هم چنان سخن دربارهی بیان فایدههای ذکر است. پیشتر یکی از فواید ذکر را بیان داشتیم و آن این است که: ذکر دژ وسنگری برای مصاحبش در برابر شیطان است. کسی که از ذکر و یاد خدا دست بکشد شیطان هم چون سایه به دنبالش میافتد. خداوند میفرماید:
﴿وَمَن یَعۡشُ عَن ذِکۡرِ ٱلرَّحۡمَٰنِ نُقَیِّضۡ لَهُۥ شَیۡطَٰنٗا فَهُوَ لَهُۥ قَرِینٞ ٣٦﴾ [الزخرف: 36].
«و هرکس که از یاد [خداوند] رحمان غافل شود برایش شیطانی برمیگماریم، و آن [شیطان] همنشین او گردد».
آدمی جز با یاد خداوند متعال نمیتواند خود را از شیطان مصون دارد. این فایدهای والا از فایدههای متعدد ذکر است. چنان که پیشتر بیان کردیم اما علّامه ابن قیم/ در کتاب ارزشمندش «الوابل الصّیِّب» بالغ بر هفتاد فایده برای ذکر برشمرده است، ما در این جا برخی از آن فواید عظیم را که ایشان/ در کتاب مزبورش نقل کرده، بیان میکنیم[1].
از فواید عظیم ذکر این است که شادی و سرور و آرامش و طمأنینه را برای قلب به ارمغان میآورد، هم چنان که خداوند میفرماید:
﴿ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَتَطۡمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکۡرِ ٱللَّهِۗ أَلَا بِذِکۡرِ ٱللَّهِ تَطۡمَئِنُّ ٱلۡقُلُوبُ ٢٨﴾ [الرعد: 28].
«(همان) کسانی که ایمان آوردند و دلهایشان به یاد خدا آرام میگیرد. بدانید، دلها به نام خدا آرام میگیرند».
این که خداوند میفرماید: ﴿وَتَطۡمَئِنُّ قُلُوبُهُم﴾ یعنی ناآرامی و اضطراب آن را میزداید و شادی و خوشحالی و آسایش و آرامش جای آن را میگیرد، و این که میفرماید: ﴿أَلَا بِذِکۡرِ ٱللَّهِ تَطۡمَئِنُّ ٱلۡقُلُوبُ ٢٨﴾ یعنی: زیبنده و شایستهی اوست که به چیزی جز ذکر و یاد خداوند آرام نگیرد.
در حقیقت ذکر و یاد خدا [مایهی] حیات و زندگی قلب است، ذکر غذای قلب بوده و نیرویی تازه بدان میدمد، لذا هنگامی که آدمی آن را از دست داده و از آن غفلت میکند همانند جسمی میگردد که میان او و غذایش فاصله و مانع افتاده است، در حقیقت قلب بدون ذکر و یاد خدا حیات و زندگی ندارد و به همین خاطر شیخ الاسلام ابن تیمیه/ میگوید: «ذکر برای قلب به منزلهی آب برای ماهی است، حال و روز ماهی به هنگام جدایی از آب چگونه است؟»[2].
از دیگر فایدههای یاد خداوند توسط آدمی این است که خداوند نیز از او یاد میکند، همچنان که خداوند میفرماید:
﴿فَٱذۡکُرُونِیٓ أَذۡکُرۡکُمۡ﴾ [البقرة: 152].
«پس مرا یاد کنید تا] من نیز] شما را یاد کنم».
در صحیحین (صحیح امام بخاری و صحیح امام مسلم) از ابوهریره t روایت شده است که پیامبر r فرمودند: خداوند متعال میفرماید: «هر کس مرا در جان و قلب خود یاد کند، من هم او را پیش خود یاد مینمایم، و اگر مرا در ملأ عام و در نزد دیگران یاد کند من هم به نزد جماعت بهتر از آنان از او یاد میکنم»[3].
از دیگر فواید ذکر این است که: موجب بخشش و از میان رفتن گناهان میشود و ذکر کننده را از عذاب خداوند نجات میدهد. در مسند از معاذ بن جبل t نقل است که رسول الله r فرمودند «هیچ عملی برای انسان نجات بخشتر از ذکر الهی نیست»[4].
- از دیگر فایدههای ذکر آن است که: پاداش و ثواب و احسانی بدان تعلق میگیرد که به دیگر اعمال تعلق نمیگیرد. این در حالی است که ذکر خدا از آسانترین عبادتهاست. بیشک حرکت زبان از آسانترین و سبکترین حرکتهای اعضای بدن است، اگر هر عضو دیگری از اعضای آدمی در شبانه روز به اندازه حرکت زبان حرکت میداشت بسیار دچار سختی و اذیت و آزار میشد، بلکه حتی چنین چیزی برای آن امکان نداشت با این حال پاداش تعلق گرفته به آن بزرگ و ثواب آن فراوان است.
در صحیحین از ابوهریره t نقل است که پیغمبرr فرمود: «کسی که روزی صدبار این دعا را بخواند، «لَا إِلهَ إِلَّا اللهُ وَحدَهُ لاشَریکَ لَهُ، لَهُ المُلْکُ وَلَهُ الحَمدُ وَهُوَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ»، (هیچ معبود حقّی نیست جز ذات الله که تنها او پروردگار است. شریک و انبازی ندارد، قدرت و ملک تنها برای او است، حمد و ستایش مخصوص او است او بر تمام چیزها توانا است) ثواب خواندن آن برابر است با آزاد نمودن ده برده و صد احسان برایش نوشته میشود، صد گناه از گناهانش محو میگردد، این صدبار دعا به صورت سنگری در میاید که او را در آن روز تا غروب از شرّ شیطان محفوظ میدارد کسی کار بهتری از او انجام نداده است مگر آن کس که تعداد ذکرش از او بیشتر باشد»[5].
