1- سورهی شوری با معرفی قرآن مجید شروع میشود. و میگوید: قرآن برای امّ القری یا مکه و اطراف مکه بیمدهنده است. همچنین درمورد روز قیامت هم هشدار میدهد.
2- الله أ هر کس را که بخواهد برای رسالت خویش برمیگزیند. و دعوت بزرگِ انبیاء † یکی است. هر چند در قوانین و احکام جزئی و مفصّل، متفاوت است. پس جای هیچ گونه تعجبی نیست که دین همان گونه که برای پیامبران قبل از رسول الله ج مشروع شده بود، برای ایشان هم مشروع گردد.
3- ثابت و استوار نمودن مبدأ شوری. و بیان این که شوری و مشورت از جمله صفات جامعهی مسلمان است.
4- سخن در مورد عفو و درگذشتن. و اگر با این اغماز و چشمپوشی کردن، اصلاحی عاید گردد، قابل ستودن است و گر نه خیر.
5- اشاره به برخی از دلایل وحدانیتِ الله ﻷ و قدرت او تعالی؛ از جمله: نعمتِ تنوع در ارزانی داشتن اولاد و فرزندان برای هر کس که بخواهد و منع و ندادن به هر کس که بخواهد.
6- پایان سورهی شوری بیانگر این مطلب است که قرآن، روحی است که جانها بدان زنده میگردد. آیا نظاره کردهای که الله ـ با این روح، چه مقدار از قلبت را زنده نموده است؟
7- سورهی زخرف با ذکر مقام و جایگاه قرآن کریم آغاز میشود. سپس از این موضوع خارج و واردِ بحث احتجاج با مشرکین میگردد. در ادامه به مناقشه و بررسی آنانی میپردازد که بدون دلیل از پدرانِ خویش پیروی نمودهاند. آیا تا کنون به اثرِ منفی تقلیدِ کورکورانه بر خویش، اندیشیدهای؟
8- نگران معیشت و روزی خویش نباش. الله أ معیشت مردم را در میانشان تقسیم نموده است. البته برخی را بر برخی دیگر برتری داده است: ﴿نَحۡنُ قَسَمۡنَا بَیۡنَهُم مَّعِیشَتَهُمۡ فِی ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا﴾ [الزخرف: 32]. یعنی: «ما معیشت آنان را در زندگی دنیا بین آنان تقسیم کردهایم».
9- از همنشین بد برحذر باش و دوری گزین؛ قبل از این که آرزوی دوری از یار بد را داشته باشی. چرا که این زمان پشیمانی سودی ندارد!
10- در داستان موسی ÷ فرعون برای برتر دانستن خود بر موسی، به مُلک و پادشاهی استدلال میکند! به دنیا فریفته مشو.. زیرا الله ﻷ آن را به کسی که دوستش دارد و ندارد، میبخشد.
11- در روز قیامت تمام دوستیها به جز دوستیِ متقیان و پرهیزگاران، از هم میپاشد. پس با صالحان و نیکان همدم باش تا در دنیا و آخرت رستگار گردی.
12- به صحنهای که پایانِ سورهی زخرف در مورد گفتگوی بین جهنمیان و (مالک) نگهبانِ جهنم بیان میدارد، نظاره کن. آه و حسرت بزرگ جهنمیان را تصور نما!
13- آغاز سورهی دخان از قرآن که کتابی مبارک است و در آن شب مبارک نازل شده است، سخن میگوید. در ماهی مبارک و در شبی مبارک (شبِ قدر). پس در آن به دنبال برکت باش.
14- زندگیِ مشرک، بازی و سرگرمی است؛ لذا از همگونی و همانندی به او پرهیز کن.
15- ببین که چگونه استکبار و خودبزرگبینی، اهلش را از حق منحرف میکند!
16- این سوره با سخن از نهایتِ کار اشرار به پایان میرسد: ﴿إِنَّ شَجَرَتَ ٱلزَّقُّومِ٤٣ طَعَامُ ٱلۡأَثِیمِ٤٤﴾ [الدخان: 43-44]. یعنی: «بیگمان درخت زقوم {43} خوراکِ (افراد) گناهکار است.{44}... و ادامهی آیات».
و برگزیدگان و نیکان منتظر چه هستند: ﴿إِنَّ ٱلۡمُتَّقِینَ فِی مَقَامٍ أَمِینٖ٥١ فِی جَنَّٰتٖ وَعُیُونٖ٥٢﴾ [الدخان: 51-52]. یعنی: «به راستی که پرهیزگاران در جایگاه امن و امانی هستند. {51} در باغها و چشمه ساران. {52} ... ».
