1- در این جزء از ارتباطات خانوادگی، خصوصاً مسایل همسرداری و حلّ اختلافات در هنگام بروز، و بیانِ اصل (صلح) سخن به میان میآید.
2- در آیهای که خواهیم آورد دَه حق، بررسی میشود. وضعیت خود را با آن مقایسه کن و ببین که آیا آن را برآورده نمودهای! ﴿۞وَٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَلَا تُشۡرِکُواْ بِهِۦ شَیۡٔٗاۖ وَبِٱلۡوَٰلِدَیۡنِ إِحۡسَٰنٗا وَبِذِی ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡیَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰکِینِ وَٱلۡجَارِ ذِی ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡجَارِ ٱلۡجُنُبِ وَٱلصَّاحِبِ بِٱلۡجَنۢبِ وَٱبۡنِ ٱلسَّبِیلِ وَمَا مَلَکَتۡ أَیۡمَٰنُکُمۡۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یُحِبُّ مَن کَانَ مُخۡتَالٗا فَخُورًا٣٦﴾ [النساء: 36]. یعنی: «و الله را عبادت کنید، و با او چیزی را شریک قرار ندهید، و با پدر و مادر نیکی نمایید، و با خویشاوندان و یتیمان و درماندگان و بیچارگان و همسایهی خویشاوند و همسایهی بیگانه و همراه و مسافر و کنیزان و غلامان نیز نیکی کنید؛ همانا الله کسی را که خودپسند و خودستا باشد دوست ندارد».
3- رسول الله ج این آیه را شنید و گریست! آیا میدانی علت گریهاش چه بود؟ ﴿فَکَیۡفَ إِذَا جِئۡنَا مِن کُلِّ أُمَّةِۢ بِشَهِیدٖ وَجِئۡنَا بِکَ عَلَىٰ هَٰٓؤُلَآءِ شَهِیدٗا٤١﴾ [النساء: 41] یعنی: «چگونه خواهد بود آنگاه که از هر امّتی گواهی بیاوریم و تو را به عنوان گواه بر آنان بیاوریم؟».
4- در این جزء برخی از مواقف یهود پیرامونِ وارونه جلوه دادن حقایق و دروغ و حسادت آنان بیان میشود. این وضعیت را با آنچه امروز رخ میدهد، مقایسه کن!
5- ﴿وَلَا تَتَمَنَّوۡاْ مَا فَضَّلَ ٱللَّهُ بِهِۦ بَعۡضَکُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ﴾ [النساء: 32] یعنی: «و آرزوی چیزی را نکنید که الله برخی از شما را با آن بر برخی دیگر برتری داده است». گروهی از علما میگویند: وقتی این آیه از مجردِّ آرزو و تمنای دل باز میدارد، وضعیتِ کسی که منکر تفاوت شرعیِ میان مرد و زن است و فریادِ کنار گذاشتن این قانون را سر میدهد و خواهان تساوی است، چیست؟ او که به اسمِ حقوق مساوی مرد و زن، به این اندیشه فرا میخواند!
6- در این آیهی کریم از ادای امانت به صاحبش و مراعات عدالت در داوریِ میان مردم، سخن رانده میشود: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ یَأۡمُرُکُمۡ أَن تُؤَدُّواْ ٱلۡأَمَٰنَٰتِ إِلَىٰٓ أَهۡلِهَا وَإِذَا حَکَمۡتُم بَیۡنَ ٱلنَّاسِ أَن تَحۡکُمُواْ بِٱلۡعَدۡلِۚ إِنَّ ٱللَّهَ نِعِمَّا یَعِظُکُم بِهِۦٓۗ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ سَمِیعَۢا بَصِیرٗا٥٨﴾ [النساء: 58].
یعنی: «همانا الله شما را فرمان میدهد تا امانتها را به صاحبانشان برسانید و هنگامی که میان مردم داوری میکنید دادگرانه داوری کنید، بدون شک الله شما را به بهترین اندرز پند میدهد، قطعاً الله شنوا و بینا است».
پس به امانتِ تربیت فرزندان، امانتِ اموال و دارایی، و به جانی که در کالبد توست، نگاهی بینداز! در داوری خود بر مردم نظاره کن! خواه در منصبِ قضاوت باشی یا داوری میان دو نفر؛ یا حکم کننده بر اقوال دیگران؛ حتی اگر طرفّ مقابلّ تو، از دگراندیشان باشد. عدل و دادگری همان است که الله ـ از ما میخواهد.
