کَمَا أَمِنْتُکُمْ عَلَى أَخِیهِ مِنْ قَبْلُ فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ٦٤ وَلَمَّا فَتَحُوا مَتَاعَهُمْ وَجَدُوا بِضَاعَتَهُمْ رُدَّتْ إِلَیْهِمْ قَالُوا یَا أَبَانَا مَا نَبْغِی هَذِهِ بِضَاعَتُنَا رُدَّتْ إِلَیْنَا وَنَمِیرُ أَهْلَنَا وَنَحْفَظُ أَخَانَا وَنَزْدَادُ کَیْلَ بَعِیرٍ ذَلِکَ کَیْلٌ یَسِیرٌ٦٥ قَالَ لَنْ أُرْسِلَهُ مَعَکُمْ حَتَّى تُؤْتُونِ مَوْثِقًا مِنَ اللَّهِ لَتَأْتُنَّنِی بِهِ إِلَّا أَنْ یُحَاطَ بِکُمْ فَلَمَّا آتَوْهُ مَوْثِقَهُمْ قَالَ اللَّهُ عَلَى مَا نَقُولُ وَکِیلٌ٦٦ وَقَالَ یَا بَنِیَّ لَا تَدْخُلُوا مِنْ بَابٍ وَاحِدٍ وَادْخُلُوا مِنْ أَبْوَابٍ مُتَفَرِّقَةٍ وَمَا أُغْنِی عَنْکُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَیْءٍ إِنِ الْحُکْمُ إِلَّا لِلَّهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَعَلَیْهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُونَ٦٧ وَلَمَّا دَخَلُوا مِنْ حَیْثُ أَمَرَهُمْ أَبُوهُمْ مَا کَانَ یُغْنِی عَنْهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَیْءٍ إِلَّا حَاجَةً فِی نَفْسِ یَعْقُوبَ قَضَاهَا وَإِنَّهُ لَذُو عِلْمٍ لِمَا عَلَّمْنَاهُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ٦٨ وَلَمَّا دَخَلُوا عَلَى یُوسُفَ آوَى إِلَیْهِ أَخَاهُ قَالَ إِنِّی أَنَا أَخُوکَ فَلَا تَبْتَئِسْ بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ٦٩﴾ [یوسف: 64-69].
﴿64﴾ پدر گفت: آیا من دربارۀ او به شما اطمینان کنم همانگونه که دربارۀ برادرش (یوسف ) پیش از این به شما اطمینان کردم؟! پس الله بهترین نگهبان و او مهربانترین مهربانان است. ﴿65﴾ و چون بارشان را باز کردند، دیدند که سرمایه (پول)شان به آنان بازگردانده شده است. گفتند: ای پدر! ما دیگر چه میخواهیم؟ این سرمایه ماست که به ما بازگردانده شده است و (باز میرویم تا) برای خانوادۀ خود آذوقه بیاوریم و برادر خود را محافظت میکنیم و یک بار شتر زیاده خواهیم آورد، و این مقدار برای ما کم و ناچیز است. ﴿66﴾ یعقوب گفت: هرگز او را با شما نمیفرستم تا اینکه عهدی به نام الله به من بدهید که او را حتما نزد من بر میگردانید، مگر اینکه گرفتار شوید (و از توان شما خارج گردد)، پس وقتی با پدر عهد بستند، یعقوب گفت: الله بر آنچه میگوییم وکیل (آگاه و ناظر) است. ﴿67﴾ و (یعقوب از باب احتیاط) گفت: ای پسران من! از یک دروازه داخل نشوید، بلکه از دروازههای مختلف وارد شوید، و نمیتوانم چیزی را که الله مقرر کرده است از شما دور کنم، (چون) حکم (نفع و ضرر) تنها و خاص به دست الله است، بر او توکل کرده ام و توکل کنندگان باید بر او توکل کنند. ﴿68﴾ و چون همان طور که پدرشان به آنان دستور داده بود، وارد شدند، (چنین ورود) نمیتوانست آنچه را که الله خواسته بود از آنان دفع کند، ولی آنچه را که در دل یعقوب بود برآورده کرد، یقینا یعقوب به خاطر اینکه ما به او آموخته بودیم، دارای علم بزرگی بود. لیکن بسیاری از مردم نمیدانند. ﴿69﴾ و چون (بار دوم) بر یوسف وارد شدند، برادرش (بنیامین) را نزد خود جای داد. گفت: من برادر تو (یوسف) هستم، پس از آنچه کردهاند اندوهگین مباش .
﴿فَلَمَّا جَهَّزَهُمْ بِجَهَازِهِمْ جَعَلَ السِّقَایَةَ فِی رَحْلِ أَخِیهِ ثُمَّ أَذَّنَ مُؤَذِّنٌ أَیَّتُهَا الْعِیرُ إِنَّکُمْ لَسَارِقُونَ٧٠ قَالُوا وَأَقْبَلُوا عَلَیْهِمْ مَاذَا تَفْقِدُونَ٧١ قَالُوا نَفْقِدُ صُوَاعَ الْمَلِکِ وَلِمَنْ جَاءَ بِهِ حِمْلُ بَعِیرٍ وَأَنَا بِهِ زَعِیمٌ٧٢ قَالُوا تَاللَّهِ لَقَدْ عَلِمْتُمْ مَا جِئْنَا لِنُفْسِدَ فِی الْأَرْضِ وَمَا کُنَّا سَارِقِینَ٧٣ قَالُوا فَمَا جَزَاؤُهُ إِنْ کُنْتُمْ کَاذِبِینَ٧٤ قَالُوا جَزَاؤُهُ مَنْ وُجِدَ فِی رَحْلِهِ فَهُوَ جَزَاؤُهُ کَذَلِکَ نَجْزِی الظَّالِمِینَ٧٥ فَبَدَأَ بِأَوْعِیَتِهِمْ قَبْلَ وِعَاءِ أَخِیهِ ثُمَّ اسْتَخْرَجَهَا مِنْ وِعَاءِ أَخِیهِ کَذَلِکَ کِدْنَا لِیُوسُفَ مَا کَانَ لِیَأْخُذَ أَخَاهُ فِی دِینِ الْمَلِکِ إِلَّا أَنْ یَشَاءَ اللَّهُ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَنْ نَشَاءُ وَفَوْقَ کُلِّ ذِی عِلْمٍ عَلِیمٌ٧٦ قَالُوا إِنْ یَسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَهُ مِنْ قَبْلُ فَأَسَرَّهَا یُوسُفُ فِی نَفْسِهِ وَلَمْ یُبْدِهَا لَهُمْ قَالَ أَنْتُمْ شَرٌّ مَکَانًا وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَصِفُونَ٧٧ قَالُوا یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ إِنَّ لَهُ أَبًا شَیْخًا کَبِیرًا فَخُذْ أَحَدَنَا مَکَانَهُ إِنَّا نَرَاکَ مِنَ الْمُحْسِنِینَ٧٨﴾ [یوسف: 70-78].
﴿70﴾ پس چون یوسف آنان را با آذوقه و سامانشان مجهز کرد، جام آبخوری (پادشاه) را در بار برادرش نهاد. باز ندا دهنده ای ندا داد: ای کاروان! حتما شما دزد هستید. ﴿71﴾ روی بهسوی ایشان کرده و گفتند: چه چیز را گم کرده اید؟ ﴿72﴾ گفتند: جام پادشاه را گم کردهایم و برای هر کس که آنرا بیاورد بار شتر (از غله) خواهد بود و من ضامن این (وعده) هستم. ﴿73﴾ (برادران یوسف) گفتند: به الله قسم که شما خوب دانسته اید که ما در سرزمین مصر برای فساد نیامدهایم و ما (پیش از این) دزد نبودیم. ﴿74﴾ (مأموران) گفتند: پس سزای او (دزد) چیست اگر دروغگو باشید؟ ﴿75﴾ گفتند: سزایش این است که هر کس آن جام در بارش یافت شود پس به سزای دزدی اسیر گردد، ما این چنین ظالمان را سزا میدهیم. ﴿76﴾ پس پیش از بار برادرش، به تفتیش نمودن بارهای دیگران آغاز کرد، باز پیمانه را از بار برادرش بیرون آورد، ما اینگونه برای یوسف تدبیر آموختیم، زیرا او نمیتوانست در دین پادشاه برادرش را بگیرد، مگر اینکه الله بخواهد، درجات هر کس را که بخواهیم بالا میبریم و فوق هر دانایی دانایی بزرگتر هست. ﴿77﴾ (برادرانش) گفتند: اگر او دزدی کند (بعید نیست) چون برادرش پیش از او دزدی کرده است. پس یوسف آن را در دل خود پنهان نمود و آن را برایشان آشکار نکرد. (و در دل خویش) گفت: شما مقام بدتری دارید و الله به آنچه وصف میکنید داناتر است. ﴿78﴾ گفتند: ای عزیز؛ او پدر پیر و سالخورده ای دارد، پس یکی از ما را به جای او بگیر، یقینا تو را از نیکوکاران میبینیم.