هم چنین در صحیحین به نقل از رسول الله r آمده است که ایشان فرمودند «کسی که روزی صد بار بگوید: «سُبحَانَ اللهِ وَبِحَمدِهِ» (خدا را از هر عیب و نقصی پاک میدانم و او را ستایش میکنم) تمام گناهان او بخشیده میشود هر چند به اندازهی کف روی دریا باشد»[6].
در صحیح مسلم از ابوهریره t روایت شده است که پیامبر r فرمودند: «گفتن: سُبحانَ اللهِ، والحَمدُاللهِ، وَلاإلهَ إلّا الله، واللهُ اَکبَرُ (خداوند را به پاکی یاد میکنم و سپاس و ستایش سزاوار اوست و هیچ معبودی جز الله نیست و او از هرچیز ماسوای خود بزرگتر است) را از تمام آنچه که خورشید بر آن طلوع کرده است، (همهی دنیا) دوستتر دارم»[7]. و احادیث در همین معنا و مفهوم بسیارند.
از دیگر فواید ذکر این که: نهال بهشت است، آن چنان که در حدیث آمده است بهشت دشتی هموار است که خاک آن پاک بوده و آبش شیرین و گواراست و کاشتههایش ذکر خداوند است ترمذی از عبدالله بن مسعود t روایت کرده است که پیامبر r فرمودند: «آن شب که مرا به اسرا و معراج بردند با ابراهیم u ملاقات کردم، فرمود: ای محمد! از جانب من به امتت سلام برسان و به آنها خبر بده که بهشت دارای خاک پاک و خوش بو و آب شیرین و گواراست و دشتی (حاصل خیز) است که نهالهای آن «سُبحانَ اللهِ، والحَمدُللهِ، وَلا إلهَ إلّا الله والله اَکبَرُ» میباشد» ترمذی میگوید: حدیثی حسن غریب است[8].
امام احمد این حدیث را به نقل از ابو ایوب انصاری t روایت کرده و لفظ آن چنین است:
«آن شب که رسول الله r را به اسرا و معراج بردند با ابراهیم دیدار کرد، ابراهیم u گفت: ای جبرئیل این کیست که با تو است؟ جبرئیل گفت: این محمد r است، ابراهیم u به او گفت: به امتت بگو برکاشتههای بهشت بیفزایند؛ بیشک خاک آن پاک و زمینش هموار و گسترده است. پیامبر r فرمود: کاشتههای بهشت چیست؟ ابراهیم u فرمود: گفتن «لاحَولَ وَلاقُوَّة إلّا باللّه» است. این حدیث شاهدی برای حدیث پیشین است[9].
ترمذی در حدیثی از ابوزبیر از جابرt نقل کرده که پیامبر r فرمودند: «هرکس بگوید: «سُبحانَ اللهِ وَبِحَمدِهِ» برای او درختی خرما در بهشت کاشته میشود» ترمذی گفته: این حدیثی حسن صحیح است[10].
امام احمد در حدیثی از معاذ بن أنس الجهنیt روایت میکند که رسول اللهr فرمودند: «کسی که بگوید: «سبحان الله العظیم» (خداوند بزرگ را از نقصی مبّرا میدانم) نهالی در بهشت برای او میروید»[11].
از دیگر فواید ذکر این است که: برای ذاکر (تبدیل به) نوری میشود در دنیا، و نوری برای درون قبرش، و نوری برای آخرتش، و بر پل صراط پیشاپیش او قرار میگیرد، قلبها و قبرها به چیزی جز یاد و ذکر خداوند نورانی و روشن نمیشوند و این ذکر خداست که هم چون نوری آنها را روشن میکند. خداوند میفرماید:
﴿أَوَ مَن کَانَ مَیۡتٗا فَأَحۡیَیۡنَٰهُ وَجَعَلۡنَا لَهُۥ نُورٗا یَمۡشِی بِهِۦ فِی ٱلنَّاسِ کَمَن مَّثَلُهُۥ فِی ٱلظُّلُمَٰتِ لَیۡسَ بِخَارِجٖ مِّنۡهَاۚ﴾ [الأنعام: 122].
«آیا کسی که مرده بود، آن گاه او را زنده کردیم و برای او نوری قرار دادیم که با آن در] میان] مردم راه میرود مانند کسی است که وصفش] چنین است که او] در تاریکیهاست که بیرون آینده از آن نیست؟».
شخص اول: فرد مؤمن است که از نور ایمان به خداوند و محبت و معرفت و یاد او بهره برده و کمک میگیرد و دیگری: فردی است که از خدا غافل بوده، و از یاد و محبت او روی گردان است.
همهی مطلب و اهمیت، و همهی رستگاری در این نور است، و همهی بدبختی و شقاوت در از دست دادن این نور، و به همین خاطر پیامبر r به هنگام در خواست از خداوند بسیار این درخواست را مطرح میکرد که در تمامی ذرات پیدا و پنهان وجودش نور قرار دهد و او را از هر سو در احاطهی نور قرار دهد و این که ذات و همهی وجودش را نور بگرداند.
