اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

جزء دهم

جزء دهم

1- توصیفِ محل وقوع جنگ بدر و خوابِ پیامبر ج ادامه می‌یابد. و اینکه چگونه الله ﻷ آن را مایه‌ی آرامش و طمأنینه قرار داد.

1-      ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا لَقِیتُمۡ فِئَةٗ فَٱثۡبُتُواْ وَٱذۡکُرُواْ ٱللَّهَ کَثِیرٗا لَّعَلَّکُمۡ تُفۡلِحُونَ٤٥ وَأَطِیعُواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَلَا تَنَٰزَعُواْ فَتَفۡشَلُواْ وَتَذۡهَبَ رِیحُکُمۡۖ وَٱصۡبِرُوٓاْۚ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلصَّٰبِرِینَ٤٦ وَلَا تَکُونُواْ کَٱلَّذِینَ خَرَجُواْ مِن دِیَٰرِهِم بَطَرٗا وَرِئَآءَ ٱلنَّاسِ وَیَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِۚ وَٱللَّهُ بِمَا یَعۡمَلُونَ مُحِیطٞ٤٧ [الأنفال: 45-47]. یعنی: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! هرگاه با گروهی روبرو شدید، پایداری نمایید، و الله را بسیار یاد کنید باشد که رستگار شوید. {45} و از الله و پیامبرش اطاعت کنید، و با همدیگر اختلاف نورزید، که در آن صورت در مانده و ناتوان می‌شوید، و شکوه و هیبت شما از میان می‌رود. و صبوری کنید که الله با صابرین است. {46} و مانند کسانی مباشید که از روی غرور و سرکشی و برای خودنمایی از سرزمین‌شان بیرون آمدند، و مردمان را از راه الله باز داشتند. و الله به آنچه که می‌کنند احاطه دارد. {47}».

این آیات برای پیروزی و مداومت آن و برای بیان مکر و حیله‌ی شیطان و جلوگیری از آن و به تصویر کشیدن بزدلیِ منافقین، شش فراخوان دارد که مالامال از پند و خیرخواهی است.

3- پایان سور‌ه‌ی انفال، بیانگر قویترین پیوندی است که مسلمانان را گِرد هم می‌آورد. و آن پیوند برادریِ مشترک برای یاری رساندن به یک پیام و رسالت است؛ نه چیزی دیگر از روابط زمینی.

4- سوره‌ی توبه با مشخص کردن مدت‌زمان عهد و پیمان‌های میان رسول ج و مشرکین، و حالات و جنگ و صلحی که در پیِ آن می‌آید، آغاز می‌شود. و آن، پیامی بسیار بزرگ در پایبندیِ اسلام به عهد و پیمان‌هایش با کفار است.

5- در ابتدای سوره‌ی توبه از احکامِ وفا و پیمان‌شکنی، و بازداشتن مشرکین از ورود به مسجد الحرام و حرمتِ دوستی با آنان سخن به میان می‌آید.

6- در هنگام توان، جنگ با اهل کتاب؛ تا این‌که با خواری و زبونی جزیه پرداخت کنند. البته برخی از عقاید و باورهای باطل آنان هم ذکر می‌شود.

7- جریان آبادانی مساجد فقط در این سوره ذکر می‌شود. و ارتباط آن با ایمان به الله ﻷ و روز قیامت، اشاره‌ای به ضرورتِ اخلاص است. و می‌گوید: منافقین سزاوار چنین افتخاری نیستند. چرا که آنان اهلیّت و شایستگیِ آبادانی حسی و معنوی را ندارند.

8- اساس و پایه‌ی تاریخ، بر مبنای ماه‌های هجری است و اصل هم همین است. و همچنین به بیان ماه‌های حرام می‌پردازد و این ماه‌ها عبارت‌اند از: رجب، ذوالقعده، ذوالحجه و محرّم. شمارش سال‌های شرعی هم بر همین مبناست. و ابطال عادت کفار که در مورد ماه‌های حرام مکر و حیله می‌کردند هم، بیان می‌شود.

9- تشویق مسلمانان برای خروجِ سریع به میادین جهاد؛ البته آن‌هم هر گاه که حاکمِ مسلمان برای جهاد فی سبیل الله، فراخوان دهد.

