اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

سورۀ لقمان

سورۀ لقمان

6- ﴿لَهۡوَ ٱلۡحَدِیثِ: سخن باطل ‌که انسان را از خیر و عبادت باز دارد.

6- ﴿هُزُوًا: به استهزاء.

7- ﴿وَلَّىٰ مُسۡتَکۡبِرٗا: با تکبر از تفکر در آن اعراض می‌کند.

7- ﴿وَقۡرٗا: کریی مانع از شنیدن.

10- ﴿بِغَیۡرِ عَمَدٖ: بدون پایه و ستون.

10- ﴿رَوَٰسِیَ: کوه‌های استوار.

10- ﴿أَن تَمِیدَ بِکُمۡ: تا شما را تکان ندهد.

10- ﴿بَثَّ فِیهَا: در روی زمین پراکنده کرد.

10- ﴿زَوۡجٖ کَرِیم: نوع خوب و پرمنفعت.

12- ﴿لُقۡمَٰنَ: لقمان شخصی صالح و حکیم بود نه پیامبر.

12- ﴿ٱلۡحِکۡمَةَ: عقل، فهم، زیرکی و سخن راست و درست.

14- ﴿وَصَّیۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ: به انسان دستور دادیم و موظفش ساختیم.

14- ﴿وَهۡنًا: در حال ناتوانی.

14- ﴿فِصَٰلُه: پایان دوره شیرخوارگی آن.

15- ﴿أَنَابَ إِلَیَّ: به اخلاص و طاعت به سوی من آمده است.

16- ﴿مِثۡقَالَ حَبَّةٖ...: به وزن کوچکترین چیز...

18- ﴿لَا تُصَعِّرۡ خَدَّکَ لِلنَّاسِ: به تکبر و غرور روی خود را از مردم نگردان.

18- ﴿مَرَحًا: به سرکشی، غرور و خودپسندی.

18- ﴿مُخۡتَالٖ فَخُورٖ: متکبر، کسی‌که به خصال نیک خود فخر کند.

19- ﴿وَٱقۡصِدۡ فِی مَشۡیِکَ: در راه رفتن حد وسط را اختیار کن.

19- ﴿ٱغۡضُض: آهسته بدار.

20- ﴿سَخَّرَ لَکُم: برای منافع شما مسخر کرده است.

20- ﴿أَسۡبَغَ: تمام، فراوان و کامل کرد.

22- ﴿یُسۡلِمۡ وَجۡهَهُ...: همه امور خود را بسپارد...

22- ﴿ٱسۡتَمۡسَکَ: چنگزده دلبستگی یافته و پناه برده است.

22- ﴿بِٱلۡعُرۡوَةِ ٱلۡوُثۡقَىٰ: به عهد و پیمان مطمئن.

24- ﴿عَذَابٍ غَلِیظٖ: عذاب شدید، دوزخ.

27- ﴿یَمُدُّهُ: بر او افزوده شود.

27- ﴿سَبۡعَةُ أَبۡحُرٖ: هفت دریای پرآب دیگر.

27- ﴿مَّا نَفِدَتۡ: به پایان نرسد.

27- ﴿کَلِمَٰتُ ٱللَّهِ: مقدرات و عجایب صنعت یا علم الهی([1]).

29- ﴿یُولِج: داخل می‌کند.

32- ﴿غَشِیَهُم مَّوۡجٞ: موجی بالای سر آنها قرار بگیرد.

32- ﴿کَٱلظُّلَلِ: مانند ابر یا کوه‌های سایه افکن.

32- ﴿فَمِنۡهُم مُّقۡتَصِدٞ: عده‌ای خدا را شکر و به عهد خود وفا می‌کنند.

32- ﴿خَتَّارٖ کَفُورٖ: غدَّا و ناسپاس.

33- ﴿یَوۡمٗا لَّا یَجۡزِی...: روزی‌که در آن چیزی را دور نمی‌کند...

33- ﴿فَلَا تَغُرَّنَّکُمُ: شما را به لذت‌های خود سرگرم نکند و فریب ندهد.

33- ﴿ٱلۡغَرُور: شیطان اغواگر و امثال آن.

 



[1]- شیخ مخلوف می‌گوید: ﴿کَلِمَٰتُ ٱللَّهِ (مقدوراته وعجائبه أو معلوماته) یعنی: تقدیرها و شگفتی‌ها یا معلوماتش.

می‌گویم: تفسیر ﴿کَلِمَٰتُ ٱللَّهِ به تقدیرات و معلومات، مخالف فهم سلف در این زمینه است و همچنین کنار گذاشتن ظاهر لفظ است، بلکه کلمات خداوند -پاک و منزه- همان کلام و سخن او می‌باشد که پایان ندارد؛ زیرا الله اول است بی‌آنکه آغازی داشته باشد و آخر است بی‌آنکه پایانی داشته باشد و پیوسته و همیشه سخن گفته است و هر آنچه که بخواهد و هرگاه که اراده کند می‌گوید و کلام او در گذشته و آینده هیچ حد و مرزی نداشته و ندارد و درختان و دریاهایی که مقدر نموده تا کلمات الله را بنویسند به ناچار تمام می‌شوند و پایان می‌پذیرند اما کلام الله هیچ پایانی ندارد.

تفسیر ﴿کَلِمَٰتُ ٱللَّهِ به تقدیرات یا معلومات شامل امور وجودی و امور عدمی می‌شود، در حالی که ویژگی کلمات الله این است که هیچ پایانی ندارد و از امور وجودی است. به نظر می‌رسد تفسیری که مؤلف ذکر نموده بر اساس مذهب اشاعره در مورد کلام الله است، زیرا آنها می‌گویند که کلام الله معنایی واحد درونی و قدیمی است و وصف تعدد شامل آن نمی‌شود. این تعریف مخالف با مذهب اهل سنت و جماعت است که می‌گویند: «خداوند متعال پیوسته و همیشه به هر کلامی که بخواهد و هرگونه که بخواهد سخن می‌گوید و کلامش پایانی ندارد و خداوند این گونه وصف می‌شود که: گفت و می‌‌گوید، ندا داده و ندا می‌دهد، همانگونه خداوند متعال درباره‌ی خودش چنین خبر داده است او از هر کسی به نفس خویش آگاه‌تر است و از آفریده‌هایش صادق‌تر و نیکو سخن‌تر است». (نگا: تفسیر ابن جریر ۲۱/۸۰-۸۲ ، تفسیر بغوی ۶/۲۹۲ و تفسیر سعدی ۶/۱۶۶). (برگرفته از مقاله‌ «التعقیبات المفیدة على کتاب کلمات القرآن تفسیر وبیان للشیخ مخلوف»، نوشته‌ای دکتر محمد بن عبدالرحمن الخمیس).