ترغیب به طلب رزق و روزی در صبح زود و جز آن؛ و آنچه دربارهی خواب صبح آمده است
2471-1693- (1) (صحیح لغیره)
عَنْ صَخْرِ بن وَدَاعَةَ الْغَامِدِیِّ الصحابیِّ س؛ أَنَّ رَسُولَ الله ج قَالَ: «اللَّهُمَّ بَارِکْ لِأُمَّتِی فِی بُکُورِهَا». وَکَانَ إِذَا بَعَثَ سَرِیَّةً أَوْ جَیْشًا بَعَثَهُمْ مِنْ أَوَّلِ النَّهَارِ. وَکَانَ صَخْرٌ تَاجِرًا، فَکَانَ یَبْعَثُ تِجَارَتَهُ مِنْ أَوَّلِ النَّهَارِ؛ فَأَثْرَى وَکَثُرَ مَالُهُ.
رواه أبو داود والترمذی والنسائی وابن ماجه. وابن حبان فی "صحیحه". وقال الترمذی: "حدیث حسن، ولا یعرف لصخر الغامدی عن النبی ج غیر هذا الحدیث".
از صخر بن وَداعة الغامدیِ صحابی س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «خداوندا! برای امتم در صبح و اول روزشان برکت قرار بده». و رسول الله ج هر وقت سریه یا لشکری را به مأموریتی میفرستاد، آنها را در ابتدای روز میفرستاد. صخر فرد تاجری بود و کاروان تجارت خود را اول روز میفرستاد، پس ثروتمند شده و مالش زیاد گردید.
(قال المملی) عبد العظیم: "رووه کلهم عن عمارة بن حدید عن صخر، وعمارة بن حدید بجَلیّ؛ سئل عنه أبو حاتم الرازی؟ فقال: مجهول. وسئل عنه أبو زرعة؟ فقال: لا یُعرف. وقال أبو عمر النَّمَری: صخر بن وداعة الغامدی، وغامد فی الأزد، سکن الطائف، وهو معدود فی أهل الحجاز، روى عنه عمارة بن حدید وهو مجهول، ولم یروِ عنه غیر یعلى الطائفی، ولا أعرف لصخر غیر حدیث "بورک لأمَّتی فی بکورها"، وهو لفظ رواه جماعة عن النبی ج" انتهى کلامه. (قال المملی) /: "وهو کما قال أبو عمر، قد رواه جماعة من الصحابة عن النبی ج، منهم علی، وابن عباس، وابن مسعود، وابن عمر، وأبو هریرة، وأنس بن مالک، وعبد الله بن سلام، والنواس بن سمعان، وعمران بن حصینن وجابر بن عبد الله، وبعض أسانیده جید، ونُبَیط بن شریط؛ وزاد فی حدیثه "یوم خمیسها"([1])، وبریدة، وأوس بن عبد الله، وعائشة، وغیرهم من الصحابة رضی الله عنهم أجمعین، وفی کثیر من أسانیدها مقال، وبعضها حسن، وقد جمعتها فی جزء، وبسطت الکلام علیها".
2472-1045- (1) (ضعیف) وَرُوِیَ عن عائشة ل قالت: قال رسول الله ج: «باکِروا([2]) طلَبَ الرِّزْقِ؛ فإنَّ الغُدُوَّ بَرَکَةٌ ونَجاحٌ».
رواه البزار والطبرانی فی الأوسط
از عایشه ل روایت است که رسول الله ج فرمودند: «صبح زود برای کسب رزق اقدام کنید، چراکه در صبح زود برکت و پیشرفت و ترقی نهفته است».
2473-1046- (2) (ضعیف جداً) وَرُوِیَ عَنْ عُثْمَانَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «الصُّبْحَةُ تَمْنَعُ الرِّزْقَ».
از عثمان س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «خواب در سپیدهدم مانع رزق میشود».
رواه أحمد([3]) والبیهقی وغیرهما، وأورده ابن عدی فی "الکامل"، وهو ظاهر النکارة.
2474-1047- (3) (موضوع) وَرُوِیَ عَنْ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُحَمَّدٍ ج قَالَتْ: مَرَّ بِیَ رَسُولُ اللهِ ج وَأَنَا مُضْطَجِعَةٌ مُتَصبِّحَةٌ، فَحَرَّکَنِی بِرِجْلِهِ ثُمَّ قَالَ: «یَا بُنَیَّةُ! قَوْمِی اشْهَدِی رِزْقَ رَبِّکِ، وَلَا تَکُونِی مِنَ الْغَافِلِینَ؛ فَإِنَّ اللهَ یَقْسِمُ أَرْزَاقَ النَّاسِ مَا بَیْنَ طُلُوعِ الْفَجْرِ إِلَى طُلُوعِ الشَّمْسِ».
رواه البیهقی.
از فاطمه لدختر رسول الله ج روایت است که میگوید: درحالیکه بر پهلو دراز کشیده و هنگام سپیده دم در خواب بودم رسول الله ج از کنار من گذشت و مرا با پای خود تکان داد و فرمود: دخترم، برخیز و شاهد رزق پروردگارت باش و از غافلان مباش. چراکه خداوند متعال رزق و روزی مردم را مابین طلوع فجر تا طلوع خورشید تقسیم میکند».
2475- ورواه أیضاً عَنْ عَلِیٍّ س قَالَ: دَخَلَ رَسُولُ اللهِ ج عَلَى فَاطِمَةَ بَعْدَ أَنْ صَلَّى الصبْحَ وَهِیَ نَائِمَةٌ ... فَذَکَرَه بِمَعْنَاهُ([4]).
2476-1048- (4) (ضعیف) وروى ابن ماجه من حدیث عَلِیٍّ س قَالَ: «نَهَى رَسُولُ اللَّهِ ج عَنِ النَّوْمِ([5]) قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ».
و ابن ماجه از طریق علی س روایت میکند که رسول الله ج از خوابیدن قبل از طلوع خورشید نهی کرده است.
3 -(الترغیب فی ذکر الله تعالى فی الأسواق ومواطن الغفلة)
([1]) قلت: هذه الزیادة لا تصح؛ لأنَّ فی سندها متهم، ومن لا یُعرف، أخرجه الطبرانی فی "الصغیر" (رقم 880- الروض)، وهی فی حدیث ابن عباس أیضاً وفیه ضعف، وحدیث عائشة وفیه مجهول، وهی مخرجة عندی مع أکثر الأحادیث التی أشار إلیها المؤلف فی "الروض النضیر" تحت حدیث ابن عمر (490).
([2]) قال فی "اللسان": "وبَکَرَ على الشیء وإلیه یبکر بکوراً، وبکر تبکیراً، وابتکر وأبکر وباکره: أتاه بکرة، کله بمعنى". وکان الأصل: "باکروا الغدو فی طلب" والتصحیح من مصدری الحدیث. وهو مخرج فی "الضعیفة" تحت الحدیث (2837).
([3]) عزوه إلیه وهم، تبعه فیه الهیثمی (4/ 62)، وإنما رواه ابنه عبدالله فی "زوائد المسند" (1/ 73). وهو مخرج فی "الضعیفة" (3019). وفی الأصل: "نوم الصبحة. ."، وهو خطأ لعله من الناسخ.
([4]) قلت: وإسناده إسناد الذی قبله، وإنما اضطرب فیه أحد رواته کما بینته فی "الضعیفة" (5170)، وکذلک لم أخصه برقم، ورقم له الجهلة! واقتصروا على تضعیفهما، ومن عیهم أنهم لم یبینوا علة الأول، وقالوا فی الآخر: "وفیه عبدالملک بن هارون، ضعیف". ولو کان عندهم شیء من العلم لعکسوا وقالوا فی هذا من تقدم. على أن عبدالملک هذا أسوأ مما قالوا. فقد کذبه جمع منهم یحیى، وقال ابن حبان: "یضع الحدیث". وهذا بخلاف حدیث علی الآتی بعده؛ فإنه ضعیف، وهو مخرج فی "الضعیفة" برقم (4719).
([5]) کذا الأصل، وهو خطأ فاحش صوابه (السوم)، وقد نبه علیه الناجی (ق 158/ 2).
ترغیب به کسب [روزی] از راه خرید و فروش و ...
2460-1685- (1) (صحیح) عَنِ المِقْدَامِ بنِ معدِ یکربٍ س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «مَا أَکَلَ أَحَدٌ طَعَامًا قَطُّ خَیْرًا مِنْ أَنْ یَأْکُلَ مِنْ عَمَلِ یَدِهِ، وَإِنَّ نَبِیَّ اللَّهِ دَاوُدَ کَانَ یَأْکُلُ مِنْ عَمَلِ یَدِهِ».
رواه البخاری وغیره.
از مقدام بن معد یکرب س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هیچکس بهتر از غذایی نخورده است که با کار و دسترنج خود به دست آورده؛ و رسول خدا داود u از دسترنج خود غذا میخورد».
(صحیح) وابن ماجه، ولفظه: قَالَ: «مَا کَسَبَ الرَّجُلُ کَسْبًا أَطْیَبَ مِنْ عَمَلِ یَدِهِ، وَمَا أَنْفَقَ الرَّجُلُ عَلَى نَفْسِهِ وَأَهْلِهِ وَوَلَدِهِ وَخَادِمِهِ فَهُوَ صَدَقَةٌ»([1]).
و در روایت ابن ماجه آمده است: «هیچ مردی حلالتر از دسترنج خودش به دست نمیآورد و مردی نیست که بر خودش و خانوادهاش و فرزندانش و خدمتکارانش انفاق میکند مگر اینکه برای او صدقه به شمار میرود».
2461-1686- (2) (صحیح) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «لَأَنْ یَحْتَطِبَ أَحَدُکُمْ حُزْمَةً عَلَى ظَهْرِهِ؛ خَیْرٌ لَهُ مِنْ أَنْ یَسْأَلَ أَحَدًا فَیُعْطِیَهُ أَوْ یَمْنَعَهُ».
رواه مالک والبخاری ومسلم والترمذی والنسائی. [مضی 8- الصدقات/2].
از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «اینکه یکی از شما بار هیزمی را بر پشت خود حمل کند [و این طریق کسب درآمد کند] برای او بهتر است از اینکه از کسی چیزی بخواهد، چه به او بدهد یا نه».
2462-1687- (3) (صحیح) وَعَنِ الزُّبَیْرِ بْنِ العَوَّامِ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «لَأَنْ یَأْخُذَ أَحَدُکُمْ أَحْبُلَهُ فَیَأْتِیَ بِحُزْمَةٍ مِن حَطَبٍ عَلَى ظَهْرِهِ فَیَبِیعَهَا، فَیَکُفَّ بِهَا وَجْهَهُ؛ خَیْرٌ لَهُ مِنْ أَنْ یَسْأَلَ النَّاسَ أَعْطَوْهُ أَوْ مَنَعُوهُ».
رواه البخاری. [مضی 8- الصدقات/4].
از زبیر بن عوام س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «اگر یکی از شما طنابی بَر دارد و یک پشته چوب را بر پشتش گذاشته و بیاورد و آن را بفروشد و به واسطهی آن آبرو و حیثیت خود را نگه دارد، برای او بهتر از آن است که به سوی مردم دست دراز کند، چیزی به او بدهند یا ندهند».
2463-1042- (1) (ضعیف) وَعَنْ أَنَسِ س: أَنَّ رَجُلًا مِنَ الْأَنْصَارِ أَتَى النَّبِیَّ ج فَسَأَلهُ، فَقَالَ: «أَمَا فِی بَیْتِکَ شَیْءٌ؟». قَالَ: بَلَى، حِلْسٌ([2]) نَلْبَسُ بَعْضَهُ، وَنَبْسُطُ بَعْضَهُ، وَقَعْبٌ نَشْرَبُ فِیهِ مِنَ الْمَاءِ. قَالَ: «ائْتِنِی بِهِمَا». فَأَتَاهُ بِهِمَا، فَأَخَذَهُمَا رَسُولُ اللَّهِ ج بِیَدِهِ وَقَالَ: «مَنْ یَشْتَرِی هَذَیْنِ؟». قَالَ رَجُلٌ: أَنَا آخُذُهُمَا بِدِرْهَمٍ. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ یَزِیدُ عَلَى دِرْهَمٍ (مَرَّتَیْنِ، أَوْ ثَلَاثًا)؟». قَالَ رَجُلٌ: أَنَا آخُذُهُمَا بِدِرْهَمَیْنِ. فَأَعْطَاهُمَا إِیَّاهُ، فَأَخَذَ الدِّرْهَمَیْنِ فَأَعْطَاهُمَا الْأَنْصَارِیَّ وَقَالَ: «اشْتَرِ بِأَحَدِهِمَا طَعَامًا فَانْبِذْهُ إِلَى أَهْلِکَ، وَاشْتَرِ بِالْآخَرِ قَدُومًا فَأئْتِنِی بِهِ». فَأَتَاهُ بِهِ، فَشَدَّ فِیهِ رَسُولُ اللَّهِ ج عُودًا بِیَدِهِ ثُمَّ قَالَ: «اذْهَبْ فَاحْتَطِبْ وَبِعْ، وَلَا أَرَیَنَّکَ خَمْسَةَ عَشَرَ یَوْمًا». فَفَعَلَ، فَجَاءَ وَقَدْ أَصَابَ عَشْرَةَ دَرَاهِمَ، فَاشْتَرَى بِبَعْضِهَا ثَوْبًا وَبِبَعْضِهَا طَعَامًا، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «هَذَا خَیْرٌ لَکَ مِنْ أَنْ تَجِیءَ الْمَسْأَلَةُ نُکْتَةً([3]) فِی وَجْهِکَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ» الحدیث.