7- دستور به فرمانبرداری از الله و رسول او و والیانِ امر. و بیان اینکه در هنگام اختلاف، بازگشت و محلِ رجوع، قرآن و سنّت است.
8- از صفات منافقین، ارجاعِ حکم و قضاوت، به سوی غیر شرعِ الله ـ است. بلکه از ارجاع به شریعت الله أ به جِد باز میدارند.
9- وجوب کُرنش و تسلیم در برابر حکم الله ـ و رسول ج.
10- این سوره با جدیّت کامل عمل آنانکه بدون تدبر، اندیشه و عمل، قرآن را تلاوت میکنند، انکار میکند. الله ﻷ میفرماید: ﴿أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ ٱلۡقُرۡءَانَۚ وَلَوۡ کَانَ مِنۡ عِندِ غَیۡرِ ٱللَّهِ لَوَجَدُواْ فِیهِ ٱخۡتِلَٰفٗا کَثِیرٗا٨٢﴾ [النساء: 82]. یعنی: «آیا در قرآن نمیاندیشند! و اگر از جانب غیرُ الله بود، در آن اختلاف زیادی مییافتند».
11- دستور به هوشیار بودن در قبال دشمن و تشویق به خروجِ فی سبیل الله در صورت لزوم و عدم وجود موانع.
12- نیمنگاه و اشارهای به خطرِ شیطان و حرص و طمع او در اغواء و فریب دادن ما.
13- خطیر بودنِ قتل ناحقِّ انسانِ مؤمن و وعید بسیار سخت در این باره!
14- بیان پارهای از احکام کوتاه خواندن نماز در مسافرت، و ذکر روشی از روشهای نماز خوف (ترس).
15- در ربعِ (یک چهارم) آخر سوره، بحث مفصلی پیرامون برخی از احکام معاشرت و تعاملِ میان همسران از قبیل نافرمانی، عدل و داد، جدایی، با در نظر داشتنِ مراقبتِ الهی ارائه میشود. پس خوب بیندیش!
16- اسلام نظام خانواده را مقرر و تنظیم و مسئولیتها را تقسیم میکند. بحث سرپرستی و قیمومیّت در سورهی نساء که به حقوق زن اهتمام میورزد، ذکر شده است. پس مگر میشود که سرپرستی علیه زن باشد؟!.
17- باز دوباره بحث ِپیرامون منافقین و دوستی آنان با دشمنانِ الله ـ و تنبلی در عبادات، تکرار میشود. و سرانجامِ کار آنها در قیامت هم ذکر میشود. پس بر ماست که از روش آنان دوری گزینیم و هوشیار باشیم.
1- به اولین خانهای که برای انسانها در زمین (برای طواف) نهاده شد، اشاره دارد. و این یکی از دلایلِ فرض بودن حج است.
2- چنگ زدن به ریسمان الله ـ و تجمع و همبستگی برآن و عدم تفرقه و از همپاشیدگی، بزرگترین اسباب قدرت و توانمندی است.
3- ﴿کُنتُمۡ خَیۡرَ أُمَّةٍ أُخۡرِجَتۡ لِلنَّاسِ تَأۡمُرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَتَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمُنکَرِ وَتُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِۗ وَلَوۡ ءَامَنَ أَهۡلُ ٱلۡکِتَٰبِ لَکَانَ خَیۡرٗا لَّهُمۚ مِّنۡهُمُ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ وَأَکۡثَرُهُمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ١١٠﴾ [آل عمران: 110]. یعنی: «شما بهترین امتی هستید که برای (سود) مردم آفریده شدهاید؛ امر به معروف و نهی از منکر میکنید و به الله ایمان دارید و اگر اهل کتاب ایمان میآوردند بر ایشان بهتر بود؛ تعداد کمی از آنها با ایمان هستند و بیشترشان فاسقاند»، در آیهای که گذشت، و نیز آیات ماقبل و ما بعد این آیه، دلالتی واضح بر جایگاه امر به معروف و نهی از منکر دارد. چرا که الله أ آن را بر ایمان، مقدم نموده است. تا دلالتی باشد بر اینکه امر به معروف و نهی از منکر، از ویژگیهای این امت است. همچنین این جریان، از بزرگترین پیامدهای ایمان و حفاظت از شاخههای دین است.
4- ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ بِطَانَةٗ مِّن دُونِکُمۡ لَا یَأۡلُونَکُمۡ خَبَالٗا وَدُّواْ مَا عَنِتُّمۡ قَدۡ بَدَتِ ٱلۡبَغۡضَآءُ مِنۡ أَفۡوَٰهِهِمۡ وَمَا تُخۡفِی صُدُورُهُمۡ أَکۡبَرُۚ قَدۡ بَیَّنَّا لَکُمُ ٱلۡأٓیَٰتِۖ إِن کُنتُمۡ تَعۡقِلُونَ١١٨﴾ [آل عمران: 118]. یعنی: «ای کسانی که ایمان آوردهاید! از غیرِ خود محرمِ اسرار برنگیرید، (آنان) از رساندن هر گونه زیان و بدی به شما کوتاهی نمیورزند، دوست دارند که شما گرفتار رنج و مشقت شوید، دشمنانگی از دهان آنان آشکار است و آنچه در دل پنهان دارند بزرگتر است؛ به راستی که آیات را برای شما بیان نمودیم اگر بیاندیشید»، این آیه و آیات بعد از آن هشدار و تذکری زود هنگام، در مورد جدّی بودن خطرِ محرمهای غیر خودی، بر رهبران امت است.
5- ﴿وَإِذۡ غَدَوۡتَ مِنۡ أَهۡلِکَ تُبَوِّئُ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ مَقَٰعِدَ لِلۡقِتَالِۗ وَٱللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ١٢١﴾ [آل عمران: 121]. یعنی: «و به یاد آور هنگامی را که سحرگاهان از میان خانوادهات بیرون رفتی و جای مؤمنان را برای جنگ مشخص نمودی، و الله شنوا و داناست». آیهی فوق به بعد، شرح مفصلی از غزوهی احد است. لازم است در این آیات و موضوعاتی که سوره بر آن متمرکز است، خوب تدبّر کنی. از آن جمله: سخن در مورد اثر گناهان بر خواری و ضعف امت اسلامی است. که ربا و سودخواری و چسبیدن به دنیا از شدیدترین آنها میباشد.
6- بیان گوشهای از صفات بندگان پرهیزگار الله ـ که از آیهی 133 تا 138 سورهی آل عمران، ادامه دارد. خوب به آنها توجه کن و سعی کن در زمرهی آنان باشی. ﴿وَسَارِعُوٓاْ إِلَىٰ مَغۡفِرَةٖ مِّن رَّبِّکُمۡ وَجَنَّةٍ عَرۡضُهَا ٱلسَّمَٰوَٰتُ وَٱلۡأَرۡضُ أُعِدَّتۡ لِلۡمُتَّقِینَ١٣٣﴾ [آل عمران: 133]. یعنی: «و بشتابید به سوی آمرزش و عفو پروردگارتان و بهشتی که پهنای آن (به اندازهی) آسمانها و زمین است (و) برای پرهیزگاران آماده شده است»، تا ﴿هَٰذَا بَیَانٞ لِّلنَّاسِ وَهُدٗى وَمَوۡعِظَةٞ لِّلۡمُتَّقِینَ١٣٨﴾ [آل عمران: 138]. یعنی: «این (قرآن) بیانی است برای مردم، و هدایت و اندرزی است برای پرهیزگاران».
7- ﴿وَلَا تَهِنُواْ وَلَا تَحۡزَنُواْ وَأَنتُمُ ٱلۡأَعۡلَوۡنَ إِن کُنتُم مُّؤۡمِنِینَ١٣٩﴾ [آلعمران: 139]. یعنی: «و اگر مؤمن هستید، سست و ضعیف نشوید، و غمگین نگردید، که شما برتر هستید». این آیه نص صریحی است بر نهی از سستی و اندوه؛ مادامی که مؤمن و پیرو پیامبرتان ج باشید. و این که اصلاً شایسته نیست مشکلات و سختیهایی که فراروی شماست، باعث ضعف و خواری شما گردد.
8- توضیحی پیرامون برخی از تناقضات یهود.