﴿قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ أَنْ نَأْخُذَ إِلَّا مَنْ وَجَدْنَا مَتَاعَنَا عِنْدَهُ إِنَّا إِذًا لَظَالِمُونَ٧٩ فَلَمَّا اسْتَیْأَسُوا مِنْهُ خَلَصُوا نَجِیًّا قَالَ کَبِیرُهُمْ أَلَمْ تَعْلَمُوا أَنَّ أَبَاکُمْ قَدْ أَخَذَ عَلَیْکُمْ مَوْثِقًا مِنَ اللَّهِ وَمِنْ قَبْلُ مَا فَرَّطْتُمْ فِی یُوسُفَ فَلَنْ أَبْرَحَ الْأَرْضَ حَتَّى یَأْذَنَ لِی أَبِی أَوْ یَحْکُمَ اللَّهُ لِی وَهُوَ خَیْرُ الْحَاکِمِینَ٨٠ ارْجِعُوا إِلَى أَبِیکُمْ فَقُولُوا یَا أَبَانَا إِنَّ ابْنَکَ سَرَقَ وَمَا شَهِدْنَا إِلَّا بِمَا عَلِمْنَا وَمَا کُنَّا لِلْغَیْبِ حَافِظِینَ٨١ وَاسْأَلِ الْقَرْیَةَ الَّتِی کُنَّا فِیهَا وَالْعِیرَ الَّتِی أَقْبَلْنَا فِیهَا وَإِنَّا لَصَادِقُونَ٨٢ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنْفُسُکُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِیلٌ عَسَى اللَّهُ أَنْ یَأْتِیَنِی بِهِمْ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ٨٣ وَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ یَا أَسَفَى عَلَى یُوسُفَ وَابْیَضَّتْ عَیْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ کَظِیمٌ٨٤ قَالُوا تَاللَّهِ تَفْتَأُ تَذْکُرُ یُوسُفَ حَتَّى تَکُونَ حَرَضًا أَوْ تَکُونَ مِنَ الْهَالِکِینَ٨٥ قَالَ إِنَّمَا أَشْکُو بَثِّی وَحُزْنِی إِلَى اللَّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ٨٦﴾ [یوسف: 79-86].
﴿79﴾ یوسف گفت: به الله پناه میبرم از اینکه غیر از کسی را که متاع خود را نزد او یافتهایم بگیریم، ما در آن صورت از ظالمان خواهیم بود. ﴿80﴾ و هنگامی که از او ناامید شدند در خلوتی برای مشورت نشستند، بزرگ آنان گفت: آیا ندانسته اید که پدرتان از شما به نام الله عهد محکم گرفته است و پیش از این درباره یوسف کوتاهی کرده اید؟ من هرگز از این سرزمین حرکت نمیکنم مگر اینکه پدرم به من اجازه دهد، یا الله در حق من حکم کند و او بهترین حکم کنندگان است. ﴿81﴾ نزد پدرتان برگردید و بگویید: ای پدر! پسرت دزدی کرده است، و گواهی ندادیم جز به آنچه دانستیم و ما نگهبان علم غیب نبودیم. ﴿82﴾ و از (مردم) دهی که در آن بودیم بپرس و از کاروانی که با آن آمدیم، و یقینا ما راستگوییم. ﴿83﴾ یعقوب گفت: (نه) بلکه نفسهای تان امری زشتی را برای شما آراسته است، پس کار من صبر نیک است، امید که الله همه آنها را یکجا نزد من بیارد، چون او دانای حکیم است. ﴿84﴾ و از آنان روی گرداند و گفت: ای دریغ بر یوسف! و چشمانش از اندوه سفید و نابینا گردید درحالیکه بسیار غمگین بود. ﴿85﴾ پسران گفتند: قسم به الله همیشه یوسف را یاد میکنی تا بیمار (و نزدیک به مرگ) شوی یا از هلاک شدگان گردی. ﴿86﴾ یعقوب گفت: من پریشانی حال و اندوهم را تنها به الله شکایت میکنم و از سوی الله چیزهایی را میدانم که شما نمیدانید.
﴿یَا بَنِیَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ یُوسُفَ وَأَخِیهِ وَلَا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ٨٧ فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَیْهِ قَالُوا یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْکَیْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَیْنَا إِنَّ اللَّهَ یَجْزِی الْمُتَصَدِّقِینَ٨٨ قَالَ هَلْ عَلِمْتُمْ مَا فَعَلْتُمْ بِیُوسُفَ وَأَخِیهِ إِذْ أَنْتُمْ جَاهِلُونَ٨٩ قَالُوا أَإِنَّکَ لَأَنْتَ یُوسُفُ قَالَ أَنَا یُوسُفُ وَهَذَا أَخِی قَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَیْنَا إِنَّهُ مَنْ یَتَّقِ وَیَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ٩٠ قَالُوا تَاللَّهِ لَقَدْ آثَرَکَ اللَّهُ عَلَیْنَا وَإِنْ کُنَّا لَخَاطِئِینَ٩١ قَالَ لَا تَثْرِیبَ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ یَغْفِرُ اللَّهُ لَکُمْ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ٩٢ اذْهَبُوا بِقَمِیصِی هَذَا فَأَلْقُوهُ عَلَى وَجْهِ أَبِی یَأْتِ بَصِیرًا وَأْتُونِی بِأَهْلِکُمْ أَجْمَعِینَ٩٣ وَلَمَّا فَصَلَتِ الْعِیرُ قَالَ أَبُوهُمْ إِنِّی لَأَجِدُ رِیحَ یُوسُفَ لَوْلَا أَنْ تُفَنِّدُونِ٩٤ قَالُوا تَاللَّهِ إِنَّکَ لَفِی ضَلَالِکَ الْقَدِیمِ٩٥﴾ [یوسف: 87-95].
﴿87﴾ ای پسران من! بروید و از یوسف و برادرش جستجو کنید و از رحمت الله ناامید مشوید، زیرا جز قوم کافر از رحمت الله ناامید نمیشود. ﴿88﴾ و هنگامی که (بار سوم) پیش یوسف رفتند، گفتند: ای عزیز! به ما و خانواده ما سختی رسیده است و سرمایه اندک و ناچیز آوردهایم، پس پیمانه ما را کامل بده و بر ما (بیشتر) بخشش کن، چون الله صدقه دهندگان را پاداش میدهد. ﴿89﴾ یوسف گفت: آیا به یاد دارید که با یوسف و برادرش وقتی که نادان بودید چه کردید؟ ﴿90﴾ گفتند: آیا واقعا تو یوسف هستی؟ گفت: بلی! من یوسف هستم و این برادر من است، الله بر ما منت نهاده است. چون هر کس تقوا و صبر پیشه کند، بیگمان الله پاداش نیکوکاران را ضایع نمیکند. ﴿91﴾ (برادرانش) گفتند: قسم به الله که الله تو را بر ما برتری داده است و در حقیقت ما خطاکار بودیم. ﴿92﴾ یوسف گفت: امروز بر شما هیچ سرزنش و ملامتی نیست. الله شما را میآمرزد و او مهربانترین مهربانان است. ﴿93﴾ (و به برادران خود گفت:) این پیراهن مرا با خود ببرید و آن را بر روی پدرم بیاندازید تا بینا گردد و اهل خویش را همه یکجا نزد من بیاورید. ﴿94﴾ و چون کاروان (برادران یوسف بهسوی شام) حرکت کرد، پدرشان گفت: اگر مرا به بیخردی نسبت ندهید همانا من بوی یوسف را مییابم. ﴿95﴾ (اهل خانه) گفتند: قسم به الله که تو در همان خطای قدیمت هستی.
﴿فَلَمَّا أَنْ جَاءَ الْبَشِیرُ أَلْقَاهُ عَلَى وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِیرًا قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَکُمْ إِنِّی أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ٩٦ قَالُوا یَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا کُنَّا خَاطِئِینَ٩٧ قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّی إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ٩٨ فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَى یُوسُفَ آوَى إِلَیْهِ أَبَوَیْهِ وَقَالَ ادْخُلُوا مِصْرَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِینَ٩٩ وَرَفَعَ أَبَوَیْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَخَرُّوا لَهُ سُجَّدًا وَقَالَ یَا أَبَتِ هَذَا تَأْوِیلُ رُؤْیَایَ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّی حَقًّا وَقَدْ أَحْسَنَ بِی إِذْ أَخْرَجَنِی مِنَ السِّجْنِ وَجَاءَ بِکُمْ مِنَ الْبَدْوِ مِنْ بَعْدِ أَنْ نَزَغَ الشَّیْطَانُ بَیْنِی وَبَیْنَ إِخْوَتِی إِنَّ رَبِّی لَطِیفٌ لِمَا یَشَاءُ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ١٠٠ رَبِّ قَدْ آتَیْتَنِی مِنَ الْمُلْکِ وَعَلَّمْتَنِی مِنْ تَأْوِیلِ الْأَحَادِیثِ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَنْتَ وَلِیِّی فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ تَوَفَّنِی مُسْلِمًا وَأَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ١٠١ ذَلِکَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَیْبِ نُوحِیهِ إِلَیْکَ وَمَا کُنْتَ لَدَیْهِمْ إِذْ أَجْمَعُوا أَمْرَهُمْ وَهُمْ یَمْکُرُونَ١٠٢ وَمَا أَکْثَرُ النَّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِینَ١٠٣﴾ [یوسف: 96-103].