امام مسلم در صحیحاش در باب دعای پیامبر r در نماز شب از عبدالله بن عباس رضی الله عنهما نقل میکند که ایشان r میفرمودند: «بارالها! در قلبم نوری بزرگ قرار ده، و در بیناییام نوری بزرگ قرار ده، و در شنوائیام نوری بزرگ قرار ده، و از جانب راستم نوری بزرگ قرارده، و از جانب چپم نوری بزرگ قرار ده، و از بالای سرم نوری بزرگ قرار ده، و از زیرپایم نوری بزرگ قرارده، و از جلوی رویم نوری بزرگ قرار ده، و ازجانب پشت سرم نوری بزرگ قرار ده، و برایم نوری بزرگ قرار ده»، کریب (راوی این حدیث از ابن عباس) گفته است: و هفت کلمه در قلب من است [ولی آنها را فراموش نمودم یا هفت کلمه را در درون صندوقی نگه میدارم که اکنون با من نیست و حفظ هم ندارم تا به شما بگویم] تا آن که با بعضی از فرزندان عباس ملاقات کردم و آن فرزند عباس آن کلمات را به من نقل کرد و ذکر کرد: و در عصبم، و گوشتم، و خونم، و مویم، و پوستم نوری بزرگ قرار ده، و دو خصلت دیگر را نیز ذکر کرد -(یعنی بارالها! در استخوانهایم در قبرم نوری بزرگ قرارده- یا به روایتی دیگر: و در زبانم و در نفسم نوری بزرگ قرار ده)[12]».
لذا ذکر، نوری برای قلب و صورت و اعضای شخص ذاکر است، همچنین نوری برای دنیا و برزخ و آخرت او است.
از دیگر فواید ذکر آن است که: انجام ذکر و یاد خدا توسط آدمی درود و سلام خدا و فرشتگانش را بر شخص ذاکر واجب و قطعی میگرداند و کسی که خدا و فرشتگانش بر او درود فرستند بیشک همهی رستگاری و پیروزی را از آن خود کرده است. خداوند میفرماید:
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱذۡکُرُواْ ٱللَّهَ ذِکۡرٗا کَثِیرٗا ٤١ وَسَبِّحُوهُ بُکۡرَةٗ وَأَصِیلًا ٤٢ هُوَ ٱلَّذِی یُصَلِّی عَلَیۡکُمۡ وَمَلَٰٓئِکَتُهُۥ لِیُخۡرِجَکُم مِّنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِۚ وَکَانَ بِٱلۡمُؤۡمِنِینَ رَحِیمٗا ٤٣﴾ [الأحزاب: 41-43].
«ای مؤمنان! بسیار خدای را یاد کنید و صبح و شام او را به پاکی بستایید اوست کسی که با فرشتگان خود بر شما درود میفرستد تا شما را از تاریکیها به سوی روشنایی برآورد، و به مؤمنان همواره مهربان است».
[1]- بنگر به: الوابل الصیب (ص: 100 ـ 84) و (ص: 145)
[2]- بنگر به: الوابل الصیب اثر ابن قیم (ص: 85)
[3]- صحیح بخاری (شماره: 7405)، و صحیح مسلم (شماره: 2675)
[4]- المسند (5/239)، علامه آلبانی در صحیح الجامع (شماره 5644) آن را صحیح دانسته است
[5]- صحیح البخاری (شماره:6403 و 3293)، و صحیح مسلم (شماره: 2691)
[6]- صحیح البخاری (شماره 6405) و صحیح مسلم (شماره: 2691)، هم چنین لؤلؤ و المرجان حدیث 1725.
[7]- صحیح مسلم (شماره: 2695).
[8]- سنن ترمذی (شماره 3462) آلبانی آن را حسن دانسته و درالسلسله الصحیحه (شماره: 105) شواهدی نیز در این زمینه آورده است.
[9]- المسند (5/418).
[10]- سنن ترمذی (شماره: 3465)، آلبانی در صحیح الجامع (شماره: 6429) آن را صحیح دانسته است.
[11]- المسند (3/440).
[12]- صحیح مسلم (شماره: 763) هم چنین فتح الملهم شرح صحیح مسلم، مترجم: عبدالرؤف مخلص، ج 4، ص66، انتشارات شیخ الاسلام احمد جام، با اندکی تلخیص. این دعا را میتوانید در صحیح بخاری، ترجمه: دکتر طاهر لاوژه، ج 4، حدیث 6316، مؤسسه انتشاراتی حسینی اصل ببینید.
اهمیت و فایدهی عظیم ذکر بر هیچ مسلمانی پوشیده نیست، چرا که ذکر از ارزشمندترین مفاهیم و سودمندترین کارهایی است که آدمی را به خداوند نزدیک میکند. خداوند در آیات بسیاری از قرآن کریم بدان دستور داده، و آدمیان را به آن متمایل ساخته و اهل ذکر را با زیباترین و پاکترین تعریفها و تمجیدها ستوده و تحسین نموده است. خداوند متعال میفرماید:
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱذۡکُرُواْ ٱللَّهَ ذِکۡرٗا کَثِیرٗا ٤١﴾ [الأحزاب: 41].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، خدا را فراوان یاد کنید».
و یا میفرماید:
﴿فَإِذَا قَضَیۡتُم مَّنَٰسِکَکُمۡ فَٱذۡکُرُواْ ٱللَّهَ کَذِکۡرِکُمۡ ءَابَآءَکُمۡ أَوۡ أَشَدَّ ذِکۡرٗاۗ﴾ [البقرة: 200].
«چون مراسم ] حج را به پایان رساندید ـ هم چنان که] فضایل] پدران خویش را ] به رسم جاهلیت] یاد میکردید] و به مفاخر موهوم آنها مباهات میکردید،] خدای را] به عظمت و پاکی] یاد کنید و حتی بیشتر».