9- برون رفتهای تربیتِ ربّانی را نظاره کن: ﴿وَکَأَیِّن مِّن نَّبِیّٖ قَٰتَلَ مَعَهُۥ رِبِّیُّونَ کَثِیرٞ فَمَا وَهَنُواْ لِمَآ أَصَابَهُمۡ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا ٱسۡتَکَانُواْۗ وَٱللَّهُ یُحِبُّ ٱلصَّٰبِرِینَ١٤٦﴾ [آل عمران: 146]. یعنی: «و چه بسیار پیامبرانی بودهاند که همراه آنان مردان خداییِ زیادی پیکار کردهاند، و به سبب چیزیکه به آنان در راه الله میرسید سست و ناتوان نشدند، و زبون نگشتند، و الله بردباران را دوست دارد». این جریان درسی است برای جوانِ احساساتی و غیور؛ زیرا جهاد فقط بعد از تربیت به دست علمای ربّانی، مفهوم و ارزش پیدا میکند.
10- ﴿إِنَّ فِی خَلۡقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَٱخۡتِلَٰفِ ٱلَّیۡلِ وَٱلنَّهَارِ لَأٓیَٰتٖ لِّأُوْلِی ٱلۡأَلۡبَٰبِ١٩٠﴾ [آل عمران: 190]. یعنی: «به راستى در آفرینش آسمانها و زمین و آمد و شدِ شب و روز براى خردمندان نشانههاست»، آیات پایانی سورهی آل عمران از آیهی فوق تا پایان سوره، بار ارزشی فراوانی دارد. و رسول الله ج هنگام بیدار شدن از خواب، آنها را تلاوت مینمود. به مفاهیم این آیات خوب بیندیش.
11- ابتدای سورهی نساء از جزء چهارم شروع میشود. این سوره بسیار بر حقوق ضعفا و ناتوانان از قبیلِ ایتام، زنان و مستضعفان که قادر به مهاجرت نیستند، متمرکز شده است.
12- بنا بر درگیریهایی که به سبب اموال و دارایی میان خانواده رخ میدهد، تقسیم میراث را خودِ الله أ بر عهده گرفته است.
13- پرداخت میراثِ زن، و نزول این آیاتِ مفصّل، آنهم در زمانی که حق زن از میراث غصب میشد، مثالی است از مثالهای فراوان، که شریعتِ پاک اسلام به حقوق زن عنایت خاصی دارد.
14- بیان حرمتِ ازدواج با هفت گروه از زنانی که از طریقِ نسب محرم انسان میشوند. ﴿حُرِّمَتۡ عَلَیۡکُمۡ أُمَّهَٰتُکُمۡ وَبَنَاتُکُمۡ وَأَخَوَٰتُکُمۡ وَعَمَّٰتُکُمۡ وَخَٰلَٰتُکُمۡ وَبَنَاتُ ٱلۡأَخِ وَبَنَاتُ ٱلۡأُخۡتِ وَأُمَّهَٰتُکُمُ ٱلَّٰتِیٓ أَرۡضَعۡنَکُمۡ وَأَخَوَٰتُکُم مِّنَ ٱلرَّضَٰعَةِ وَأُمَّهَٰتُ نِسَآئِکُمۡ وَرَبَٰٓئِبُکُمُ ٱلَّٰتِی فِی حُجُورِکُم مِّن نِّسَآئِکُمُ ٱلَّٰتِی دَخَلۡتُم بِهِنَّ فَإِن لَّمۡ تَکُونُواْ دَخَلۡتُم بِهِنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَیۡکُمۡ وَحَلَٰٓئِلُ أَبۡنَآئِکُمُ ٱلَّذِینَ مِنۡ أَصۡلَٰبِکُمۡ وَأَن تَجۡمَعُواْ بَیۡنَ ٱلۡأُخۡتَیۡنِ إِلَّا مَا قَدۡ سَلَفَۗ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ غَفُورٗا رَّحِیمٗا٢٣﴾ [النساء: 23].
یعنی: «مادرانتان و دخترانتان و خواهرانتان و عمّههایتان و خالههایتان و دختران برادر و دختران خواهر و آن مادرانتان که شما را شیر دادهاند، و خواهرانِ رضاعیتان و مادرانِ زنانتان و آن دخترانِ همسرانتان که در کنار شما پرورش یافتهاند، از آن زنانتان که با آنها آمیزش جنسى کردهاید- و اگر با آنها آمیزش جنسى نکرده باشید، گناهى بر شما نیست- و همسران آن پسرانتان که از صلب (پشت و نسب) خودتان هستند و آنکه بین دو خواهر جمع کنید، بر شما حرام گردیده است. مگر آنچه گذشته است، که الله آمرزنده مهربان است». سپس در ادامه، سخن از محارمی میآید که از طریق رضاعت یا شیرخوارگی و ازدواج، مَحرَم میگردند.