از انس س روایت است که مردی از انصار نزد رسول الله ج آمده و از او درخواست کمک نمود؛ رسول الله ج فرمود: «آیا در خانهات چیزی نیست؟». گفت: بله، لباسی است که بخشی از آن را میپوشم و بخشی از آن را به عنوان فرش استفاده میکنم. و کاسهای است که با آن آب مینوشم. رسول الله ج فرمود: «با آنها نزد من بیا». پس با آنها آمده و رسول الله ج آنها را گرفت و فرمود: »چه کسی این دو را میخرد؟». مردی گفت: من آنها را به یک درهم میخواهم. رسول الله ج فرمود: »چه کسی بیش از یک درهم میخرد؟». (دو یا سه بار این را گفتند) مردی گفت: من آنها را به دو درهم میخرم. پس به وی فروخته شد. رسول الله ج دو درهم را گرفته و آنها را به مرد انصاری داد و فرمود: «با یک درهم غذا بخر و به خانوادهات بده و با درهم دیگر تیشهای بخر و نزد من بیا». پس با تیشهای که خرید نزد رسول الله ج آمد و رسول خدا با چوب، دستهای برای آن درست کرد. سپس فرمود: «برو و چوب جمع کن و بفروش. و تو را پانزده روز نبینم». پس وی چنین کرد. و درحالی بازگشت که ده درهم داشت. پس با بخشی از آن لباس و با بخشی از آن غذا خرید. سپس رسول الله ج فرمود: «این برای تو بهتر است از اینکه درخواست (مال) کنی و این روز قیامت نقطهای در چهرهات باشد».
رواه أبو داود واللفظ له، والنسائی، والترمذی وقال: "حدیث حسن". وتقدم بتمامه فی "المسألة" [8- الصدقات/4]([4]).
2464-1688- (4) (صحیح لغیره) وَعَنْ سَعِیدِ بْنِ عُمَیْرٍ عَن عَمِّهِ س قَالَ: سُئِلَ رَسُولُ اللهِ ج: أَیُّ الْکَسْبِ أَطْیَبُ؟ قَالَ: «عَمَلُ الرَّجُلِ بِیَدِهِ، وَکُلُّ کَسْبٍ مَبْرُور([5])».
رواه الحاکم وقال: "صحیح الإسناد". قال ابن معین: "عم سعید هو البراء". ورواه البیهقی عن سعید بن عمر مرسلاً، وقال: "هذا هو المحفوظ، وأخطأ من قال: عن عمه".
سعید بن عمیر از عمویش س روایت میکند که گفت: از رسول الله ج سؤال شد کدام کسب درآمد پاکتر است؟ رسول الله ج فرمود: «کار کردن مرد با دست خودش و هر کسب نیک [که در آن شبهه و خیانتی نباشد]».
2465-1689- (5) (صحیح لغیره) وَعَنْ جُمَیْعِ بْنِ عُمَیْرٍ عَنْ خَالِد قَالَ: سُئِلَ رَسُولُ الله ج عَنْ أَفْضَلِ الْکَسْبِ؟ فَقَالَ: «بَیْعٌ مَبْرُورٌ، وَعَمَلُ الرَّجُلِ بِیَدِهِ».
رواه أحمد والبزار، والطبرانی فی "الکبیر" باختصار وقال: "عن خالد أبی بردة بن نِیار". وروى البیهقی عن محمد بن عبدالله بن نمیر، وذکر له هذا الحدیث، فقال: "إنما هو عن سعید بن عمیر".
جُمیع بن عمیر از خالد روایت میکند که میگوید: از رسول الله ج در مورد برترین نوع کسب درآمد سؤال شد؟ رسول الله ج فرمود: «خرید و فروش نیک و کار کردن مرد با دست خودش».
2466-1690- (6) (صحیح) وَعَنِ ابْنِ عُمَرَ ب قَالَ: سُئِلَ رَسُولُ الله ج عَنْ أَفْضَلِ الْکَسْبِ؟ فَقَالَ: «بَیْعٌ مَبْرُورٌ، وَعَمَلُ الرَّجُلِ بِیَدِهِ».
رواه الطبرانی فی "الکبیر" و"الأوسط"، ورواته ثقات([6]).
از ابن عمر ب روایت است که میگوید: از رسول الله ج در مورد برترین نوع کسب درآمد سؤال شد؟ رسول الله ج فرمود: «خرید و فروش نیک [مطابق با شریعت] و کار کردن مرد با دست خودش».
2467-1691- (7) (صحیح لغیره) وَعَنْ رَافِعِ بْنِ خَدِیجٍ س قَالَ: قِیلَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ! أَیُّ الْکَسْبِ أَفْضَلُ؟ قَالَ: «عَمَلُ الرَّجُلِ بِیَدِهِ، وَکُلُّ بَیْعٍ مَبْرُورٌ».
رواه أحمد والبزار، ورجال إسناده رجال "الصحیح" خلا المسعودی؛ فإنه اختلط، واختُلف فی الاحتجاج به، ولا بأس به فی المتابعات([7]).
از رافع بن خَدیج س روایت است که گفته شد: ای رسول الله ج! کدام کسب درآمد برتر است؟ رسول الله ج فرمود: «کار کردن مرد با دست خودش و هر خرید و فروش نیک».
2468-1692- (8) (صحیح لغیره) وَعَنْ کَعْبِ بْنِ عُجْرَة س قَالَ: مَرَّ عَلَى النَّبِیِّ ج رَجُلٌ، فَرَأَى أَصْحَابُ رَسُولِ اللهِ ج مِنْ جَلَدِهِ وَنَشَاطِهِ، فَقَالُوا: یَا رَسُولَ اللهِ! لَوْ کَانَ هَذَا فِی سَبِیلِ اللهِ؟ فَقَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «إِنْ کَانَ خَرَجَ یَسْعَى عَلَى وَلَدِهِ صِغَارًا فَهُوَ فِی سَبِیلِ اللهِ، وَإِنْ کَانَ خَرَجَ یَسْعَى عَلَى أَبَوَیْنِ شَیْخَیْنِ کَبِیرَیْنِ فَهُوَ فِی سَبِیلِ اللهِ، وَإِنْ کَانَ خَرَجَ یَسْعَى عَلَى نَفْسِهِ یُعِفُّهَا فَهُوَ فِی سَبِیلِ اللهِ، وَإِنْ کَانَ خَرَجَ رِیَاءً وَمُفَاخَرَةً فَهُوَ فِی سَبِیلِ الشَّیْطَانِ».
رواه الطبرانی ورجاله رجال "الصحیح"([8]).
از کعب بن عُجره س روایت است که مردی از کنار رسول الله ج عبور کرد و اصحاب رسول الله ج قوت و چابکی او را دیدند. گفتند: ای کاش این فرد در راه خدا بود! رسول الله ج فرمود: «اگر کسی جهت کسب درآمد برای فرزند کوچکش کار کند، پس او در راه خداست. و اگر کسی جهت کسب درآمد برای پدر و مادر پیرش کار کند، پس او در راه خداست و اگر کسی جهت کسب درآمد برای خودش کار کند، پس او در راه خداست. و اگر کسی به خاطر ریا و تفاخر کار کند، پس او در راه شیطان است».
2469-1043- (2) (ضعیف) وَرُوِیَ عن ابن عُمَرَ ب عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُؤْمِنَ الْمُحْتَرِفَ».
رواه الطبرانی فی "الکبیر" والبیهقی.
از ابن عمر ب روایت است که رسول الله ج فرمودند: «خداوند متعال مومنی را که کسب معاش میکند، دوست دارد».
2470-1044- (3) (ضعیف) وَرُوِیَ
عَنْ عَائِشَةَ ل قَالَت: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ أَمْسَى کالًّا مِنْ عَمَلِ یَدهِ؛ أَمْسَى مَغْفُورًا لَهُ».
رواه الطبرانی فی "الأوسط"، والأصبهانی من حدیث ابن عباس([9]). وتقدم من هذا الباب غیر ما حدیث فی "المسألة" [8- الصدقات/4] أغنى عن إعادتها هنا.
از عایشه ل روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس روز را با خستگی کار برای کسب حلال شب کند، مورد مغفرت و بخشش قرار میگیرد».
2- (الترغیب فی البکور فی طلب الرزق وغیره وما جاء فی نوم الصبحة)
([1]) قلت: ورواه أحمد أیضاً، وهو مخرَّج فی "غایة المرام" (121/ 163).
([2]) به کسر حاء و سکون لام: لباسی زخیم است که بر پشت شتر زیر پالان میاندازند. و (القعب): کاسه
([3]) (نکتة) به ضم نون و سکون کاف: اثری چون نقطه را گویند.
([4]) انظر التعلیق علیه هناک.
([5]) کسبی که در آن شبهه و خیانتی نباشد.
([6]) قلت: بل إسناده صحیح کما بینته فی "الصحیحة" (607).
([7]) قلت: ومن طریقه أخرجه الطبرانی أیضاً فی "المعجم الأوسط".
([8]) کذا قال، وتبعه الهیثمی، وفیه نظر بینته فی الأصل، لکنْ له شواهد یتقوى بها، أشرت إلیها هناک.
([9]) قلت: ظاهر التخریج یفرق بین روایة الطبرانی فهی عن عائشة، وروایة الأصبهانی فهی عن ابن عباس، والواقع أن کلتیهما عن ابن عباس، ولا أصل له عن عائشة. وهو مخرج فی "الضعیفة" (2626).
ترغیب به زیاد صلوات فرستادن بر رسول الله ج و ترهیب از صلوات نفرستادن به هنگام ذکر نامش ج
2420-1656- (1) (صحیح) عَن أَبِی هُرَیرَةَ س؛ أَنَّ رَسُولَ الله ج قَالَ: «مَنْ صَلَّى عَلَیَّ صَلَاةً واحدةً؛ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ بِهَا عَشْرًا».
رواه مسلم وأبو داود والنسائی والترمذی، وابن حبان فی "صحیحه".
از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس یک درود بر من بفرستد، خداوند ده رحمت شامل او میکند».
(حسن صحیح) وفی بعض ألفاظ الترمذی([1]): «مَن صَلَّى عَلَیَّ مَرَّةً وَاحِدَةً؛ کتبَ اللهُ لَهُ بِهَا عَشْرَ حَسَناتٍ».
و در برخی روایتهای ترمذی آمده است: «هرکس یک صلوات بر من بفرستد، خداوند برای او ده نیکی مینویسد».
2421-1657- (2) (صحیح لغیره) وَعَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ س؛ أَنَّ النَّبِیَّ ج قَالَ: «مَنْ ذُکِرْتُ عِنْدَهُ، فَلْیُصَلِّ عَلَیَّ، وَمَنْ صَلَّى عَلَیَّ مَرَّة؛ صَلَّى الله عَلَیْهِ عَشْرًا».
از انس بن مالک س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «اگر نام من نزد کسی برده شد، باید بر من درود بفرستد و کسیکه یک بار بر من درود بفرستد خداوند ده رحمت شامل او میگرداند».
(صحیح) وفی روایة: «مَنْ صَلَّى عَلَیَّ صَلَاةً وَاحِدَةً؛ صَلَّى الله عَلَیْهِ عَشْرَ صَلَوَاتٍ، وَحَطَّ عَنْهُ بِهَا عَشْرَ سَیِّئَاتٍ، وَرَفَعَهُ بِهَا عَشْرَ دَرَجَاتٍ».
و در روایتی آمده است: «هرکس بر من یک بار صلوات بفرستد خدای متعال بر او ده صلوات (رحمت) میفرستد و ده گناه از او محو میسازد و مقامش را ده درجه ارتقا میبخشد».
(صحیح) رواه أحمد والنسائی - واللفظ له([2])- وابن حبان فی "صحیحه". والحاکم، ولفظه: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ صَلَّى عَلَیَّ صَلَاةً وَاحِدَةً؛ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ عَشْرَ صَلَوَاتٍ، وَحَطَّ عَنْهُ عَشْرَ خَطِیئَاتٍ».
و در روایت حاکم آمده است: رسول الله ج فرمودند: «هرکس یک بار بر من صلوات بفرستد، خداوند متعال بر او ده صلوات (رحمت) میفرستد و ده گناه را از او محو میسازد».
0-1028- (1) (ضعیف) والطبرانی فی "الصغیر" و"الأوسط"، ولفظه: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ صَلَّى عَلَیَّ صَلَاةً وَاحِدَةً؛ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ عَشْرًا، وَمَنْ صَلَّى عَلَیَّ عَشْرًا؛ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ مِائَةً، وَمَنْ صَلَّى عَلَیَّ مِائَةً؛ کَتَبَ اللَّهُ بَیْنَ عَیْنَیْهِ بَرَاءَةً مِنَ النِّفَاقِ، وَبَرَاءَةً مِنَ النَّارِ، وأَسْکَنَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مَعَ الشُّهَدَاءِ».
وفی إسناده إبراهیم بن سالم بن شبل الهجیمی، لا أعرفه بجرح ولا عدالة([3]).
و در روایت طبرانی در «الصغیر» و «الأوسط» آمده است: رسول الله ج فرمودند: «هرکس یک درود بر من بفرستد خداوند متعال ده درود (رحمت) بر او میفرستد و هرکس ده درود بر من بفرستد خداوند متعال صد درود بر وی میفرستد و هرکس صد مرتبه بر من درود بفرستد، خداوند متعال در بین چشمانش برائت از نفاق و آتش را مینویسد و روز قیامت او را همراه شهدا سکونت میدهد».