﴿96﴾ پس چون مژده دهنده آمد، و پیراهن را بر روی یعقوب انداخت پس او بینا گشت، و گفت: آیا به شما نگفته بودم که از جانب الله چیزهایی را میدانم که شما نمیدانید؟ ﴿97﴾ (پس از رسیدن به کنعان) پسران گفتند: ای پدر! برای ما آمرزش گناهان ما را بخواه که ما خطاکار بودیم. ﴿98﴾ گفت: به زودی از پروردگارم برای شما آمرزش میخواهم زیرا او آمرزگار مهربان است. ﴿99﴾ پس چون بر یوسف در آمدند، پدر و مادر خود را در کنار خود جای داد و گفت: به خواست الله با امن و امان وارد سرزمین مصر شوید. ﴿100﴾ و پدر و مادر خود را بر تخت نشاند و همۀ آنان برای او سجده کنان به زمین افتادند، و گفت: ای پدر! این تعبیر خوابی است که قبلا دیده بودم و پروردگارم آن را راست و درست گردانید، و حقا که به من احسان کرد وقتی که مرا از زندان بیرون ساخت و شما را پس از آنکه شیطان بین من و برادرانم اختلاف افگنده بود از دهات باز آورد. به راستی پروردگارم هر چه بخواهد (با لطف و مهربانی خود) سنجیده و دقیق انجام میدهد، زیرا او دانای حکیم است. ﴿101﴾ ای پروردگار! واقعا نصیبی بزرگ) از پادشاهی به من دادی و به من از تعبیر خوابها آموختی، ای آفریننده آسمانها و زمین! تو کارساز من در دنیا و آخرت هستی، مرا مسلمان بمیران و به صالحان ملحق بگردان. ﴿102﴾ این داستان از خبرهای غیب است که آن را به تو وحی میکنیم. و تو نزد آنان نبودی وقتی که تصمیم گرفتند، در حالیکه آنان نیرنگ و توطئه چینی میکردند. ﴿103﴾ و بیشتر مردم هر چند حرص بورزی، ایمان نمیآورند.
﴿وَمَا تَسْأَلُهُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِلْعَالَمِینَ١٠٤ وَکَأَیِّنْ مِنْ آیَةٍ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ یَمُرُّونَ عَلَیْهَا وَهُمْ عَنْهَا مُعْرِضُونَ١٠٥ وَمَا یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِکُونَ١٠٦ أَفَأَمِنُوا أَنْ تَأْتِیَهُمْ غَاشِیَةٌ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ أَوْ تَأْتِیَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ١٠٧ قُلْ هَذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِیرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِی وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ١٠٨ وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِی إِلَیْهِمْ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى أَفَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَیْرٌ لِلَّذِینَ اتَّقَوْا أَفَلَا تَعْقِلُونَ١٠٩ حَتَّى إِذَا اسْتَیْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ کُذِبُوا جَاءَهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّیَ مَنْ نَشَاءُ وَلَا یُرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِینَ١١٠ لَقَدْ کَانَ فِی قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِی الْأَلْبَابِ مَا کَانَ حَدِیثًا یُفْتَرَى وَلَکِنْ تَصْدِیقَ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَتَفْصِیلَ کُلِّ شَیْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ١١١﴾ [یوسف: 104-111].
﴿104﴾ و تو در برابر (این دعوت) از آنان مزدی نمیخواهی و آن (قرآن) جز پند و اندرزی برای عالمیان نیست. ﴿105﴾ و چه بسیار دلائل قدرت و وحدانیت (الله) در آسمانها و زمین است که بر آن میگذرند در حالیکه ایشان از آن روی میگردانند. ﴿106﴾ و بیشترشان (که ادعای ایمان میکنند) به الله ایمان نمیآورند مگر اینکه مشرکند. ﴿107﴾ آیا ایمن هستند از این که عذاب همه گیر از سوى الله بر آنان بیاید، یا ناگهان قیامت به آنها بیاید، در حالیکه غافل و بیخبر باشند؟!. ﴿108﴾ بگو: این راه من است، با بصیرت و آگاهی بهسوی الله دعوت میکنم و پیروان من هم (باید چنین باشند) و الله (از هر عیب) پاک است و من از مشرکان نیستم. ﴿109﴾ و نفرستادهایم پیش از تو مگر مردان را که وحی میفرستادیم به آنها در حالی که آنها از اهل شهرهای بزرگ میبودند، آیا پس نرفتهاند (مشرکها) در زمین (همان پیغمبران) تا ببینند که چگونه شد انجام آنان که پیش از مشرکها بودند (بلکه رفتهاند و عبرت نگرفتهاند،) و البته سرای آخرت بهتر است برای پرهیزگاران، آیا نمیاندیشید؟ ﴿110﴾ (پیغمبران پیشین اقوامشان را دعوت دادند تا آنکه پیغمبران ناامید گشته و گمان کردند که به دروغ وعده داده شدهاند، آنگاه یاری ما به آنان رسید پس کسانی را که خواستیم نجات دادیم، و عذاب ما از گروه مجرمان برگشت ندارد. ﴿111﴾ به راستی که در داستانهای آنان (پیغمبران) عبرتی برای صاحبان خرد است، (قرآن) سخنی نیست که به دروغ ساخته شده باشد بلکه تصدیق کننده کتابی است که پیش از آن است، و بیانگر هر چیزی است و سبب هدایت و رحمت است برای کسانی که ایمان میآورند.
در مکه نازل شده و چهل و سه آیت است.
بنام الله بخشندۀ مهربان
﴿المر تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ وَالَّذِی أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ الْحَقُّ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یُؤْمِنُونَ١ اللَّهُ الَّذِی رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِی لِأَجَلٍ مُسَمًّى یُدَبِّرُ الْأَمْرَ یُفَصِّلُ الْآیَاتِ لَعَلَّکُمْ بِلِقَاءِ رَبِّکُمْ تُوقِنُونَ٢ وَهُوَ الَّذِی مَدَّ الْأَرْضَ وَجَعَلَ فِیهَا رَوَاسِیَ وَأَنْهَارًا وَمِنْ کُلِّ الثَّمَرَاتِ جَعَلَ فِیهَا زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهَارَ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ٣ وَفِی الْأَرْضِ قِطَعٌ مُتَجَاوِرَاتٌ وَجَنَّاتٌ مِنْ أَعْنَابٍ وَزَرْعٌ وَنَخِیلٌ صِنْوَانٌ وَغَیْرُ صِنْوَانٍ یُسْقَى بِمَاءٍ وَاحِدٍ وَنُفَضِّلُ بَعْضَهَا عَلَى بَعْضٍ فِی الْأُکُلِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ٤ وَإِنْ تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ أَإِذَا کُنَّا تُرَابًا أَإِنَّا لَفِی خَلْقٍ جَدِیدٍ أُولَئِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ وَأُولَئِکَ الْأَغْلَالُ فِی أَعْنَاقِهِمْ وَأُولَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ٥﴾ [الرعد: 1-5].
﴿1﴾ المر. (مفهوم این حروف را الله میداند) این آیات کتاب (قرآن) است، و آنچه که از جانب پروردگارت بهسوی تو نازل شده حق است، ولی بیشتر مردم ایمان نمیآورند. ﴿2﴾ الله ذاتی است که آسمانها را بدون ستونهایی که آنها را ببینید بلند کرد، باز بر عرش مستقر شد و آفتاب و ماه را مسخر کرد، هر یک تا مدت معین در حرکت است، الله کار هستی را تدبیر و اداره میکند و او آیات (علامات قدرت) خود را به تفصیل بیان میکند تا شما به ملاقات پروردگارتان یقین کنید. ﴿3﴾ و اوست آن ذاتی که زمین را هموار و گسترده کرد و در آن کوهها و نهرها گذاشت و از هر گونه میوه جفت دو گانه آفرید، شب را بر روز میپوشاند، یقینا در این (امور) نشانههایی است برای آنان که (در وحدانیت و قدرت الله) میاندیشند. ﴿4﴾ و در زمین قطعههای کنار هم (به هم پیوسته) و باغهایی از انگور و کشتزارها وجود دارد و درختان خرما چه از یک ریشه و چه از غیر یک ریشه که همه با یک آب آبیاری میشوند، اما برخی را از لحاظ طعم و لذت بر برخی دیگر برتری میدهیم، یقینا در این (اختلاف) نشانههایی (قدرت الهی) است برای کسانی که میاندیشند. ﴿5﴾ و اگر تعجب کنی (از تکذیب آنان) پس این سخن آنان عجیبتر است (که گفتند:) آیا وقتی خاک گردیم به راستی در آفرینش جدیدی میباشیم؟ (دوباره زنده میشویم؟) اینها کسانیاند که به پرروردگارشان کفر ورزیدند و طوق و زنجیرها در گردنهایشان خواهد بود. اینها دوزخیاند و در آن جاودانه میمانند.