1- بزرگترین آیه! که آیة الکرسی است، در این جزء قرار دارد. پس راز عظمتش را دریاب. و چه نامهای زیادی از الله ﻷ که در آن یاد شده است!
2- بعد از آیة الکرسی سه داستان ذکر میشود که نیاز به تدبر و تأمل دارد. داستان ابراهیم ÷ و نمرود؛ داستان آن شخص که از یک آبادی گذر کرد؛ و قصهی ابراهیم ÷ با چهار پرنده.
3- تشویق به قرض الحسنه و صدقه دادن. و بیان اینکه شیطان به تنگدستی وعده میدهد و الله أ به روزی بسیار زیاد.
4- هشدار نسبت به سودخواری و ربا. و توضیح اینکه این عمل، یعنی اعلان جنگ با الله ـ و رسول الله ج.
5- آیهی قرض و معاملهی نسیه که نشانگر توجه اسلام به مسایل اقتصادی است.
6- در ابتدای سورهی (آل عمران) میگوید: قرآن جدا کنندهی میان حق و باطل است. و اینکه هرگز الله أ جز دینِ اسلام را از هیچ کس قبول نمیکند.
7- داستان مادر مریم ‘ دلیلی بر اثر نیت پاک در اصلاح فرزند است و اینکه الله ﻷ آن فرزند را محافظت خواهد نمود.
8- و نیز داستان مادر مریم ‘ نمونه و الگویی است بر همّت والا در طلبِ فرزند. چرا که او از الله ـ خواسته بود تا فرزندش را خادم بیت المقدس نماید. و تو ای انسان متأهل! آیا تا کنون به ذهنت خطور کرده است که آرزوی تولّد فرزندانی را داشته باشی که خدمتگذاران دین الله أ گردند.
9- بیان اینکه دین موسی، عیسی و محمد علیهم الصلاة و السلام بر توحیدِ الله و نفیِ شرک میباشد. لذا هر کس با آنان همکار و شریکی قرار دهد، در حقیقت از آنها پیروی نکرده است.
10- درسی در نقد و بررسیِ جوامع؛ و اینکه تعمیمِ انتقاد به کل افراد جامعه خطاست؛ حتی اگر با دشمنت باشد. در این آیه تأمل کن: ﴿۞وَمِنۡ أَهۡلِ ٱلۡکِتَٰبِ مَنۡ إِن تَأۡمَنۡهُ بِقِنطَارٖ یُؤَدِّهِۦٓ إِلَیۡکَ وَمِنۡهُم مَّنۡ إِن تَأۡمَنۡهُ بِدِینَارٖ لَّا یُؤَدِّهِۦٓ إِلَیۡکَ إِلَّا مَا دُمۡتَ عَلَیۡهِ قَآئِمٗاۗ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمۡ قَالُواْ لَیۡسَ عَلَیۡنَا فِی ٱلۡأُمِّیِّۧنَ سَبِیلٞ وَیَقُولُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡکَذِبَ وَهُمۡ یَعۡلَمُونَ٧٥﴾ [آل عمران: 75].
یعنی: «و در میان اهل کتاب کسانی هستند که اگر به طور امانت مال فراوانی به آنها بسپاری، آن را به تو برمیگردانند، و هستند کسانی که اگر دیناری به طور امانت به آنها بسپاری آن را به تو باز پس نمیدهند، مگر اینکه همواره بالای سر او ایستاده باشی، این بدان جهت است که آنها گفتند: ما در برابر اُمّیین و بیسوادان مسئول نیستیم، و بر الله دروغ میبندند، حال آنکه خود میدانند».
و میفرماید: ﴿۞لَیۡسُواْ سَوَآءٗۗ مِّنۡ أَهۡلِ ٱلۡکِتَٰبِ أُمَّةٞ قَآئِمَةٞ یَتۡلُونَ ءَایَٰتِ ٱللَّهِ ءَانَآءَ ٱلَّیۡلِ وَهُمۡ یَسۡجُدُونَ١١٣﴾ [آل عمران: 113]. یعنی: «آنان همه یکسان نیستند، از اهل کتاب گروهی پابرجا هستند و در ساعاتی از شب به نماز ایستاده و آیات الله را میخوانند».