2422-1658- (3) (حسن لغیره) وَعَنْ عَبْدِالرَّحْمَنِ بْنِ عَوْفٍ س قَالَ: خَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ ج فَاتَّبَعْتُهُ حَتَّى دَخَلَ نَخْلًا فَسَجَدَ، فَأَطَالَ السُّجُودَ، حَتَّى خِفْتُ أَوْ خَشِیتُ أَنْ یَکُونَ اللَّهُ قَدْ تَوَفَّاهُ أَوْ قَبَضَهُ، قَالَ: فَجِئْتُ أَنْظُرُ، فَرَفَعَ رَأْسَهُ، فَقَالَ: «مَا لَکَ یَا عَبْدَالرَّحْمَنِ؟». قَالَ: فَذَکَرْتُ ذَلِکَ لَهُ، قال: فَقَالَ: «إِنَّ جِبْرِیلَ قَالَ لِی: أَلا أُبَشِّرُکَ([4]) أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ یَقُولُ: مَنْ صَلَّى عَلَیْکَ صَلَّیْتُ عَلَیْهِ، وَمَنْ سَلَّمَ عَلَیْکَ سَلَّمْتُ عَلَیْهِ، - زاد فی روایة- فَسَجَدْتُ لِلَّهِ شُکْرًا».
رواه أحمد، والحاکم وقال: "صحیح الإسناد".
از عبدالرحمن بن عوف س روایت است که رسول الله ج خارج شد و من او را تعقیب کردم تا اینکه وارد نخلستانی شده و سجده کرد؛ و سجده را چنان طولانی کرد که ترسیدم چه بسا الله متعال روحش را قبض کرده است؛ رفتم تا نگاهی بیندازم، رسول الله ج سرش را بلند کرده و گفت: «چه شده ای عبدالرحمن؟». پس ایشان را در جریان گذاشتم. رسول الله ج فرمود: «جبرئیل به من گفت: آیا به تو بشارت ندهم که خداوند ﻷ میفرماید: هرکس بر تو صلوات بفرستد من بر او صلوات (رحمت) میفرستم و کسیکه بر تو سلام بفرستد من بر او سلام میفرستم». و در روایتی آمده: «پس به خاطر شکر خداوند سجده کردم».
(حسن لغیره) ورواه ابن أبی الدنیا وأبو یعلى، ولفظه: قَالَ: کَانَ لَا یُفَارِقُ رَسُولَ اللَّهِ ج مِنَّا خَمْسَةٌ أَوْ أَرْبَعَةٌ مِنْ أَصْحَابِ النَّبِیِّ ج لِمَا یَنُوبُهُ مِنْ حَوَائِجِهِ بِاللَّیْلِ وَالنَّهَارِ، - قَالَ: - فَجِئْتُهُ وَقَدْ خَرَجَ، فَاتَّبَعَتْهُ، فَدَخَلَ حَائِطًا مِنْ حِیطَانِ الْأَسْوَافِ([5]) فَصَلَّى، فَسَجَدَ فَأَطَالَ السُّجُودَ، فبکیت، وَقُلْتُ: قَبَضَ اللَّهُ رُوحَهُ! قَالَ: فَرَفَعَ رَأْسَهُ فَدَعَانِی فَقَالَ: «مَا لکَ؟». فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ! أَطَلْتَ السُّجُودَ؛ قُلْتُ: قَبَضَ اللَّهُ رَوْحَ رَسُولِهِ، لَا أَرَاهُ أَبَدًا! قَالَ: «سَجَدْتُ شُکْرًا لِرَبِّی فِیمَا أَبْلَانِی فِی أُمَّتِی، مَنْ صَلَّى عَلَیَّ صَلَاةً مِنْ أُمَّتِی ؛کُتِبَ الله لَهُ عَشْرُ حَسَنَاتٍ، وَمحا عَنْهُ عَشْرُ سَیِّئَاتٍ». لفظ أبی یعلى.
و در روایت ابویعلی آمده است: «پنج یا چهار نفر از اصحاب رسول الله ج از او جدا نمیشدند تا احتیاجات و نیازهای رسول الله ج را در شب و روز برآورده سازند؛ من نزد رسول الله ج رفتم درحالیکه خارج میشد؛ پس من به دنبالش رفتم تا اینکه به باغی از باغهای اسواف وارد شد و شروع به نماز خواندن نموده و سجده را طولانی کرد. به گریه افتادم و با خود گفتم: خداوند او را قبض روح کرده! رسول الله ج سرش را بلند کرد و مرا فراخوانده و فرمود: «تو را چه شده است؟». گفتم: ای رسول الله ج! سجده را طولانی کردی، گفتم: خدا رسولش را قبض روح کرده و دیگر هیچ وقت او را نمیبینم. رسول الله ج فرمود: «جهت شکر پروردگارم سجده کردم به خاطر نعمتهایی که در مورد امتم به من ارزانی داشته است! اگر کسی از امتم بر من صلواتی بفرستد، خداوند برای او ده نیکی نوشته و ده گناه از او پاک میکند».
وقال ابن أبی الدنیا: «مَنْ صَلَّى عَلَیَّ صَلَاةً؛ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ عَشْرًا».
وفی إسنادهما موسى بن عبیدة الرَّبَذی([6]).
و در روایت ابن ابی الدنیا آمده است: «هرکس بر من یک صلوات بفرستد، خداوند ده صلوات بر او میفرستد».
قوله: "فیما أبلانی"؛ یعنی: در آنچه به من نعمت داده. و(الإبلاء): انعام و مژدگانی.
2423-1029- (2) (ضعیف) وَ عَنِ الْبَرَاءِ بْنِ عَازِبٍ س؛ أَنَّ النَّبِیَّ ج قَالَ: «مَن صَلَّى عَلَیَّ مَرَّةً؛ کَتَبَ اللهُ لَهُ عَشْرَ حَسَنَاتٍ، وَمَحَا بِهَا عَنْهُ عَشْرَ سَیِّئَاتٍ، وَرَفَعَهُ بِهَا عَشْرَ درجاتٍ، وَکُنَّ لَهُ عِدْلَ عَشْرِ رِقَابٍ
رواه ابن أبی عاصم فی "کتاب الصلاة" عن مولى للبراء، لم یُسمّه عنه([7]).
از براء بن عازب س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس یک بار بر من درود بفرستد خداوند متعال ده نیکی برای وی مینویسد و ده گناه از وی پاک میکند و ده درجه بر درجات او میافزاید و پاداش این عمل برای وی، چون آزاد کردن ده برده است».
2424-1659- (4) (حسن صحیح) وَعَنْ أبی بردة بن نیارٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ الله ج: «مَنْ صَلَّى عَلَیَّ مِنْ أُمَّتِی صَلَاةً مُخْلِصًا مِنْ قَلْبِهِ؛ صَلَّى الله عَلَیْهِ بِهَا عَشْرَ صَلَوَاتٍ، وَرَفَعَهُ بِهَا عَشْرَ دَرَجَاتٍ، وَکَتَبَ لَهُ بِهَا عَشْرَ حَسَنَاتٍ، وَمَحَا عَنْهُ عَشْرَ سَیِّئَاتٍ».
رواه النسائی والطبرانی والبزار.
از ابو بردة بن نیار س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرگاه فردی از امت من خالصانه از ته قلبش بر من درود بفرستد، خداوند بر او ده درود فرستاده و مقامش را ده درجه افزوده و برای او ده نیکی نوشته و ده گناه از او پاک میگرداند».
2425-1660- (5) (صحیح) وَعَنْ عَبْداللَّهِ بْن عَمْرو بنِ العَاص س؛ أَنَّهُ سَمِعَ النَّبِیَّ ج یَقُولُ: «إِذَا سَمِعْتُمُ المُؤَذِّنَ؛ فَقُولُوا مِثْلَ مَا یَقُولُ، ثُمَّ صَلُّوا عَلَیَّ؛ فَإِنَّهُ مَنْ صَلَّى عَلَیَّ صَلَاةً؛ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ عَشْرًا، ثُمَّ سَلُوا لِیَ الوَسِیلَةَ، فَإِنَّهَا مَنْزِلَةٌ فِی الجَنَّةِ لَا تَنْبَغِی إِلَّا لِعَبْدٍ مِنْ عِبَادِ اللَّهِ، وَأَرْجُو أَنْ أَکُونَ أَنَا هُوَ، فَمَنْ سَأَلَ لِیَ الوَسِیلَةَ حَلَّتْ عَلَیْهِ الشَّفَاعَةُ».
رواه مسلم وأبو داود والترمذی. [مضى 5- الصلاة/2].
از عبدالله بن عمرو بن العاص ب روایت است که از رسول الله ج شنیده که فرمودند: «چون اذان را شنیدید همچون آنچه مؤذن میگوید، بگویید سپس بر من درود بفرستید، زیرا هرکس بر من یکبار درود بفرستد خداوند در برابر آن بر وی ده بار درود میفرستد؛ سپس از خداوند برایم وسیله را بخواهید که آن مقام و مرتبتی است در بهشت که شایسته نیست مگر برای بندهای از بندگان خدا؛ و امیدوارم که من آن بنده باشم. پس هرکس وسیله را برایم درخواست کند شفاعتم بر وی حلال میشود».
2426-1030- (3) (منکر موقوف) وَعَنهُ قَالَ: «مَنْ صَلَّى عَلَى النَّبِیِّ ج وَاحِدَةً؛ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَمَلَائِکَتُهُ سَبْعِینَ صَلَاةً».
رواه أحمد بإسناد حسن([8]).
و از عبدالله بن عمرو ب روایت است که: هرکس یک بار بر رسول الله ج درود بفرستد خداوند متعال و فرشتگان هفتاد درود بر وی میفرستند».
2427-1661- (6) (حسن لغیره) وَعَنْ أَبِی طَلْحَةَ الْأَنْصَارِیِّ س قَالَ: أَصْبَحَ رَسُولُ اللَّهِ ج یَوْمًا طَیِّبَ النَّفْسِ، یُرَى فِی وَجْهِهِ الْبِشْرُ. قَالُوا: یَا رَسُولَ اللَّهِ! أَصْبَحْتَ الْیَوْمَ طَیِّبَ النَّفْسِ، یُرَى فِی وَجْهِکَ الْبِشْرُ؟ قَالَ: «أَجَلْ، أَتَانِی آتٍ مِنْ رَبِّی فَقَالَ: مَنْ صَلَّى عَلَیْکَ مِنْ أُمَّتِکَ صَلَاةً؛ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِهَا عَشْرَ حَسَنَاتٍ، وَمَحَا عَنْهُ عَشْرَ سَیِّئَاتٍ، وَرَفَعَ لَهُ عَشْرَ دَرَجَاتٍ، وَرَدَّ عَلَیْهِ مِثْلَهَا».
رواه أحمد والنسائی.
از ابوطلحه انصاری س روایت است روزی رسول الله ج درحالیکه سرور و خوشحالی در صورتش دیده میشد، مشاهده شد. گفتند: ای رسول الله ج امروز در صورتت آثار شادی و خوشحالی دیده میشود. رسول الله ج فرمود: «بله! فرستادهای از سوی پروردگارم آمده و گفت: اگر فردی از امتت بر تو صلواتی بفرستد، خداوند برای او ده نیکی نوشته و ده گناه از او پاک کرده و ده درجه بر درجات او افزوده و پاسخی همانند صلواتی که فرستاده به او میدهد».
(حسن صحیح) وفی روایة لأحمد: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج جَاءَ ذَاتَ یَوْمٍ وَالسُّرُورُ یُرَى فِی وَجْهِهِ، فَقَالُوا: یَا رَسُولَ اللَّهِ! إِنَّا لَنَرَى السُّرُورَ فِی وَجْهِکَ؟ فَقَالَ: «إِنَّهُ أَتَانِی المَلَک فَقَالَ: یَا مُحَمَّدُ! أَمَا یُرْضِیکَ أَنَّ رَبَّکَ عَزَّ وَجَلَّ یَقُولُ: إِنَّهُ لَا یُصَلِّی عَلَیْکَ أَحَدٌ مِنْ أُمَّتِکَ؛ إِلَّا صَلَّیْتُ عَلَیْهِ عَشْرًا، وَلَا یُسَلِّمُ عَلَیْکَ أَحَدٌ مِنْ أُمَّتِکَ؛ إِلَّا سَلَّمْتُ عَلَیْهِ عَشْرًا؟ قَالَ: بَلَى».
ورواه ابن حبان فی "صحیحه" بنحو هذه([9]).
و در روایت احمد آمده است: روزی رسول الله ج درحالیکه سرور و خوشحالی در صورتش دیده میشد، آمد. گفتند: ای رسول الله ج! ما آثار شادی را در صورتت میبینیم؟ رسول الله ج فرمود: «فرشتهای نزدم آمد و گفت: ای محمد آیا این مساله رضایت تو را به دنبال ندارد که الله ﻷ میفرماید: کسی از امتت نیست که بر تو صلوات بفرستد، مگر اینکه من بر او ده بار درود (رحمت) میفرستم و فردی از امتت بر تو سلام نمیکند مگر اینکه بر او ده بار سلام میکنم؟ رسول الله ج فرمود: بله».