10- این سوره در بردارنده نصی صریح مبنی بر مصارف هشت‌گانه زکات است؛ آنجا که الله متعال می‌فرماید: ﴿۞إِنَّمَا ٱلصَّدَقَٰتُ لِلۡفُقَرَآءِ وَٱلۡمَسَٰکِینِ وَٱلۡعَٰمِلِینَ عَلَیۡهَا وَٱلۡمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمۡ وَفِی ٱلرِّقَابِ وَٱلۡغَٰرِمِینَ وَفِی سَبِیلِ ٱللَّهِ وَٱبۡنِ ٱلسَّبِیلِۖ فَرِیضَةٗ مِّنَ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٞ٦٠ [التوبة: 60] یعنی: «زکات فقط برای مستمندان، بینوایان، کارگزارانِ جمع آوری زکات، کسانی که از آنان دلجویی می‌شود، آزادی بردگان، بدهکاران و در راه ماندگان است. این یک فریضۀ الهی است و الله دانا و حکیم است».

راز و حکمت این کار هم شاید بدین خاطر باشد که در این سوره بحث زیادی از مال و ثروت می‌شود. و منافقین هم منتظرند که مال و منالی به دست آورند. علاوه بر آن از حقوق الله ـ در این اموال هم بی‌خبرند. چنانکه رویکرد بسیاری از علما و پارسایانِ یهود هم همین بوده است. آنان‌که فقط به منعِ زکات اکتفا نمی‌کنند بلکه، اموال‌شان را برای بازداشتنِ راه الله أ هزینه می‌کنند.

11- سرزنشِ منافقین کاهل و تنبل، و آنان که به دروغ عذر و بهانه آوردند و آنان که بدون عذر موجّه از رفتن به جهاد تخلف ورزیدند.

12- ذکر صفات منافقین و وعید و تهدیدی که الله أ برای‌شان در نظر گرفته است. و نیز یادکردنِ صفات مؤمنان و آن‌چه الله ﻷ در آخرت به آنان وعده داده است. به قلب و اعضایت نگاهی بینداز و ببین به کدام گروه نزدیکتر هستی.

13- نهی پیامبر ج در کمک خواستن از منافقین برای جهاد. از آنان جز ضرر و زیان، چیزی نصیب مسلمانان نمی‌شود. در ادامه از استغفار و درود فرستادن و خواندن نماز جنازه بر آنان هم نهی می‌نماید.

14- ﴿ٱلَّذِینَ یَلۡمِزُونَ ٱلۡمُطَّوِّعِینَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ فِی ٱلصَّدَقَٰتِ وَٱلَّذِینَ لَا یَجِدُونَ إِلَّا جُهۡدَهُمۡ فَیَسۡخَرُونَ مِنۡهُمۡ سَخِرَ ٱللَّهُ مِنۡهُمۡ وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِیمٌ٧٩ [التوبة: 79].

یعنی: «آنان که از مؤمنان که مشتاقانه و بیش از اندازه به صدقات و خیرات می‌پردازند، و نیز از آنان که جز به اندازۀ تاب و توان‌شان چیزی را نمی‌یابند عیب و خرده می‌گیرند، و آنان را مسخره می‌کنند، الله ایشان را مورد تمسخر قرار می‌دهد، و عذابی دردناک دارند».

آیه‌ی فوق، یکی از پست‌ترین اخلاقِ منافقین را که عیب و خرده‌گیری به صدقه‌دهندگان است، متذکر می‌شود. خودشان بذل و بخشش نمی‌کردند و خیّرین هم از دست‌شان در امان نبودند. لذا مؤمن باید در این زمانه آسوده خاطر باشد. زیرا صحابه‌ی رسول ج که بهترین مردمانِ بعد از انبیاء بوده‌اند هم از این تمسخر و نیش زبان در امان نماندند.

جزء نهم

جزء نهم

1- داستان موسی ÷ بزرگترین داستانی است که در این سوره ذکر شده است. و سبب آن ارتباطی است که با یهود و مکر آنان دارد. و نیز به دلیل وجود علما و عمومِ انسان‌هایی که در امت ما به یهودیان شبیه‌اند. و از آنجا که میان امت اسلامی و بنی اسرائیل تشابه زیادی وجود دارد، می‌خواهد به رسول الله ج تسلی و آرامش خاطر دهد.