و یا میفرماید:
﴿ٱلَّذِینَ یَذۡکُرُونَ ٱللَّهَ قِیَٰمٗا وَقُعُودٗا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمۡ﴾ [آل عمران: 191].
«همان کسانی که [در همه حال] ایستاده و نشسته و بر پهلو آرمیده، خدای را یاد میکنند».
ویا میفرماید:
﴿وَٱلذَّٰکِرِینَ ٱللَّهَ کَثِیرٗا وَٱلذَّٰکِرَٰتِ أَعَدَّ ٱللَّهُ لَهُم مَّغۡفِرَةٗ وَأَجۡرًا عَظِیمٗا ٣٥﴾ [الأحزاب: 35].
«و مردان و زنانی که خدا را فراوان یاد میکنند خدا برای [همهی] آنان آمرزش و پاداشی بزرگ فراهم ساخته است».
خداوند در این آیات دستور داده که بسیار او را یاد کنند، و این به سبب شدت نیاز بنده به چنین کاری است. نیاز آدمی به ذکر و یاد خداوند از بالاترین نیازمندیهای اوست و این که آدمی یک چشم برهم زدن نیز از آن بینیاز نیست، هر لحظهای که بنده در آن عاری از یاد خدا باشد به ضررش خواهد بود و نه به نفعش، و میزان زیانمندیاش در آن بسیار بیشتر از سودش (اگر سودی قابل تصور باشد) خواهد بود، و به هنگام دیدار خداوند در روز قیامت بر این لحظه که در غفلت از یاد خدا گذشته به شدت پشیمان خواهد شد.
این مطلب از سوی پیامبر r به اثبات رسیده است، چنانکه در کتاب شعب الایمان اثر بیهقی، و کتاب الحلیه اثر ابو نعیم از امالمؤمنین عائشه رضی الله عنها نقل شده که پیامبر r فرمودند: «جز این نیست که هر ساعتی که بر فرزند آدم میگذرد و او خداوند را در آن یاد نمیکند در روز قیامت بر آن زمان از دست رفته دریغ و اندوه خواهد خورد»[1]. سنت سرشار از احادیثی است که نشان دهندهی مزیت ذکر، و منزلت والا، و جایگاه برتر، و فزونی عایدات و بهرههای آن برای مردان و زنانی است که بسیار به ذکر خداوند میپردازند.
ترمذی وابن ماجه و حاکم در حدیثی که حاکم آن را صحیح الإسناد دانسته و ذهبی با او موافقت نموده، از ابودرداء نقل کردهاند که رسول الله r فرمودند: «آیا شما را به بهترین و پاکترین اعمالتان نزد پروردگار و مؤثرترین آنها در بالا بردن درجات شما که برایتان از بخشیدن طلا و نقره و از این که با دشمنانتان رو به رو شوید و گردن آنها را بزنید و آنان گردن شما را بزنند، بهتر است، خبر دهم؟» گفتند بله، ای رسول خدا، [ایشان] فرمودند: «آن، یاد و ذکر خداوند است»[2].
امام مسلم در صحیحاش از ابوهریره tروایت کرده که پیامبر r فرمودند: «مفردان سبقت گرفتند و برنده شدند» گفتند: ای رسول خدا! مفرّدان چه کسانی هستند؟ فرمودند: «مردان و زنانی که بسیار خدا را یاد میکنند»[3].
امام بخاری از ابوموسی اشعریt روایت کرده که پیامبرr فرمودند: «مثال کسی که پروردگار خود را یاد میکند و کسی که او را یاد نمیکند، مثال زنده و مرده است»[4].
احادیث در این باره بسیارند، که پیشتر احادیثی را در فضیلت ذکر بیان داشتیم. در این جا مناسب است مطالبی را که اهل علم دربارهی فوائد یاد خدا که ذاکران در زندگی دنیا و آخرتشان آنها را چیده و درو میکنند به صورت خلاصه بیان کنم. از بهترین کسانی که دیدهام در این موضوع سخن گفته و آن را جمعبندی کرده و مجموعهای به هم پیوسته ارائه داده، علامه امام ابن قیم/ است که در کتاب ارجمندش «الوابل الصیب من الکلم الطیِّب» چنین کرده است. این کتاب بارهای بار به چاپ رسیده و میان هواخواهان و اهل علم دست به دست میگردد. ایشان/ در این کتاب میگویند: در ذکر بیش از صد سود و بهره وجود دارد...، سپس شروع به برشمردن بهرههای ذکر میکند، و بیش از هفتاد فایده آن را بیان میکند که هر کدام از آنها به تنهایی برای تشویق جانها و تحریک ارادهها برای مشغول شدن به ذکر کافی است، و چرا این گونه نباشد در حالی که این همه بهرههای فراوان و دستاوردهای بسیار [در ذکر خداوند] یکجا شدهاست؟! موضوع برتر از آن است که توصیف کنندگان آن را توصیف کنند و شمارندگان آن را بشمارند:
﴿فَلَا تَعۡلَمُ نَفۡسٞ مَّآ أُخۡفِیَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعۡیُنٖ جَزَآءَۢ بِمَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ ١٧﴾ [السجدة: 17].
«هیچ کس نمیداند چه [بسیار] مایهی روشنی چشمها به پاداش رفتارشان برای آنان پیشبینی شده است».
