صید: شکار حیوان حلال گوشت وحشی است که صاحب خاصی ندارد و به راحتی قابل گرفتن و دستیابی نیست و با تیر و ابزار معتبر در شکار یا کشته یا ذبح میشود.
اصل در شکار کردن مباح بودن شکار است به جز شکار حرم که جایز نست و حرام است و شکار حیوان یا پرنده خشکی برای کسیکه لباس احرام پوشیده، حرام است.
1- الله تعالى میفرماید: ﴿أُحِلَّ لَکُمۡ صَیۡدُ ٱلۡبَحۡرِ وَطَعَامُهُۥ مَتَٰعٗا لَّکُمۡ وَلِلسَّیَّارَةِۖ وَحُرِّمَ عَلَیۡکُمۡ صَیۡدُ ٱلۡبَرِّ مَا دُمۡتُمۡ حُرُمٗاۗ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ ٱلَّذِیٓ إِلَیۡهِ تُحۡشَرُونَ٩٦﴾ [المائدة: 96]: «شکار دریا و طعام آن برای شما حلال شده است تا برای شما و کاروانیان بهرهای باشد، و شکار بیابان تا موقعی که در احرام هستید، بر شما حرام است، و از الله که بسوی او محشور میشوید؛ بترسید».
2- الله تعالی میفرماید: ﴿یَسَۡٔلُونَکَ مَاذَآ أُحِلَّ لَهُمۡۖ قُلۡ أُحِلَّ لَکُمُ ٱلطَّیِّبَٰتُ وَمَا عَلَّمۡتُم مِّنَ ٱلۡجَوَارِحِ مُکَلِّبِینَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَکُمُ ٱللَّهُۖ فَکُلُواْ مِمَّآ أَمۡسَکۡنَ عَلَیۡکُمۡ وَٱذۡکُرُواْ ٱسۡمَ ٱللَّهِ عَلَیۡهِۖ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَرِیعُ ٱلۡحِسَابِ٤﴾ [المائدة: 4]: «از تو میپرسند چه چیز برای آنها حلال شده است؟ بگو: پاکیزهها برای شما حلال گردیده و (نیز) آنچه از (صید) حیوانات شکاری و سگهای تربیت شده که از آنچه الله به شما آموخته است به آنها آموختهاید (بر شما حلال است) آنچه برای شما (صید میکنند و) نگاه میدارند، بخورید، و نام الله را (به هنگام فرستادن حیوان برای شکار) بر آن ببرید، و از الله بترسید، قطعا الله شرع حساب رسی میکند».
برای شکار حلال رعایت شرایط ذیل لازم است:
1- شکارچی صلاحیت ذبح را داشته باشد، منظور این است که مسلمان یا اهل کتاب و بالغ و اهل تشخیص باشد.
2- ابزار شکار و ذبح که بر دو نوع است:
3- تیز و برنده باشد که خون را جاری کند مانند تیر و نیزه.
2- از سگ یا پرندههای شکاری آموزش دیده مانند: سگ و کرکس اگر شکاری را بکشند خوردن آن مباح است.
3- سگ یا پرنده شکاری را برای شکاری بفرستند.
4- هنگام فرستادن بسم الله بگویند.
5- شکاری باشد که شکارش شرعا جایز باشد؛ زیرا شکار حرم و فردی که در احرام است.
شکار بعد از اصابت تیر یا گفتن بسم الله دو حالت دارد:
اول: زنده نه نیم جان به دست شکارچی بیفتد که باید ذبح شرعی کنند.
دوم: کشته یا نیم جان به دست شکار چی بیفتد، چنین شکاری به شرط اینکه با رعایت شرایط شکار شده باشد، حلال است.
ذبح حیوانی که به طور عادی قابل ذبح نیست
ذبح حیوانی که به طور عادی قابل ذبح نیست، آن را با زخمی کردن هر جای ممکن بدنش آن را بگیرند و سپس ذبح کنند.
اگر با تیر بدون پر یا عصا و چوب دستی و .. زد و بدن حیوان با زخمی شکافته شد و مرد، خوردنش جایز است. اما اگر به صورت عرضی به حیوان اصابت کند و بمیرد، حکم کشته شدن با ضربهی بدون زخم را دارد و خوردنش جایز نیست. و کشتن حیوان به ناحق و بدون استفاده حرام است؛ زیرا تعدی و اسراف مال است.
نگهداری سگ به دلیل اینکه موجب ترس مردم و مانع ورود فرشتگان خانه به میشود و نجس و کثیف است و هر روز دو قیراط از ثواب نگهدارندهی سگ کم میگردد، حرام است. به جز سگ شکاری و سگ گله و سگ نگهبان زمین کشاورزی که به خاطر نیاز و ضرورت جایز است.
اگر سگ شکاری، صیدی را شکار کند یا آن را با دهانش نگهدارد، خوردنش جایز است و نیاز به هفت بار شستن ندارد؛ زیرا جواز شکار با سگ بر مبنای آسانی است.
1- الله تعالی میفرماید: ﴿یَسَۡٔلُونَکَ مَاذَآ أُحِلَّ لَهُمۡۖ قُلۡ أُحِلَّ لَکُمُ ٱلطَّیِّبَٰتُ وَمَا عَلَّمۡتُم مِّنَ ٱلۡجَوَارِحِ مُکَلِّبِینَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَکُمُ ٱللَّهُۖ فَکُلُواْ مِمَّآ أَمۡسَکۡنَ عَلَیۡکُمۡ وَٱذۡکُرُواْ ٱسۡمَ ٱللَّهِ عَلَیۡهِۖ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَرِیعُ ٱلۡحِسَابِ٤﴾ [المائدة: 4]: «از تو میپرسند چه چیز برای آنها حلال شده است؟ بگو: پاکیزهها برای شما حلال گردیده و آنچه از (صید) حیوانات شکاری و سگهای آموخته (و تربیت شده) که از آنچه الله به شما آموخته است به آنها آموختهاید (بر شما حلال است) پس آنچه برای شما (صید میکنند و) نگاه میدارند، بخورید، و نام الله را (به هنگام فرستادن حیوان برای شکار) بر آن ببرید، و از الله بترسید، قطعا الله سریع حسابرسی میکند».
2- ابوهریره س روایت میکند که پیامبر ج فرمود: (کسیکه سگی را به جز سگ شکاری و سگ گله و سگ نگهبان زمین زراعی، هر روز دو قیراط از ثواب اعمالش کاسته میشود).[1]
کشتن و بازی کردن با شکار، کار بیهودهای است که گویا حیوان یا پرنده را شکار میکند و بدون استفاده خودش یا کسی دیگر آن را رها میکند، چنین کاری حرام، ضایع نمودن مال، کشتن حیوان بدون نیاز، کشتن نفسی که الله را ذکر میکند و تجاوز از حدود الهی است.
خونی که از پرندگان یا حیوانات در هنگام شکار یا ذبح از کَنده شدن جان آنها بیرون میریزد، نجس است و استفاده از آن حرام است. اما خونی که بعد از خارج شدن روح از بدن حیوان یا پرنده در گوشت و بدنش میماند، حلال است.
هر حیوانی که با ابزار دزدی یا غصبی شکار شود، حلال است اما شکار کننده گناه کار است.
شکار و ذبیحهی فردی همیشه تارک الصلاة است، جایز نیست؛ زیرا کافر است.
اشارهی با اسلحه به شوخی یا جدی به طرف انسانی بیگناه حرام است؛ زیرا موجب ترساندن انسان میشود.
الله تعالی میفرماید: ﴿تِلۡکَ حُدُودُ ٱللَّهِ فَلَا تَعۡتَدُوهَاۚ وَمَن یَتَعَدَّ حُدُودَ ٱللَّهِ فَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلظَّٰلِمُون﴾ [البقرة: 229]: «اینها حدود الهی است، پس از آنها تجاوز نکنید و هرکس از حدود الله تجاوز کند، پس اینانند که ستمگرند».
ابوهریره س میگوید: رسول الله ج فرمود: (هرکس با آهنی (اسلحهای) به طرف برادرش اشاره کند، فرشتگان او را لعنت میکنند تا دست از اشاره بردارد، حتی اگر آن فرد، برادرش از پدر و مادرش باشد).
شکار پرنده یا گرفتن آن به هدف سرگرم کردن کودکان جایز است، به شرط اینکه مواظب کودک باشند که آن را آزار ندهد و یا بدون آب و غذا رها نکند تا بمیرد.
حیوانات یا شکارها را به جان هم انداختن تا درگیر شوند، حرام است. بدتر از این جمع کردن مردم برای این کار و پول گرفتن به خاطر تماشای چنین مسابقاتی و ترساندن حیوانات است.
تمام این کارها به بازیچه گرفتن عقلهای انسانها توسط شیطان است که آنها را به سوی دوزخ میراند.
1- الله تعالی میفرماید: ﴿إِنَّ ٱلشَّیۡطَٰنَ لَکُمۡ عَدُوّٞ فَٱتَّخِذُوهُ عَدُوًّاۚ إِنَّمَا یَدۡعُواْ حِزۡبَهُۥ لِیَکُونُواْ مِنۡ أَصۡحَٰبِ ٱلسَّعِیرِ٦﴾ [فاطر: 6]: «قطعا شیطان دشمن شماست، پس او را دشمن گیرید، او فقط پیروانش را دعوت میکند تا (همه) از اهل آتش سوزان (دوزخ) باشند».