2- مشکلات و سختی‌های موسی ÷ با فرعون بسیار بزرگ بود. و هر چه بر شدت آن افزوده می‌شد، بر روی‌آوردن موسی ÷ به پروردگارش که هرگز او را خوار و ناتوان نمی‌کرد، افزوده می‌شد.

3- به این افتخار بزرگ نظاره کن: ﴿وَکَتَبۡنَا لَهُۥ فِی ٱلۡأَلۡوَاحِ مِن کُلِّ شَیۡءٖ مَّوۡعِظَةٗ وَتَفۡصِیلٗا لِّکُلِّ شَیۡءٖ فَخُذۡهَا بِقُوَّةٖ وَأۡمُرۡ قَوۡمَکَ یَأۡخُذُواْ بِأَحۡسَنِهَاۚ سَأُوْرِیکُمۡ دَارَ ٱلۡفَٰسِقِینَ١٤٥ [الأعراف: 145]. یعنی: «و در الواح برای او از هر چیزی نوشتیم تا پند و اندرز و روشنگرِ هر چیز باشد، پس آن را با قدرت و توان بگیر و قومت را دستور بده تا نیکوترینِ آن را برگزینند». لذا ارزش کتاب نازل شده، برای رفع درجه‌ی بنده در نزد الله کفایت نمی‌کند مگر این‌که، آن را با تمام توان برگیرد و انسان‌ها را به سویش فرا خواند.

4- و چون سختی‌ها شدت یافت، راهکار موسی‌ ÷ به قومش این بود که از الله یاری بطلبند و صبوری کنند. و به آنان گوشزد کرد که زمین از آنِ الله است و سرانجام از آنِ متقیان! لذا خوب بیندیش.

5- رحمت الله ـ همه چیز را دربر گرفته است. و الله أ فرموده است که آن را برای گروهی خاص از بندگانش مقرر کرده است. ویژگی‌های‌شان را مد نظر بگیر؛ باشد که در لیست آنان قرار گیری.

6- داستان شهری که در ساحل دریا بود. و سرانجامِ آمران به معروف و ناهیان از منکر و سرانجام اسراف‌کاران و متجاوزین.

7- از داستان آن‌که الله آیات و نشانه‌هایش را به او ارزانی داشت و او از آن‌ها دست کشید، درس عبرت بگیر. و ببین که الله ـ بعد از این که به وی مقام والایی داده بود، چگونه او را به نجس‌ترین حیوانات تشبیه نمود.

8- بحث پیرامون ابتدای آفرینش. و ابطال سودرسانیِ آنان که به جای الله أ مورد پرستش قرار گیرند.

9- آنگاه که صحابه ش در مورد غنایم جنگی سوال می‌کنند، به مهتم‌رین مورد گوشزد می‌شوند؛ یعنی تقوی و اصلاح‌گری میانِ یکدیگر. و جواب سؤال آنان به آیه‌ی 41 موکول می‌شود. به آنان گفته شد: ﴿۞وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَا غَنِمۡتُم مِّن شَیۡءٖ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُۥ وَلِلرَّسُولِ... [الأنفال: 41] یعنی: «و بدانید هر غنیمتی که به دست آورید یک پنجم آن از آن الله و پیامبر و... است».

10- توضیح مفصل در مورد جنگ بدر و چگونگی خروج برای آن. و بیان برخی از مواضع ایمانی که در این جنگ حاصل شد.

جزء هشتم

جزء هشتم

1- بیان برخی احکام فقهی که مرتبط با عقیده است. و بارزترین آن‌: ذکر نام الله ـ بر ذبیحه و حرمت آن‌چه نام الله متعال در هنگام ذبح بر آن گرفته نشود. چه برسد به این‌که نام معبودانِ باطل مشرکین گرفته شود.

2- دلبستگی به الله أ در هدایت و گمراهی باعث می‌شود به پروردگار پناه آوریم تا به ما شرح صدر یا سینه‌ای گشوده دهد.

