2- ﴿ذَٰلِکَ ٱلۡکِتَٰبُ﴾: قرآنکریم.
2- ﴿لَا رَیۡبَۛ فِیهِۛ﴾: بدون شک این قرآن حق و از جانب پروردگار نازل شده است.
2- ﴿هُدٗى﴾: از گمراهی و ضلالت به راه راست هدایت میکند.
2- ﴿لِّلۡمُتَّقِینَ﴾: برای آنهاییکه از گناه اجتناب و اوامر او تعالی را به جا کردند و خود را از عذاب آخرت نگاه داشتند.
5- ﴿عَلَىٰ هُدٗى﴾: با قلب مطمئن به راه راست و روشن قرار دارند.
7- ﴿خَتَمَ ٱللَّهُ﴾: خدا مهر نهاده است.
7- ﴿غِشَٰوَةٞ﴾: پوشش و پردهای است.
9- ﴿یُخَٰدِعُونَ﴾: منافقان مکارانه با فریب و نیرنگ رفتار میکنند.
10- ﴿مَّرَضٞ﴾: شک و نفاق یا تکذیب و انکار است.
14- ﴿خَلَوۡاْ إِلَىٰ شَیَٰطِینِهِمۡ﴾: اهل نفاق نزد بزرگانشان بروند یا با آنها تنها شوند.
15- ﴿یَمُدُّهُمۡ﴾: خدا آنها را زیادت میبخشد یا مهلت میدهد.
15- ﴿طُغۡیَٰنِهِم﴾: پافشاری در کفر و تجاوز از حد خویش.
15- ﴿یَعۡمَهُونَ﴾: منافقان در جهالت باقی میمانند و راه راست را نمییابند یا متحیر و سرگردان میشوند.
17- ﴿مَثَلُهُم﴾: حالت شگفتانگیز یا صفت آنها.
17- ﴿ٱسۡتَوۡقَدَ نَارٗا﴾: آتش افروخت.
18- ﴿بُکۡمٌ﴾: از بیان حق گنگ هستند.
19- ﴿کَصَیِّب﴾: مانند کسانی هستند که بارانی تند و شدید بر آنها ببارد. صیب: باران در حال باریدن از آسمان، یا ابر بارنده است.
20- ﴿یَخۡطَفُ أَبۡصَٰرَهُمۡ﴾: نور برق بینایی آنها را به سرعت ببرد.
20- ﴿قَامُواْ﴾: متحیر و سرگردان در جای خود متوقف شوند.
22- ﴿ٱلۡأَرۡضَ فِرَٰشٗا﴾: زمین را بستر و فرش جهت استقرار در آن.
22- ﴿ٱلسَّمَآءَ بِنَآءٗ﴾: آسمان را سقف برافراشته یا مانند گنبد مستحکم.
22- ﴿أَندَادٗا﴾: امثال و همتا، از بتها که پرستش میکنید.
23- ﴿ٱدۡعُواْ شُهَدَآءَکُم﴾: خدایان یا یاران و یاوران خود را حاضر کنید.
25- ﴿مُتَشَٰبِهٗا﴾: مانند هم، در رنگ و ظاهر با هم شباهت دارند نه در طعم و لذت.
29- ﴿ٱسۡتَوَىٰٓ إِلَى ٱلسَّمَآءِ﴾: خدا قصد و اراده آفرینش آسمان را کرد، قصد راست و درست.
29- ﴿فَسَوَّىٰهُنَّ﴾: پس خلقت آسمانها را به اتمام رساند و آنها را استوار و مستحکم ساخت.
30- ﴿یَسۡفِکُ ٱلدِّمَآءَ﴾: از دشمنی و عداوت دست به خونریزی و ستم میزند.
30- ﴿نُسَبِّحُ بِحَمۡدِکَ﴾: تو را از همه بدیها پاک و پاکیزه میشماریم و تو را ثنا و ستایش میکنیم.
30- ﴿نُقَدِّسُ لَکَ﴾: تو را به بزرگی یاد میکنیم و یاد تو را از آنچه سزاوار عظمت و شرفت نیست پاک میدانیم.
34- ﴿ٱسۡجُدُواْ لِأٓدَمَ﴾: به آدم فروتنی کنید، یا سجده تعظیم و احترام نمایید.
35- ﴿رَغَدًا﴾: غذای فراوان یا گوارا و بیزحمت.
36- ﴿فَأَزَلَّهُمَا ٱلشَّیۡطَٰنُ﴾: شیطان آدم و همسرش را فریب داد و از آن مقام رفیع دور ساخت.
40- ﴿إِسۡرَٰٓءِیلَ﴾: لقب یعقوب.
40- ﴿فَٱرۡهَبُونِ﴾: در پیمان شکنیهاتان تنها از من بترسید.
42- ﴿لَا تَلۡبِسُواْ﴾: مخلوط ننمایید یا پنهان نکنید.
44- ﴿بِٱلۡبِرِّ﴾: به طاعت و عبادت بسیار و کارهای نیک.
45- ﴿إِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ﴾: به درستی نماز خیلی دشوار، سخت و سنگین است.
45- ﴿ٱلۡخَٰشِعِینَ﴾: انسانهای متواضع و با تمکین.
46- ﴿یَظُنُّونَ﴾: یقین میدانند.
47- ﴿ٱلۡعَٰلَمِینَ﴾: جهانیان دوران خود شما.