برادر و خواهر مسلمانم شایسته است که در این جا یک فایده از فایدههای ذکر را که امام ابنقیم/ بیان داشته برایت یادآوری کنم و انشاءالله برخی دیگر از این بهرهها را برایت [گفته و تا حدودی] کامل خواهم کرد. با این توصیه که این کتاب را بدست آورده و از آن بهره ببری. حقیقتاً این کتاب، کتابی سودمند و سرشار از فایده است:
یکی از فواید ذکر این است که شیطان را [از آدمی] دور کرده، و او را مقهور ساخته در هم میشکند[5]. خداوند میفرماید:
﴿وَمَن یَعۡشُ عَن ذِکۡرِ ٱلرَّحۡمَٰنِ نُقَیِّضۡ لَهُۥ شَیۡطَٰنٗا فَهُوَ لَهُۥ قَرِینٞ ٣٦﴾ [الزخرف: 36].
«هرکه از یاد خدای رحمان دل بگرداند، شیطانی بر او میگماریم تا همنشینش باشد».
ویا میفرماید:
﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ ٱتَّقَوۡاْ إِذَا مَسَّهُمۡ طَٰٓئِفٞ مِّنَ ٱلشَّیۡطَٰنِ تَذَکَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبۡصِرُونَ ٢٠١﴾
[الأعراف: 201].
«کسانی که تقوی دارند، چون وسوسهای از] سوی] شیطان به آنان برسد، ] خداوند را] یاد میکنند، آنگاه ناگهان بینا میگردند».
در مسند امام احمد، و سنن ترمذی، و مستدرک حاکم و دیگران با إسناد صحیح آمده که حارث اشعری از رسول الله r نقل کرد که فرمودند: «خداوند سبحان پنج گفته را به یحییu پسر زکریا امر کرد که او بدان عمل کرده و به بنی اسرائیل نیز دستور داد تا بدان عمل نمایند، اما نزدیک بود که یحییu در انجام این کار سستی ورزد، عیسی u به او گفت: خداوند تو را امر نموده تا به پنج گفته عمل نموده و به بنیاسرائیل دستور دهی تا بدان عمل کنند؛ حال یا تو این دستور را میدهی و یا خودم آن را انجام میدهم. یحیی u گفت: میترسم اگر تو بر من پیشی بگیری خداوند مرا در زمین فرو برده یا عذابی (دیگر) دهد. سپس مردم را در بیتالمقدس جمع کرد، مسجد پر شد، تا جایی که مردم بر پشت بامها نیز گرد آمدند. یحییu فرمود: خداوند به من دستور داده که به پنج گفته عمل کنم و به شما نیز دستور دهم تا بدان عمل کنید......»[6] سپس آنان را به توحید، و اقامهی نماز، و گرفتن روزه، و دادن صدقه امر کرد. آنگاه پنجمین مورد را بیان کرده گفت: «من به شما دستور میدهم که به یاد «الله» باشید، زیرا مثال ذاکر مانند کسی است که دشمن به سرعت او را دنبال کرده، ولی آن شخص وارد قلعهی مستحکمی گشته و خود را از دست دشمن مصون دارد. به همین منوال انسان تنها با یاد خدا میتواند خود را از شیطان حفاظت نماید...».
علامه ابن قیم/ این حدیث را این گونه توصیف نموده که حدیثی بلند مرتبه بوده، و شایسته و برازندهی هر مسلمانی است که آن را حفظ کرده و در آن بیندیشد[7]. این حدیث دربردارندهی فضیلتی والا و بزرگ برای ذکر است و این که شیطان را رانده و آدمی را از دست او نجات میدهد، و بیانگر آن است که ذکر دژی است مستحکم و پناهگاهی است استوار و پابرجا؛ پناهگاهی که انسان تنها با پناه جستن به آن میتواند خود را از شرّ این دشمن سرسخت مصون دارد، بیشک این خود برای ذکر فضیلتی والاست و به همین خاطر ابن قیم/ میگوید: «اگر در ذکر جز همین یک ویژگی نمیبود، به طور قطع در خورِ آدمی است که زبانش از ذکر خداوند متعال سست و بیمبالات نشود، و پیوسته شیفته و دل بستهی ذکر او باشد. زیرا آدمی جز با ذکر نمیتواند خود را از دشمنش حفاظت کند و دشمن فقط از دروازهی غفلت بر او هجوم میبرد. دشمن در کمین آدمی نشسته، هرگاه غفلت کند بر او شبیخون زده و او را در هم میکوبد. اما هر گاه آدمی خدا را به یاد آورد، دشمن خدا عقب نشسته، خوار گشته و سرکوب میشود تا این که همچون پرندهای ضعیف و ناتوان و یا همچون مگسی میگردد، و به همین خاطر «الوسواسُ الخناس» نامیده شده است، یعنی: در سینههای آدمیان وسوسه کرده و چون خداوند به یادآورده شود باز پس رفته، و خود را در هم کشیده و پنهان میشود. ابن عباس t میگوید: «شیطان بر قلب فرزند آدم چمباتمه زده است در نتیجه هرگاه آدمی دچار غفلت و کوتاهی (از یاد خدا) گردد او را وسوسه میکند و هرگاه خداوند را به یاد آورد شیطان عقب رفته و دور میشود»[8].
از خداوند متعال میطلبیم که ما را از شر ابلیس و شرک او، و هم چنین از تحریک و دمیدن و نفوذ او مصون دارد، بیشک خداوند شنوندهی دعا و اجابت کنندهی آن، و نزدیک است.
[1]- شعب الایمان (شماره 508)، الحلیه (5/362)، علامه آلبانی در صحیح الجامع (شماره: 572) آن را حسن دانسته است.