3- توضیحِ برخی از عبادات که شیطان آن‌را زیبا جلوه می‌دهد: ﴿وَکَذَٰلِکَ زَیَّنَ [الأنعام: 137]. یعنی: «و این‌گونه زیبا جلوه داد» و مشرکین دروغ‌پرداز آن را به سرعت فراگرفتند: ﴿فَذَرۡهُمۡ وَمَا یَفۡتَرُونَ [الأنعام: 137] یعنی: «پس آنان را با دروغ‌هایی که می‌بافند رها کن». سپس شروع بر ردّ آنان و دروغ‌های‌شان می‌کند.

4- پایان سوره‌ی انعام، ده وصیت متنوع را در بر دارد که سزاوار است بعد از فهم و تدبر آن‌ها، به آن عمل نموده و فرندان‌مان را بر آن تربیت نماییم.

5- ﴿قُلۡ إِنَّ صَلَاتِی وَنُسُکِی وَمَحۡیَایَ وَمَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ١٦٢ [الأنعام: 162].

یعنی: «بگو: همانا نماز و قربانی من و زندگی و مرگ من برای الله، پروردگار جهانیان است». این آیه برنامه و رویکرد زندگی مسلمان را ترسیم می‌کند؛ زیرا در زندگی و مرگش، جز برای الله ـ وقتی وجود ندارد. بار الاها ما را در زمره‌ی این گروه قرار بده!.

6- سوره‌ی اعراف با گفتگویی طولانی میان شیطان و آفریدگارش و این‌که چگونه پدرمان آدم ÷ را گمراه کرد، آغاز می‌شود. و نیز این‌که چقدر شیفته‌ی کشف عورت آدم و حوّا إ بود. پس آیا از روش‌های اغواء و فریب شیطان علیه خودمان درس عبرت می‌گیریم؟ و آیا می‌دانیم تلاش او در کشف عورت‌ها، از کوتاه‌ترین راه‌هایی است که در گمراه کردن ما به کار می‌گیرد؟

7- ﴿ثُمَّ لَأٓتِیَنَّهُم مِّنۢ بَیۡنِ أَیۡدِیهِمۡ وَمِنۡ خَلۡفِهِمۡ وَعَنۡ أَیۡمَٰنِهِمۡ وَعَن شَمَآئِلِهِمۡۖ وَلَا تَجِدُ أَکۡثَرَهُمۡ شَٰکِرِینَ١٧ [الأعراف: 17]. یعنی: «سپس از جلو و از پشت سرشان و از جانب راست و چپ آن‌ها می‌آیم و بیشترشان را سپاسگزار نخواهی یافت». این آیه بیان مختصری در مورد نقشه‌ و برنامه‌ی ابلیس در این دنیاست؛ لذا باید مواظب باشیم که مبادا قربانی یا طعمه‌ی او گردیم.

8- بعد از ذکر داستان آدم ÷ با شیطان، الله أ ما را چهار بار این‌گونه ندا می‌دهد: ﴿یَٰبَنِیٓ ءَادَمَ یعنی: «ای فرزندان آدم». آیا پند گیرنده‌ای هست؟

9- ﴿قُلۡ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّیَ ٱلۡفَوَٰحِشَ مَا ظَهَرَ مِنۡهَا وَمَا بَطَنَ وَٱلۡإِثۡمَ وَٱلۡبَغۡیَ بِغَیۡرِ ٱلۡحَقِّ وَأَن تُشۡرِکُواْ بِٱللَّهِ مَا لَمۡ یُنَزِّلۡ بِهِۦ سُلۡطَٰنٗا وَأَن تَقُولُواْ عَلَى ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ٣٣ [الأعراف: 33].

یعنی: «بگو: پروردگارم فقط زشتکاری‌ها را چه آشکار باشد و چه پنهان، و گناه و ستمِ ناحق را حرام گردانیده است، و (نیز) اینکه چیزی را شریک الله سازید که دلیلی بر آن نازل نکرده است و اینکه چیزی را به الله نسبت دهید که نمی‌دانید». برخی از علما می‌گویند: این آیه، اصولِ محرّماتِ شریعت‌ها را در خود جمع نموده است.

10- گفتگوهای متنوع بین بهشتیان و دوزخیان و اهل اعراف. سعی کن خودت را با یکی از این گروه‌ها، تخیّل کنی.

11- در داستان اعراف، صحنه‌ای تأثیر بخش از مظاهر رحمت الهی به بندگانش است.