48- ﴿لَّا تَجۡزِی نَفۡسٌ عَن نَّفۡسٖ شَیۡٔٗا﴾: هیچ کس نمیتواند برای دیگری کاری انجام دهد.
48- ﴿عَدۡلٞ﴾: بدیل و جایگزین.
49- ﴿یَسُومُونَکُمۡ﴾: به شما میچشاندند و شما را به کارهای دشوار میگماشتند. ﴿یَسۡتَحۡیُونَ نِسَآءَکُمۡ﴾: دختران شما را بخاطر خدمت زنده میگذاشتند.
49- ﴿بَلَآءٞ﴾: آزمون و امتحانی بود با اعطای نعمتها و گرفتاری به شکنجه و عذاب.
50- ﴿فَرَقۡنَا﴾: شکافتیم.
51- ﴿ٱتَّخَذۡتُمُ ٱلۡعِجۡلَ﴾: گوساله را خدا و معبود قرار دادید.
53- ﴿ٱلۡفُرۡقَان﴾: شریعت را که ممیز حلال و حرام است.
54- ﴿بَارِئِکُمۡ﴾: خالقتان.
54- ﴿فَٱقۡتُلُوٓاْ أَنفُسَکُمۡ﴾: در میان خود شما نیکوکار باید گناهکار را بکشند.
55- ﴿جَهۡرَةٗ﴾: آشکار.
55- ﴿ٱلصَّٰعِقَةُ﴾: آتش و یا آواز شدید که از سوی آسمان آمد.
57- ﴿ٱلۡغَمَام﴾: ابر سفید نازک.
57- ﴿ٱلۡمَنَّ﴾: ماده صمغیکه مثل عسل شیرین است.
57- ﴿وَٱلسَّلۡوَىٰ﴾: مرغ مشهور به سمانی.
58- ﴿رَغَدٗا﴾: غذای فراوان یا گوارا و بیزحمت.
58- ﴿قُولُواْ حِطَّةٞ﴾: بگویید: پروردگارا، گناهان ما را ببخش.
59- ﴿رِجۡزٗا﴾: عذابی را، گفته شده طاعون است.
60- ﴿فَٱنفَجَرَت﴾: شکافت و فوران کرد.
60- ﴿مَّشۡرَبَهُمۡ﴾: جای آشامیدن خود را.
60- ﴿لَا تَعۡثَوۡاْ فِی ٱلۡأَرۡضِ﴾: در زمین دست به فساد نزنید.
60- ﴿مُفۡسِدِینَ﴾: فساد همیشگی.
61- ﴿فُومِهَا﴾: گندم و یا سیر.
61- ﴿ضُرِبَتۡ عَلَیۡهِمُ﴾: آنها را احاطه کرده یا به آنها چسبیده است.
61- ﴿ٱلذِّلَّةُ﴾: خواری، بیعزتی و پستی.
61- ﴿ٱلۡمَسۡکَنَةُ﴾: ناداری و بخل ذاتی.
61- ﴿بَآءُو بِغَضَبٖ﴾: باز هم به قهر و غضب خدا دچار شدند که مستحق آن بودند.
62- ﴿هَادُواْ﴾: یهودی شدند.
62- ﴿ٱلصَّٰبِِٔینَ﴾: پرستندگان فرشتهها یا ستاره پرستان.
63- ﴿مِیثَٰقَکُمۡ﴾: عهد و پیمان شما را به اینکه به تورات عمل میکنید.
65- ﴿خَٰسِِٔینَ﴾: رانده شدگان پست و بیارزش.
66- ﴿فَجَعَلۡنَٰهَا نَکَٰلٗا﴾: این کیفر را شکنجه و عذاب قرار دادیم.
67- ﴿هُزُوٗا﴾: مسخره و ریشخند.
68- ﴿لَّا فَارِضٞ وَلَا بِکۡرٌ﴾: نه کلان سال است و نه جوان نورس.
68- ﴿عَوَانُۢ بَیۡنَ ذَٰلِکَ﴾: میانه سال است.
69- ﴿فَاقِعٞ لَّوۡنُهَا﴾: رنگ آن گاو بسیار زرد است.
71- ﴿لَّا ذَلُولٞ﴾: رام نیست.
71- ﴿تُثِیرُ ٱلۡأَرۡضَ﴾: تا زمین را شخم زند.
71- ﴿ٱلۡحَرۡثَ﴾: کشت یا زمین آماده برای زراعت را.
71- ﴿مُسَلَّمَةٞ﴾: بیعیب است.
71- ﴿لَّا شِیَةَ فِیهَا﴾: رنگ دیگری غیر از رنگ زرد در آن وجود ندارد.
72- ﴿فَٱدَّٰرَٰٔتُمۡ فِیهَا﴾: و در باره او به دشمنی و ستیز پرداختید.
74- ﴿یَتَفَجَّرُ﴾: به وفرت جاری میشود.
74- ﴿یَشَّقَّقُ﴾: شکاف میشود به طول و یا عرض.
75- ﴿یُحَرِّفُونَهُ﴾: گروهی از یهودیان تورات را تحریف یا به باطل تأویل میکنند.
76- ﴿خَلَا بَعۡضُهُم...﴾: نزد بزرگانشان بروند یا با آنها تنها بنشینند.
76- ﴿فَتَحَ ٱللَّهُ عَلَیۡکُمۡ﴾: خدا بر شما حکم کرده است یا آن را به شما بیان داشته است.
78- ﴿أُمِّیُّونَ﴾: جاهلند، نمیتوانند تورات را بخوانند.
