اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

مقدمه

مقدمه

از بدو خلقت تا عصر حاضر هر مخلوقی در تلاش رسیدن به مقصود نهایی که همان آرامش و امنیت باشد بوده و می‌باشد.

از جایی که انسان برترین مخلوقات است، لازماً کیفیت و کمیت مساعی‌اش، متفاوت می‌باشد. تاریخ پرفراز و نشیب انسان، حاکی از تلاش‌های مستمر، در راستای احقاق حقوق حقه‌اش بوده و مطابق با وضعیت جغرافیایی و زمانی، بسا اوقات توانسته به اهداف عالیه خویش برسد و برخی مواقع، بر اثر عدم حرکت مناسب نتوانسته به آرزوهای خویش دست یابد.

واقعاً هروقت بر محور حقایق و ارزش‌های عالیه اسلامی و انسان، پردۀ جاهلیت افکنده شود، این همان وقت بسیار حساس و بحرانی خواهد بود که کلیه ارزش‌ها، قربانی ایده‌ها و نظریات بی‌اساس و بی‌ارزش خواهد گشت. و مادامی که نقاب، از کلیه جهالت‌ها، تعصبات بی‌جا و خشک و بی‌فرهنگی‌‌ها برداشته نشود این وضعیت تأسف‌بار ادامه خواهد داشت.

سرپرستی هردو قطب حق و باطل، بر عهده علماء می‌باشد. حق را علمای ربانی و باطل را علمای سوء رهبری می‌کنند.

علمای کرام اگر از اسوه‌های واقعی ﴿إِنَّمَا یَخۡشَى ٱللَّهَ مِنۡ عِبَادِهِ ٱلۡعُلَمَٰٓؤُاْۗ [فاطر: 28][1]. باشند لازماً سرخیل علمای ربانی و جانشیان بر حق رسول الله ج و از بندگان صالح، قرار خواهند گرفت و در غیر این صورت از علمای سوء و پرچم‌داران خدعه و نیرنگ خواهند بود.

خشیت الهی پیوندی است ناگسستنی بین عاشق و معشوق و حیثیت پل ارتباطی را خواهد داشت که عاشق را به سرای معشوق می‌رساند. این مقام والای ارتقای معنوی از شخصیت‌هایی خواهد بود که از کنه حقیقی خشیت الهی، مطلع باشند و خط مقدم این جبهه، را حتماً علمای ربانی، رهبری خواهند کرد. لذا مرتبه خشیت الهی نکته شاخصی، جهت شناخت علمای واقعی می‌باشد و با در نظرگرفتن این حقیقت، ادعای برخی از مدعیان دروغین برملا خواهد گشت.

حقیقت ناب یک عالم از وقتی آغاز می‌گردد که به عنوان یک طالب‌العلم در حوزه علمیه‌ای، مشغول فراگیری علوم مربوط می‌گردد.

محیط علمی حوزه‌های علمیه، همچون فطرت واقعی هدایت، در حق نسل بشر می‌باشد که از آن محیط فطری هدایت، چگونه استفاده می‌گیرد، عیناً محیط آموزشی و پرورشی حوزه‌ها، حیثیت واقعی فطرت عالم‌بودن ربانی را دارد، یعنی اگر طلاب بر منهج صحیح و بر روش درست آموزش و پرورش، سیر ارتقائی خویش را بپیمایند، حتماً از زمرۀ علمای ربانی قرار خواهند گرفت. اما اگر برخلاف محور فطری معنویت حرکت کنند، در آن صورت برخوردشان با آن‌چنان صخره‌هایی خواهد بود که عاقبتی جز، رسوائی و نابودی نخواهند داشت.

رساله‌ای را که هم‌اکنون در اختیار دارید، مربوط به یکی از سخنرانی‌های استاد سید ابوالحسن علی ندوی می‌باشد، که در جمع طلاب یکی از حوزه‌های علمیۀ ایراد فرموده و نوعیت بیان استاد به صورتی است گویا کلیۀ حوزه‌ها و طلاب را در بر می‌گیرد، لذا جهت استفادۀ عمومی، رسالۀ مربوطه که به زبان اردو بود، به فارسی ترجمه گردید تا علماء و طلاب و دانش پژوهان استفادۀ کامل را ببرند.

در پایان از کلیه خوانندگان محترم تقاضا می‌گردد، اگر احیاناً به هنگام مطالعۀ این رساله، با اشتباهات ادبی برخورد کردند و یا در نوعیت و کیفیت ترجمه غرابتی را احساس نمودند، حتماً مترجم را در جریان بگذارند تا در آتیه برای رفع این اشتباهات و تصحیح آن‌ها، اقدامات لازم به عمل آید.