0-1031- (4) (موضوع) ورواه الطبرانی، ولفظه: قال: دَخَلْتُ عَلَى رَسُولِ اللهِ ج وَأَسَارِیرُ وَجْهِهِ تَبْرُقُ، فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللهِ! مَا رَأَیْتُکَ أَطْیَبَ نَفْسًا، وَلَا أَظْهَرَ بِشْرًا مِنْ یَوْمِکَ هَذَا؟ قَالَ: «وَمَا لِی لَا تَطِیبُ نَفْسِی، وَیَظْهَرُ بِشْرِی، وَإِنَّمَا فَارَقَنِی جِبْرِیلُ عَلَیْهِ السَّلَامُ السَّاعَةَ، فَقَالَ: یَا مُحَمَّدُ! مَنْ صَلَّى عَلَیْکَ مِنْ أُمَّتِکَ صَلَاةً؛ کَتَبَ اللهُ لَهُ بِهَا عَشَرَ حَسَنَاتٍ، وَمَحَا عَنْهُ عَشَرَ سَیِّئَاتٍ، وَرَفَعَهُ بِهَا عَشَرَ دَرَجَاتٍ، وَقَالَ لَهُ الْمَلَکُ مِثْلَ مَا قَالَ: لَکَ. قُلْتُ: یَا جِبْرِیلُ! وَمَا ذَاکَ الْمَلَکُ؟ قَالَ: إِنَّ اللهَ عَزَّ وَجَلَّ وَکَّلَ مَلَکًا مِنْ لَدُنِ خَلْقِکَ إِلَى أَنْ یَبْعَثَکَ لَا یُصَلِّی عَلَیْکَ أَحَدٌ مِنْ أُمَّتِکَ إِلَّا قَالَ: وَأَنْتَ صَلَّى الله عَلَیْکَ».
از ابوطلحه س روایت است که میگوید: نزد رسول الله ج رفتم درحالیکه خطوط پیشانی ایشان میدرخشید. گفتم: ای رسول خدا، هیچ روزی چون امروز شما را پر نشاط و گشادهروی ندیدم؟ رسول الله ج فرمود: «پرنشاط و گشادهروی هستم چون لحظهای قبل جبریل مرا ترک کرد و گفت: ای محمد، هریک از امتت که بر تو درود بفرستد، خداوند متعال ده نیکی برای وی ثبت میکند و ده گناه از وی پاک میکند و ده درجه بر درجات او میافزاید؛ و فرشتهای کلماتی چون آنچه به تو گفت، به وی میگوید. گفتم: ای جبریل، آن فرشته کیست؟ فرمود: خداوند متعال از روزی که تو را خلق کرده، فرشتهای را مامور کرده تا زمانی که تو را (در قیامت) مبعوث میکند، هریک از امتت که بر تو درود بفرستد به او بگوید: و خداوند بر تو درود بفرستد».
2428-1662- (7) (حسن لغیره) وَعن أنس س قال: قال رسول الله ج: «أکثِروا الصَّلاةَ علیَّ یوم الجمعة؛ فإنه أتانی جبریل آنفاً عن ربه ﻷ فقال: ما على الأرض من مسلم یُصلِّی علیک مرة واحدة؛ إلا صلَّیْت أنا وملائکتی علیه عشراً».
رواه الطبرانی([10]) عن أبی ظلال عنه. وأبو ظلال وثِّق، ولا یضر فی المتابعات.
از انس س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «روز جمعه بر من زیاد صلوات بفرستید؛ زیرا چندی پیش جبرئیل از طرف پروردگارش آمده و گفت: مسلمانی بر روی زمین نیست که بر تو یک بار درود میفرستد مگر اینکه من و فرشتگانم بر او ده بار درود میفرستیم».
2429-1663- (8) (حسن لغیره) وَرُوِیَ عَنْ أَبِی أُمَامَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «مَنْ صَلَّى عَلَیَّ؛ صَلَّى الله عَلَیْهِ عَشْرًا، وَوکِّل([11]) بِهَا مَلَکٌ حَتَّى یُبْلِغْنِیهَا».
رواه الطبرانی فی "الکبیر"([12]).
از ابو امامه س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس یک بار بر من صلوات بفرستد خداوند ده بار بر او صلوات میفرستد و فرشتهای مأمور هست که آن را به من برساند».
2430-1664- (9) (صحیح) وَعَنِ ابْنِ مَسْعُودٍ س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «إنَّ لِلَّهِ مَلَائِکَةً سَیَّاحِینَ، یُبَلِّغُونِی عَنْ أُمَّتِیَ السَّلَامَ».
رواه النسائی، وابن حبان فی "صحیحه".
از ابن مسعود س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «برای خداوند فرشتگانی در حال گردش هستند که سلام امتم را به من میرسانند».
2431-1665- (10) (صحیح لغیره) وَعَنْ الحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ ب؛ أَنَّ رَسُولَ اللهِ ج قَالَ: «حَیْثُمَا کُنْتُمْ فَصَلُّوا عَلَیَّ؛ فَإِنَّ صَلَاتَکُمْ تَبْلُغُنِی».
رواه الطبرانی فی "الکبیر" بإسناد حسن.
از حسن بن علی ب روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هر کجا بودید بر من صلوات بفرستید که صلوات و درود شما به من میرسد».
2432-1032- (5) (ضعیف) وَعن أنس بن مالک س قال: قال رسول الله ج: «مَنْ صَلَّى عَلَیَّ؛ بَلَغَتْنِی صَلَاتُهُ، وَصَلَّیْتُ عَلَیْهِ، وَکُتِبَ لَهُ سِوَى ذَلِکَ عَشْرُ حَسَنَاتٍ».
رواه الطبرانی فی "الأوسط" بإسناد لا بأس به([13]).
و از انس بن مالک س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس بر من درود بفرستد، درود وی به من ابلاغ میشود و بر او درود میفرستم و علاوه بر این ده نیکی برای وی نوشته میشود».
2433-1666- (11) (حسن) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ج قَالَ: «مَا مِنْ أَحَدٍ یُسَلِّمُ عَلَیَّ؛ إِلَّا رَدَّ اللَّهُ إِلَیَّ رُوحِی حَتَّى أَرُدَّ عَلَیْهِ السَّلَامَ».
رواه أحمد وأبو داود([14]).
از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «کسی نیست که بر من سلام دهد مگر اینکه خداوند روحم را به من بر میگرداند تا جواب سلامش را بدهم».
2434-1667- (12) (حسن لغیره)([15]) وَعَنْ عَمَّارَ بْنَ یَاسِرٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «إِنَّ اللَّهَ وَکَّلَ بِقَبْرِی مَلَکًا أَعْطَاهُ الله أَسْمَاء الْخَلَائِقِ، فَلَا یُصَلِّی عَلَیَّ أَحَدٌ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ إِلَّا أَبْلَغَنِی بِاسْمِهِ وَاسْمِ أَبِیهِ: هَذَا فُلَانُ ابْنُ فُلَانٍ قَدْ صَلَّى عَلَیْکَ».
از عمار بن یاسر س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «خداوند بر قبر من فرشتهای موکل نموده و اسامی همهی خلایق را به او داده است. پس تا روز قیامت کسی بر من درود نمیفرستد مگر اینکه اسم او و اسم پدرش را به من میرساند: این فلانی پسر فلانی بر تو صلوات میفرستد».
رواه البزار وأبو الشیخ ابن حیان ولفظه: قَالَ رَسُولُ الله ج: «إِنَّ لِلَّهِ تَبَارَکَ وَتَعَالَى مَلَکًا أَعْطَاهُ أَسْمَاءَ الْخَلَائِقِ، فَهُوَ قَائِمٌ عَلَى قَبْرِی إِذَا مُتُّ، فَلَیْسَ أَحَدٌ یُصَلَّى عَلَیَّ صَلَاةً إِلَّا قَالَ: یَا مُحَمَّدُ! صَلَّى عَلَیْکَ فُلَانُ بنُ فلانٍ. قال: فَیُصَلِّی الرَّبُّ تَبَارَکَ وَتَعَالَى عَلَى ذَلِکَ الرَّجُلِ بِکُلِّ وَاحِدةٍ عَشْرًا».
ورواه الطبرانی فی "الکبیر" بنحوه. (قال الحافظ): "رووه کلهم عن نعیم بن ضمضم؛ وفیه خلاف، عن عمران بن الحمیری؛ ولا یُعرف"([16]).
رسول الله ج فرمودند: «برای خداوند فرشتهای است که به او اسماء خلایق را داده است. زمانی که وفات کنم آن فرشته بر قبرم میایستد، چنانکه کسی نیست که بر من درود بفرستد مگر اینکه آن فرشته میگوید: ای محمد! فلانی پسر فلانی بر تو صلوات فرستاد. رسول الله ج فرمود: پس خداوند تبارک وتعالی در ازای هر بار صلوات، ده بار به او درود میفرستد».
2435-1668- (13) (حسن لغیره) وَعَنِ ابْنِ مَسْعُودٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَکْثَرُهُمْ عَلَیَّ صَلَاةً».
رواه الترمذی وابن حبان فی "صحیحه"؛ کلاهما من روایة موسى بن یعقوب الزمعی.
از ابن مسعود س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «سزاوارترین مردم به [شفاعت] من در روز قیامت کسانی هستند که بیشتر بر من درود میفرستند».
2436-1669- (14) (حسن لغیره) وَعَنْ عَامِرِ بْنِ رَبِیعَةَ س قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَخْطُبُ وَیَقُولُ: «مَنْ صَلَّى عَلَیَّ صَلَاةً؛لَمْ تَزَلِ الْمَلَائِکَةُ تُصَلِّی عَلَیْهِ مَا صَلَّى عَلَیَّ، فَلْیُقِلَّ عَبْدٌ مِنْ ذَلِکَ، أَوْ لِیُکْثِرْ».
رواه أحمد وأبو بکر بن أبی شیبة وابن ماجه؛ کلهم عن عاصم بن عبیدالله عن عبدالله بن عامر عن أبیه. وعاصم وإن کان واهی الحدیث؛ فقد مشاه بعضهم، وصحح له الترمذی، وهذا الحدیث حسن فی المتابعات. والله أعلم.
از عامر بن ربیعه س روایت است که میگوید: از رسول الله ج شنیدم درحالیکه خطبه میخواند فرمود: «اگر کسی بر من صلواتی بفرستد، تا زمانی که بر من صلوات میفرستد، پیوسته ملائکه بر او صلوات میفرستند؛ پس بنده باید (هرچه میخواهد) کم یا زیاد درود بفرستد».
2437-1670- (15) (حسن صحیح) وَعَنْ أُبَیِّ بْنِ کَعْبٍ س قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ج إِذَا ذَهَبَ رُبْعُ اللَّیْلِ قَامَ فَقَالَ: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ! اذْکُرُوا اللَّهَ، جَاءَتِ الرَّاجِفَةُ، تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ، جَاءَ الْمَوْتُ بِمَا فِیهِ، جَاءَ الْمَوْتُ بِمَا فِیهِ». قَالَ أُبَیُّ بْنُ کَعْبٍ: فَقُلتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ! إِنِّی أُکْثِرُ الصَّلَاةَ([17]) [عَلَیْکَ]([18])، فَکَمْ أَجْعَلُ لَکَ مِنْ صَلَاتِی؟ قَالَ: «مَا شِئْتَ». قَالَ: قُلتُ: الرُّبُعُ؟ قَالَ: «مَا شِئْتَ، وَإِنْ زِدْتَ فَهُوَ خَیْرٌ لَکَ». قُلتُ: النِّصْفَ؟ قَالَ: «مَا شِئْتَ، فَإِنْ زِدْتَ خَیْرٌ لَکَ». قُلتُ: ثُلُثَیْنِ؟ قَالَ: «مَا شِئْتَ، وَإِنْ زِدْتَ فَهُوَ خَیْرٌ لَکَ». قَالَ: أَجْعَل لَکَ صَلَاتِی کُلَّهَا. قَالَ: «إِذًا تُکْفَى هَمَّکَ، وَیُغْفَرُ لَکَ ذَنْبُکَ».
رواه أحمد والترمذی والحاکم وصححه، وقال الترمذی: "حدیث حسن صحیح".
از ابی بن کعب س روایت است که وقتی یک چهارم از شب میگذشت، رسول الله ج برمیخاست و میفرمود: «ای مردم، خداوند را یاد کنید، صور اول فرا رسید و پشت سر آن صور دوم نیز فرا میرسد، مرگ با تمام آنچه در خود دارد، آمد، مرگ با حالات خود آمد». گفتم: ای رسول الله ج! من زیاد دعا میکنم. چه مقدار از دعایم را به درود فرستادن بر شما اختصاص دهم؟ فرمود: «هرچه خواستی». گفتم: یک چهارم آنها؟ فرمود: «هر اندازه خواستی؛ و اگر بر آن بیفزایی برای تو بهتر است». گفتم: نصف آن؟ فرمود: «هر مقدار که خواستی و اگر بر آن بیفزایی برای تو بهتر است». گفتم: دو سوم؟ فرمود: «هر مقدار که خواستی و اگر بر آن بیفزایی برای تو بهتر است». گفتم: تمام دعایم را به [درود فرستادن به] تو اختصاص دهم. فرمود: «در اینصورت، برای نگرانیهایت کفایت میکند و سبب بخشش گناهانت میشود».
وفی روایة([19]) عنه قال: قَالَ رَجُلٌ: یَا رَسُولَ اللَّهِ! أَرَأَیْتَ إِنْ جَعَلْتُ صَلَاتِی کُلَّهَا عَلَیْکَ؟ قَالَ: «إِذَنْ یَکْفِیَکَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَتَعَالَى مَا أَهَمَّکَ مِنْ دُنْیَاکَ وَآخِرَتِکَ».
وإسناد هذه جید([20]).
و در روایتی از ابی بن کعب س آمده است: «مردی گفت: ای رسول الله ج! نظرت چیست تمام دعایم را خاص [درود فرستادن به] تو قرار دهم؟ فرمود: «در اینصورت خداوند متعال برای نگرانیهای دنیا و آخرت تو کافی است».