78- ﴿أَمَانِیَّ﴾: دروغهایکه از دانشمندان خود آموختند.
79- ﴿فَوَیۡلٞ﴾: نابودی یا حسرت، یا عذاب شدید، یا وادی است در جهنم.
81- ﴿کَسَبَ سَیِّئَةٗ﴾: کفر ورزید.
81- ﴿أَحَٰطَتۡ بِهِ﴾: گناه او را محاصره کرد و بر حسناتش چیره شد.
85- ﴿تَظَٰهَرُونَ عَلَیۡهِم﴾: در ظلم و ستم به آنها، با یکدیگر همکاری میکنید.
85- ﴿أُسَٰرَىٰ﴾ : اسیران.
85- ﴿تُفَٰدُوهُمۡ﴾: فدیه آنها را میدهید و از اسارت رهاشان میسازید.
85- ﴿خِزۡیٞ﴾: ذلت، فضیحت، عذاب و شکنجه.
87- ﴿قَفَّیۡنَا مِنۢ بَعۡدِهِۦ بِٱلرُّسُلِ﴾: پس از او پیامبرانی را پیدرپی فرستادیم که به شریعت او حکم میکردند.
87- ﴿بِرُوحِ ٱلۡقُدُسِ﴾: به روح پاکیزه، جبرئیل÷
88- ﴿قُلُوبُنَا غُلۡفُ﴾: دلهای ما از آفرینش در پرده است.
89- ﴿یَسۡتَفۡتِحُون﴾: به وسیله بعثت او ج یاری و کمک میخواستند.
90- ﴿ٱشۡتَرَوۡاْ بِهِۦٓ أَنفُسَهُمۡ﴾: خود را به آن فروختند.
90- ﴿بَغۡیًا﴾: از حسادت.
90- ﴿فَبَآءُو بِغَضَبٍ﴾: به غضب دیگر خدا گرفتار شدند که مستحق آن بودند.
92- ﴿ٱتَّخَذۡتُمُ ٱلۡعِجۡلَ﴾: به پرستش گوساله پرداختید.
93- ﴿ٱلۡعِجۡل﴾: محبت گوسالهایکه پرستش کردند.
96- ﴿لَوۡ یُعَمَّرُ﴾: کاش عمرش دراز میشد.
100- ﴿نَّبَذَهُ﴾: عهد را نقض کرد و بدور انداخت.
102- ﴿تَتۡلُواْ ٱلشَّیَٰطِینُ﴾: شیطانها سحر و جادو را میخواندند، یا به دروغ میگفتند.
100- ﴿نَحۡنُ فِتۡنَةٞ﴾: ما از جانب پروردگار برای امتحان شما هستیم.
100- ﴿خَلَٰقٖ﴾: بهره از خیر یا قدر و مرتبت.
100- ﴿شَرَوۡاْ بِهِ﴾: خود را به آن فروختند.
104- ﴿لَا تَقُولُواْ رَٰعِنَا﴾: شما مسلمانان «راعنا» نگویید، این کلمه در زبان یهود دشنام زشت و تحقیر است.
104- ﴿قُولُواْ ٱنظُرۡنَا﴾: بگویید: به سوی ما بنگر یا بر ما مهلت بده و به تأنی سخن بگو تا معانی آیات را درک نماییم.
106- ﴿مَا نَنسَخۡ مِنۡ ءَایَةٍ﴾: حکم هر آیه یا تعبد به تلاوت آن را که بر داریم.
106- ﴿نُنسِهَا﴾: آن را از دلها و حافظهها محو کنیم.
107- ﴿وَلِیّٖ﴾: مالک یا سرپرست و ناظر کارهای شما.
108- ﴿سَوَآءَ ٱلسَّبِیلِ﴾: راه مستقیم.
111- ﴿أَمَانِیُّهُمۡ﴾: خیالات و آرزوهای باطل آنهاست.
112- ﴿أَسۡلَمَ وَجۡهَهُۥ لِلَّهِ﴾: به خلوص نیت، خود و طاعت و عباداتش را به خدا تسلیم نماید.
114- ﴿خِزۡیٞ﴾: خفت، پستی، مرگ و اسارت.
115- ﴿فَثَمَّ وَجۡهُ ٱللَّهِ﴾: همان جهت قبله مورد رضای اوست که شما را به آن امر کرده.
116- ﴿سُبۡحَٰنَهُ﴾: خدا از انتخاب فرزند پاک و منزه است.
116- ﴿لَّهُۥ قَٰنِتُونَ﴾: فرمانبردار او هستند.
117- ﴿بَدِیعُ...﴾: ایجاد کننده.
117- ﴿قَضَىٰٓ أَمۡرٗا﴾: اراده ایجاد چیزی را بخواهد یا حتمی و قطعی گرداند.
117- ﴿کُن فَیَکُون﴾: ایجاد شو، او فوراً ایجاد میشود.
122- ﴿ٱلۡعَٰلَمِینَ﴾: ملتهای دوران خودتان.
123- ﴿لَّا تَجۡزِی نَفۡسٌ﴾: هیچ کس انجام نمیدهد.123- عَدْلٌ: بدل و فدیهای.
124- ﴿ٱبۡتَلَىٰٓ﴾ : آزمود.
124- ﴿بِکَلِمَٰتٖ﴾: تکالیف شرعی، اوامر و نواهی.
124- ﴿فَأَتَمَّهُنَّ﴾: و او خاص برای خدا همه را انجام داد.
