اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

9- نکاح مسبّیات

9- نکاح مسبّیات

این نوع نکاح از نکاح‌های زمان جنگ و غزوات به شمار می‌آید که در این جنگ‌ها، زنان نیز همانند غنایم، بین افراد جنگجو تقسیم می‌شدند و از آن جمله مادر عمرو بن عاص بود که اسیر گشته بود و در بازار عکاض به فروش رسیده بود و فاکة پسر مغیره، او را خریداری نموده بود، «سپس عبدالله بن جدعان او را از فاکة خریداری نمود و وی را به عاص بن وایل فروخت و عاص بن وایل با آن زن ازدواج کرد و از او صاحب فرزندی به نام عمرو بن عاص گردید و عمرو بن عاص چون مادر او مسبیّه بود، همواره از این امر احساس سرافکندگی می‌نمود.

8- نکاح تبادل زوجات

8- نکاح تبادل زوجات

این نوع نکاح به «مزدک» پارسی که معتقد به مشترک بودن زنان بود، برمی‌گردد. در نکاح تبادل زوجات، یک مرد زن خود را با زن دیگری مبادله می‌کند؛ یعنی، زن خود را به مردی می‌دهد و در مقابل زن او را می‌گیرد. این امر در عهد قرامطه معروف بود که در آن مردی زن خود را تا هر زمانی که می‌خواست به مرد دیگری می‌داد «تا آن مرد با زن او خوشگذرانی کند». در آن زمان اجتماعاتی اعم از زن و مرد در خانه‌ای صورت می‌گرفت که آن خانه را دارالصفوه «خانه خوشگذرانی» می‌نامیدند و در این خانه همسران خود را با هم عوض می‌کردند. و فرزندانی که حاصل دارالصفوه بودند را نیز «اولاد الصفوه» می‌نامیدند. در عصر حاضر نیز مشابه این کار در کاباره‌ها انجام می‌شود؛ به طوری که مردان و زنان بیگانه همدیگر را بغل می‌کنند و با هم به رقص و پایکوبی می‌پردازند و شاید همین کار در آخر به همبستری منجر شود.

7- نکاح شغار

7- نکاح شغار

این نکاح را نکاح مقایضه نیز می‌نامند. شغار عبارت است از اینکه مردی دختر یا خواهر خود را به ازدواج شخصی درمی‌آورد، مشروط به اینکه طرف مقابل نیز خواهر یا دختر خود را بدون تعیین مهریه برای زن، به ازدواج او درمی‌آورد. نکاح شغار تا چندی پیش، هنوز از میان نرفته بود و ممکن است هنوز موجود و متداول باشد. نکاح شغار در اسلام با این قول رسول خدا که فرمود: «لَا شِغَارَ فِی الْإِسْلَامِ»[1] «در اسلام نکاح شغار وجود ندارد»، حرام گردیده است. در جای دیگر رسول خدا ج می‌فرمایند: «لَا شِغَارَ فِی الْإِسْلَامِ» قالوا: و ما الشغارُ؟ قال: «نِکَاحُ الْمَرْأَةِ بِالْمَرْأَةِ، لَا صَدَاقَ بَیْنَهُمَا».[2]

ترجمه: «رسول خدا ج فرمودند در اسلام شغار وجود ندارد. اصحاب گفتند، شغار چیست؟ پیامبر فرمود: شغار عبارت است از اینکه زنی را در عوض زن دیگر بدون مهریه به ازدواج در آورند».



[1]- به روایت امام مسلم (1415) و نسائی (6/111) و ابن ماجه (1885) و امام احمد (4/429 و 3/162 و 2/35). [مؤلف]

[2]- به روایت طبرانی در معجم الصغیر (1؟158). [مؤلف]

هیثمی در مجمع الزوائد (5/261) می‌گوید: ضعیف است. [مصحح]

6- نکاح مقت

6- نکاح مقت

در نکاح مقت، برادران بعد از وفات پدر خویش با زن وی «پدر خود» ازدواج می‌کردند و به نیابت از پدر خود تمامی آن‌ها در آن زن «زن پدر خود» با هم شریک می‌شدند «و در واقع تمامی برادران با یک زن که زن پدر آن‌ها بود ازدواج می‌کردند».

5- نکاح ضَیزَن

5- نکاح ضَیزَن

هرگاه مردی فوت می‌کرد و آن مرد، فرزندانی از زن دیگری داشت، زن وی جزو میراث به جا مانده از مرد فوت شده به بزرگ‌ترین پسر وی تعلق می‌گرفت و زن پدر او از جمله میراث آن پسر به شمار می‌آمد؛ به طوری که آن پسر می‌توانست و حق داشت آن زن را از ازدواج منع کند؛ مگر اینکه آن زن با دادن فدیه خود را از این «مهلکه» نجات می‌داد.

هنگامی که وارث با زن پدر خود ازدواج می‌کرد و زن پدر او از او صاحب فرزندی می‌شد، فرزندان آن زن از جمله برادران وارث به شمار می‌آمدند.