﴿وَیَسْتَعْجِلُونَکَ بِالسَّیِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ وَقَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمُ الْمَثُلَاتُ وَإِنَّ رَبَّکَ لَذُو مَغْفِرَةٍ لِلنَّاسِ عَلَى ظُلْمِهِمْ وَإِنَّ رَبَّکَ لَشَدِیدُ الْعِقَابِ٦ وَیَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَیْهِ آیَةٌ مِنْ رَبِّهِ إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِکُلِّ قَوْمٍ هَادٍ٧ اللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَحْمِلُ کُلُّ أُنْثَى وَمَا تَغِیضُ الْأَرْحَامُ وَمَا تَزْدَادُ وَکُلُّ شَیْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدَارٍ٨ عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ الْکَبِیرُ الْمُتَعَالِ٩ سَوَاءٌ مِنْکُمْ مَنْ أَسَرَّ الْقَوْلَ وَمَنْ جَهَرَ بِهِ وَمَنْ هُوَ مُسْتَخْفٍ بِاللَّیْلِ وَسَارِبٌ بِالنَّهَارِ١٠ لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ١١ هُوَ الَّذِی یُرِیکُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا وَیُنْشِئُ السَّحَابَ الثِّقَالَ١٢ وَیُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَالْمَلَائِکَةُ مِنْ خِیفَتِهِ وَیُرْسِلُ الصَّوَاعِقَ فَیُصِیبُ بِهَا مَنْ یَشَاءُ وَهُمْ یُجَادِلُونَ فِی اللَّهِ وَهُوَ شَدِیدُ الْمِحَالِ١٣﴾ [الرعد: 6-13].
﴿6﴾ و پیش از خوبی (رحمت الهی)، بدی (عذاب) را با شتاب از تو میخواهند، حال آنکه پیش از ایشان عقوبتها (بر امثال شان) گذشته است و یقینا پروردگارت نسبت به مردم - با وجود ظلمشان - آمرزنده است و البته پروردگارت سخت عذاب دهنده است. ﴿7﴾ و کافران میگویند: چرا معجزه ای از سوی پروردگارش بر او فرستاده نشده است؟ همانا تو تنها بیم دهنده هستی و هر قومی راهنمایی دارد. ﴿8﴾ الله میداند که هر (جاندار) ماده چه چیزی را در شکم حمل میکند و (نیز میداند) آنچه را که رحمها کم میکنند و آنچه را میافزایند، و هر چیزی در نزد الله به اندازه معین است. ﴿9﴾ (او) دانای همه پوشیدهها و آشکارا است، (و او) بزرگ بلند مرتبه است. ﴿10﴾ برابر است (نزد او) هرکس از شما سخن را پنهان میدارد و کسی که آن را آشکار میسازد، و (برابر است نزد او) هرکس در شب پنهان است و هر کس در روز آشکارا حرکت میکند. ﴿11﴾ برای او فرشتگانی است که پیاپی از روبرو و پشت سر به فرمان الله او را مراقبت (نگهبانی) میکنند، همانا الله احوال هیچ قومی را تغییر نمیدهد تا وقتی که آنان احوال خود را تغییر دهند و چون الله برای قومی بلائی بخواهد پس هیچ برگشتی برای آن نیست و برای آنان جز او هیچ کارسازی نیست. ﴿12﴾ اوست که برق (آسمان) را برای بیم و امید به شما نشان میدهد و نیز ابرهای سنگین بار را ایجاد میکند. ﴿13﴾ و رعد به ستایش او و فرشتگان نیز از ترس او تسبیح میگویند، و صاعقهها را میفرستد و هرکس را که بخواهد به آنها گرفتار میکند، در حالیکه آنان دربارۀ الله مجادله میکنند، حال آنکه او (در رساندن عذاب) بسیار قدرتمند است.
﴿لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ وَالَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لَا یَسْتَجِیبُونَ لَهُمْ بِشَیْءٍ إِلَّا کَبَاسِطِ کَفَّیْهِ إِلَى الْمَاءِ لِیَبْلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَالِغِهِ وَمَا دُعَاءُ الْکَافِرِینَ إِلَّا فِی ضَلَالٍ١٤ وَلِلَّهِ یَسْجُدُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَکَرْهًا وَظِلَالُهُمْ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ ١٥ قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ قُلْ أَفَاتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِهِ أَوْلِیَاءَ لَا یَمْلِکُونَ لِأَنْفُسِهِمْ نَفْعًا وَلَا ضَرًّا قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الْأَعْمَى وَالْبَصِیرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِی الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ أَمْ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَکَاءَ خَلَقُوا کَخَلْقِهِ فَتَشَابَهَ الْخَلْقُ عَلَیْهِمْ قُلِ اللَّهُ خَالِقُ کُلِّ شَیْءٍ وَهُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ١٦ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِیَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّیْلُ زَبَدًا رَابِیًا وَمِمَّا یُوقِدُونَ عَلَیْهِ فِی النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْیَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ کَذَلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا یَنْفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الْأَرْضِ کَذَلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ١٧ لِلَّذِینَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمُ الْحُسْنَى وَالَّذِینَ لَمْ یَسْتَجِیبُوا لَهُ لَوْ أَنَّ لَهُمْ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ أُولَئِکَ لَهُمْ سُوءُ الْحِسَابِ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمِهَادُ١٨﴾ [الرعد: 14-18].
﴿14﴾ تنها الله است که شایستۀ عبادت و دعاست. و کسانی که جز الله را میخوانند به هیچ وجه دعایشان را اجابت نمیکنند، مگر مانند کسی که دو دستش را بهسوی آب بگشاید تا به دهانش برسد در حالیکه هرگز آب به دهانش نخواهد رسید، و دعای کافران جز در گمراهی و ناامیدی نیست. ﴿15﴾ و هر آنچه که در آسمانها و زمین است خواسته و ناخواسته برای الله سجده میکنند، و همچنین سایههایشان صبح و شام برای الله سجده میکنند. ﴿16﴾ بگو: کیست پروردگار آسمانها و زمین؟ (در پاسخ آنان)، بگو: «الله» بگو: آیا جز الله دوستانی گرفته اید که برای خودشان هم مالک نفع و زیانی نیستند؟ بگو: آیا کور و بینا برابرند؟ آیا تاریکیها و روشنی برابرند؟ آیا شریکانی برای الله قرار دادهاند که همچون آفریدن الله (چیزی را) آفریده باشند پس در نتیجه کار خلقت بر آنها مشتبه شده است؟ بگو: الله آفریننده همه چیز است و اوست یگانۀ غالب. ﴿17﴾ الله از آسمان آبی فرو فرستاد و رودخانههایی به اندازه گنجایش خویش روان گشت، پس سیل کف بلندی روی خود برداشت. همچنین از آنچه در آتش میگذارید (از طلا و نقره و غیره) برای حصول زیورات و ابزار، از آن نیز کفی بالا میآید، الله برای حق و باطل این چنین مثل میزند (تا آنرا بیان و روشن کند)، اما آن کف از میان میرود و اما آنچه به مردم سود میبخشد بر روی زمین باقی میماند، الله این چنین مثلها را میزند. ﴿18﴾ برای آنانی که دعوت پروردگارشان را اجابت کردهاند حسنی (سرانجام نیک) است، و آنانی که دعوت پروردگار خود را اجابت نکردهاند (بالفرض) اگر همه آنچه که در زمین است و مانند آن را با خود داشته باشند البته همگی را برای رهایی خود (از عذاب الهی) فدیه خواهند داد، برای آنان سختی حساب است و جایگاهشان دوزخ است و (دوزخ) چه بد جایگاهی است!.