11- معنای (ربانیّت» فقط در سورهی آل عمران ذکر شده است. و ربانیّت ویژگیِ علمایی است که قبل از آموزش مسایل بزرگِ علمی به مردم، مسایل کوچک و ساده را به آنان میآموزند. و در تعلیم شریعت به بندگان الله ـ صبور و شکیبایند. الله متعال میفرماید: ﴿وَلَٰکِن کُونُواْ رَبَّٰنِیِّۧنَ بِمَا کُنتُمۡ تُعَلِّمُونَ ٱلۡکِتَٰبَ وَبِمَا کُنتُمۡ تَدۡرُسُونَ﴾ [آل عمران: 79]. یعنی: «به سبب آنکه کتاب (آسمانی) تعلیم میدادید و از آن رو که درس میخواندید، خداپرست باشید».
1- در این جزء، از یهود و خردهگیری آنان در تغییر قبله و ردّ بر آنها و نیز از فضیلت امّت رسول ج و اینکه بهترین امت است، سخن به میان میآید.
2- توجّه به تزکیهی روح و روان، مقدّم بر روی آوردن به این سو و آن سو است. البته هر دو مورد مهمّ است.
3- بسیار واضح به صبر و راههای دستن یافتن به آن و نتایجش وصیت و ارشاد مینماید. تمام این موارد را در آیاتی بسیار با عظمت ولی کوتاه مییابیم: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱسۡتَعِینُواْ بِٱلصَّبۡرِ وَٱلصَّلَوٰةِۚ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلصَّٰبِرِینَ١٥٣ وَلَا تَقُولُواْ لِمَن یُقۡتَلُ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ أَمۡوَٰتُۢۚ بَلۡ أَحۡیَآءٞ وَلَٰکِن لَّا تَشۡعُرُونَ١٥٤ وَلَنَبۡلُوَنَّکُم بِشَیۡءٖ مِّنَ ٱلۡخَوۡفِ وَٱلۡجُوعِ وَنَقۡصٖ مِّنَ ٱلۡأَمۡوَٰلِ وَٱلۡأَنفُسِ وَٱلثَّمَرَٰتِۗ وَبَشِّرِ ٱلصَّٰبِرِینَ١٥٥ ٱلَّذِینَ إِذَآ أَصَٰبَتۡهُم مُّصِیبَةٞ قَالُوٓاْ إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّآ إِلَیۡهِ رَٰجِعُونَ١٥٦ أُوْلَٰٓئِکَ عَلَیۡهِمۡ صَلَوَٰتٞ مِّن رَّبِّهِمۡ وَرَحۡمَةٞۖ وَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُهۡتَدُونَ١٥٧﴾ [البقرة: 153-157].
یعنی: «ای کسانی که ایمان آوردهاید! از شکیبایی و نماز یاری بجویید که قطعاً الله با صابران است. و کسانی را که در راه الله کشته میشوند مرده نخوانید. بلکه آنان زندهاند ولی شما نمیدانید. و البته شما را با چیزهایی از قبیل ترس و گرسنگی و زیان مالی و جانی و کمبود میوهها میآزماییم و مژده بده صابران را؛ آن کسانی که چون مصیبتی به آنها برسد گویند: ما از آنِ الله هستیم و به سوی او باز میگردیم. آنان درود و رحمت پروردگارشان شامل حالشان است و ایشاناند هدایت شوندگان».
4- فرض شدن روزه و بسیاری از احکام مربوط به آن، به تفصیل بیان شده است و این تنها جایی است که قرآن کریم از روزه سخن میگوید؛ پس خوب دقت کن!
5- این سوره بعضی از احکام حج را بیان میدارد و در اینجا بر خلاف سورهی حج که تمرکزش بر اعمال قلبی و ایمانیست، بر احکام عملی، تمرکز نموده است.
6- در این جزء به صورت گسترده بسیاری از احکام خانواده از قبیلِ نکاح، طلاق، شیر دادن نوزاد و ارتباط آن با تقوی و مراقبت الله ـ بیان میشود. و این، پیامی واضح و روشن در توجّه دین اسلام به تمام ابعاد زندگی است. و بر خلاف پندار برخی منافقین که میگویند: اسلام فقط به مسایل عبادی میپردازد، شریعت بر تمام تصمیمات و تصرّفات ما تسلّط کامل دارد.
