ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
10- ایجاد رابطهی نیکو بین مادر شوهر و عروس
اسلام بر زن و شوهر فرض نموده است که حسن معاشرت و رابطهی صمیمانهای داشته باشند و بین آنها مودّت و رحمت برقرار نموده است؛ پس واجب است با دیگران بخصوص با خانوادهی همدیگر ارتباطی صمیمانه داشته باشند.
زن از این امر که رابطهی شوهرش را با خانوادهاش را مکدر نماید، بر حذر داشته شده است؛ چرا که در این کار معصیت خدا و رسول خدا وجود دارد؛ پس نافرمانی والدین عملی ناپسند است که باعث قطع صلهی رحم و سنگدلی میگردد و ارتباط را از بین میبرد.
افراد خانواده چراغ راه و نور زندگی هستند، نه سوزان یا خار کشنده و باید همسران به این فرمودهی خداوند عمل نمایند که تبارک و تعالی میفرماید:
﴿وَقَضَىٰ رَبُّکَ أَلَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّآ إِیَّاهُ وَبِٱلۡوَٰلِدَیۡنِ إِحۡسَٰنًاۚ﴾ [الإسراء: 23].
«الا ای انسان! پروردگارت فرمان داده است که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید و با آنان نیکو رفتار نمایید».
و سعادت خانواده زمانی تحقق میپذیرد و ادامه مییابد که زن، شوهر خویش را در انجام وظایف مربوط به اقوامش و دوام صلهی رحم او و صلهی رحم خویش نسبت به آنها کمک نماید و همچنین زن باید مرد را در اطاعت خدا یاری دهد و در احترام نسبت به او احسان و نیکی به آنها مهربانی و دلسوزی و یادآوری زحمات خانوادهاش نسبت به او کمک نماید؛ پس در این حال است که مهربانی و دلسوزی و رحمت بین فرزند و خانوادهاش ادامه مییابد. همچنین اسلام، مادر شوهر را از ظلم و سختگیری بر حذر میدارد و او را به برپایی صلح و آرامش دایم با عروس که مانند دخترش است، دعوت میکند و شایسته است او با عروسش با مهربانی و أنس و شفقت همانند برخورد او نسبت به فرزندش عمل نماید و بدین گونه محبت و آرامش برپا میگردد و خانواده در صلح و صفا به سر میبرد.
9- مرد شب هنگام ناگهانی بر زنش وارد نشود
از حضرت انسس روایت است که پیامبر ج هیچگاه شبانه بر اهلش وارد نمیشد؛ بلکه صبح یا عصر وارد میشد[1] و از عبدالله بن عمر روایت شده است که رسول خدا شبی از سفر برمیگشتند و در مکانی به نام «عقیق» فرود آمدند و مردم را از رفتن به خانه به طور ناگهانی منع فرمودند. اما دو نفر به این نهی گوش ندادند و بدون اطلاع قبلی وارد منزل خود شدند که هر دو چشمشان به مورد زشتی افتاد.[2]
عبدالله بن رواحه میگوید که از سفر برگشته بود و عجله نمود و بدون اطلاع خواست وارد منزلش شود، چشمش به نور چراغی افتاد و دید که کسی با زنش همراه است. شمشیرش را درآورد که ناگهان زن متوجه شد، گفت: دست نگهدار این فلان زن است که دارد موهای من را شانه میکند. عبدالله نزد پیامبر ج آمد و موضوع را بازگو کرد. ایشان از آن به بعد از اینکه کسی شبانه بدون اطلاع همسرش بر او وارد شود نهی فرمودند.[3]
8- آگاهی مرد به مسایل فقهی زنان
شایسته است که شوهر احکام فقهی مربوط به زنان را به دلیل مرتکب نشدن اعمال حرام یاد بگیرد و احکام: طهارت، نماز، حیض و... را به همسرش، در صورتی که از آن اطلاعی ندارد، بیاموزد.
خداوند تبارک و تعالی میفرماید:
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ قُوٓاْ أَنفُسَکُمۡ وَأَهۡلِیکُمۡ نَارٗا وَقُودُهَا ٱلنَّاسُ وَٱلۡحِجَارَةُ﴾ [التحریم: 6].
«ای مؤمنان! خود و خانواده خویش را از آتش دوزخی برکنار دارید که افروزینهی آن انسانها و سنگها است».
و اگر شوهر زن، این احکام را نداند یا اینکه توانایی یاد دادن آن را به همسرش نداشته باشد؛ پس باید زن در مجالس عمومی که مخصوص زنان است، آن را از عالمان و دانشمندان سؤال نماید.