﴿وَمَا تَوۡفِیقِیٓ إِلَّا بِٱللَّهِۚ عَلَیۡهِ تَوَکَّلۡتُ وَإِلَیۡهِ أُنِیبُ٨٨ [هود: 88][2].

وهو الموفق و المعین

یار محمد امراء

مدرس حوزه علمیه اشاعت التوحید سراوان

20/7/1419 هـ ق        19/8/1377 هـ ش




[1]- «تنها بندگان دانا و دانشمند از خدا می‌ترسند».

[2]- «و توفیق من هم جز با خدا نیست تنها بر او توکل می‌کنم و فقط به سوی او برمی‌گردم»

آغاز سخن

آغاز سخن

﴿قَالَ رَبِّ ٱشۡرَحۡ لِی صَدۡرِی٢٥ وَیَسِّرۡ لِیٓ أَمۡرِی٢٦ وَٱحۡلُلۡ عُقۡدَةٗ مِّن لِّسَانِی٢٧ یَفۡقَهُواْ قَوۡلِی٢٨ [طه: 25-28][1].

حضار گرامی! از جایی که با حوزه‌های علمیه، روابط نزدیک و مستقیم دارید محور سخنم، شما خواهید بود. تا شما را بیش‌تر به وظیفۀ سنگینی که به عهده دارید متوجه سازم. زیرا خودم، از خدمتگذاران حوزه‌ها بوده و در این شاهراه مستقیم همسفر شما فرزانگان و امیدهای جامعه بشری می‌باشم بنابر اهمیت موضوع و بحرانی‌بودن اوضاع و احوال، قصدم بر این است که نتایج تجربه‌های حاصله و ثمرۀ کوشش‌ها و کاوش‌های به دست‌آمده زندگی‌ام را تقدیم دارم و بنابه اعتمادی که بر من دارید و هم اینکه فرصتی جهت سخنرانی فراهم نموده‌اید، ان شاء الله سعی خواهم نمود، تا در این فرصت طلایی بهره کافی نصیب‌مان گردد، چرا که این اوقات، اوقات شخصیت‌های علمی که بسیار پر ارزش و مهم هستند، می‌باشد.

 




[1]- «پروردگارا‍! سینه‌ام را فراخ و گشاده دار، و کار مرا بر من اسان گردان و گره از زبانم بگشای، تا اینکه سخن مرا بفهمند».

ماهیت حوزه‌های علمیه

ماهیت حوزه‌های علمیه

در آغاز لازم است از ماهیت و اهمیت حوزه‌های علمیه مطلع گردیم. نه تنها اینکه حوزه بزرگ‌ترین مرکز انسان‌سازی است، بلکه پایگاه بسیار مهمی جهت آموزش دعوتگران بر حق و مجاهدین جان بر کف می‌باشد.

اهمیت حوزه در جهان اسلام، بلکه در جهان بشریت همانند نیروگاه برق است که در بخش‌ها و شعبه‌های به خصوصی، عقل و فکر و اندیشه و قلب انسان را از هرگونه تاریکی‌ها و گمراهی‌ها مبرا ساخته روشن می‌گرداند.

حوزه پایگاهی است که در آنجا، جمیع خلائق مورد محاسبه و زندگی انسان مورد تحقیق و بررسی قرار می‌گیرد و کلیه اصول و ضوابطش برای همگان لازم به اجراء است. حال آنکه لزومی ندارد، قوانین و دستورات غیر حوزوی در حق حوزه‌ها، اجراء گردد. حوزه اصلاً با تاریخ و تمدن و فرهنگ کسی نسبتی ندارد، که با گذشت زمان و یا بر اثر انقراضش، برای نابودی آن (حوزه) خطری پیش آید. چون ارتباط حوزه با رسالت همیشه جاودان رسول الله ج؛ بسیار استوار و پابرجا می‌باشد. و از سوی دیگر ارتباطش با آنچنان نسل انسانی پیوسته، که همیشه جوان و با آنچنان زندگانی تعلق برقرار می‌کند که همواره پویا و در حال تحرک است.

اهمیت و ماهیت حوزه، واقعاً از حد هرگونه مباحث قدیم و جدید فراتر و برتر جلوه کرده، زیرا حوزه نمودار رسالت جاودانی رسول الله ج و ارتقاء حیات بشری است.

حوزه و مسؤولیت‌های سنگین آن

حوزه و مسؤولیت‌های سنگین آن

مهم‌ترین انتقاد و اعتراضی که در حال حاضر بر حوزه‌ها، وارد می‌شود این است که این مراکز، نمایانگر آثار باستانی و یادآور قرون اولی می‌باشند. واقعاً این قبیل اعتراضات و انتقادات در حق حوزه‌ها، برابر با از به هم‌پاشیدن ماهیت و ارتقای معنوی آن‌ها است. حال ان که ارزش و اهمیت حوزه، از هر نهاد و پایگاهی فراتر و مستحکم‌تر می‌باشد. زیرا سرچشمه صلاحیت‌ها و ارتقاء معنوی زندگی بشر همین مراکز هستند.