2- الله تعالی میفرماید: ﴿إِن یَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦٓ إِلَّآ إِنَٰثٗا وَإِن یَدۡعُونَ إِلَّا شَیۡطَٰنٗا مَّرِیدٗا١١٧ لَّعَنَهُ ٱللَّهُۘ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنۡ عِبَادِکَ نَصِیبٗا مَّفۡرُوضٗا١١٨ وَلَأُضِلَّنَّهُمۡ وَلَأُمَنِّیَنَّهُمۡ وَلَأٓمُرَنَّهُمۡ فَلَیُبَتِّکُنَّ ءَاذَانَ ٱلۡأَنۡعَٰمِ وَلَأٓمُرَنَّهُمۡ فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلۡقَ ٱللَّهِۚ وَمَن یَتَّخِذِ ٱلشَّیۡطَٰنَ وَلِیّٗا مِّن دُونِ ٱللَّهِ فَقَدۡ خَسِرَ خُسۡرَانٗا مُّبِینٗا١١٩﴾ [النساء: 117-119]: «(مشرکان) جز الله چیزهایی (بتهای) ماده را میخوانند و (در حقیقت) جز شیطان سرکش را نمیخوانند. الله او را از رحمت خویش دور ساخته، و او گفت: «از بندگان تو، سهمی معین خواهم گرفت. و مسلماً آنها را گمراه میکنم، و آنان را به آرزوهای باطل افکنم، و به آنان دستور میدهم که گوش چهار پایان بشکافند، و وادارشان میکنم؛ تا خلقت و آفرینش الله را تغییر دهند». و هرکس شیطان را به جای الله ولی و دوست خود بگیرد، قطعاً زیانی آشکار کرده است».
3- انس بن مالک س میگوید: پیامبر ج به اندازهای با ما نشست و برخاست داشت که (شوخی میکرد و) به برادر کوچکم میفرمود: «ای ابوعمیر! حال نُغَیر چطور است»؟ (نُغیر، پرنده کوچکی بود که ابوعمیر با آن بازی میکرد).
ذکاة (آماده و حلال نمودن حیوان حلال گوشت با ذبح شرعی)
منظور از ذکاة یا ذبح: ریختن خون حیوان حلال گوشت است.
ذبح یا نحر حیوان حلال گوشتی که در خشکی زندگی میکند، به این صورت است که گلو، مری یا دو شاهرگ یا یکی از آن دو را میبرند یا اگر حیوان سرکش و .... باشد، اول پی کرده و [نیم جانش میکنند و سپس] ذبح میکنند.
در ذبح شتر سنت است که دست چپ را ببندند و سپس زیر گلو و سینهاش را کارد میزنند و بعد سست شدن ذبح کنند. اما ذبح گاو و گوسفند به این صورت است که آنها را به پهلوی چپ بر زمین میخوابانند و با کارد سرش را میبرند. گوسفند را که بر زمین میخوابانند پای خود را روی گردنش میگذارند و گلویش را با دست میگیرند و سرش را بلند میکنند و ذبح میکنند تا خون به راحتی از بدنش بیرون رود.
و حرام است که حیوانات را نشانه برای تیر اندازی قرار دهند؛ زیرا موجب آزار حیوان، ضایع و اسراف کردن مال میشود و تعدی بشمار میرود.
اگر حیوان حاملهای را ذبح کردند، ذبح آن برای جنین داخل شکمش نیز ذبح محسوب میشود اگر جنین زنده آید، خوردنش بدون ذبح جایز نیست.
اگر کسی در شرایط اضطراری مجبور به خوردن گوشت حیوان حرام گوشتی شد، ابتدا آن را ذبح کند و سپس به اندازهی نجات از مرگ یا رفع نیاز اضطراری بخورد.
از حلال گوشتها حیوانی که اهلی و ذبح آن ممکن باشد، بدون ذبح حلال نمیشود، به جز ملخ و ماهی و گوشت تمام آبزیان بدون ذبح خورده میشود.
برای صحت ذبح شرایط ذیل رعایت شود:
1- هدف حلال برای خوردن آماده نمودن باشد.
2- ذبح کننده صلاحیت داشته باشد: منظور این است که عاقل، مسلمان، یا اهل کتاب، مرد یا زن باشد. اما ذبح فرد مست (نشئه)، دیوانه و کافر غیر اهل کتاب جایز نیست.
3- آلت یا وسیله ذبح: با هرچیز تیز به جز دندان و ناخون، ذبح کردن جایز است.
4- ریخن خون با بریدن گلو و مری حیوان و ذبح با بریدن دو رگ اصلی کامل میشود.
5- هنگام ذبح: «باسم الله» بگوید و ذبح کند.
6- شکاری که ذبح میکنند، به خاطر رعایت حق الله حرام نباشد، مانند شکار حرم [مکه و مدینه] و شکاری در لباس احرام نباشد.
7- خود شکار حرام نباشد، مانند: کرکس، کلاغ و ....
1- فرد مسلمان با کارد تیز ذبح کند و با کارد یا هر وسیلهای که کندْ باشد ذبح نکند که حیوان اذیت شود و حیوان را جلو حیوان دیگری که همراه و با او بوده ذبح نکند که با دیدن ذبح آن اذیت میشود و رنج میبرد، کارد را جلوی حیوان تیز نکند، حیوانی را که میخواهد ذبح کند گردنش را نشکند، یا درحالیکه زنده است، آن پوست نکنَد یا عضوی از آن را قبل کنده شدن جانش، نبُرد. و شتر را به روش تعیین شده در شریعت نحر کند و دیگر حیوانات را ذبح نماید.
شداد بن اوس س روایت میکند است که پیامبر ج فرمود: (بدانید که الله در همه چیز و هرکاری نیکوکاری و احسان را برای شما مقرر فرض کرده است، پس وقتی (کافری را در جنگ یا شخص مستحق قصاصی را) کشتید، به بهترین روش بکشید و وقتی حیوانی را ذبح کردید، به بهترین روش ذبح کنید و باید هرکدام از شما کارد خود را تیز نماید تا حیوانی را که میخواهد ذبح کند، (زود) راحت نماید). [1]
2- مستحب است که حیوان را رو به قبله بخوابانند و الله اکبر را به بسم الله اضافه نمایند و با گفتن «بسم الله والله اکبر»[2] ذبح کنند.
بسم الله گفتن هنگام ذبح حیوان و شکار
بر فرد مسلمان واجب است که در هنگام ذبح یا شکار بسم الله بگوید.
و برای حلال شدن حیوان گفتن بسم الله شرط است و سهو و جهالت موجب عدم الزام آن نمیشود.
اگر کسی در هنگام ذبح بسم الله نگوید، حیوانی که ذبح کرده است، حلال نیست؛ زیراگفتن بسم الله از شرایط ثبوتی مانند وضو برای نماز است، به این ترتیب نگفتن بسم الله به دلیل فراموشی یا بیخبری موجب ساقط شدن این حکم نمیشود، بنابراین اگر کسی به فراموشی یا بیخبری در هنگام ذبح بسم الله نگوید، گناه کار نمیشود اما خوردن گوشت حیوانی که ذبح کرده است، جایز نیست؛ زیرا بسم الله نگفته است و حرام شده است. همانطور که اگر بدون وضو نماز خوانده باشد، باید وضو بگیرد و نماز بخواند. در نتیجه باید دانست که لازمهی بطلان عملی گنه کار شدن نیست. اما اگر کسی عمدا بسم الله نگوید، گناه کار میشود و ذبیحهاش حرام است، بسم الله نگفته است.
الله تعالی میفرماید: ﴿وَلَا تَأۡکُلُواْ مِمَّا لَمۡ یُذۡکَرِ ٱسۡمُ ٱللَّهِ عَلَیۡهِ وَإِنَّهُۥ لَفِسۡقٞۗ وَإِنَّ ٱلشَّیَٰطِینَ لَیُوحُونَ إِلَىٰٓ أَوۡلِیَآئِهِمۡ لِیُجَٰدِلُوکُمۡۖ وَإِنۡ أَطَعۡتُمُوهُمۡ إِنَّکُمۡ لَمُشۡرِکُونَ١٢١﴾ [الأنعام: 121]. «و از آنچه (هنگام ذبح) نام الله بر آن برده نشده، نخورید که این (عمل) نافرمانی (و گناه) است و به راستی شیاطین به دوستان خود (شبههای) القا میکنند، تا با شما مجادله کنند، و اگر از آنها اطاعت کنید قطعا مشرک خواهید بود».
هر حیوانی که با خفه کردن یا ضربه زدن به سرش یا با بیهوش نمودن به وسیلهی برق یا انداختن در آب داغ یا به وسیله گاز کشته شود، حرام است و خوردن گوشت آن جایز نیست؛ زیرا خونی که باید از بدن حیوان بیرون رود تا حلال شود در چنین مواردی در گوشت میماند و خوردن آن برای انسان ضرر دارد و روح حیوان بر خلاف سنت از بدنش خارج شده است و مانند مرداری است که خودش مرده است.
الله تعالی میفرماید: ﴿حُرِّمَتۡ عَلَیۡکُمُ ٱلۡمَیۡتَةُ وَٱلدَّمُ وَلَحۡمُ ٱلۡخِنزِیرِ وَمَآ أُهِلَّ لِغَیۡرِ ٱللَّهِ بِهِۦ وَٱلۡمُنۡخَنِقَةُ وَٱلۡمَوۡقُوذَةُ وَٱلۡمُتَرَدِّیَةُ وَٱلنَّطِیحَةُ وَمَآ أَکَلَ ٱلسَّبُعُ إِلَّا مَا ذَکَّیۡتُمۡ وَمَا ذُبِحَ عَلَى ٱلنُّصُبِ وَأَن تَسۡتَقۡسِمُواْ بِٱلۡأَزۡلَٰمِۚ ذَٰلِکُمۡ فِسۡقٌ﴾ [المائدة: 3]. «(گوشت) مردار، و خون و گوشت خوک و آنچه (هنگام ذبح) نام غیر الله بر آن برده شود، و (حیوانات) خفه شده، و با ضربه مرده، و از بلندی افتاده، و به ضرب شاخ (حیوان دیگری) مرده، و آنچه درندگان خورده باشند، - مگر آن که ذبح (شرعی) کرده باشید-، و آنچه برای بتها ذبح شده، و آنکه با تیرهای فال؛ بخت و قسمت طلب کنید (همه) بر شما حرام شده، و (روی آوردن به تمام) اینها فسق و نافرمانی است».
1 - ذبیحه أهل الکتاب - هر چند در دین خود تغییر، تبدیل و تحریف کرده باشند - به شرط که در دین خودشان باقی باشند و طبق دین خودشان ذبح کنند.