125- ﴿مَثَابَةٗ لِّلنَّاسِ﴾: پناهگاه یا محل اجتماع یا موضع کسب ثواب انسان.
125- ﴿عَهِدۡنَآ﴾: سفارش کردیم یا امر کردیم یا وحی فرستادیم.
125- ﴿بَیۡتِیَ﴾: کعبه شریف به مکه.
126- ﴿أَضۡطَرُّهُۥ﴾: او را روانه میکنیم.
128- ﴿مُسۡلِمَیۡنِ لَکَ﴾: فرمانبردار، فروتن و مخلص به خودت.
128- ﴿أَرِنَا مَنَاسِکَنَا﴾: مقررات اعمال و افعال حج را به ما بیاموز.
129- ﴿یُزَکِّیهِمۡ﴾: آنها را از ناپاکی شرک و گناه پاک نماید.
130- ﴿مَن یَرۡغَبُ عَن مِّلَّةِ إِبۡرَٰهِۧمَ﴾: کیست که از دین روشن ابراهیم روگردان شود.
130- ﴿سَفِهَ نَفۡسَهُ﴾: خود را به جهالت افکنده یا سبک و خوار کرده یا خود را تباه نموده است.
131- ﴿أَسۡلِمۡ﴾: فرمانبردار باش یا خالص و بیریا مرا عبادت کن.
132- ﴿ٱلدِّینَ﴾: اسلام، برگزیده ادیان را.
134- ﴿خَلَت﴾: گذشتند و رفتند.
135- ﴿حَنِیفٗا﴾: از باطل روگردان مایل به دین حق.
136- ﴿ٱلۡأَسۡبَاطِ﴾: فرزندان یا نبیرگان یعقوب ÷.
138- ﴿صِبۡغَةَ ٱللَّهِ﴾: از دین یا فطرت خدا حتماً پیروی کنید.
142- ﴿ٱلسُّفَهَآءُ﴾: افراد کم عقل، یهود و امثال ایشان در انکار از تحویل قبله.
142- ﴿مَا وَلَّىٰهُمۡ﴾: چه چیز آنها را برگردانید؟
142- ﴿عَن قِبۡلَتِهِمُ﴾: از بیت المقدس.
143- ﴿أُمَّةٗ وَسَطٗا﴾: ملت برگزیده یا ملت عادل.
143- ﴿یَنقَلِبُ عَلَىٰ عَقِبَیۡهِ﴾: هنگام تحویل قبله بهسوی کعبه، از اسلام بر میگردد.
143- ﴿لَکَبِیرَةً﴾: بر اشخاص سخت و دشوار است.
143- ﴿لِیُضِیعَ إِیمَٰنَکُمۡ﴾: خدا هرگز نمازهای شما را که به سوی بیت المقدس ادا کردهاید، باطل نمیکند.
144- ﴿شَطۡرَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ﴾: بهسوی کعبه.
147- ﴿ٱلۡمُمۡتَرِینَ﴾: شک کنندگانیکه با آگاهی از حق آن را میپوشانند.
151- ﴿یُزَکِّیکُم﴾: شما را از شرک و گناه پاک میسازد.
151- ﴿ٱلۡکِتَٰبَ وَٱلۡحِکۡمَةَ﴾: قرآن، سنت و دانش در امور دین را.
155- ﴿لَنَبۡلُوَنَّکُم﴾: شما را آزمایش میکنیم با این که از همه احوالتان آگاهیم.
157- ﴿صَلَوَٰتٞ مِّن رَّبِّهِمۡ﴾: رحمت یا مغفرت و آمرزش از سوی پروردگارشان.
158- ﴿شَعَآئِرِ ٱللَّهِ﴾: نشانههای دین خداست در حج و عمره.
158- ﴿ٱعۡتَمَرَ﴾: کعبه معظمه را به وجه مشروع زیارت کند.
158- ﴿فَلَا جُنَاحَ عَلَیۡهِ﴾: هیچ گناهی بر او نیست.
158- ﴿یَطَّوَّفَ بِهِمَاۚ﴾: سعی بین آن دو را انجام دهد.
159- ﴿یَلۡعَنُهُمُ ٱللَّهُ﴾: پروردگار آنها را از رحمت خود دور میکند.
162- ﴿لَا هُمۡ یُنظَرُونَ﴾: عذاب آنها به تأخیر نمیافتد.
164- ﴿بَثَّ فِیهَا﴾: با تولید مثل در زمین پراکنده ساخت.
164- ﴿تَصۡرِیفِ ٱلرِّیَٰحِ﴾: در تغییر جهت دادن وزش و احوال بادها از سردی، گرمی، تندی و ملایمت.
165- ﴿أَندَادٗا﴾: همتا که او را پرستش میکنند.
166- ﴿تَقَطَّعَتۡ بِهِمُ ٱلۡأَسۡبَابُ﴾: پیوندهای نژادی، دوستی و تعهداتیکه در دنیا بین آنها وجود داشت از هم بپاشد.
167- ﴿کَرَّةٗ﴾: باز گشتی به دنیا.
167- ﴿حَسَرَٰت﴾: پشیمانیهای شدید.
168- ﴿خُطُوَٰتِ ٱلشَّیۡطَٰنِ﴾: راههای شیطان، آثار و اعمال او.
169- ﴿یَأۡمُرُکُم بِٱلسُّوٓءِ﴾: شیطان شما را به گناه دستور میدهد.
169-﴿ٱلۡفَحۡشَآء﴾: گناه بسیار زشت.