«أُکْثِرُ الصَّلَاةَ فَکَمْ أَجْعَلُ لَکَ مِنْ صَلَاتِی؟». یعنی زیاد دعا میکنم؛ چه مقدار از دعایم را به صلوات فرستادن به شما اختصاص دهم؟
2438-1671- (16) (حسن لغیره) وَعَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَى بْنِ حَبَّانَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ: أَنَّ رَجُلًا قَالَ: یَا رَسُولَ اللهِ! أَجْعَلُ ثُلُثَ صَلَاتِی عَلَیْکَ؟ قَالَ: «نَعَمْ إِنْ شِئْتَ». قَالَ: الثُّلُثَیْنِ؟ قَالَ: «نَعَمْ». قَالَ: فَصَلَاتِی کُلَّهَا؟ قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «إِذاً یَکْفِیکَ اللهُ مَا هَمَّکَ مِنْ أَمْرِ دُنْیَاکَ وَآخِرَتِکَ».
رواه الطبرانی بإسناد حسن.
محمد بن یحیی بن حبان از پدرش از جدش روایت میکند که مردی گفت: ای رسول الله ج! آیا یک سوم دعایم را بر [صلوات فرستان به] تو قرار ندهم؟ رسول الله ج فرمود: «بله! اگر خواستی». آن مرد گفت: دو سوم؟ رسول الله ج فرمود: «بله! اگر خواستی». آن مرد گفت: تمام دعایم را به این امر اختصاص دهم؟ رسول الله ج فرمود: «در اینصورت خداوند متعال تو را در برابر نگرانیهای دنیا و آخرت کفایت میکند».
2439-1033- (6) (منکر) وَرُوِیَ عَن أَنَسٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ الله ج: «مَنْ صلَّى علیَّ فی یومٍ ألفَ مَرّةٍ؛ لَم یَمُتْ حتى یرى مَقْعَدَهُ مِنَ الجَنَّةِ».
رواه أبو حفص ابن شاهین([21]).
از انس س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس در روز هزار بار بر من درود بفرستد، نمیمیرد تا زمانی که جایگاه خود را در بهشت ببیند».
2440-1034- (7) (منکر) وَرُوِیَ عَنْ أَبِی کَاهِلٍ س قَالَ: قَالَ لِی رَسُولُ اللَّهِ ج: «یَا أَبَا کاهلٍ! مَنْ صَلَّى عَلَیَّ کُلَّ یومٍ ثَلاثَ مراتٍ، وَکُلَّ لیلةٍ ثَلاثَ مراتٍ؛ حُبًّا أَو شَوْقًا إِلَیَّ؛ کَانَ حَقًّا عَلَى اللَّهِ أَنْ یَغْفِرَ لَهُ ذُنُوبَهُ تِلْکَ اللَّیْلَةِ وَذَلِکَ الْیَوْمِ».
از ابی کاهل س روایت است که: رسول الله ج به من گفت: «ای ابا کاهل، هرکس هر روز سه بار و هر شب سه بار بر من درود بفرستد، این حق را نزد خداوند دارد که گناهان آن شب و روزش را ببخشد».
رواه ابن أبی عاصم، والطبرانی فی حدیث طویل؛ إلا أنه قال: «کَانَ حَقًّا عَلَى اللهِ أَنْ یَغْفِرَ لَهُ بِکُلِّ مَرَّةٍ ذُنُوبَ حَوْلٍ»([22]).
و در روایت طبرانی آمده است: «این حق را نزد خداوند دارد که در برابر هر درود، گناهان یکسال وی را ببخشد».
وهو بهذا اللفظ منکر. وأبو کاهل أحمسی، وقیل: بجلی، یقال: اسمه عبدالله بن مالک، وقیل: قیس بن عائذ، وقیل غیر ذلک. والله أعلم.
2441-1035- (8) (ضعیف) وَعَنْ أَبِی سَعِیدٍ الْخُدْرِیِّ س عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ج قَالَ: «أَیُّمَا رَجُلٍ مُسْلِمٍ لَمْ یَکُنْ عِنْدَهُ صَدَقَةٌ فَلْیَقُلْ فِی دُعَائِهِ: (اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَرَسُولِکَ وَصَلِّ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ، وَالْمُسْلِمِینَ وَالْمُسْلِمَاتِ)؛ فَإِنَّهَا زَکَاةٌ»، وَقَالَ: «لَا یَشْبَعُ الْمُؤْمِنُ مِن خَیْرٍ حَتَّى یَکُونَ مُنْتَهَاهُ الْجَنَّةُ».
رواه ابن حبان فی "صحیحه" من طریق دراج عن أبی الهیثم.
از ابوسعید خدری س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرگاه نزد مسلمانی صدقهای نباشد پس باید در دعایش بگوید: (اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَرَسُولِکَ وَصَلِّ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ، وَالْمُسْلِمِینَ وَالْمُسْلِمَاتِ) که این زکات او میباشد. و فرمود: مومن از عمل خیر سیر نمیشود تا اینکه سرانجام وی بهشت باشد».
2442-1672- (17) (حسن لغیره) وَعَنْ أَبِی الدَّرْدَاءِ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «أَکْثِرُوا مِنَ الصَّلَاةِ عَلَیَّ یَوْمَ الْجُمُعَةِ؛ فَإِنَّهُ مَشْهُودٌ تَشْهَدُهُ الْمَلَائِکَةُ، وَإِنَّ أَحَدًا لَنْ یُصَلِّیَ عَلَیَّ؛ إِلَّا عُرِضَتْ عَلَیَّ صَلَاتُهُ حَتَّى یَفْرُغَ مِنْهَا». قَالَ: قُلْتُ: وَبَعْدَ الْمَوْتِ؟ قَالَ: «إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ عَلَى الْأَرْضِ أَنْ تَأْکُلَ أَجْسَادَ الْأَنْبِیَاءِ علیهم السلام، [فَنَبِیُّ اللَّهِ حَیٌّ یُرْزَقُ]([23])».
رواه ابن ماجه بإسناد جید.
از ابودرداء س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «روز جمعه بر من زیاد صلوات بفرستید. زیرا آن مشهود است که ملائکه در آن حاضر میشوند. و فردی بر من صلوات نمیفرستد مگر اینکه صلواتش بر من عرضه میشود تا زمانی که از آن فارغ شود». گفتم: حتی بعد از وفات؟ رسول الله ج فرمود: «خداوند خوردن اجساد پیامبران را بر زمین حرام نموده است». پس رسول الله زنده است و روزی داده میشود».
2443-1673- (18) (حسن لغیره) وَعَنْ أَبِی أُمَامَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «أَکْثِرُوا عَلَیَّ مِنَ الصَّلَاةِ فِی یَوْمِ الجُمُعَةٍ، فَإِنَّ صَلَاةَ أُمَّتِی تُعْرَضُ عَلَیَّ فِی کُلِّ یَوْمِ جُمُعَةٍ، فَمَنْ کَانَ أَکْثَرَهُمْ عَلَیَّ صَلَاةً؛ کَانَ أَقْرَبَهُمْ مِنِّی مَنْزِلَةً».
رواه البیهقی بإسناد حسن؛ إلا أن مکحولاً قیل: لم یسمع من أبی أمامة.
از ابو امامه س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «در روز جمعه زیاد بر من صلوات بفرستید؛ زیرا صلوات امتم در هر روز جمعه بر من عرضه میشود و کسیکه بیشتر بر من صلوات بفرستد، منزلت و جایگاهی نزدیکتر به من نزدیکتر دارد».
2444-1674- (19) (صحیح) وَعَنْ أَوْسِ بْنِ أَوْسٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مِنْ أَفْضَلِ أَیَّامِکُمْ یَوْمَ الْجُمُعَةِ، فِیهِ خُلِقَ آدَمُ، وَفِیهِ قُبِضَ، وَفِیهِ النَّفْخَةُ، وَفِیهِ الصَّعْقَةُ، فَأَکْثِرُوا عَلَیَّ مِنَ الصَّلَاةِ فِیهِ؛ فَإِنَّ صَلَاتَکُمْ مَعْرُوضَةٌ عَلَیَّ». قَالوا: یَا رَسُولَ اللَّهِ! وَکَیْفَ تُعْرَضُ صَلَاتُنَا عَلَیْکَ وَقَدْ أَرَمْتَ؟ - یَعْنِی بَلِیتَ - فَقَالَ: «إِنَّ اللَّهَ ﻷ قَدْ حَرَّمَ عَلَى الْأَرْضِ أَنْ تَأْکُلَ أَجْسَادَ الْأَنْبِیَاءِ».
رواه أحمد وأبو داود وابن ماجه، وابن حبان فی "صحیحه"، والحاکم وصححه.
از اوس بن اوس س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «از بهترین روزهای شما روز جمعه است که در آن آدم خلق شده و در آن فوت کرده و در آن روز در صور اول و دوم دمیده میشود؛ پس در روز جمعه زیاد بر من صلوات بفرستید که صلوات شما بر من عرضه میشود». گفتند: ای رسول الله ج! چگونه صلوات ما بر تو عرضه میشود درحالیکه جسد تو پوسیده است؟ فرمود: «خداوند خوردن جسد پیامبران را بر زمین حرام کرده است».
(أرَمتَ) بفتح الهمزة والراء وسکون المیم، وروی بضم الهمزة وکسر الراء([24]).
2445-1036- (9) (ضعیف جداً) وَرُوِیَ عن ابن عباس ب قال: قال رسول الله ج: «مَنْ قال: (جَزَى الله عنَّا محمَّداً ما هو أهلُه)؛ أَتْعَبَ سبعین کاتِباً أَلْفَ صَباحٍ».
رواه الطبرانی فی "الکبیر" و"الأوسط".
از ابن عباس ب روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس بگوید: «جَزى الله عنَّا محمداً ما هو أهله» (خداوند از سوی ما پاداشی که شایسته محمد است به او عطا نماید) (برای ثبت پاداش این کلمات) هفتاد کاتب را به مدت هزار روز خسته میکند».
2446-1037- (10) (ضعیف) وَرُوِیَ عن أنس بن مالک س عن رسول الله ج قال: «ما مِنْ عَبْدَیْنِ مُتَحابَّیْنِ یَسْتَقْبِلُ أحدُهما صاحِبَه، ویُصَلِّیانِ على النبیِّ ج؛ إلا لَمْ یتَفَرَّقا حتَّى یُغفَر لهما ذنوبُهما؛ ما تقدَّم منهما وما تَأَخَّر».
رواه أبو یعلى.
از انس بن مالک س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هیچ دو بندهای نیست که یکدیگر را دوست داشته باشند و باهم ملاقات کنند و بر رسول الله ج درود بفرستند مگر اینکه قبل از جدا شدن از هم گناهانشان بخشیده میشود؛ گناهان گذشته و آیندهشان».
2447-1038- (11) (ضعیف) وَعَنْ عَنْ رُوَیْفِعِ بْنِ ثَابِتٍ الْأَنْصَارِیُّ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «مَنْ قَالَ: (اللهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ، وأَنْزِلْهُ الْمَقْعَدَ الْمُقَرَّبَ عِنْدَکَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ)؛ وَجَبَتْ لَهُ شَفَاعَتِی».
رواه البزار والطبرانی فی "الکبیر" و"الأوسط"، وبعض([25]) أسانیدهم حسن.
از رویفع بن ثابت انصاری س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس بگوید: «اللهمَّ صلِّ على محمدٍ، وأنزِله المَقعَد المُقَرَّب عِندک یوم القیامة»: (پروردگارا بر محمد درود بفرست و در روز قیامت او را در جایگاهی نزدیک به خود جای بده) شفاعت من بر او واجب میشود».
2448-1039- (12) (ضعیف موقوف) وَعَنْ ابْنِ مَسْعُودٍ س قَالَ: إِذَا صَلَّیْتُمْ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ج فَأَحْسِنُوا الصَّلَاةَ؛ فَإِنَّکُمْ لَا تَدْرُونَ لَعَلَّ ذَلِکَ یُعْرَضُ عَلَیْهِ. قَالَ: فَقَالُوا لَهُ: فَعَلِّمْنَا، قَالَ: قُولُوا: (اللَّهُمَّ اجْعَلْ صَلوَاتِکَ وَرَحْمَتِکَ وَبَرَکَاتِکَ عَلَى سَیِّدِ الْمُرْسَلِینَ، وَإِمَامِ الْمُتَّقِینَ، وَخَاتَمِ النَّبِیِّینَ؛ مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَرَسُولِکَ، إِمَامِ الْخَیْرِ، وَقَائِدِ الْخَیْرِ، وَرَسُولِ الرَّحْمَةِ، اللَّهُمَّ ابْعَثْهُ مَقَامًا مَحْمُودًا، یَغْبِطُهُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ، وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ، کَمَا صَلَّیْتَ عَلَى إِبْرَاهِیمَ، وَعَلَى آلِ إِبْرَاهِیمَ، إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ. اللَّهُمَّ بَارِکْ عَلَى مُحَمَّدٍ، وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ، کَمَا بَارَکْتَ عَلَى إِبْرَاهِیمَ وَعَلَى آلِ إِبْرَاهِیمَ، إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ).
رواه ابن ماجه موقوفاً بإسناد حسن([26]).