الله تعالی میفرماید: ﴿ٱلۡیَوۡمَ أُحِلَّ لَکُمُ ٱلطَّیِّبَٰتُۖ وَطَعَامُ ٱلَّذِینَ أُوتُواْ ٱلۡکِتَٰبَ حِلّٞ لَّکُمۡ وَطَعَامُکُمۡ حِلّٞ لَّهُمۡ﴾ [المائدة: 5]: «امروز پاکیزهها برای شما حلال شده، و (همچنین) طعام اهل کتاب برای شما حلال است، و طعام شما [نیز] برای آنها حلال است».
2 - اگر فرد مسلمانی اطلاع داشته باشد که ذبیحهی اهل کتاب بر خلاف ذبح شرعی است مانند خفه کردن یا بیهوش نمودن به وسیلهی برق حیوان را کشتهاند، خوردن از آن جایز نیست. و ذبیحهی کفار غیر اهل کتاب مطلقا حرام است.
چه زمانی فرد مسلمان میتواند ذبیحۀ اهل کتاب را بخورد
وقتی فرد مسلمان بدان که یهودی یا نصرانی هنگام ذبح بسم الله گفته است، خوردن از آن گوشت حلال است و اگر میداند که در هنگام ذبح بسم الله نگفته است، نباید از آن گوشت بخورد. اما اگر بیخبر بود خوردن از ذبیحه اهل کتاب، جایز است؛ زیرا اصل بر حلال بودن است. و واجب نیست که سوال و تحقیق کند که چگونه ذبح شده است بلکه بهتر است که سوال و تحقیق نکند.
خوردن گوشت حیواناتی که در خشکی زندگی میکنند و پرندگان با دو شرط جایز است:
ذبح شده باشند و هنگام ذبح بسم الله گفته باشند.
حکم ذبح حیوان به نیت اهدای ثواب آن به میت
هرکس حیوان حلال گوشتی را به نیت صدقه و اهدای ثوابه آن به یکی از اموات خود بذح کند، ایرادی ندارد. اما اگر حیوانی را به هدف تعظیم این فردِ زنده یا آن فردِ مرده یا به نیت و نذر حل مشکلش ذبح کند مرتکب شرک اکبر به الله شده است و خوردن از گوشت چنین حیوانی برای خود فرد و دیگران حلال و جایز نیست حتی اگر بسم الله هم گفته باشد.
الله تعالی میفرماید: ﴿حُرِّمَتۡ عَلَیۡکُمُ ٱلۡمَیۡتَةُ وَٱلدَّمُ وَلَحۡمُ ٱلۡخِنزِیرِ وَمَآ أُهِلَّ لِغَیۡرِ ٱللَّهِ بِهِۦ﴾ [المائدة: 3]: «(گوشت) مردار، و خون و گوشت خوک و آنچه (هنگام ذبح) نام غیر الله بر آن برده شود، بر شما حرام شده است».
منظور از اطعمه: مواد غذایی و خوراکیها است. و منظور از اشربه نوشیدنیها است.
1- اصل در تمام چیزهایی که برای انسان مفید و پاک هستند، حلال بودن است. و اصل در تمام چیزهایی که مضر و پلید هستند، حرام بودن است.
اصل در اشیاء حلال و مباح بودن برای مؤمنان است به جز آنچه در شریعت منع شده است یا فاسد بودنش آشکار و ثابت باشد.
الله تعالی میفرماید: ﴿هُوَ ٱلَّذِی خَلَقَ لَکُم مَّا فِی ٱلۡأَرۡضِ جَمِیعٗا ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰٓ إِلَى ٱلسَّمَآءِ فَسَوَّىٰهُنَّ سَبۡعَ سَمَٰوَٰتٖۚ وَهُوَ بِکُلِّ شَیۡءٍ عَلِیمٞ٢٩﴾ [البقرة: 29]. «او (الله) است که همه آنچه را که در زمین است برای شما آفرید، آنگاه آهنگ آسمان کرد و آنها را به صورت هفت آسمان مرتب نمود، و او به هرچیز آگاه است».
به این ترتیب تمام چیزهایی که برای روح و بدن از مواد خوراکی، نوشیدنی و پوشیدنی مفید است را الله حلال قرار داده است تا بنده با استفاده از آنها در عبادت الله کمک بگیرد و در هنگام استفاده از اینها به دستورات الله تعالی عمل و پایبندی کند.
الله تعالی میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ کُلُواْ مِمَّا فِی ٱلۡأَرۡضِ حَلَٰلٗا طَیِّبٗا وَلَا تَتَّبِعُواْ خُطُوَٰتِ ٱلشَّیۡطَٰنِۚ إِنَّهُۥ لَکُمۡ عَدُوّٞ مُّبِینٌ١٦٨﴾ [البقرة: 168]. «ای مردم از آنچه در زمین است؛ حلال و پاکیزه را بخورید، و از گامهای شیطان پیروی نکنید که او دشمن آشکار شماست».
تمام چیزهایی که ضرر دارد یا ضررش از فایدهاش بیشتر است را الله تعالی حرام قرار داده و ما را از آنها بینیاز کرده است.
الله تعالی در مورد مؤمنین میفرماید: ﴿ٱلَّذِینَ یَتَّبِعُونَ ٱلرَّسُولَ ٱلنَّبِیَّ ٱلۡأُمِّیَّ ٱلَّذِی یَجِدُونَهُۥ مَکۡتُوبًا عِندَهُمۡ فِی ٱلتَّوۡرَىٰةِ وَٱلۡإِنجِیلِ یَأۡمُرُهُم بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَیَنۡهَىٰهُمۡ عَنِ ٱلۡمُنکَرِ وَیُحِلُّ لَهُمُ ٱلطَّیِّبَٰتِ وَیُحَرِّمُ عَلَیۡهِمُ ٱلۡخَبَٰٓئِثَ...﴾ [الأعراف: 157]. «آنان که از (این) رسول (الله)، پیامبر «أمی» (درس ناخوانده) پیروی میکنند، که صفاتش را در تورات و انجیلی که نزدشان است، نوشته مییابند. آنها را به (کارهای) خوب و پسندیده فرمان میدهد و از زشتی (و کارهای ناپسند) بازشان میدارد. و پاکیزهها را برایشان حلال میگرداند، و پلیدیها را بر آنان حرام میکند، ..».
هر غذایی که انسان میخورد بر اخلاق و رفتارش تأثیر میگذارد. به این ترتیب غذاهایی که پاکیزه هستند بر انسان تأثیر پاک میگذارد و غذاهای پلید بر خلاف این مؤثر است، به همین دلیل الله به بنگان دستور داده است که از چیزهای پاک بخورند و انفاق کنند و از چیزهای پلید و ناپاک آنها را منع کرده است.
الله تعالی میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ کُلُواْ مِن طَیِّبَٰتِ مَا رَزَقۡنَٰکُمۡ وَٱشۡکُرُواْ لِلَّهِ إِن کُنتُمۡ إِیَّاهُ تَعۡبُدُونَ١٧٢﴾ [البقرة: 172]. «ای کسانیکه ایمان آوردهاید! از چیزهای پاکیزهای که روزی شما کردهایم بخورید و شکر الله را به جای آورید اگر فقط او را عبادت میکنید».
اصل در خوردنیها و نوشیدنیها
اصل در مواد غذایی و نوشیدنیها حلال بودن برای مؤمنان است نه کفار.
به این ترتیب تمام غذاها و نوشیدنیهای پاک اعم از انواع گوشتها، حبوبات، میوهها، آب، عسل، شیر و .. دیگر چیزها پاکی که هیچ گونه ضرری ندارند، مباح هستند.
و برای کفار استفاده نمودن از مواد غذایی و نوشیدنیها و دیگر چیزهای مفید حرام است؛ زیراالله اینها را برای کسانیکه به او تعالی ایمان بیاورند و از او اطاعت کنند آفریده است. در نتیجه هیچ کافری نیست که لقمهای بخورد یا جرعهیی بنوشد، یا لباسی بپوشد، یا از سواریها (ماشین، هواپیما و..) و .. از دیگر نعمتهای الهی استفاده کند، مگر اینکه در روز قیامت برایش عذاب میشود.
الله تعالی میفرماید: ﴿قُلۡ مَنۡ حَرَّمَ زِینَةَ ٱللَّهِ ٱلَّتِیٓ أَخۡرَجَ لِعِبَادِهِۦ وَٱلطَّیِّبَٰتِ مِنَ ٱلرِّزۡقِۚ قُلۡ هِیَ لِلَّذِینَ ءَامَنُواْ فِی ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا خَالِصَةٗ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِۗ کَذَٰلِکَ نُفَصِّلُ ٱلۡأٓیَٰتِ لِقَوۡمٖ یَعۡلَمُونَ٣٢﴾ [الأعراف: 32]. «بگو: چه کسی زینت [و زیباییهای] الله را که برای بندگانش بیرون آورده [و خلق کرده است]، و چیزهای پاکیزه را حرام کرده است؟ بگو: آن در این دنیا برای مؤمنان است و روز قیامت همه از آن مؤمنان است. این گونه آیات را برای قومی که میدانند بیان میکنیم».
هیچ کافری نیست که امر واجبی را ترک کند و مرتکب نهی شود مگر اینکه روز قیامت مورد بازخواست قرار میگیرد.
الله تعالی میفرماید: ﴿فَوَرَبِّکَ لَنَسَۡٔلَنَّهُمۡ أَجۡمَعِینَ٩٢ عَمَّا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ٩٣﴾ [الحجر: 92-93]. «پس سوگند به پروردگارت، قطعاً (در قیامت) از همه آنها سوال خواهیم کرد از آنچه میکردند».
و چیزهای ناپاک مانند مردار، خون، گوشت خوک و تمام چیزهایی که ضرر دارند مانند: سم، شراب، مواد مخدر، تنباکو، گیاهان مضر (پان) و ... حرام و پلید هستند؛ زیرا اینها برای بدن، مال ضرر دارند از نگاه عقلی نیز مضر هستند.
و باید توجه داشت که الله هر چیزی را که مباح قرار داده است، دستیابی به آن را نیز آسان و در آن برکت قرار داده است. و از هرچه منع نموده ما را با چیز بهتر از آن بینیاز کرده است.