170- ﴿أَلۡفَیۡنَا﴾: یافتیم.
171- ﴿یَنۡعِقُ﴾: صدا میکند. ﴿بُکۡمٌ﴾: از بیان حق گنگ هستند.
173- ﴿أُهِلَّ بِهِۦ لِغَیۡرِ ٱللَّهِ﴾: حیوانیکه هنگام ذبح آن نام غیر خدا ذکر شود.
173- ﴿ٱضۡطُرَّ﴾: نیازمندی او را ناچار ساخت تا از چیزهای حرام بخورد.
173- ﴿غَیۡرَ بَاغٖ﴾: برای کسب لذت در پی حرام نباشد و حالت اضطرار را بارها اختیار نکند.
173- ﴿لَا عَادٖ﴾: از حدی که مانع مرگ است تجاوز نکند.
174- ﴿ثَمَنٗا قَلِیلًا﴾: بهای اندک.
174- ﴿لَا یُزَکِّیهِمۡ﴾: آنها را از پلیدی گناه پاک نمیکند.
176- ﴿لَفِی شِقَاقِۢ بَعِیدٖ﴾: در نزاع و اختلاف دور از حقیقت قرار دارند.
177- ﴿ٱلۡبِرّ﴾: طاعت و کارهای نیک گسترده.
177- ﴿وَٱبۡنَ ٱلسَّبِیلِ﴾: مسافریکه از خانوادهاش جدا و توان رسیدن به مال خود را نداشته باشد.
177- ﴿فِی ٱلرِّقَابِ﴾: در آزاد کردن بردگان و اسراء.
177- ﴿ٱلصَّٰبِرِینَ﴾: اشخاص شکیبا تخصیص صابرین جهت فضیلت بیشتر آنهاست.
177- ﴿ٱلۡبَأۡسَآءِ﴾: سختی، بلا، بیماری و رنج.
177- ﴿حِینَ ٱلۡبَأۡسِ﴾: وقت شدت جنگ با دشمن.
178- ﴿کُتِبَ عَلَیۡکُمُ﴾: بر شما فرض شده است.
178- ﴿عُفِیَ لَهُۥ مِنۡ أَخِیهِ﴾: ولی مقتول قصاص را رها کند.
180- ﴿تَرَکَ خَیۡرًا﴾: مال فراوان بجا گذاشت.
182- ﴿جَنَفًا﴾: عدول از حق ناآگاهانه.
182- ﴿إِثۡمٗا﴾: آگاهانه ستمی را مرتکب شده است.
184- ﴿یُطِیقُونَه﴾: توانش را دارند، این حکم به اثر آیه 185 بقره منسوخ است.
184﴿تَطَوَّعَ خَیۡرٗا﴾: به دلخواه خویش خیری افزون انجام دهد، یعنی به فدیه بیفزاید.
185- ﴿لِتُکَبِّرُواْ ٱللَّهَ﴾: تا خدا را حمد و ستایش کنید.
187- ﴿ٱلرَّفَثُ﴾: آمیزیش جنسی.
187- ﴿هُنَّ لِبَاسٞ لَّکُمۡ﴾: زنها برای شما مایه آرامش یا مانع از حرامند.
187- ﴿حُدُودُ ٱللَّهِ﴾: ممنوعات و محرمات الهی است.
191- ﴿ثَقِفۡتُمُوهُم﴾: مشرکان را یافتید.
191- ﴿ٱلۡفِتۡنَةُ﴾: شرک به خدا در حالیکه در حرم قرار دارند.
191- ﴿عِندَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ﴾: در همه جای حرم.
194- ﴿ٱلۡحُرُمَٰتُ﴾: آنچه حفظ حرمتش واجب است.
195- ﴿ٱلتَّهۡلُکَة﴾: ترک جهاد و عدم مصرف مال در آن راه مایه هلاکت و تباهی است.
196- ﴿أُحۡصِرۡتُمۡ﴾: بعد از احرام مانعی شما را از اتمام حج جلو گیری کرد.
196- ﴿فَمَا ٱسۡتَیۡسَرَ﴾: آنچه به آسانی آماده شود.
196- ﴿مِنَ ٱلۡهَدۡیِ﴾: چارپاییکه برای قربانی به کعبه برند.
196- ﴿لَا تَحۡلِقُواْ رُءُوسَکُمۡ﴾: با تراشیدن سر از احرام خارج نشوید.
196- ﴿یَبۡلُغَ ٱلۡهَدۡیُ مَحِلَّهُ﴾: قربانی به جای وجوب ذبحش، حرم برسد یا هر جا که از رفتن به کعبه منع شوید، حرم یا بیرون حرم.
196- ﴿فَفِدۡیَةٞ﴾: هرکه سر خود را بتراشد باید فدیه بدهد.
196- ﴿نُسُکٖ﴾: قربانی و اینجا گوسفند مراد است.
196- ﴿مِنَ ٱلۡهَدۡیِ﴾: مراد قربانی حج تمتع است.
197- ﴿فَرَضَ﴾: با گرفتن احرام بر خود فرض کرد.
197- ﴿فَلَا رَفَثَ﴾: آمیزش جنسی یا گفتار زشت جایز نیست.
197- ﴿لَا جِدَالَ فِی ٱلۡحَجِّ﴾: خصومت، ستیز و جدال در حج جایز نیست.
198- ﴿جُنَاحٌ﴾: گناهی.