12- وقتی در توصیف دشمنانِ پیامبران علیه پیامبران † چنین می‌خوانی: ﴿إِنَّا لَنَرَىٰکَ فِی ضَلَٰلٖ مُّبِینٖ٦٠ [الأعراف: 60] یعنی: «قطعاً تو را در گمراهی آشکاری می‌بینیم»، یا می‌خوانی: ﴿إِنَّا لَنَرَىٰکَ فِی سَفَاهَةٖ وَإِنَّا لَنَظُنُّکَ مِنَ ٱلۡکَٰذِبِینَ٦٦ [الأعراف: 66] یعنی: «همانا ما تو را ابله و بی‌خرد می‌بینیم، و تو را از دروغگویان می‌پنداریم»، در خواهی یافت که روشِ این گونه از دشمنان، متهم کردن و ابله خواندن بوده است. گر چه این تهمت‌ها و نادان خواندن‌ها حقیقت هم نداشته باشد! پس معیارِ ضلالت، نادانی‌ و کوته‌نگری چیست؟

13- این جزء با پنج داستان از داستان‌های انبیاء خاتمه می‌یابد. لذا باید در اسبابِ هلاکت تکذیب‌گران اندیشه نمود و از آن بر حذر بود!

جزء هفتم

جزء هفتم

1- این جزء با سخن گفتن از نزدیکترین و دورترین اهل کتاب نسبت به ما، شروع می‌شود.

2- بیان پاره‌ای از احکام فقهی. از جمله: ذکر کفاره‌ی سوگند، حرمتِ شراب و قمار بازی، حرمتِ شکار برای مُحرِم و بیان جزای آن، وصیت هنگام مرگ، بیان گواهان و حکم این‌که اگر شاهدهای مسلمان یافت نشدند.

3- گفتگوی بین عیسی ÷ و حواریین و بیان لغزش و سؤال‌پیچ کردنِ آن‌ها در مورد آیه‌ای که آنان را به سوی ایمان فرا می‌خواند. و این جریان شاهدی است بر فضیلت و بزرگواری صحابه ش که به سبب امتثال امرِ سریع و دوری از منهیّات، از دیگران متمایز شدند. بر خلاف پیروان دیگر پیامبران؛ چنان‌که در این داستان و داستانِ سوره‌ی بقره شاهد آن هستیم.

4- داستان گفتگوی عیسی ÷ اهمیت صبر و شکیبایی عالم و داعی را در قبال سوال‌های طرح شده از جانب پیروانش، بیان می‌دارد؛ چرا که او با وجود تلاش و کوشش فراوان، با سؤال‌هایی از سوی پیروانش روبرو می‌شود که مایه‌ی اعجاب است.

5- بیان گفتگویی که میان عیسی ÷ و الله صورت گرفت و نیز بیان بی‌گناهی و براءت عیسی ÷ در ادعای الوهیت. لذا جای بسی شگفت است که چگونه نصارا ادعای الوهیت برای این پیامبر ÷ را دارند، حال آن‌که وی از این کار اعلان براءت نموده است؟!

6- ابتدا و پیش درآمدِ سوره‌ی انعام در اثباتِ توحید، برانگیخته‌شدن و نبوت است. پایان سوره نیز همین‌گونه است: ﴿قُلۡ إِنَّ صَلَاتِی وَنُسُکِی وَمَحۡیَایَ وَمَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ١٦٢ لَا شَرِیکَ لَهُۥۖ وَبِذَٰلِکَ أُمِرۡتُ وَأَنَا۠ أَوَّلُ ٱلۡمُسۡلِمِینَ١٦٣ قُلۡ أَغَیۡرَ ٱللَّهِ أَبۡغِی رَبّٗا وَهُوَ رَبُّ کُلِّ شَیۡءٖۚ وَلَا تَکۡسِبُ کُلُّ نَفۡسٍ إِلَّا عَلَیۡهَاۚ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٞ وِزۡرَ أُخۡرَىٰۚ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّکُم مَّرۡجِعُکُمۡ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمۡ فِیهِ تَخۡتَلِفُونَ١٦٤ [الأنعام: 162-164].