1 - الله تعالی میفرماید: ﴿حُرِّمَتۡ عَلَیۡکُمُ ٱلۡمَیۡتَةُ وَٱلدَّمُ وَلَحۡمُ ٱلۡخِنزِیرِ وَمَآ أُهِلَّ لِغَیۡرِ ٱللَّهِ بِهِۦ وَٱلۡمُنۡخَنِقَةُ وَٱلۡمَوۡقُوذَةُ وَٱلۡمُتَرَدِّیَةُ وَٱلنَّطِیحَةُ وَمَآ أَکَلَ ٱلسَّبُعُ إِلَّا مَا ذَکَّیۡتُمۡ وَمَا ذُبِحَ عَلَى ٱلنُّصُبِ وَأَن تَسۡتَقۡسِمُواْ بِٱلۡأَزۡلَٰمِۚ ذَٰلِکُمۡ فِسۡقٌ﴾ [المائدة: 3]. «(گوشت) مردار، و خون و گوشت خوک و آنچه (هنگام ذبح) نام غیر الله بر آن برده شود، و (حیوانات) خفه شده، و با ضربه مرده، و از بلندی افتاده، و به ضرب شاخ (حیوان دیگری) مرده، و آنچه درندگان خورده باشند، مگر آنکه ذبح (شرعی) کرده باشید، و آنچه برای بتها ذبح شده، و آنکه با تیرهای فال؛ بخت و قسمت طلب کنید (همه) بر شما حرام شده، و (روی آوردن به تمام) اینها فسق و نافرمانی است».
2 - الله تعالی میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّمَا ٱلۡخَمۡرُ وَٱلۡمَیۡسِرُ وَٱلۡأَنصَابُ وَٱلۡأَزۡلَٰمُ رِجۡسٞ مِّنۡ عَمَلِ ٱلشَّیۡطَٰنِ فَٱجۡتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمۡ تُفۡلِحُونَ٩٠ إِنَّمَا یُرِیدُ ٱلشَّیۡطَٰنُ أَن یُوقِعَ بَیۡنَکُمُ ٱلۡعَدَٰوَةَ وَٱلۡبَغۡضَآءَ فِی ٱلۡخَمۡرِ وَٱلۡمَیۡسِرِ وَیَصُدَّکُمۡ عَن ذِکۡرِ ٱللَّهِ وَعَنِ ٱلصَّلَوٰةِۖ فَهَلۡ أَنتُم مُّنتَهُونَ٩١﴾ [المائدة: 90-91]. «ای کسانی که ایمان آوردهاید، بیتردید، شراب و قمار و اَنصاب [= هر چیزی که به عنوان یادواره و نماد، نَصب گردد و عبادت شود از قبیل مجسمههای سنگی، ضریحهای فلزی، مقبره صالحان و ...] و تیرهای قرعهکشی [= انتخاب قرعه خوب و بد به وسیله فالگیری که با وسایل گوناگون صورت میگیرد و امروزه به اشتباه از آن به عنوان استخاره یاد میشود در حالی که استخاره شامل دو رکعت نماز و سپس طلب خیر نمودن در امر مورد نظر از الله متعال و نیز پناه بردن از شر آن به الله متعال است]، پلید [و] از کار[های] شیطان هستند؛ پس از آنها دوری کنید؛ باشد که رستگار شوید. در حقیقت، شیطان میخواهد با شراب و قمار، در میان شما دشمنی و کینه ایجاد کند و شما را از یاد الله و از نماز بازدارد؛ پس [ای مؤمنان، حال که حقیقت را دانستید،] آیا از آنها دست برمیدارید؟».
سنت است که هرگاه مسلمانی به خانه برادر مسلمان خود برود با غذایی که در خانه دارد، از او پذیرایی کند و مهمان نیز بخورد و سوال نکند. اگر با نوشیدنی از مهمان پذیرایی کرد، بنوشد و سوال نکند، مگر از غذا یا نوشیدنی خاصی که خوشش بیاید و در مورد آن سوال کند[که از کجا خریده است] ایرادی ندارد.
به مجلس کسانیکه با فخر فروشی دعوتی و مهمانی با ریا و شهرت طلبی میدهند، شرکت نکنند و دعوتیشان را قبول ننمایند و غذایشان را نخورند.
در خوراکیها و نوشیدنیها اصل بر مباح بودن است که بر سه دسته هستند:
1 - نباتات برابر است که دانهای مانند: برنج، گندم، جو، ذرت، ارزن، باقلا، عدس، لوبیا قرمز، لوبیا چیتی و .. از انواع حبوبات. یا سبزیجات مانند: کدو، گوجه فرنگی، خیار، بادنجان، اسفناج، جعفری، کاهو، تره تیزک، خیار سبز، هویج، پیاز، تربچه و .. از انواع سبزیجات. یا میوه باشد، مانند: موز، پرتقال، سیب، انبه، خرما، انگور، انار، انجیر، هلو، گلابی، زردآلو و .. دیگر انواع میوهها همه حلال هستند.
الله تعالی میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ أَنفِقُواْ مِن طَیِّبَٰتِ مَا کَسَبۡتُمۡ وَمِمَّآ أَخۡرَجۡنَا لَکُم مِّنَ ٱلۡأَرۡضِۖ وَلَا تَیَمَّمُواْ ٱلۡخَبِیثَ مِنۡهُ تُنفِقُونَ وَلَسۡتُم بَِٔاخِذِیهِ إِلَّآ أَن تُغۡمِضُواْ فِیهِۚ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ٢٦٧﴾ [البقرة: 267].:(ای کسانیکه ایمان آوردهاید! از چیزهای پاکیزهای که به دست آوردهاید، و از آنچه از زمین برای شما رویاندیم، انفاق کنید، و برای انفاق کردن قصد ناپاک آن را نکنید، درحالیکه خود شما حاضر نیستید آنها را بپذیرید، مگر آنکه در آن چشم پوشی کنید. و بدانید که الله بینیاز ستوده است».
خرما از بهترین انواع مواد غذایی است. در خانهای که خرما نباشد، آن خانواده گرسنه هستند. خرما بدن را از سَمّ و جادو حفظ میکند و انواع زیادی خرما وجود دارد که با مزه (طعم)، رنگ و اندازههای مختلف هستند و بهترین نوع خرما، خرمای مدینه به ویژه عجوه است.
1- الله تعالی میفرماید:﴿وَٱلنَّخۡلَ بَاسِقَٰتٖ لَّهَا طَلۡعٞ نَّضِیدٞ١٠ رِّزۡقٗا لِّلۡعِبَادِ﴾ [ق: 10-11]. «و نخلهای بلند (قامت) که خوشههای برهم چیده دارند. (همهی اینها را) برای روزی بندگان (رویانیدیم)».
2- سعد س گوید: شنیدم که پیامبر ج مىفرمود: (هرکس صبحانه هفت دانه خرما از نوع (عجوه مدینه) بخورد آن روز هیچ سَمّ و جادویى به او آسیب نمیرساند).[1]
خرما موجب تقویت کبد، آرامی اعصاب و تنظیم فشار خون میشود. و خرما از اکثر میوهها بیشتر ارزش غذایی برای بدن دارد و سرشار از مواد قندی است و خوردن خرما در صبحانه کرم معده را میکشد. به این ترتیب خرما میوه، غذا، دارو و شیرینی است.
دوم: تمام حیوانات خشکی، دریایی و همه پرندگان به جز آنچه در شریعت استثنا شده باشد که توضیح خواهیم داد.
1- تمام حیواناتی که در خشکی زندگی میکنند، حلال گوشت هستند، به جز درندگان و هرچه حکم آنها را میگیرد.
خوردن گوشت شتر، گاو و گوسفند حلال است. و نیز خوردن گوشت گورخر، اسب، کفتار، ضب(نوعی مارمولک نه سوسمار)، گاو وحشی، آهو، آهو سفید، خرگوش، زرافه و دیگر حیوانات وحشی که درنده نباشند حلال است.
2- تمام پرندگان حلال گوشت هستند به جز پرندگان چنگالدار که با چنگالهای خود شکار خود را پاره میکند یا پرندگانی که لاشهی مردار و چیزها نجس را میخورند و .. در نتیجه خوردن گوشت پرندگانِ مانند مرغ، مرغ آبی، غاز، کبوتر، شتر مرغ، گنجشک، بلبل، طاووس، کبوتر وحشی و .. جایز است.
الله تعالی میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ کُلُواْ مِمَّا فِی ٱلۡأَرۡضِ حَلَٰلٗا طَیِّبٗا وَلَا تَتَّبِعُواْ خُطُوَٰتِ ٱلشَّیۡطَٰنِۚ إِنَّهُۥ لَکُمۡ عَدُوّٞ مُّبِینٌ١٦٨﴾ [البقرة: 168]. «ای مردم از آنچه در زمین است؛ حلال و پاکیزه را بخورید، و از گامهای شیطان پیروی نکنید، زیرااو دشمن آشکار شماست».
3- الله تعالی میفرماید: ﴿أُحِلَّ لَکُمۡ صَیۡدُ ٱلۡبَحۡرِ وَطَعَامُهُۥ مَتَٰعٗا لَّکُمۡ وَلِلسَّیَّارَةِ﴾ [المائدة: 96]. «شکار دریا و طعام آن برای شما حلال شده است تا برای شما و کاروانیان بهرهای باشد».
تمام حیواناتی که در شریعت بر تحریم و پلیدی آنها تصریح شده است، مانند: الاغ، خوک و .. حرام هستند.
یا بر تحریم جنس آنها تصریح شده باشد مانند: نیشداران و درندگان از حیوانات یا چنگال داران از پرندگان حرام هستند.
یا پلیدی و حرام بودن آنها معروف باشد مانند موش، حشرات و ..
یا پلیدی و حرام بودن آنها عارضی باشد، مانند: حیوان یا مرغ نجاستخوار یا زبالهخوار.
یا در شریعت به کشتن آنها دستور داده شده باشد، مانند: مار و عقرب.