[2]- سنن الترمذی (شماره: 3377) سنن ابن ماجه (3790) المستدرک (1/496)، و علامه آلبانی در صحیح الجامع (شماره 2629) آن را صحیح دانسته است.
[3]- صحیح مسلم (شماره: 2676).
[4]- صحیح بخاری (شماره: 64.7).
[5]- بنگر به: الوابل الصیّب (ص:84).
[6]- المسند (4/202)، سنن ترمذی (2863)، المستدرک (1/117،118،421) و علامه آلبانی در صحیح الجامع (شماره 1724) آن را صحیح دانسته است
[7]- الوابل الصیّب (ص: 31)
[8]- الوابل الصیب (ص: 72)
بخشی بزرگ از آن در سلسله برنامههایی در رادیو قرآن کریم پخش شد و تا کنون نیز پخش این برنامه ادامه دارد. تعدادی از سروران و برادرانم از من خواستند که این مطالب را به چاپ برسانم تا زمینهی سود رسانی، متنوع گشته، بهره و فایدهی آن افزون شود. تعدیلهای اندکی در سبک نگارش آن اعمال کردم تا برای چاپ مناسب شود و برای هر قسمت عنوانی خاص قرار دادم تا به مضمون آن اشاره داشته وراهنمای موضوع آن باشد و به یاری خدا به زودی در مجموعههایی که حجم و موضوع هماهنگ و متناسبی داشته باشند چاپ میگردد و این بخش اول از آن است. امیدوارم که خداوند کریم و بخشنده این کار و دیگر کارهایم را پذیرفته و بدان برکت ارزانی دارد و آن را برای بندگان مسلمانش منشأ خیر و برکت گرداند. خداوند سبحان شنونده دعا وشایستهی امید است، و هم او ما را کفایت کرده و بهترین وکیل است.
در این جا فراموش نمیکنم که مراتب تشکر و قدردانی فراوان خود را خدمت شیخ عبدالعزیز بن عبدالله بن باز بیان کنم ایشان لطف و محبت کرده و این کتاب را مطالعه نمود و با وجود مشغولیت بسیارش بر آن حاشیه و مقدمه نوشت[1]. از خداوند متعال میخواهم که این کار ایشان را در ترازوی حسناتش قرار داده و به عوض ما و مسلمانان بهترین پاداشها را به ایشان اعطا نماید. بیشک خداوند شنونده و پذیرنده (ی دعا) است.
مؤلف: عبدالرزاق البدر
خداوند من و پدر و مادرم و همهی مسلمانان را مورد عفو و بخشش و رحمت خود قرار دهد.
إِنَّ الحمدلله نحمده ونستعینه ونستغفره، ونعوذ بالله من شرور أنفسنا ومن سیّئات أعمالنا، من یهده الله فلا مضّلله، ومن یضلل فلاهادی له، وأشهد أن لاإله إلاالله وحده لا شریک له، وأشهد أنّ محمّداً عبده ورسوله.
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِۦ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسۡلِمُونَ ١٠٢﴾
[آل عمران: 102].
«ای مومنان، از خداوند چنان که سزاوار پروای اوست پروا بدارید و جز در مسلمانی نمیرید»[1].
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ ٱتَّقُواْ رَبَّکُمُ ٱلَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَّفۡسٖ وَٰحِدَةٖ وَخَلَقَ مِنۡهَا زَوۡجَهَا وَبَثَّ مِنۡهُمَا رِجَالٗا کَثِیرٗا وَنِسَآءٗۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ ٱلَّذِی تَسَآءَلُونَ بِهِۦ وَٱلۡأَرۡحَامَۚ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ عَلَیۡکُمۡ رَقِیبٗا ١﴾ [النساء: 1].
«ای مردم، از پروردگارتان که شما را از «نفس واحدی» آفرید و جفتش را (نیز) از او آفرید، و از آن دو، مردان و زنان بسیاری پراکنده کرد، پروا دارید؛ و از خدایی که به (نامِ) او از همدیگر درخواست میکنید پروا نمایید؛ و زنها از خویشاوندان مَبُرید، که خدا همواره بر شما نگهبان است».
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَقُولُواْ قَوۡلٗا سَدِیدٗا ٧٠ یُصۡلِحۡ لَکُمۡ أَعۡمَٰلَکُمۡ وَیَغۡفِرۡ لَکُمۡ ذُنُوبَکُمۡۗ وَمَن یُطِعِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَقَدۡ فَازَ فَوۡزًا عَظِیمًا ٧١﴾ [الأحزاب: 70-71].
«ای ایمان آوردگان، از خدا پروا کنید و سنجیده واستوار سخن گویید (۷۰) تا خدا هم کارهای شما را به سامان آرد و گناهان شما را ببخشاید؛ و هر که از خدا و رسولش اطاعت کند، به کامیابی بزرگی دست یافته است».
شکی نیست که ذکر و یاد خدا و فراخواندن او بهترین کاری است که زمانها در آن صرف شده، ودمها و نفسها بدان اختصاص داده میشود، این کار والاترین و برترین کاری است که بنده با آن به پروردگار سبحانش تقرب میجوید، و کلید هر خیری است که بنده در دنیا و آخرت بدان دست مییابد «پس هر وقت که (خداوند) این کلید را به بنده ارزانی دارد میخواهد که دَرِ این خیر را به روی او بگشاید و هر وقت که آن را از او دور کند دَرِ خیر به رویش بسته گشته»[2] نا آرام، مضطرب، آشفته خیال، بیقرار، و دچار ضعف عزم و اراده میگردد، اما اگر بر یاد و ذکر خدا، و فراخواندن او، و بسیار پناه بردن به او مداومت ورزد، بیتردید قلبش با ذکر و یاد پروردگارش آرام میگیرند.
