ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
1- ﴿وَٱلنَّجۡمِ إِذَا هَوَىٰ١﴾: قسم به ستاره وقتیکه غروب میکند.
2- ﴿مَا ضَلَّ صَاحِبُکُمۡ﴾: پیامبر از حق و هدایت عدول نکرده، جواب قسم است.
2- ﴿مَا غَوَىٰ﴾ : هرگز به باطل اعتقاد نداشته است.
5- ﴿شَدِیدُ ٱلۡقُوَىٰ﴾: بسیار نیرومند، امین وحی جبریل.
6- ﴿ذُو مِرَّةٖ﴾: توانا یا زیبا یا دارای آثار بدیع.
6- ﴿فَٱسۡتَوَىٰ﴾: به صورت اصلی و ملکوتی خود ایستاد.
8- ﴿دَنَا﴾: جبریل به رسول خدا نزدیک شد.
9- ﴿قَابَ قَوۡسَیۡنِ﴾: فاصله او و پیامبر خدا به اندازه دو کمان یا دو ذراع بود.
10- ﴿عَبۡدِهِ﴾: بنده خدا، محمد ج
12- ﴿أَفَتُمَٰرُونَهُ﴾: آیا پیامبر را تکذیب و با او مجادله میکنید.
13- ﴿نَزۡلَةً أُخۡرَىٰ﴾: یک بار دیگر به صورت اصلی.
14- ﴿سِدۡرَةِ ٱلۡمُنتَهَىٰ﴾: جاییکه دانش مخلوقات به انتها میرسد.
15- ﴿جَنَّةُ ٱلۡمَأۡوَىٰٓ﴾ : بهشت که آرامگاه ارواح شهداست.
16- ﴿یَغۡشَى ٱلسِّدۡرَةَ﴾: سدره را پوشیده بود.
17- ﴿مَا زَاغَ ٱلۡبَصَرُ﴾: نگاه او از آنچه به دیدنش مأمور بود منحرف نشد.
17- ﴿مَا طَغَىٰ﴾: از آنچه به دیدنش مأمور بود تجاوز نکرد.
18- ﴿لَقَدۡ رَأَىٰ﴾: بیشک به شب معراج دید.
19- ﴿أَفَرَءَیۡتُمُ﴾: به من خبر دهید آیا این بتها توانایی دارند.
19- ﴿ٱللَّٰتَ وَٱلۡعُزَّىٰ١٩ وَمَنَوٰةَ﴾: لات، منات و عزا بتهایکه در جاهلیت پرستش میشدند.
22- ﴿قِسۡمَةٞ ضِیزَىٰٓ﴾: قسمت ظالمانه یا نادرست.
24- ﴿أَمۡ لِلۡإِنسَٰنِ مَا تَمَنَّىٰ٢٤﴾: آیا انسان به همه آرزوهای خود میرسد. نه، هرگز.
26- ﴿لَا تُغۡنِی شَفَٰعَتُهُمۡ﴾: شفاعت آنها مدافع یا سودمند نیست.
32- ﴿ٱلۡفَوَٰحِشَ﴾: گناهان کبیره و نهایت زشت.
32- ﴿ٱللَّمَمَ﴾: گناهان صغیره.
32- ﴿فَلَا تُزَکُّوٓاْ أَنفُسَکُمۡ﴾: با اعمال نیک خودستایی نکنید.
34- ﴿أَکۡدَىٰٓ﴾ : احسان خود را بخیلانه قطع کرد.
37- ﴿ٱلَّذِی وَفَّىٰٓ﴾: دستورات الهی را کامل انجام داد.
38- ﴿أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٞ...﴾: هیچ مجرمی بار گناه دیگری را بر دوش نمیگیرد.
42- ﴿ٱلۡمُنتَهَىٰ﴾: بازگشت در آخرت برای دریافت پاداش.
46- ﴿تُمۡنَىٰ﴾ : در رَحم میریزد.
47- ﴿ٱلنَّشۡأَةَ ٱلۡأُخۡرَىٰ﴾: زنده کردن مردهها چنانچه وعده کرده است.
49- ﴿ٱلشِّعۡرَىٰ﴾: ستاره معروف که در جاهلیت پرستش میشد.
50- ﴿عَادًا ٱلۡأُولَىٰ﴾ : عاد نخستین، قوم هود ÷.
51- ﴿ثَمُودَ﴾: قوم صالح ÷.
53- ﴿وَٱلۡمُؤۡتَفِکَةَ﴾: شهرهای قوم لوط.
53- ﴿أَهۡوَىٰ﴾ : بلند کرد و بر زمین کوبید.
54- ﴿فَغَشَّىٰهَا﴾: آن را به انواع عذاب گرفتار کرد.
55- ﴿ءَالَآءِ رَبِّکَ﴾: نعمتهای پروردگارت از جمله دلایل قدرت او.
55- ﴿تَتَمَارَىٰ﴾ : شک میکنی.
57- ﴿أَزِفَتِ ٱلۡأٓزِفَةُ﴾: قیامت نزدیک شد.
58- ﴿کَاشِفَةٌ﴾: کسیکه سختی و هول آن را دفع کند.
61- ﴿أَنتُمۡ سَٰمِدُونَ﴾: شما غافلید.