یا در شریعت از کشتن آن منع کرده است مانند: شانهبهسر، پرنده شکاری، قورباغه، مورچه، زنبور عسل و ..
یا به لاشه خوار معروف است؛ مانند: عقاب، کرکس، کلاغ و ..
از حیوان حلال و حرام ترکیبی به متولد شده باشد، مانند: قاطر که از اسب ماده و الاغ نر متولد شده باشد.
یا بدون ذبح مرده باشد یا به دلیل ذبح بدون بسم الله گفتن سربریده شده باشد.
یا شریعت اجازه خوردن آن را نداده باشد مانند مال غصبی، دزدی، سمّی و مسموم از حیوانات یا پرندگان باشد.
هر حیوانی که خوردن گوشتش حرام باشد، نجس است و از این قاعده سه حیوان مستثنی هستند:
انسان .. هر حشرهای که خون جاری نداشته باشد، به جز حشرهای که از نجاست تغذیه میکند مانند: سوسک که مرده و زندهاش نجس است .. و هر حیوانی که حفظ کردن از آن مشکل باشد مانند: گربه، الاغ و از این سگ و .. مستثنی است.
تمام حیوانات درنده نیش دار مانند: شیر، یوزپلنگ، گرگ، فیل، پلنگ، سگ، روباه، خوک، شغال، گربه، تمساح، لاک پشت، خار پشت، میمون و .. به جز کفتار که مستثنی و حلال است.
ابن عباس ب روایت میکند که رسول الله ج فرمود: (هر نیشداری از درندهگان و هر چنگالداری از پرندگان حرام است).[2]
خوردن تمام پرندگان چنگالداری که با چنگالهای خود شکار میکند مانند: عقاب، باز، شاهین، پرندهی کوچک شکاری، کرکس شکاری، جغد و .. مانند اینها.
و تمام پرندگانی که لاشه مردار و زباله خوار هستند، مانند: عقاب، کلاغ، کرکس، شانهبهسر، چنگک و .. حرام هستند.
1 - الله تعالی میفرماید: ﴿وَلَا تَأۡکُلُواْ مِمَّا لَمۡ یُذۡکَرِ ٱسۡمُ ٱللَّهِ عَلَیۡهِ وَإِنَّهُۥ لَفِسۡقٞۗ وَإِنَّ ٱلشَّیَٰطِینَ لَیُوحُونَ إِلَىٰٓ أَوۡلِیَآئِهِمۡ لِیُجَٰدِلُوکُمۡۖ وَإِنۡ أَطَعۡتُمُوهُمۡ إِنَّکُمۡ لَمُشۡرِکُونَ١٢١﴾ [الأنعام: 121]. «و از آنچه (هنگام ذبح) نام الله بر آن برده نشده، نخورید که این (عمل) نافرمانی (و گناه) است و به راستی شیاطین به دوستان خود (شبههای) القا میکنند، تا با شما مجادله کنند، و اگر از آنها اطاعت کنید قطعا مشرک خواهید بود».
2 - الله تعالی میفرماید: ﴿حُرِّمَتۡ عَلَیۡکُمُ ٱلۡمَیۡتَةُ وَٱلدَّمُ وَلَحۡمُ ٱلۡخِنزِیرِ وَمَآ أُهِلَّ لِغَیۡرِ ٱللَّهِ بِهِۦ وَٱلۡمُنۡخَنِقَةُ وَٱلۡمَوۡقُوذَةُ وَٱلۡمُتَرَدِّیَةُ وَٱلنَّطِیحَةُ وَمَآ أَکَلَ ٱلسَّبُعُ إِلَّا مَا ذَکَّیۡتُمۡ وَمَا ذُبِحَ عَلَى ٱلنُّصُبِ وَأَن تَسۡتَقۡسِمُواْ بِٱلۡأَزۡلَٰمِۚ ذَٰلِکُمۡ فِسۡقٌ﴾ [المائدة: 3]. «(گوشت) مردار، و خون و گوشت خوک و آنچه (هنگام ذبح) نام غیر الله بر آن برده شود، و (حیوانات) خفه شده، و با ضربه مرده، و از بلندی افتاده، و به ضرب شاخ (حیوان دیگری) مرده، و آنچه درندگان خورده باشند، مگر آن که ذبح (شرعی) کرده باشید، و آنچه برای بتها ذبح شده، و آنکه با تیرهای فال؛ بخت و قسمت طلب کنید (همه) بر شما حرام شده، و (روی آوردن به تمام) اینها فسق و نافرمانی است».
هر چه از حیوان زنده بریده شده باشد، مردار است و خوردنش جایز نیست.
هر مردار و خون جاری حرام است و خوردنشان جایز نیست و از این قاعده آنچه از رسول الله ج ثابت است که میفرماید: (دو نوع مردار و دو نوع خون برای ما حلال شدهاند؛ دو مردار عبارتند از: ملخ و ماهی، و دو نوع خون جگر و طحال (سپرز) است).[3] مستثنی است.
روغنهایی که در غذاها استفاده میشود
تمام روغنهایی که برای پخت انواع غذا، انواع شیرینی و .... استفاده میشود، اگر از گیاهان گرفته شده باشند، تا با نجاستی مخلوط نشده باشد، حلال است. اما اگر از گوشت حیوان حرامی مانند خوک و مردار و .. حرام است. اما اگر روغن از حیوان مباح و حلال گوشتی باشد که ذبح شرعی شده باشد و با نجاستی مخلوط نکرده باشند، حلال است و در غیر صورت حرام است.
جَلَّاله به حیوان یا مرغ و .... گفته میشود که به جای علف و خوراک مصرفی خودش بیشتر نجاست میخورد، سوار شدن، خوردن گوشت، شیر و تخم مرغ چنین حیوانی حرام است تا قرنطینه شود و با علف و مواد خوراکی آن پاک باشد تا جایی که به گمان غالب پاک شده باشد.
خوردن چیز حرام چه زمانی مباح میشود؟
هرکس مجبور شود جایز است که جز سمّ حل شده، به اندازهی نجات از مرگ از چیزهای حرام بخورد.
الله تعالی میفرماید: ﴿إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیۡکُمُ ٱلۡمَیۡتَةَ وَٱلدَّمَ وَلَحۡمَ ٱلۡخِنزِیرِ وَمَآ أُهِلَّ بِهِۦ لِغَیۡرِ ٱللَّهِۖ فَمَنِ ٱضۡطُرَّ غَیۡرَ بَاغٖ وَلَا عَادٖ فَلَآ إِثۡمَ عَلَیۡهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِیمٌ١٧٣﴾ [البقرة: 173]. «(الله) تنها مردار و خون و گوشت خوک و آنچه را که (هنگام ذبح) نام غیر الله بر آن برده شده، بر شما حرام کرده است. و اگر کسی (برای حفظ جان خود به خوردن آنها) مجبور شود، در صورتی که ستمگر و متجاوز نباشد، گناهی بر او نیست. قطعا الله آمرزندهی مهربان است».
سوم: مایعات؛ مانند: آب، شیر، عسل، انواع روغنها و .... همهی اینها حلال هستند. و از مایعات هرچه نشه آور(مست کننده) باشد مانند: شراب و هرچه کشنده باشد، مثل سَمّ و هرچه برای بدن ضرر داشته باشد مثل خون حرام هستند.
1- الله تعالی میفرماید: ﴿وَهُوَ ٱلَّذِیٓ أَنشَأَ جَنَّٰتٖ مَّعۡرُوشَٰتٖ وَغَیۡرَ مَعۡرُوشَٰتٖ وَٱلنَّخۡلَ وَٱلزَّرۡعَ مُخۡتَلِفًا أُکُلُهُۥ وَٱلزَّیۡتُونَ وَٱلرُّمَّانَ مُتَشَٰبِهٗا وَغَیۡرَ مُتَشَٰبِهٖۚ کُلُواْ مِن ثَمَرِهِۦٓ إِذَآ أَثۡمَرَ وَءَاتُواْ حَقَّهُۥ یَوۡمَ حَصَادِهِۦۖ وَلَا تُسۡرِفُوٓاْۚ إِنَّهُۥ لَا یُحِبُّ ٱلۡمُسۡرِفِینَ١٤١﴾ [الأنعام: 141]. «و اوست که باغهایی [با درختان]دار بست و بیدار بست، و درخت خرما و کشتزار با میوههای گوناگون، و زیتون و انار را شبیه و بیشباهت پدید آورد. از میوه آن به هنگامیکه رسید، بخورید، و حق (زکات) آن را در روز درَوش بپردازید، و اسراف نکنید، او اسراف کنندگان را دوست ندارد».
2- الله تعالی میفرماید: ﴿هُوَ ٱلَّذِی خَلَقَ لَکُم مَّا فِی ٱلۡأَرۡضِ جَمِیعٗا ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰٓ إِلَى ٱلسَّمَآءِ فَسَوَّىٰهُنَّ سَبۡعَ سَمَٰوَٰتٖۚ وَهُوَ بِکُلِّ شَیۡءٍ عَلِیمٞ٢٩﴾ [البقرة: 29]. «چگونه به الله کافر میشوید؟ درحالیکه شما مردگان بودید، و او شما را زنده کرد، سپس شما را میمیراند، سپس شما را زنده میکند، آنگاه به سوی او باز گردانده میشوید».
3- الله تعالی میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ کُلُواْ مِن طَیِّبَٰتِ مَا رَزَقۡنَٰکُمۡ وَٱشۡکُرُواْ لِلَّهِ إِن کُنتُمۡ إِیَّاهُ تَعۡبُدُونَ١٧٢﴾ [البقرة: 172]. «ای کسانیکه ایمان آوردهاید! از چیزهای پاکیزهای که روزی شما کردهایم بخورید و شکر الله را به جای آورید اگر تنها او را عبادت میکنید».
منظور از خمر (شراب) تمام چیزهایی است که عقل را از کار بیندازد، فرقی ندارد که از نوشیدنیها و غیر نوشیدنی باشد.
و نوشیدن خمر، درست کردن آن، خرید و فروش آن، اجاره دادن محلی برای خرید و فروش آن، حمل آن و ساقی شدن برای جلسه شرابخواری، حرام است.