حوزه از یک سو با رسالت ختمی مرتبت ج و از سوی دیگر با زندگی بشر در ارتباط است. گویا از منابع جاودانی، سرچشمه گرفته و کشتزارهای زندگی بشر را سیر آب می‌گرداند. اما به محض اینکه از منابع حیاتی رسالت منقطع گردد، رونق و شادابی و طراوت زندگی انسان، فوراً سیر قهقرائی و زوال را در پیش خواهد گرفت و انسان‌ها از شرافت و کرامت انسانی محروم خواهند گشت.

واقعاً جای تعجب است، نه اقیانوس بیکران رسالت محمدی ج تمام‌شدنی است و نه تشنگی انسان و نه از ناحیۀ منابع جود و سخاوت رسالت اثری از بخل و انکار نمایان است و نه از سوی پیمانه احتیاجات انسان سخن از بی‌نیازی، از یکسوی ندای «إِنَّمَا أَنَا قَاسِمٌ وَاللَّهُ یُعْطِی»[1] در جامعه طنین‌افکن است و از طرف دیگر بانگ ﴿هَلۡ مِن مَّزِیدٖ٣٠ [ق: 30][2] بلند است. آخر! کدام نهاد و مؤسسه را می‌شناسید که از حوزه‌ها بیش‌‌تر سازنده و مؤثرتر باشد. حال آن که مسائل مختلفه و فراز و نشیب‌های زندگی آنچنان پیچیده و زیاد است که جهت رهائی از این مشکلات نیاز به کشتی رهائی بخش حوزه می‌باشد.

هروقت حوزه، قیادت زندگی بشر را به عهده گیرد، در آن صورت کوچک‌ترین وقفه‌ای در کارهای حوزه، باقی نخواهد ماند. در حالی که به غیر از حوزه، مراکز و نهادهای دیگر، حق آسایش و آرامش را خواهند داشت و هر شخص در قبال مسئولیتی که دارد می‌تواند مرخصی بگیرد، اما برای یک حوزه، مجال هیچگونه مرخصی و تعطیلی نیست. در این سرای فانی و زودگذر، هر مسافری می‌تواند از نعمت آسایش و آرامش بهره‌مند شود. اما برای این مسافر (حوزه) هر نوع آسایش، بی‌فکری، بی‌توجهی و بی‌تفاوتی حرام است. اما اگر چنانچه برای زندگی، توقف و آرامشی در کار باشد، در این صورت هیچ مانعی نخواهد بود که برای حوزه هم این‌چنین کیفیتی در پیش باشند.

اما وقتی زندگی انسان در حال تغییر و تحول است، لذا به هیچ عنوان نمی‌توان در حق حوزه، تعطل و توقفی را تصور نمود. چون از اساسی‌ترین مسؤولیت‌های حوزه، یکی آن است، که کلیه فراز و نشیب‌های زندگی بشر را باید مورد تحقیق و بررسی قرار دهد. و برای هرگونه مسائل، ضوابط و قوانین نوینی را باید صادر نماید و مطابق با نیازهای لازمه، جهت بیدار ساختن افکار عمومی باید حرکتی فعال و مؤثر داشته باشد و در مقابل هرگونه فتنه و جهت مستحکم‌نمودن قدم‌هائی که لغزش خورده باید اقدامات و تصمیمات جدی بگیرد؛ اما اگر خدای نخواسته، حوزه از محدوده و محور زندگی باز بماند و یا احساس خستگی و افسردگی نموده در فکر آرامش باشد و یا وقفه‌ای در کارش پیش آید، در این صورت چه کسی و چه مرجعی می‌تواند راهنمائی انسان سرگشته را به عهده گیرد و چه کسی می‌تواند رسالت ناب محمدی ج را محفوظ نگه داشته و به دیگران بشناساند.

کناره‌گیری حوزه از عهده‌دار بودن زندگی بشر، با شکست و یأس و بی‌وفائی با زندگی انسان مترادف خواهد بود. اما اگر حوزه‌ای مسیر اصلی‌اش را طی کند لازماً در مقابل اینگونه جریانات و رویدادها بی‌تفاوت نخواهد ماند، بلکه جهت رفع آن‌ها اقدامات مفید و مؤثری را به مرحله اجراء در خواهد آورد.



[1]- متفق علیه، مشکوة، کتاب العلم، ص 32 «همانا من تقسیم‌کننده‌ام و خداوند عطا می‌کند».