﴿أَفَمَنْ یَعْلَمُ أَنَّمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ الْحَقُّ کَمَنْ هُوَ أَعْمَى إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ١٩ الَّذِینَ یُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَلَا یَنْقُضُونَ الْمِیثَاقَ٢٠ وَالَّذِینَ یَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَیَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَیَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ٢١ وَالَّذِینَ صَبَرُوا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِیَةً وَیَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ أُولَئِکَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ٢٢ جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَهَا وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّیَّاتِهِمْ وَالْمَلَائِکَةُ یَدْخُلُونَ عَلَیْهِمْ مِنْ کُلِّ بَابٍ٢٣ سَلَامٌ عَلَیْکُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ٢٤ وَالَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَیُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولَئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ٢٥ اللَّهُ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشَاءُ وَیَقْدِرُ وَفَرِحُوا بِالْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا فِی الْآخِرَةِ إِلَّا مَتَاعٌ٢٦ وَیَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَیْهِ آیَةٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّ اللَّهَ یُضِلُّ مَنْ یَشَاءُ وَیَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ أَنَابَ٢٧ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ٢٨﴾ [الرعد: 19-28].
﴿19﴾ آیا کسی که میداند آنچه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده حق است، مانند کسی است که نابیناست؟ تنها خردمندانند که پند میگیرند. ﴿20﴾ (خردمندان) آنانیاند که به عهدی که با الله بستهاند، وفا میکنند و عهد او را نمیشکنند. ﴿21﴾ و (همچنان خردمندان) آنانیاند که آنچه را الله به پیوستنش امر کرده است میپیوندند و از پروردگار خویش میترسند و از سختی حساب بیمناک هستند. ﴿22﴾ و (همچنان خردمندان) آنانیاند به خاطر پروردگارشان صبر و شکیبایی کردند و نماز را برپا داشتند و از آنچه که به آنها روزی دادیم به صورت پنهان و آشکار انفاق کردند و بدی را به نیکی دفع میکنند، اینها هستند که پاداش نیک آخرت از ایشان خواهد بود. ﴿23﴾ همان باغهای بهشت که جای (اقامت) همیشگی است، آنان همراه پدران و فرزندان و همسران شایسته خود در آنجا وارد میشوند و فرشتگان (برای سلام و خوش آمدید) از هر دروازه ای بر ایشان وارد میشوند. ﴿24﴾ (و میگویند:) سلامتی بر شما باد به پاداش صبر و شکیبایی که داشتید، پس آن سرای آخرت چه نیکو است!. ﴿25﴾ و اما آنانی که عهد الله را پس از بستن آن میشکنند و چیزی را که الله به پیوستن آن امر کرده میبرند و در زمین فساد میکنند، این گروه برایشان لعنت است و برایشان سختی آن سرای (نیز) است. ﴿26﴾ الله برای هر کسی که بخواهد، رزق را میگشاید و تنگ میسازد و (کافران) به زندگی دنیا خورسند شدند، حال آنکه زندگانی دنیا در مقابل آخرت جز بهره ناچیز (و چند روزه) نیست. ﴿27﴾ و کافران میگویند: چرا بر او (محمد) معجزه ای از جانب پروردگارش نازل نشد؟ بگو: الله هرکس را بخواهد گمراه میکند و هر کس را که بسوی او رجوع کند، به راه خویش هدایت میکند. ﴿28﴾ آنانی که ایمان آوردند و دلهایشان به یاد الله آرام میگیرد، آگاه باشید که دلها با یاد الله آرام میگیرند.
﴿الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ طُوبَى لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ٢٩ کَذَلِکَ أَرْسَلْنَاکَ فِی أُمَّةٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهَا أُمَمٌ لِتَتْلُوَ عَلَیْهِمُ الَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ وَهُمْ یَکْفُرُونَ بِالرَّحْمَنِ قُلْ هُوَ رَبِّی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَإِلَیْهِ مَتَابِ٣٠ وَلَوْ أَنَّ قُرْآنًا سُیِّرَتْ بِهِ الْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الْأَرْضُ أَوْ کُلِّمَ بِهِ الْمَوْتَى بَلْ لِلَّهِ الْأَمْرُ جَمِیعًا أَفَلَمْ یَیْأَسِ الَّذِینَ آمَنُوا أَنْ لَوْ یَشَاءُ اللَّهُ لَهَدَى النَّاسَ جَمِیعًا وَلَا یَزَالُ الَّذِینَ کَفَرُوا تُصِیبُهُمْ بِمَا صَنَعُوا قَارِعَةٌ أَوْ تَحُلُّ قَرِیبًا مِنْ دَارِهِمْ حَتَّى یَأْتِیَ وَعْدُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا یُخْلِفُ الْمِیعَادَ٣١ وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِکَ فَأَمْلَیْتُ لِلَّذِینَ کَفَرُوا ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَکَیْفَ کَانَ عِقَابِ٣٢ أَفَمَنْ هُوَ قَائِمٌ عَلَى کُلِّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ وَجَعَلُوا لِلَّهِ شُرَکَاءَ قُلْ سَمُّوهُمْ أَمْ تُنَبِّئُونَهُ بِمَا لَا یَعْلَمُ فِی الْأَرْضِ أَمْ بِظَاهِرٍ مِنَ الْقَوْلِ بَلْ زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا مَکْرُهُمْ وَصُدُّوا عَنِ السَّبِیلِ وَمَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ٣٣ لَهُمْ عَذَابٌ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَقُّ وَمَا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَاقٍ٣٤﴾ [الرعد: 29-34].
﴿29﴾ آنانی که ایمان آوردهاند و کارهای نیک انجام دادهاند، خوشا به حال ایشان و آنان سرانجام نیک دارند. ﴿30﴾ این چنین تو را در میان امتی فرستادیم که امتهای بسیاری پیش از آن گذشتهاند، تا آنچه را به تو وحی کردهایم بر آنان بخوانی. هر چند که به پروردگار مهربان کفر میورزند. بگو: او (الله) پروردگار من است، جز او معبود به حقی نیست، بر او توکل کرده ام و بازگشت من بهسوی اوست. ﴿31﴾ و اگر قرآنی بود که کوهها به وسیله آن در حرکت آورده میشد و یا زمین به وسیله آن پاره پاره کرده میشد و یا مردگان با آن به سخن گفتن در آورده میشد (باز هم ایمان نمیآوردند)، بلکه همه کارها الله را است. آیا مؤمنان ندانستهاند که اگر الله میخواست همه مردم را هدایت میکرد؟ و کافران همیشه به سزای آنچه میکنند مصیبت کوبنده ای به آنان میرسد. یا آن مصیبت نزدیک خانهشان فرود میآید، تا آنگاه که وعده الله برسد، بیگمان الله وعده خود را خلاف نمیکند. ﴿32﴾ البته پیغمبران پیش از تو (نیز) مورد تمسخر قرار گرفتند، پس به کافران مهلت دادم، باز آنها را گرفتار ساختم، پس سزای من چگونه بود؟ ﴿33﴾ آیا کسی که بر هر شخصی به آنچه کرده حافظ و مراقب است (چون بتان است)؟! و برای الله شریکانی قرار دادهاند. بگو: نامهای آنها را بگیرید، آیا الله را به آنچه که در زمین نمیداند (و نمیشناسد) خبر میدهید؟ یا اینکه با سخنان ظاهری (مردم) فریفته میشوید (و آنها را عبادت میکنید)؟ بلکه برای کافران مکر (کفر)شان مزین شده است و از راه راست باز داشته شدهاند، و هر کس را که الله گمراه کند هیچ هدایت کننده ای ندارد. ﴿34﴾ برای این چنین مردم در زندگی دنیا عذاب سخت است. و البته عذاب آخرت سختتر است، و برای آنها در برابر (عذاب) الله هیچ نگهدارنده ای نیست.
﴿مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ أُکُلُهَا دَائِمٌ وَظِلُّهَا تِلْکَ عُقْبَى الَّذِینَ اتَّقَوْا وَعُقْبَى الْکَافِرِینَ النَّارُ٣٥ وَالَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَفْرَحُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَمِنَ الْأَحْزَابِ مَنْ یُنْکِرُ بَعْضَهُ قُلْ إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ وَلَا أُشْرِکَ بِهِ إِلَیْهِ أَدْعُو وَإِلَیْهِ مَآبِ٣٦ وَکَذَلِکَ أَنْزَلْنَاهُ حُکْمًا عَرَبِیًّا وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَمَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَلَا وَاقٍ٣٧ وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلًا مِنْ قَبْلِکَ وَجَعَلْنَا لَهُمْ أَزْوَاجًا وَذُرِّیَّةً وَمَا کَانَ لِرَسُولٍ أَنْ یَأْتِیَ بِآیَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ لِکُلِّ أَجَلٍ کِتَابٌ٣٨ یَمْحُو اللَّهُ مَا یَشَاءُ وَیُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْکِتَابِ٣٩ وَإِنْ مَا نُرِیَنَّکَ بَعْضَ الَّذِی نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّیَنَّکَ فَإِنَّمَا عَلَیْکَ الْبَلَاغُ وَعَلَیْنَا الْحِسَابُ٤٠ أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّا نَأْتِی الْأَرْضَ نَنْقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا وَاللَّهُ یَحْکُمُ لَا مُعَقِّبَ لِحُکْمِهِ وَهُوَ سَرِیعُ الْحِسَابِ٤١ وَقَدْ مَکَرَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلِلَّهِ الْمَکْرُ جَمِیعًا یَعْلَمُ مَا تَکْسِبُ کُلُّ نَفْسٍ وَسَیَعْلَمُ الْکُفَّارُ لِمَنْ عُقْبَى الدَّارِ٤٢﴾ [الرعد: 35-42].