198- ﴿فَضۡلٗا﴾: منافع تجارتی و کسب در موسم حج.
198- ﴿أَفَضۡتُم﴾: دسته جمعی کوچ کردید و رفتید.
198- ﴿ٱلۡمَشۡعَرِ ٱلۡحَرَامِ﴾: همه جای مزدلفه یا کوه قزح.
200﴿مَّنَٰسِکَکُمۡ﴾: اعمال حج را.
200- ﴿خَلَٰق﴾: سهمی از خیر یا قدر و عزت.
200- ﴿فِی ٱلدُّنۡیَا حَسَنَةٗ﴾: نعمت، عافیت و توفیق در دنیا.
200- ﴿فِی ٱلۡأٓخِرَةِ حَسَنَةٗ﴾: رحمت، احسان و نجات در آخرت.
204- ﴿أَلَدُّ ٱلۡخِصَامِ﴾: سرسختترین دشمنان، در راه باطل مجادله میکند.
205- ﴿ٱلۡحَرۡثَ﴾: کشت را.
206- ﴿أَخَذَتۡهُ ٱلۡعِزَّةُ بِٱلۡإِثۡمِ﴾: تکبر و نخوت او را به گناه میکشاند.
206- ﴿فَحَسۡبُهُۥ جَهَنَّمُ﴾: دوزخ برای او جزای کافی است.
206- ﴿لَبِئۡسَ ٱلۡمِهَادُ﴾: جهنم جایگاه بدی است.
207- ﴿یَشۡرِی نَفۡسَهُ﴾: با بذل جان در طاعت و عبادت خود را به خدا فروختهاند.
208- ﴿فِی ٱلسِّلۡمِ کَآفَّةٗ﴾: در اسلام و همه احکام آن.
208- ﴿خُطُوَٰتِ ٱلشَّیۡطَٰنِ﴾: راهها، آثار و کارهای شیطان.
209- ﴿زَلَلۡتُم﴾: منحرف شدید و حقیقت را گم کردید.
210- ﴿ظُلَلٖ مِّنَ ٱلۡغَمَامِ﴾: سایه بانهایی از ابرهای سفید نازک.
212- ﴿بِغَیۡرِ حِسَابٖ﴾: آنچه او تعالی میبخشد پایان ناپذیر و سخاوتمندانه است.
213- ﴿بَغۡیَۢا﴾: از حسادت، حرص به دنیا و انحراف از حق.
214- ﴿مَّثَلُ ٱلَّذِینَ خَلَوۡاْ﴾: حالت مؤمنانیکه درگذشتهاند.
214- ﴿ٱلۡبَأۡسَآءُ وَٱلضَّرَّآءُ﴾: سختی، بلا، تنگدستی، بیماری و رنج.
214- ﴿زُلۡزِلُواْ﴾: از بسیاریی بلاها شدیداً مضطرب شدند.
216- ﴿کُرۡهٞ لَّکُمۡ﴾: در حالیکه بر شما دشوار است.
217- ﴿کَبِیرٞ﴾: گناهی بزرگ است.
217- ﴿ٱلۡفِتۡنَةُ﴾: تشویق مردم به کفر و شرک به خدا.
217- ﴿حَبِطَتۡ﴾: باطل و بر باد میرود.
219- ﴿ٱلۡمَیۡسِرِ﴾: قمار.
219- ﴿ٱلۡعَفۡوَ﴾: آنچه افزون بر نیاز شماست.
220- ﴿لَأَعۡنَتَکُمۡ﴾: همانا کارهای دشوار را به شما میسپرد.
222- ﴿أَذٗى﴾: آلوده و زیانآور است.
223- ﴿حَرۡثٞ لَّکُمۡ﴾: محل کشت نسل شما هستند.
223- ﴿أَنَّىٰ شِئۡتُمۡ﴾: به هر روش که خواستید، در محل تناسل.
224- ﴿عُرۡضَةٗ لِّأَیۡمَٰنِکُمۡ﴾: مانع از خیر، قسم بخورید که کار نیک انجام نمیدهید.
225- ﴿بِٱللَّغۡوِ فِیٓ أَیۡمَٰنِکُمۡ﴾: قسم لغو آن است که شخص بر چیزی قسم بخورد به باور اینکه آن چیز راست است، در حالیکه حقیقت خلاف آن باشد یا بدون اینکه قصد سوگند داشته باشد، کلمات سوگند بر زبانش بیاید.
226- ﴿یُؤۡلُونَ مِن نِّسَآئِهِمۡ﴾: قسم میخورند که با همسران خود مقاربت نمیکنند.
226﴿تَرَبُّصُ﴾...: انتظار بکشند...
226- ﴿فَآءُو﴾: در مدتیکه قسم خوردهاند، رجوع کنند.
228- ﴿ثَلَٰثَةَ قُرُوٓءٖ﴾: سه حیض، گفته شده سه پاکی است.
228- ﴿بُعُولَتُهُنَّ﴾: شوهرهاشان.
228- ﴿دَرَجَة﴾: منزلت و برتری به سبب اینکه مرد عهدهدار اداره خانواده و نفقه است.
229- ﴿ٱلطَّلَٰقُ مَرَّتَانِ﴾: طلاق رجعی دو بار است.
229- ﴿تَسۡرِیحُۢ بِإِحۡسَٰن﴾: جدایی با ادای حقوق و بدون زیان و ضرر.
229- ﴿تِلۡکَ حُدُودُ ٱللَّهِ﴾: اینها احکام و فرایض الهی هستند.
