ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
1- ﴿لَآ أُقۡسِمُ﴾: قسم میخورم «لا» زاید است.
1- ﴿بِهَٰذَا ٱلۡبَلَدِ﴾: به این شهر.
3- ﴿وَالِدٖ وَمَا وَلَدَ﴾: قسم به آدم و فرزندانش یا فرزندان صالح او.
4- ﴿لَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ﴾: بدون شک انسان را آفریدیم، جواب قسم.
4- ﴿کَبَدٍ﴾: مشقت و رنج کشیدن.
6- ﴿أَهۡلَکۡتُ مَالٗا لُّبَدًا﴾: من مال فراوانی را برای کسب افتخار و بزرگ منشی نابود کردم.
10- ﴿هَدَیۡنَٰهُ ٱلنَّجۡدَیۡنِ﴾: راه خوب و بد را به او نشان دادیم.
11- ﴿فَلَا ٱقۡتَحَمَ ٱلۡعَقَبَةَ١١﴾: پس چرا در کار خیر تلاش نکرد.
13- ﴿فَکُّ رَقَبَةٍ١٣﴾: آزاد کردن بردهای.
14- ﴿ذِی مَسۡغَبَةٖ﴾: قحطی وگرسنگی.
15- ﴿یَتِیمٗا ذَا مَقۡرَبَةٍ١٥﴾: یتیم خویشاوند.
16- ﴿مِسۡکِینٗا ذَا مَتۡرَبَةٖ﴾: بینوای خاکنشین و نیازمند.
17- ﴿بِٱلۡمَرۡحَمَةِ﴾: به مهربانی با یکدیگر.
18- ﴿أَصۡحَٰبُ ٱلۡمَیۡمَنَةِ﴾: اهل سعادت یا جانب راست.
19- ﴿أَصۡحَٰبُ ٱلۡمَشَۡٔمَةِ﴾: افراد شوم یا ناحیه چپ.
20- ﴿نَارٞ مُّؤۡصَدَةُۢ﴾: آتشیکه آنها را احاطه کرده و امکان فرار ندارند.