[2]- «مگر بیش از این هم است».

مسئولیت‌های طلاب و فارغ‌التحصیلان حوزه‌ها

مسئولیت‌های طلاب و فارغ‌التحصیلان حوزه‌ها

شما طلاب حوزه‌های علمیه این حقیقت را باید بپذیرید، که مسئولیت و وظیفه‌تان از همه بیش‌تر و مهم‌تر می‌باشد. در حال حاضر نمی‌توان وظائف و مسئولیت‌های دیگران را همانند مسئولیت‌های حیاتی شما قرار داد. پیوسته این گفته که «از یکسوی با رسالت جهانی محمدی ج و از سوی دیگر با زندگی بشر در ارتباط می‌باشید» را مدنظر داشته و آن را مورد تحقیق و بررسی قرار دهید چون محور تشخص و مهم‌بودن مسئولیت‌تان مربوط به همین دو بُعد است. از اینکه ارتباط‌تان با رسالت محمدی ج مستحکم گردیده، بسی مایۀ افتخار و سرافرازی است. در ضمن امانت بسیار بزرگ عقاید و حقایق نیز نزد شما به امانت گذاشته شده و در قبال این امانت، ناگزیر وظایف بسیار مهمی را به عهده خواهید داشت. لازم است نیروی ایمانی و ارادۀ‌تان جدی و حوصله و استقامت‌تان طوری باشد، اگر روزی بر تمام جهان چیره گشتید، باز هم تحت هیچگونه شرائطی نباید احساس جدائی و دوری از حوزه‌ها برای‌تان پیش آید، بلکه احساس همبستگی و همفکری و هماهنگی با این مراکز را پیوسته مدّنظر داشته و آماده هرگونه خدمت و انجام وظیفه باشید و قلوب‌تان سرشار از عشق و محبت و فخر و ستایش باشد و بر صداقت و صلاحیت‌های دائمی حوزه، اعتقادی راسخ داشته باشید.

و هر فکر و اندیشه‌ای که به مخالفت با این مراکز بروز کند، آن را از میراث جاهلیت قرن حاضر شمرده و در عوض به محض اجرای احکام شریعت و تعالیم اسلامی، با ندای روح بخش «لبیک سمعنا وأطعنا» اعلان پشتیبانی نمائید و به سردمداران عصر جاهلیت اینچنین بگوئید.

﴿وَبَدَا بَیۡنَنَا وَبَیۡنَکُمُ ٱلۡعَدَٰوَةُ وَٱلۡبَغۡضَآءُ أَبَدًا حَتَّىٰ تُؤۡمِنُواْ بِٱللَّهِ وَحۡدَهُۥٓ [الممتحنة: 4].

«و پدیدار شد میان ما و شما دشمنی و کینه همیشه، مگر آنکه ایمان آورید به خدای یگانه».

در پرتوی قرآن و سنت، باید اعتقادی کامل و اراده‌ای استوار داشته باشید. و این حقیقت را باید پذیرفت و به دیگران هم فهماند که در این طوفان سهمناک جاهلیت عصر حاضر، تنها کشتی رهائی بخش، رسالت و امامت رسول الله ج بوده و رمز پیروزی ملت‌ها فقط در اتباع از سیرت پاک ختمی مرتبت ج می‌باشد، واقعاً شاعری چه خوب سروده:

محمد عربی که ابروی هردو سراست

کسی که خاک‌درش نیست خاک بر سر او

بنیاد و اساس علم را در تعالیم نبوت باید جستجو نمود. و در مقابل، مباحث فلسفه، الهیات و روایت بی‌اساس و قیاسات را افسانه‌ای بیش تلقی نکنید و از اسرار توحید اطلاعات کامل داشته باشید تا اینکه مبادا تحت تأثیر مظاهر شرک و بت‌پرستی و علوم وابسته، به این مظاهر به هر کیف و کمی که باشند قرار گیرید و هیچگونه وقعت و ارزشی نسبت به آن مظاهر از خود نشان ندهید و در قبال اینگونه امور، همیشه این گفتار را مدنظر داشته باشید. ﴿زُخۡرُفَ ٱلۡقَوۡلِ غُرُورٗاۚ [الأنعام: 112][1] و همیشه در تکاپوی اطاعت از سنت رسول الله ج بوده و بر منشور جهانی «احسن الهدی هدی محمد صلى الله علیه وسلم»[2] و همچنین بر فساد و بی‌اساس‌بودن بدعت‌ها اعتقاد کامل داشته باشید.



[1]- «سخنان بی‌اساس و فریبنده».

[2]- ابن ماجه ج1، مقدمه ص18 «بهترین هدایت، هدایت رسول الله ج».