1- ابن عمر ب روایت میکند که پیامبر ج فرمود: (هر چیز نشه (مست) کنندهای خمر (شراب) است، و هر نشه (مست) کنندهای حرام است).[4]
2- و ابن عمر ب روایت میکند که پیامبر ج فرمود: (کس که به الله و روز قیامت ایمان دارد نباید بر سفرهای بنشیند که در آن خمر تعارف و خورده میشود).[5]
1- ابن عمر ب روایت میکند که پیامبر ج فرمود: (هر مست کنندهای شراب است و هر مست کنندهای حرام است، کسیکه در دنیا شراب بنوشد و بدون توبه بمیرد در آخرت از نوشیدن [شراب بهشتی] محروم میشود).[6]
2- جابر س روایت میکند که رسول الله ج فرمود: (هر مست کنندهای حرام است، الله در خصوص کسانیکه مشروبات الکلی را مصرف میکنند بر خود لازم نموده است که «طینة الخبال» را به آنها بنوشاند. سوال شد: ای پیامبر! «طینة الخبال» چیست؟ فرمود: عرق اهل دوزخ یا عصاره اهل دوزخ است).[7]
کسانیکه به خاطر شراب لعنت شدهاند
انس س روایت میکند که رسول الله ج در مورد شرابخواری ده نفر را لعنت کردند: (کسیکه شراب درست میکند و کسیکه برایش شراب درست میشود، و برایش ساخته شود. کسیکه آن را مینوشد. کسیکه آن را حمل میکند. کسیکه برایش حمل میشود. کسیکه آن را به دیگران تعارف میکند. کسیکه آن را میفروشد. کسیکه پول آن را دریافت دارد. کسیکه آن را خریداری کند. کسیکه برایش خریداری شود).[8]
نبیذ: به آبی گفته میشود که در آن خرما، یا کشمش و .... میگذارند تا آب شیرین شود و مزهی آن تغییر کند. و خوردن نبیذ تا جوشانده نشود یا کف نکند یا کمتر از سه روز باشد، جایز است.
اگر فردی محتاج به استفاده از میوه درخت باغی شد یا میوه به زمین افتاده بود و باغ دیوار و نگهبانی نداشت، میتواند بعد از آن که سه بار صاحب باغ را صدا بزند، مجانی بخورد اما با خودش نبرد. اگر صاحب باغ آن جا حضور داشت، از او اجازه بگیرد. ولی اگر بدون نیاز از میوه باغ مردم استفاده نماید، باید دو برابر جریمه پرداخت کند و مجازات دارد و گناهکار میشود.
خوردن و نوشیدن با کافر در حالت نیاز یا مصلحت شرعی مثل دعوت دادن کافر به اسلام یا مهمان کافری شدن، جایز است. البته نباید بدون هدف مورد تأیید شریعت با کفار چیزی بخورد.
اگر مسلمانی مهمان فرد کافری شود، میتواند با او غذا بخورد به شرط اینکه بر سر سفرهاش شراب، گوشت خوک و دیگر چیزهای حرام نباشد.
خوردن و نوشیدن در ظرفهای طلایی و نقرهای یا مزین به طلا و نقره به طور مساوی برای زنان و مردان حرام است و بدنی که با حرام تغذیه شود وارد بهشت نخواهد شد و دعایش قبول نخواهد شد.
ابوهریره س روایت میکند که رسول الله ج فرمود: (اگر مگس در ظرف (آب) یکی از شما افتاد، آن را به طور کامل در آن، فرو برد. سپس، بیرون بیندازد؛ زیرا در یکی از بالهایش، شفا و در دیگری، بیماری وجود دارد).[9]
[1]. متفق علیه: بخاری (ش:5445) و این متن بخاری است، ومسلم (ش:2047).
[2]. مسلم (ش:1934).
[3]. صحیح: أحمد (ش:5723) و این متن مسند احمد است، صحیحة (ش:1118)، ابن ماجه (ش:3218).
[4]. مسلم (ش:2003).
[5]. صحیح: أحمد (ش:125) و این متن احمد است، و ترمذی (ش:2801).
[6]. متفق علیه: بخاری (ش:5575) و مسلم (ش:2003)، و این متن بخاری است.
[7]. مسلم (ش:2002).
[8]. حسن صحیح: ترمذی (ش:1295) و این متن ترمذی است، و ابن ماجه (ش:3380).
[9]. بخاری (ش:5782).
مخارج یا نفقه زندگی: منظور از نفقه تأمین نیازهای غذایی، پوشاک، مسکن و .. کسانیکه مسئولیت آنها با فرد باشد.
اسباب وجوب نفقه بر سه نوع است:
ازدواج .. خویشاوندان .. و مالکیت.
دادن مخارج خانواده به نسبت دیگران بهتر است؛ زیرا الله پرداخت مخارج خانواده را بر فرد واجب نموده است، در نتیجه دادن مخارجشان فرض عین است و دادن نفقه کسانی دیگر فرض کفایه است و روشن است که فرض عین افضل بر فرض کفایه است.
1 - الله تعالی میفرماید: ﴿ٱلَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُم بِٱلَّیۡلِ وَٱلنَّهَارِ سِرّٗا وَعَلَانِیَةٗ فَلَهُمۡ أَجۡرُهُمۡ عِندَ رَبِّهِمۡ وَلَا خَوۡفٌ عَلَیۡهِمۡ وَلَا هُمۡ یَحۡزَنُونَ٢٧٤﴾ [البقرة: 274]. «کسانیکه اموال خود را، در شب و روز، پنهان و آشکار انفاق میکنند، مزد آنها نزد پروردگارشان برایشان (محفوظ) است؛ و نه ترسی بر آنهاست، و نه ایشان اندوهگین میشوند».
2- الله تعالی میفرماید: ﴿لَّیۡسَ عَلَیۡکَ هُدَىٰهُمۡ وَلَٰکِنَّ ٱللَّهَ یَهۡدِی مَن یَشَآءُۗ وَمَا تُنفِقُواْ مِنۡ خَیۡرٖ فَلِأَنفُسِکُمۡۚ وَمَا تُنفِقُونَ إِلَّا ٱبۡتِغَآءَ وَجۡهِ ٱللَّهِۚ وَمَا تُنفِقُواْ مِنۡ خَیۡرٖ یُوَفَّ إِلَیۡکُمۡ وَأَنتُمۡ لَا تُظۡلَمُونَ٢٧٢﴾ [البقرة: 272]. «هدایت آنان بر عهدهی تو نیست، ولیکن الله هرکه را بخواهد هدایت میکند. و آنچه از مال انفاق میکنید، برای خودتان است، و جز برای طلب خشنودی الله انفاق نکنید، و آنچه از مال انفاق میکنید، (پاداش آن) بطور کامل و تمام به شما داده میشود، و به شما ستم نخواهد شد».
3- ابو مسعود انصاری س میگوید: پیامبر ج فرمود: (اگر مسلمان، به نیت ثواب به خانوادهاش، انفاق نماید، برایش صدقه، محسوب میشود).[1]
4- ابوهریره س میگوید: پیامبر ج فرمود: (کسىکه به بیوه زنان و فقیر و مسکین کمک مىکند مانند کسى است که در راه الله جهاد مىکند و یا مانند کسى است که شب را با عبادت به آخر مىرساند و روز را با روزه به سر مىبرد).[2]
الله تعالی میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ أَنفِقُواْ مِن طَیِّبَٰتِ مَا کَسَبۡتُمۡ وَمِمَّآ أَخۡرَجۡنَا لَکُم مِّنَ ٱلۡأَرۡضِۖ وَلَا تَیَمَّمُواْ ٱلۡخَبِیثَ مِنۡهُ تُنفِقُونَ وَلَسۡتُم بَِٔاخِذِیهِ إِلَّآ أَن تُغۡمِضُواْ فِیهِۚ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ٢٦٧ ٱلشَّیۡطَٰنُ یَعِدُکُمُ ٱلۡفَقۡرَ وَیَأۡمُرُکُم بِٱلۡفَحۡشَآءِۖ وَٱللَّهُ یَعِدُکُم مَّغۡفِرَةٗ مِّنۡهُ وَفَضۡلٗاۗ وَٱللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِیمٞ٢٦٨﴾ [البقرة: 267-268]. «ای کسانیکه ایمان آوردهاید! از چیزهای پاکیزهای که به دست آوردهاید، و از آنچه از زمین برای شما بیرون آوردهایم، انفاق کنید، و برای انفاق کردن قصد ناپاک آن را نکنید، درحالیکه خود شما حاضر نیستید چنین مالی را بپذیرید، مگر آن که در آن چشم پوشی کنید. و بدانید که الله بینیاز ستوده است. شیطان شما را (به هنگام انفاق میترساند و) وعده تهی دستی میدهد، و شما را به زشتیها امر میکند. و درحالیکه الله از جانب خود به شما وعده آمرزش و فزونی (نعمت) میدهد، و الله گشایشگر داناست».
1- نفقه همسر بر شوهرش واجب است و منظور از نفقه، تأمین در حد توان مواد غذایی، نوشیدنی، لباس، مسکن و... در حدی که به زنی مثل آن داده میشود. نفقه همسر با توجه به اختلاف مناطق، کشورها، زمانها و وضعیت شوهر و رسمها متفاوت میشود. اگر زوجین در مورد نفقه اختلاف کنند، وضع شوهر معتبر است.
1- الله تعالی میفرماید: ﴿لِیُنفِقۡ ذُو سَعَةٖ مِّن سَعَتِهِۦۖ وَمَن قُدِرَ عَلَیۡهِ رِزۡقُهُۥ فَلۡیُنفِقۡ مِمَّآ ءَاتَىٰهُ ٱللَّهُۚ لَا یُکَلِّفُ ٱللَّهُ نَفۡسًا إِلَّا مَآ ءَاتَىٰهَاۚ سَیَجۡعَلُ ٱللَّهُ بَعۡدَ عُسۡرٖ یُسۡرٗا٧﴾ [الطلاق: 7]. «آنان که ثروتمند هستند باید از ثروت خود انفاق کنند، و کسیکه تنگدست است پس باید از آنچه که الله به او داده انفاق کند، الله هیچکس را جز به اندازه (توانایی) که به او داده مکلّف نمیکند، الله به زودی بعد از سختی (و تنگدستی) آسانی (و گشایش) قرار میدهد».
