ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
«عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ رَضِیَ الله عَنهُ ، قَالَ: قَالَ رَسوُلُ الله صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: أَعْذَرَ اللَّهُ إِلَى امْرِئٍ أَخَّرَ أَجَلَهُ، حَتَّى بَلَّغَهُ سِتِّینَ سَنَةً»[1].
از ابو هریره س روایت است که گفت: پیامبر خدا ج فرمودند: «خداوند به فردی که اجلش را تا آن جا به تأخیر انداخته که او را به سنّ شصت سالگی رسانده، اتمام حجّت کرده و (وی) هیچ عذری نزد خداوند ندارد».
«عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ رَضِیَ الله عَنهُ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: بَدَأَ الْإِسْلَامُ غَرِیبًا، وَسَیَعُودُ کَمَا بَدَأَ غَرِیبًا، فَطُوبَى لِلْغُرَبَاءِ»
از ابو هریره س روایت است که گفت: رسول خدا ج فرمودند: «اسلام، غریب آغاز شد و در آینده هم همانند شروع دوباره غریب میشود، ولی (با این حال) خوش به حال غریبان!»[1].
خداوند دیدار با وی را دوست میدارد
«عَنْ عُبَادَةَ بْنِ الصَّامِتِ رَضِیَ الله عَنهُ قَالَ: قَالَ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: مَنْ أَحَبَّ لِقَاءَ اللَّهِ أَحَبَّ اللَّهُ لِقَاءَهُ، وَمَنْ کَرِهَ لِقَاءَ اللَّهِ کَرِهَ اللَّهُ لِقَاءَهُ قَالَتْ عَائِشَةُ أَوْ بَعْضُ أَزْوَاجِهِ: إِنَّا لَنَکْرَهُ المَوْتَ، قَالَ: لَیْسَ ذَاکِ، وَلَکِنَّ المُؤْمِنَ إِذَا حَضَرَهُ المَوْتُ بُشِّرَ بِرِضْوَانِ اللَّهِ وَکَرَامَتِهِ، فَلَیْسَ شَیْءٌ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِمَّا أَمَامَهُ، فَأَحَبَّ لِقَاءَ اللَّهِ وَأَحَبَّ اللَّهُ لِقَاءَهُ، وَإِنَّ الکَافِرَ إِذَا حُضِرَ بُشِّرَ بِعَذَابِ اللَّهِ وَعُقُوبَتِهِ، فَلَیْسَ شَیْءٌ أَکْرَهَ إِلَیْهِ مِمَّا أَمَامَهُ، کَرِهَ لِقَاءَ اللَّهِ وَکَرِهَ اللَّهُ لِقَاءَهُ»[1].
از عبّاده بن صامت س روایت شده که گفت: رسول خدا ج فرمود: «هرکس دیدار با خدا را دوست داشته باشد خداوند هم ملاقات با او را دوست دارد و هرکس دیدار با خدا را دوست نداشته باشد، خداوند هم ملاقات با او را دوست ندارد».
عایشه ل یا یکی دیگر از همسران پیامبر ج به ایشان عرض کرد: ولی ما مرگ را دوست نداریم (آیا این علامت آن است که دیدار با خدا را دوست نمیداریم)؟! رسول خدا ج فرمود: «نه، این نیست، بلکه مؤمن هنگامی که مرگ به سراغش میآید، به خشنودی و بخشش الهی بشارت داده میشود و در این هنگام، هیچ چیزی پیش او دوست داشتنیتر از آن چیزی نیست که در انتظارش است و در نتیجه، ملاقات با خدا را دوست دارد و خدا هم ملاقات و دیدار او را دوست دارد؛ امّا کافر هنگامی که مرگش فرا رسد، به عذاب الهی بشارت داده میشود و لذا هیچ چیز پیش وی منفورتر از آن چیزی نیست که در انتظارش است، و از این جاست که ملاقات خدا را دوست ندارد و خدا هم ملاقات او را دوست نمیدارد».
احوال و اوضاع مؤمن همهاش خیر است
«عَنْ صُهَیْبٍ رَضِیَ الله عَنهُ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: عَجَبًا لِأَمْرِ الْمُؤْمِنِ، إِنَّ أَمْرَهُ کُلَّهُ خَیْرٌ، وَلَیْسَ ذَاکَ لِأَحَدٍ إِلَّا لِلْمُؤْمِنِ، إِنْ أَصَابَتْهُ سَرَّاءُ شَکَرَ، فَکَانَ خَیْرًا لَهُ، وَإِنْ أَصَابَتْهُ ضَرَّاءُ، صَبَرَ فَکَانَ خَیْرًا لَهُ».
از صهیب س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «اوضاع و احوال مؤمن تعجب دارد که همهی امور او (برایش) خیر و نیکوست و برای هیچکس غیر از شخص مؤمن چنین نیست: اگر به خوشی و نعمتی نایل شود، شکر میکند و این برای وی خیر است، و اگر به مصیبتی دچار شود، صبر میکند و این هم برای وی خیر است»[1].
«عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ رَضِیَ الله عَنهُ قَالَ: قَالَ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: بَادِرُوا بِالْأَعْمَالِ الّصالِحَةِ فِتَنًا کَقِطَعِ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ، یُصْبِحُ الرَّجُلُ مُؤْمِنًا وَیُمْسِی کَافِرًا، أَوْ یُمْسِی مُؤْمِنًا وَیُصْبِحُ کَافِرًا، یَبِیعُ دِینَهُ بِعَرَضٍ مِنَ الدُّنْیَا قَلیلٍ»[1].
از ابو هریره س روایت است که گفت: رسول خدا ج فرمودند: «عجله کنید در انجام اعمال صالح پیش از آنکه فتنههایی برسد که همانند شب تاریک است و در آن، شخص در حالی صبح میکند که مؤمن است ولی شب کافر است، و در حالی شب میکند که مؤمن است امّا صبح کافر میشود، و فرد دینش را به متاع نا چیزی از دنیا میفروشد».