﴿35﴾ صفت جنتی که به پرهیزگاران وعده داده شده است (چنین است که) نهرها از زیر قصرها و درختان آن جاری است، میوههایش همیشگی و سایه اش (نیز) دایمی است. این است سرانجام متقیان و سرانجام کافران آتش (دوزخ) است. ﴿36﴾ و (بعضی از) آنانی که به ایشان کتاب دادهایم از آنچه بهسوی تو نازل شده است، خورسند میشوند، و از احزاب (کافران) کسانی هستند که بخشی از (احکام) آن را انکار میکند. بگو: به من این حکم شده که تنها الله را بپرستم و به او چیزی را شریک نسازم. بهسوی او (مردم را) دعوت میدهم و بازگشت من بهسوی اوست. ﴿37﴾ و این چنین قرآن را به عنوان کتابی روشن و با زبان عربی نازل کردیم، و (بالفرض) اگر از خواهشات آنها پیروی کنی بعد از علمی که به تو رسیده است، تو را از (عذاب) الله هیچ حمایتگر و مددگاری نیست. ﴿38﴾ و به راستی پیش از تو (نیز) پیغمبرانی را فرستادیم و برایشان زنان و فرزندانی قرار دادهایم، و برای هیچ پیغمبری ممکن نیست که معجزه ای بیاورد مگر به اجازه الله. و برای هر امری (هر وعده) کتاب (قضای معین) نوشته شده است. ﴿39﴾ الله هر چیزی را که بخواهد از میان میبرد و هر چیزی را که بخواهد ثابت میدارد، و ام الکتاب (لوح محفوظ) در نزد اوست. ﴿40﴾ و اگر برخی از آنچه را که به آنان وعده میدهیم به تو نشان دهیم و یا اینکه تو را بمیرانیم، در هر حال تنها رساندن (پیغام) بر عهده تو است و حساب بر عهده ما میباشد. ﴿41﴾ آیا ندیدند که ما به این زمین میآئیم (و) از اطراف آن میکاهیم (و از تصرف کفار بیرون میآوریم)؟ و الله حکم میکند و فرمان و حکمش هیچ گونه رد و مانعی ندارد، و او زود حساب گیرنده است. ﴿42﴾ البته آنانی که پیش از ایشان بودند مکر و حیله ورزیدند ولی تدبیر و نقشهها همگی خاص (بدست الله و) از الله است، آنچه را که هر کس انجام میدهد میداند و کافران خواهند دانست که انجام نیکو از کیست.
﴿وَیَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ کَفَى بِاللَّهِ شَهِیدًا بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ٤٣﴾ [الرعد: 43].
﴿43﴾ و کافران میگویند: تو رسول الله نیستی، بگو: کافی است که الله در بین من و شما گواه باشد، (و کافی است گواهی) کسی که نزد او علم کتاب است.
در مکه نازل شده و پنجاه دو آیت است.
بنام الله بخشنده مهربان.
﴿الر کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ١ اللَّهِ الَّذِی لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَوَیْلٌ لِلْکَافِرِینَ مِنْ عَذَابٍ شَدِیدٍ٢ الَّذِینَ یَسْتَحِبُّونَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا عَلَى الْآخِرَةِ وَیَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَیَبْغُونَهَا عِوَجًا أُولَئِکَ فِی ضَلَالٍ بَعِیدٍ٣ وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ فَیُضِلُّ اللَّهُ مَنْ یَشَاءُ وَیَهْدِی مَنْ یَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ٤ وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآیَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ٥﴾ [إبراهیم: 1-5].
﴿1﴾ الر. (مراد این حروف به الله معلوم است) کتابی است که آن را بهسوی تو نازل کردهایم تا (به وسیلۀ آن) مردم از تاریکیها (کفر و گناه) بهسوی روشنایی (ایمان و عمل صالح) به حکم پروردگارشان بیرون آوری، بهسوی راه آن غالب ستوده. ﴿2﴾ الله ذاتی که آنچه در آسمانها و زمین است خاص از اوست، و وای (هلاکت باد) بر کافران از عذاب سخت! ﴿3﴾ آنانی که زندگی دنیا را دوست داشته و بر آخرت ترجیح میدهند و مردم را از راه الله منع میکنند و در آن کجی و انحراف میطلبند، این گروه کسانیاند که در گمراهی دور از حق قرار دارند. ﴿4﴾ و ما هیچ رسولی را نفرستادیم مگر به زبان قومش، تا (دین الله را) برایشان بیان کند (لیکن باز هم قبول نکردند) پس الله هر کسی را که بخواهد گمراه میکند و هر کسی را که بخواهد، هدایت میکند و او غالب با حکمت است. ﴿5﴾ البته موسی را با معجزههای خود فرستادیم که قوم خود را از تاریکیها (کفر و جهل) بهسوی روشنی (ایمان و دانش) بیرون کن و به آنان روزهای (نعمتها و مصیبتهای) الله را یادآوری کن (تا پند گیرند). یقینا در این (امور) عبرتهایی برای هر صبر کنندۀ سپاسگزار است.
﴿وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ أَنْجَاکُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذَابِ وَیُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَکُمْ وَیَسْتَحْیُونَ نِسَاءَکُمْ وَفِی ذَلِکُمْ بَلَاءٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَظِیمٌ٦ وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ وَلَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ٧ وَقَالَ مُوسَى إِنْ تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَمَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ حَمِیدٌ٨ أَلَمْ یَأْتِکُمْ نَبَأُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِینَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَا یَعْلَمُهُمْ إِلَّا اللَّهُ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّنَاتِ فَرَدُّوا أَیْدِیَهُمْ فِی أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُوا إِنَّا کَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ وَإِنَّا لَفِی شَکٍّ مِمَّا تَدْعُونَنَا إِلَیْهِ مُرِیبٍ٩ قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِی اللَّهِ شَکٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ یَدْعُوکُمْ لِیَغْفِرَ لَکُمْ مِنْ ذُنُوبِکُمْ وَیُؤَخِّرَکُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى قَالُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا تُرِیدُونَ أَنْ تَصُدُّونَا عَمَّا کَانَ یَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُبِینٍ١٠﴾ [إبراهیم: 6-10].
﴿6﴾ و یاد کن برایشان وقتی را که موسی به قوم خود گفت: نعمت الله را بر خود به یاد آورید، آن زمان که شما را از فرعون نجات داد که بدترین عذاب را به شما میرساندند و پسرانتان را میکشتند و زنانتان را زنده نگاه میداشتند و در این امر آزمایش بزرگی از جانب پروردگارتان بود. ﴿7﴾ و چون پروردگارتان اعلان کرد که اگر نعمتهایم را شکر کنید، البته بر نعمتهای شما میافزایم و اگر کفر بورزید، بیگمان عذاب من بسیار سخت است. ﴿8﴾ و موسی گفت: اگر شما و مردمان روی زمین همه یکجا کافر شوید (بدانید) که الله بینیاز و ستوده است. ﴿9﴾ آیا خبر آنانی که پیش از شما بودند (مانند) قوم نوح، عاد، ثمود، و کسان دیگری که پس از ایشان آمدند (و) به جز الله کسی از آنان خبر ندارد، به شما نرسیده است؟ پیغمبرانشان با معجزات (فراوان) به نزد آنان آمدند ولی دستانشان را در دهانهایشان گذاشتند و گفتند: ما به آنچه شما به آن فرستاده شده اید کافریم و در مورد آنچه ما را بهسوی آن دعوت میدهید، سخت در شک هستیم. ﴿10﴾ پیغمبرانشان گفتند: آیا دربارۀ الله آفرینندۀ آسمانها و زمین شکی است؟! او شما را دعوت میکند تا گناهانتان را بیامرزد و تا مدتی معین شما را مهلت میدهد. گفتند: شما جز بشری مانند ما نیستید، میخواهید ما را از آنچه پدران ما میپرستیدند منع کنید، پس اگر در ادعای تان صادق هستید برای ما دلیلی آشکار بیاورید.