﴿أَلَا بِذِکۡرِ ٱللَّهِ تَطۡمَئِنُّ ٱلۡقُلُوبُ ٢٨﴾ [الرعد: 28].
«بدانید، دلها به نام خدا آرام میگیرند».
و به سودها و فضیلتها ومیوههای نفیس رسیدهای در دنیا و آخرت دست مییابد که جز خدا کسی شمارش را نمیداند.
فذکر اله العرش سرّاً ومعلناً |
|
یزیل الشَّقا والهَمَّ عنک ویَطردُ |
یاد پروردگار عرش در نهان وآشکار، سختیها و اندوههایت را از میان میبرد.
ویجلب للخیرات دنیا وآجِلاً |
|
وإن یأتک الوَسواسُ یوماً یُشَـرَّدُ |
و تمام خیرات دنیا و آخرت را برایت جلب میکند و اگر روزی دچار وسوسهای گردی آن را در به در و ناپدید میکند.
فقدأخبر المختارُ یوماً لصحبه |
|
بأَنّ کثیر الذِّکر فی السبق مُفرِدُ |
روزی رسولالله r به یارانش گفت: پیشتازان کسانی هستند که خدای را بسیار یاد میکنند
ووصَّى معاذاً یستعین إلهه |
|
على ذکره والشکر بالحسن یعبدُ |
و به معاذ سفارش کرد که برای (انجام) ذکر و شکر نیکو در عباداتش از خداوند کمک بگیرد
وأوصى لشخصٍ قدأتى لنصیحة |
|
وقد کان فی حمل الشـرائع یَجهَدُ |
و به شخصی که آمده بود تا او را نصیحت کند و از سختیهای شریعت گله میکرد فرمود:
بأن لایزالَ رطباً لسانک هذه |
|
تُعینُ على کلَّ الأمورِ وتُسعِدُ |
زبانت را همواره با ذکر الله تعالی تر و تازه کن که در تمام کارها تو را کمک میکند و به خوشبختی خواهی رسید.
وأخبر أنَّ الذکر غرسٌ لأهله |
|
بجناتِ عدن والمساکنُ تُمهَدُ |
و فرمود: ذکر درختانی را در بهشت برای ذاکران میکارد و خانههایی را برایشان آماده میکند
و أخبرَ أنَّ الله یذکرَ عبدَهُ |
|
و مَعْهُ على کلِّ الأمور یُسَدِّدَ |
و فرمود: پروردگار همواره بندهاش را یاد میکند و در تمام کارها با اوست و او را ثابت و استوار میگرداند.
و أَخبر أنَّ الذکر یبقی بجنّة |
|
و یَنقطعُ التکلیفُ حین یُخلَّدُوا |
و فرمود: هنگامی که آدمیان جاودانه میشوند ذکر در بهشت باقی میماند و تکلیف برداشته میشود.
ولو لم یکن فی ذکره غیر أنَّه |
|
طریقٌ إلى حبِّ الإله ومُرشِدُ |
اگر ذکر او فایدهای جز این نداشت که راهی برای رسیدن به خداوند بود
ویَنهَى الفتَى عن غیبةٍ ونمیمةٍ |
|
و عن کلِّ قولٍ للدیانة مُفسِدُ |
و فرد را از غیبت و سخن چینی و تمامی سخنانی که دیانت را تباه میکنند باز نمیداشت
لکان لنا حظٌ عظیمً ورغبةٌ |
|
بکثرةِ ذکر الله نِعمَ المُوَحَّدُ |
باز هم بهرهای بزرگ از ذکر خداوند میبردیم و بدان رغبت مینمودیم.
ولکننا من جهلنا قلَّ ذِکرُنا |
|
کما قَلَّ مِنَّا للإله التَّعبُّدُ |
اما با جهلی که ما داریم ذکرمان بسیار اندک است همانگونه که عباداتمان نیز اندک است[3].
به همین خاطر اذکار شرعی و دعاهای نبوی جایگاهی رفیع در دین، و منزلتی ویژه در نفوس مسلمانان دارند، و کتابهای اذکار با وجود تنوعی که دارند در میان آنها بسیار مورد توجه و عنایت است، و به سبب کثرت کتابهایی که اهل علم در گذشته و حال در خصوص ذکر و دعا تألیف کردهاند، نمیتوان آنها را برشمرد، برخی از این کتابها احادیث وخبرها را با ذکر سند آنها روایت کرده و برخی دیگر سند آنها را حذف کردهاند، برخی با شرح و بسط بیشتری نوشته شده و برخی موجز و گزیده یا متوسط و تصحیح شده به رشته تحریر درآمدهاند. همچنین میان آنها در گرد آوری نصوص، و ارائه دلایل، و روشهای فصلبندی و طبقهبندی مطالب، و توجه به شرح و توضیح آنها و چیزهای دیگر از این قبیل تفاوتهایی وجود دارد.
لازم به ذکر است که اهل هوی و هوس در این زمینه تألیفات بسیاری دارند که در برگیرندهی افراط و کجروی و دوری از حق است، زیرا مؤلفان آنها پایبند سنت نبوده و از التزام به اذکار و ادعیهی مأثور روی برگرداندهاند.