و از ابن مسعود س روایت است که میگوید: چون بر رسول الله ج درود فرستادید، بهترین درودها را بفرستید؛ چراکه شما نمیدانید شاید آنها بر ایشان عرضه شود. راوی میگوید: به او گفتند: بهترین درودها را به ما بیاموز. گفت: بگویید: (اللَّهُمَّ اجْعَلْ صَلوَاتِکَ وَرَحْمَتِکَ وَبَرَکَاتِکَ عَلَى سَیِّدِ الْمُرْسَلِینَ، وَإِمَامِ الْمُتَّقِینَ، وَخَاتَمِ النَّبِیِّینَ؛ مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَرَسُولِکَ، إِمَامِ الْخَیْرِ، وَقَائِدِ الْخَیْرِ، وَرَسُولِ الرَّحْمَةِ، اللَّهُمَّ ابْعَثْهُ مَقَامًا مَحْمُودًا، یَغْبِطُهُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ، وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ، کَمَا صَلَّیْتَ عَلَى إِبْرَاهِیمَ، وَعَلَى آلِ إِبْرَاهِیمَ، إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ. اللَّهُمَّ بَارِکْ عَلَى مُحَمَّدٍ، وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ، کَمَا بَارَکْتَ عَلَى إِبْرَاهِیمَ وَعَلَى آلِ إِبْرَاهِیمَ، إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ): (پروردگارا، صلوات و رحمت و برکات خود را بر سرور پیامبران و امام متقیان و خاتم پیامبران، محمد بنده و رسولت، بهترین امام و بهترین رهبر و پیامبر رحمت قرار بده؛ پروردگارا او را به مقام محمود برسان که اولین و آخرین انسانها بدان غبطه میخورند. پروردگارا بر محمد و آل محمد درود بفرست چنانکه بر ابراهیم و آل ابراهیم درود فرستادی؛ براستی که تو ستوده بخشندهای؛ پروردگارا بر محمد و آل محمد برکت عنایت کن چنانکه بر ابراهیم و آل ابراهیم درود فرستادی؛ براستی که تو ستودهی بخشندهای).
2449-1675- (20) (صحیح لغیره) وَعَنْ عَلِیٍّ س قَالَ: کُلُّ دُعَاءٍ مَحْجُوبٌ حَتَّى یُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ ج [وَآلِ مُحَمَّدٍ]([27]).
رواه الطبرانی فی "الأوسط" موقوفاً، ورواته ثقات، ورفعه بعضهم، و الموقوف أصح.
از علی س روایت است که گفت: هر دعا در پردهای قرار گرفته است تا اینکه بر محمد و آل محمد درود فرستاده شود.
0-1676- (21) (صحیح لغیره) ورواه الترمذی عن أبی قُرَّة الأسدی عن سعید بن المسیَّب عن عمر بن الخطاب موقوفاً قال: إِنَّ الدُّعَاءَ مَوْقُوفٌ بَیْنَ السَّمَاءِ وَالأَرْضِ، لَا یَصْعَدُ مِنْهُ شَیْءٌ حَتَّى تُصَلِّیَ عَلَى نَبِیِّکَ ج.
ابی قرة الاسدی از سعید بن المسیب از عمر بن خطاب س به صورت موقوف روایت است که گفت: دعا در بین آسمان و زمین توقف میکند و چیزی از آن بالا نمیرود تا اینکه بر پیامبرت ج درود بفرستی.
2450-1677- (22) (صحیح لغیره) وَعَنْ کَعْبِ بْنِ عُجْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «احْضَرُوا الْمِنْبَرَ». فَحَضَرْنَا. فَلَمَّا ارْتَقَى دَرَجَةً؛ قَالَ: «آمِینَ». فَلَمَّا ارْتَقَى الدَّرَجَةَ الثَّانِیَةَ؛ قَالَ: «آمِینَ». فَلَمَّا ارْتَقَى الدَّرَجَةَ الثَّالِثَةَ؛ قَالَ: «آمِینَ». فَلَمَّا نَزَلَ قُلْنَا: یَا رَسُولَ اللَّهِ! لَقَدْ سَمِعْنَا مِنْکَ الْیَوْمَ شَیْئًا مَا کُنَّا نَسْمَعُهُ؟ قَالَ: «إِنَّ جِبْرِیلَ عَرَضَ لِی فَقَالَ: بَعُدَ مَنْ أَدْرَکَ رَمَضَانَ، فَلَمْ یُغْفَرْ لَهُ، قُلْتُ: (آمِینَ)، فَلَمَّا رَقِیتُ الثَّانِیَةَ قَالَ: بَعُدَ مَنْ ذُکِرْتَ عِنْدَهُ، فَلَمْ یُصَلِّ عَلَیْکَ. فَقُلْتُ: (آمِینَ)، فَلَمَّا رَقِیتُ الثَّالِثَةَ قَالَ: بَعُدَ مَنْ أَدْرَکَ أَبَوَیه الْکِبرُ عِنْدَهُ أَوْ أَحَدَهُمَا، فَلَمْ یُدْخِلَاهُ الْجَنَّةَ، قُلْتُ: (آمِینَ)».
رواه الحاکم وقال: "صحیح الإسناد".
از کعب بن عجره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «نزد منبر حاضر شوید». پس حاضر شدیم. هنگامیکه از پلهی اول آن بالا رفت فرمود: «آمین». و هنگامیکه از پلهی دوم بالا رفت فرمود: «آمین». و هنگامیکه از پلهی سوم بالا رفت فرمود: «آمین». هنگامیکه پایین آمد گفتیم: ای رسول الله ج! امروز از تو کلامی شنیدیم که قبل از این نشنیده بودیم. فرمود: «جبرئیل نزد من آمده و گفت: از رحمت خدا دور باد کسیکه رمضان را دریابد و گناهانش آمرزیده نشود! گفتم: آمین. گفت: از رحمت خدا دور باد کسیکه نام تو نزد او برده شود و بر تو درود نفرستد! گفتم: آمین. و هنگامیکه از پلهی سوم بالا رفتم، گفت: از رحمت خدا دور باد کسیکه پدر و مادرش یا یکی از آنها را در سن پیری دریابد و [خدمت به آنها] او را وارد بهشت نکند! گفتم: آمین».
2451-1678- (23) (صحیح لغیره) وَعَنْ مَالِکِ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ مَالِکِ بْنِ الْحُوَیْرِثِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ س قَالَ: صَعِدَ رَسُولُ اللَّهِ ج الْمِنْبَرَ، فَلَمَّا رَقِیَ عَتَبَةً؛ قَالَ: «آمِینَ». ثُمَّ رَقِیَ أُخْرَى، فقَالَ: «آمِینَ». ثُمَّ رَقِیَ عَتَبَةً ثَالِثَةً، فقَالَ: «آمِینَ». ثُمَّ قَالَ: «أَتَانِی جِبْرِیلُ فقَالَ: یَا مُحَمَّدُ! مَنْ أَدْرَکَ رَمَضَانَ، فَلَمْ یُغْفَرْ لَهُ؛ فَأَبْعَدَهُ اللَّهُ، فَقُلْتُ: (آمِینَ). قَالَ: وَمَنْ أَدْرَکَ وَالِدَیْهِ أَوْ أَحَدَهُمَا، فَدَخَلَ النَّارَ؛ فَأَبْعَدَهُ اللَّهُ، فَقُلْتُ: (آمِینَ). قَالَ: وَمَنْ ذُکِرْتَ عِنْدَهُ، فَلَمْ یُصَلِّ عَلَیْکَ؛ فَأَبْعَدَهُ اللَّهُ، قُلْ: «آمِینَ»، فَقُلْتُ: (آمِینَ)».
رواه ابن حبان فی "صحیحه". [مضی 9- الصوم/2].
مالک بن حسن بن مالک بن الحویرث از پدرش از جدش س روایت میکند که گفت: رسول الله ج از منبر بالا رفت. در پلهی اول فرمود: «آمین». و هنگامیکه از پلهی دوم بالا رفت، فرمود: «آمین». و هنگامیکه از پلهی سوم بالا رفت، فرمود: «آمین». سپس فرمود: «جبرئیل نزد من آمده و گفت: ای محمد! از رحمت خدا دور باد کسیکه رمضان را دریابد و گناهانش آمرزیده نشود! گفتم: آمین. گفت: از رحمت خدا دور باد کسیکه پدر و مادرش یا یکی از آنها را در سن پیری دریابد و او را وارد بهشت نکنند. گفتم: آمین. گفت: از رحمت خدا دور باد کسیکه نام تو نزد او برده شود و بر تو درود نفرستد. گفتم: آمین».
2452-1040- (13) (ضعیف جداً) وَعَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ ب: أَنَّ النَّبِیَّ ج ارْتَقَى عَلَى الْمِنْبَرِ، فَأَمَّنَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ ثُمَّ قَالَ: «تَدْرُونَ لِمَ أَمَّنْتُ؟». قُلنا([28]): اللهُ وَرَسُولُهُ أَعْلَمُ. قَالَ: «جَاءَنِی جِبْرِیلُ عَلَیْهِ السَّلَامُ فَقَالَ: إِنَّهُ مَنْ ذُکِرْتَ عِنْدَهُ فَلَمْ یُصَلِّ عَلَیْکَ؛ [دَخَلَ النَّارَ]؛ فَأَبْعَدَهُ اللهُ وَأَسْحَقَهُ. قُلْتُ: (آمِینَ). قَالَ: وَمَنْ أَدْرَکَ أَبَوَیهِ أَوْ أَحَدَهُمَا فَلَمْ یَبَرَّهُمَا دَخَلَ النَّارَ؛ فَأَبْعَدَهُ اللهُ وَأَسْحَقَهُ. قُلْتُ: (آمِینَ). وَمَنْ أَدْرَکَ رَمَضَانَ فَلَمْ یُغْفَرْ لَهُ دَخَلَ النَّارَ؛ فَأَبْعَدَهُ اللهُ وَأَسْحَقَهُ. فَقُلْتُ: (آمِینَ)».
رواه الطبرانی بإسناد لیِّن.
از ابن عباس ب روایت است: رسول الله ج به منبر بالا رفتند و سه بار آمین گفتند، سپس فرمودند: «آیا میدانید چرا آمین گفتم؟». گفتیم: الله و رسولش داناترند. رسول الله ج فرمود: «جبریل ÷ نزد من آمده و گفت: هرکس نزد وی ذکر و یادی از تو شود و بر تو درود نفرستد، وارد آتش شود و خداوند او را از رحمتش دور کند. گفتم: آمین؛ گفت: و هرکس پدر و مادرش یا یکی از آنها را درک کند و به آنان نیکی نکند، وارد آتش شود. و خداوند او را از رحمت خود دور کند. گفتم: آمین. و هرکس رمضان را درک کند و آمرزیده نشود، وارد دوزخ شود و خداوند او را از رحمت خود دور کند. گفتم: آمین».
2453-1041- (14) (ضعیف) وَرُوِیَ عَنْ عَبْدِاللَّهِ بْنِ الْحَارِثِ بْنِ جَزْءٍ الزُّبَیْدِیِّ س: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج دَخَلَ الْمَسْجِدَ وَصَعِدَ الْمِنْبَرَ فَقَالَ: «آمِینَ، آمِینَ، آمِینَ»، فَلَمَّا انْصَرَفَ قِیلَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ! رَأَیْنَاکَ صَنَعْتَ شَیْئًا مَا کُنْتَ تَصْنَعُهُ؟ فَقَالَ: «إِنَّ جِبْرِیلَ تَبَدَّى لِی فِی أَوَّلِ دَرَجَةٍ، فَقَالَ: یَا مُحَمَّدُ! مَنْ أَدْرَکَ وَالِدَیْهِ فَلَمْ یُدْخِلَاهُ الْجَنَّةَ، فَأَبْعَدَهُ اللَّهُ ثُمَّ أَبْعَدَهُ، فَقُلْتُ: (آمِینَ). ثُمَّ قَالَ لِی فِی الدَّرَجَةِ الثَّانِیَةِ: وَمَنْ أَدْرَکَ شَهْرَ رَمَضَانَ فَلَمْ یُغْفَرْ لَهُ؛ فَأَبْعَدَهُ اللَّهُ ثُمَّ أَبْعَدَهُ، فَقُلْتُ: (آمِینَ). ثُمَّ تَبَدَّى لِی فِی الدَّرَجَةِ الثَّالِثَةِ فَقَالَ: وَمَنْ ذُکِرْتَ عِنْدَهُ فَلَمْ یُصَلِّ عَلَیْکَ؛ فَأَبْعَدَهُ اللَّهُ ثُمَّ أَبْعَدَهُ. فَقُلْتُ: (آمِینَ)».
رواه البزار والطبرانی.
از عبدالله بن حارث بن جزء الزبیدی س روایت است که رسول الله ج وارد مسجد شده و از منبر بالا رفت و فرمود: (آمین، آمین، آمین)؛ چون از ایراد سخن فارغ شد گفته شد: ای رسول خدا، عملی را از شما دیدیم که پیشتر انجام نمیدادید؟ پس رسول الله ج فرمود: «در اولین پله جبریل ظاهر شد و گفت: ای محمد، هرکس پدر و مادرش را درک نمود و (خدمت به آنها) او را وارد بهشت نکرد، از رحمت خدا به دور باد؛ پس من گفتم: آمین؛ و در پله دوم گفت: هرکس ماه رمضان را درک کند و آمرزیده نشود، از رحمت خداوند به دور باد؛ گفتم: آمین؛ سپس در پله سوم گفت: و کسیکه نزد وی اسم تو برده شود و بر تو درود نفرستد، از رحمت خدا دور باد. گفتم: آمین».
2454-1679- (24) (حسن صحیح) وَعن أَبِی هُرَیْرَةَ س: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج صَعِدَ الْمِنْبَرَ فَقَالَ: «آمِینَ، آمِینَ، آمِینَ». قِیلَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ! إِنَّکَ حِینَ صَعِدْتَ الْمِنْبَرَ فَقُلْتَ: (آمِینَ، آمِینَ، آمِینَ)؟ فَقَالَ: «إِنَّ جِبْرِیلَ عَلَیهِ السَّلَامَ أَتَانِی فَقَالَ: مَنْ أَدْرَکَ شَهْرَ رَمَضَانَ، فَلَمْ یُغْفَرْ لَهُ، فَدَخَلَ النَّارَ؛ فَأَبْعَدَهُ اللَّهُ، قُلْ: (آمِینَ)، فَقُلْتُ: آمِینَ، وَمَنْ أَدْرَکَ أَبَوَیْهِ أَوْ أَحَدَهُمَا فَلَمْ یَبَرَّهُمَا، فَمَاتَ، فَدَخَلَ النَّارَ، فَأَبْعَدَهُ اللَّهُ، قُلْ: (آمِینَ)، فَقُلْتُ: (آمِینَ)، وَمَنْ ذُکِرْتُ عِنْدَهُ، فَلَمْ یُصَلِّ عَلَیْکَ، فَمَاتَ، فَدَخَلَ النَّارَ؛ فَأَبْعَدَهُ اللَّهُ، قُلْ: (آمِینَ)، فَقُلْتُ: (آمِینَ)».
رواه ابن خزیمة، وابن حبان فی "صحیحه" واللفظ له.
از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج بالای منبر رفت و فرمود: (آمین، آمین، آمین). گفته شد: ای رسول الله ج! بالای منبر رفتی و گفتی: آمین، آمین، آمین. رسول الله ج فرمود: «جبرئیل نزد من آمد و گفت: کسیکه ماه رمضان را دریابد و گناهانش آمرزیده نشود، پس وارد جهنم شده، خدا او را از رحمتش دور سازد! بگو: آمین، من هم گفتم: آمین. جبرئیل گفت: از رحمت خدا دور شود کسیکه پدر و مادرش یا یکی از آنها را در سن پیری دریابد اما به آن دو نیکی نکند، پس بمیرد و وارد جهنم شده، پس خدا او را از رحمتش دور سازد! بگو: آمین، من هم گفتم: آمین. جبرئیل گفت: از رحمت خدا دور شود کسیکه نام تو نزد او برده شود اما بر تو درود نفرستد پس بمیرد و وارد جهنم شده و خدا او را از رحمتش دور کند! بگو: آمین، من هم گفتم: آمین».
2455-1680- (25) (حسن صحیح) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س أَیضاً: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «رَغِمَ أَنْفُ رَجُلٍ ذُکِرْتُ عِنْدَهُ، فَلَمْ یُصَلِّ عَلَیَّ، وَرَغِمَ أَنْفُ رَجُلٍ دَخَلَ عَلَیْهِ رَمَضَانُ، ثُمَّ انْسَلَخَ قَبْلَ أَنْ یُغْفَرَ لَهُ، وَرَغِمَ أَنْفُ رَجُلٍ أَدْرَکَ عِنْدَهُ أَبَوَاهُ الکِبَرَ، فَلَمْ یُدْخِلَاهُ الجَنَّةَ».
رواه الترمذی([29]) وقال: "حدیث حسن غریب".
از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «بینی مردی که نام من در نزد او برده شود و او بر من درود نفرستد و بینی مردی که رمضان بر او وارد شود و سپس به پایان برسد اما بخشیده نشود و بینی مردی که پدر و مادرش نزد وی به سن پیری برسند اما [خدمت به آنها] او را وارد بهشت نکند، بر خاک مالیده شود».
(رَغِم) به کسر غین؛ یعنی: بینیاش از باب ذلت و خواری به خاک بچسبد. و ابن الاعرابی میگوید: «به فتح غین([30])، به معنای: ذلت و خواری میباشد».
2456-1681- (26) (صحیح لغیره) وَعَنْ حُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ب قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «مَنْ ذُکِرْتُ عِنْدَهُ فَخَطِئَ([31]) الصَّلَاةَ عَلَیَّ؛ خُطِّئَ طَرِیقَ الْجَنَّةِ».
رواه الطبرانی، وروی مرسلاً عن محمد ابن الحنفیة وغیره. وهو أشبه.
از حسین بن علی س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس نام من نزد او برده شود و بر من درود نفرستد، راه بهشت را به خطا رفته است».
وفی روایة لابن أبی عاصم عن محمدا ابن الحنفیة قال: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ ذُکِرتُ عِندَهُ فَنَسِیَ الصَّلَاةَ عَلَیَّ؛ خَطِئَ طَرِیقَ الْجَنَّةِ».
و ابن عاصم از محمد بن حنیفه روایت میکند که رسول الله ج فرمودند: «هرکس نام من نزد وی برده شود و صلوات فرستادن بر من را فراموش کند، راه بهشت را به خطا رفته است».
2457-1682- (27) (صحیح لغیره) وَعَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ ب قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ نَسِیَ الصَّلَاةَ عَلَیَّ؛ خَطِئَ طَرِیقَ الْجَنَّةِ».
رواه ابن ماجه والطبرانی وغیرهما عن جبارة بن المغلس، وهو مختلف فی الاحتجاج به، وقد عدَّ هذا الحدیث من مناکیره.
از ابن عباس ب روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس نام من نزد وی برده شود و او صلوات فرستادن بر من را فراموش کند، راه بهشت را به خطا رفته است».
2458-1683- (28) (صحیح) وَعَنْ حُسَیْنٍ س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «الْبَخِیلُ مَنْ ذُکِرْتُ عِنْدَهُ فَلَمْ یُصَلِّ عَلَیَّ».
رواه النسائی، وابن حبان فی "صحیحه"، والحاکم، وصححه الترمذی، وزاد فی سنده: علی بن أبی طالب([32])، وقال: "حدیث حسن صحیح غریب".
از حسین س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «بخیل کسی است که نام من نزد او برده شود و بر من صلوات نفرستد».
2459-1684- (29) (صحیح لغیره) وَعَنْ أَبِی ذَرٍّ س قَالَ: خَرَجْتُ ذَاتَ یَوْمٍ فَأَتَیْتُ رَسُولَ الله ج قَالَ: «أَلا أُخْبِرُکُمْ بِأَبْخَلِ النَّاسِ؟!». قَالُوا: بَلَى یَا رَسُولَ اللَّهِ! قَالَ: «مَنْ ذُکِرْتُ عِنْدَهُ فَلَمْ یُصَلِّ عَلَیَّ، فَذَلِکَ أَبْخَلُ النَّاسِ».
رواه ابن أبی عاصم فی "کتاب الصلاة" من طریق علی بن یزید عن القاسم.
از ابوذر س روایت است که میگوید: روزی نزد رسول الله ج رفتم، فرمود: «آیا شما را از بخیلترین مردم خبردار نکنم؟». گفتند: بله، ای رسول الله ج! فرمود: «کسیکه نام من نزد او برده شود و بر من درود نفرستد، وی بخیلترین مردم است».
(قال الحافظ المملی) /: "و قد تقدم من هذا الکتاب أبواب متفرقة، وتأتی أبواب أخر إن شاء الله فتقدم «ما یقوله من خاف شیئاً من الریاء»؛ فی «باب الرِّیاء»؛ [1- الإخلاص/2]([33]). "وما یقوله بعد الوضوء"؛ فی "کتاب الطهارة" [4/12]. و"ما یقوله بعد الأذان" و"ما یقوله بعد صلاة الصبح والعصر والمغرب والعشاء"؛ فی "کتاب الصلاة" [5/2و25]. و"ما یقول حین یأوی إلى فراشه"؛ فی "کتاب النوافل" [6/9]. وکذلک "ما یقول إذا استیقظ من اللیل" [6/10]. و"ما یقول إذا أصبح وأمسى"، و "دعاء الحاجة" فیه أیضاً [14/19]. ویأتی إن شاء الله فی "کتاب البیوع"؛ "ذکر الله فی الأسواق، ومواطن الغفلة"؛ و"ما یقوله المدیون، والمکروب، والمأسور" [16/3و17]. وفی "کتاب اللباس"؛ "ما یقوله من لَبِسَ ثوباً جدیداً" [18/3]. وفی "کتاب الطعام"؛ "التسمیة" و"حمد الله بعد الأکل" [19/1و10]. وفی "کتاب القضاء"؛ "ما یقوله من خاف ظالماً" [20/6]. وفی "کتاب الأدب"؛ "ما یقول من رکب دابَّته"، و"من عثرت به دابّته" و"من نزل منزلاً"، و"دعاءُ المرء لأخیه بظهر الغیب" [23/44و47و48و49]، وفی "کتاب الجنائز"؛ "الدعاء بالعافیة"، (و"ما یقوله من رأى مُبتلىّ")، و"ما یقوله من آلمه شیءٌ من جسده"، و"ما یدعى به للمریض"، و"ما یدعو به المریض"، و"ما یقول من مات له میِّتٌ" [25/1(و2) و4و8و11]. (وفی "کتاب صفة الجنَّة والنار"([34])؛ "سؤال الجنة والاستعاذة من النار"). مِنَ الله نسأل التیسیر والإعانة"([35]).
16- [کتاب البیوع وغیرها]
([1]) کذا قال! وهو من أوهامه، والصواب: "ابن حبان" فهو الذی رواه باللفظ الثانی من بین المذکورین، کما حققته فی "الصحیحة" (3359)، وهو مما غفل عنه الحافظ الناجی أیضاً، وبالأولى أن یغفل عنه من لیس فی العیر ولا فی النفیر!
([2]) یعنی فی الروایتین، الأولى فی "الیوم واللیلة" فقط (رقم 6)، والأخرى فیه (62 و63 و362) وفی "السنن" أیضاً (1/ 191)، کما نبه علیه الناجی رحمه الله، لکنه سکت عن إسناد الأولى -وهی من طریق أبی داود- وهو الطیالسی -وهذا فی "مسنده" (283/ 2122) - وفیه انقطاع بین أبی إسحاق السبیعی وأنس، لکن الحدیث صحیح بشواهد تأتی فی الباب. وقد وهم المعلق على "الیوم واللیلة"، فعزاها لأحمد والبخاری فی "الأدب المفرد" (643)، ولیست عندهما، انظر "صحیح الأدب المفرد" (499/ 643).
([3]) قلت: ونحوه قال الهیثمی (10/ 163): ". . ولم أعرفه، وبقیة رجاله ثقات". قلت: فیه من لم یوثقه أحد، وهو شیخ الهجیمی (عبدالعزیز بن قیس بن عبدالرحمن)، وأظن أنه التبس علیه بآخر، وقد بینت ذلک فی "الضعیفة" (6853) والمنکر من الحدیث هو ما دون الجملة الأولى، فقد صحت عنه ج من طرق کما ذکرت هناک.
([4]) الأصل: (ألا یسرک)، وفی نسخة ما أثبته وهو الصواب الموافق لروایتی أحمد (1/ 191) والسیاق له، ونحوه فی "المستدرک" (1/ 550). غفل عن ذلک المعلقون الثلاثة، فأثبتوا الخطأ!
([5]) اسواف اسم حرم مدینه است که رسول الله ج آن را حرام قرار داد. و گفته شده: جایی در گوشهی بقیع میباشد.
ووقع فی الأصل "الأشراف"، وکذا فی طبعة عمارة والمعلقین الثلاثة!
([6]) قلت: ومن طریقه أخرجه القاضی إسماعیل فی "فضل الصلاة على النبی ج (رقم 10- بتحقیقی)، لکنه قوی بما قبله وحدیث أبی طلحة الآتی قریباً بعد حدیثین.
([7]) قلت: فیه مجهول، فهی علة ظاهرة فلا أدری کیف یلتقی هذا مع تصدیره الحدیث بصیغة (عن) المشعرة بقوته، لا سیما وجملة الرقاب منکرة، والقول فی سائره کما قلنا فی الذی قبله، ومن جهل المعلقین الثلاثة وتناقضهم أنهم صلى صدروا الحدیث بالتضعیف، ثم قالوا: "ولمتنه شواهد، وانظره فی (جلاء الأفهام) "! وفی قولهم الأخیر تدلیس یوهم أن فیه الشواهد، ولا شیء إلا الحدیث بإسناده، دون أی کلمة فیه من مؤلفه رحمه الله! وهو مخرج فی "الضعیفة" (6625).
([8]) کذا قال، وتبعه الهیثمی والمقلدون الثلاثة، مغترین بتصحیح أحمد شاکر لسنده، وفیه ابن لهیعة. وقد تقدم الرد علیه فی التعلیق على حدیث الباب (5)، وأزید هنا فأقول: إنه مع وقفه فهو منکر لمخالفته للطرق الصحیحة المرفوعة کما تقدم فی التعلیق الذى قبله. وغفل عن هذا کله السخاوی فقال (ص 77): "وحکمه الرفع إذ لا مجال للاجتهاد فیه"!
([9]) ورواه الحاکم أیضاً (2/ 420-421)، وقال: "صحیح الإسناد". ووافقه الذهبی.
([10]) وکذا عزاه للطبرانی الحافظ السخاوی فی "القول البدیع" (ص 145) وقال: "سنده لا بأس به فی المتابعات". ولذلک أوردته فی هذا "الصحیح"، ولکنی لم أره فی "المعجم الکبیر" للطبرانی، ولا فی "معجمیه" الآخرین: "الأوسط" و"الصغیر" ولا فی "کتاب الدعاء" له، ولا أورده الهیثمی فی "مجمع الزوائد"، وإنما رواه بالحرف الواحد، ومن طریق أبی ظلال أبو القاسم الأصبهانی فی "الترغیب" (2/ 686/ 1651). ورواه البیهقی فی "السنن" من طریق أخرى عن أنس مختصراً.
([11]) الأصل: "ملک موکل بها"، وعلى الهامش: "هکذا لفظ الحدیث فی الأصول کلها، وهو غیر مستقیم. والله أعلم". ولعل الصواب ما أثبته طبقاً لمخطوطة الظاهریة. ووقع فی "المجمع" (10/ 162) و"الجامع الکبیر": "بها ملک موکل"، وکذا فی "الطبرانی الکبیر" (8/ 158/7611). والله أعلم.
([12]) قلت: یشهد لشطره الأول ما تقدم من الأحادیث، ولشطره الآخر ما بعده، وآخر عن أیوب بلاغاً. رواه إسماعیل القاضی (رقم 24).