﴿قَالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِنْ نَحْنُ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ وَلَکِنَّ اللَّهَ یَمُنُّ عَلَى مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَمَا کَانَ لَنَا أَنْ نَأْتِیَکُمْ بِسُلْطَانٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ١١ وَمَا لَنَا أَلَّا نَتَوَکَّلَ عَلَى اللَّهِ وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَى مَا آذَیْتُمُونَا وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُونَ١٢ وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّکُمْ مِنْ أَرْضِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنَا فَأَوْحَى إِلَیْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِکَنَّ الظَّالِمِینَ١٣ وَلَنُسْکِنَنَّکُمُ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِهِمْ ذَلِکَ لِمَنْ خَافَ مَقَامِی وَخَافَ وَعِیدِ١٤ وَاسْتَفْتَحُوا وَخَابَ کُلُّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ١٥ مِنْ وَرَائِهِ جَهَنَّمُ وَیُسْقَى مِنْ مَاءٍ صَدِیدٍ١٦ یَتَجَرَّعُهُ وَلَا یَکَادُ یُسِیغُهُ وَیَأْتِیهِ الْمَوْتُ مِنْ کُلِّ مَکَانٍ وَمَا هُوَ بِمَیِّتٍ وَمِنْ وَرَائِهِ عَذَابٌ غَلِیظٌ١٧ مَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ أَعْمَالُهُمْ کَرَمَادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّیحُ فِی یَوْمٍ عَاصِفٍ لَا یَقْدِرُونَ مِمَّا کَسَبُوا عَلَى شَیْءٍ ذَلِکَ هُوَ الضَّلَالُ الْبَعِیدُ١٨﴾ [إبراهیم: 11-18].
﴿11﴾ پیغمبرانشان به آنها گفتند: ما جز بشری مثل شما نیستیم، ولی الله بر هر کس از بندگان خود که بخواهد (با انتخاب او به نبوت) منت مینهد، و در توان ما نیست که جز به اذن الله برای شما حجتی بیاوریم، و مؤمنان باید تنها بر الله توکل کنند. ﴿12﴾ و پیغمبران گفتند: چرا بر الله توکل نکنیم؟ حال آنکه ما را به راههای (زندگی و نجات) ما راهنمایی نموده است و البته ما بر آزار شما صبر خواهیم کرد و توکل کنندگان باید تنها بر الله توکل کنند. ﴿13﴾ و (باز) کافران به پیغمبرانشان گفتند: البته شما را از سرزمین خود بیرون میکنیم یا اینکه به دین ما باز گردید. پس پروردگارشان به آنان وحی کرد که حتما ظالمان را هلاک میکنیم. ﴿14﴾ و پس از آنها شما را در این سرزمین ساکن خواهیم کرد. این (وعده) برای کسی است که از ایستادن در حضور من بترسد و از بیم دادن من بترسد. ﴿15﴾ و (پیغمبران) از الله فتح (نصرت) طلبیدند و (سر انجام) هر متکبر سرکشی ناکام شد. ﴿16﴾ پشت سر او دوزخ است و از زرداب دوزخیان به او نوشانیده میشود. ﴿17﴾ (به سبب تلخی و داغی) آن را جرعه جرعه مینوشد و نزدیک نیست که به آسانی از گلویش بگذرد و مرگ از هر سو به سراغ او میآید، لیکن نمیمیرد، و به تعقیب آن، عذاب سختی در پیشروی خود دارد. ﴿18﴾ مثال آنانی که به پروردگارشان کفر ورزیدند اعمالشان مانند خاکستری است که تند بادی در یک روز طوفانی بر آن وزیده باشد، به هیچ چیزی از آنچه (در دنیا) کسب کرده بودند، قدرت ندارند. این همان گمراهی دور (و درازی) است.
﴿أَلَمْتر أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ إِنْ یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ وَیَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِیدٍ١٩ وَمَا ذَلِکَ عَلَى اللَّهِ بِعَزِیزٍ٢٠ وَبَرَزُوا لِلَّهِ جَمِیعًا فَقَالَ الضُّعَفَاءُ لِلَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا إِنَّا کُنَّا لَکُمْ تَبَعًا فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا مِنْ عَذَابِ اللَّهِ مِنْ شَیْءٍ قَالُوا لَوْ هَدَانَا اللَّهُ لَهَدَیْنَاکُمْ سَوَاءٌ عَلَیْنَا أَجَزِعْنَا أَمْ صَبَرْنَا مَا لَنَا مِنْ مَحِیصٍ٢١ وَقَالَ الشَّیْطَانُ لَمَّا قُضِیَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ وَمَا کَانَ لِیَ عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِی فَلَا تَلُومُونِی وَلُومُوا أَنْفُسَکُمْ مَا أَنَا بِمُصْرِخِکُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِیَّ إِنِّی کَفَرْتُ بِمَا أَشْرَکْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِینَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ٢٢ وَأُدْخِلَ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ تَحِیَّتُهُمْ فِیهَا سَلَامٌ٢٣ أَلَمْتر کَیْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاءِ٢٤﴾ [إبراهیم: 19-24].
﴿19﴾ آیا ندانسته ای (ای مخاطب) که الله آسمانها و زمین را به حق آفریده است، اگر بخواهد شما را از میان میبرد و خلق جدیدی میآورد؟! ﴿20﴾ و این کار بر الله مشکل نیست. ﴿21﴾ و (در روز قیامت) همه به دربار الله حاضر میشوند، پس ضعیفان به آنانی که خود را بزرگ میشمردند میگویند: ما پیرو شما بودیم، پس آیا میتوانید چیزی از عذاب الله را از ما دفع کنید؟ میگویند: اگر الله ما را هدایت میکرد ما هم شما را هدایت مینمودیم، برای ما برابر است چه بیتابی کنیم یا صبر کنیم، هیچ پناهگاهی نداریم. ﴿22﴾ و وقتی که کار (قضاوت) به پایان برسد (و کار از کار بگذرد) شیطان میگوید: الله به شما وعده راست داد و من به شما وعده دادم و با شما وعدہ خلافی کردم. و من هیچ سلطه ای بر شما نداشتم جز اینکه شما را دعوت دادم و شما هم دعوتم را پذیرفتید. پس مرا ملامت نکنید و خود را ملامت کنید، نه من به فریاد شما میرسم و نه شما به فریاد من میرسید، البته به اینکه پیش از این شما مرا شریک الله قرار میدادید کافرم. بیگمان ظالمان برایشان عذاب دردناک است. ﴿23﴾ و کسانی که ایمان آورده و کارهای نیک انجام دادهاند به باغهایی در آورده میشوند که در زیر (درختان و قصرهای) آن نهرها روان است، در آنجا به حکم پروردگارشان همیشهاند، دعایشان در آنجا سلام گفتن است. ﴿24﴾ آیا ندیدی که الله چگونه مثال زد؛ سخن پاک را مانند درخت پاک ساخت که ریشه آن (در زمین) استوار و محکم است و شاخه آن در آسمان است.
﴿تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ٢٥ وَمَثَلُ کَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ کَشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِنْ قَرَارٍ٢٦ یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَفِی الْآخِرَةِ وَیُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِینَ وَیَفْعَلُ اللَّهُ مَا یَشَاءُ٢٧ أَلَمْتر إِلَى الَّذِینَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ کُفْرًا وَأَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ٢٨ جَهَنَّمَ یَصْلَوْنَهَا وَبِئْسَ الْقَرَارُ٢٩ وَجَعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا لِیُضِلُّوا عَنْ سَبِیلِهِ قُلْ تَمَتَّعُوا فَإِنَّ مَصِیرَکُمْ إِلَى النَّارِ٣٠ قُلْ لِعِبَادِیَ الَّذِینَ آمَنُوا یُقِیمُوا الصَّلَاةَ وَیُنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِیَةً مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لَا بَیْعٌ فِیهِ وَلَا خِلَالٌ٣١ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَکُمْ وَسَخَّرَ لَکُمُ الْفُلْکَ لِتَجْرِیَ فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَسَخَّرَ لَکُمُ الْأَنْهَارَ٣٢ وَسَخَّرَ لَکُمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَائِبَیْنِ وَسَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ٣٣﴾ [إبراهیم: 25-33].