7- تمرکز بر ارتباط احکام خانواده به ایمان به روز قیامت؛ چرا که چنین رویکردی، تأثیر بسزایی در توجّه انسان، به بر پا داشتنِ این احکام دارد.
8- در داستان جالوت – که در آخر این جزء ذکر شده است – درس بزرگی در مورد صبر است. و اینکه پیروز شدن بر دشمنان، تنها بسته به کثرت عِدّه و عُدّه نیست.
9- همچنین این قصه بیان میدارد که دعوتگر باید خود را بر شکیبایی و ثباتِ تا پایان راه، پرورش دهد. و اینکه در میانه راه دعوت، بسیاری از مردم وی را یاری نمیکنند و بدین طریق آزمایش میشود.
10- در آیهی ماقبل آخر این جزء، قانونی از قوانین کَونیِ الله أ عرضه میشود. و آن این قول الله متعال است: ﴿وَلَوۡلَا دَفۡعُ ٱللَّهِ ٱلنَّاسَ بَعۡضَهُم بِبَعۡضٖ لَّفَسَدَتِ ٱلۡأَرۡضُ وَلَٰکِنَّ ٱللَّهَ ذُو فَضۡلٍ عَلَى ٱلۡعَٰلَمِینَ﴾ [البقرة: 251]. یعنی: «و اگر الله بعضی از مردم را بوسیلهی بعضی دیگر دفع نمیکرد، قطعا زمین تباه میشد، اما الله بر جهانیان بخشش دارد».
1- سورهی فاتحه که بزرگترین سورهی موجود در قرآن کریم است و با آن کتاب الله ـ آغاز میگردد، بر چند مورد تمرکز میکند؛ این موارد عبارتاند از:
- تعریف و تمجید الله ﻷ که نیمهی اول این سوره را در بر میگیرد.
- خالص نمودن عبادت و یاری طلبیدن از الله ـ.
- بیان حقیقتِ هدایت و گروههای محروم از هدایت.
2- سزاوار است کسی که سورهی فاتحه را در هر شبانه روز هفده بار میخواند یا میشنود، دورترین مردم از تشابه به کفار باشد. چرا که شایسته نیست مرد و زنِ مؤمنی این آیات را بخواند و سپس خود را به کسانی تشبیه نماید که از روشِ آنان به الله ﻷ پناه آورده است: ﴿ٱهۡدِنَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِیمَ٦ صِرَٰطَ ٱلَّذِینَ أَنۡعَمۡتَ عَلَیۡهِمۡ غَیۡرِ ٱلۡمَغۡضُوبِ عَلَیۡهِمۡ وَلَا ٱلضَّآلِّینَ٧﴾ [الفاتحة: 6-7].
یعنی: «ما را به راه راست هدایت کن. راه آنان که بر ایشان انعام کردی نه (راه) آنان که بر ایشان غضب نمودی و نه (راه) گمراهان».
3- سورهی بقره بلندترین سورهی قرآن بوده و فضایل زیادی در مورد آن ذکر شده است. از بزرگترین اهدافی که این سوره بر آن متمرکز است، میتوان این موارد را نام برد: تربیت دلِ مؤمنان بر پذیرش دستورات و نواهی الله ـ هر چند هم که زیاد باشد. و پرهیز از تشابه و همگونی با یهود که در امتحانِ (ذبح گاو) شکست خوردند. اما هنگامی که این سوره با تکالیف زیادِ خود نازل گردید، صحابه ش از امتحان سرفراز بیرون شدند. الله أ در آخر سورهی بقره آنان را چنین میستاید: ﴿ءَامَنَ ٱلرَّسُولُ بِمَآ أُنزِلَ إِلَیۡهِ مِن رَّبِّهِۦ وَٱلۡمُؤۡمِنُونَ...﴾ [البقرة: 285].
یعنی: «پیامبر به آنچه از جانب پروردگارش بر او نازل شد ایمان آورد، و مؤمنان...».