علاوه بر این، قرآن و سنت و آثار گذشتگان به نوع شرعی و پسندیدهی ذکر و دعای خداوند، هم چون دیگر عبادات اشاره کرده و راهنمایی نمودهاند؛ و پیامبر r ذکر و دعایی را که شایسته است تا امتش به هنگام صبح و شام، در نمازها و به دنبال آنها، به هنگام ورود به مسجد، و زمان خوابیدن و هنگام بیدار شدن، و به هنگام ترسیدن در خواب، و هنگام غذا خوردن و بعد از آن، و سوارشدن بر مرکب، و سفر، و مشاهدهی هر آنچه شخص میپسندد، و مشاهدهی آنچه که نمیپسندد، و به هنگام گرفتاری و مصیبت، و دچار شدن به غم و غصه و اضطراب یا دیگر حالات و زمانهای گوناگون بگویند، را بیان داشتهاست.
همچنان که پیامبرr مراتب ذکرها و دعاها، و انواع و شروط و آداب آنها را با کاملترین بیان روشن ساخته است، و امتش را در این مورد و در تمامی ابواب دین بر روشی واضح و راهی روشن ترک کرده که بعد از آن فقط شخصی که به هلاکت رفته بدان پشت کرده و از آن روی برمیگرداند، و «شکی در این نیست که اذکار و دعاها از برترین عبادتها هستند و پایه و بنیاد عبادات بر توقیفی بودن و پیروی است، و نه بر هوی و هوس، و نوآوری؛ لذا دعاها و ذکرهای نبوی برترین ذکر و دعایی است که جوینده به دنبالش است، و رهرو آن قدم در راه امنیت و سلامت مینهد، و زبان از بیان بهرهها و نتایج و دستاوردهای آن عاجز است و آدمی نمیتواند به طور کامل آن را درک کند. دیگر ذکرها گاه حرام، و گاه مکروه و گاه در بردارندهی شرکاند که بیشتر مردم بدان پینمیبرند. این مطلبی کلّی است که بیان جزئیات آن به درازا میکشد»[4].
آنچه برای شخص مسلمان مجاز و مشروع است این است که خداوند را بر اساس آنچه خود خداوند تشریع فرموده ذکر نماید، و با دعاهای مأثور او را به فریاد بخواند. خداوند از تعدی و تجاوز نمودن در دعا نهی فرموده است، لذا شایستهی ماست که از آنچه مقرر ومعین شده پیروی نماییم همچنان که برازندهی ما است که در دیگر عبادات نیزچنین کنیم و از آنچه (قرآن وسنت صحیح نبوی) مشخص کردهاند به سوی دیگر عدول ننماییم. «از شدیدترین ایراداتی که به هر فردی وارد است این است که او دعاهایی را برگزیده و انجام دهد که به عنوان مأثور[5] از سوی پیامبر r نقل نشده است، هر چند که اینها دعاهایی از سوی برخی از مرشدها باشد، و دعاهای نبوی را که سید و سرور فرزندان آدم، و امام مردمان، و حجت خداوند بر بندگانش گفته، رها کند»[6] همهی خیر و برکت در پیروی از پیامبرr و هدایت یافتن به روش او، و دنبال کردن گامهای او است. پیامبرr سرمشق و الگو است، ایشان در ذکر خداوند کاملترین مردم و در دعا به درگاه خداوند بهترین و نیکوترین بودند.
به همین خاطر هرگاه در این خصوص سه مطلب برای بنده (ی خداوند) گردهم آید بهره و نصیبش از خیر کامل میگردد:
1- نیاز به ذکرها و دعاهای مأثور نبوی.
2- فهم معانی و مفاهیم آنها.
3- حضور قلب به هنگام ذکر.
ابن قیم/ میفرماید: «برترین و سودمندترین ذکر آن است که قلب با زبان همصدا گشته، و از اذکار نبوی باشد، و شخصِ ذاکر معانی و مفاهیم آن را در دل حاضر گرداند»[7].
از آنجایی که مسالهی ذکر چنین جایگاهی دارد و به این اندازه مهم است، در من این تمایل پدید آمد که مطالعاتی در اذکار و دعاهای نبوی آماده کرده وارائه دهم -هر چند به ناتوانی و عدم شایستگی خود معترفم- مطالبی دربارهی فهم آنها، مفاهیم عظیم و مضامین سترگ، و درسهای والا، و اندرزهای مؤثر، و حکمتهای ژرفی را که در برمیگیرند. درگردآوری سخنان اهل علم دراین باره سخت تلاش نمودم، الحمدالله در این خصوص درسهای فراوان و نکتههای ظریف و نظراتی صحیح از سخنان محققین و علماء به ویژه دو امام بزرگوار شیخ الاسلام ابن تیمیه و شاگردش ابن قیم/ گردآوری کردم، سپس آنها را دستهبندی کرده و به هم پیوند داده واین عنوان را برای آن برگزیدم:
[1]- در ترجمهی آیات این کتاب از ترجمههای گوناگونی بهره برده شده از جمله: 1- تفسیر نور تألیف: دکتر مصطفی خرم دل، 2. قرآن کریم، ترجمه مسعود انصاری، 3- قرآن مبین، ترجمه: علی اکبر طاهری قزوینی و ....م)
[2]- الفوائد اثرابن قیم، ص: 127
[3]- این ابیات سرودهی شیخ علامه عبدالرحمن بن ناصر سعدی/ است.
[4]- مجموع الفتاوی اثر ابن تیمیه (22/511،510)
[5]- «مأثوره»: دعاها و ذکرهایی هستند که از پیامبر r برای ما روایت شدهاند.
[6]- مجموع الفتاوی اثر ابن تیمیه (22/525)
[7]- الفوائد اثر ابن قیم (ص: 247)