231- ﴿فَبَلَغۡنَ أَجَلَهُنَّ﴾: به آخرین روزهای عده خود رسیدند.
231- ﴿لَا تُمۡسِکُوهُنَّ ضِرَارٗا﴾: به قصد آزار، به آنها رجوع نکنید.
231- ﴿لَا تَتَّخِذُوٓاْ ءَایَٰتِ ٱللَّهِ هُزُوٗا﴾: احکام خدا را مسخره نکنید با سهل انگاری و مخالفت.
231- ﴿ٱلۡکِتَٰبِ وَٱلۡحِکۡمَةِ﴾: قرآن و سنت.
232- ﴿فَلَا تَعۡضُلُوهُنَّ﴾: مانع آنها نشوید.
232- ﴿أَزۡکَىٰ لَکُمۡ﴾: برای شما بهتر و مفیدتر است.
233- ﴿وُسۡعَهَا﴾: به اندازه توانایی خود.
233- ﴿عَلَى ٱلۡوَارِثِ﴾: بر وارث کودک یتیم.
233- ﴿أَرَادَا فِصَالًا﴾: پدر و مادر بخواهند کودک را پیش از دو سالگی از شیر بگیرند.
235- ﴿عَرَّضۡتُم﴾: به اشاره و کنایه وانمود کنید.
235- ﴿أَکۡنَنتُمۡ﴾: نهان داشتید.
235- ﴿ولَّا تُوَاعِدُوهُنَّ﴾: ولی با آنها در خفا و تنهایی با صراحت پیشنهاد ازدواج نکنید.
235- ﴿یَبۡلُغَ ٱلۡکِتَٰبُ أَجَلَهُ﴾: عده آنها به پایان برسد.
236- ﴿فَرِیضَة﴾: مهر.
236﴿مَتِّعُوهُنّ﴾: چیزیکه به آنها سودمند است برایشان بدهید.
236- ﴿ٱلۡمُوسِعِ﴾: توانگر.
236- ﴿قَدَرُهُ﴾: به اندازه توان خود.
236- ﴿ٱلۡمُقۡتِرِ﴾: تنگدست.
238- ﴿وَٱلصَّلَوٰةِ ٱلۡوُسۡطَىٰ﴾ : و خصوصاً نماز عصر را، این نماز را بخاطر فضیلت بیشتر آن نماز میانه گویند.
238- ﴿قَٰنِتِینَ﴾: فروتن و فرمانبردار.
239- ﴿فَرِجَالًا﴾: پس در حال پیاده روی نماز بخوانید.
241- ﴿لِلۡمُطَلَّقَٰتِ مَتَٰعُۢ﴾: لازم است برای زنان طلاق شده متعه یا در روزهای عده نفقه بدهید.
245- ﴿قَرۡضًا حَسَنٗا﴾: مال خود را از طیب خاطر برای رضای خدا مصرف کند.
245- ﴿یَقۡبِضُ وَیَبۡصُۜطُ﴾: گروهی را تنگدست و گروهی را بینیاز میگرداند.
246- ﴿ٱلۡمَلَإِ﴾: بزرگان قوم.
246- ﴿عَسَیۡتُمۡ﴾: شاید شما.
247- ﴿أَنَّىٰ یَکُونُ﴾: چگونه میشود؟
247- ﴿زَادَهُۥ بَسۡطَةٗ﴾: خدا به او توانایی بیشتر، قامت بلند و برتری بخشیده است.
248- ﴿یَأۡتِیَکُمُ ٱلتَّابُوتُ﴾: صندوق تورات نزد شما خواهد آمد.
248- ﴿فِیهِ سَکِینَةٞ﴾: درآن اطمینان و آرامش دلهای شماست.
249- ﴿فَصَلَ طَالُوتُ﴾: طالوت با سپاه خود از بیت المقدس بیرون رفت.
249- ﴿مُبۡتَلِیکُم﴾: خدا شما را امتحان میکند در حالیکه از همه چیز شما آگاه ا ست.
249- ﴿ٱغۡتَرَفَ...﴾: با کف خود آب بر دارد، به دهان از نهر آب نخورد.
249- ﴿طَاقَةَ لَنَا﴾: ما قدرت و توان نداریم.
250- ﴿فِئَة﴾: جماعهای از مردم.
250- ﴿بَرَزُواْ﴾: به میدان آمدند.
251- ﴿ٱلۡحِکۡمَةَ﴾: نبوت را.
253- ﴿بِرُوحِ ٱلۡقُدُسِ﴾: به وسیله جبریل.
254- ﴿لَا خُلَّةٞ﴾: نه دوستی است و نه یاوری.
255- ﴿ٱلۡحَیُّ﴾: زنده جاوید و فنا ناپذیر.
255- ﴿ٱلۡقَیُّومُ﴾: همیشه مدبر و حافظ امور آفرینش.
255- ﴿سِنَةٞ﴾: خواب سبک و کوتاه.
255- ﴿لَا یَُٔودُهُۥ﴾: بر او دشوار نیست.
256- ﴿تَّبَیَّنَ ٱلرُّشۡدُ﴾: هدایت و ایمان مشخص شده است.
256- ﴿مِنَ ٱلۡغَیِّۚ﴾: از گمراهی و کفر.
256- ﴿بِٱلطَّٰغُوتِ﴾: غیر از خدا هر چه مورد پرستش قرار گیرد طاغوت است از بت، شیطان و مانند اینها.