پیامبر عظیم الشأن اسلام میفرماید: «نِعْمَ النِّسَاءُ الأَنْصَارِ لَمْ یَمْنَعْهُنَّ الحَیَاءُ أَنْ یَتَفَقَّهْنَ فِی الدِّینِ».[1]
ترجمه: «زنان انصار بسیار زنان خوبی هستند که حیاء مانع فهم مسائل فقهی آنان نمیشود».
7- گوش کردن به انتقاد زن با حوصله
در برخی از موارد ازواج پیامبر در مشاجره با ایشان در مقابل ایشان تندخویی میکرد و یک بار یکی از آنها تا شب با پیامبر ج قهر کرد.
از حضرت عایشهل روایت شده است که بین ایشان و پیامبر یک مشاجرهی لفظی درگرفت. پیامبر ج به او فرمود: به چه کسی راضی هستی که بین من و تو «قضاوت کند» آیا به حضرت عمرس راضی هستی؟
حضرت عایشهل فرمود من به حضرت عمرس راضی نمیشوم؛ زیرا ایشان دارای اخلاقی تند هستند.
پیامبر ج فرمود: «آیا راضی هستی که پدرت بین من و تو قضاوت کند» فرمود: بله، حضرت عایشه روایت میکند که رسول الله فرستادهای نزد او فرستاد، پس گفت: «عایشه چنین است و چنان». حضرت عایشه فرمود: جز حق چیز دیگری مگوی. حضرت ابوبکرس با سیلی به صورت او کوبید به طوری که مثل آب از بینی او خون جاری شد و با عصبانیت فرمود تو و پدرت حقگو هستید، اما رسول خدا حق نمیگوید؟ پیامبر ج فرمود: ای ابوبکر، ما از شما برای کتک زدن کمک نخواستیم. سپس حضرت ابوبکرس چوبی را در منزل پیداکرد برداشت و شروع به زدن حضرت عایشهل کرد. حضرت عایشهل از دستش فرار کرد و خود را به پشت پیامبر چسباند. پیامبر فرمود ابوبکرس شما را به خدا قسم میدهم که از اینجا برو من تو را برای کتک زدن نخواستهام.[1]
یک بار حضرت عایشهل در حالی که عصبانی بود به پیامبر گفت: آیا این طور نیست که تو گمان میکنی که رسول الله هستی؟ پس پیامبر تبسمی کردند و با بردباری و مهربانی با او برخورد نمودند.[2]
برخی اوقات زن بر شوهرش بیپروایی و گستاخی میکند و از حق مردش تخطی مینماید؛ پس در چنین مواردی پیامبر اکرم برای ما الگو و رهبر هستند و ایشان به ما تعلیم دادهاند که در چنین مواردی با زن چگونه برخورد نماییم. بنا به فرمودهی پیامبر اکرم ج که: «إِنَّمَا النِّسَاءُ شَقَائِقُ الرِّجَالِ»، «زنان همانند مردان هستند (مثل اینکه زنان و مردان یکی بودند و زنان از مردان جدا شدند)».[3] شایسته است که مرد، عاقل و حکیم باشد؛ مخصوصاً در مواقع ضعف و خطا و نادانی و بی فکری زن؛ چراکه اگر اشتباه با اشتباه جواب داده شود، نتیجهی آن افزایش اشتباه «و جدایی» خواهد بود و این امر بسیار نکوهیده و زشت است و به صلاح زوجین نخواهد بود.
[1]- حافظ دمشقی آن را تخریج کرده است. السهط الثمین. ص 51. [مؤلف]
این روایت ضعیف است. البوصیری در إتحاف الخیرة المهرة (4/71) میگوید: ضعیف است؛ و هیثمی در مجمع الزوائد (4/325) میگوید: در سند آن محمد بن اسحاق که مدلس (که عنعنه کرده است) و سلمه بن الفضل وجود دارد. امام بخاری دربارۀ سلمه بن الفضل میگوید: در نزد او مناکیر وجود دارد، نسائی میگوید: ضعیف است. و آلبانی نیز آن را در السلسلة الضعیفة (2985) به طور خلاصه آورده است. [مصحح]
[2]- همان.
[3]- به روایت ابوداود (236) و ترمذی (113) در الطهارة – و امام احمد (6/256). [مؤلف]
آلبانی در السلسلة الصحیحة (5/219) میگوید: صحیح است. [مصحح]
6- کمک و همکاری به زن در انجام امور خانواده
حضرت عایشهل میفرماید: پیامبر ج در امور مربوط به منزل به ما کمک میکردند و زمانی که وقت نماز فرا میرسید، به سوی نماز خارج میشد.[1] و لباسش را میدوخت و کفشهایش را تعمیر کرد.[2]
در این حدیث ترغیب «به کمک کردن شوهر به زن در انجام امور خانواده» یک نوع تواضع و ترک غرور و خدمت مرد به خانوادهاش وجود دارد.