17- اوایل سورهی جاثیه نظرها را متوجه ملکوت آسمانها و زمین میکند. سپس عقوبت و مجازاتِ آنان که از عبادت پادشاه پادشاهان سر برتافتند و آنان که وحی را به بادِ تمسخر گرفتند، بیان میکند.
18- دنباله روی از هوا و هوس، صاحبش را بر آن میدارد که ناآگاهانه برای خود معبودی بتراشد.
19- سورهی جاثیه با توصیفی تأثیر بخش از هول و هراس قیامت، زیانِ باطلان، ثوابِ مؤمنان و مجازاتِ کفار خاتمه مییابد.
1- افتتاح این جزء سخنِ پایانی در مورد خالص گرداندن توحید، و وعید برای مشرکین است. آنانی که ریشه و بنیان توحید را در اعمالشان نابود کردند. در نتیجه کردارشان نابود گشت و از زیانکاران گشتند.
2- جای ناامیدی از رحمت الله ـ وجود ندارد. چرا که الله ﻷ تمام گناهان را میآمرزد. هر اندازه هم که شنیع و زشت باشد. پس برای ورود به باغ توبه شتاب کن؛ زیرا که آن، حاصل و نتیجهی یک عمر است.
3- آیا به صحنهی بردن گروه گروهِ کفار به سوی جهنم و به بردن متقیان به سوی بهشت اندیشیدهای؟ عملکرد متقیّان را داشته باش تا به فضل و رحمت الهی با آنان همراه باشی.
4- ابتدای سورهی غافر بیانگر این است که الله أ میآمرزد، توبه را قبول میکند و معاندین و سرکشان را سخت عقوبت و مجازات میدهد.
5- و در این سوره از جدال به حق و ناحق سخن به میان میآید.
6- سورهی غافر مژده و خبری خوش برای توبهکنندگان است. همین شرافت و منزلت برایشان بس که فرشتگان برایشان آمرزش میطلبند.
7- سخن از اسیر ماندن عقلها نسبت به روز قیامت و نمایان شدن ملک و پادشاهی الله أ در آن روز است.
8- در داستان مؤمنِ آل فرعون، نمونه و الگویی است از یک دعوتگر که قومش را نصیحت میکند و با دلیل و مدرک بحث و مناقشه میکند؛ چرا که مجردِ احساس کفایت نمیکند.
9- توضیح و تفصیل بسیاری از نعمتهای الله ـ و نهایت آنان که در آیات الله مجادله کرده و جواب به جواب میایستند.
10- سورهی فصلت در مورد قرآن کریم و برخورد دشمنان معاند و لجوجِ با آن، سخن میگوید. و با وجود ضعف و ناتوانیای که دارند، عدم استجابت قرآن از جانب آنان را عیب و خرده میگیرد. حال آنکه آسمانها و زمین با وجود عظمت و بزرگی، دستور الله ـ را پذیرفتهاند.
11- بیان جدی بودن خطرِ دوستان ناباب و این که آنان کفر و گمراهی را برای همراهان و دوستان خویش مزیّن و آراسته میکنند.
12- تصریحی واضح از اینکه کفار بسیار مشتاق هستند تا مردم را از گوش فرا دادن به قرآن باز دارند. زیرا باور قطعی دارند که قرآن در دلها و درون تأثیر میگذارد.. و امروزه آنان در اوج خباثت و حیلهگری قرار دارند. به این آیه نظاره کن: ﴿وَقَالَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ لَا تَسۡمَعُواْ لِهَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانِ وَٱلۡغَوۡاْ فِیهِ لَعَلَّکُمۡ تَغۡلِبُونَ٢٦﴾ [فصلت: 26]. یعنی: «و کافران گفتند: به این قرآن گوش ندهید و در (هنگام تلاوت آن) بیهودهگویی و جار و جنجال کنید تا شما پیروز شوید».
13- سورهی فصلّت متضمّن بحثی پیرامون جریانات تربیتی در دعوت به سوی الله أ و اخلاق نیکو میباشد که واقعاً جای تأمل دارد.
14- تهدید ملحدین در آیات الهی و دفاع از قرآن کریم و بیان اینکه این کتاب هدایت و درمان است.
15- در پایانِ سوره به اندیشیدن در جهان هستی و انسانها و جانها فرا میخواند؛ و این روشی است که حق را برای جویندهاش تبیین میکند.