256- ﴿بِٱلۡعُرۡوَةِ ٱلۡوُثۡقَىٰ﴾ : به عقیده ثابت و استوار.
256- ﴿لَا ٱنفِصَامَ لَهَا﴾: هرگز گسسته نمیشود و از بین نمیرود.
258- ﴿ٱلَّذِی حَآجَّ إِبۡرَٰهِۧمَ﴾: ستم پیشه سرکش نمرود بن کنعان با ابراهیم ÷ به جدال و گفتگو برخاست.
258- ﴿فَبُهِتَ﴾: مغلوب و متحیر گردید، دلایل او تمام شد.
259- ﴿خَاوِیَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا﴾: دیوارهای آن بر سقفهای فروریختهاش افتاده بود.
259- ﴿أَنَّىٰ یُحۡی﴾: چگونه یا کی زنده میکند.
259- ﴿لَمۡ یَتَسَنَّهۡ﴾: با گذشت سالها هیچ تغییر نیافته است.
259- ﴿نُنشِزُهَا﴾: استخوانها را از زمین بلند و اجزای پراکنده آنها را با هم وصل میکنیم.
260- ﴿فَصُرۡهُنَّ إِلَیۡکَ﴾: آنها را پیش خود ریزه ریزه و مخلوط کن.
262- ﴿مَنّٗا﴾: شمردن احسان و نیکوییها و بار منت نهادن.
262- ﴿لَآ أَذٗى﴾: به انفاق مال نمینازند و فخر نمیفروشند.
264- ﴿رِئَآءَ ٱلنَّاسِ﴾: برای اینکه مردم ببینند و بشنوند نه به راه خدا.
264- ﴿صَفۡوَان﴾: سنگ بزرگ صاف.
264- ﴿وَابِلٞ﴾: باران تند با قطرههای بزرگ.
264- ﴿صَلۡدٗا﴾: صاف و بیخاک.
265- ﴿تَثۡبِیتٗا﴾: با کمال اطمینان و یقین به ثواب انفاق.
265- ﴿جَنَّةِۢ بِرَبۡوَةٍ﴾: باغی پر درخت است که به جای بلندی قرار گرفته باشد.
265- ﴿أُکُلَهَا﴾: میوههایش را.
265- ﴿فَطَلّٞ﴾: باران نرم و ریز.
266- ﴿إِعۡصَار﴾: تند بادی، گرد باد.
266- ﴿فِیهِ نَارٞ﴾: باد سوزان یا صاعقه.
267- ﴿لَا تَیَمَّمُواْ ٱلۡخَبِیثَ﴾: قصد انفاق مال تباه و بد را نکنید.
267- ﴿تُغۡمِضُواْ فِیهِ﴾: از بیمیلی و سهلانگاری آن را میگیرید.
273- ﴿أُحۡصِرُواْ﴾ آنها را جهاد از اشتغال به امور دیگر باز داشته است.
273- ﴿ضَرۡبٗا﴾: به تجارت و کسب و کار بپردازند.
174- ﴿ٱلتَّعَفُّفِ﴾: دوری از سؤال.
275- ﴿بِسِیمَٰهُمۡ﴾: از سمایشان که نشانگر فقر و نیازمندی است.
276- ﴿إِلۡحَافٗا﴾: سؤال به زاری و التماس.
275- ﴿یَتَخَبَّطُهُ ٱلشَّیۡطَٰنُ﴾: شیطان او را دچار صرع کند و بر زمین بزند.
275- ﴿ٱلۡمَسِّ﴾: جنون و زوال عقل.
276- ﴿یَمۡحَقُ ٱللَّهُ ٱلرِّبَوٰاْ﴾: خدا مالی را که به او ربا یکجا شود نابود میکند.
276- ﴿یُرۡبِی ٱلصَّدَقَٰتِ﴾: مالی را که از آن صدقه داده شده میافزاید.
279- ﴿فَأۡذَنُواْ بِحَرۡبٖ﴾: باور داشته باشیدکه به جنگ برخاستهاید.
280- ﴿ذُو عُسۡرَةٖ﴾: تنگدست و فقیر.
280- ﴿فَنَظِرَة﴾: پس مهلت و تأخیر بر شما واجب است.
282- ﴿وَلۡیُمۡلِلِ...﴾: و باید املاء و دیکته کند. . .
282- ﴿لَا یَبۡخَسۡ مِنۡهُ﴾: از حقیکه بر ذمه اوست کم نکند.
282- ﴿لَا یَسۡتَطِیعُ أَن یُمِلَّ هُوَ﴾: خود نتواند دیکته کند.
282- ﴿لَا یَأۡبَ﴾: امتناع نورزد.
282- ﴿لَا تَسَۡٔمُوٓاْ﴾: دلتنگ و ملول نشوید.
282- ﴿أَقۡسَط﴾: عادلانهتر.
282- ﴿أَقۡوَمُ لِلشَّهَٰدَةِ﴾: درستتر و مساعدتر به ادای شهادت.
282- ﴿أَدۡنَىٰٓ﴾: نزدیکتر.
282- ﴿فُسُوقُۢ﴾: خروج از فرمان خدا و ارتکاب اعمال زشت.
285- ﴿غُفۡرَانَک﴾: از دربارت آمرزش میخواهیم.
286- ﴿وُسۡعَهَا﴾: توانش.
286- ﴿إِصۡرٗا﴾: بار سنگین، مراد تکالیف شاقه است.
286- ﴿لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ﴾: توان انجام آن را نداریم.