4- ابتدای سورهی بقره در برگیرنده دیدگاه مؤمنان، کفار و منافقین در قبالِ رسول ج و رسالت وی میباشد. در مورد منافقین سخن را به درازا میکشاند؛ زیرا که خطرشان بر امت اسلامی زیاد و سیاستشان پوشیده است و در میان مؤمنین و کفار سرگشته هستند.
5- بحث مفصل در مورد داستان آدم و همسرش إ و جانشینی او در زمین. از نظر ترتیب، این اولین داستانی است که در قرآن کریم آغاز میگردد. این داستان، پیام زود هنگامی است به انسانِ مؤمن در شناساندن دشمن بزرگی که عداوتش با انسان به قِدمت و درازای تاریخ ابوالبشر آدم ÷ است.
6- آغاز سخن در مورد بنی اسرائیل و یهودیان به صورت خاص است؛ و به بیان دیدگاه آنان در مورد قرآن و عموم پیامبران بالأخص پیامبرمان محمد ج میپردازد.
7- در این سوره بحثی مفصّل در مورد داستان گاو میخوانیم. این داستان پیامی است برای این امت که خلاصهاش بدین مضمون است:
پرهیز از شک و دو دلی در پذیرش احکام الهی. چرا که این کار باعث سنگدلی میگردد. شایسته انسان مؤمن است که فوراً تسلیم اوامر الله ـ گردد. و به همین منظور، چنانکه پیشتر گذشت، الله أ در پایان این سوره مؤمنان را میستاید.
8- سخنی مفصل از رسواییهای یهود در قبال پیامبران الاهی و فرشتگان ارجمند.
9- اینکه ممانعت از ذکر و یاد الهی در مساجد و تلاش در راستای تخریب آن، از رسواییهای نصارا است. ننگ باد بر کسی که خود را به آنان تشبیه کند.
10- ذکر بنای مسجد الحرام و کسی که آن را بنا نمود و اینکه چگونه ساخته شد.
11- ظالمان به امامت در دین نمیرسد: ﴿قَالَ لَا یَنَالُ عَهۡدِی ٱلظَّٰلِمِینَ١٢٤﴾ [البقرة: 124]. یعنی: «فرمود: پیمان من به بیدادگران نمیرسد.»
12- تربیت فرزندان و وصیت آنان به خیر و نیکی، حد و مرزی ندارد. بلکه تا لحظهی جاندادن، مستمرّ و جاریست: ﴿أَمۡ کُنتُمۡ شُهَدَآءَ إِذۡ حَضَرَ یَعۡقُوبَ ٱلۡمَوۡتُ إِذۡ قَالَ لِبَنِیهِ مَا تَعۡبُدُونَ مِنۢ بَعۡدِیۖ قَالُواْ نَعۡبُدُ إِلَٰهَکَ وَإِلَٰهَ ءَابَآئِکَ إِبۡرَٰهِۧمَ وَإِسۡمَٰعِیلَ وَإِسۡحَٰقَ إِلَٰهٗا وَٰحِدٗا وَنَحۡنُ لَهُۥ مُسۡلِمُونَ١٣٣﴾ [البقرة: 133].
یعنی: «آیا وقتی که مرگ یعقوب فرا رسید، حاضر بودید؟ هنگامی که به پسران خود گفت: (پس از من چه را خواهید پرستید؟) گفتند: معبود تو، و معبود پدرانت، ابراهیم و اسماعیل و اسحاق، معبودی یگانه را میپرستیم؛ و برایش تسلیم هستیم».
13- ﴿تِلۡکَ أُمَّةٞ قَدۡ خَلَتۡۖ لَهَا مَا کَسَبَتۡ وَلَکُم مَّا کَسَبۡتُمۡۖ وَلَا تُسَۡٔلُونَ عَمَّا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ١٤١﴾ [البقرة: 141]. یعنی: «آن جماعت را روزگار سپری شد؛ برای ایشان است آنچه به دست آوردهاند؛ و برای شماست آنچه به دست آوردهابد؛ و از آنچه آنان میکردهاند، شما باز خواست نخواهید شد»
این فرمودهی الله ـ ردّی بسیار روشن است بر آنان که بر نسبِ نیک، میبالند و به آن استناد میکنند. چنین نسبی، هیچ باری از دوش انسان بر نمیدارد؛ حتی اگر به ابراهیم خلیل ÷ یا به محمد ج هم متصل باشد. بلکه عملی را که انجام دادهای، معیار خواهد بود: