ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
حضرت سید آقا از نسل پنجم همین بزرگوار، در محل «دایره شاه علم الله» در ماه صفر 1201هـ.ق مطابق با نوامبر 1786م متولد شدند. پدر گرامیشان سید محمد عرفان و جد بزرگوارشان سید محمد نور بودهاند. در نسل چهار سالگی به مکتب معرفی شدند، اما علیرغم تلاشها، طبعشان به تحصیل علم بیمیل و رغبت بود، در یادگیری کتب هیچ گونه پیشرفتی نداشتند، ایشان از کودکی به بازیهای رزمی و نظامی علاقمند بودند، وقتی به سن بلوغ رسیدند چنان علاقهای به خدمت خلق پیدا کردند که بزرگان نامدار، متحیر شدند. کمک و خدمت به ناتوانان، مستضعفان، معلولان، بیوهها همراه با عبادت و ذکر الهی، ذوق، سلیقه و علاقه خاصی داشتند.
به ورزشهای رزمی و بازیهای سنگین عشق خاصی داشتند. یکجا پانصد شنا میرفتند، دست را با وزنههای سی کیلویی تمرین میدادند، شنا کردن در آب و توقف به زیر آب را تمرین میکردند.
در نسل نوهی حضرت امام حسنس، حضرت محمد ذو النفس الذکیه شهید در نسل دوازدهم ایشان، یک عالم عارف بلند همت، به نام سید رشید الدین فرزند رشید شیخ الاسلام سید قطب الدین محمد المدنی گذشتهاند ایشان را حق تعالی همراه با علم و تقوا، جوهر شجاعت، عشق به جهاد، عنایت فرموده بود. ایشان از راه غزنین همراه با جمعیتی بزرگ از مجاهدان به هند تشریف آوردند پس از توقف در جاهای متعدد کره (اله آباد) را فتح نمودند، آن را قرارگاه خویش قرار دادند و همینجا وفات و دفن شدند، فرزندان سید قطب الدین را، حق تعالی همراه با سیادت و رهبری از نعمتهای علم و فضل و زهد و تقوی سرافراز فرمودهاند. از نوادههای سید قطب الدین، بزرگواری بنام حضرت شاه علم الله / بودهاند که بدوران حکومت عالمگیری یکی از علماء ربانی معروف، شیخ صاحب سلسلهی نامدار بودهاند. که خلیفهی مجاز، حضرت سید آدم بنوری بودهاند، که خود ایشان، از خلفاء نامدار حضرت مجدد الف ثانی/ میباشند. فردی بینهایت متقی و تابع سنت رسول الله ج بوده است. او در سال 1096هـ.ق – 1684م وفات یافت در مؤسسهی خودشان بنام «دایره» در «رای بریلی» دفن شدهاند.
در قرن سیزدهم هجری (اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم میلادی) هند از نظر سیاسی، مذهبی، اخلاقی، به مرحلهی نهایی زوال و نابودی رسیده بود. شیرازهی حکومت مغولی پاشیده شده بود. بر کل کشور هند یا کمپانی انگلیسی به نام «ایست اندیا» مسلط بود یا مهرههای آن از سرداران و رؤسای قبایل سرکار بودند. عدهای از مردم یکی پس از دیگری با شکست از انگلیسیها، خاک خودشان را به آنها داشتند واگذار میکردند، فرمانروای سلطنت مغولی، شاه عالم (که به دوران سید احمد شهید متولد شدند) فقط نامش شاه بود، از دکن تا دهلی، کل این منطقه مرهون لطف و کرم مرهتها بود. از پنجاب تا افغانستان این محدوده در اختیار سیکها بود که از دستبرد و مظالم آنها مناطق میانی و شمالی هند نیز در امان نبود. دهلی و اطراف دهلی همیشه در معرض تهاجم و غارتگری مرهتها و سیکها بود. هیبت سیاسی مسلمانان از بین رفته بود، نه رهبری داشتند نه نظم و تشکیلاتی، با دیدن ضعف آنها دهها فتنه برای پایمال کردن آنها، قد علم کرده بود.
در کشور وضعیت اخلاقی مسلمانان، اینقدر پست شده بود که بسیاری از گناهان، فسق و فجور و آداب و فرهنگ بیگانگان سرایت کرده بود و به این کار علناً افتخار میکردند، مشروب خوری چیزی عجیبی نبود، مجالس جشن و سرور، رونق داشت، نجیب زادگان و قشر متوسط بجای خود، حتی فقرا مبتلای این بیماری اجتماعی شده بودند، انحطاط اخلاقی و مرده دلی قومی را، از این موضوع میتوان برداشت کرد که در آغاز قرن سیزدهم هجری که قدمهای انگلیسیها در کشور هنوز ثبات و استحکام نداشت، در عین حال تعداد زیادی از زنان مسلمان در خانهی حکام و تجار اروپایی بودند، شرک و بدعت در مسلمانان به کثرت رواج یافته بود. برای مردگان مقابرشان یک دین و شریعت مستقلی به وجود آمده بود، در مورد بزرگان دین عقاید باطلهی مسیحیان، یهودیان، مشرکین عرب در دلهای مسلمانان ریشه دوانده بود. مراسم و آداب هندوها و... به کثرت در جوامع اهل سنت رواج یافته بود. مردم احکام سنت پیامبر و شریعت را داشتند فراموش میکردند، آرمانهای اسلامی داشت از بین میرفت خیلی از خانوادههای مذهبی و اهل علم در انجام دستورات قرآن و حدیث سهل انگاری داشتند. ازدواج مجدد زنان بیوه، ارث دادن به دختران و روش اسلام صحیح در بسیاری از جاها عیب و زشت به نظر میآمد، همچنین یکی از ارکان مهم اسلامی، مانند حج فقط به خاطر زحمتهای راه و مقداری ناامنی فرض بودن آن را ساقط اعلام کرده بودند. قرآن کریم به صورت یک چیستان و معما معرفی میشد که فهمیدن و فهمانیدن آن، یا فکر و تدبر در آن به جز برای یک قشر مخصوصی از علماء، برای دیگران غیر ممکن و شجر ممنوع اعلام شده بود.
اما از آن چنین نتیجه گرفتهاند که این دوران قرن سیزدهم از نظر علمی، سیاسی، دینی، معنوی، کاملاً تاریک و خرابه شده بود و در این کشور پهناور در هیچ جا آثار حیاط و منار روشنایی، یافته نمیشد. بلکه در اوایل قرن سیزدهم تاریخ اسلامی کشور هند، قابل ذکر است، زیرا در آن تعدادی از افراد با کمال و بزرگواران با عظمت بودهاند، که در قرون گذشته نظیر آنها را پیدا کردن، آسان نیست و این نوع افراد کمیاب است، افراد انگشت شماری که از نظر کمالات دینی و علمی، تسلط و تخصص در علوم سنت و حدیث، درک صحیح، استعداد و هوشمندی، ذوق علمی، درس و تدریس، تصنیف و تألیف، تبحر علمی، شعرگویی، تصوف و سلوک، علم و عرفان، و کمالات دیگر در این قرن موجود بود، علاوه بر این دور، قحط الرجال، تشنگی و طلب دین به این مقدار باقی بود که در طول و عرض کشور مکاتب و مدارس زیادی در حال فعالیت بودند. در هرگوشه و کنار خانقاهها از مردان خدا، آباد بودند. بزرگان اهل درس و اهل صدق، مدرسه و خانقاهی مستقل، را آباد نگه داشته بودند و در بعضی از جاها این هردو فعالیت در یک مرکز صورت میگرفت.
اگرچه این ذخایر بزرگ دین و علم که بر اثر تلاش پیشینیان منور و آباد بودند ولی به علت مخارج دایم و توقف یا کم شدن درآمد به تدریج داشتند به تعطیلی کشیده میشدند و امید رشد و ترقی کاسته میشد، افراد با صلاحیت و گوهرهای خوبی موجود بود اما داشتند تلف میشدند، به علت نداشتن مقصد صحیح زندگی و مصرف درست نیروها صفات عالیهای مانند شجاعت، دلیری، تحمل سختی، غیرت و حمیت، برای اهدافی خیلی حقیر و پست صرف میشد و احساسات از مسیر درست داشت منحرف میشد افراد وجود داشتند، اما نهضت و تشکیلاتی وجود نداشت، اوراق بود اما کتابی وجود نداشت، ماشین زندگی از مسیر اصلی خویش منحرف شده بود و حرکتی عمومی، مؤثر و سودمند وجود نداشت.
در چنین دورانی، به فردی و گروهی نیاز بود که، از سرمایه، دین، علم و صلاحیت و استعدادها به موقع استفاده و به محل درست صرف کند. کسی که حال خانقاهی و قال حوزوی، گرمی آنجا و نور اینجا را در کشور پخش بکند تا در پرتو آن خانقاههای سیار، مدارس و حوزههای متحرکی به وجود بیاورد که بر پشت اسبهای جنگی عالم و دانشمند، در محراب عبادت، مبارزان جنگجو به وجود بیاورد، تا این شراره زیر خاکستر را باری دیگر شعلهور گرداند. دلهای افسرده را گرمی ایمان ببخشد. به سرتاسر کشور طلب و تشنگی دین را به نفوس مردم بدمد، انرژیهای فطری مسلمانان را در محل خودش، به کار ببرد، نگاهی دوراندیش و دم مسیحایی او هیچ چیزی را بیهوده و بیسود نپندارد از هر دانه از ذخایر دین خرمنی و از کاه این قشر، کوهی بسازد، کسی که جامع این صفات باشد در اصطلاح اسلامی اینگونه فردی را امام میگویند و در قرن سیزدهم در بین همهی اهل کمال و رجال معروف، حضرت سید آقا دارای این مقام بودند کسی که گلچینی از احوال و حکایات او عزم راسخ و جهاد فیضرسانی و تأثیر انقلاب و دگرگونی ایشان، در این کتاب تقدیم خوانندگان میگردد.
حضرت سید احمد شهید،
ولادت تا شهادت
ترتیب و خلاصهگیری از مولوی سید محمّد ثانی حسنی مدیر ماهنامه رضوان لکهنو
عالم نشود ویران تا میکده آباد است
جماعتی را که حضرت سید آقا تربیت فرمودند خصوصیات زیادی دارد که اما نکتهی قابل ذکر آن، جامعیت آن است که در آن جهاد اصغر (تزکیه نفس) نیز بود و جهاد اکبر (جنگیدن با دشمن) نیز همراه محبت خدا، بیم و ترس خداوند، همراه با محبت برای خدا، تنفر و دشمنی برای خدا نیز، همراه با زُهد و عبادت، حمیت دینی و غیرت اسلامی، نیز در دستی شمشیر و در دستی دیگر قرآن و همراه با تدبر و عقل مراعات احساسات نیز، همراه با ذکر و مناجات در گوشهی مسجد، صدای الله اکبر به زین اسب در میدان جنگ نیز داشتند و این صفات و کمالاتی هستند که از دید نویسندگان زندگینامه و مورخین متضاد و مخالفت هم دیده میشوند، اما در واقع این همه برکت و کمال درک صحیح دین و شناخت کامل مذهبی بود که در شخصیت کامل سید آقا و تربیت درست ایشان در این جماعت مجاهدان هویدا بود، که بر تمام قسمتهای زندگی مشتمل بود و سبب دیگر آن این بود که این جماعت دینی یا به عبارتی حرکت تربیت یافتگان دینی از مراحل مهم تربیتی به طور سطحی رد نشده بودند و بدون آمادگی و درک کامل در میدان کارزار زندگی قدم نگذاشته بودند، آنها پس از تفکری کامل، شناخت و نتیجهگیری تمام، دست به چنین کاری زده بودند و راهی را اختیار کرده بودند که به هدف میرساند و این معیار درست و الگوی زیبای یک نسل مجاهد با ایمان و صاحب اخلاص و للهیت میباشد که در هر دوران مقصود و مطلوب دین و شریعت است.
این کتاب در ماه شعبان 1393هـ.ق – 1973م به نام «إذا هبتْ ریح الایمان» از دار عرفات، دایره شاه علم الله – رأی بریلی از چاپخانهی عربی ندوة العلماء منتشر شد و در کشورهای عربی خیلی زود معروف و مقبول عام و خاص گردید و چنان معلوم شد که خلای بزرگی را پُر کرده است و منتقدان تشنه لبی را سیراب کرده است، در نتیجه چاپ دو هزار تیراژی آن در مدت کوتاه چهار ماه تمام شد، در مجلات و روزنامههای موقر عربی مقالات و اظهار نظرهایی در مورد آن چاپ و منتشر گردید و ناشرین عرب چاپ دوم آن را پیشنهاد کردند، به زبان احساس شد که این به زبان اردو نیز عرضه شود تا نسل جوان مسلمانان قارهی بزرگ هند از آن استفاده بکند و برای تربیت نسل جدید مفید و مؤثر واقع گردد.
این کار را برادرزادهی عزیز مصنف جناب مولوی محمد الحسنی سلمه با اسلوبی زیبا انجام دادند، ایشان اصل کتاب مصنف «سیرت سید احمد 1-2» را مد نظر داشتند که بیشترین مواد اصل کتاب عربی از آن مأخوذ است، ایشان تلاش نمودند و در ترجمه به جای تصنع و انشاء جدید اصل کتاب محفوظ بماند و در ترجمه به جای تصنع و انشاء جدید اصل عبارت کتاب نقل قول شود چون آن کلمات بیشتر از زبان صاحبان واقعه نقل قول شده است، به همین جهت حداکثر الفاظ و کلمات اصلی و محفوظ نگه داشته شده است، امیدواریم با مطالعهی این کتاب تصویر اصلی این جماعت معرفی گردد و در اثر آن تازگی ایمان و شادابی روح به دست بیاید. آن چیزی که اسباب آن در ادبیات جدید ما دارد روز به روز کمتر میشود.
چنان مناسب دیدیم که قبل از اصل کتاب چنین مضمونی اضافه گردد که در آن سیرت حضرت سید آقا و دوران مربوط به آن به صورت برنامهی مسلسل و دنبالهدار در معرض دید مردم قرار بگیرد تا آنها یگانگی و ارتباط این وقایع متفرقه را بتوانند به دست بیاورند، و آنها خلا و جداییای در بین آنها احساس نکنند و این کار خیلی مشکل بود، زیرا فقط سیرت و زندگینامهی حضرت سید آقا در یک هزار صفحهی کتاب سیرت سید احمد شهید منتشر شده بود حالا اگر به آن، تاریخ خلفای ممتاز و وقایع علاقمندان آن حضرت نیز شامل میگردید حجم بیشتری پیدا میکرد، کما اینکه مولانا غلام رسول مهر مؤرخ و ادیب کهنه کار نتوانست آن را در صفحاتی کمتر از هزار و نهصد و بیست و یک، جمعآوری بکند، این دریا را در کوزه درآوردن خیلی مشکل بود اما خواهرزادهی عزیز مصنف جناب مولوی سید محمد ثانی حسنی مدیر و مدبر این کار را با سلیقهی خواص و تلاش بینظیر انجام دادند، در کمترین صفحات مختصر خلاصهی زندگی حضرت سید آقا را تقدیم کردند که این مضمون را به صورت مقدمه یا ضمیمه در این کتاب اضافه کردهاند امید است که خوانندگان محترم از واقعات کتاب به نحو احسن مستفید و بهرهمند گردند.
دایره شاه علم الله حسنی رائی بدیلی
(سید) ابوالحسن علی ندوی /
20 ربیع الاول سنه 1394 هـ.ق
14 آوریل سنه 1974 یکشنبه