یعنی: «بگو: همانا نماز و قربانی من و زندگی و مرگ من برای الله، پروردگار جهانیان است. {162} او را هیچ شریکی نیست و به این فرمان داده شده‌ام و من اولین مسلمان هستم. {163} بگو: آیا جز الله پروردگاری بجویم؟ حال آنکه او پروردگار هر چیزی است؟! و هر انسانی که عمل بدی را انجام دهد، عذابش فقط برای خودش است، و هیچ کس بار گناه کسی دیگر را به دوش نمی‌کشد، سپس بازگشت همه‌ی شما به سوی پروردگارتان است، و او شما را به آنچه در آن اختلاف می‌کردید، آگاه می‌سازد. {164}».

7- بنا بر گفتگوی عقیدتی که اثبات می‌کند عبادت فقط شایسته و سزاوار الله ـ است نه کسی دیگر، پیوند بسیار آشکاری میان ابتدای سوره‌ی انعام و انتهای سوره‌ی مائده وجود دارد.

8- پند و نصیحت به آنان که از آیات الهی روی‌گردانند و دین حق را تکذیب می‌کنند. و نیز تهدید آنان به بلایی که بر سرِ امت‌های پیشین و قبل از آن‌ها آمده بود.

9- مناظره‌ی ابراهیم ÷ با قومش از مهم‌ترین مناظرات در راستای اثبات عقیده با دلایل حسی و عقلی است.

10- اصل قرار دادن ایمان در نگرش به مخلوقات و کائنات، اجلال و بزرگداشتِ الله أ را به ارمغان دارد.

جزء ششم

جزء ششم

1- بحثِ اهل کتاب و گفتار آنان به موسی و دیدگاه آن‌ها در مورد مریم و عیسی ﻹ مطرح می‌شود.

2- این سوره، بنا بر خطری که غلوّ و افراط علیه دین دارد، هر چند هم که در پوشش دین ظاهر گردد، نسبت به آن تذکر می‌دهد.

3- قسمت اعظم سوره‌ی مائده در این جزء آمده است. و نزولِ این سوره در لیستِ آخرین سوره‌های دوران مدنی است. این سوره به بحث در مورد عهد و پیمان با خویشاوندان و بیگانگان، بلکه حتی با کفار، عنایتی خاص نموده است. تا فرد مؤمن بر حفظ و نگهداری این اصل بزرگ، تربیت گردد. ﴿أَوۡفُواْ بِٱلۡعُقُودِ [المائدة: 1] یعنی: «به عهد و پیمان‌ها وفا کنید».

4- این سوره متضمّن هجده حکم است که در سوره‌‌های دیگر یافت نمی‌شود. و در آن هیچ حکم منسوخی وجود ندارد. سعی کن این احکام یا برخی از آن‌ها را بیاموزی.

5- بحثی مفصل در مورد بعضی از خوراکی‌های حرام و بیانِ برخی از حلال‌ها را آغاز می‌کند.

6- آیه‌ی وضو و ذکر بعضی از موجبات وضو وغسل هم در این سوره (مائده) آمده است.

7- خالصانه و برای الله أ گواهی دادن؛ و امر به عدل و داد، حتی با دشمنانی که به آنان بغض داریم. دادگری و عدالت با همگان یک واجب شرعی است.

8- شناختن روش ارتباط اهل کتاب با پروردگارشان و پیامبران‌شان، امر مهمی در روش تعامل با آنان خواهد بود.

9- داستان فراخوان موسی ÷ برای ورود به سرزمین مقدس و بیان ارزشِ دعوت به حق و کوشش و تلاش در این راستا. هم‌چنین مبادرت ورزیدن به هدایت مردم به سوی کار خیر. و نیز اثر صدق و توکل بر الله أ در نجات یافتن و پیروزی.

10- سخن از خطیر بودن قتلِ ناحق، و زشت و ناپسند بودنِ فساد و فسادکاری و فضل زنده داشتنِ حسّی و معنویِ انسان‌ها.

11- ذکر نزول کتاب‌های آسمانی از جانب الله أ، و توضیح مفصّلِ حکم کسی که بر اساس کتاب آسمانی، حکم نمی‌کند.

12- تحریم دوستی و موالات با یهود و نصارا، و خطیر بودنِ سکوت علما در مقابل تخلّفات شرعی.

13- تکذیب و ابطال شبهه‌ی نصارا در مورد عیسی ÷ و عرضه‌ی توبه بر آنان بعد از این جریان؛ پاک و منزه است پروردگار بسیار مهربان!.