1- این جزء با توضیح نگاهها و نگرشها به آیات الله أ در کائنات، دعوت مشرکین به ایمان و هشدار نسبت عبادت ِشیطان شروع میشود.
2- با تأکید بر قدرت داشتن الله ﻷ بر مخلوقات و دوباره زنده کردن آنان به انتها میرسد.
3- ابتدای سورهی صافات بنا بر آفرینش مخلوقاتِ بزرگی که جز الله متعال کسی قادر به آفریدن آن نیست، وحدانیت و یگانگی الله ـ را اثبات میکند.
4- پیرامون زندهشدن دوباره و سزا و جزا و ذکر بهرهمند شدن مؤمنین از نعمتها و عذابِ تکذیبکنندگان، بحث میشود.
5- نمونههایی از گفتمان میان بهشتیان و دوزخیان، خطیر بودن همنشین بد را مشخص مینماید.
6- پروردگار تو بهترین اجابت کنندهی دعاهای بندگان است! آیا در طلب از وی اسرار و پافشاری نمودهای؟ ببین: ﴿وَلَقَدۡ نَادَىٰنَا نُوحٞ فَلَنِعۡمَ ٱلۡمُجِیبُونَ٧٥﴾ [الصافات: 75]. یعنی: «و به راستی نوح ما را به فریاد خواند و ما بهترینِ پاسخدهندگان بودیم».
7- تسلیم ابراهیم و اسماعیل إ در برابر دستور الهی، از زیباترین مثالها در اثرِ تربیتِ نیک، و بیان عاقبت بهخیری آن است.
8- انتهای این سوره هم به ابطال برخی از شبهات مشرکین و بیان اینکه سربازان الله أ یاریشوندگان هستند، میپردازد.
9- سورهی (ص) از انواع دشمنیهای زمینی و آسمانی صحبت میکند. سعی کن آن را بررسی کنی. و در پایان چه کسی به خاطر دفاع از حق یاری خواهد شد؟
10- در سورهی (ص) آرامش دادن و دلداری به پیامبر ج و درخواستِ از وی که به پیامبران پیشین اقتدا کند و اینکه آنان † چگونه در امتحانات صبوری کردند، بیان میگردد.
11- ببین که الله ﻷ چگونه برای سلیمان ÷ چیزهایی را مسخر و مطیع نمود که برای هیچ کس در زمان وی نبود. اما این کار او را به تکبر وا نداشت؛ بلکه شکر نمود و این نعمتها را در راه رضای الله متعال به کار بست.
12- نگاه کن که پیامبران † چه ادبی در دعا کردن داشتند: ﴿وَٱذۡکُرۡ عَبۡدَنَآ أَیُّوبَ إِذۡ نَادَىٰ رَبَّهُۥٓ أَنِّی مَسَّنِیَ ٱلشَّیۡطَٰنُ بِنُصۡبٖ وَعَذَابٍ٤١﴾ [ص: 41]. یعنی: «و ایوب را (یاد کن) بدانگاه که پروردگار خود را به فریاد خواند (و گفت): بیگمان بیماری به من رسیده است و تو مهربانترین مهربانان هستی».
13- توصیف پایانِ کار پرهیزگاران و سرکشان. سپس عرضهی داستان ابلیس و امتناع او از سجده به آدم ÷ به سبب تکبر و خود بزرگبینی. و این چیزی است که در قصهی این دشمن ملاحظه میشود. لذا بر ماست که از اخلاق او برحذر باشیم.
14- سورهی زمر را میتوان گفت سورهای است که سخنش به مسئلهی اخلاص اختصاص یافته است. پس در عبادات خویش به دنبال این مفهوم بزرگ باش.
1- بیان وضعیت رسول الله ج با همسرانش و دستور الله ـ به آنان تا نعمت الهی که نعمتِ نزول وحی و سنّت در خانههایشان بود را، یادآور باشند. پس آیا این را درک میکنیم که خیر و نیک بودن خانههایمان به همان اندازهای است که با تلاوت قرآن و اجرای سنت، آباد میشود؟
2- هشدار و یادآوری به فضیلت آل بیت پیامبر ج که الله از ایشان راضی بادا. و نیز فضیلت مردان و زنان مسلمان به صورت عام.
3- اشاره به برخی از احکام مربوط به طلاق و حجاب امّهات المؤمنین. الله رحمت کند زنی را که آنان را الگوی خویش قرار دهد.