2- جابر بن عبدالله س روایت میکند که رسول الله ج فرموید: (بدانید که ریختن خونها و اموال شما بر شما حرام است... بنابر این در مورد زنان از الله بترسید که شما آنان را با امان الله به همسری خود گرفتهاید، و همبستری با آنان را به حکم الله برای خودتان حلال کردهاید! این حق شما بر گردن آنان است که هرگز کسی را که شما خوش ندارید، به خانه و زندگی شما راه ندهند؛ اگر چنین کاری کردند، میتوانید آنان را بزنید، البته به نوعی که آنان را آسیب نرساند! حق آنان نیز بر گردن شما آن است، که در حدّ متعارف خوراک و پوشاک آنان را تأمین کنید).[3]
2- بر شوهر نفقه همسرِ مطلقه رجعی و لباس و تأمین مسکنش واجب است. البته - برای مردی که بیش از یک زن دارد- مطلقه رجعی حق نوبت شب ندارد.
3- زن مطلقه بائن با فسخ نکاح یا طلاق، اگر حامله باشد، حق نفقه دارد اما اگر نباشد، حق نفقه و سکونت ندارد.
4- زنی که شوهرش مرده است، حق نفقه و مسکن ندارد، اگر حامله باشد، واجب است که نفقهاش را از سهم بچه که ارث میبرد، جدا و پرداخت کنند. اگر میت مالی نداشته باشد بر وارثان ثروتمندش واجب است که نفقه زن حامله را بدهند.
5- اگر زن نافرمانی کند یا رابطهاش را با شوهرش قطع نماید، حق نفقه ندارد مگر اینکه حامله باشد.
1- اگر شوهر غایب باشد و نفقه زنش را ندهد، بعد از آمدن بر او لازم است که نفقه مدتی که غایب بوده را پرداخت کند.
2- اگر شوهر از پرداخت نفقه، لباس و مسکن ناتوان باشد یا غایب شود و چیزی برای نفقه ندهد و برای زن تأمین نفقه از مال شوهر مشکل باشد، زن حق دارد که اگر بخواهد به حکم قاضی دادگاه اسلامی نکاح خود را فسخ کند و حق نفقه زن به گردن شوهر میماند تا پرداخت کند.
نفقه پدران، فرزندان و خویشاوندان
نفقه پدر و مادر و پدر و بزرگ و مادر بزرگ و .. هرچه بالاتر روند و خویشاوندانشان واجب است. در نیکی کردن و پرداخت نفقه مادر بر پدر مقدم است. و نفقه فرزندان و نوهها هرچه به پایین ادامه یابد و خویشاوندانشان، در صورت نیاز و ثروتمند بودن فرد انفاق کننده واجب است. و بر پدر نفقه کامل فرزندش واجب است و این به پدر اختصاص دارد.
1- الله تعالی میفرماید: ﴿وَٱلۡوَٰلِدَٰتُ یُرۡضِعۡنَ أَوۡلَٰدَهُنَّ حَوۡلَیۡنِ کَامِلَیۡنِۖ لِمَنۡ أَرَادَ أَن یُتِمَّ ٱلرَّضَاعَةَۚ وَعَلَى ٱلۡمَوۡلُودِ لَهُۥ رِزۡقُهُنَّ وَکِسۡوَتُهُنَّ بِٱلۡمَعۡرُوفِۚ لَا تُکَلَّفُ نَفۡسٌ إِلَّا وُسۡعَهَاۚ لَا تُضَآرَّ وَٰلِدَةُۢ بِوَلَدِهَا وَلَا مَوۡلُودٞ لَّهُۥ بِوَلَدِهِۦۚ وَعَلَى ٱلۡوَارِثِ مِثۡلُ ذَٰلِکَ﴾ [البقرة: 233]. «و مادران (باید) فرزندان خود را دو سال تمام شیر دهند. (این دستور) برای کسی است که بخواهد دوران شیر خوارگی را تکمیل کند. و بر آن کس که فرزند برای او متولد شده (پدر) لازم است خوراک و پوشاک آنان (مادران) را بطور شایسته (در مدت شیر دادن بپردازد) هیچکس جز به اندازه تواناییاش مکلف نمیشود. نه مادر به خاطر فرزندش و نه پدر به سبب فرزندش باید زیان ببیند. و مانند همین (احکام) بر وارث (نیز) لازم است ...».
2- ابوهریره روایت میکند که مردی پیش پیامبر ج آمد و گفت: (ای رسول الله! چه کسی از همه سزاوارتر است که به او خوبی کنم؟ فرمود: (مادرت، سپس مادرت، سپس مادرت، سپس پدرت. و بعد از این دو به ترتیب هرکس در خویشاوندی به تو نزدیکتر و نزدیک است).[4]
1- نفقه تمام کسانیکه از انفاق کننده با فرض یا عصبه ارث میبرند، واجب است.
2- برای پرداخت نفقه خویشاوندان غیر از اصول و فروع شرایط ذیل لازم است:
انفاق کننده وارث انفاق شونده باشد و انفاق کننده ثروتمند و انفاق شونده فقیر باشد و در دین اختلاف نداشته باشند. الله تعالی میفرماید: ﴿وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ مِنۢ بَعۡدُ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ مَعَکُمۡ فَأُوْلَٰٓئِکَ مِنکُمۡۚ وَأُوْلُواْ ٱلۡأَرۡحَامِ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلَىٰ بِبَعۡضٖ فِی کِتَٰبِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ بِکُلِّ شَیۡءٍ عَلِیمُۢ٧٥﴾ [الأنفال: 75]. «و کسانیکه بعد از آنها ایمان آوردند و هجرت نمودند، و به همراه شما جهاد کردند، آنان از شما هستند. و خویشاوندان در کتاب الله نسبت به یکدیگر سزاوارترند، و قطعا الله بر همه چیز داناست».
بر مولا پرداخت نفقه برده و کنیز واجب است اگر برده از مولایش بخواهد که زنی به عقد ازدواجش درآورد، وظیفه مولا است که این کار را بکند یا او را بفروشد. اگر کنیز درخواست ازدواج داشته باشد، مولا بین همبستری، ازدواج یا فروخنتش مختار است.
بر فردی که گوسفند، گاو، پرنده و ... دارد، واجب است که کاه، علف و خوراک مورد نیازشان را تأمین کند و در آب و غذا دادن رسیدگی به اینها کوتاهی نکند. اگر در رسیدگی به حیوانات و پرندگان کوتاهی کند که تحت فشار قرار گیرند، باید وادارش کنند که آنها را بفروشد یا اجاره بدهد یا اگر حلال گوشت است، ذبح کند. اما به خاطر راحت شدن از آنها کشتنشان جایز نیست بلکه اگر حیوان بیمار، پیر و .. باشد، باید رسیدگیها و درمانهای لازم را انجام دهد.
عبدالله بن جعفر س میگوید: (روزی رسول الله ج مرا پشت سر خویش سوار مرکب کرد و سخنی در گوش من گفت که آن را برای هیچکس بازگو نمیکنم. بهترین چیز نزد پیامبر ج که دوست داشت هنگام قضای حاجت، خود را پشت آن پنهان کند، تپهی خاک و نخلستان بود. پیامبر ج واردِ باغِ یکی از انصار شد و آنجا شتری دید. همین که شتر رسول الله ج را دید، نالهای کرد و چشمانش پر از اشک شد. پیامبر ج کنار شتر آمد و بر سر و گوش و کوهانش دست کشید و شتر آرام گرفت. سپس پیامبر ج فرمود: «صاحبِ این شتر کیست؟ این شتر، مالِ کیست؟» جوانی از انصار آمد و گفت: ای پیامبر! مال من است. پیامبر ج فرمود: «آیا دربارهی این حیوانی که الله به تو داده است، از الله نمیترسی؟ این حیوان به من شکایت میکند که تو، او را گرسنه نگه میداری و خستهاش میکنی (و از او زیاد کار میکشی).[5]
انفاق کننده دو حالت دارد:
1- اگر انفاق کننده مال کمی داشته باشد، واجب است که از نفقه و مخارج کسانیکه بر او واجب است، مثل همسر، پدر و مادر، فرزندان و خدمتکاران و با توجه به میزان توانایی مالی اول از خودش سپس از خرج کردن به دیگر کسانیکه باید مخارجشان را بدهد، شروع کند. که عبارتند از: همسر، خدمتکاران و حیواناتی که دارد و سپس کسانیکه دادن مخارجشان بر او واجب است، هر چند انفاق کننده از آنها ارث نبرد. از اصول مانند: مادر و پدر و فروع مانند: فرزندان سپس نفقه خویشاوندان حاشیهای اگر انفاق کننده با فرض یا عصبه از آنها ارث ببرد.
الله تعالی میفرماید: ﴿لِیُنفِقۡ ذُو سَعَةٖ مِّن سَعَتِهِۦۖ وَمَن قُدِرَ عَلَیۡهِ رِزۡقُهُۥ فَلۡیُنفِقۡ مِمَّآ ءَاتَىٰهُ ٱللَّهُۚ لَا یُکَلِّفُ ٱللَّهُ نَفۡسًا إِلَّا مَآ ءَاتَىٰهَاۚ سَیَجۡعَلُ ٱللَّهُ بَعۡدَ عُسۡرٖ یُسۡرٗا٧﴾ [الطلاق: 7]. «آنان که و ثروتمند هستند باید از و ثروت خود انفاق کنند، و کسیکه تنگدست است پس باید از آنچه که الله به او داده انفاق کند، الله هیچکس را جز به اندازه (توانایی) که به او داده مکلّف نمیکند، الله به زودی بعد از سختی (و تنگدستی) آسانی (و گشایش) قرار میدهد».
دوم: اگر انفاق کننده ثروتمند باشد، باید به همه انفاق و خرج نماید و حقوق همه را بدهد و پاداش بزرگی دارد.
الله تعالی میفرماید: ﴿ٱلَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُم بِٱلَّیۡلِ وَٱلنَّهَارِ سِرّٗا وَعَلَانِیَةٗ فَلَهُمۡ أَجۡرُهُمۡ عِندَ رَبِّهِمۡ وَلَا خَوۡفٌ عَلَیۡهِمۡ وَلَا هُمۡ یَحۡزَنُونَ٢٧٤﴾ [البقرة: 274]. «کسانیکه اموال خود را، در شب و روز، پنهان و آشکار انفاق میکنند، مزد آنها نزد پروردگارشان برایشان (محفوظ) است؛ و نه ترسی بر آنهاست، و نه ایشان اندوهگین میشوند».
صندوق خیریه: این است که عدهای از مردم صندوقی تشکیل میدهند و در آن هریک هرچه از مال خود دوست داشته باشد، میگذارد یا از هریک از اعضای صندوق به اندازهی توانش جمع آوری میکنند.
و مال یا پول جمع آوری شده در صندوق صرف نیازمندان، بینوایان و مصیبت زدگانی است که ممکن است یکی از اعضای صندوق از آنها باشد.
این کار مشروع است و از نوع همکاری در کارهای نیک و تقوا به شمار میرود و همدرد با مصیبتزدگان و یاری محتاجان است.
1- الله تعالى میفرماید: ﴿وَتَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡبِرِّ وَٱلتَّقۡوَىٰۖ وَلَا تَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡإِثۡمِ وَٱلۡعُدۡوَٰنِۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۖ إِنَّ ٱللَّهَ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ﴾ [المائدة: 2]. «و در نیکوکارى و پرهیزگاری به یکدیگر یاری رسانید و در گناه و تجاوز دستیار هم نشوید و از الله پروا کنید [زیرا] بیتردید، الله سختکیفر است».
2- ابوموسی اشعری س روایت میکند که پیامبر ج فرمود: (هنگامیکه اشعریها در جهاد، توشه تمام میکنند یا در مدینه، مواد غذایی خانوادههایشان کم میشود، آنچه را دارند، در یک پارچه جمع میکنند و با پیمانهای آن را به طور مساوی میان خود، تقسیم میکنند. آنان از من هستند و من از آنان هستم).[6]
[1]. متفق علیه: بخاری (ش:5351) و این متن بخاری است و مسلم برقم (1002).
[2]. متفق علیه: بخاری (ش:5353) و این متن بخاری است و مسلم (ش:2982).
[3]. مسلم (ش:1218).
[4]. متفق علیه: بخاری (ش:5971) و مسلم (ش:2548) و این متن مسلم است.
[5]. صحیح: احمد (ش:1745) و ابوداود (ش:2549)، و این متن ابوداود است.
[6]. متفق علیه: بخاری (ش:2486)، ومسلم (ش:2500).
حضانت: این است که کودک یا فرد کم عقل را از آنچه برایش ضرر دارد حفظ میکنند و کارهایی که به مصلحتش باشد تا مستقل شدن برایش انجام میدهند.
اول: در اموری که پدر بر مادر مقدم است که سرپرستی مالی و ازدواج است.
دوم: مادر بر پدر مقدم است، که سرپرستی مادری کردن و شیردهی است.
الله تعالی میفرماید: ﴿أَسۡکِنُوهُنَّ مِنۡ حَیۡثُ سَکَنتُم مِّن وُجۡدِکُمۡ وَلَا تُضَآرُّوهُنَّ لِتُضَیِّقُواْ عَلَیۡهِنَّۚ وَإِن کُنَّ أُوْلَٰتِ حَمۡلٖ فَأَنفِقُواْ عَلَیۡهِنَّ حَتَّىٰ یَضَعۡنَ حَمۡلَهُنَّۚ فَإِنۡ أَرۡضَعۡنَ لَکُمۡ فََٔاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَأۡتَمِرُواْ بَیۡنَکُم بِمَعۡرُوفٖۖ وَإِن تَعَاسَرۡتُمۡ فَسَتُرۡضِعُ لَهُۥٓ أُخۡرَىٰ٦﴾ [الطلاق: 6]. «آنان (زنان مطلقه) را در حد توانتان در هر جای که خودتان سکونت دارید، سکونت دهید. و به آنها زیان نرسانید تا (عرصه را) بر آنان تنگ کنید، (و پیش از پایان عده مجبور به ترک منزل شوند) و اگر بار دار باشند نفقه آنها را بدهید تا وضع حمل کنند. اگر (فرزندتان را) برای شما شیر میدهند، مزدشان را بپردازید، و (این کار را) به نیکی و با مشورت همدیگر انجام دهید، و اگر به توافق نرسیدید، زن دیگری (به درخواست شوهر) او را شیر دهد».
حضانت از خوبیهای اسلام و توجه دین به کودکان است. و مستحقترین افراد به حضانت کودکان کسانی هستند که مسلمان، با تقوا، امانتدار، توانا بر تربیت درست و خوش رفتار باشد.
حضانت حقی به نفع کسی است که سرپرستی کودک را برعهده میگیرد نه بر ضرر او و هرکس بخواهد از این کار شانه خالی کند و از این کار خودداری نماید، میتواند این را بکند و حق حضانت به فرد دیگر مستحق ردیف دوم داده میشود. در حق حضانت مطلقا نزدیکترین فرد از نظر خویشاوندی مقدم است. اگر در خویشاوندی با هم برابر بودند، مؤنث مقدم است؛ به این ترتیب که اول مادر مقدم است و سپس پدر. و منظور از مقدم بودن مؤنث مادر است.
اگر مردی از زنش جدا شد که بچهای داشتند، مادر به دلیل مهربانتر و صبورتر بودن نسبت به بچه و دلسوزتر و آگاهتر بودن به تربیت، آغوش گرفتن و پرورش کودک، مستحقتر به حضانت کودک است.
اگر کودکی پدر و مادر برای حضانت نداشته باشد یا داشته باشد اما به دلیل بیماری و... توان حضانت را نداشته باشند، حضانت را به مادران خویشاوند کودک به ترتیب نزدیکی در خویشاوندی میسپارند .. بعد از مادر به مادر بزرگ مادری... و بعد از پدر به مادر بزرگ پدری و... سپس پدر بزرگ ..
اینها شش جهت خویشاوندی برای کودک است که همه از جهت اصول به کودک نسبت دارند. بعد از اینها خواهر تنی .. سپس خواهر مادر .. سپس خواهر پدر .. بعد از اینها خاله تنی .. بعد خاله مادر .. سپس خاله پدر؛ زیرا خاله به منزله مادر است.
بعد از اینها عمه تنی .. بعد عمه مادر .. سپس عمه پدر.
سپس خالههای مادر .. سپس خالههای پدر .. سپس عمههای مادر .. سپس عمههای پدر .. سپس دختران برادران تنی سپس مادر و بعد پدر .. و بعد از این دختران خواهر به همین صورت .. سپس دختر عموها .. سپس دختر عمهها .. و بعد دختران عموها پدرش .. دختران عمههای پدرش .. سپس برای دیگر خویشاوندان عصبه به ترتیب خویشاوندی .. سپس برای دیگر خویشاوندانش .. سپس برای حاکم مسلمان.
1- الله تعالى میفرماید: ﴿وَتَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡبِرِّ وَٱلتَّقۡوَىٰۖ وَلَا تَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡإِثۡمِ وَٱلۡعُدۡوَٰنِۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۖ إِنَّ ٱللَّهَ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ﴾ [المائدة: 2]. «و در نیکوکارى و پرهیزگاری به یکدیگر یاری رسانید و در گناه و تجاوز دستیار هم نشوید و از الله پروا کنید [زیرا] بیتردید، الله سختکیفر است».
2- الله تعالی میفرماید: ﴿وَأُوْلُواْ ٱلۡأَرۡحَامِ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلَىٰ بِبَعۡضٖ فِی کِتَٰبِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ بِکُلِّ شَیۡءٍ عَلِیمُۢ﴾ [الأنفال: 75]. «و خویشاوندان در کتاب الله نسبت به یکدیگر سزاوارترند، قطعا الله بر همه چیز داناست».
انتقال حضانت از فردی به فرد دیگر
اگر کسیکه حق حضانت وظیفهی اوست، امتناع ورزد یا صلاحیت نداشته باشد، یا به مصلحت کودک نباشد، حق حضانت به کسی دیگر داده میشود.
اگر مادر ازدواج کند، حق حضانتش ساقط میشود و به کسی دیگر بعد از او انتقال داده میشود، مگر در صورتی که شوهر سابق به ادامه حضانتش رضایت دهد.
بعد از رسیدن کودک به سن تشخیص کجا برود؟
1- وقتی کودک عاقل به سن هفت سالگی برسد، به او اختیار داده میشود که یکی از پدر یا مادرش را برای ادامه زندگی انتخاب نماید. بعد از انتخاب با همان فرد زندگی کند. و باید توجه داشت که حضانت کسیکه از کودک حفاظت نمیکند و به او نمیرسد، اعتبار ندارد و کافر بر کودک مسلمان حق حضانت ندارد.
2- دختر را بعد از هفت سالگی به پدرش بسپارند، اگر حضانت پدر به مصلحتش نباشد، دوباره به مادر برگردانده میشود تا ازدواج کند؛ زیرا مادر در سرپرستی دلسوزتر از دیگران حتی پدر است و پدر برای کار و نیازهای زندگی از خانه بیرون میرود و دختر در خانه محروم از مادر میماند.
3- پسر پس از رسیدن به سن رشد، با هرکس که خواست زندگی کند.
نفقه و مخارج حضانت به عهده پدر است، اگر پدر تنگدست باشد، مخارج بچههای تحت سرپرستی از مالش پرداخت کنند، اگر مالی نداشته باشد، از مال پدر بزرگش مخارج او را بدهند و مسئولیت پرداخت مخارج و نفقه جز با دادن یا بری نمودنش ساقط نمیشود.