﴿25﴾ که به حکم پروردگارش در هر وقتی میوۀ خود را میدهد. و الله این مثالها را برای مردم میزند تا یادآور شوند و عبرت گیرند. ﴿26﴾ و مثال سخن پلید به درخت پلید میماند که از روی زمین کنده شده و آن را هیچ قراری نباشد. ﴿27﴾ الله مؤمنان را در زندگانی دنیا و آخرت به سبب سخن پایدار، ثابت قدم میدارد و ظالمان را گمراه میسازد، و الله هرچه بخواهد انجام میدهد. ﴿28﴾ آیا ندیدی آنانی که نعمت الله را به ناسپاسی تبدیل کردند و قومشان را به سرای هلاکت در آوردهاند؟! ﴿29﴾ آن (سرای هلاکت) دوزخ است که داخل میشوند و چه بد قرارگاه است. ﴿30﴾ و برای الله شریکانی مقرر نمودند تا مردم را از راه او گمراه کنند، بگو: برخوردار شوید (بهره و لذت ببرید)، به یقین بازگشت شما بهسوی آتش است. ﴿31﴾ به بندگان مؤمن من بگو: نماز را برپا کنند و از آنچه به ایشان روزی دادهایم (مقداری را) در پنهان و آشکار انفاق کنند، پیش از آنکه روزی برسد که در آن خرید و فروش و دوستی نیست. ﴿32﴾ الله ذاتی است که آسمانها و زمین را آفرید و از آسمان آبی نازل کرد و با آن آب میوههای را پیدا کرد و روزی شما گردانید و کشتی را برایتان رام ساخت تا به حکم او در بحر روان شود، و نهرها را برای شما مسخر کرد. ﴿33﴾ و برای شما آفتاب و ماه را که همیشه در حرکتاند، تابع کرد و تابع کرد برای شما شب و روز را.
﴿وَآتَاکُمْ مِنْ کُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَظَلُومٌ کَفَّارٌ٣٤ وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِنًا وَاجْنُبْنِی وَبَنِیَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنَامَ٣٥ رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ کَثِیرًا مِنَ النَّاسِ فَمَنْ تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی وَمَنْ عَصَانِی فَإِنَّکَ غَفُورٌ رَحِیمٌ٣٦ رَبَّنَا إِنِّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتِی بِوَادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِیُقِیمُوا الصَّلَاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ وَارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ یَشْکُرُونَ٣٧ رَبَّنَا إِنَّکَ تَعْلَمُ مَا نُخْفِی وَمَا نُعْلِنُ وَمَا یَخْفَى عَلَى اللَّهِ مِنْ شَیْءٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی السَّمَاءِ٣٨ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی وَهَبَ لِی عَلَى الْکِبَرِ إِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبِّی لَسَمِیعُ الدُّعَاءِ٣٩ رَبِّ اجْعَلْنِی مُقِیمَ الصَّلَاةِ وَمِنْ ذُرِّیَّتِی رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاءِ٤٠ رَبَّنَا اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسَابُ٤١ وَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غَافِلًا عَمَّا یَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّمَا یُؤَخِّرُهُمْ لِیَوْمٍ تَشْخَصُ فِیهِ الْأَبْصَارُ٤٢﴾ [إبراهیم: 34-42].
﴿34﴾ و از هرچیزی که از او خواسته اید به شما داده است و اگر نعمت الله را بشمارید نمیتوانید آنرا به شمار درآورید، واقعا انسان ظالم و ناشکر است. ﴿35﴾ و یادآور شوید وقتی را که ابراهیم گفت: ای پروردگارم! این شهر (مکه) را جای امن بگردان و مرا و اولاد مرا از بت پرستی دور دار. ﴿36﴾ پروردگارا! این بتان بسیاری از مردم را گمراه ساختهاند، پس هرکس از من پیروی کند او از من است و هر کس از من نافرمانی کند بیگمان تو آمرزنده مهربانی. ﴿37﴾ ای پروردگار ما! من (یکی از) فرزندانم را در درۀ بیکشت و زرع (و) در کنار خانۀ تو که آن واحرام ساخته ای سکونت داده ام، پروردگارا! تا اینکه نماز را برپا دارند، پس چنان کن که دلهای برخی از مردم بهسوی آن مایل گردد و از میوهها به آنان روزی ده، باشد که شکرگزاری کنند. ﴿38﴾ ای پروردگار ما! یقینا نو میدانی آنچه را که پنهان میکنیم و آنچه را که آشکار میکنیم. و هیچ چیزی در زمین و در آسمان بر الله پوشیده نمیماند. ﴿39﴾ شکر و ستایش الله را که در سن پیری اسماعیل و اسحاق را به من بخشید، یقینا پروردگارم شنونده دعاست. ﴿40﴾ ای پروردگارم! مرا و فرزندانم را برپا دارند، نماز گردان. پروردگارا! و دعای مرا بپذیر. ﴿41﴾ ای پروردگار ما! مرا و پدر و مادرم و مؤمنان را بیامرز در آن روزی که حساب برپا میگردد. ﴿42﴾ و الله را از آنچه ظالمان میکنند، غافل مپندار. جز این نیست که (عذاب) آنها را برای روزی که چشمها در آن خیره شود، به تأخیر میاندازد.
﴿مُهْطِعِینَ مُقْنِعِی رُءُوسِهِمْ لَا یَرْتَدُّ إِلَیْهِمْ طَرْفُهُمْ وَأَفْئِدَتُهُمْ هَوَاءٌ٤٣ وَأَنْذِرِ النَّاسَ یَوْمَ یَأْتِیهِمُ الْعَذَابُ فَیَقُولُ الَّذِینَ ظَلَمُوا رَبَّنَا أَخِّرْنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِیبٍ نُجِبْ دَعْوَتَکَ وَنَتَّبِعِ الرُّسُلَ أَوَلَمْ تَکُونُوا أَقْسَمْتُمْ مِنْ قَبْلُ مَا لَکُمْ مِنْ زَوَالٍ٤٤ وَسَکَنْتُمْ فِی مَسَاکِنِ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ وَتَبَیَّنَ لَکُمْ کَیْفَ فَعَلْنَا بِهِمْ وَضَرَبْنَا لَکُمُ الْأَمْثَالَ٤٥ وَقَدْ مَکَرُوا مَکْرَهُمْ وَعِنْدَ اللَّهِ مَکْرُهُمْ وَإِنْ کَانَ مَکْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبَالُ٤٦ فَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ مُخْلِفَ وَعْدِهِ رُسُلَهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ ذُو انْتِقَامٍ٤٧ یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ وَبَرَزُوا لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ٤٨ وَتَرَى الْمُجْرِمِینَ یَوْمَئِذٍ مُقَرَّنِینَ فِی الْأَصْفَادِ٤٩ سَرَابِیلُهُمْ مِنْ قَطِرَانٍ وَتَغْشَى وُجُوهَهُمُ النَّارُ٥٠ لِیَجْزِیَ اللَّهُ کُلَّ نَفْسٍ مَا کَسَبَتْ إِنَّ اللَّهَ سَرِیعُ الْحِسَابِ٥١ هَذَا بَلَاغٌ لِلنَّاسِ وَلِیُنْذَرُوا بِهِ وَلِیَعْلَمُوا أَنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَلِیَذَّکَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ٥٢﴾ [إبراهیم: 43-52].
﴿43﴾ شتابانند؛ در حالیکه سرهای خود را بالا گرفتهاند و چشمهایشان به سویشان باز نمیگردد و دلهایشان (از فهم و ادراک) خالی است. ﴿44﴾ و مردم را از روزی بترسان که عذاب به آنها میآید پس ظالمان میگویند: «ای پروردگار ما! ما را تا مدتی مهلت بده تا دعوتت را بپذیریم و از پیغمبران پیروی کنیم. (به آنان گفته میشود: آیا پیش از این در دنیا) قسم نخوردید که شما را هیچ زوالی نیست (و از بین نمیروید)؟ ﴿45﴾ و سکونت کردید در منازل آنانی که بر خویش ظلم کرده بودند و برای شما واضح شد که ما با آنها چه کردیم و برای شما مثالها زدیم. ﴿46﴾ و البته آنان دسیسه و مکرشان را به کار بردند و مکرشان با الله است، هر چند از مکرشان کوهها از جای کنده میشد. ﴿47﴾ پس گمان مبر که الله وعدۀ خود به پیامبرانش را خلاف میکند، بیگمان الله غالب (و) انتقام گیرنده است. ﴿48﴾ (آن انتقام) در آن روزی است که زمین به غیر این زمین مبدل گردانیده میشود و آسمانها به آسمانهای دیگری تبدیل شده و بندگان در پیشگاه الله یگانه قهار حاضر میشوند. ﴿49﴾ و جنایت کاران را در آن روز میبینی که با یکدیگر در زنجیرهها بسته شدهاند. ﴿50﴾ که پیراهنهایشان از سرب گداخته شده است و آتش چهرههایشان را میپوشاند. ﴿51﴾ تا الله هر شخص را بر وفق آنچه کرده است، سزا دهد. یقینا الله زود حساب گر است. ﴿52﴾ این (قرآن) ابلاغی است برای مردمان تا به آن بیم داده شوند و بدانند که تنها او معبود یگانه است و تا صاحبان خرد پند و عبرت گیرند.