([13]) کذا قال، وأعله الهیثمی بقوله: "وفیه رواٍ لم أعرفه"، ولم یصب. والعلة أبو جعفر الرازی سیىء الحفظ، وقد خالف الأحادیث الصحیحة المطبقة على "صلى الله علیه عشراً"، فقال هو على لسان النبی ج: "صلیتُ علیه عشراً" فهو منکر أیضاً. وهو مخرج فی "الضعیفة" (5141)، ومن هنا یتبین خطأ السخاوی فی متابعته (ص 78) المنذری على التحسین.
([14]) قلت: وکذا الطبرانی فی "الأوسط" (4/ 84/ 3116)، والبیهقی فی "الشعب" (2/ 217/ 1581).
([15]) سقط هذا الحکم من المطبوع الأولی، استدرکناه من أصول الشیخ رحمه الله تعالى.
([16]) کذا قال! وتعقبه السخاوی بقوله (ص 85): "قلت: بل هو معروف، ولینه البخاری وقال: "لا یتابع علیه"، وذکره ابن حبان فی "ثقات التابعین". قال صاحب "المیزان" أیضاً. "لا یعرف". قال: ونعیم بن ضمضم ضعفه بعضهم. انتهى. وقرأت بخط شیخنا: "لم أر فیه توثیقاً ولا تجریحاً إلا قول الذهبی". یعنی هذا".
([17]) یعنی: دعا؛ چنانکه بیان ان از سوی مولف و ابن تیمیه خواهد آمد.
([18]) سقطت من الأصل والمخطوطة ومطبوعة عمارة، وکذا مطبوعة المعلقین الثلاثة! واستدرکتها من "الترمذی" و"المستدرک" (2/ 421 و513) والسیاق له، وعندهما بعض الزیادات فی السیاق من کلام أبیّ، لعل المصنف اختصرها عمداً. وکان فی الأصل تقدیم قوله: "قلت: ثلثین" على قوله: "قلت: النصف"! وسقط من نسخة الثلاثة جملة الثلثین وجوابه ج! وهکذا یکون تحقیقهم المزعوم.
([19]) الأصل: (لأحمد)، والصواب ما أثبت، لأنه لیس عنده (5/ 136) إلا هذه الروایة المختصرة.
([20]) تخصیص هذه دون التی قبلها بالجودة لیس بجید، لأن مدار الروایتین على عبدالله بن محمد بن عقیل، وهو حسن الحدیث. وله شاهد مرسل عند القاضی إسماعیل (رقم 13- بتحقیقی)، فیه صح الحدیث والحمد لله
([21]) قلت: یعنی فی کتابه "الترغیب" (ق 261/ 2)، وفیه ضعیف وآخر لیس بثقة، وبیانه فی "الضعیفة" (5110)، وقد استنکره الحافظ العسقلانی والسخاوی.
([22]) هذا خطأ من المؤلف رحمه الله نبَّه علیه الناجی رحمه الله، فإن روایة الطبرانی فی الصلاة على النبی ج هی مثل روایة ابن أبی عاصم (48-49)، أما التی عزاها للطبرانی فهی فی جملة أخرى قفز بصر المؤلف عنها إلى هذه التی ذکرها، وهی بعد جملة (الصلاة)، ونصها فی "معجم الطبرانی الکبیر" (18/ 361-362/ 928): "اعلمن یا أبا کاهل! أنه من شهد أن لا إلا الله وحده مستیقناً به، کان حقاً على الله أن یغفر بکل مرة (الأصل واحدة) ذنوب حول". وکذا فی "مجمع الزوائد" (4/ 218-219)، وذکر عن الذهبی أن إسناده مظلم. وقد ذکر المؤلف الحدیث بتمامه فی آخر کتابه (24- التوبة/9- الترغیب فی الخوف)، وفیه سقط أیضاً استدرکته هناک. ثم إن الحدیث ضعفه العقیلی أیضاً، وهو مخرج فی "الصحیحة"، تحت الحدیث (2652)، وأشار ابن عبدالبر فی ترجمة أبی کاهل من "الاستیعاب" إلیه وقال: "إنه حدیث منکر". وأقرّه الجزری فی "أسد الغابة".
([23]) سقطت من الأصل، واستدرکتها من "ابن ماجه" (1/ 502)، ولیس فیه: "علیهم السلام".
([24]) قلت: هذا یؤکد خطأ ما وقع فی الأصل فی ضبط هذه الکلمة فیما سبق (7- الجمعة/ 1- باب/ 696) وأن الراجح ما استصوبته ثمة.
([25]) الأصل: (یعنی)، والتصحیح من الحافظ الناجی، ولکنه غفل عن علته القادحة کالمؤلف والهیثمی، کما غفلوا عن عزوه لأحمد، وکلهم رووه من طریق مجهول لم یوثقه غیر ابن حبان، ولذلک فعبارة الهیثمی: "وأسانیدهم حسنة" أقرب، وبینته فی "الضعیفة" (5142).
([26]) قلت: کلا؛ فإن فیه المسعودی المختلط، ولذا قال الحافظ ابن حجر: "إسناد ضعیف"، انظر "صفة الصلاة" (ص 172-175/ المعارف).
([27]) زیادة من "المعجم الأوسط" (1/ 408/ 725)، و"مجمع الزوائد"، وعزاه إلیه الحواشون الثلاثة، ولم یستدرکوا الزیادة!
([28]) الأصل: (قلت)، والتصویب من الطبرانی (12/ 84/ 12551)، و"المجمع"، والزیادة منهما، وقد تبع المؤلف فی تلیین إسناده وزاد علیه فی إعلاله، کما بینته فی "الضعیفة" (6644).
([29]) قلت: وکذا رواه القاضی (رقم 16 و17)، وله عنده (18) طریق ثانیة.
([30]) قلت: والظاهر من "اللسان" جواز الکسر والفتح، وهو الذی جزم به فی "القاموس" بقوله: "رغمه کعلمه ومنعه" فما نقله فی "العجالة" (158/ 1) عن ابن الجوزی أنه قال فی کتابه: "تقویم اللسان": "العامة تقول: رغم أنفه بکسر الغین، والصواب فتحها" مما لا وجه له.
([31]) هو بفتح أوله، وکسر ثانیه. و (خُطِّئ) بتشدید الطاء؛ مبنی لما لم یسم فاعله. کذا فی "العجالة" (158/ 1).
([32]) أی: جعله من مسند علی بن أبی طالب من روایة ابنه الحسین عنه. وهذا فی بعض نسخ "الترمذی"، وهو الذی عزاه الحافظ المزِّی فی "تحفة الأشراف" (3/ 66) خلافاً لنسخة بولاق (2/ 271) فإنها عن حسین بن علی بن أبی طالب قال: قال رسول الله ج...، وهو الذی کنت رجحته فی تعلیقی على هذا الحدیث فی "المشکاة" (932)، ویبدو أن الخلاف فی ذلک قدیم بین الرواة کما تراه مبینا عند القاضی إسماعیل فی "فضل الصلاة" (رقم 31-36) بأسانیده. والله أعلم.
([33]) الأرقام داخل المعکوفتین، الأول رقم الکتاب والثانی رقم الباب فیه.
([34]) لقد فصلنا هذا الکتاب إلی قسمین [27- کتاب صفة النار] و [28- کتاب صفة الجنة]، وبقی (صفة الجنة والنار) وبابه فصلاً مفرداً قبلهما کما ستراه فی أواخر الکتاب.
([35]) ما بین الهلالین زیادة من «صحیح الترغیب» علی «ضعیفه». [ش].
ترهیب از دعا نمودن انسان به ضرر خود، فرزند، خدمتکار و مالش
2417-1654- (1) (صحیح) عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِاللَّهِ ب قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «لَا تَدْعُوا عَلَى أَنْفُسِکُمْ، وَلَا تَدْعُوا عَلَى أَوْلَادِکُمْ، [وَلَا تَدْعُوا عَلَى خَدَمِکُمْ]، وَلَا تَدْعُوا عَلَى أَمْوَالِکُمْ؛ لَا تُوَافِقُوا مِنَ اللَّهِ سَاعَةً یُسأَلُ فِیهَا عَطَاءٌ؛ فَیَسْتَجِیبَ لَکُمْ».
رواه مسلم([1]) وأبو داود، وابن خزیمة فی "صحیحه" وغیرهم.
از جابر بن عبدالله س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «بر علیه خود و فرزندان و خدمتکاران و اموالتان دعا نکنید؛ مبادا! آن دعا با ساعتی همراه شود که ساعت اجابت دعا از سوی خداست و دعای شما اجابت گردد».
2418-1655- (2) (حسن لغیره) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «ثَلَاثُ دَعَوَاتٍ لَا شَکَّ فِی إجابَتهِنَّ: دَعْوَةُ المَظْلُومِ، وَدَعْوَةُ المُسَافِرِ، وَدَعْوَةُ الوَالِدِ عَلَى وَلَدِهِ».
رواه الترمذی وحسنه.
از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «سه دعا هستند که در اجابت آنها شکی نیست: دعای مظلوم، دعای مسافر و دعای پدر علیه فرزندش».
2419-1027- (1) (ضعیف) وروى ابن ماجة عن أم حکیم عن النبی ج؛ أَنَّهُ قَالَ: «دُعَاءُ الْوَالِدِ یُفْضِی إِلَى الْحِجَابِ».
ویأتی فی [23- الأدب/49] باب "دعاء المرء لأخیه بظهر الغیب" أحادیث فیها ذکر دعاء الوالد.
از ام حکیم روایت است که رسول الله ج فرمودند: «دعای پدر به محل اجابت نفوذ میکند».
7-(الترغیب فی إکثار الصلاة على النبی ج، والترهیب من ترکها عند ذکره ج کثیراً دائماً)
([1]) فی حدیث جابر الطویل (8/ 233)، ولیس عنده زیادة: "ولا تدعوا على خدمکم"، مع أن السیاق له، وهی عند أبی داود (1532)، وهذا مما فات الحافظ الناجی التنبیه علیه، وقلده المعلقون الثلاثة!
ترهیب از اینکه نمازگزار در وقت دعا، سرش را به سوی آسمان بلند کند و اینکه انسان در حال غفلت دعا کند
2414-1651- (1) (صحیح) عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س؛ أَنَّ رَسُولَ اللهِ ج قَالَ: «لَیَنْتَهِیَنَّ أَقْوَامٌ عَنْ رَفْعِهِمْ أَبْصَارَهُمْ عِنْدَ الدُّعَاءِ فِی الصَّلَاةِ إِلَى السَّمَاءِ، أَوْ لَتُخْطَفَنَّ([1]) أَبْصَارُهُمْ».
رواه مسلم والنسائی وغیرهما. [مضی 5- الصلاة/35].
از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «کسانی که هنگام دعا در نماز، چشمانشان را به آسمان میدوزند، باید از این عملشان دست بکشند وگرنه بیناییشان سلب شده و ربوده میشود».
2415-1026- (1) (ضعیف) إلا ما بین المعقوفتین فهو1652- (2) (حسن لغیره)) وَعَنْ عَبْدِاللَّهِ بْنِ عَمْرٍو ب؛ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «الْقُلُوبُ أَوْعِیَةٌ، وَبَعْضُهَا أَوْعَى مِنْ بَعْضٍ، فَـ [إِذَا سَأَلْتُمُ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ یَا أَیُّهَا النَّاسُ! فَاسْأَلُوهُ وَأَنْتُمْ مُوقِنُونَ بِالْإِجَابَةِ، فَإِنَّ اللَّهَ لَا یَسْتَجِیبُ لِعَبْدٍ دَعَاهُ عَنْ ظَهْرِ قَلْبٍ غَافِلٍ»].
رواه أحمد بإسناد حسن([2]).
از عبدالله بن عمرو ب روایت است که رسول الله ج فرمودند: «قلوب ظرفهایی هستند که برخی گنجایش بیشتری دارند. [ای مردم! هرگاه از خداوند چیزی درخواست کردید، پس چنان از او بخواهید که به اجابتش یقین دارید؛ زیرا خداوند دعای فردی را که از قلبی غافل او را فرا میخواند، اجابت نمیکند].
2416-1653- (3) (حسن لغیره) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «ادْعُوا اللَّهَ وَأَنْتُمْ مُوقِنُونَ بِالإِجَابَةِ، وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ لَا یَسْتَجِیبُ دُعَاءً مِنْ قَلْبٍ غَافِلٍ لَاهٍ».
رواه الترمذی، والحاکم وقال: "مستقیم الإسناد، تفرد به صالح المُرِّی، وهو أحد زهّاد البصرة". (قال الحافظ): "صالح المُرِّی لا شک فی زهده، لکن ترکه أبو داود والنسائی".
از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «خواسته خود را درحالی از خداوند بخواهید که به اجابت آن اطمینان دارید. و بدانید که خداوند دعای برخاسته از دل غافلِ ناآگاه را قبول نمیکند».
6-(الترهیب من دعاء الإنسان على نفسه وولده وخادمه وماله)
([1]) الأصل: "لیخطفن الله"، وکذا فی المخطوطة ومطبوعة عمارة ومطبوعة الثلاثة، والتصویب من مسلم (2/ 29)، والنسائی (1/ 187)، ومما تقدم!
([2]) قلت: وکذا قال الهیثمی، وزاد علیهم الشیخ أحمد شاکر، فقال فی تعلیقه على "المسند" (10/ 184): "إسناده صحیح"! وهذا على ما اختاره من الاحتجاج بحدیث (ابن لهیعة) مطلقاً دون تفریق بین ما رواه العبادله ونحوهم عنه، وما رواه غیرهم، وهذا خلاف ما علیه العلماء. نعم؛ جملة السؤال لها شاهد من حدیث أبی هریرة، فهی به حسنة، ولذلک ذکرته فی "الصحیح" أیضاً.