4- تمرکز واضح و روشن بر حجاب و آداب آن و ارتباط آن با تسلیمِ شدن در مقابل دستور الله أ. و هشدار و برحذر داشتن از منافقین و روشهای آنان؛ زیرا در هیچ سورهای بحث حجاب نشده است، مگر اینکه از منافقین هم آنجا یاد شده است.
5- در پایان سوره، عاقبت و سرنوشت کافران و پیروان آنها ذکر شده است و همچنین امانتی که انسان آن را بر دوش گرفت، یادآوری شده است. پس باید نگاه کنیم آیا از کسانی هستیم که آن را صادقانه قبول کردیم یا در آن کوتاهی نمودیم.
6- سوره سبأ با خط بطلان کشیدن بر قواعد و قوانین شرک و ادعای انکارِ برانگیخته شدن، آغاز میگردد.
7- رویکرد پیامبران † در تعامل و برخورد با نعمتهای الهی، شکرگزاری بوده است؛ حال ببین که بسیاری از مردم آن را نادیده میگیرند و کفران نعمت میکنند.
8- در جدال میان پیروان و نافرمانان و سرکشان، اشارهای است به اهمیتِ تصمیمگیریِ درست در پیروی کردن؛ تا مبادا پشیمان شویم.
9- سوره با دعوت مشرکین به تفکر و اندیشیدن و ترساندن آنان از روزی که ایمان آوردن در آن سودی نمیبخشد، خاتمه مییابد.
10- آغاز سورهی فاطر حاملِ یادآور شدنِ مردم به نعمتهای الهی و هشدار آنان از فریب دنیا و شیطان، یادآوری به عظمت الله أ و نیاز مبرم مخلوقات به وی است.
11- قانونی از قوانین ایمان که باعث سرازیر شدنِ رضایت و یقین قلبی میگردد، در اول این سوره ذکر میشود. شایسته است که آن را مدّنظر قرار دهیم: ﴿مَّا یَفۡتَحِ ٱللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحۡمَةٖ فَلَا مُمۡسِکَ لَهَاۖ وَمَا یُمۡسِکۡ فَلَا مُرۡسِلَ لَهُۥ مِنۢ بَعۡدِهِۦۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡحَکِیمُ٢﴾ [فاطر: 2]. یعنی: «(درِ) رحمتی را که الله برای مردم میگشاید، برای آن (رحمت) هیچ بازدارندهای نیست، و الله هرچیزی را که باز دارد جز او گشاینده و رهاکنندهای ندارد و او توانا و باحکمت است». پس باید که قلبت محتاج و متوجه الله أ باشد.
12- بیان دستههای مختلفِ مردم که کتاب را به میراث بردند و جزای مؤمنین و کفّار. پس برای خود، جایگاهی جلوتر از آنان که به قرآنِ نازل شده بر رسول ج لبیک گفتند، پیدا کن و بیاب.
13- سوره با لگدمال کردن مشرکین با دلایل واضح و مبرهن پایان مییابد. و در آخر، یک قاعدهی قرآنی مطرح میکند و آن اینکه یقیناً نیرنگهای زشت، دامنگیر اهلش میگردد.
14- ابتدای سورهی (یس) از قرآن و دعوت دادن مشرکین
توسط
رسول الله ج سخن میگوید.
15- به ساکنان روستایی که پیامبران را تکذیب کردن مثال زده میشود.
16- داستانی شگفتانگیز از آن مؤمنی که به قومش دلسوزی و شفقت داشت و وارد بهشت شد، ذکر میشود. ابن عباس ب این فرد را حبیب نجّار معرفی کرده است. و این داستانی است که فقط در همین جا یاد شده است.
17- از بارزترین درسهای فرا گرفته شده از داستان حبیب این مورد است: دلسوزی بینظیر او برای قومش، که حتی بعد از ورود به بهشت هم این آرزو را در سر داشت. او میگفت: ﴿قِیلَ ٱدۡخُلِ ٱلۡجَنَّةَۖ قَالَ یَٰلَیۡتَ قَوۡمِی یَعۡلَمُونَ٢٦ بِمَا غَفَرَ لِی رَبِّی وَجَعَلَنِی مِنَ ٱلۡمُکۡرَمِینَ٢٧﴾ [یس: 26-27]. یعنی: «بدو گفته شد: وارد بهشت شو گفت: ای کاش قوم من میدانستند!{26} که پروردگارم چگونه مرا آمرزید و مرا از زمرهی گرامیان قرار داد{27}».
آفرین بر قتاده باد آنگاه که گفت: با مؤمن، فقط در حالت خیرخواهی برای او روبرو شو و هرگز او را فریب مده و به او خیانت نکن. و چون پاداش و کرامت الهی را تجربه کرد، گفت: ﴿قِیلَ ٱدۡخُلِ ٱلۡجَنَّةَۖ قَالَ یَٰلَیۡتَ قَوۡمِی یَعۡلَمُونَ٢٦ بِمَا غَفَرَ لِی رَبِّی وَجَعَلَنِی مِنَ ٱلۡمُکۡرَمِینَ٢٧﴾ [یس: 26-27]. یعنی: «بدو گفته شد: وارد بهشت شو گفت: ای کاش قوم من میدانستند!{26} که پروردگارم چگونه مرا آمرزید و مرا از زمرهی گرامیان قرار داد{27}». خواستار این است که قومش آنچه را که او از کرامت و بخشندگی الله متعال دیده، بدانند.
1- دستور به بهترین روشِ گفتگو با اهل کتاب. پس گمانِ تو در مورد گفتگو با برادر مسلمانت چیست؟!
2- پایان سورهی عنکبوت به اندیشیدن در جهان و کائنات دعوت میدهد. و این که تلاش و کوششِ مستمر، به رسیدن به هدف منجر میشود.
3- سورهی روم با ذکر شکست روم آغاز میشود. و وعدهی پیروزی قریب الوقوع آنان را میدهد. و اینکه الله أ هر کس را که بخواهد یاری میکند.
4- ببین الله ﻷ چگونه مشرکین را به سبب غفلتِ آنان از آخرت، سرزنش میکند. پس خوب دانستی که چسبیدن به دنیا و به فراموشی سپردن آخرت، چه بیماری و درد بزرگی است.
5- دعوت به اندیشیدن در نشانههای الهی نسبت به آفرینش انسان، رفت و آمد متوالی شب و روز، و فرو فرستادن باران و غیره.
6- دعوت به پایداری و ثبات بر فطرت (اسلام) و اشاره به این که عاملِ پیدایش فساد و تباهی، عملکرد خود انسانهاست. لذا تو کمکی در پیدایش آن نباش.
7- بازگشتن به ذکر برخی از نشانههای الله ـ در جهان، و در پایان دعوت به صبر و شکیبایی.
8- ابتدای سورهی لقمان در وصف محسنین و پاداش آنان است. در ادامه، یاد و جزای آنانی میآید که مرتکبِ سخنان لغو و بیهوده (از جمله ترانه و موسیقی) شدهاند.
9- وصیت و پند و اندرزِ لقمان ÷ به فرزندش با توحید، سپس نیکی به پدر و مادر و برخوردِ نیک با آنها حتی اگر مشرک باشند! شروع میشود. میبینیم پندِ لقمان با مقدم نمودن اصلاحِ عقیده بر اعمالِ بدن و جوارح آغاز شده است. خوب به این مسئله بیندیش! و آن را به سخنِ این سوره در مورد دلایل توحید در جهان هستی، پیوند بده. و اینکه چگونه مشرکین در هنگام سختی و مشقتها به الله أ رجوع میکنند و در راحتی و آسایش دوباره شرک میورزند!
10- در ختام ِسوره، دعوت به آمادگی برای روز قیامت آمده است. و اشاره به کلیدهای غیب میکند که جز الله أ کسی آن را نمیداند.
11- آغاز سورهی سجده، سخن از ابتدای آفرینش مخلوقات و انتهای آفرینش و عاقبتِ آنان میآید. یا به سوی بهشت و یا آتش!
12- سورهی سجده برخی از صفات و فاکتورهای مؤمنان را یادآور میشود. و میگوید: بارزترین ویژگیهایی که انسان را به پیشوایی و امامت دینی میرساند، صبر و یقین است.
13- در پایان این سوره به اندیشیدن در آیات الهی و رویگردانی از معاندین، فراخوان داده میشود.
14- سورهی احزاب با فراخواندن پیامبر ج به تقوا و پروای الله ـ شروع میشود! آیا تو وقتی چنین درخواستی از تو بشود، خشمگین میشوی؟
15- اشاره به امّهات المؤمنین و بیان اینکه حرمت آنان در ازدواج، همانند حرمتِ مادرانِ حقیقی و نسبی است.
16- صحنههایی بسیار رسا و بلیغ از غزوهی احزاب، از وضعیت و رویکرد مسلمانان و منافقین در سختیهای جهاد پرده برمیدارد.